وسترن جان ببخشید من که حرف بدی نزدم فقط اسمش یادم نبو.د همین
راستی چه عجب گذاشتیش میگم خوب ما حالا تو کف بقیش می مونیم چی کار کنیم؟
به هر حال دستت درد نکنه
وسترن جان ببخشید من که حرف بدی نزدم فقط اسمش یادم نبو.د همین
راستی چه عجب گذاشتیش میگم خوب ما حالا تو کف بقیش می مونیم چی کار کنیم؟
به هر حال دستت درد نکنه
مثل رمان قبل واسه جمع بندی کسی رو خواستی هستم فقط پیغام خصوصی بده
این داستانی که گذاشتی اگه ادامه داره خوب بیا بزار دیگه
از همتون ممنون مساله اینه که هنوز تایپ نکردم وگرنه حتماً می ذاشتم کسی اینجا چیزی ننوشته بذاره؟داستان کوتاهی...مطلب جالب..یک اثر هنری چیزی...
زیبا ترین گل هایی که دیده ام !
فکر می کنید این گل ها را کجا دیدم ؟ توی گلفروشی ؟ توی گلدون کریستال ؟ یا روی یک تابلوی نقاشی ؟ نه ... به هیچ عنوان ! زیباترین گلی که دیدم ، توی یک لیوان معمولی ، داخل یک دستشویی عمومی بود . تعجب کردید ؟ آره منم اول جا خوردم . اما خیلی زیبا بود . روزی وارد یک توالت عمومی شدم ، صورت خندان خانمی که مسوول نظافت اون محل بود ، توجهم رو جلب کرد . او کنار دستشویی روی میز ، دو شاخه گل ، داخل یک لیوان گذاشته بود . خیلی از این ذوق و سلیقه تعجب کردم . او محل کارش رو که یک دستشویی بود ، با گذاشتن گل ، برای خودش ذلپذیر کرده بود !
خیلی ها فکر می کنن برای اینکه سلیقه و احساساتشون متبلور بشه ، حتما باید تمام شرایط خارجی جور باشه ، و محیط اطراف روی احساساتشون تاثیر بذاره . تا در یک لحظه خاص شکوفا بشه . اما این خانم چقدر زیبا محیط کارش رو تحت تاثیر ذوق سلیقه اش قرار داده بود . شاید اگر می خواست منتظر تغییر شرایط بشه هیچ وقت به مقصود نمی رسید .
افسوس که بعضی از ما از محل کارمون به خوبی یاد نمی کنیم و حتی به ذهنمون هم نمی رسه که می شه هر محلی رو ، هر چقدر هم که دلپذیر نباشه ، تا حدی قابل تحمل کرد . با صورتی خندون ، یا با دو شاخه گل توی یه لیوان ! خیلی ها این کار رو از محل کار و زندگیشون هم دریغ می کنن ، گل که نمی ذاره هیچ تموم گلدون ها رو هم خشک می کنن .گل لبخندی که روی لب ما یه روی ازه واردین می شکفه ، از هر گلی زیبا تره !
می دونین دومین گل زیبا یی که دیدم کجا بود ؟ توی خرابه یک خونه قدیمی که کوبیده شده بود . میون تل آجر و خاک و تیر آهن ، اتاقک آجری کوچکی مربوط به نگهبان اون محل بود ، که پشت پنجره کوچکش یه گلدون گل آفتابگردون قرار داشت . شما اسم این کار و چی می ذارین ؟ ذوق و سلیقه ؟ امید ...؟ هر چه می خوهید اسمش رو بذارین ، اما این گل به نظر من از تابلوی چند میلیون دلاری گل آفتابگردون اثر ون گوگ که همه برای دیدنش سر و دست می شکنن ، به مراتب زیبا تر و پر معنا تربود ! چراکه در میون خرابه های یه خونه کلنگی ، که هیچ بویی از لطافت و زیبایی نبرده ، نماد یک روح لطیف و امید وار بود . درسته که مشکلات زندگی برای بعضی ها رمقی برای لبخند زدن و دیدن یک گل نمی ذاره ، اما اگر کمی دقیق تر به اطرافتون نگاه کنین ، چیزهایی رو می بینین که ارزش دیدن و کمی تامل رو دارن .
آخه عزیزم اگه مذکر باشه که همه نوشته هات آبکی میشه مذکرها رو چه به ذوق و ایده نو و خوبنوشته شده توسط western [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تبصره:ارتباط با هر گونه جریان پلید فمنیستی به شدت تکذیب شده و اعتقاد به برابری جنسی وجود دارد
تبصره 2:در اینکه خانم ها برابرترند که شکی نیست
سلام
شیطان کیست را کامل خوندم خیلی خوب بود...یک روز کامل درگیرم کرده بود(یعنی خودم بیشتر اجازه ندادم)...انگار این تاپیک خیلی وقته پیشه اما حالا هم با امتحانات من مصادف بود خوندنش...به هر حال فضا رو خیلی خوب توصیف کرده بودی میشد توش غرق شد...بااینکه این تعریفا کمکت نمیکنه اما عالی بود...بقیه ی این رمانو کی میذاری؟منتظرم
ضمنا کاربرد " و" به جای "یا" فکر میکنم بهتر باشه .مثلا تو دیالوگهای آخر:- یا کارل و هلگا؟اگه و بهتر نبود.
اصطلاح "گرچند" برام زیاد آشنا نبود.
یه چیزه دیگه اصلا فرصت لذت بردن نبود اتفاقات خیلی زود و پشت سرهم می افتاد ..میشد روش بهتر کار کرد (حداقل ویرجینیا یه لذتی می برد.لذتهاش کوتاهتر از رنجهاش بود)
اما کلا خوب بود...و این کارت هم خوب بود که اصطلاحاتو توضیح داده بودی.موفق باشی.منتظریم.
خیلی مطلب جالبی بود باورم نمی شه هنوز هم کسانی پیدا می شند که دنیا رو اینطوری عمیق می بینند متشکرمنوشته شده توسط rsz1368 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متاسفانه این واقعیته که من از لحاظ ادبیات ضعیف هستم در حقیقت روی جملات زیاد نمی ایستم وقتی کتاب می نویسم هدفم پیش بردن سریع موضوع می شه و حوصله نمی کنم روی دستور بایستم در حقیقت اگه دقت کنم دیگهنوشته شده توسط AaVaA [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمی تونم ادامه بدم چون از شوق می افتم...اما باید کم کم دقت کنم می دونم...از توجه تون متشکرم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)