وهمچنین قابل توجه دوستانی که می گویند هیچ انتقادی نشده تازه اول قضیه است:
درباره ی سریال های مشروطه ی دیشب(21/11/1388) چند نکته قابل ذکر است:
در سریال های تاریخی حتی الامکان باید چهره ی افراد و اشخاص مانند واقعیت ها باشد و از چهره پردازیهای دلبخواهانه پرهیز کرد.این امر می تواند به واسطه
الف): رجوع به نقلهای مکتوب تاریخی باشد. مثلا درباره ی چهره ی میرداماد و شیخ بهایی. که متاسفانه در سریال ملاصدرا قیافه های میر و شیخ با واقعیتشان تطابق نداشت. یا با توجه به
ب): عکس ها، نقاشی ها و یا فیلمهای باقی مانده از شخصیت ها باشد.مثلا در مورد سید عبدالحسین لاری تصویری در دست می باشد ولی سازندگان برنامه ای در مورد مرحوم لاری شخصیتی(آقای مهران رجبی) مغایر با تصویر لاری برگزیده بودند.آن هم مکلا. رعایت همین امر در سریال سال های مشروطه ضعیف است. مثلا قیافه ی سید علی اکبر فال اسیری (داماد میرزای شیرازی) نه مناسب سن و سال فال اسیری در زمان تنباکو بود(بسیار جوان تر نشان داده شده بود) و نه با تصاویر در دست از وی تطابق داشت. الا در سیادت. همچنین تصویری که از میرزای آشتیانی ارائه شده هم بسیار پیرتر از واقعیت میرزای آشتیانی در زمان نهضت تنباکوست نه به مانند ایشان. تصویر اتابک اعظم هم پیرتر و مقداری کوتاه تر از واقع امر بود. تصویری هم که قاعدتا از سید محمد طباطبایی (از رهبران مشروطه) بود و در جلسه ی درباریان با آشتیانی و علماء ارائه شده بسیار پیرتر از طباطبایی در آن سالیان نمایش داده شده است. به علاوه طباطبایی در زمان مشروطه در ایران نبود و نزد میرزای شیرازی در حال تحصیل بود.
در سال های مشروطه اعلام شد که فال اسیری که از شیراز تبعید شد از تهران به بصره آمده است در حالی این مسئله بالکل غلط است و فال اسیری از طریق جنوب ایران و بغتتا نفی بلد و به عراق تبعید شد که بصورت اتفاقی سید جمال را در آنجا ملاقات می کند.
قسمت هایی از نامه ی سید جمال به میرزای شیرازی که قرائت شد با ترجمه ی واقعی نامه ی سید جمال الدین اسدآبادی همدانی مطابقت تام نداشت.
تصویری هم که از حرم حضرت علی نشان داده شد انسان را به یاد حرم حضرت معصومه می انداخت. شیوه ی حرم حضرت علی از قدیم الایام دارای تمایزاتی نسبت به باقی عتبات عالیه است.
در این مجموعه بارها اعلام شد که میرزای شیرازی در نجف ساکن است و فتوای حرمت تنباکو را از نجف فرستاده در حالیکه این غلط محض و محض غلط است. میرزای شیرازی در زمان افتا به حرمت تدخین در سامرا سکونت داشت. از سالها قبل به سامرا رفته بود و ندانستن این واقعیت بسیار مشهور حاکی از شدت ضعف توجه سازندگان فیلم به واقعیت امور تاریخی است.
وقتی قصد نداریم چیزی را مضمونا نقل کنیم و نص مطلب را قاصدیم باید امانت نقل را رعایت کرد. در این سریال فتوای میرزای شیرازی با چند غلط بیان شد. اول جابجایی دو کلمه ی "تنباکو" و "توتون" و یکی اضافه کردن "نجف اشرف" به انتهای متن فتوا. و این دومی خود دو اشکال دارد. اولا در متن کوتاه فتوا نام هیچ شهری نیامده. و ثانیا اینکه گفته شد میرزا در سامرا بوده و فتوا را گفته اند در سرداب مقدس سرّ من را نوشته است. قسمتی هم از انتهای فتوا ساقط شد.یعنی"حرره الاحقر" نادیده انگاشته شد. اصل فتوا طبق روایات صحیح چنین است:”بسم اللّه الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون باّى نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان صلواتاللّهعلیه است. حرّره الاحقر محمدحسن الحسینى.”
از لحاظ محتوا هم اگر به نقد این سریال پرداخته شود مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.مانند ذکر نکردن و رد شدن از حوادث مهم تاریخ عهد ناصری مثل تحریم تالبوت ، تلاش های ملا علی کنی و سید هادی نجم آبادی و صادقی قمی و... ، سفرهای سید جمال به ایران، عدم وضوح درست نقش جدی و فوق مهم سید جمال اسدآبادی در قضیه ی تنباکو. البته یک عامل اساسی در ایجاد سریال های تاریخی با محتوای ضعیف ، تکیه کردن بر منابع کم و مصادر ضعیف و ناقص است.کما فعل ههنا.