تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 29 اولاول 12345678915 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 290

نام تاپيک: *** تاپيك ويژه براي اشعار طنز ***

  1. #41
    اگه نباشه جاش خالی می مونه كبريت's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تو جعبه كبريت
    پست ها
    471

    پيش فرض

    آخههههههههههه چرااااااااااااااااااااااا ااااا
    چرااااااااااااااااااا فقط يكيييييييييييييييي؟
    جووووووووووون من يكي بگه چراااااااااااااااااااا؟
    يعني اين همه مطلب فقط ارزش يك نظر رو دااااااااااااااشت؟
    .
    شماها اند بي معرفتي هستين

  2. #42
    داره خودمونی میشه 6600's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    قم
    پست ها
    55

    پيش فرض

    اقا دمت گرم من یکی که خیلی حال کردم در ضمن از سایتتم دیدن کردم واقعا آخرش
    امیدوارم همینطور به کارت ادامه بدی من یکی که منتظرم

  3. #43
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض تعاريف درست بعضي چيزها

    فرد بالغ:
    شخصى که رشدش از سر و ته متوقف شده و اکنون از وسط رشد مى ‌کند.

    --------------------------------------------------------------------------------


    مرغ:
    تنها موجودى که شما قبل از به دنيا آمدن و پس از مردنش مى ‌خوريد.

    --------------------------------------------------------------------------------


    خاک:
    گلى که آبش گرفته شده باشد.

    --------------------------------------------------------------------------------


    شايعه پراکن:
    شخصى که هرگز دروغ نخواهد گفت چنانچه بيان حقيقت، خرابى بيشترى بار آورد.

    --------------------------------------------------------------------------------


    تورم:
    نصف کردن اسکناس بدون صدمه زدن به کاغذ.

    --------------------------------------------------------------------------------


    پشه:
    حشره‌اى که باعث مى ‌شود شما مگسها را بيشتر دوست داشته باشيد.

    --------------------------------------------------------------------------------


    کشمش:
    انگورى که دچار آفتاب سوختگى شده است.

    --------------------------------------------------------------------------------


    فردا:
    يکى از مهمترين بهانه‌هاى کار نکردن امروز.

    --------------------------------------------------------------------------------


    خميازه:
    يک عقيده صادقانه که به صورت کاملاً باز بيان مى شود

  4. #44
    اگه نباشه جاش خالی می مونه كبريت's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تو جعبه كبريت
    پست ها
    471

    12 انواع بله

    انواع بله

    کلمه بله هنگام خطبه عقد بسته به نوع عروس خانم انواع مختلف دارد

    عروس عادي : بله
    عروس کمي لوس : بع... له
    عروس با کلاس : اوکي
    عروس خارج رفته : يس
    عروس سنتي : آره
    عروس خجالتي : اوهوم
    عروس متکبر : فقط کله اش را تکان مي دهد
    عروس وحشت زده : ها
    عروس بي حوصله : خوب
    عروس دست پاچه : باشه ، باشه

  5. #45
    اگه نباشه جاش خالی می مونه كبريت's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تو جعبه كبريت
    پست ها
    471

    6

    مقايسه قسمت هاي مختلف مربوط به مدرسه با فيلم ها

    مدرسه ما : پايگاه جهنمي
    خروج از مدرسه : فرار از آلكاتراس
    ديدن مدير از دور : شبهي در تاريكي
    نمره بيست : افسانه آه
    مدير مدرسه : مرد 6 ميليون دلاري
    شوخي با مدير : بازي با مرگ
    روز دادن كارنامه : حادثه در كندوان
    امتحان : شايد وقتي ديگر
    روزي كه معلم به كلاس نمي آيد : بوي خوش زندگي
    اخراج از كلاس : يك بار براي هميشه
    نمازخانه دبيرستادن : قطعه اي از بهشت
    زنگ آخر : آرايشگاه زيبا
    امحان پايان ترم : قلب ها براي كه مي تپد
    پيام متقلب براي ديگران : چشم هايم براي تو
    راهي براي متقلبان : جيب بر ها به بهشت نمي روند
    آنتن مدرسه : جاسوس سه جانبه
    جاي سيلي معلم : دايره سرخ
    دبير تربيتي : پاك باخته
    صفر هاي پشت سر هم : برج مينو
    اعتراض براي نمره : شليك نهايي
    حياط مدرسه : پارک ژوراسيک
    زنگ ورزش : المپيک در بازداشتگاه
    شوراءدبيران : جنگ نفتکشها
    ناظم : پليس آهني
    کنکور : بالاتر از خطر
    ديدن معلم از دور : سايه عقاب ها
    نگاه معلم : بگذار زندگي کنم
    دانشگاه : سرزمين آرزوها
    خارج از مدرسه : آن سوي آتش
    بحث با مدير : فرياد زير آب
    شاگرد اول كلاس : پرنده كوچك خوشبختي
    پاي تخته : لبه تيغ
    ديكتاتوري معلم : مزد ترس
    منفي هاي پشت سر هم : گلوله هاي بي صدا
    اولين دانش آموزي كه معلم از او درس مي پرسد : قرباني
    وراجي سر كلاس : مجوز مرگ
    آخر كلاس : بهشت پنهان
    مبصر كلاس : افعي
    بوي جوراب بچه ها : عطر گل ياس
    دبيرام مدرسه ما : تبعيدي ها
    اخراج از مدرسه : مي خواهم زنده بمانم
    سايه دبير تربيتي : سايه شوگان
    دفتر دبيران : خانه ارواح
    نمره ده : شانس زندگي
    اتاق ورزش : جزيره آدم خور ها
    دستشويي : اطاق گاز
    سال آخر دبيرستان : سال هاي بي قراري
    ساختمان مدرسه : آسمان خراش جهنمي
    اخراجي ها : بينوايان
    رفتن به دانشگاه : هدف سخت
    دفتر مدير : کلبه وحشت
    صاحبان نمره زير ده : سربداران
    كيف هاي دانش آموزان : محموله
    ظرفيت نيمكت ها : دو نفر و نصفي
    سوسك در كلاس : انفجار در اطاق عمل
    كلاس خصوصي : وعده پنهان
    زنگ ادبيات : نان و شعر
    دفتر ناظم : محكمه عدالت
    حالت دانش آموز هنگام پاسخ دادن : زرد قناري
    دانش آموزان رشته رياضي : سوته دلان
    رفتار مشاور مدرسه با دانش آموزان : عاشقانه

  6. #46
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض چطور کفر مامان رو در بیاریم؟ (امان از دست اين كوچولوها)

    تا دیدی مامان دوربین فیلم برداری رو آورده تا از کار قشنگی که داری می کنی فیلم بگیره، دیگه اون کارو نکن. بعد که مامان دوربین رو گذاشت سر جاش، دوباره همون کار قشنگه رو بکن

    مامان خیلی دوست داره که موقعی که داره لباس تنت می کنه تو وول بخوری

    با هر اسباب بازی فقط یه بار بازی کن

    وقتی با مامان می ری مهمونی، یه راست برو سراغ چیزهای شکستنی

    وقتی مامان بهت غذا میده ، تف کن. وقتی بابا بهت غذا میده، بخور و لبخند بزن

    وقتی مامان تو رو می بره مهد کودک، حسابی گریه زاری کن. بد نیست مامان یه
    کمی وجدان درد بگیره

    یادت باشه! هیچ وقت بدون دردسر به رخت خواب نرو

    این یه رازه! همه ی پرستارهای بچه دشمن تو هستن

    وقتی مامان لباس تنت می کنه، فوری کثیفش کن

    تو سینما یه هو جیغ بکش

    توی ماشین هیچ وقت توی صندلی خودت نشین

    می دونی همه جازیست های موفق وقتی بچه بودن، موقع غذا خوردن مدام با قاشق می زدن روی ظرفشون

    مامانت چاق شده، نه؟ موقع غذا خوردن هی قاشقت رو بنداز زمین تا مامان خم بشه و برش داره. اگه زود زود لاغر نشد

    گوشواره مامانو بکش

    مامان گناه داره وقتی باهاش می ری حموم، شالاپ شولوپ کن تا مامان هم خیس بشه و کیف کنه

    علم ثابت کرده که وقتی غذا رو بمالی به صورتت خوشمزه تر میشه

    خودتو خسته نکن که فرق « آره» و « نه» رو یاد بگیری

    همیشه دو تا شیرینی بردار، با هر دستت یکی

    جغجغه تو بنداز زمین و ببین مامان چند بار خم میشه تا اونو برداره. اگه کمتر از بیست بار خم شد، جیغ بکش

    وقتی مامان انگشتشو می کنه توی دهانت تا ببینه دندون تازه در آوردی یا نه، گازش بگیر تا بفهمه که دندون در آوردی

    سینه خیز برو توی جاهای تنگ و باریک تا دست مامان بهت نرسه

    اون لیوان پلاستیکی ات که سرش چند تا سوراخ داره می دونی چیه؟ آب پاشه

    مداد شمعی ها تو گاز بزن . نترس سمی نیستن

    اگه گفتی! کاغذ توالت چند متره؟

    توی تخت خودت نخواب، تخت مامان و بابا راحت تره

    اگه مامان یادش رفت که شیشه ی شیرت رو امتحان کنه، وانمود کن که خیلی داغه و سوختی، مطمئن باش دیگه یادش نمیره

    یک لیوان آب، پتوی اضافی، یه بالش دیگه، اسباب بازیت، دوباره یه لیوان آب، بوسه و یه داستان دیگه همه و همه چیزها ییه که باعث میشه دیرتر بخوابی

    می تونی برای خوابیدنت شرط بذاری: مثلا این که همه جک و جانورات باهات بیان توی رخت خواب

    یاد بگیر در توالت رو از تو قفل کنی و جیغ بزنی

    وانمود کن ترسیدی و ماما ن رو مجبور کن همه گوشه و کنار اتاقت رو بگرده تا هیولا رو پیدا کنه. وقتی همه جا رو گشت و رفت بیرون، پنج دقیقه صبر کن و دوباره جیغ بکش تا باز هم بیاد وبگرده

  7. #47
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض فکر میکنید دخترها و پسرها چطوری تخم مرغ میپزن؟؟

    دختـــــرها:
    توی ماهيتابه روغن ميريزن ¤
    اجاق گاز زير ماهيتابه رو روشن ميكنن ¤
    تخم مرغها رو ميشكنن و همراه نمك توی ماهيتابه ميريزن ¤
    چند دقيقه بعد نيمروی آماده رو نوش جان ميكنن ¤


    پســــــرها
    توی كابينتهای بالايی آشپزخونه دنبال ماهيتابه ميگردن ¤
    توی كابينتهای پايينی دنبال ماهيتابه ميگردن و بالاخره پيداش ميكنن ¤
    ماهيتابه رو روی اجاق گاز ميذارن ¤
    توی ماهيتابه روغن ميريزن ¤
    توی يخچال دنبال تخم مرغ ميگردن ¤
    يه دونه تخم مرغ پيدا ميكنن ¤
    چند تا فحش ميدن ¤
    دنبال كبريت ميگردن ¤
    با فندك اجاق گاز رو روشن ميكنن و بوی سركه همراه دود آشپزخونه رو بر ميداره ¤
    ( !ماهيتابه رو ميشورن ( بگو چرا روغنش بوی ترشی ميداد ¤
    ماهيتابه رو روی اجاق گاز ميذارن و توش روغن واقعی ميريزن ¤

    تخم مرغی كه از روی كابينت سر خورده و كف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاك ميكنن ¤

    چند تا فحش ميدن و لباس ميپوشن ¤
    ميرن سراغ بقالی سر كوچه و 20 تا تخم مرغ ميخرن و برميگردن ¤
    تلويزيون رو روشن ميكنن و صداش رو بلند ميكنن ¤
    روغن سوخته رو ميريزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهيتابه ميريزن ¤
    تخم مرغها رو ميشكنن و توی ماهيتابه ميريزن ¤
    دنبال نمكدون ميگردن ¤
    نمكدون خالی رو پيدا ميكنن و چند تا فحش ميدن ¤
    دنبال كيسهء نمك ميگردن و بالاخره پيداش ميكنن ¤
    نمكدون رو پر از نمك ميكنن ¤
    صدای گزارشگر فوتبال رو ميشنون و ميدون جلوی تلويزيون ¤
    نمكدون رو روی ميز ميذارن و محو تماشای فوتبال ميشن ¤
    بوی سوختگی رو استشمام ميكنن و ميدون توی آشپزخونه ¤
    چند تا فحش ميدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل ميريزن ¤
    توی ماهيتابه روغن و تخم مرغ ميريزن ¤
    با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم ميزنن ¤
    صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال ميشنون و ميدون جلوی تلويزيون ¤
    سريع برميگردن توی آشپزخونه ¤

    تخم مرغهايی كه با ذرات تفلون كنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل ميريزن ¤

    ماهيتابه رو ميندازن توی سينك ¤
    دنبال ظرفهای مسی ميگردن ¤
    قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز ميذارن و توش روغن و تخم مرغ ميريزن ¤
    چند دقيقه به تخم مرغها زل ميزنن ¤
    ياد نمك ميفتن و ميرن نمكدون رو از كنار تلويزيون برميدارن ¤
    چند ثانيه فوتبال تماشا ميكنن ¤
    ياد غذا ميفتن و ميدون توی آشپزخونه ¤
    روی باقيماندهء تخم مرغی كه كف آشپزخونه پهن شده بود ليز ميخورن ¤
    چند تا فحش ميدن و بلند ميشن ¤
    نمكدون شكسته رو توی سطل ميندازن ¤
    قابلمه رو برميدارن و بلافاصله ولش ميكنن ¤
    چند تا فحش ميدن و انگشتهاشون كه سوخته رو زير آب ميگيرن ¤
    با يه پارچهء تنظيف قابلمه رو برميدارن ¤
    پارچه رو كه توسط شعله آتيش گرفته زير پاشون خاموش ميكنن ¤
    نيمروی آماده رو جلوی تلويزيون ميخورن و چند تا فحش ميدن

  8. #48
    اگه نباشه جاش خالی می مونه KING ESFANDIYAR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    IN THE BEAUTIFUL WORLD...IN PERSIA...IN YOUR MIND
    پست ها
    540

    پيش فرض

    رئيا خانوم عزيز
    دست گلت درد نكنه .........................همچين تاپيك ما رو دگرگون كردي..................

    بابا ايول .....اي دگرگون ......اي ذوق هنري ................ اي پروين اعتصامي!!!!!

  9. #49
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    46

    1

    تركه جلوي دختره مي خوره زمين براي اينكه ضايع نشه ميگه داشتي حركتو!

    يه روز رشتيه ميخواسته بره مسافرت به پسرش ميگه هر وقت که مادرت با يه مرد ديگه اومدن خونه يه گندم بنداز تو اين گوني ... بعد از يه مدت رشتيه زنگ ميزنه خونه پسرش گوشيو بر ميداره ميگه انبار غله بفرمائيد.

    رشتيه زن خوشگل ميگيره به همسايه ها ميگه : من يه زن خوشگل گرفتم الهي کوفتتون بشه

    تركه خيلي شاكي ميره تو آزمايشگاه داد ميزنه: پس چرا جواب خون شهدا رو نميديد.

    معلم به شاگرداش ميگه:امروز ميخواهم براتون بگم که اولين زن و مرد دنيا چطوري بوجود آمدن، يکي از شاگردها ميگه:آقا اجازه، اونو بلديم، بگين سومين آدم دنيا چطوري بوجود آمد...!

    تست عربي كنكور:
    "كونوا قوامين بالقسط" يعني چه؟
    الف) به اقوامت قسطي كون بده
    ب)قسط كون اقوامت را بده
    ج) به اقوامت به مساوات كون بده
    د)كوني.بيا موسسه قوامين قسطت را بده

    اگه ميخواي قلب مهربونتو ازم بگيري، بگير.....

    اگه ميخواي دستايه گرمتو ازم بگيري، بگير.....

    اگه ميخواي نگاه نازتو ازم بگيري، بگير.....

    اگه ميخواي عشق پاکتو ازم بگيري، بگير.....

    اما....اما.....اما

    اما تورو خدا گيتارِ شماعي زاده رو ازش نگير

    بدترين مجازات براي خلافکاران در سال 85 :
    يک لب از رئيس جمهور

    پيشاپيش پوزش ميطلبم

    دخترهاي ايراني مي ميرند اگر:
    1- بعد از هر مهموني پشت سر هم حرف نزنند.
    2- اگر ناز نکنند و عشوه خرکي نيايند.
    3- جلوي چند تا پسر به هم ابراز محبت نکنندو قربون صدقه هم نروند و ماچ و بوسه رد وبدل نکنند.
    4- اگر در يک مهموني به پسر بدبختي که بهشون نگاه نکرده يا باهاشون نرقصيده چپ چپ نگاه نکنند.
    5- اگر با پاها و رانهاي چاقو بدقواره دامن ميني ژوپ نپوشند.
    6- اگر بدون تميز کردن موهاي پاهايشان جوراب نازک نپوشند.
    اگر با پوست سبزه و چشمان سياه و پشت لب بند نينداخته موهايشان را بور نکنند و روژلب قرمز نزنند.
    .
    .
    .
    پسرهاي ايراني مي ميرند اگر:
    1- اگر تو خيابون از بغل يک زن يا دختر ولو بدقيافه رد ميشوند نگويند چطوري خوشگله.
    2- اگر حتي با يک دوست دختر يا نامزد خيلي خوشگل تو خيابون راه مي روند به بقيه زنها و دخترها نگاه نکنند.
    3- اگر فکر نکنند با متلک نگفتن و هيز بازي به اون دختر بدبخت دارند لطف مي کنند.
    4- اگر همراه صندل پشت و جلو باز جوراب نخي نپوشند.
    5- اگر وقتي مي روند خاستگاري زماني غير از آوردن چاي دختررو زير چشمي نگاه کنند.
    6- اگر عاشق قورمه سبزي و دختر موبلند نباشند.
    7- اگر تو عروسي خواهراشون با يک مرد ديگه مدل جوادي نرقصند.
    8- اگر با همه شعارهايي که مي دهند بتوانند بدون ازدواج و مستقل زندگي کنند.

  10. #50
    Super Moderator Shahin King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    گیلان
    پست ها
    6,795

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط saye
    <نام و نام خانوادگي : كاظم ترک زاده تبريزي >< كلاس: دبستان >
    موضوع انشا : کامپیوتر

    کامپيوتر چيز بسيار خوبي ميباشد و براي ما خيلي لازم داريم . پدرم به من قول داده که براي هر نمره بالاي ۱۲ در کارنامه ام يک تکه از آن را براي من بخرد ! فعلا پدرم يک موس خريده و قول داده ماه به ماه سيستم را آپديت کند ! پدرم در کامپيوتر خيلي ميفهمد و حتي توانسته يک بار به اينترنت وارد کند ! مادرم در برخورد با کامپيوتر خيلي شاس ميباشد و روزي دوبار موس من را با جارو و بيل ميزند ! حتي تازگيا در خانه تله موش هم کار گذاشته است به همين علت انگشت شست هر دو پاي پدرم قطع شده ميباشد ! پدرم شب ها به کافي شاپ ميرود و داخل ميکند و چت ميکند‌ ! مادرم و پدرم هميشه در حال چک و لقد ميباشند و مادرم به پدرم ميگويد تو مگه خودت خواهر و مادر نداري که ميري با دختراي خارجکي چت ميکني ! من هم در اين مواقع حرف نميزنم چون ميدانم مادرم به من ميگويد : کپو اوغلو ! اوشاخ پيس ! بيشين مشقاتو بينويس ! پدر من تازگيها در اورکات ميباشد و من ميدانم که اورکات خيلي بي ناموس ميباشد و شنيده ام که خيلي دختر دارد و خيلي بد حجاب ميباشند ! پدرم چند روزي است که موس من را قايم کرده و ميگويد مزاحم درس خواندن من ميباشد‌ ! خواهرم خيلي وقت است شوهرش را کرده است و الان هم خيلي بچه دارند ! من گاهي وقت ها به خانه آنها ميروم و از آنجا کانتکت ميکنم و با يک آيدي دخترانه با پدرم چت ميکنم و لاو ميترکانم ! پدرم خيلي دوروغ ميگويد و در کامپيوتر ميگويد بچه جردن بوده است و يک روز صبح بلند شده است و ديده در جوب دروازه دولاب است او ميگويد آب زده ما رو آورده پايين ! من هر روز در چت با پدرم قرار ميگذارم و سر قرار نمي روم پدرم شبها وقتي به خانه مي آيد عصباني است و من را کتک ميزند و فحش ميدهد شايد به اين خاطر که در سر قرار هيچ کس نمي آيد . پدرم ديگر کمتر آب و ماست خيار با چيپس ميخورد چون شبها ديگر وقت ندارد و به کافي شاپ ميرود و وارد مي کند کامپيوتر بسيار مفيد ميباشد و من آن را خيلي دوست دارم
    و اين بود انشاي من ... !
    سلام

    ببخشید من چیزی برای نوشتن نداشتم فقط اومدم از سایه جان به خاطر این مطلب زیبا تشکر کنم .
    اینقدر خندیم که چشمام تار شد .
    تشکر تشکر تشکر

    قربانت : شاهین

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •