تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 11 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 108

نام تاپيک: معرفی گیتاریست های برتر جهان

  1. #21
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض




    پاکو پنیا

    فلامنكو عبارت است از : خواندن ، رقصيدن و نواي گيتار … مهمترين عنصر در فلامنكو براي اسپانيولها خواندن است ، براي توريستها كه براي ديدن رقص مي آيند و براي گيتاريستها و براي من ( پاكو پنيا ) هم مهمترين است . Paco Pena یا Francisco pena perez در اول ژانويه 1942 در خانواده اي فقير در آندلس متولد شد .



    او بايد خوشحال باشد كه در خانواده اي چشم به جهان گشود كه به موسيقي علاقه مند بودند . اولين معلم وي برادر بزرگتر او بود . آنها با همراهي اعضاي خانواده مي نواختند . خواهر آنها رقصيدن را دوست داشت و پدرشان خواندن را . وقتي 6 ساله بود ، پدرش او را به ديدن كنسرتي در يك استاديوم ورزشي فرستاد كه نوازنده افسانه اي فلامينكو رامون مونتويا Ramon Montoya در آن برنامه داشت .



    اين يك تجربه بزرگ براي پاكو كوچك بود كه عميقا در ذهن او جاگير شد . پاكو پنيا زماني كه جوان بود و بيش از 10 سال نداشت كار حرفه اي خود را با يك گروه شروع كرد . در سال 1963 اولين اجرا را در لندن در نقش همراهي كننده و نه نوازنده سولو انجام داد و در 3 سال بعد از آن مدام ميان انگلستان و اسپانيا در رفت و آمد بود، تا اينكه در انگلستان ساكن شد .

    در اين زمان با جديت برنامه اي را شروع كرد كه در آن ديگر نقش همراهي كننده را نداشت و يك برنامه تك نوازي بود . در سال 1967 در Wigmore Hall لندن اولين كنسرت تكنوازي خود را برگزار كرد كه آنچنان كه بايد مورد تقدير قرار نگرفت . زيرا مردم آنزمان عادت كرده بودند ، سبك فلامينكو را با خواننده و همراهي گيتار گوش كنند و در آنزمان كاري كه پاكو كرده بود كار نوئي بود


    اما او نا اميد نشده و همچنان به كار خويش ادامه مي داد . در 25 سپتامبر سال 1967 پاكو پنيا موفق شد يك پارت از كنسرت Guitar In در Royal Festival Hall در لندن را به خود اختصاص دهد ، كه بزرگاني چون : Jimi Hendrix , Bert Jansch , Sebastian Jorgensen , Tim Walker نيز در آن حضور داشتند .



    سالها از پي هم مي گذشت و روز بروز ارزش كار پاكو در ميان مردم و دوستدارانش بيشتر مي شد . در سال 1970 اويك گروه بنام Paco Pena Flamenco Company تشكيل داد . گروه شامل خود پاكو ، دو رقاص ، دو خواننده و گيتاريستهاي ديگر بود . اين گروه در دنيا به سرعت به شهرت رسيد و جز بهترين گروهها در نوع خود به ثبت رسيده است . آنها كنسرتهاي بي شمار و موفقي را در بهترين سالنهاي دنيا ارائه كردند .

    در سال 1981 او فستيوالي را در شهر كوبا راه اندازي كرد كه از آن سال به بعد ، تابستانها مركز گردهمآيي جوانان علاقمند ، مولفان و نوازندگان گيتار است . در سال 1985 او يكي از كرسيهاي كنسرواتوار روتردام را بدست آورد كه در آن موسيقي فلامينكو تدريس مي كرد . او جايزه هايي را هم به خود اختصاص داده است .

    در سال 1983 جايزه رامون مونتويا را با عنوان بهترين نوازنده كنسرت بدست آورد . در سال 1997 نشان La Cruz de Oficial de la Orden del Merito Civil را از پادشاه اسپانيا دريافت كرد .

  2. #22
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض


    Eric Clapton




    متولد 1945 در ريپلي انگلستان

    از همان دوران کودکی به موسیقی علاقه عجیبی داشت و در دنیای بچه گانه خود بزرگترین آرزویش داشتن یک گیتار بود. او که بخاطر مشکلات خانوادگیش نزد مادر بزرگش زندگی میکرد اولین گیتارش را مادر بزرگش هدیه گرفت.
    دوران کودکی Clapton بیشباهت به کودکی malmsteen نیست چون این دو از همان بچگی دست به گیتار بودند و چیزی که انسان از دوران کودکی با آن بزرگ شود جزیی از زندگی آینده اش خواهد شد.
    اریک تحصیلات خود را در همین راستا ادامه داد و در سال 1962 وارد کالج kingstoneشد و در این رشته شروع به تحصیل کرد. در همان زمان به نوازندگی هم میپرداخت به طوریکه تحسین همه دوستانش را در کالج برانگیخته بود.
    سال 1963 به پیشنهاد یکی از دوستانش به گروه the roosters پیوست ولی خیلی زود دریافت که اینجا نمیتواند خواسته های او را برآورد و به همین دلیل از گروه جدا شد.

    گروههای که او در آنها حضور داشت عبارت بودند از :
    1- the yardbirds
    2- cream
    3- blid faith

    اما هیچ کدام آنها نتوانست او را برای رسیدن به خواسته هایش قانع کند. او خیلی دوست داشت که خودش گروهی تشکیل دهد . به همین علت در سال 1970 گروه Derek & the dominos را تشكيل داد.

