واژه مهریه در دین نیومده، آنچه در منابع دینی امده کلمه "صداق" هست به معنی نشانه صداقت، مهریه ترجمه این واژه هست، بنابراین اگر هم اینطور باشه که شما میگید اشکال به ترجمه نادرست وارد هست و نه اصل مفهوم ...نقل قول:
Printable View
واژه مهریه در دین نیومده، آنچه در منابع دینی امده کلمه "صداق" هست به معنی نشانه صداقت، مهریه ترجمه این واژه هست، بنابراین اگر هم اینطور باشه که شما میگید اشکال به ترجمه نادرست وارد هست و نه اصل مفهوم ...نقل قول:
نه دوست من، "مهر" بارها و بارها در متون عربی اومده. همون صداق هم که می فرمایید در خیلی مواقع به شکل "صداق او المهر" است. مهریه ترجمه "صداق" نیست بلکه در عربی کلمه صداق باب شده، در سایر زبان ها (فارسی، انگلیسی و ...) مهر. ما خودمون در فارسی هم گاهی وقتی میگیم "مهر صداق". و البته احادیث بسیاری است که مستقیما در اون در همون متن عربی از کلمه "مهر" استفاده شده. بررسی این مسائل در حیطه فعالیت انجمن نیست ولی خیلی راحت می تونید ببینید.نقل قول:
نوشته شده توسط N I G H T P E A C E [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به هر حال همونطور که در پستی که شما نقل قول کردین گفتم این چیزها اصلا مهم نیست. هر مفهومی معنی خودش رو از جامعه ای که در اون پدیدار هست می گیره و مفاهیم مختلف در گذر زمان معنیشون تغییر می کنه. اینکه ریشه این کلمات به کجا برمی گرده اهمیتی در مفاهیمشون در دنیای امروز نداره.
سلام
حالا كه حرف از کلمات عربی شد بنده هم مطلبی در همین مورد رو عرض میکنم خدمتتون:
در کشورهای عربی به شیربها میگن مَهر یا مَهَر . البته گاهی الف و لام داره گاهی نداره (بستگی به جمله داره )
مثال :
یه نفر میگه من ازدواج میکنم اما شیربهائی نمیدم
أنا أتَزَوَّج لکِن ماأدفَع مَهر ana atazawwaj laken ma adfa3 mahar
یا میگن
شیربها چقدره؟
کَمِ المَهر kamel mahr
داماد باید شیربها (مهر ) رو روز عقدکنان پرداخت کنه به عروس
=============================
به مهریه میگن مُؤَخَّر صَداق یا مؤخّر الصّداق
مؤخر صداق یا همون مهریه ی خودمون , فقط در صورت طلاق یا مرگ پرداخت میشه
بعضی از خانومهای عربی خیلی کم شیربها میگیرند تا ازدواج آسون باشه برای داماد اما مهریه رو زیاد تعیین میکنند.
بعضی دیگه از خانومها همون اول کار شیربها و مهریه رو میگیرند اما به اسم شیربها میگیرند و مهریه رو نمیخوان اصلاً یعنی شیربها سنگین هست و مهریه صفر هست (بدون مهریه ) . علت این کارشون اینه که میگن اگر طلاق گرفتیم دیگه نمیخواد دوندگی کنم برای گرفتن مهریه چون همون اولِ کار , مهریه رو رویِ شیربها گرفتم از داماد .
بعضیها هر دو رو کم میگیرند یا هر دو رو زیاد میگیرند
در زبان عامیانه فقط میگن مهر و مؤخر . در بعضی کشورها هم میگن مهر و صداق .
کاری به معنا و مفهوم و اصل و ریشه مهریه ندارم...
چیزی که امروز دارم از مهیه می بینم بیشتر یه چیز چشم و هم چشمی هست... و البته سو استفاده.... که 99 درصد هم پسران هستند که بازنده این ماجرا هستند... الان کف سکه حدود 110 سکه طلا هست... بعضی جاها هم 300 تاست... این کلمه 300 هم عمدتا بعد از این فیلم 300 مد شده...جالبه ایرانی ها از چیزای ضد خودشون هم خوششون میاد... البته یه عده برای وجه دینی دادن عدد رو می کنند 313 تا تا کلاس کار همه جوره بره بالا.... اینایی که گفتم کف کار هست.... سقف که الی ماشالا هست.
اصل فلسفه سکه طلا برای مهریه و هدیه و انبار کردنش نیست...در واقع برای پشتوانه اقتصاد کشور هست که مثل خیلی چیزای دیگه در این کشور برعکس شده و کاملا به ضرر اقتصاد تموم شده...
مهریه اصلا شوخی بردار نیست... هر چند امار ازدواج در جامعه ما پایین اومده و بعید بهتر هم بشه اما به هر حال هست... و البته برای بقای جمعیت و نسل لازمه...منتها واقعا شرایطش هر روز افتضاح تر میشه... بحث اقتصادی و اجتماعی رو کنار می زارم فعلا... فقط بحث مهریه رو می خوام بگم...
یه مثال... تو فامیل ما یک بنده خدایی که معلم زبان هم هست با یه دختری ازدواج می کنه... دختر خانم محترم مشکل اعصاب داشته(نه از این مشکلات عمومی یه جورایی میشه گفت روانی بود) حتی پزشکی قانونی هم تایید کردش! اما بدبخت در بحث مهریه محکوم به پرداخت شد! یه بخشیش رو کم کردن اما خوب از 300 تا باید بیشترش رو می داد...حساب کنید یه معلم با حقوق یه میلیون تومن که تازه به حخاطر ازدواجش کلی هم قرض کرده بود باید به مدت دویست ماه یک سکه تقدیم خانم می کرد! چون حقوقش نمی رسید کردنش 400 ماه ماهی یک نیم سکه! دیگه زندگیش الفاتحه شد...
در مقابلش داشتبم موارد مربوط به مرد رو هم... مردی بود که مهریه خانمش نمی دونم چند هزار تومن قدیم بود که طی تبدیل به امروز مثلا میشد 10 میلیون.... شوهر خاک بر سرش هم دنبال خانم بازی بود و کارشون به طلاق رسید...این زن بدبخت هم با چندتا بچه و بیست سال زندگی و بدون پول و خونه مونده بود و ده میلیون تومن همش مهریه اش!
در واقع بحث مهریه رو که پیش میاریم کنارش بحث اجتماعی هم وسط میاد... واقعا اگه فرهنگ جامعه خوب بود از این موارد نمی دیدم... زیاد می گرند اونجوری میشه کم میگیرند اینجوری میشه نمی گیرند یه خاک بر سری واقعا کجا داریم میریم... طرف میگه خوب ازدواج نمی کنم.... بدبختی اونم ضرر داره!!! همین چند وقت پیش کسی رو دیدم که ایدز داشت و طبق گفته پزشکی قانونی چند روز بیشتر زنده نبود... چرا ایدز گرفته بود...چون کارهای خلاف شرع انجام داده بود... خودش هم اعتراف می کرد... واقعا بدبختی ای شده... می دونید چقدر پرونده چاقو کشی و تجاوز به عنف و اعتیاد و طلاق داریم... اصلا باورتون نمیشه...
... شاید مدرسه و دانشگاه به جای یاد دادن برخی فرمول های ریاضیات و غیره که عمدتا همب ه کارمون نمیاد رو فرهنگ اجتماعی کار می کرد نتیجه بخش تر بود و الان وقتی تو جاده می رفتیم انقدر زباله و پاکت کنار خیابون نمی دیدیم....
دوست عزیز این موارد قبول ولی از نظر من فقط و فقط داریم لقمه رو دور سرمون می چرخونیمنقل قول:
نوشته شده توسط N I G H T P E A C E [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مهریه ابزاری باشه که در دعواهای ساده از طلاق جلوگیری کنه؟
شما باید مرد و زن رو طوری بسازی که وقتی ازدواج میکنن دیگه بچه نباشن که با هر اتفاق ساده ای مشکلی به وجود بیاد
شما اجازه بدین زن و مرد با شناخت کامل و البته با بلوغ عقلی ازدواج کنن تا این داستانها به وجود نیاد
و اگه مشکلی هم بود این خودشون باشن که بتونن تشخیص بدن راه حلش جدایی هست یا نه
نه اینکه جو جامعه طوری باشه که مثلا خانوم از جدایی بترسه به خاطر فشاری که روی زنان مطلقه هست و یا آقا بترسه به خاطر تعداد سکه ها
اون زندگی دیگه نه فقط برای مرد و زن که برای بچه ها (اگه باشن) دیگه زندگی نمیشه
این موضوعات خیلی بدیهیه ولی ما ...
یا در مورد خط آخر پستتون
چرا خانومها در موقع جدایی ضربه بیشتری میخورن؟
مگه نه اینکه در همین قوانین ما در هنگام جدایی مرد باید نصف دارایی هایی که بعد ازدواج به دست آورده به زن بده؟ (البته فکر میکنم اگه درخواست طلاق با مرد باشه این قانون برقراره و اگه خانوم درخواست طلاق بده همچین چیزی نیست و خوب خانومها هم که به طور پیش فرض حق طلاق ندارن و فقط میتونن درخواست بدن و احتمالا 7 خان رستم رو بگذرونن تا شاید بتونن به حقشون برسن-در حالتی که واقعا مرد مشکل داره- و در اون حالت هم که تمام زحمتهایی که در طول سالهای زندگی مشترک کشیدن به باد میره!!)
واقعا چند مورد دیدین که این اتفاق بیفته و چرا نمیفته؟ (خیلی ساده چون انقدر راه فرار وجود داره که به راحتی مردان میتونن موضوع رو بپیچونن)
یا اصلا چرا خانومها باید در شرایطی قرار بگیرن که تنها چشم امیدشون به همون مهریه ای باشه که مثل مثالهای پست 44 اونقدر بی عدالتی درش به وجود میاد؟
اینها اشکالاتی هست که به قوانین ازدواج و مهریه میشه وارد دونست
یه نکته بسیار مهم هم اینه که وقتی اینها رو بیان میکنی جدیدا مد شده جواب میدن این شرایط هست و قبول ولی این شرایط مورد قبول دین نیست و ... (همون داستان دینداران واقعی )
خوب این واقعا جواب قابل قبولی نیست چون اصلا جواب سوالات مطرح شده نیست!
به فرض هم که این موضوع قبول؛ ما مشکلمون سر چیزی هست که داره در کشور اجرا میشه
قانون اشتباه مهریه که همین الان من و شما موقع عقد باید بر اساس همون عقدنامه رو امضا کنیم نه اون چیز رویایی و بی نظیری که ممکنه در دین اومده باشه!
چه قوانینی برای ازدواج باشن، خوبه؟نقل قول:
کشوری رو میشناسید که قوانین ازدواجش خوب باشه؟ معرّفی کنید و قوانینش رو نام ببرید، ضمن اینکه وضعیت ازدواج و خانواده تو اون کشورها رو هم بگید.
بقیه دوستان هم جواب بدن خوبه.
قوانینی که حق و حقوق زوجین با هم برابر باشه چه در زندگی چه موقع طلاقنقل قول:
مهریه الان شده سلاح که خانوم ها استفاده میکنن نمیشه هم گلایه ای کرد اگه منم یه زن بودن با این شرایط حتمن یه مهریه سنگین میذاشتم که طرف مقابل هوس نکنه از اختیارات جالبی که قانون بهش داده استفاده کنه:n09:
اینکه از خانوم ها انتظار داشته باشیم که در این شرایط مهریه نگیرین خیلی منصفانه نیست چون در این صورت زن دیگه دستش به جایی بند نیستو مرد میتونه هر کاری دلش خواست بکنه
البته همین قوانین و شرایط باعث شده ازدواج به صحنه نبرد و مرحله سخت تبدیل بشه تو جامعه!
تو کشور های دیگه اینقدر مردسالاری نیست و مرد زن حقوق برابری دارند فلسفه ازدواج اونجا با اینجا فرق میکنه! اونجا هر موقع لازم باشه ازدواج صورت میگیره ولی اینجا برای رفع ساده ترین نیاز ها هم باید ازدواج کنیم و راه قانونی دیگه ای برای برطرف کردن این نیاز ها وجود نداره
برای بهبود وضع ازدواج و مهریه و این داستان ها نه تنها قوانین ازدواج بلکه بسیاری از قوانین اجتماعی هم نیاز به دگرگون شدن دارن که اصلا اینجا نمیگنجه.
به مرور که آمار سن ازدواج رفت بالاتر / طلاق رشدش بیشتر شد / ازدواج های سفید بیشتر شد / تک فرزندی بیشتر و رشد جمعیت منفی شد / ادواج درالویت افراد نبود / مشکلات روحی و آسیب های روانی بیشتر شد / امید به زندگی در افراد از بین رفت و ...نقل قول:
و این دست مسائل خود به خود در جامعه اصلاح میشه البته نه به صورت علنی و مطمئنا زمان بر هستش ...
فقط انتظار نداشته باشید اگر اون موقعه احیانا تلوبزبون رو روشن کردید نبینید که میگه ینجا ابران اسلامی است کشوری جهت الگو گرفتن همه جهانیان به خصوص در رمینه ازدواج با الگو گرفتن از پیشوایان متقیان دین ...
خدمت دوستان عارضم که مشکلات ازدواج با قانون های جدید و برابری و یکسانی حقوق و ... حل شدنی نیست ... اساسا جنس زندگی مشترک این طور نیست که بشه با قانون، شادی و خوشبختی و آرامش رو بش تزریق کرد ... اون چیزی که پایه و اساس رضایت و خوشبختی در ازدواج هست فقط عشق، محبت و تعهد هست و روزی که اینها در زندگی مشترک نابود شن، روز مرگ زندگی مشترکه، و با هیچ قانونی دیگه نمیشه درستش کرد ...
خوشبختی در زندگی مشترک رو گذشت و ایثار به ارمغان میاره که کاره عشق و صمیمیت هست نه حق من حق تو که کار قانونه ...
قوانین برای زمانی هستن که ازدواج از مسیر عشق و تعهد خارج بشه، برای اینن که اگر خارج شد دوباره بشه برش گردوند، و اگر نشه برگردوندش حق کسی ضایع نشه و فکر نکنم در این زمینه قوانین حاضر ما ناقص باشن ... همین مهریه باعث میشه اگر هم کار به جدایی بکشه زن حداقل سرمایه رو برای ادامه زندگیش داشته باشه ... اونایی که میگن مهریه نباشه فکر بعد از جدایی رو برای زن کردن؟ از طرف دیگه، تمام حقوقی که دوستان میگن از زن ضایع شده رو زن میتونه به عنوان شزایط ضمن عقد بیان کنه و برای خودش حفظ کنه ...
اون چیزی که باعث شده ازدواج ها دوام نداشته باشن انتخاب های احساسی و اشتباه، انتظارات بیجا، دخالت دیگران و ... هست نه قوانین موجود، اگر مشکل قوانین ما بود و آزادی و تساوی حلال مشکلات ازدواج بود، غربی که مهد آزادی و تساوی هست به سمت ازدواج سفید و موقت نمیرفت ...
بله باید اینطور ساخته بشن، اما فعلا اینطور نیست، نه در غرب و نه در شرق، اکثر مشکلات و جدایی ها رو وقتی بررسی میکنیم میبینم دقیقا علتشون همین بچه بودن یک/دو طرف هست ...نقل قول:
والا من از خدامه، خودشون همین که یه دختر/پسر رو دیدن که بشون خندید همه چیز یادشون میره و خودشون رو دیگه علامه دهر و یه پا انسان شناس میدونن ...
اگر هر دو انسان بالغ و عاقل و فهمیده و سالم باشن، خودشون میتونن تشخیص بدن، اما وجدانا خودتون بگید چند درصد اینا که ازدواج میکنن این شرایط رو دارن؟ اکثرا ندارن، خب قانون گذار باید چیکار کنه؟ اجازه بده ازدواج و زندگی مشترک و آینده بچه ها و دختر/ پسر مردم ببیفته دست بچه بازی های/ ناقلا بازی های جوانا، یا قوانینی بذاره که به ازدواج و خانواده و جامعه نظم بده، حداقل تا زمانی که زوجین کمی از خامی و تلاطم های ابتدایی ازدواج فاصله بگیرن تا کمی پخته تر و عاقلانه تر با مسایل روبرو شن ...
منم معتقد هستم که زندگی باید پایه و اساسش عشق و تعهد باشه، و با زور قانون نمیشه زوجین رو خوشبخت کرد اما باور کنبد بسیاری از مسایلی که در ابتدای زندگی پیش میاد به دلایلی طبیعی هستن و با گذشت زمان و شناخت طرفین از هم و ... معمولا رفع میشن و باز عشق و صمیمت به زندگی برمیگرده ... شما فقط به موراد حاد نگاه نکنید ...