بذارید من چند نکته بگم
1-استاد ملکیان در جزوه آفات فلسفه ورزی در ایران(در اینترنت هست میتونید دانلود کنید)گفتند که اکثر کسانی که هوش بالایی دارند میرن ریاضی و تجربی البته کلیت نداره این حرفم ولی خب وقتی پزشکی و مهندسی پرستیژ داره و اگر یه روز تو مملکت اعتصاب کنند ممکلت کاراش لنگ میمنونه،مسلم که خانواده ها بچه های زرنگ و باهوششونو میفرستند مهندسی و پزشکی
خود استاد ملکیان،دکتر سروش،دکتر آرش نراقی ،کارل پوپر و....رشته های ریاضی و تجربی رفته بودند یعنی مهندسی و پزشکی خونده بودن بعضیاشون
2-اما وضعیت در خارج ظاهرا برعکس است ،چون شنیدم در خارج زرنگ ها و باهوشاشون میرن انسانی
اما اینکه میگن بچه های مهندسی استدلال ندارند خب چطور آمار گرفتید؟آره من مهندسی بود رشتم استادای ما بعضیاشون واقعا از نظر منطق و استدلال تعطیل بودند ولی بعضیا هم اینطور نبودند
بر فرض هم بچه های انسانی آخر استدلال و منظق خب فایده اش برای جامعه و جهان چی بوده؟چرا با بچه های انسانی با استدلال و منطق عالیشون مشکلات جامعه رو حل نمیکنند؟بیکاری یکیشه
الان فیلسوف امریکایی چوام نوامسکی فایده اش برای مملکتش چی بوده؟چقدر از مردم مشکلاتشون با حرفای چوام نوامسکی حل شده؟
3-در ضمن قولی از انیشتن وبعضی از فلاسفه بگم که مطالعه فقط پلی و نردبانی برای تفکر است که ممکن است بعضیا از این پل برن بالا و به تفکر برسن ولی بعضیا اصلا به تفکر نرسن
پس شما با خوندن هزاران کتاب فلسفه و منطق بدین معنی نیست که منطقدان و استدلال گر شدید
4-ممکنه کسی مهندسی خونده باشه ولی استدلال و منطق داشته باشه،ممکنه کسی انسانی خونده باشه ولی کارهای مهندسی هم بکنه مثال بارزش چند سال پیش ماه عسل کسی رو اورده بوده که کارهای الکترونیکی انجام میداد ولی رفته بود علوم سیاسی خونده بود،چون علاقه اش علوم سیاسی بود و مهندسی رو برای امرار معاش دنبال میکرد