    در همین سال اولین آلبوم خود را ساخت که به بهترینهای اروپا و آمریکا دست پيدا كرد.
    در همین سال چندین تور در شهر لندن اجرا نمود.
    آلبوم layla که یکی از زیباتری قطعات ساخته اوست به همسر جورج هریسون تفدیم شد.
    مرگ دوئینا التمن و پدر بزرگش باعث شد سالهای بعدی را به شدت با اعتیاد دست و پنجه نرم کند و اعتیاد چنان مشکلاتی برایش بوجود آورد که دیگران از او قطع امید کردند.

    در سال 1973 پیت تاوشند یکی از دوستان اریک تصمیم گرفت که او را به زندگی هنریش باز گرداند و در کنسرتی که ترتیب داد نقش یکی از لیدیستها را به کلاپتون واگذار نمود.
    همین امر اورا به زندگی امیدوارتر کرد و باعث شد باز به عرصه موسیقی باز گردد و در این سالها با راجر واترز و فیل کالینز و باب دیلون همکاری نماید.
    سال 1985 به همراه مایکل کامن آهنگ متن سریال تلویزیونی edge of darkness را ساختند. ( موسيقي متن سريال لبه تاريكي كه از تلويزيون ايران هم پخش شده است )
    ساخت موسیقی این مجموعه او را به شهرتی وصف نشدنی رسانید و جوایز و القاب متعددی برای وی به ارمغان آورد.
    اما این دوران خوش زياد طولاني نبود و دوباره غم به سراغش آمد.
    در سال 1990 تمامی اعضای گروهش در یک سانحه هوایی کشته شدند.
    متعاقبا در سال 1991 در سانحه ای دیگر پسر کوچکش کونور از آسمان خراشی در مانهاتان سقوط کرده و کشته میشود.
    تصور کنید که انسان در عرض چند سال اعضا خانواده و بهترین دوستانش را از دست دهد.
    ولی او با اراده ای وصف ناپذیر و دلی سوخته قطعه ای را در غم از دست دادن فرزند بنام tears in heaven ساخت که واقعا یکی از زیباترین و ماندگارترین آهنگهای راک شد و درموسیقی متن فیلم rush نیز آنرا میشنویم.

    همین آهنگ در جشنواره grammy که از معتبرترین جشنواره های موسیقی است شش جایزه متعدد را نصیب کلاپتون کرد.
    او تنها موسیقدانی است که نامش در تالار افتخارات rock & roll سه بار قید شده است.

    همچنین در سال 1995 بخاطر نقش ارزشمند وی در موسیقی راک از ملکه انگلستان عنوان رسمی و اشرافی sir را دریافت کرد که نشان از ارزشهای بالای وی در عرصه موسیقی بریتانیا و دنیا دارد.

    به ياد داشته باشيد بسياري از بزرگان موسيقي راك نزد او شاگردي كرده اند از آن جمله ميتوان به مارك نافلر ليديست و خواننده يكي از پرطرفدارترين گروههاي راك يعني dire straits اشاره کرد .
    همچنين chris rea يكي از استادان و مشوقين اصلي خود را اريك كلاپتون ميداند.
    تک نوازي او با اين گروه در کنسرتي که به مدت 48 ساعت و با حضور اکثر گروههاي مطرح راک به طور شبانه روزي برگذار شد ديدني است.
    در يکي از مصاحبه هايش در پاسخ به اين سوال که آيا هر روز تمرين تکنوازي دارد يا خير ؟ گفته که بدون استثنا من روزي 12 ساعت تمرين ميکنم که نشان از عزمي راسخ براي رسيدن به قله هاي دست نيافتني دارد و الحق که لقب پير گيتار بريتانيا برازنده اوست.


  3. #23
    آخر فروم باز Ali Pacino's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    021
    پست ها
    1,652

    پيش فرض

    خیلی ممنونم واقعا دمتون جیز
    فقط دیوید گلیمور، استیو وایی و جو ستریانی فراموش نشن

  4. #24
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض




    پاكو د لوسيا

    مطلب اين بار در موردبه يک نوازنده بزرگ از دنيای موسيقی فلامنکو اختصصاص دارد کسي که شايد بتوان بجرات گفت همه فلامنکو کاران او را بعنوان اسطوره فراموش ناشدنی دنيای فلامنکو می شناسند.


    پاكو د لوسيا، ستاره و استاد بى چون و چراى گيتار فلامنكو در جهان كه در سالهاى اخير چه از لحاظ اجراى كنسرت و چه از لحاظ ضبط آلبومهاى جديد، در صحنه نسبتا كم پيدا بوده.


    خلاقيت هاي پاكودلوسيا در نوازندگي گيتار خارق العاده مي باشد. اين شخص تكنيك نوازندگي گيتار فلامنكو را در اوج خود بيان كرده است و از سردمداران سبك فلامنكوي مدرن مي باشد. آنجايي كه موسيقي از شكل سنتي اش خارج مي شود و هارموني هاي آن پيچيده تر و ملهم از سبك جز و ديگر سبك ها مي شود، به عنوان موسيقي مدرن در نظر گرفته مي شود به طوري كه هنوز تكنيك ها و طعم موسيقي خود را به همراه داشته باشد.
    نوازنده ديگرى به اندازه پاكو د لوسيا نتوانسته در نقش گيتار را در موسيقى فلامنكو دگرگون كند، به هيچ وجه مبالغه آميز نيست. او در طى چهل سال فعاليت هنريش موفق شده، موسيقى فلامنكو و نواى گيتار اسپانيائى را در سراسر جهان به شهرت برساند و همچنين الهام بخش و تاثير گذار چندين نسل از نوازندگان جوان گيتار فلامنكو باشد.


    البته نه تنها نوازندگان گيتار فلامنكو در خود اسپانيا و در سراسر جهان از پاكو د لوسيا تاثير گرفته اند، بلكه نوازنده ها و موزيسينهاى ديگر سبكهاى موسيقى هم از طريق او، مجذوب و شيفته موسيقى فلامنكو شده اند.
    اين نوازنده ۵۶ ساله كه اسم واقعيش، فرانسيسكو سانچز گومز است، در شهر Algeciras واقع در منطقه اندلس در جنوب اسپانيا به دنيا آمد و بايد گفت كه نوآور بزرگ موسيقى فلامنكو محسوب ميشود
    پاكو دلوسيا در جو مناسبي براي يادگيري گيتار فلامنكو متولد شد. دانش تكنيكال را از پدر خود آنتونيو و برادرش رامون فرا گرفت . در هفت سالگي گيتانوازان برجسته اي چون نينو ريكاردو-ميگوئل بورول- ماريو اسكودرو و سابيكاس را به عنوان مرشد خود در نظر داشت.
    پاكو د لوسيا پنج ساله بود كه پدرش اولين گيتار را به او هديه داد. خودش هم به او نوازندگى گيتار را آموخت و پاكو را به دنياى فلامنكو وارد كرد. پاكو د لوسيا در همان دوران كودكى روزى ده ساعت تمرين ميكرد و جاى تعجب نيست كه اولين كنسرتش را در سن يازده سالگى اجرا كرد .اما چهره برجسته در آموزش او پدرش آنتونيو سانچز بود. پورن نويسنده بيوگرافي پاكو ميگويد :


    آنتونيو براي آنكه از پسرش بهترين گيتاريست فلامنكو تاريخ را بسازد يك طرح استادانه پي ريزي كرد…پاكو پس از يك دوره آموزشي (8-1952) اولين برنامه عمومي خود را در يك ايستگاه راديويي در سال 1958 اجرا كرد. و در سال 1959 جايزه ويژه فستيوال بين المللي فلامنكو خرز دولا فرونترا را بدست آورد. در سال 1962 با همراهي صداي برادر خود په په جايزه ديگري(در خرز) كسب نمود.

    در سال 1963 گروه رقص و آواز خوزه گره كو را در خارج همراهي نموده در نيويورك با سابيكاس و ماريو اسكودرو ديدار كرد اما قصد آن داشت كه بخشي از مكتب گيتار نوازي نينو ريكاردو محسوب شود.پاكو به همراهي خانواده در سال 1964 به مادريد رفت. او در سال 1965 دو آلبوم با ريكاردو مودرگو- با تم هاي مشهوري از لوركا(شاعر بزرگ اسپانيايي )- وسه آلبوم نيز با برادر خود رامون ضبط كرد.
    پدرش يك كلوب فلامنكو تاسيس كرد. در آنجا پاكو فرصت كرد تا صداي فوق العاده ترين خوانندگان فلامنكو رو بشنود. سپس با همراهي صداي فرناندو دياز آلبوم ضبط نمود و بعد با پدر وايتورالده - ساكسفون نواز جاز- آلبوم ديگري را ارائه نمود .
    پاكو در سال 1967 به سفري هنري رفت و در همان سال اولين آلبوم سولوي خود را ضبط كرد كه در آن تاثيراتي از نينوريكاردو- سابيكاس - و ماريو اسكودرو مشاهده ميشود . فانتزيا فلامنكا كه در سال 1969 ضبط گرديد آغاز گر يك دوران پيروزمند و پر موفقيت براي پاكو بود و از آن پس انبوهي از رسيتالها و آلبوم هاي پر موفقيت يكي پس از ديگري ارائه شد.


    پاكو در سال 1991 كنسرتو آرانخوئز اثر خواكين روديگر را اجرا كرد که يکي از بهترين اجرا از اين اثر بوده.

    پاكو در زندگي هنري پر موفقيت خود با همراهي هنرمندان برجسته اي چون : ال دي ميولا, جان مک لافين, لاري كوري يل ,گروه دولورس( ستايشي از فايا), جورج پادرو, كارلوس بنونت , روبن دانتاس, چيك كوره آ, مانوئل سولر( رقصنده فلامنكو ), باندرا, كاني زارس در قالبهاي دو نواري و سه نوازي و شش نوازي همكاري داشته و آلبوم هاي موفق و مشهوري را ضبط و پخش كرده است .
    پاكو د لوسيا همواره در جستجو و در تلاش كشف افقهاى تازه بوده و در اين راه، هم پيوند موسيقى فلامنكو با ريتمهاى موسيقى برزيل را تجربه كرده و هم تلفيق فلامنكو با موسيقى Jazz را. همكارى و همنوازى او با دو گيتاريست صاحبنام موسيقى جاز، John McLaughlin و Al DiMeola باعث شد كه پاكو د دلوسيا در بين عموم به شهرت برسه و ارائه آلبوم Friday night in San Francisco كه با همكارى اين دو نوازنده شكل گرفت، سبب شد كه اسم پاكو د لوسيا در ذهن علاقمندان به موسيقى Jazz و راك هم نقش ببندد.




  5. #25
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض


    Steave vai




    در ۶ ژوئن ۱۹۶۰ در بیمارستان Nassau Country در نیویورک بدنیا آمد و در محله Carle Place در Long Island نیویورک بزرگ شد. در سنین پائین از طریق خواهرش به موسیقی علاقمند شد. او در سن ۶ سالگی شروع به نواختن ارگ کرد و در ۱۰ سالگی به نواختن آکاردئون پرداخت. استیو وای می گوید: من هیچ وقت وارد موسیقی نشدم، من از همان اول، قبل از زمانیکه یادم بیاید در موسیقی بودم. او در نوجوانی بواسطه آشنائی با موسیقی کسانی چون Jimi Hendrix، Led Zeppelin، Deep Purple و Alice Cooper به گیتار راک علاقمند شد و در دبیرستان نزد هم مدرسه ئی بزرگترش Joe Satriani که در آن محل گیتاریست شناخته شده ای بود به فراگیری درسهای گیتار پرداخت. او برای هر جلسه ۵ دلار می پرداخت و پس از مدتی توانست کسی را پیدا کند تا با هم از ستریانی درس بگیرند تا بتوانند هر کدام ۵/۲ دلار بپردازند. استیو تقریبا ۳ سال نزد ستریانی به فراگیری گیتار پرداخت.

    او پس از عضویت در چند گروه محلی، Long Island را ترک کرد و در سال ۱۹۷۸ در ۱۸ سالگی به مدرسه موسیقی برکلی در بوستون رفت. او در آنجا بعنوان یک دانش آموز، تعدادی از تکنیکی ترین تصنیفات Frank Zappa را برای گیتار بازنویسی کرد و یک کپی از آهنگ Black Page را برای خود Zappa فرستاد. زاپا شدیدا تحت تاثیر نوازندگی این گیتاریست جوان قرار گرفت و پس از ملاقاتی با او، از استیو دعوت کرد که به گروهش بپیوندد.
    بدنبال آن استیو جوان به همراه زاپا در تور سراسر جهان شرکت کرد و در چندین آلبوم نوازندگی گیتار را بعهده داشت تا اینکه گروه زاپا را برای ادامه کار انفرادی ترک کرد. اولین کار انفرادی اش که خودش آنرا تهیه کرده بود، ضبط و پخش کرد. این کارها دو آلبوم بودند بنامهای Flex-Able و Felx-Able Left Over که در سال ۱۹۸۴ منتشر شدند. هردوی این دو آلبوم استعداد و توانائی وای را در نوازندگی و آهنگسازی نشان می داد، که البته هنوز شدیدا تحت تاثیر فرانک زاپا بود.
    در سال ۱۹۸۵ استیو به گروه هارد راک Alcatrazz که گیتاریستش Yngwie Malmsteen به تازگی گروه را ترک کرده بود، پیوست و در آلبوم خیره کننده گروه در همان سال بنام Disturbing the Peace حضور یافت. او در مورد اولین حضورش در آلکاتراز می گوید: هیچ وقت اولین حضورم را در گروه فراموش نمی کنم. یک روز وقت داشتم، تا خود را برای اجرا آماده کنم. آنها سه برنامه برای اجرا داشتند که اولی در Riverside کالیفرنیا بود، هیچ کدام از تماشاگران نمی دانستند که دیگر اینگوی در گروه نیست. اکثر آنها برای دیدن اینگوی آمده بودند. یادم می آید که به صحنه نزدیک می شدند و نام او را صدا می زدند، باید قیافه آنها را وقتی من را بجای او دیدند می دیدید... .در همان سال استیو در فیلمی بنام Crossroads در نقش گیتاریست شیطان ظاهر شد که در دوئل آخر فیلم از Ralph Macchio شکست خورد. در همان سال او از طرف یکی از دوستانش برای پیوستن به گروه انفرادی جدید David Lee Roth، خواننده هارد راک، که به تازگی از گروه Van Halen جدا شده بود، دعوت شد. او دعوت را پذیرفت و گروه آلکاتراز را ترک کرد.

    در سال ۱۹۸۶ اولین آلبوم D.L.Roth بنام Eat'em & Smile منتشر شد و به یکی از بهترین های هارد راک مبدل شد. استیو بواسطه نوازندگی در این آلبوم مورد تشویق بسیار قرار گرفت و تا یک سال سوژه مجله های گیتار شد. Skyscraper دومین آلبوم Roth با همکاری وای در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. در همان سال، Jem 777 Series، مجموعه گیتارهای جدیدش از طریق کمپانی IBanez راهی بازار شد. او در این سال با Pia Maiocco که دختری سوئدی الاصل بود، ازدواج کرد. در اواخر سال ۸۸ پس از تور Roth، تصمیم به ترک گروه گرفت. او در عین حال که مشغول کار بروی یک آلبوم انفرادی بود، از طرف یکی از گروههای مطرح هارد راک یعنی Whitesnake به سرپرستی و خوانندگی David Coverdale، خواننده سابق گروه Deep Purple، دعوت به همکاری شد، هدیه ای که او قبولش کرد و تنها آلبوم او بهمراه این گروه Slip of the Tongue در سال ۱۹۸۹ منتشر شد.
    سال ۱۹۹۰ سومین آلبوم انفرادی استیو، Passion and Warfare به بازار آمد. این آلبوم بر پایه رویاهایی بود که استیو در دوران کودکی خود تجربه کرده بود. این آلبوم Instrumental به اثر بزرگ و قابل ملاحظه یی تبدیل شد و از آن پس استیو به یکی از بزرگترین گیتاریستهای روز جهان مبدل شد. این آلبوم در همان سال نامزد جایزه گرامی برای بهترین آلبوم Instrumental شد. در همین سال استیو یک گیتار هفت سیمی توسط کمپانی IBanez ساخت. اگرچه از این ساز در ابتدا زیاد استقبال نشد، ولی از اواسط دهه ۹۰ گیتاریستهای گروههای Korn و Limp Bizkit از این ساز برای دستیابی به صداهای خیلی بم استفاده کردند. پس از وقفه نسبتا طولانی در سال ۱۹۹۳ استیو اولین گروه راک را، به معنای واقعیش تشکیل داد و آنرا Vai نامید. اعضای گروه عبارت بودند از Devin Townsend (خواننده)، T.M. Stevens (بیسیست) و Terry Bozzio (درامر). اولین و تنها آلبوم گروه بنام *** & Religion در سال ۱۹۹۳ راهی بازار شد. آلبوم هم از نظر تجاری و هم از نظر منتقدان با شکست روبرو شد. به همین دلیل استیو با آلبوم Alien Love Secrets در سال ۱۹۹۵ دوباره به همان سبک تمام Instrumental قدیم خود بازگشت. آهنگ Tender Surrender از این آلبوم نامزد جایزه گرامی در بهترین اجرای راک بدون کلام شد. در نیمه دوم دهه ۹۰ او به انتشار آثار انفرادی پرداخت. در سال ۱۹۹۶ آلبوم Fire Garden در ۱۹۹۸ Flex-Able Leftovers (اجرای دوباره یی از دومین آلبوم انفرادیش بعلاوه چند آهنگ جدید) و در سال ۱۹۹۹ آلبوم The Ultra Zone که آهنگ Window to the Soul از این آلبوم نامزد جایزه گرامی به بهترین اجرای راک بدون کلام شد.

    در اواخر دهه ۹۰ استیو بهمراه دوست قدیمی اش جو ستریانی شروع به برگزاری تورهائی بهمراه یک گیتاریست سوم متغیر در سراسر جهان کردند که به G3 معروف شد. در سال ۱۹۹۷ آلبوم G3: Live in Concert که شامل یکی از اجراهای G3 بهمراه Eric Johnson بود منتشر شد که استیو برای آهنگ For the Love of God و جو بخاطر آهنگ Summer Song نامزد جایزه گرامی بهترین اجرای راک بدون کلام شدند. در ابتدای هزاره جدید آلبوم جدیدی از وای بنام The 7th Song: Enchanting Guitar Melodies Archive در سال ۲۰۰۰ منتشر شد و بدنبال آن در سال ۲۰۰۱ اولین آلبوم Live او با نام Alive in an Ultra World روانه بازار شد که آهنگ Whispering a Prayer از این آلبوم برای بهترین اجرای راک بدون کلام نامزد جایزه گرامی شد. آخرین آلبوم انفرادی او The Elusive Light and Sound, Vol1 است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شده است. در طول مدتی که استیو وای در حیطه موسیقی راک فعالیت داشته، دفعات متعددی بعنوان نوازنده مهمان در کارهای هنرمندان دیگر شرکت داشته است.

  6. #26
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض




    خوان سرانو


    خوان سرانو به عنوان بهترين گيتاريست فلامنکو جهان مورد تشويق و تحسين قرار گرفته و ميليونها نفر شاهد اجراهای باورنکردنی او در سراسر دنيا بوده اند. او حيرت و تحسين حضار ، دوستداران ، منتقدان و کنجکاوان موسيقی رو بر می انگيزد


    ستادی سرانو در فلامنکو نه تنها از سالها مطالعه و پژوهش او در مورد گيتار ناشی ميشود ، بلکه به اين دليل هم هست که او متولد کوردوبا ( در اسپانيا ) ، زادگاه اين موسيقی غنی و شکوهمند است.
    سرانو در سن ۹ سالگی مشغول فراگيری نزد پدرش که يک گيتاريست حرفه ای بود شد و سنن مربوط به فلامنکو را که يک هم آميزی از موسيقی يهودی ، موری ، مسيحی و کولی ( بين قرن هشتم و پانزدهم در جنوب اسپانيا ) بود را فراگرفت.


    خوان در سن ۱۳ سالگی اولين اجرای حرفه ای خود را انجام داد و به عنوان يک نوجوان و موسيقيدان بالفطره اعتبار زيادی برای خود در سرتاسر اسپانيا و اروپا کسب کرد. زادگاه او آنقدر از دستاوردهای اين گيتاريست افتخار ميکرد که آنها صدای زنگ ساعت شهر را با صدای ضبط شده نوازندگی سرانو عوض کردند.


    سرانو در برنامه های بزرگ تلویزيونی و راديويی در سرتاسر دنيا ، اجرا کرده است. بعلاوه در چندين فيلم که در اسپانيا و امريکای جنوبی ساخته شده نيز نقش آفرينی کرده . او چندين کتاب در مورد فلامنکو و موسيقی تاليف کرده شامل :


    گيتار فلامنکو و تکنيکهای اوليه ( نگارش سال ۹۷ آن با CD )
    . گلچين کنسرتهای خوان سرانو ( ۹۴ )
    سابور فلامنکو ( ۹۵ )
    سلطان گيتار فلامنکو ( به همراه CD )
    تکنوازی گيتار ( ۹۴ )


    مطالعات سيستماتيک برای گيتار فلامنکو :
    گزيده فالستاها و ويدئوها برای فلامنکو ( ۹۵ ) سنت فلامنکو ۱ ( که توسط کمپانی Mel Bay منتشر شده و به عنوان اصل در نوازندگی و تکنيک برای گيتار نوازان تدريس ميشود ).

    روح و جسم فلامنکو تاريخ فلامنکو که در دانشگاه ايالتی کاليفرنيا منتشر و چاپ شد. سرانو جوايز بسياری دريافت کرده ، شامل نشان potrode ore از زادگاهش ، اين جايزه آبرومندانه تنها هر ۱۰ سال يک بار داده ميشود و سرانو تنها گيتاريستی است که به اين افتخار نايل آمده .


    او همچنين از طرف صنف مطبوعات نيويورک به خاطر اجراهای منحصر به فردش ، تشويق شده . همچنين مدال افتخار از آکادمی هنرهای زيبا در اسپانيا گرفته . همينطور هم از شهر فرزنو ( کاليفرنيا - آمريکا ) به او جوايز بی نظيری داده شده. و عضو افتخاری جامعه کليد طلايی در امريکاست.
    در سال ۹۸ از دانشگاه kapp phi در کاليفرنيا جايزه بهترين هنرمند دانشگاه را دريافت کرده. خوان سرانو تنها گيتاريست در دنيا با مدرک دکترای علوم انسانی است و عضو رسمی هيئت علمی يکی از مهمترين دانشگاههای جهانه. او در دانشگاه ايالتی کاليفرنيا گيتار تدريس ميکنه و علاوه بر تدريس کنفرانس و سخنرانی و اجرای زنده هم داره. سرانو به عنوان تنها حرفه ای قديمی باقيمانده در اين هنر جذاب ، بيشترين درخواست ها را برای اجرا ، کلاس های حرفه ای ، و سخنران مهمان در مورد تاريخ فلامنکو داره.


    سرانو پشت گيتارهای دست ساز توسط خوان منترو در کوردوبا رو امضاء ميکنه و همينطور هم در مورد سيم های la bella و خودش هم از آنها استفاده ميکنه. خوان سرانو شاگردان با استعداد زيادی رو تربيت کرده که الان به صورت بين المللی اجرا ميکنن. چه به عنوان تکنواز و چه به صورت گروهی.


    خيلی از اونها اکنون خودشون وارد امر آموزش شده اند و بسياری ديگر از شاگردانش کتب و ضبط های فراوانی بيرون داده اند که همگی از فکر و شيوه سرانو در نوازندگی استفاده ميکنن. اين هنرمند همچنين بسيار درگير فعاليتهای گروهی و دانشگاهيه.


    در موزه ها و مراکز فرهنگی و سياسی ، در جمعيت های ايدز و سرطان ، در جمعيت های تاريخی و….. او همچنين يک فستيوال گيتار هر ساله ( ماه آوريل ) برگزار ميکنه که شامل کنسرت ، رقابت در نوازندگی ، سخنرانی و کلاسهای تخصصی می شود.





  7. #27
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض




    جوليان بريم

    اينبار سراغ يکی از برترينهای نوازندگی گيتار کلاسيک ميرويم: جوليان بريم Julian نوازنده ای که اجراهای منحصر بفرد بعلاوه استيل خاصی که در نوازندگی داره او را بعنوان يکی از مشهورترين و بهترينهای گيتار و لوت معرفی نموده همچنين استيل خاص نوازندگی بريم که تنها مختص اوست ! با احساس و زيبا ! هميشه اگه خواستين درک کنيد چه جوری گيتار عضوی از يک نوازنده ميشه و بنوعی جزئی از اونه بدون هيچ شکی من اجراهای بريم رو انتخاب ميکنم .
    جوليان الکساندر بريم متولد ۱۵ جولای سال ۱۹۳۳ لندن انگليس. با نوازندگی مخصوص به خودش -دستهايی چسبناک و صدای ساز زيبای خودش که اون رو از ديگر نوازندگان مجزا ساخته. يکی از برترين نوازنده های گيتار و لوت معاصر …


    اولين سازش رو پدرش به او داد و بنوعی ميشه گفت حمايت کننده بريم در راه موسيقی بود از همان اوان کودکی ديگران رو تحت تاثير نوازندگی خودش قرار ميداد . در سال ۱۹۴۷ و در سن ۱۳ سالگی اولين کنسرت رسمی خودرو در Cheltenham on 17 February 1947 اجرا نمود که با تحسين همگان مواجه شد .
    و در همان سنين به سرعت به شهرت رسيد که اين دوره مصادف بود با جنگ جهانی دوم . در سن ۱۶ سالگی وارد دنيای رسانه ها شد(BBC) و از طرق راديو قطعات آهنگسازان مشهور رو اجرا نمود .
    بريم در November 1951 اجرای سرنوشت ساز خود را انجام داد اجرايی که سهم بزرگی در شهرت او داشت. و چند ماه بعد در فستيوال Aldeburgh که اولين حضور او بود شرکت کرد . بدين سان بود که بعد از سالها يادگيری در کالج های ,
    RoyalCollege of Music and National Service with the Army جوليان بريم در جاده ای روشن و درخشان قرار گرفت که هر لحظه بر روشناييش افزوده ميشد.

    بدليل علاقه او به فرهنگش و انگليس شروع به جستجو در ميان آثا ر بومی کشور خود نمود و قطعاتElizabethan (دوره ای از تاريخ کشور بريتانيا- دوران پا دشاهی اکثر قطعات آهنگسازان گمنامی داشتند بعنوان نمونه قطعه گرين اسليوز از جمله اين قطعات هست) آنرا با ساز لوت خود روحی تازه داد که بيش از پيش مورد استقبال عموم قرار گرفت .
    اجراهای خارج از بريتانيا اغاز شد. برای مدت مديد اجراهای بين المللی جوليان بريم در ۵ قاره زندگی اون رو کاملا مشغول ساخته بود از جمله اجراهای ساليانه در آمريکا و کشورهای اروپايی و طی کردن زمستان در جزيره و زادگاهش انگليس. ادامه مطلب
    اجراهای متنوع او و همچنين بازنويسی قطعات مربوط به قرن ۱۷ به بعد و تغييراتی که خود او در انها قرار ميداد و تنوع در نوازندگی يکی از دلايل تمايز او از ساير نوازندگان بود. بريم بنوعی حاکم بر رنگها و طيف های مختلف اصوات ( صدای ساز گيتار جوليان بريم هم صدای خاصی هست ) و همچنی ميشه گفت کسی که احساس عميق و ژرفی رو در اجرا های خود به وجود مياره بنوعی ميشه گفت استاد انتقال حس و زيبايی به قطعه های موسيقی.
    اين مهارت عجيب و قدرت او بقدری بود که آهنگسازان بنامی مانند: Arnold, Berkeley, Bennett, Britten, Brouwer, Fricker, Henze, Maxwell Davies, Searle, Takemitsu, Tippett, and Walton. قطعات ساخته شده خود را به او تقديم و اختصاص دادند .
    جوليان بريم نوازنده جدی و سختکوش گيتار هر چند شهرت جهانی در ساز گيتار داشت اما اين شهرت بيشتر از شهرت او در نوازندگی ساز لوت نبود . کنسرتهای مختلف نوازندگان اين ساز و اجرای قطعات تنظيمی و ساخته بريم و همراهی با او از جمله اين کارها بود.


    با سير صعودی در شهرت و با اجراهايی پر انرژی در راديو و تلويزيون بريم گيتاريست مورد قبول همگان و يکی از بزرگترين نوازندگان قرن ۲۰ شناخته شد. همچنين اثار ضبط شده از او نيز قابل توجه است که در نوع خود بی نظير است.


    اين مورد نمود بيشتری پيدا ميکنه که بريم در اون زمان در عنوان جوانی و در سن ۱۸ سالگی به اين امر دست يافت! در سال ۱۹۵۸ بود که ضبط آثارش را کمپانی RCA بعده گرفت ( يکی از بزرگترين کمپانی های نشر موسيقی در جهان ) همچنين جايزه های بسياری رو برد از جمله :
    ۶ جايزه از National Academy of Recording Arts and Sciences ۲جايزه از Gramophone magazine در سال ۱۹۷۹ کمپانی RCA ديسک نقره ای رو بخاطر آلبوم پرفروش او که تنها در انگليس حدود ۵۰۰ هزار نسخه به فروش رفته بود تقديم کرد به خوبی ديسک طلای بخاطر دو نوازی جوليان بريم و جان ويليامز


    ( نکته: به پرفروشترين صفحه های کمپانيهای بزرگ جوايزی تقديم ميشه که شامل ديسک طلايی و نقره ای هست و قابل ذکره که که منظور از ديسک صفحات گرامافون بوده نه سی دی)
    در سال ۱۹۹۰ فعاليتهای ضبط خود را با کمپانی EMI Classics شروع کرد که حاصل آن آلبومی بود از قطعات باخ .
    و يک کنسرتو با همکاری ارکستر سمفونی CBSO و رهبری Sir Simon Rattle در سال ۱۹۹۳ همين کمپانی برای بزرگداشت و تجليل از سالها خدمت او به هنر مجموعه ای از او را منشر کرد که شامل ۲۸ لوح فشرده ميشد(سی دی )
    که بنوعی ميشه گفت سندی بدون انکار از عظمت کارهای او . اما شايد بشود گفت که مهم تری نو بهترين دونوازيهای گيتار کلاسيک معاصر رو جوليان بريم و جان ويليامز انجام دادند دو غول گيتار کلاسيک دو نوازنده برتر اين سبک که از خود اثری ماندی بجای گذاشتند:
    قابل ذکر هست که شايد تفاوت بريم و ويليامز در اينه که ويليامز بنوعی نشان دهنده ابهت و همچنين اعتبار سبک کلاسيک و جوليام بريم نقش عمده در همگانی کردن گيتار کلاسيک در نزد مردم را بازی ميکرده. اما اجراهای اين دو نوازنده از ابتدای دهه ۷۰ شروع شد که اوج اآن در تور آمريکا در سال ۱۹۷۸ بود.




  8. #28
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض


    مایکل آنجلو بتیو



    سریع‌ترین نوازندهٔ گیتار الکتریک جهان ، اولین نوازندهٔ گیتار دارای دو دستهٔ چپ‌دست و راست‌دست




    مایکل آنجلو بتیو (انگلیسی: Michael Angelo Batio) گیتاریست امریکایی در ایلنویز شیکاگو به دنیا آمده‌است. او مدرک لیسانس خود را در تئوری موسیقی و آهنگسازی از دانشگاه ایلنویز شمال‌شرقی گرفته‌است.

    مایکل از ۵ سالگی نوازندگی پیانو و آهنگسازی را آغاز کرد و از ۱۰ سالگی به نوازندگی گیتار روی آورد و پس از ۲ سال سریع‌تر از استاد خود می‌نواخت.

    اولین ضبط او، آلبوم سولوی Jim Gillette به نام Proud To Be Loud بود. آن دو به همراه T.J. Racer (بیس) و Bobby Rock (درام) گروه متال نیترو را تشکیل داده و دو آلبوم نیز منتشر کردند. نیترو همچنین یک کلیپ موسیقی برای آهنگ Freight Train ساخت که از MTV نیز پخش شد. مایکل همچنین به همراه Tommy Holland (وکال) در گروه Holland همکاری کرد. که آلبوم Little Monsters آنها در اواسط دههٔ ۱۹۸۰ به موفقیت مناسبی رسید.

    مایکل همچنین مبدع نوعی استرینگ دمپر (صدا خفه‌کن سیم) گیتار است که امتیاز آن را به نام خود ثبت کرده‌است.

    نوازندگی مایکل را می‌توان در فیلم Shock 'Em Dead دید.

    مایکل آنجلو در حال نواختن گیتار ساخته شده توسط دین‌گیتارز. تایپوگراف دین‌گیتارز به شکل عقاب در انتهای دسته و دمپرها به رنگ قرمز در عکس دیده می‌شوند.

    مایکل با دین گیتارز (Dean Guitars) که سازندهٔ معروف گیتار الکتریک است، همکاری می‌کند. مایکل تورهای زیادی را برای این کمپانی اجرا کرده‌است.


  9. #29
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    آرمیک

    آرمیک با نام کامل آرمیک دشچی زاده ۲۵ جولای در تبریز گیتاریست ایرانی سبک فلامنکو است.




    آرمیک در تبریز به دنیا آمد، اما در کودکی با خانواده‌اش به تهران آمد و در محله دروازه‌دولت و سپس خیابان گرگان (نامجوی فعلی) ساکن شد. مادرش سرپرستار بیمارستان پارس بود. پدرش را در سه ماهگی در حادثه تصادف رانندگی از دست داد. بعدها برادر وی نیز در حادثه رانندگی دیگری درگذشت.

    آرمیک نواختن گیتار را از شش سالگی و در نزد استاد بزرگ گیتار آن زمان ایران «مجتبی ثابتی مقدم» آغاز کرد. در نوجوانی به باشگاه‌های شبانه می‌رفت و گیتار می‌نواخت.

    آرمیک در دهه پنجاه خورشیدی نواختن در ترانه‌های پاپ ایرانی را آغاز کرد و با مشهورترین خوانندگان ایرانی از جمله گوگوش، داریوش اقبالی و ابراهیم حامدی و آهنگسازانی نظیر واروژان و حسن شماعی‌زاده همکاری داشت.

    او اکنون ساکن لوس‌آنجلس است و یکی از پرفروش‌ترین نوازندگان گیتار در بازار موسیقی این کشور است.

  10. #30
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض



    مانيتاس دوپلاتا


    در مارس 1964 , شبي پس از يك مراسم گاو بازي در آرلز, پيكاسو يك كولي متولد شده در جنوب فرانسه را در حال نواختن گيتار ديد و اعلام كرد آن مرد برتر از آن است كه من هستم. آن كولي ريچارد بالياردو بود كه بعدها نزد دوستان و خانواده خود عنوان مانيتاس دوپلاتا (Manitas de plata - مردي با دستان نقره اي) مشهور گرديد.

    او در سال 1921 در يك كاروان در Séteمتولد شد و رشد نمود. هر سال وقتي كولي ها به زيارت سن مري مي رفتند او كه به كناري ايستاده بود بر جسته تر از ديگران مينمود اما هيچ كس- حتي خود بالياردو- تصور نميكرد كه وي جانشين سلطان موسيقي كولي ها جنگو راينهارت باشد.

    در آن هنگام جنگو زنده بود و تا مدتها پس ار مرگ هم با ارشديت و احترامي كه در دنياي كولي داشت جايگاهش بلا تصدي ماند و تقريبا ده سال پس از آن بود كه مانيتاس موافقت كرد تا در مجالس عمومي بنوازد. يك ضبط اوليه كه بودن اجازه او انجام شده بود موجب گرديد تا نامه اي از ژان كوكتو دريافت كند.


    نامه اي كه ضمن آن مانيتاس (( آفريدگار موسيقي)) ناميده شده بود. نمايشگاه عكسهاي دوست او لوسين كلرگو در نيويورك موجب شد تا دوران هنري مانيتاس قطعي گردد.


    در اين نمايشگاه يكي از تحسين كنندگان امريكايي از روي يكي از عكسها او را شناخت و نهايت تلاش خود را به عمل آورد تا او را متقاعد كند كه چند برنامه ضبط نمايد. بالاخره مانيتاس پذيرفت و در نتيجه سيلي از مديران اجرايي برنامه هاي هنري به سويش روانه شد كه يكي از آنها قرار دادي براي اجراي سه كنسرت در (كارنگي هال نيويورك) به همراه داشت در نيويورك اين كولي بي سواد كه در طول زندگي حتي يك نت موسيقي نخوانده بود رفت تا دنيا را تسخير كند.

    از آن زمان مانيتاس در تمامي 5 قاره جهان و در مقابل بزرگترين زنان و مردان روزگار نوازندگي كرده با بزرگترين ستارگان سينما - تياتر و واريته هاي مشهور روابط دوستانه اي بر قرار نموده , و در نيويورك مراسم جشن سالانه اعلاميه حقوق بشر سازمان ملل نمايندگي اروپا را به عهده داشته است.

    مراسمي كه در آن سالوادوردالي نيز حضور داشت و ميخواست ببيند كه اين كولي كاتالاني ( يك كاتالاني همچون خودش) چگونه كاتالان را به ملل متحد معرفي ميكند. اين كولي كاتالاني را كه در جواني براي گذراندن زندگي گدايي ميكرد و اكنون در بزرگترين پايتخت هاي جهان - در جشن هاي بزرگ نيكوكارانه - نقش عمده اي را بر عهده گرفت. مانيتاس از سال 1967 روس كره خاكي در حال سفر بوده است , با همراهي گروه بزرگي از مردمش و يا گروه كوچكي از دوستان و خانواده. موسيقي براي او زندگي است.


    او هنرمند بي خزاني است كه بر بزرگترين صحنه هاي جهان گام نهاده, نه با بي ميلي كه با اشتياق نفوذ به درون جمعيت انبوه شنوندگان ( همانند جمعيت 7000 نفري در آلبرت هال لندن), براي نواختن در پاي دختر جوان زيبايي كه از دور در نظر گرفته, براي كودك تماشاگري كه بيتابي ميكند يا براي افليجي كه در انتهاي تالار بروي ويلچر نشسته است.

    مانيتاس ضبط هاي بي شماري ارائه كرده است كه هريك واقعه شگفت انگيزي است حتي براي كساني كه او را به خوبي ميشناسند زبان بين المللي انگشتان هنرمند او به وي اجازه داده اند كه از هر مرزي عبور كند و به امريكا, نيوزلند, ايتاليا, سوئد, فنلاند, بلغارستان, اسرائيل, سنگاپور, برلن, لندن, مونترال و …برود.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •