تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 51

نام تاپيک: متحرک‌سازى (انيميشن)

  1. #11
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض مراکز و مؤسسات توليدکننده انيميشن در ايران1

    توليد انيميشن در ايران در مؤسسات و سازمان‌هاى مختلفى توليد مى‌شود، که مهم‌ترين آنها کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، سيما، و ساير مراکز وابسته به دولت است. همچنين شرکت‌ها و مؤسسات خصوصى نيز توليد‌کننده اين فيلم‌ها مى‌باشند.

    کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
    شبکه‌های تلویزیونی
    سایر مراکز تولیدکنندهٔ انیمیشن (وابسته به دولت)
    تولیدات انیمیشن (بخش خصوصی)

    کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان
    کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، با همت بنيانگذاران خود شکل گرفت و در سال ۱۳۴۴ دست به برگزارى جشنوارهٔ بين‌المللى فيلم‌هاى کودکان و نوجوانان زد.
    حرکت فعال در زمينهٔ تصويرگرى کتاب کودک در ادامه منجر به پيدايش زمينه مستعد براى نقاشى متحرک و سينماى کانون گرديد. با تلاش چند گرافيست فيلم‌هاى اوليه انيميشن توليد شدند و در سال ۱۳۴۹ به پنجمين جشنوارهٔ بين‌المللى کودکان و نوجوانان راه يافتند. مرکز سينمايى کانون در سال ۱۳۴۸، نورالدين زرين‌کلک را به بلژيک اعزام کرد تا پس از کسب تخصص لازم، بخش انيميشن کانون را فعال‌تر سازد. نخستين فيلم‌هاى انيميشن توسط زنده‌ياد آراپيک باغداساريان و فرشيد مثقالى ساخته شدند.
    کارنامهٔ کانون پرورش فکرى در زمينهٔ توليدات فيلم انيميشن در مقايسه با سازما‌ن‌هاى مشابه، عليرغم محدوديت امکانات، بسيار قابل توجه بود.
    در سال ۱۳۵۴ مرکز بنام ”مرکز تجربيات نقاشى متحرک“ پايه‌گذارى شد.
    کانون پرورش فکرى بيشترين تأثير را در پيشبرد، رشد و شکوفايى انيميشن در ايران داشته و هنرمندانى چون نورالدين زرين‌کلک، فرشيد مثقالي، على‌اکبر صادقى و نفيسه رياحى از اولين دست‌اندرکاران اين حرفه در ايران بشمار مى‌روند. همچنين بايد از مرتضى مميز، شادروان آراپيک باغداساريان، پرويز نادري، وجيه‌الله فرد مقدم، عبدالله عليمراد، نازنين سبحان سربندي، احمد عرباني، محمدرضا عابدي، صفرعلى اصغرزاده، فرخنده ترابى و محمد مقدم نام برده شود. برخى توليدات کانون پرورش فکرى در زمينهٔ فيلم انيميشن از آغاز عبارتند از:
    ”آقاى هيولا“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۴۹)، ”سوء‌تفاهم“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۴۹)، ”گرفتار“ (آراپيک باغداساريان، ۱۳۴۹)، ”وزنه‌بردار“ (آراپيک باغداساريان، ۱۳۴۹)، ”آنکه خيال بافت. آنکه عمل کرد“ (مرتضى مميز، ۱۳۵۰)، ”زمين بازى با بوش“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۵۰)، ”هفت شهر“ (على‌اکبر صادقي، ۱۳۵۰)، ”سياه و سفيد“ (سهراب شهيد ثالث، ۱۳۵۱)، ”شهر خاکستري“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۵۱)، ”گلباران“ (على‌اکبر صادقي، ۱۳۵۱)، ”من چقدر مى‌دانم“ (نفيسه رياحي، ۱۳۵۱)، ”استقلال“ (پرويز نادري، ۱۳۵۲)، ”رنگين‌کمان“ (نفيسه رياحي، ۱۳۵۲)، ”سياه پرنده“ (مرتضى مميز، ۱۳۵۲)، ”دوباره نگاه کن“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۵۳)، ”رخ“ (على‌اکبر صادقي، ۱۳۵۳)، ”تداعي“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۵۳)، ”دنياى ديوانه“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۵۴)، ”ملک خورشيد“ (على‌اکبر صادقي، ۱۳۵۴)، ”منم مى‌تونم“ (عباس کيارستمي، ۱۳۵۴)، ”مزاحم‌ها“ (وجيه‌الله فرد مقدم، ۱۳۵۷)، ”اميرحمزهٔ دلدار و گور ديگر“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۵۶)، ”از جهات مختلف“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۵۷)، ”تقليد“ (وجيه‌الله فرد مقدم، ۱۳۵۸)، ”دندان‌درد“ (عباس کيارستمي، ۱۳۵۹)، ”يک قطره خون، يک قطره نفت“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۵۶)، ”تبر“ (احمد عرباني، ۱۳۶۰)، ”ردپا“ (نازنين سبحان سربندي)، ”چشم تنگ دنيادار“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۶۱)، ”درسى براى گنجشک“ (محمدرضا عابدي، ۱۳۶۳)، ”چرا و چطور“ (فرشيد مثقالي، ۱۳۶۴)، ”بازگشت“ (کار گروهي، ۱۳۶۵)، ”از تهران تا تهران“ (نفيسه رياحي، سودابه آگاه، ۱۳۶۶)، ”ابرقدرت‌ها“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۶۷)، ”بچه‌ها در موزه“ (عبدالله عليمراد، ۱۳۶۷)، ”گل و ابر“ (هلن متقيان، ۱۳۶۷)، ”اتحاد“ (نازنين سبجان دربندي، ۱۳۶۸)، ”گنج“ (احمد عرباني، ۱۳۶۸)، ”همنشين“ (صفرعلى اصغرزاده، ۱۳۶۹)، ”کليد نقش“ (عبدالله على‌مراد، ۱۳۶۹)، ”بازار“ (عبدالله على‌مراد، ۱۳۷۰)، ”لى‌لى ‌حوضک“ (وجيه‌الله فردمقدم، ۱۳۷۱)، ”درخت بخشنده“ (محمد مقدم، ۱۳۷۲)، ”قطعه گمشده“ (محمدرضا عابدي، ۱۳۷۲)، ”پرواز“ (فرخنده ترابي، ۱۳۷۲)، ”کوه جواهر“ (عبدالله على‌مراد، ۱۳۷۳)، ”فاختهٔ تنها“ (پروين تجويد، ۱۳۷۴)، ”مريم“ (محمد مقدم، ۱۳۷۵)، ”انعکاس“ (احمد عرباني، ۱۳۷۵)، ”يکى کم است“ (عبدالله على‌مراد، ۱۳۷۶)، ”اصحاب فيل“ (على اصغرزاده، ۱۳۷۶)، ”شنگول و منگول“ (فرخنده ترابي، ۱۳۷۷)، ”قصه سيب“ (مظفر شيدايي، ۱۳۷۷)، ”سکوت“ (احمد عرباني) و ... .

  2. #12
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض مراکز و مؤسسات توليدکننده انيميشن در ايران(۲)

    شبکه‌هاى تلويزيونى
    از توليدکنندگان و سفارش‌دهندگان مهم انيميشن ”سيما“ است که سهم زيادى در کميت ساختن اين نوع فيلم‌ها دارد.

    انيميشن در سيما در زمينه‌هاى مختلفى چون تهيه و ساخت فيلم براى کودکان، تهيه فيلم‌هاى آموزشي، علمي، سرودها، تيتراژسازى و ... توليد مى‌شود.

    در حدود سال‌هاى ۵۳-۱۳۵۲، در سيما بخش کوچکى براى توليد فيلم انيميشن ايجاد شد. هرمز حقيقى در سال ۵۷ وارد شبکه اول صدا و سيما شده وى تحصيل‌کردهٔ دانشکدهٔ هنرهاى زيباى دانشگاه تهران و رشته عکاسى و سينماتوگرافى و نقاشى متحرک در شيکاگو است. و در حال حاضر در حدود ۸۰ فيلم کوتاه نقاشى متحرک دارد و در شبکه دوم نيز مشغول به کار است. از چهره‌هاى ديگر تأثيرگذار در سيما در بخش انيميشن، حميد نويم، تحصيل‌کردهٔ آلمان است که از سال ۶۰ وارد سيما شد و در ارتقاى کيفى و گرايش به سمت انيميشن آکادميک نقش مؤثرى داشت، وى پس از چند سال به سوئد، که در آنجا تجربيات مفيدى اندوخته بود بازگشت.
    آندرانيک آغازيان، مسعود ممتازي، افخم ماکويي، مسعود شبستان، مسعود جعفرى جوزانى از ديگر افرادى هستند که در بخش انيميشن سيما تحولات را ايجاد کرده و تأثيرات مثبتى بر جاى گذاشتند.
    برخى از توليدات فيلم انيميشن شبکهٔ اول سيما عبارتند از:

    ”شستشو“ (اسفنديار اخمديه، ۱۳۵۳)، ”لک‌لک و روباه“ (کيوان ممتازي، ۱۳۵۵)، ”۱۷ شهريور“ (شهريار بحراني، ۱۳۵۷)، ”چهارفصل“ (مهوش تهراني، ۱۳۵۸)، ”تفرقه“ (محمد فرشيدمهر، ۱۳۵۹)، ”مهمان‌هاى ناخوانده“ (محمد فرشيدمهر، ۱۳۵۹)، ”يادداشت‌هاى سال“ (آندرانيک آغازيان، ۱۳۵۹)، ”پرندگان ابابيل“ (مهين جواهريان - بهروز يغمائيان، ۱۳۶۰)، ”پرنده و بچه“ (هلن متقيان، ۱۳۶۰)، ”ماهى سياه کوچولو“ (افخم ماکويي، ۱۳۶۰)، ”آهو و شکارچي“ (رضا سپهداري)، ”هرش شيطان“ (شرف‌الدين طباطبايي، ۱۳۶۱)، شهر برج‌ها (حسن تهراني، ۱۳۶۱)، ”قرض‌الحسنه“ (مسعود دشتبان، طاهره کشکولي، ۱۳۶۱)، ”در سکوت شب“ (حميد نويم، ۱۳۶۲)، ”فروردين“ (رحيم حکمت شعار، ۱۳۶۲)، ”سپاه فيل“ (غلام‌حيدر اکابري، ۱۳۶۲)، ”سرودهاى جنگ“ (محمدرضا سپيداري، ۱۳۶۲)، ”طلوع بهار“ (منوچهر احمدي، ۱۳۶۲)، ”سيماى اقتصاد ما“ (منوچهر خوشخرام، ۱۳۶۳)، ”کاروان آفتاب“ (ابوالفضل جليلي، ۱۳۶۳)، ”من نبودم دستم بود“ (سيامک والى‌پور، ۱۳۶۳)، ”ابر و باد و ماه و خورشيد“ (آندرانيک آغازيان، ۱۳۶۴)، ”باد“ (مسعود ممتازي، ۱۳۶۴)، ”مادربزرگ مهربان“ (محمدرضا عابدي، ۱۳۶۴)، ”على کوچولو“ (حسن تهراني، شهلا اعتدالي، جواد ميرميران، اميرحسين اثباتي، ميرحسين قهرايي، ۱۳۶۴)، ”خطهاى ساده“ (احمد عرباني، ۱۳۶۵)، ”طوطى و بازرگان“ (منوچهر احمدي، ۱۳۶۵)، ”قصه برکه و ماهي“ (محمدرضا عابدي، ۱۳۶۵)، ”نقاشى‌هاى مداد آبي“ (محمد فرشيدمهر، ۱۳۶۵)، ”سه تا بچه“ (منوچهر احمدي، ۱۳۶۶)، ”قلقلي“ (محمدرضا عابدي، ۱۳۶۶)، ”خراجگزاران“ (پيروز حکيم‌زادهٔ اصل، ۱۳۶۶)، ”رضا کوچولو“ (مينا تقوي، ۱۳۶۶)، ”گنجشک و کلاغ“ (محمدرضا عابدي، ۱۳۶۶)، ”هفت روز هفته“ (افخم ماکويي، ۱۳۶۱)، ”بچه قورباغه“ (محمد فرشيد‌مهر، ۱۳۶۷)، ”مرغ عشق“ (کار گروهي، ۱۳۶۷)، ”فوت و فن کوزه‌گري“ (حسن خراساني، ۱۳۶۷)، ”ادبيات عاميانه“ (بهروز يغمائيان، ۱۳۶۷)، ”فولاد مبارکه“ (مهناز بکايي، ۱۳۶۷)، ”آموزش الفبا“ (اسفنديار احمديه، ۱۳۶۹)، ”حضرت زينب“ (راضيه فلاح، ۱۳۶۹)، ”روى خط زر“ (ميرصادقي، ۱۳۶۹)، ”وزن فيل“ (فاطمه کريمي، ۱۳۶۹)، ”ريخته‌گرى ساده“ (هما شکيبي، ۱۳۷۰)، ”سروش نوجوان“ (راضيه فلاح، ۱۳۷۰)، ”گرگ و گله“ (هما شکيبي، ۱۳۷۱)، ”هزار کفش تازه“ (نسرين قلى‌بيگيان، ۱۳۷۱)، ”نقاش‌خانه“ (ناهيد پيمايش، ۱۳۷۱)، ”شناخت حرکات ورزشي“ (اسفنديار احمديه، ۱۳۷۱)، ”پولک نقره‌اي“ (افخم ماکويي، ۱۳۷۱)، ”اتل، متل، بهاره“ (مريم جبني، ۱۳۷۲)، ”قالى‌باف“ (افخم ماکويي، ۱۳۷۲)، ”صداى فاصله‌ها“ (نسرين قلى‌بيگيان، ۱۳۷۳)، ”روزنامه‌فروش“ (هما شکيبي، ۱۳۷۳)، ”شاپرک‌ها“ (رؤيا خاشعي، ۱۳۷۳)، ”راننده“ (هلن متقيان، ۱۳۷۳)، ”لالايي“ (هما شکيبي، ۱۳۷۴)، ”سرود نماز“ (افخم ماکويي، ۱۳۷۴).
    از توليدات انيميشن شبکهٔ دوم سيما نيز مى‌توان اين فيلم‌ها را نام برد:
    ”بهداشت سيگار“ (آذر پژوهنده، ۱۳۶۹)، ”سوادآموزي“ (مصطفى ندرلو، ۱۳۶۹)، ”زهرا و زهره“ (ايمان شکري، ۱۳۶۹)، ”نفت“ (گروهي، ۱۳۷۰)، ”کنترل جمعيت“ (هرمز حقيقي، ۱۳۷۳)، ”حالا حرکت کن“ (هاله ذباتيان، مريم جبيني، ۱۳۷۴).

  3. #13
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض مراکز و مؤسسات توليدکننده انيميشن در ايران(۳)

    ساير مراکز توليدکنندهٔ انيميشن (وابسته به دولت)
    اين مراکز شامل شرکت فرهنگى هنرى صبا، انجمن سينماى جوان ايران، حوزهٔ هنرى سازمان تبليغات اسلامى و ... مى‌باشد.
    شرکت فرهنگى هنرى صبا در تأمين بخشى از نيازهاى کشور در زمينهٔ توليد فيلم‌هاى متحرک و اشاعهٔ فرهنگ اسلامى در قالب فيلم‌هاى متحرک‌سازي، فعاليت‌هايى را از سال ۱۳۷۴ يعنى يک سال پس از تأسيس شرکت آغاز نمود. اين شرکت در بخش‌هاى توليد، تحقيق، آموزش، فروش (داخل - خارج) در زمينهٔ انيميشن فعاليت دارد. از جمله توليدات مرکز فرنگى هنرى صبا مى‌توان فيلم‌هاى ”عمو نوروز“ (قمرتاج ماکويي، ۱۳۷۴)، ”ماجراهاى ميرزا“ (شکيبي، بکايي، خرميان، خاشعي، تجويد، ۷۵-۱۳۷۴)، ”زاغى زيرک“ (اسفنديار احمديه، ۱۳۷۴-۱۳۷۵)، ”بهاران“ (صديقه پيمايش، ۷۵-۱۳۷۴)، ”گل‌هاى قالي“ (نورالدين زرين‌کلک، ۱۳۷۷)، ”در انتظار خورشيد“ (غلامرضا گرشاسبي)، ”پوتين و شقايق“ (عليرضا فرماني، ۷۷-۱۳۷۶)، ”افسانه شکفتن“ (مهدى خرميان، ۱۳۷۶)، ”پرنده آهنگساز“ (سعيد آذرنژاد، ۷۶-۱۳۷۵)، ”پسرى که کوچک شد“ (مهناز بکايي، ۱۳۷۶)، ”عروسک کنجکاو“ (رسول بابارضا، ۱۳۷۷) را نام برد.
    انجمن سينماى جوانان ايران از ديگر توليدکنندگان انيميشن مى‌باشد. در ابتداى سال ۱۳۶۷، شش مرکز انيميشن در شهرستان‌هاى شيراز، اصفهان، همدان، تهران، کرمان و سارى داير شد و آثار متنوع و موفقى طى سال‌هاى متمادى توليد شدند به تدريج در شهرهاى ديگر نيز دفاترى داير شد که زيرپوش اين مرکز قرار گرفتند. در بهار ۷۷ و پانزدهمين جشنوارهٔ سينماى جوان، ۱۱ فيلم انيميشن حضور داشت که بعضاً به بخش مسابقه نيز راه يافتند. فيلم‌هاى ”چاه“ (على ايزدپرست)، ”حباب“ (کاوه بهرامى‌مقدم)، ”کوچ“ (حسن خراساني)، ”کليد“ (اسحاق عرب)، ”توپ“ (شمس‌الدين آروند)، ”سينما“ (داور نجفي)، ”سنگواره“ (اميرشهاب رضويان) ”رؤياى گريز“ (مهران سپهران)، ”تنديس باد“ (عليرضا نعمت‌پور) و ... از توليدات اين مرکز مى‌باشند.
    حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى از مراکز ديگر توليد فيلم انيميشن است. از اواخر سال ۱۳۶۹ استوديو بعثت در اختيار واحد هنرهاى تصويرى قرار گرفت و بخش‌هاى هنرى کامپيوتري، نقاشى متحرک و عروسکى و ... به اين استوديو، انتقال يافتند. از توليدات اين مرکز: ”سيگار“ (ناصر گل‌محمدي، ۱۳۷۰)، ”تيم ما تيم آنها“ (مريم فهيمى - اسدالله بيناخواهي، ۱۳۷۲)، ”زندگى از آب است“ (جهانگير قربانخاني، ۱۳۷۴) و ... مى‌باشد.
    توليدات انيميشن (بخش خصوصى)
    توليد فيلم انيميشن در بخش خصوصى در قلب فعاليت گروه‌ها و افرادى جريان دارد که عبارتند از: شرکت مکارم (فريدون، منوچهر و مهرداد احمدي) ، بينا فيلم (مهوش تهراني، حسنعلى قربان‌کريمي)، ابوالفضل رازاني، مرحوم رضا شبيري، بهروز يغمائيان، کريست کاراپتيان، واچه گاسپار، استوديو ۱۴ (عباس پويا)، جوزان فيلم، شرکت رايانه‌افزار، شرکت موج سوم، وجيه‌الله فردمقدم، مؤسسه حور، شرکت پژوهش‌هاى سينمايى هيلدج و ... .

  4. #14
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض انیمیشن، مادر سینما

    همیشه وقتی صحبت از انیمیشن می شود به یاد کارتون های معروفی می افتیم که در کودکی یا بزرگسالی دیده ایم، با آنها خندیده ایم، احساساتی شده ایم و با آنها زندگی کرده ایم.
    اگر در گذشته کارتون ها تنها سرگرم کننده بودند، امروزه اما کارتون ها ویژگی ها و نقش های متفاوتی را برعهده گرفته اند؛ آنها بخش عظیمی از صنعت سینما، هنر گرافیک کامپیوتری، موسیقی، دوبله و جلوه های ویژه را به خود اختصاص داده اند.

    آنها به تمام مراسم توزیع جوایز معتبر سینمایی نفوذ کرده بسیاری از این جوایز را از آن خود کرده اند، اما آیا می دانستید که انیمیشن قبل از سینما به وجود آمده است؟

    ● تاریخچه انیمیشن
    انیمیشن یا نقاشی متحرک از واژه animate به معنای «جان بخشیدن» گرفته شده است. انیماتورها به واقع به نقاشی ها، طلق ها، شیشه ها و عروسک ها جان می بخشند و آنها را متحرک می کنند. تصاویر متحرک نخستین بار در ۱۸۸۷ میلادی در سالن های تاریک زیرزمین های پاریس و با تکنیک آینه های مکثر روی پرده سفید به نمایش درآمدند، اما در ۲۸ اکتبر ۱۸۹۲، امیل رنو، نخستین تصاویر متحرک خود را در سالن موزه «گره ون» پاریس به حرکت درآورد و به آن «تئاتر اپتیک» نام داد.
    بدین ترتیب، انیمیشن ۱۰ سال قبل از اختراع سینما توسط برادران لومیر، متولد شد. در واقع انیمیشن را می توان مادر سینما نامید. نخستین مجموعه کارتونی مشهور، «گرتی دایناسور» بود که توسط وینسور مک کی ساخته شد و او بود که انیمیشن را به اوج رساند. والت دیزنی هم صدا را وارد دنیای انیمیشن کرد و نخستین فیلم های طولانی سینمایی و کارتونی را ساخت.
    انیمیشن های اروپایی
    در انگلستان، فرانسه، بلژیک، چکسلواکی (سابق) و روسیه انیماتورهای مبتکری بودند که بسیار در این عرصه کار کردند که در اینجا به تعداد بسیار معدودی از آنها می پردازیم.
    انیمیشن چک
    در چک، فیلم های عروسکی از نقاشی متحرک، معروف ترند چون ریشه در یک سنت قدیمی و تئاتر عروسکی دارند که به قرن هجدهم می رسد. گفته مشهوری است که «چکسلواکی در گهواره نمایش عروسکی اروپا قرار دارد». در سینمای عروسکی چک، همیشه نام سه نفر می درخشد؛ یرژی ترنکاف کارل زمان و براتیسلاو پویار. اینها دست به ابتکارات فراوانی در زمینه کارتون های عروسکی زدند و عروسک ها را جان بخشیدند.
    ترنکا که به والت دیزنی چک معروف است، فیلم هایی مثل «هدیه» و «جک پاشنه فلزی» را ساخت که فیلم «هدیه» لقب «همشهری کین» انیمیشن را به خود اختصاص داده است.
    در این دست کارتون ها از منابع متنوعی مانند آثار شکسپیر و هانس کریستین اندرسن، ادبیات کلاسیک چک و موضوعات اجتماعی و روز استفاده می شد. مثلا در فیلم عروسکی «شوایک، سرباز پاکدل» که در دهه ۵۰ میلادی توسط ترنکا ساخته شده از ادبیات کلاسیک چک بهره گرفته شد و ترنکا نیز لقب «هنرمند ملی» گرفت.کارل زمان هنرمند دیگری از چک است که در اوایل قرن بیستم به دنیا آمد و مدت ها دستیار استادان نقاش متحرک و عروسکی بود.
    او در ۱۹۵۵ فیلم «سفر به ما قبل تاریخ» را ساخت و به شهرتی جهانی رسید. «گنج جزیره پرندگان» نقاشی متحرک بلندی است که کارل زمان، آن را با الهام از مینیاتورهای ایرانی و باستیو، ترکیبی نقاشی متحرک و عروسکی ساخت. او با اقتباس هایی از داستان های ژول ورن، فیلم های علمی-تخیلی و کارتونی ساخت که در آنها نقاشی متحرک عروسکی و فیلم زنده در هم می آمیخت و با جلوه های ویژه گرافیکی، طرحی نو در دنیای انیمیشن در می انداخت.کارل زمان با استفاده از سبک امپرسیونیسم و شیوه های خلاق، انیمیشن را تکامل بخشید و در دهه ۷۰ میلادی نیز با تکنیک سه بعدی روی نقاشی متحرک، تجربیات ارزشمندی انجام داد. یکی از نمونه های امروزین انیمیشن چک، کارتون معروف «پت و مت» یا «همینه» است. این عروسک ها در پراگ ساخته شدند، اما پخشی جهانی پیدا کردند.
    آنها دو آدم نادان هستند که در خانه ای سبز رنگ زندگی می کنند و همیشه دست به خرابکاری می زنند. نویسندگان این مجموعه؛ لوبومیربنش و ولادیمیر ژیرانک هستند. به تازگی مجموعه ای جدید از ماجراهای پت و مت ساخته شده که شامل اپیزودهای ۷ دقیقه ای است. این بار پت و مت در یک مجتمع مسکونی و جدا از هم زندگی می کنند، گاهی به هم کلک می زنند و گاهی هم دعوا می کنند و خلاصه داستان های آنها متفاوت از گذشته است.
    ● تن تن ومیلو، کارتونی از بلژیک
    ماجراهای تن تن ومیلو ابتدا به صورت کمیک استریپ (داستان های مصور) چاپ و منتشر شد و سپس به شکل فیلم و مجموعه تلویزیونی به نمایش درآمد. پدیدآورنده این کارتون محبوب، «ژرژ رمی» کاریکاتوریست مشهور بلژیکی بود که با نام مستعار «هرژه» شناخته می شد. قصه های تن تن ومیلو به ۵۰ زبان ترجمه شد و تا سال ۱۹۹۶، ۲۰۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسید. تن تن ومیلو در ۱۹۲۹ به دنیا آمدند و نخستین کتابشان «تن تن خبرنگار در کشور روس ها» نام داشت. سپس کتاب «نیلوفر آبی» در ۱۹۳۹ منتشر شد که شرح سفر تن تن به چین است . نخستین کارتون این مجموعه در سال ۱۹۶۹ در تلویزیون بلژیک ساخته شد.
    تن تن پسرک نوجوانی بود که با خونسردی اش، در مواقع حساس، می توانست گلیم اش را از آب بیرون بکشد. او خبرنگار بود و با این مجوز می توانست به هر جای دنیا سفر کند و با سگ کوچولویش میلو ماجراهای زیادی بیافریند. تن تن یک کارتون آموزشی هم محسوب می شد چون شخصیت اصلی آن طی سفرهایش به نقاط مختلف دنیا، فرهنگ، آداب و رسوم، نوع گویش و غذای مردم دنیا را از آمریکای لاتین تا چین و اسکاتلند آموزش می داد. در ۱۹۷۶ مجسمه برنزی تن تن ومیلو در بروکسل نصب شد و در ۱۹۷۹ تولد او را در بسیاری از کشورها جشن گرفتند و تمبرهای یادگاری اش را چاپ کردند.
    در ۱۹۸۸ در ایستگاه متروی بلژیک، یک پرتره عظیم از ماجراهای تن تن ومیلو برپا شد. استیون اسپیلبرگ نیز به تازگی قصد دارد سه گانه ای براساس ماجراهای این قهرمان بسازد. شارل دوگل رئیس جمهور اسبق فرانسه در تمجید تن تن گفته است؛ «شاید تنها کسی که در جهان شبیه من باشد تن تن است! من و او آدم های کوچکی هستیم که قدرت های بزرگ ما را نمی ترسانند».
    کارتون های دیگری نیز در اروپا ساخته شده اند، از قبیل کوچولوهای جهانگرد، کارتون های معروف روسی مثل «مت غازچران» و بسیاری دیگر که در این مقال کوتاه، مجال پرداختن به آنها نیست.

  5. #15
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض انیمیشن، مادر سینما2

    ● تام و جری
    نخستین بار در ۱۹۴۱ در فیلمی به کارگردانی «ویلیام هانا» و «جوزف باربرا» شخصیت های موش و گربه پدیدار شدند؛ گربه ای به نام جاسپر و موشی که نامی نداشت و شخصیتی به نام «مامان دو کفش» که هیچ وقت صورتش را نمی دیدیم، و بلکه فقط قسمتی از پاها و کفش هایش را می دیدیم که موش و گربه در زیر دست و پایش در حال جست وخیز بودند.

    بعدها این کارتون «تام و جری» نام گرفت. تام و جری هفت اسکار را در ظرف ۱۰ سال از ۱۹۴۳ تا ۱۹۵۳ ربودند. تام و جری شخصیت های کارتونی پرتحرکی بودند که به شیوه اسلپ استیک ارائه می شدند. از فیلم های مطرح آنها می توان به این موارد اشاره کرد؛ «دردسر موش» (۱۹۴۴): درگیری بی پایان موش و گربه؛ آنها با هر چه دم دستشان است از سلاح سرد گرفته تا اسلحه گرم و سلاح های پیشرفته به هم شلیک می کنند و در آخر تام منفجر می شود!«کنسرت گربه» (۱۹۴۷): تام گربه، پیانیست باوقاری است که با اسموکینگ روی صحنه می آید، اما جری موشه درون پیانو خوابیده است.

    وقتی که تام نت ها را می نوازد، کلیدها به جری می خورد و جری از درون پیانو شروع به نواختن می کند و کنسرت تام را به هم می ریزد و سرانجام آنها علنا رودررو می شوند و ماجراهای خنده دار و مهیج می آفرینند. فیلم یکی از شاهکارهای انیمیشن است که برنده اسکار می شود. «تام و جری» هنوز هم یکی از محبوب ترین کارتون های دنیاست و نمونه های جدیدی هم از آن ساخته شده است.
    ● پلنگ صورتی
    در ۱۹۶۳ فیلم سینمایی پلنگ صورتی توسط «بلیک ادواردز» ساخته شد که بازیگر اصلی آن پیتر سلرز بود و هجویه ای بود بر مجموعه فیلم های جیمزباند. پلنگ صورتی یک الماس صورتی بزرگ بود که در فیلم دزدیده می شد. ادواردز می خواست که در تیتراژ فیلمش از انیمیشن استفاده کند، این بود که از دو طراح به نام «دیوید پاتی» و «فریز فره لنگ» کمک گرفت.
    انیماتورها هم یک فیلم ۵ - ۴ دقیقه ای به عنوان تیتراژ ساختند که برای آن زمان طولانی بود، اما بعضی ها معتقد بودند که این تیتراژ از خود فیلم بهتر است.
    سرانجام ساخت مجموعه ای از کارتون های پلنگ صورتی توسط شبکه Abc انجام گرفت. ویژگی پلنگ صورتی این بود که به دیالوگ نیازی نداشت و دوبله هم نمی خواست و به همین دلیل می توانست در همه جای دنیا با مخاطبانش ارتباط برقرار کند؛ کارتون ها معمولا ۶ دقیقه ای بودند. چهره پلنگ صورتی بی تفاوت بود و خنده و گریه اش را نمی دیدیم؛ چیزی که در کارتون های دیزنی دیده نمی شد.
    آن پلنگ لاغر و بلند با ریتم راه رفتن معروفش هنوز در یادها مانده است. بعدها «هنری مانچینی» یک موسیقی به یادماندنی هم برای آن ساخت.
    ● والت دیزنی، سلطان رویاساز
    در دنیای انیمیشن هیچ کس به شهرت والت دیزنی نرسیده است. او نابغه ای بود که از دهه ۱۹۲۰ به بعد، به دنیای انیمیشن غنای خاصی بخشید. دیزنی صدا را وارد کارتون ها کرد و فیلم های بلند کارتونی ساخت. او مبتکر بسیاری از تکنیک های جهان انیمیشن بود. کارتون هایش سراسر جهان را در نوردیدند و از آنها عروسک ها، آدم ها، لباس ها و محصولات تبلیغاتی فراوانی ساخته شد که سود فراوانی را نصیب دیزنی و شرکتش کرد.
    او حتی کارش را آنقدر وسعت داد که با برقراری سیستم های مدیریتی نوینی که ایجاد کرد، پارک ها و مراکز تفریحی و گردشگری اش را به مراکزی نمونه و بی نظیر تبدیل ساخت. در این مجال، پرداختن به تمام کارتون ها و دنیای شگفت انگیز و رویایی او میسر نیست اما بعضی از انیمیشن های کلاسیک و معدودی از محصولات جدید کمپانی دیزنی معرفی می شود؛
    ● میکی ماوس
    میکی ماوس نخستین و محبوب ترین شخصیت کارتونی دیزنی است. نخستین فیلم این مجموعه به نام کشتی بخاردیلی در ۱۹۲۸ ساخته شد. امروزه ماسک ها و عروسک هایی که از میکی ساخته شده در عرض یک سال بالغ بر چهل میلیون دلار فروش دارد. میکی یک موش مهربان و دوست داشتنی است که هر وقت لازم باشد تبدیل به یک قهرمان می شود و به آسیب دیدگان کمک می کند.
    در سال۲۰۰۳ میکی ماوس هفتادوپنجمین سالگرد تولدش را جشن گرفت و ۷۵ مجسمه بزرگ دو متری از میکی در دیزنی لند و سراسر آمریکا بنا شد. اکنون چهره میکی ماوس تبدیل به نماد شرکت دیزنی شده است.
    ● سفید برفی و هفت کوتوله
    این کارتون که محصول ۱۹۳۷ کمپانی دیزنی است قبل از ساخته شدن به پروژه حماقت دیزنی مشهور شده بود و همه می گفتند که هیچ موفقیتی نخواهند داشت. اما والت دیزنی ثابت کرد که همه اشتباه می کنند. این کارتون در بسیاری از نظرخواهی ها به عنوان یکی از بهترین ها برگزیده شده است.
    داستان آن درباره یک ملکه خبیث است که همیشه از آینه جادویی اش می پرسد که زیباترین زن در این سرزمین کیست و آینه می گوید که تویی. اما روزی آینه، نام سفید برفی را می برد و ملکه خشمگین درصدد سر به نیست کردن سفید برفی برمی آید. سفید برفی می گریزد و در جنگلی به کلبه کوتوله ها می رسد و با آنها ماجراهای جالبی می آفریند. بعدها کارتون ها و سیندرلا و زیبای خفته با الهام از فاکتورهای موفقیت سفیدبرفی و هفت کوتوله ساخته شدند.
    ● رابین هود
    کارگردان این کارتون ولفگانگ ریترمن بود. زمانی که والت دیزنی زنده بود، کارتون های کمپانی او کیفیت بالایی داشت که یکی از آنها رابین هود محصول ۱۹۴۷ بود. در داستان قدیمی رابین هود، او و دلاوران جنگل شروود از ثروتمندان می دزدیدند و به فقرا می دادند، اما در این کارتون، همه شخصیت ها حیوان بودند؛ پرنس جان شیر، هیس مار، داروغه و جان کوچولو خرس و رابین هود و ماریان روباه هستند.
    طراحی این کارتون بسیار زیبا بود و تصاویر جالبی را از قرون وسطی و فقری که دامنگیر توده مردم بود، به نمایش می گذاشت. بخصوص شیرین کاری های رابین هود در مسابقه تیر و کمان و رفتارش با داروغه ناتینگهام و هیس جالب بود. به جای پرنس جان، پیتر یوستینیف معروف صحبت کرده بود.
    ● شیرشاه
    در این کارتون بی نظیر که در میانه دهه ۹۰ ساخته شد، قبیله ای از شیرها در آفریقا زندگی می کنند که سلطان آنها شیری است مهربان و مقتدر. او صاحب فرزندی می شود به نام سیمبا. برادر سلطان، شیر حسودی است به اسم اسکار که با کفتارها - رقیب دیرینه شیرها - دوستی دارد و بالاخره به کمک آنها، برادرش را به کشتن می دهد و قلمرو او را تسخیر می کند.
    اما سیمبا به شکل معجزه آسایی نجات می یابد و بعدها که بزرگ می شود به سرزمین خود برمی گردد و قبیله اش را از ظلم و ستم نجات می دهد. ترانه ها و موسیقی این کارتون در حد شاهکار هستند و با تم آفریقایی ساخته شده اند.
    هانس زیمر آهنگساز آن و التون جان سازنده ترانه «شیرشاه» هردو برای این فیلم، اسکار گرفتند. این انیمیشن، موفقیت تجاری عظیمی به دست آورد و به سراسر دنیا سفر کرد.
    گوژپشت نتردام
    این داستان معروف درباره کازیمودو، گوژپشتی است که در خدمت اربابی مستبد روزگار می گذراند و روزی دل به دختری کولی به نام اسمرالدا می بندد. همزمان یک نظامی جوان به نام فیوس و ارباب کازیمودو نیز در این دام گرفتار می شوند.
    داستان ماجرای این چند نفر است که از روی رمان معروف ویکتور هوگو اقتباس شده است. موسیقی زیبا و صداهای قوی و مناسب و طراحی نرم و انعطاف پذیر آن از تسلط سازندگانش، گری تروسدیل و کرگ وایز، حکایت می کند.صداهای کازیمودو توسط تام هالک، اسمرالدا توسط مور و فیوس به وسیله کوین کلاین گفته می شود. شاید این نسخه کارتونی کمپانی دیزنی از نسخه های سینمایی آن دیدنی تر باشد.
    آزاده رضایی
    روزنامه کارگزاران

  6. #16
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض معجزه انیمیشن

    عیین حدود و ثغور برای انیمیشن کاری است عبث چون به تجربه ثابت شده است انیماتور با محدودیت های ناگزیری که دیگران با آنها روبه رو هستند، مواجه نیست. او به سادگی می تواند ناشدنی ها را ممکن و نادیدنی ها را به تصویر بکشد.

    چند سال پیش یک فیلم انیمیشن کوتاه (حدود ۱۰ دقیقه) دیدم (و به گمانم در جشنواره پویانمایی تهران نیز به نمایش درآمده است) با عنوان «راهب و ماهی». داستان درباره راهب جوانی در یک صومعه بود که از فکر گرفتن ماهی در استخر صومعه نمی توانست بخوابد. در استخر به دنبال ماهی می دوید، از این سو به آن سو. از هر وسیله ای استفاده می کرد و ماهی بازیگوش به دام نمی افتاد. آنها همین طور در تعقیب هم بودند.
    راهب هر بار با ترفند یا وسیله ای جدید بازمی گشت اما باز ناکام می ماند، ناگهان ماهی از استخر بیرون پرید، به آسمان رفت و راهب خسته نیز با ماهی پرواز کرد. آنها دست در دست هم دور ماه می چرخیدند و در آسمان دست افشانی می کردند.

    قطعه ای از موسیقی کلاسیک نیز در طول فیلم تکرار می شد. پس از دیدن فیلم ناگهان خود را بازگشته از یک سفر معنوی یافتم. انیماتور با بیانی ساده، طراحی به شدت جذاب و تکنیکی ساده تمام آنچه که قرار بود در یک هنر مذهبی / معنوی گفته شود را گفته بود. این معجزه انیمیشن بود که با این اختصار و قدرت می توانست مفهوم را در هنری ترین شکل ممکن منتقل کند. «راهب و ماهی» یکی از هزاران موردی است که می توان به آن ارجاع داد برای ثابت کردن پیوند میان مذهب و انیمیشن.

    به واقع مذهب و هنرهای نمایشی پیوندی عمیق دارند اما هنگامی که سخن از به تصویر کشیدن مذهب در میان باشد، سینما و تئاتر به دلیل محدودیت های فرمی و ذاتی در بیان متافیزیک جاری در مذهب شاید الکن به نظر آیند، اما انیمیشن یا پویانمایی شاید بهترین راه برای بیان قصص مذهبی باشد و اگر توفیقی در سینما هم در این زمینه به دست آمده باز هم مدیون جلوه های ویژه و تکنیک های انیمیشنی است. این مسئله در مورد سینمای ایران حتی شکلی ضروری و حیاتی به خود می گیرد اما چرا؟

    اولین دلیل را می توان ضعف آشکار سینمای ایران در زمینه جلوه های ویژه و تکنولوژی ابتدایی دانست. داستان های مذهبی برای تصویری شدن نیاز به جلوه های ویژه پیشرفته دارند، تجربه هایی مثل داستان اصحاب کهف و فیلم ابراهیم خلیل الله و ایوب پیامبر به خوبی این ضعف های آشکار را عیان می کنند.

    در همین جاست که قابلیت انیمیشن می تواند کمک کند، چون ذات این هنر بر اساس شکستن رئالیسم دنیای اطراف تعریف شده بنابراین ضعف تکنیکی سینما در اینجا محلی از اعراب ندارد. دوم اینکه با توجه به حساسیت موضوع عدم نمایش چهره های معصومین، انیمیشن راحت تر قابلیت طرح مضامین مذهبی را دارد، انیماتور دیگر خود را با دغدغه انتخاب بازیگر، انتخاب لوکیشن و... رودررو نمی بیند، او بر اساس دنیای ذهنی خود اثر را شکل می دهد و حداکثر با مقوله انتخاب صداپیشه سروکار دارد.

    سوم هزینه های عظیمی که صرف ساخت دکور، آرایش صحنه، لباس و... می شود در انیمیشن بی معناست. پویانمایی هنری گران است اما بی هیچ تردید با صرف هزینه یکی از آثار سینمایی می توان در انیمیشن نتایج بسیار بهتری گرفت. حتی در بدبینانه ترین شرایط اگر هزینه ها را برابر حساب کنیم در یک سو اثر سینمایی ضعیفی (یا متوسط) خواهیم داشت و در سویی دیگر یک فیلم بلند انیمیشن خوب.

    چهارم مسئله مخاطب است که انیمیشن مذهبی را برای ایران ضروری می کند. تولید آثار بلند انیمیشن از چند جنبه به نفع تماشاگر داخلی است. تربیت تماشاگر انیمیشن یا در حالتی دیگر عادت دادن تماشاگر ایرانی به تماشای انیمیشن؛ آنچه که اکنون وجود ندارد و آشنایی بخشی بزرگ از جامعه ایرانی با مفاهیم و فرهنگ مذهبی با زبانی هنری که به مراتب از دیگر شیوه ها مناسب تر است.همه آنچه گفته شد زیر سایه یک معمای بزرگ قرار می گیرند و آن معما آغاز این جمله است «اما همه چیز باید جذاب باشد».

    جذابیت ذات دنیای انیمیشن است، جذابیت کلیدی است که در دنیای انیمیشن هر قفلی را باز کند. دنیای انیمیشن دنیای بی حوصلگی، عبوس بودن و غیرمفرح بودن نیست. انیماتورهای اروپای شرقی ثابت کرده اند که می توان تلخ ترین، سیاه ترین، غمگینانه ترین و حتی عبوس ترین مفاهیم را هم با زبان جذاب انیمیشن گفت. می دانید چرا پس از چند سال هنوز «راهب و ماهی» لحظه لحظه اش در خاطرم نقش بسته است؛ جذابیت اثر غیرقابل باور بود.
    فربد پاشاکلایی
    روزنامه کارگزاران

  7. #17
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض كمیك استریپ ریشه اصلی انیمیشن

    انیمیشن از آثار خالقانی نشأت گرفت كه پیش‌تر به عنوان كارتونیست‌هایی مجرب در روزنامه‌ها و مجلات فعالیت داشتند. «جیمز بلاكتون»، «امیلی كوهل»، «وینزور مَك‌كی» (كه همگان او را به خاطر انیمیشن‌های «گِرتی دایناسوره» و «نموی كوچك در سرزمین خواب» می‌شناسند) و یا «جان راندولف»، هنرمندانی بودند كه با تولید انواع فیلم‌های كوتاه و بلند انیمیشنی بر اساس یك سری ایده اریژینال در كمیك استریپ‌هایشان، صنعت انیمیشن مدرن را پایه‌گذاری نمودند. اما كشاندن پای كاراكترهای كمیك استریپی به دنیای انیمیشن گاهی اوقات با ناكامی همراه بود. برای مثال، تعدادی از كمیك استریپ‌های روزنامه‌های فوق‌العاده محبوب، همچون «گامپس»، «مات و جف» و «گربه دیوانه» وقتی به كارتون تبدیل شدند، به هیچ موفقیتی دست نیافتند و از كاراكترهای مشابهی مثل «فلیكسِ گربه» و «اُسوالد، خرگوش خوش شانس» كه از ابتدا در دنیای انیمیشن به وجود آمده بودند، عقب افتادند. جالب آن است كه بدانید، «فلیكس گربه» بعدها وارد عالم كمیك استریپ شد و حتی از مجموعه كارتونی‌اش، محبوب‌تر گشت!
    با ناطق شدن سینما و محبوبیت میكی ماوس، ناشرین كمیك استریپ به دنبال یافتن كاراكترهای جدید افتادند و شخصیت‌های كارتونی معروفی همچون باگزبانی و تام و جری را به عناوین مصور خود اضافه كردند. از سویی دیگر، تهیه كنندگان انیمیشن هم، با تولید كارتون‌هایی بر اساس مجموعه‌های مصور «كاپیتان و بچه‌ها» و «آلبز كوچولو» نشان دادند كه هنوز به ریشه‌های خود وفادارند.
    «پاپای» از جمله كاراكترهایی بود كه وقتی در سال ۱۹۳۳ به دنیای انیمیشن وارد شد، توانست به یكی از ستارگان بزرگ این صنعت مبدل گردد. اما با این حال تهیه كنندگان سریال‌های كارتونی هنوز هم ترجیح می‌دادند تا از رسانه‌هایی همچون سینما یا رادیو به منظور الهام گیری استفاده كنند تا از كمیك استریپ.
    قبل از پایان دهه ۳۰ میلادی، كمیك بوك، خود را به عنوان یكی از منابع عظیم سرگرمی در آمریكا معرفی كرد. اما كمیك استریپ روزنامه‌ای، خوراك بزرگ‌سالان محسوب می‌شد، زیرا روزنامه خوان‌ها اكثراً افراد سن بالا بودند.
    بنابراین «سوپرمن» به راحتی از لا‌به‌لای صفحات مصور كمیك بوكی به بیرون پرواز كرد و روی نوار سلولوئید فرود آمد، تا تماشاچیان سینما از ماجراهای كوتاه كارتونی او لذت ببرند. اما در كمال تعجب موفقیت سوپرمن، پیوند انیمیشن را با داستان‌های مصور مستحكم نساخت. در دهه ۵۰ و با مقبولیت قابل توجه تلویزیون در نزد مردم آمریكا، بازار جدید اما كوچكی برای انیمیشن ایجاد شد. در حقیقت اكثر برنامه‌های كودكان را، پخش مجدد انیمیشن‌های كوتاه سینمایی و قدیمی تشكیل می‌داد.
    با این وجود، تهیه كنندگان تصمیم گرفتند با خلق سریال‌های جدید، مخاطبین خود را افزایش دهند اما این بار هم به كاراكترهای سینمایی-تلویزیونی علاقه نشان دادند. در حقیقت، آن‌ها كمیك استریپ‌های روزنامه‌ای را مناسب ذهن بچه‌ها نمی‌دانستند و با وجود آن كه سریال «یوگی و دوستان» موفق به جلب مخاطب بزرگ‌سال شده بود، اما پای كاراكترهای كمیك استریپی به انیمیشن باز نشد كه نشد.
    اواسط دهه ۶۰، اوضاع فرق كرد و «فِرد سیلورمن» از رؤسای شبكه اِی‌بی‌سی وقتی متوجه علاقه وافر كودكان به كمیك بوك شد، سریال‌های كارتونی روزهای شنبه خود را پر از سوپرمن، اسپایدرمن و آرچی كرد. انایمه ژاپنی هم با اقتباس‌هایی از كمیك‌های مانگایی مثل «آسترو بوی»، «اسپید رِیسر» و «كیمبا شیر سفید»، كمی در بازار آمریكا خودی نشان داد. در این میان، شبكه سی‌بی‌اِس كه در به در به دنبال مخاطب بالغ می‌گشت، دست به دامان كمیك استریپ‌های روزنامه‌ای شد و در نتیجه مجموعه‌هایی بر اساس «پی‌ناتس»، «بلاندی»، «گارفیلد» تولید شدند كه همگی موفق بودند.
    «پی‌ناتس» پس از مدتی به فیلم زنده هم برگردانده شد. یك دهه بعد (دهه ۷۰)، موج ضد خشونت به برنامه‌های تلویزیونی كودكان تزریق شد و در یك چشم به هم زدن، كاراكترهای كمیك بوكی كارتون‌ها، غیبشان زد و آن‌ها قافیه را به برگردان‌های سریال‌های زنده تلویزیون باختند. اما بالاخره در اوایل دهه ۸۰ طلسم شكست و مجموعه Smurfs كه در بازار كمیك بوك اروپا غوغایی برپا كرده بود، به انیمیشن تبدیل شد و اندك اندك شخصیت‌های ملایمی مثل «ریچی ریچ» و «گارفیلد» به جایگاه سابق انیمیشنی خود برگردانده شدند.
    دهه ۸۰ در ضمن شاهد رشد قارچ مانند بازارهایی جدید همچون تلویزیون كابلی و فیلم‌های ویدیویی بود كه هیچ محدودیتی در زمینه پخش آثار بعضاً خشن نداشتند. موفقیت بی‌سابقه كارتون «لاك پشت نینجا» كه از روی كمیك استریپی سیاه و سفید اقتباس شده بود، آب دهان تمام تهیه كنندگان را جاری ساخت و وادارشان كرد تا به دنبال گزینه‌های دیگری بروند. یكی دیگر از بازارهای جدید، انایمه ژاپنی بود كه به لطف نوارهای ویدیو، آمریكایی‌ها را مجذوب خود نمود. در نتیجه شبكه‌های كابلی تصمیم گرفتند با اختصاص بودجه‌هایی نسبتاً نازل، انواع و اقسام انیمیشن‌های كمیك بوكی را تولید كنند.
    اما متأسفانه بازارها و فرصت‌های طلایی فوق‌الذكر با آغاز دهه ۹۰ میلادی رو به افول گذاشت و اكثر شبكه‌ها، انیمیشن‌های این‌چنینی را از برنامه پخش روزهای تعطیل حذف كردند. اما در سال‌های اخیر و پس از این كه شبكه‌های فاكس و برادران وارنر حقوق ساخت و پخش كاراكترهای مارول و DC را خریدند، شاهد هجوم بی‌امان قهرمانان كمیك استریپی به صفحه كوچك تلویزیون هستیم. خوشبختانه این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
    مهدی ترابی‌مهربانی
    نشریه الکترونیکی تکاپو

  8. این کاربر از Asalbanoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #18
    حـــــرفـه ای Sam Fisher 11's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    فیس فود
    پست ها
    5,622

    پيش فرض

    خیلی خیلی ممنون به خاطر مقاله های جالبتون.مخصوصا همین آخری "كمیك استریپ ریشه اصلی انیمیشن" چون من از طرفداران کتاب های کمیکم، چند وقت پیش هم یک کمیک بوک ایرانی خوندم که به نظرم خیلی جالب بود، انتشارات گل آقا منتشرش کرده بود.
    امیدوارم ایران هم در زمینه انیمیشن روز به روز بهتر و فعال تر گام بردارد.

  10. #19
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    ممنون که توجه می کنید...
    خوشحالم که مفید بود...

  11. #20
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض دربارهٔ موریس دو بوور خالق لوك خوش‌شانس

    موریس در ابتدا فقط یك تصویرگر بود. تفاوتی كه او با دیگر همكارانش داشت، این بود كه صرفاً به تصویرگری داستان‌های لوك پرداخت و از تصویر پردازی سایر قهرمانان كمیك استریپ خودداری كرد. به عبارت دیگر تمام عمرش را وقف سلسله‌ داستان‌های لوك و ماجرای دالتون‌ها نمود. موریس در دسامبر ۱۹۲۳ در شهر كورته (كشور بلژیك)‌به دنیا آمد. او علاوه بر طراحی، به داستان نویسی نیز می‌پرداخت.

    ولی پس از مدتی تصمیم گرفت كه داستان نویسی را رها كند و صرفاً به طراحی كمیك استریپ بپردازد. او خیلی زود در مجله اسپیرو كار ثابتی را به دست آورد. مجله اسپیرو در آن وقت به صورت هفتگی منتشر می‌شد و از تیراژ بسیار قابل توجهی برخوردار بود.

    بیشتر مخاطبان آن جوانان و نوجوانان بودند. البته طیف خاصی از كودكان را نیز شامل می‌شد. موریس با تمركز بر داستان‌های لوك خوش‌شانس، توانست خود را به عنوان یكی از بهترین تصویرگران بلژیك مطرح سازد. یكی از دلایل موفقیت او -به نظر برخی- رها كردن داستان نویسی و تمركز بر تصویرگری بود. او هم‌چنان كه اشاره كردیم در ابتدا هر دو كار را به صورت «یك تنه» انجام می‌داد، ولی پس از آن كه با رنه گوسینی آشنا شد، تصمیم گرفت داستان نویسی كمیك‌ها را به او بسپارد. موریس در ایالات متحده با رنه گوسینی آشنا شد.

    این آشنایی بعدها از آن‌ها یك زوج هنری موفق ساخت. همكاری این دو آن‌ چنان موفقیت‌آمیز بود كه به زودی اثر مشترك آن‌ها، به یكی از بهترین داستان‌های مصور اروپا تبدیل شد. متأسفانه همكاری این دو هنرمند، همیشگی نبود. رنه گوسینی به دلیل یك بیماری مزمن در سال ۱۹۷۷ درگذشت و موریس را تنها گذاشت. موریس پس از آن واقعه ناچار شد از نویسندگان دیگر كمك بگیرد. ولی هیچ یك از این نویسندگان نتوانستند جای رنه گوسینی را پُر كنند.

    موریس گاهی ناچار می‌شد همانند گذشته، خود بعضی از آثارش را داستان‌نویسی كند. موریس، حدوداً یك دهه بدون رنه گوسینی كارهایش را به كمك نویسندگان دیگر ادامه داد. برای برخی بسیار شگفت‌آور می‌نماید كه چرا موریس طراحی خود را به لوك و ماجراهای او محدود كرده بود؟ او از معدود طراحانی است كه در تمام زندگی هنری خود، تنها به طراحی یك شخصیت كمیك استریپ اكتفا كرده است! البته او این كار را، محدود كردن طراحی خود در زمینه كمیك استریپ نمی‌داند، و معتقد است: «من آنچنان با لوك، دمساز شده بودم كه گاهی فكر می‌كردم خود او هستم، وقتی به ماجراهای او فكر می‌كردم گویا خود در رویا فرو رفته‌ام.

    رویایی كه صحنه آن، صحراهای آمریكای جنوبی است و آدم‌های آن همان وسترن‌های قدیمی! تنها دشمنان من، برادران دالتون… و تنها دلخوشی من سفر با اسب شكیبایم بود….. طراحی لوك برای من بسیار دلنشین بود. من پیش از طراحی، تمام ماجراهای او را ابتدا از ذهن می‌گذرانم و سپس به طراحی آن می‌پرداختم. اختصاص داشتن طراحی من به داستان‌های لوك، اصلاً‌ باعث محدود شدن كار هنری‌ام نشد… و اتفاقاً باعث شد كه من كارم را با احساس بیشتری ادامه دهم. ماجراهای لوك شاید از بهترین داستان‌های منتشر شده در مجله اِسپیرو باشد.

    تیراژ بالای این نشریه دلیل موفقیت این سری از داستان‌ها بود. ‌من خوشحالم كه توانستم همچو اثری را به دوستداران كمیك استریپ هدیه دهم.» +++ سرانجام موریس دوبوور در سن هفتاد و هفت سالگی در ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۱ درگذشت. هواداران كمیك استریپ و قصه‌های دنباله‌دار هرگز نام او را به فراموشی نخواهند سپرد.
    پیلبان انیمیشن

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •