تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 15 از 15

نام تاپيک: << چطور برنامه نويس شديد >>

  1. #11
    آخر فروم باز NoneForce's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    Sector0@
    پست ها
    1,603

    پيش فرض

    منظوری نداشتم ولی خودتون میدونید با این اینترنت گرون کی وقت میزاره واسه این کار.البته میشه قبلا یه جای نوشت و کپی پیست کرد
    سلام
    لطفا" كمي رعايت كنيد، از 10 تا پست اين تاپيك 2 تا پست مربوط به شما ميشه كه ربط خاصي به موضوع نداره، اگر قصد نوشتن مطلب خاصي را نداريد از دادن پستهاي اضافي خودداري كنيد.

  2. #12
    پروفشنال romixery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ميون موجودات عجيب غريب(آدما)
    پست ها
    673

    پيش فرض

    خوب مثل اينكه نوبت منه
    جالبه كه داستان منم تقريباً شبيه به بقية دوستانه.
    تا جايي كه يادمه توي بچگي هنوز 6 تا 7 سال بيشتر نداشتم كه مي شستم پشت كامپيوتر. يه صفحه سياه ميومد. مي نوشت <\:C و منتظره يه فرمان بود و من مي نوشتم NC و بعدش يه صفحه آبي باز ميشد (Norton Commander). و بعد بازي ميوردم. Wolf. تا اين وقت كامپيوتر براي من بيشتر جنبه سرگرمي داشت.
    من كامپيوتر رو به طور جدي و كاربردي از اول راهنمايي شروع كردم. شايد براتون جالب باشه كه با بازي Needforspeed 1 عاشق كامپيوتر شدم. يه چند وقتي فقط بازي مي كردم. تا اينكه يه جاي ديدم كه دارن Flash كار مي كنن. خيلي خوشم اومد چون كه فكر مي كردم اگه اين برنامه رو ياد بگيرم هم مي تونم بازي بسازم و هم انيميشن براي فيلم ساختن. خلاصه تقريباً 10 تا 11 سالم بود كه Flash رو شروع كردم. دو سال Flash كار كردم. بعد مثل آقا فرهاد يه Autorun ديدم كه خيلي ازش خوشم اومد. تحقيق كردم، ديدم كه با Maltimedia Builder نوشتنش. خلاصه اول دبيرستان بودم كه شروع كردم به كار كردن با Builder و الحق كه كاراي قشنگي رو ساختم كه وقتي خودم الان اونا رو ميبينم، تعجب مي كنم توي اون سن و سال من چجوري اينا رو مي ساختم. تقريباً همون وقت بود كه فتوشاپ رو البته بصورت حرفه اي شروع كردم (من از فتوشاب 3 كار كرده بودم) براي همين Autorun خوبي رو مي ساختم. و اما جرقه اصلي من براي برنامه نويسي توي همين سال اتفاق افتاد. يه كار خيلي قشنگ ديدم كه با Builder ساخته بودن. وقتي كه كدشو ديدم، ديدم همش اسكريپت نويسيه خيلي حرفه هستش. خيلي خوشم اومد. تصميم گرفتم كه برنامه نويس بشم. با Fortran شروع كردم تقريبا 1 سال و خوب هم ياد گرفته بودم. سال سوم كه QBasic اومد با اون شروع به كار كردم ولي ديدم كه خيلي خيلي سادس. تا اينكه ديدم يكي از دوستانم داره C مي خونه. از معماري و قدرت C خيلي خوشم اومد. پيش دانشگاهي بودم كه شروع كردم به كار كردن با C. آخ كه چه برنامه هايي نمي نوشتيم. از كاراي سه بعدي (اونم توي محيط داس) گرفته تا ويروس نويسي و خلاصه به هم ريختن كامپيوتر. تا اينكه وارد دانشگاه شدم:
    من نرم افزار مي خونم. ترم اول پاسكال ياد دادن. اولش خيلي برام مسخره بود. اگه شما هم قبلش C كار كرده بودين مي فهميدين كه من چي ميگم. يه ترم پاسكال رو خوندم. ترم بعد هم برنامه سازي پيشرفته C ياد دادن كه من ازش 5/19 گرفتم. «بابت اون نيم نمره هم استاد گفت كه: 20 ماله استاده پسرم. مي خواستم سرش بكنم چون خيلي مغرور بود». بر گرديم به پايان ترم اول. اينجا بود كه به خودم گفتم احمد، زشت تو نيس كه برنام نويسي براي ويندوز رو بلد نيستي؟ چون تازه پاسكال رو تموم كرده بودم و البته تعريف دلفي هم خيلي شنيده بودم، تصميم گرفتم برم دلفي بخونم. البته مي دونستم كه ++C و #C از دلفي قويترن ولي از اونجايي كه دلفي توي بانك اطلاعاتي حرف اول رو مي زنه و اكثر (قريب 95%) برنامه نويسي ها در ايران هم بر مي گرده به همين بانك اطلاعاتي تصميم گرفتم دلفي رو بخونم. (اكثر برنامه ها يا حسابدارين، يا انديكاتور يا ... از همين مزخرفا ديگه... هيچ كس تو ايران نيست كه بگه اگه مردي برو Photoshop بنويس كه هنر برنامه نويسيتو نشون بدي)
    يه كتاب جعفر نژاد گرفتم و شروع كردم به دلفي خوندن. يادمه اولين برنامه اي كه نوشتم،‌يه ماشين حساب بود.
    الان سال دوم دانشگاهم و دقيقاً‌ الان 1 ساله كه دارم دلفي كار مي كنم (الان سه شنبه- مورخ 24/10/1386 براي دوستاني كه بعداً‌ اين پست رو مي خونن). هنوز دو ماه از شروع دلفي خوندنم نگذشته بود كه يكي از دوستام براي يكي از دوستاش يه برنامه سفارش داد. يه بانك سي دي. طبق آموزشهاي كتاب رفتم جلو و براش نوشتم. چون من فتوشاپ كار مي كردم، به اينترفيس برنامم خيلي اهميت مي دادم. همين طور راحتي كاربر با برنامه. براي همين طرف خيلي خوشش اومد. بعد از اون بود كه ديگه اسمم حسابي بين بروبچ در رفت. بعد يه برنامه حسابداري نوشتم و بعدش هم يه برنامه جامع انديكاتور. خلاصه اينجوري بود كه عاشق دلفي شدم و خيلي هم به اين برنامه متعصب هستم. الان هم تقريباً يه ماهه كه تصميم گرفتم كه برم توي كار برنامه نويسي تحت شبكه و سايت سازي. Html و PHP رو شروع كردم كه اگه همين جوري برم جلو تا يه ماهه ديگه تمومش مي كنم. البته تصميم داردم XML هم كار كنم چون شبكه و اينترنت داره ميره طرف اون.
    بايد بگم شديداً هم از Visual Stadio بدم مياد چون اعتقاد دارم برنامه هايي كه مايكروسافت مي سازه، كار بر رو تنبل مي كنه. اين عمل رو مي تونين توي نسخه هاي مختلف ويندوز به وضوح مشاهده كنيد. مثلاً ويستا ديگه خيلي خيلي كارا رو راحت كرده. البته من به هيچ يك از زبانهاي برنامه نويسي توهين نمي كنم و اعتقادم اينكه قدرت #C واقعاً فوق العادس. تازه هر كدوم از دوستام كه ازم مي پرسن كدوم زبان رو برن بخونن من مي گم #C.
    در مورد منبع هم بايد بگم: 96% اينترنت و P30word.
    البته آدم هرچي بيشتر مي خونه مي فهمه كه هيچي بلد نيست.
    به هر حال زيادي حرف زدم. موفق باشين دوستان خوبم.
    Last edited by romixery; 15-01-2008 at 15:55.

  3. #13
    داره خودمونی میشه codemaster's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    90

    12 داستان من!

    سلام - امروز پنج شنبه 27/10/1386

    من از 6 -7 سالگی با کامپیوتر آشنا شدم. اون موقع پسر خالم مهندسی نرم افزار می خوند و تو خونشون یه
    IBM 286 داشتن که سیستم عاملش DOS بود ( <\:C ) من همیشه وقتی خونشون می رفتم تمام وقت تو
    اتاق در حال بازی بودم...
    Inidana Jones and the Last Crusade, Terminator 2 , North & South , Wolf3D و ...
    بعد تو همون سالها بابام واسم یه Commodore 64 خریده بود که دوستان مستحضرند که هم میشد بازی کرد
    هم یه زبان بیسیک ساده V6 روش بود که میشد باهاش برنامه نویسی کرد و روی فلاپی یا نوار ذخیره کرد...
    و load کردن از روی نوار (Tape) جون آدم رو بالا آورده و جد آباد آدم رو جلوی چشمش می آورد .. خیلی کند بود
    و برای یه بازی باید 10-20 دقیقه معطل میشدی وقتی میامد تازه خراب بود و اجرا نمیشد ؛ تنظیم هد که بماند...
    بگذریم....
    من اول فقط با commodore بازی می کردم وقتی 8-9 سالم شد کنجکاو شدم ببینم که این بازی ها چطوری ساخته
    میشن، چون اون موقع اینترنت به این راحتی که الان هست در دسترس همه نبود و دانشگاهی ها داشتن و ارزون هم
    نبود و من هم PC نداشتم بنابر این من یه کتاب بیسیک خریدم و شروع به یاد گرفتن Basic V6 کردم ولی هر کاری
    می کردم بازی نمی تونستم بسازم ( خوب معلومه که تو اون سن بدون هیچ نرم افزار کمکی ) ولی برنامه نویسی
    کاربردی رو تا حدودی یاد گرفتم...
    تو سن 10-11 سالگی بابام بخاطر کارش یه Compaq 386 خرید و عملا" من برنامه نویسی رو با اون دستگاه
    با زبانهای GWBasic ، QBasic ، Turbo Pascal , Turbo C ادامه دادم البته با زبان C خیلی مشکل داشتم.
    چون فهمش برای یه بچه 10-11 ساله سخته و احتیاج به مطالعه و آموزش داره تازه خیلی مفاهیم رو هم
    نمی فهمیدم.
    اون موقع با Quick Basic اولین بازیم رو که خیلی ساده بود و اصلا" بهش نمیشد گفت بازی نوشتم که یک نقطه تو
    صفحه رو نشون می داد و باید گرا می گرفتی ( مختصاتی ) و با انواع بمب هایی که در اختیار داشتی اون نقطه
    رو می زدی اسمش رو گذاشته بودم "حمله هوایی" خیلی حیف شد تا همین 4 سال پیش داشتمش ولی گمش کردم...
    وقتیwindows 3.1 اومد و نصب کردم تازه مفهوم شیء گرایی رو فهمیدم و با اولین نسخه های VB کار می کردم
    و کارمخیلی سخت تر شده بود. بعد از اون دیگه Windows 95 ، بعد 98 ، ME و بالاخره XP اومد و من هم تا اون موقع که
    کار با دلفی رو خوب یاد گرفته بودم و فکر کنم 17-18 سالم بود شروع به Appication نویسی تو XP کردم؛ بعد از اون
    چون می خواستم رویایی رو که از کودکی داشتم تبدیل به واقعیت ( بازی سازی ) کنم رفتم سراغ
    برنامه نویسی گرافیک و DirectX که به ناچار Visual Studio کار می کنم هم C و هم Basic رو... و به یه جاهایی رسیدم
    البته سربازی وقتم رو تلف کرد و الان درس دانشگاه هم خیلی جلوی کارم رومیگیره با اینکه رشتم
    نرم افزاره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    الان 26 سالمه و هنوز بازیهای قدیمی سالهای 1989-90 رو بازی می کنم و از اونها لذت می برم. و برام تجدید
    خاطره میشه!!
    و خودم هم الان دارم روی DirectX و بسته های گرافیکی مشابه مطالعه می کنم...
    الان دیگه هم کتاب هست هم کتاب الکترنیکی و هم forum های رنگ وارنگ که آدم کارش زمین نمی مونه و نسبت
    به اون موقع خیلی بهتر شده. برنامه نویسی هم آسون شده دوستانی که سرگذشتی مثل من دارن خوب درک می کنن
    من چی میگم.
    با حرف دوستمون Romixery هم کاملا" موافقم : آدم هر چی بیشتر می خونه می فهمه که هیچی بلد نیست!!!!

    این هم از قصه من...ممنون
    Last edited by codemaster; 18-01-2008 at 10:14.

  4. #14
    پروفشنال Arash_XL7710i_207's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Shiraz
    پست ها
    762

    پيش فرض منم مینویسم ...

    در سن پایین مثل 8-7 سالگی اون موقع من همش کامپیوتر رو به چشم یه دستگاه گیم نگاه میکردم هر روز و هر روز بازیو بازی بازیهایی مثل NFS 1 , MotoRacer 2 , MDK , RoadRash هفته ای دو سه بار هم کامپیوترم میرفت گارانتی که یه روز مسئول گارانتی به بابام گفت پسرتون با کامپیوتر کشتی تمرین میکنه منم از اون موقع خیلی از حرف اون و بازی کردنای مکرر خودم بدم اومد البته بهتون بگم همون موقع هم بازیها رو برادرم اجرا میکرد منم که مثل راننده پشت رول مینشستم
    اول که ویندوز 95 بعد هم شد 98 یه مقداری یاد گرفته بودم که بازیهایی رو که رو دسکتاپ بود اجرا کنم بعضی وقتا هم تو ویندوز چرخ میزدم و خلاصه خراب کاری... برای یاد گیری یکی از دوستام کلاس کامیپوتر درجه 2 رو بمن معرفی کرد رفتم و مدرک درجه 2 کامپیوتر هم گرفتم و رسیدم به درجه 1 که برنامه نویسی basic داشت روزایی که برنامه نویسی داشتیم
    انار که مریض بودم بعد از یه مدتی زورکی کار کردن برام جالب شد که به کامپیوتر یه دستور میدی و یه چیز دیگه جوابت میده بیسیک رو کار کردم تا گوشم به برنامه نویسی های ویژوال افتاد اول visual basic رو یاد گرفتم تا اونجایی رفتم که تونستم یه برنامه کتابداری بسازم با توابع api هم خیلی کار کردم تا یه موقع چشمم به کتاب دلفی 3 توی خونه یکی از دوستام افتاد کتاب رو گرفتم یه مقدار رو عکسها نگاه کردم اصلا انگار که یه چیزی بهم گفت برو سراغ این رفتم خلاصه یه کتاب آموزشی گرفتم اولا دیدم که چیزی حالیم نمیشه نا امید شده بودم یکی از دوستان که خدا خیرش بده همیشه گفت برای یاد گیری دلفی اول از پاسکال شروع کن پاسکل هم کار کردم تا رسیدم به دلفی الان هم دلفی رو کار میکنم و هیچ وقت هم ازش غافل نمیشم از C/C++/Visual C++x هم یه چیزایی در حدیکه کاره خودم پیش ببرم میدونم حالا هم که میخوام برم دانشگاه و C رو بصورت حرفه ای یاد بگیرم.
    البته یه مسافرت دو سه ماهه به امارات هم منو از دلفی دور کردکه حتی بعضی از چیزای دلفی رو یادم رفت به همین خاطر یه laptop گرفتم

  5. #15
    حـــــرفـه ای F A R H A D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    1,383

    پيش فرض

    جهت اطلاع دوستان عزيزي كه به تازگي به جمع ما پيوستند آپ كردم...
    Last edited by F A R H A D; 05-11-2008 at 11:58.

صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •