تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 15 اولاول 123456713 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 141

نام تاپيک: "من" چیست؟

  1. #21
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    اما همه مون قبول داریم که اون کارها رو خودمون انجام دادیم.

    منکر تغییر کردن نیستم، ولی اینکه بگیم این "من" در طول سالیان عوض میشه، یعنی مثلاً من در بیست سال پیش یک کس دیگه ای بودم واضحه که درست نیست.

    من که نظرم رو اعلام کردم. منتظرم دلایلی که نشون بده "من" در زندگی عوض میشه ارائه داده بشه.
    تکلیف افرادی که اختلال شخصیتی دارن چیست ؟!

    خیلی کارها از اون افراد سر میزنه که مطابق با یکی از شخصیت های اوناست و شخصیت بعدی قبول نمیکنه که این عمل انجام شده توسط اون یا یکی از شخصیت های اون سر زده .

    "من" در این افراد به مراتب عوض میشه و جای خودش رو به یکی دیگه میده . "منی" با خصوصیاتی متفاوت .

    یا کسانی که ضربه مغزی میشن "من" در آنها تعریف دیگه ای پیدا میکنه و خیلی از کارهای گذشته خودشون رو به یاد نمیارن و خیلی از خاطرات و اتفاقات از زندگی اونا پاک میشه .

    تکلیف ما با این موارد چیه و تعریفشون چیست ؟

  2. 6 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    اولا: ادعای شما این بود: "من" وابستگی به جسم ما نداره.
    و هر نوع تغییر در اون "من" که حاصل تغییرات جسمی باشه وجود این وابستگی رو تایید می کنه که شما هم بهش اعتراف کردید و این خط بطلانی است بر این ادعای ابتدایی شما.
    چرا شما نگاه صفر و صدی به این قضیه دارید؟
    "من" وابستگی به جسم نداره یعنی جسم نمیتونه ماهیت اصلی "من" رو تغییر بده یا اون رو به کلی عوض کنه. اما تأثیر که میتونه بذاره. این که از منطق به دور نیست. لزوم وابستگی این نیست که حتماً حتماً تمام یه چیزی به چیز دیگه مربوط باشه. شما از استاد دانشگاهتون تأثیر میگیرید، اما استاد که نمیتونه عوضتون کنه. یا از اخلاق و رفتار دوست صمیمی تون تأثیر میگیرید، شاید خیلی هم زیاد، اما در عین حال وابسته هم نیستید.
    یعنی "من" رو طوری تعریف کردید که چیزی است که در طول زندگی عوض نمیشه. و حالا میگید منتظرید دلایلی نشان داده بشه که "من" در زندگی عوض میشه. واضحه چیزی که تعریف میشه "عوض نشدنی است"، یا عوض نخواهد شد یا در اون تعریف صدق نخواهد کرد.
    حرف من یعنی منتظر ردیه و نظر مخالف با خودم بودم. چون دوستان پرسیده بودن که دلیل و منطق شما چیه.
    مخالف "تغییر ناپذیر نبودن اصل من" میشه "تغییر پذیر بودن اصل من" و برای دومی دلیل میخواستم. متأسفانه منظور رو بد متوجه شدید.
    Last edited by *Ali*; 11-08-2014 at 22:33.

  4. 2 کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    تکلیف افرادی که اختلال شخصیتی دارن چیست ؟!

    خیلی کارها از اون افراد سر میزنه که مطابق با یکی از شخصیت های اوناست و شخصیت بعدی قبول نمیکنه که این عمل انجام شده توسط اون یا یکی از شخصیت های اون سر زده .

    "من" در این افراد به مراتب عوض میشه و جای خودش رو به یکی دیگه میده . "منی" با خصوصیاتی متفاوت .

    یا کسانی که ضربه مغزی میشن "من" در آنها تعریف دیگه ای پیدا میکنه و خیلی از کارهای گذشته خودشون رو به یاد نمیارن و خیلی از خاطرات و اتفاقات از زندگی اونا پاک میشه .

    تکلیف ما با این موارد چیه و تعریفشون چیست ؟
    اگه کسی حافظه ش مشکل داشته باشه و مثلاً نتونه بیش از یک روز از عمرش رو به خاطر بسپاره، اون وقت حق داریم بگیم حافظه وجود نداره؟
    این اسمش رو خودشه، "اختلال"، تو این حالت فرد نمیتونه درک درستی از این "من" داشته باشه و به قول شما رفتارهای متفاوتی از شخصیت های مختلفش بروز میکنه. اما مشکل از اون فرده نه از "من".

  6. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #24
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    اگه کسی حافظه ش مشکل داشته باشه و مثلاً نتونه بیش از یک روز از عمرش رو به خاطر بسپاره، اون وقت حق داریم بگیم حافظه وجود نداره؟
    این اسمش رو خودشه، "اختلال"، تو این حالت فرد نمیتونه درک درستی از این "من" داشته باشه و به قول شما رفتارهای متفاوتی از شخصیت های مختلفش بروز میکنه. اما مشکل از اون فرده نه از "من".
    خوب شما پرسش رو نصف و نیمه رها کردین . افرادی که دو شخصیتی یا چند شصخیتی هستن تکلیفشون چیست ؟!
    افراد دو شخصیتی یا چند شخصیتی میتونن رفتاری کاملن متفاوت نسبت به شخصیت قبلی داشته باشن ... مهربان باشن - پرخاشگر - رفتاری تهاجمی و ... داشته باشن .
    یا این که دست خط و استعدادهای اونا دچار تغییر و تحول بشه یا این که علاقمندی های اونا کاملن تغییر کنه . حتا علاقه های جن.سی .

    ما چطور میتونیم در عین واحد چند تعریف از من با خصوصیاتی کاملن متفاوت در یک شخص داشته باشیم ؟

    این صحبت شماست :

    منکر تغییر کردن نیستم، ولی اینکه بگیم این "من" در طول سالیان عوض میشه، یعنی مثلاً من در بیست سال پیش یک کس دیگه ای بودم واضحه که درست نیست.

    من که نظرم رو اعلام کردم. منتظرم دلایلی که نشون بده "من" در زندگی عوض میشه ارائه داده بشه.
    شما میگین این من تغییر نمیکنه و ثابته و "من" بیست سال پیش با "من" الان فرقی نمیکنه . در صورتی که این من میتونه در هر لحظه متفاوت از دیگری باشه . "منی" باشه با خصوصیات و ویژگی هایی کاملن متفاوت و متناقض .

    این افراد هم برای خود کسی بودن ولی در یک لحظه کاملن شخص و کَس دیگری میشن و این اتفاق به مراتب تکرار میشه .
    Last edited by B3HZ@D; 11-08-2014 at 22:47.

  8. 4 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #25
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    خوب شما پرسش رو نصف و نیمه رها کردین . افرادی که دو شخصیتی یا چند شصخیتی هستن تکلیفشون چیست ؟!
    همون طور که گفتم اینها اختلاله و کسی که اختلال داشته باشه نمیتونه از "من" درک درستی داشته باشه. اما مشکل از درک اون هست نه "من". مثالهاش رو هم زدم. اگه یکی کور یا کر باشه نمیشه منکر شنوایی یا بینایی شد. کاملاً واضحه. "من" برای همین افراد هم ثابته و در طول زندگی تغییر اساسی نمیکنه. اما اونها درک درستی ازش ندارند.

  10. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #26
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض

    خوب شما پرسش رو نصف و نیمه رها کردین . افرادی که دو شخصیتی یا چند شصخیتی هستن تکلیفشون چیست ؟!
    همون طور که گفتم اینها اختلاله و کسی که اختلال داشته باشه نمیتونه از "من" درک درستی داشته باشه. اما مشکل از درک اون هست نه "من". مثالهاش رو هم زدم. اگه یکی کور یا کر باشه نمیشه منکر شنوایی یا بینایی شد. کاملاً واضحه. "من" برای همین افراد هم ثابته و در طول زندگی تغییر اساسی نمیکنه. اما اونها درک درستی ازش ندارند.

    اگه کسی حافظه ش مشکل داشته باشه و مثلاً نتونه بیش از یک روز از عمرش رو به خاطر بسپاره، اون وقت حق داریم بگیم حافظه وجود نداره؟
    این اسمش رو خودشه، "اختلال"، تو این حالت فرد نمیتونه درک درستی از این "من" داشته باشه و به قول شما رفتارهای متفاوتی از شخصیت های مختلفش بروز میکنه. اما مشکل از اون فرده نه از "من".

    آقای Ali ، به نظر میرسه شما سوال دوستمون رو مطالعه نکردید اصلن، یا اینکه مطالعه کردید و با توجه به غیرعلمی بودن مدعای غیرمادی بودن 'من' دچار سفسطه هستید (متاسفانه)

    اشکال شد:

    - اگر شخصی دچار دو شخصیت یا چند شخصیت باشه چطور میشه این رو با مفهموم یک "من" که در طول مدتهای مدید یا تغییر میکنه یا نمیکنه، تطبیق داد؟

    پاسخ شما:

    - دو شخصیتی یا چندشخصیتی بودن افراد اختلال (البته اختلالی که شما فرمودید فیزیکی هستش با توجه به فرمایشتون) محسوب میشه و لذا این اشخاص نتونستن به درک درستی از "من" برسن.



    استنتاجی که میشه از عبارات بالا داشت رو مثال میزنم برای تسهیل درک؛

    {
    فرد X رو داریم.

    اولن که فرد X دارای یک "من" هست، (فکر نمیکنم شما باور داشته باشید کسی بیشتر از یک "من" داشته باشه؟ اگه اشتباه میکنم بفرمایید) این فرد X جان، یک شخصیت قاتل داره، یک شخصیت دروغگو داره و یک شخصیت صالح داره.

    بنابر گفته ی شما این شخص چندشخصیتی دچار اختلال است (درغیر اینصورت یک شخصیت بیشتر نداشت ، درواقع "من" ش در هر لحظه، ماکزیمم یک شخصیت بیشتر نداشت)

    فرض میگیریم که اگر این فرد اختلال نداشت و از "من" خودش درک درستی داشت، یک شخصیت بیشتر نداشت و اون شخصیت "قاتل" بود.

    اما حالا به هرطریق شرایط اینجوری شده که این فرد اختلال داره و دارای سه نوع شخصیت هستش : قاتل - دروغگو - صالح
    }

    میتونید به بنده بگید اگر اختلال (که از قضا فیزیکی هم هست) باعث شده این فرد دو شخصیت دیگر به نام های "دروغگو" و "صالح" داشته باشه و در عین حال این دوشخصیت به خاطر اختلال فیزیکی ذهن پدید آمده اند، پس برای تولید شخصیت خودآگاهی مثل "صالح" و "دروغگو"ی انسانها چه احتیاجی به "من" است (اونم یک "من" از نوع غیرمادی که از جنس مغز انسان نیست)

    به هرحال اختلال فیزیکی باعث شده فرد X دو شخصیت دیگه داشته باشه، یک "من" چطور میتونه باعث بشه فرد X در آن واحد دارای سه شخصیت باشه، یعنی دو شخصیت به جز شخصیت اصلی (قاتل). اینجا به تناقض میان حرفهای شما میرسیم:

  12. 5 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #27
    حـــــرفـه ای Erfan.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    Solar System
    پست ها
    5,350

    پيش فرض

    "من" همان مجموعه ای از شنیده ها، دیده ها، لمس شده ها و در کل چیز هاییست که توسط حس های بدن تجربه و سپس در مغز ذخیره می شوند. هر کسی با DNA خاص خودش، اتفاقاتی رو در طول زندگی تجربه می کنه و این اتفاقات لحظه به لحظه در مغز ذخیره می شن و بر لحظه به لحظه آینده زندگی فرد تاثیر مستقیم دارن.
    وقتی توضیحاتی ساده و معقول برای پدیده ای وجود داره، پیچیده و خاص کردن اون پدیده مساوی است با دور شدن از یک بحث علمی و منطقی.
    یک دستگاهی وجود داره به اسم انسان و یک اندام به اسم مغز داره + یک سری سیستم عصبی و غیره، مجموعا حس خودآگاهی حاصل می شه و این دستگاه بسته به ورودی های مختلف، خروجی های مختلفی ارائه می ده، وقتی چیزی به اسم "حافظه" به میان میاد دیگه این قبیل ادعا ها که پس "من" 5 سال پیش فلان کار رو کردم الآن هم همون فردم، پس یک چیز فراطبیعی وجود داره، قابل قبول نیستند.
    باز هم مشکلی نیست، "ادعا" کردن هر چیزی برای هر کسی ممکن است. دوستانی که مدعی وجود چیزی هستند که در داخل یا خارج بدن انسان(دقیقا مشخص بشه کدوم)، شخصیت انسان رو می سازه، برای ادعاشون باید دلیل و مدرک بیارن. نه این که کلا سیستم علمی رو بزاریم کنار و توسل به جهل انجام بدیم چون هنوز علم کامل به مغز نداریم.

  14. 9 کاربر از Erfan. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #28
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    ما برای تمامی پدیده ها (چه مادی و چه خیالی) که به نوعی احساس می کنیم مستقل (نسبی) هستن در ذهنمون یک من می سازیم، تا بهتر بتونیم دنیا رو تحلیل کنیم و بشناسیم، و متعاقبا عمل کنیم و قانون گذاری کنیم. این من همون اسمی هست که ما بر این پدیده ها میذاریم. گاه که اسم کفایت نمیکنه و به خوبی شخصیت او پدیده رو نمیرسونه، صفات دیگری هم بش میچسبونیم. مثلا: پیکان برادرم علی (این دیگه تو دنیا فقط و فقط یکی است)، حالا اکه به عکس بیس سال پیش این پیکان نگاه کنیم با وجود اینک ممکنه خیلی از قطعاطش عوض شده باشه باز میگیم این همون پیکانه (من ش هنوز همونه و ثابته)، یعنی براش یک من و خود و شخصیت ثابت در نظر میگیرم، که با وجود گذشت زمان و تغییرات بسیار این پیکان هنوز ثابته. پس ما چنین توانایی رو داریم، که برای هر پدیده یک من بسازیم، ذهن ما الان پر از میلیون ها من ی هست که ما برای موجودات واقعی یا خیالی ساختیم.
    اما آیا واقعا این پدیده ها چنین من ی دارن، و واقعا همون طور که در ذهن من وجود داره، در آنها هم وجود داره، قطعا خیر، چون مثلا اگر کسی "پیکان برادرم علی" رو بدزده و به کس دیگه بفروشه، اون نفر سوم برای این پیکان من ی میسازه که زمین تا آسمون با من ی که من در ذهنم از اون پیکان دارم متفاوته. پس این من ها فقط در ذهن ما وجود دارن و بس.

    حال سوال این است:

    1. این من (در مورد پیکان) به چه چیزی تعلق گرفته است، که حتی اگر ان پیکان تصادف کند و فقط ازش یک لاشه بماند، باز همان پیکان است و من ش ثابت است؟ اگر چه چیزی در ان پیکان عوض بشود میتوان گفت این دیگر ان پیکان نیست؟ از آن چیزی کم شود؟ یا به آن چیزی اضافه شود؟ یا در هر صورت این پیکان امکان ندارد من ش عوض شود؟

    2. آیا میتوان ذهن را به دو قسمت فرضی تقسیم کرد، که در یک قسمت فقط من ها (ثابت ها) ذخیره می شوند و در قسمت دیگر تغییرات؟ و چنین نتیجه گرفت که ذهن در اولین برخورد با یک پدیده برای ان یک من میسازد و آن را در قسمت من ها ذخیره می کند، و دیگر دست به آن نمیزند و تمامی تغییرات بعدی را در یک قسمت دیگر ذخیره میکند و فقط آنها را به آن من اصلی ربط می دهد؟


    3. آیا من ی که ما برای خودمان قائلیم، از همین نوع است؟ و همانطور که ما برای هر چیز مستقلیک من میسازیم برای خودمان و دیگران هم یک من ساخته ایم تا در اموری مانند مسولیت، مالکیت،ابراز افکار و احساسات و ... از آنها استفاده کنیم؟
    Last edited by N I G H T P E A C E; 12-08-2014 at 10:44.

  16. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #29
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    استنتاجی که میشه از عبارات بالا داشت رو مثال میزنم برای تسهیل درک؛
    وقتی میپرسیم "من" چیست، راجع به یک درک و احساسی سؤال میکنیم که هر کدوم از ما راجع به خودمون داریم و به تنهایی و بدون کمک یا نظارت کس دیگه ای بهش میرسیم. "من" یک احساس شخصی است و باید شخصاً در درون خودمون اونو جستجو کنیم. نه اینکه کس دیگه ای این کارو برامون انجام بده. پس اینکه در این تاپیک داریم میگیم "من" چیه، یعنی همه ما تونستیم به این درک مشترک برسیم که چنین چیزی وجود داره و داریم سرش بحث میکنیم.
    اما اون کسایی که به هر دلیلی با نوعی اختلال مواجه هستند که نمیتونن این درک رو داشته باشند، که مثلاً در هر زمانی در یک نوع شخصیت قرار بگیرن، مسلماً نمیتونن به این درک مشترک که ما رسیدیم برسند و با هیچ دلیل و برهانی هم نمیشه اونها رو به این درک رسوند. یعنی سؤال "من چیست؟" برای اونها معنی نداره و نمیتونن پاسخی بهش بدن. همونطوری که سؤال "این لباس چه رنگیه؟" و "این آهنگ رو کی خونده؟" برای یه آدم کور یا کر بی معنیه. برای همین میگم که نداشتن درک درست از این واقعیت به خاطر مشکلیه که اون افراد دارن نه اینکه اصل مطلب مورد تردید باشه. همین آدم سه شخصیتی که شما مثال زدید در واقع داره همه این شخصیت ها رو از یک "من" واحد بروز میده. اما چون دچار اختلال شده نمیتونه اون رو درک کنه. اشکال شما اینه که اختلال رو مساوی با حالت طبیعی برای اون فرد میدونید.
    امیدوارم توضیحات کافی بوده باشه.

  18. 2 کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #30
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    باز هم مشکلی نیست، "ادعا" کردن هر چیزی برای هر کسی ممکن است. دوستانی که مدعی وجود چیزی هستند که در داخل یا خارج بدن انسان(دقیقا مشخص بشه کدوم)، شخصیت انسان رو می سازه، برای ادعاشون باید دلیل و مدرک بیارن. نه این که کلا سیستم علمی رو بزاریم کنار و توسل به جهل انجام بدیم چون هنوز علم کامل به مغز نداریم.
    یا بنده ناقص عمل کردم یا شما تعریف دیگه از دلیل و مدرک دارید. به هر حال همه دلایل به صورت واضح توی پستهای قبلی بنده آورده شده و فعلاً اشکالی که دوستان کردن همین قضیه "چند شخصیتی بودن" هست که داره بحثش انجام میشه.
    اما آیا واقعا این پدیده ها چنین من ی دارن، و واقعا همون طور که در ذهن من وجود داره، در آنها هم وجود داره، قطعا خیر، چون مثلا اگر کسی "پیکان برادرم علی" رو بدزده و به کس دیگه بفروشه، اون نفر سوم برای این پیکان من ی میسازه که زمین تا آسمون با من ی که من در ذهنم از اون پیکان دارم متفاوته. پس این من ها فقط در ذهن ما وجود دارن و بس.
    من اصلاً روی مثال پیکان هیچ حسابی باز نمیکنم و فقط برای تقریب به ذهن آوردم. بعدش هم ذکر کردم که مثال خوبی نیست.
    2. آیا میتوان ذهن را به دو قسمت فرضی تقسیم کرد، که در یک قسمت فقط من ها (ثابت ها) ذخیره می شوند و در قسمت دیگر تغییرات؟ و چنین نتیجه گرفت که ذهن در اولین برخورد با یک پدیده برای ان یک من میسازد و آن را در قسمت من ها ذخیره می کند، و دیگر دست به آن نمیزند و تمامی تغییرات بعدی را در یک قسمت دیگر ذخیره میکند و فقط آنها را به آن من اصلی ربط می دهد؟
    به نظر من ثابت ها و متغیرها توی رابطه عرضی که شما ذکر کردید قرار نمیگریند. بلکه رابطه طولی هست و اصل همون "من" ثابت هست.
    Last edited by *Ali*; 12-08-2014 at 17:42.

  20. 2 کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •