تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: گل سرخ سالار

  1. #1
    داره خودمونی میشه |Firoozeh|'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    تواغوش يار
    پست ها
    87

    12 گل سرخ سالار

    گل‌سرخِ سالار



    او یكی از اضلاع مثلث یا در خوشبینانه‌ترین حالت مربع نسل تازه و مطرح خوانندگان موسیقی اصیل است كه متفاوت‌تر از بقیه هم‌نسلانش می‌خواند.او اعتقاد دارد كه در موسیقی سعی می‌كند خودش باشد و از نردبان كسی هم بالا نرفته است.او یكی از اضلاع مثلث یا در خوشبینانه‌ترین حالت مربع نسل تازه و مطرح خوانندگان موسیقی اصیل است كه متفاوت‌تر از بقیه هم‌نسلانش می‌خواند. او اعتقاد دارد كه در موسیقی سعی می‌كند خودش باشد و از نردبان كسی هم بالا نرفته است. سالار عقیلی این روزها ساعات شلوغ و پركاری را پیش‌رو دارد، از كنسرتش با گروه جوان «قمر» امشب و فردا ساعت ۲۰ در تالار بزرگ وزارت كشور تا كنسرتش در جشن خانه موسیقی با اركستر موسیقی ملی، به رهبری فرهاد فخرالدینی در همین روزها. او در كارش عاشق نوآوری است و تمام سعی‌ و تلاشش را بر پایه چنین نوآوری و متفاوت بودن گذاشته است. او برخلاف بسیاری از چهره‌های مطرح موسیقی اصیل كه آن را به ركود و تكرار رسیده می‌دانند، بسیار به این سبك و آینده‌اش، با مستدلات خاص خودش امیدوار است.
    ● او و موسیقی‌اش را كه به گفته خودش به دنبال خارج شدن از تكرار مكررات است جدی بگیرید. تعریف سالار عقیلی از زندگی چیه؟
    ▪ (می‌خندد) زندگی؟ هر كسی تعریف خاص خودش را دارد. بستگی دارد از چه دید و زاویه‌ای به آن نگاه كنی.
    ● شما از چه دید و زاویه‌ای به آن نگاه می‌كنی؟
    ▪ همیشه سعی كرده‌ام خوب و مثبت نگاهش كنم. از نظر من زندگی یعنی استفاده بهینه از وقت و زمان و لذت بردن از زندگی. البته باید همیشه سعی كنی كه برای اجتماع و پیرامونت هم مفید باشی تا بعدها غصه و غبطه فرصت‌های خوب را برای یك زندگی عالی از دست ندهی.
    ● از این سوال هدف دارم. زندگی در مجموع شاد است یا غمگین؟
    ▪ فكر می‌كنم دقیق و یكطرفه نمی‌توان گفت. زندگی مجموعه‌ای است از تضادها، خوبی‌ها، بدی‌ها و گرفتاری‌ها كه همواره دور و اطراف ما هستند. شما هیچ كسی را نمی‌توانید پیدا كنید كه همیشه خوش باشد یا برعكس. ما باید زندگی را با مجموعه‌ای از تضادهایش بپذیریم و همیشه سعی كنیم كه بهترش كنیم.
    ● این تضاد‌ها چرا در موسیقی ایرانی دیده نمی‌شود؟
    ▪ دقیق‌تر توضیح می‌دهی.مجموعه‌ای از لحظات شاد و غمگین همان‌طور كه در زندگی وجود دارد در موسیقی اصیل وجود ندارد.
    ● بیشتر تم غمگین در این موسیقی استفاده می‌شود.
    ▪ من این نظر را قبول ندارم. ما سعی كرده‌ایم در این كنسرت این رویه را بشكنیم. كارهای من این غم را ندارند.
    ● خودتان می‌گویید این رویه را شكستید. پس وجود داشته و دارد كه آن را شكسته‌اید.
    ▪ بله. من اعتقاد دارم اگر غمی در موسیقی ایرانی وجود دارد، آن‌غم یك غم مثبت است. غم منفی در موسیقی اصیل نداریم. وقتی شما یك خبر بدی را به یك نفر می‌دهید، مثل خبر فوت یك عزیزی را، تا همیشه یك خاطر بد برای او به‌وجود آورده‌اید. این می‌شود غم بد و منفی ولی وقتی یك نفر به كنسرت موسیقی اصیل می‌آید یا یك آهنگ از آن را می‌شنود و منقلب می‌شود و گریه می‌كند، این غم، غم منفی نیست. این غم در لحظه است و ممكن است چند ساعت بعد كلا فراموشش كند. این غم‌ها به نظر من زیباست و به نظر من انسان‌ها زمانی نیازمند این هستند كه غمگین باشند.
    ● تاكید همیشگی و مداوم روی این غم را مسلما شما هم نمی‌پذیرید.
    ▪ مسلما نباید به این شكل و فرم باشد. داشتم می‌گفتم كه ما این رویه را شكسته‌ایم و در كنسرت امشب و فردا شب هم كه اجرای زنده داریم به راحتی می‌توانید به این حرف من برسید. موسیقی من كمتر با این غم سر و كار دارد. قطعاتی كه ما آماده كرده‌ایم، مطمئنم كه مردم و مخاطبان را به سمت آن غم موجود در موسیقی اصیل كه گفتید نمی‌برد و بیشتر شاد و خوشحالشان می‌كند.
    ● یعنی تعمدی این انتخاب‌ها برای خارج شدن از آن رویه انجام شده‌اند؟
    ▪ بله، كارهایی است كه نوید دهقان ساخته است. او همیشه دنبال نوآوری است. امروزه در موسیقی اصیل ما كم اتفاق می‌افتد كه چنین فضاهایی تجربه شوند. باز امروزه فضا بهتر شده است در ۳۰-۲۰ ‌سال قبل آن غمی كه گفتید كل موسیقی اصیل را گرفته بود ولی این روزها با آمدن جوان‌ها به عرصه موسیقی این فضا كمرنگ‌ شده است و فضا مثبت و امیدواركننده‌تر شده است.
    ● دلیل اصلی‌اش چه چیزی است. فقط حضور جوان‌ترها یا دلیل دیگری هم دارد؟
    ▪ دلیل اصلی‌‌اش جوان‌ها و تمایل‌شان به نوآوری است. امروزه ما یك تعداد بسیاربسیار زیادی از جوان‌ها را می‌بینیم كه به سمت موسیقی اصیل آمده‌اند و در آن فعالیت و كار می‌كنند. من فكر می‌كنم كه در هیچ دوره‌ای از تاریخ موسیقی اصیل ما این همه جوان فعال در موسیقی اصیل نداشته‌ایم. با یك نگاه ساده به گذشته و تاریخ موسیقی اصیل می‌بینیم كه فقط و فقط نوازندگان میانسال و مسن در آن فعالیت می‌كرده‌اند و اسم‌شان در كتاب‌ها و نوارها و صفحات مانده است.
    ● یعنی چی؟ از یك سن خاص به بعد اسم‌شان مشخص می‌شد و معلوم می‌شد كی هستند؟
    ▪ در آن زمان‌ها این اتفاق‌ها یك دلیل اصلی داشت. خانواده و نزدیكان این كار را مطربی می‌دانستند و طبق ذهنیات و حرف‌هایی كه می‌شنیدند آن را به چشم یك هنر جدی نمی‌دیدند. به همین دلیل خانواده‌ها مخالفان اصلی فعالیت فرزندان‌شان در حیطه هنر موسیقی بودند. به همین دلیل افرادی هم كه دور از چشم خانواده و نزدیكان به طور پنهانی كار موسیقی می‌كردند بعدها اسم واقعی‌شان مشخص می‌شد هر چه جلوتر آمدیم شرایط و فرهنگ و ذهنیت این هنر به‌درستی تغییر كرد و این اتفاقی كه الان شاهدش هستیم، افتاد. در ۵۰ سال پیش غیرممكن بود كه كسی بچه هشت ساله‌اش را بگذارد كه برود در كلاس موسیقی ثبت‌نام كند و كار موسیقی انجام بدهد مگر اینكه خانواده‌اش از قبل در این حیطه فعالیت می‌كردند. ولی الان به‌راحتی با علاقه زیاد این اتفاق می‌افتد و برای آینده موسیقی اصیل هم خوب است.
    ● برای خود شما هم اتفاقات اینچنینی افتاده است؟
    ▪ چون مادر و برادرم موزیسین بودند، برای من كمتر این فشار وجود داشت ولی با این حال زمانی كه از روی علاقه‌ زیاد من می‌خواستند در هنرستان موسیقی ثبت‌نامم كنند این خبر به گوش فامیل رسید و فامیل‌های دور و نزدیك زنگ می‌زدند خانه‌مان و به پدرم می‌گفتند، می‌خواهی بگذاری پسرت برود مطرب شود؟ نگذار و... الان فضا خیلی بهتر شده و این امیدواركننده است.
    ● با این امیدواری زیادی كه گفتید تضادی بین حرف‌های شما و بعضی از اساتید موسیقی اصیل پیش نمی‌آید كه آنها معتقدند موسیقی اصیل رو‌به ‌نابودی است؟
    ▪ بستگی دارد چه كسی این حرف‌ها را زده باشد. خیلی از اساتید موسیقی اصیل در خانه‌هایشان نشسته‌اند و سال‌هاست هیچ‌كاری نمی‌كنند و هر چند وقت یكبار فقط می‌گویند، به داد این موسیقی برسید این موسیقی دارد نابود می‌شود و... خب به جای اینكه در خانه بنشینند و هیچ‌كاری نكنند، بیایند این موسیقی را از این وضعی كه می‌گویند نجات بدهند. بعدا به طور خصوصی می‌توانم بهت بگویم كه تعداد زیادی از این اساتید سال‌ها پیش چند نمونه كار انجام داده‌اند و بعد از آن خانه‌نشین‌ شده‌اند و كارشان فقط شده اعتراض به شرایط و موسیقی در همه زمان‌ها.
    ● الان خودتان به سیر موسیقی اصیل فعلی چه نظر و نگاهی دارید؟
    ▪ در حال پیشرفت و بهتر شدن است. نه دچار ركود است و نه دچار دوری و قهر با نسل امروز. با یك نگاه ساده به كنسرت‌های استاد شجریان و سایر فعالان موسیقی به سادگی می‌توان یك جابه‌جایی خوب بین حاضران در این برنامه‌ها را شاهد بود. امروزه اكثر مخاطبان این كنسرت‌ها، افراد و چهره‌های جوان و نسل امروز هستند یا در همین كنسرت خودمان قول می‌دهم ۸۰درصد حاضران در برنامه چهره‌های جوان هستند.
    ● شاید به‌رغم همه حمایت‌ها از موسیقی اصیل به نسبت سایر موسیقی‌ها ضعف در اطلاع‌رسانی چنین تصوری را به‌وجود می‌آورد؟
    ▪ به هر حال وظیفه رسانه‌های عمومی مثل رادیو و تلویزیون است كه باید كارهای فاخر را پخش و حمایت‌اش كنند. من از شما می‌پرسم. اگر بهت بگویند كه یك ماشین از كره ماه آمده بیا آن را بخر می‌روی بخری یا اگر یك غذایی را كه نمی‌دانی چه چیزی است جلویت بگذارند می‌خوری؟ مسلما نه. باید درباره آن اطلاعات داشته باشی، ببینی‌اش، بپسندی‌اش، كارایی‌اش را بدانی. ببینی اصلا به دردت می‌خورد و باب میلت است یا نه؟ وقتی كه در تلویزیون ساز نشان داده نمی‌شود یا اتفاقات مشابه دیگر برای موسیقی می‌افتد، چه انتظاری از جوان می‌توانی داشته باشی كه به دنبال یاد گرفتن و نواختن چیزی برود كه آن را ندیده و نشناخته است. با این حال باز هم نظرم درباره موسیقی اصیل مثبت است. شاید اگر صدا و سیما موسیقی‌های خوب را پخش نكنند این موسیقی كمی به فراموشی برود و مخاطبانش كمتر شوند ولی چیزی نیست كه نابود شود. چون جزئی از فرهنگ و سنت ماست. هر وقت تخت جمشید و سی‌وسه پل و بیستون و... از بین رفت موسیقی اصیل هم از بین خواهد رفت.
    ● برسیم به نوآوری. الان چه اتفاقی در موسیقی سالار عقیلی افتاده كه می‌گویند در موسیقی‌اش به نوآوری بیشتر توجه داشته است؟
    ▪ ما باید یك فرق خیلی بزرگ بین آموخته‌های‌مان با آن چیزی كه به مخاطب برای شنیدن و تحت عنوان موسیقی اصیل ارائه می‌دهیم، بگذاریم. موسیقی اصیل ما آموخته‌ها و سیاه مشق‌های موسیقی‌مان نیست كه عین همان‌ها را برداریم و به خورد مخاطب بدهیم. مخاطب حرفه‌ای از این موسیقی به‌عنوان یك سرمایه فرهنگی و ملی انتظار پیشرفت و بهتر و به‌روز شدن دارد. من در كارهایم سعی كرده‌ام همیشه این اصل را رعایت كنم.
    ● مثلا چه كار كرده‌اید كه به قول خودتان سیاه مشق نكرده باشید؟
    ▪ مثلا در كارهای همین كنسرت چه من و چه نوید دهقان این ذهنیت را لحاظ كرده‌ایم. مثلا یك شعری از فریدون مشیری را براساس آواز دشتی آمده‌ام و تنظیمش كرده‌ام. به نظر خودم نوآوری دارد. نه ردیف‌خوانی است و نه چیز دیگری.
    ولی تمام ردیف را در خودش دارد. درآمد و عشاق و تمام چیزهای دیگر را در خودش دارد. به تمام گوشه‌ها در دشتی اشاره می‌كند. یك معماری خاص در خودش دارد. یا در ریتم همیشه توجه داشته و سعی كرده‌ام ریتم‌های متفاوت و متنوع و انرژیك‌تری را در موسیقی‌ام استفاده كنم. ریتم‌های لنگ كه چند سالی است وارد موسیقی ایرانی شده است را به همراه ریتم‌های تند در موسیقی‌ام استفاده كرده‌ام كه موسیقی اصیل را از آن فضای ‌كند و خسته كننده خارج كنم. مجموعه‌ای از این كارها در كنار استفاده از شعرهای نو و متفاوت كه چون وزن و قافیه و فرم‌ مشخصی ندارند باعث تنوع در‌ آهنگسازی می‌شوند را انجام داده‌ایم كه موسیقی‌مان متفاوت‌تر و نوآورتر از فرم موسیقی اصیل نشان داده شود.
    گروه قمر و سرپرستش نوید دهقان حتی در مقایسه با شما كه جزء جوان‌ترین چهره‌های مطرح موسیقی اصیل هستید، كم‌سن و سال‌تر به نظر می‌رسد.
    ● فكر می‌كنم شش هفت سال اختلاف سن داریم. او یك نسل بعد از من است. چطور؟
    ▪ به نظرم این اتفاق خوبی در موسیقی اصیل است به همراه یك ریسك بالا؟
    به نكته خوبی اشاره كردی. یك بدعت یا ذهنیت و تفكر بد در جامعه ما وجود دارد كه فكر می‌كنیم هر كسی كه ۵۰سالش باشد بهتر از فردی است كه ۲۰ سالش است. در موسیقی‌مان هم همینطور است. همیشه فكر می‌كنیم یك نوازنده ۵۰، ۶۰ ساله كارش بهتر از یك نوازنده جوان است. این موضوع فقط در ایران وجود دارد. در سایر كشورهای پیشرفته دنیا، دنیای جوانان است و مدام به جوان‌ها اعتماد می‌كنند. ما هم این اعتماد را انجام دادیم و تجربه‌های موفق و خوبی را با هم داشته‌ایم. ما باید به نسل جدید موسیقی مان اعتماد كنیم. اگر می‌خواهیم نوآوری و پیشرفت كنیم نوآوری و پیشرفت مختص جوان است. آن فرد ۵۰، ۶۰ ساله كارش را انجام داده است و هیچ وقت نمی‌تواند با ذهن یك جوان به پیرامون و اطرافش و فضاهایی كه برای بهتر شدن نیاز است، فكر كند.
    ● سال گذشته كه سال جهانی مولانا بود، جزء چهره‌های فعال موسیقی اصیل بودید، امسال را هم كه با آلبوم سعدی‌نامه شروع كرده‌اید. نكند خواسته‌اید خواندن از سعدی را هم شما باب كنید؟
    ▪ من دو كار خیلی بزرگ در عرصه موسیقی به مناسبت سال مولانا انجام دادم. یكی كنسرت با اركستر سمفونیك تهران بود در آلمان به رهبری آقای نادر مشایخی و یكی هم امسال با اركستر فیلارمونیك مونیخ در اوزنابروك آلمان. سمفونی مولانا را از ساخته‌های آقای مشایخی با رهبری فرانك كرامر كه یكی از ۲۰ رهبر بزرگ دنیاست اجرا كردم. ضمن اینكه كنسرت دیگری را با گروه خودم، گروه «راز و نیاز» در آلمان اجرا كردم كه حتی اسمش هم Aumf Abend یا «شب مولانا» بود. خیلی هم خوب و عالی جواب گرفتم. درباره كار «سعدی‌نامه» هم مجموعه كار پیشنهاد و ساخته آقای ارشد طهماسبی بود. شاید هم به قول شما چنین اتفاقی بیفتد كه سعدی و اشعار نابش در موسیقی اصیل پررنگ‌تر شود. من فقط سعی كردم آن ایده و پیشنهاد و ساخته‌های آقای طهماسبی را در كنار اشعار سعدی به بهترین نحو اجرا كنم.
    ● كدام آلبوم‌تان را بیشتر از دیگر كارهای‌تان دوست دارید؟
    ▪ همه كارهایم را واقعا دوست دارم. اگر دوست نداشتم كه نمی‌خواندم‌شان.
    ● می‌خواهم یك جواب دیگر به غیر از جواب كلیشه‌ای «آهنگ های كسی مثل بچه‌هایش هستند» بگیرم. ▪ یك جواب واقعی.
    ● اصلا خود من جزء مخالفان این جواب كلیشه‌ای هستم. یعنی چه كه آهنگ‌ها مثل بچه‌های آدم هستند؟ بچه آدم به نظرم خیلی بالاتر و عزیزتر از آهنگی است كه می‌خواند. من بچه‌ام را واقعا عاشقانه می‌پرستم. آهنگ هایی هم كه خوانده‌ام كارهایی است كه جدا از كار و زندگی‌ام خوانده‌ام و دوست‌شان دارم.از یك زاویه دیگر بگوییم. كدام یك را موفق‌تر می‌دانید؟
    ▪ عشق ماند و دریای بی‌پایان... فكر می‌كنم آلبوم «به نام گل سرخ» كه تا دو ماه آینده قرار است منتشر شود، باعث بشود كه بقیه كارهایم فراموش شوند. به این آلبوم خیلی امیدوارم.

  2. 2 کاربر از |Firoozeh| بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •