تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 280 از 280 اولاول ... 180230270276277278279280
نمايش نتايج 2,791 به 2,800 از 2800

نام تاپيک: تاپیک اختصاصی پرسپولیس تهران | ارتش سرخ

  1. #2791
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    بازگشت معدنچی به پرسپولیس

    Last edited by Alinho; 17-07-2012 at 00:18.

  2. 5 کاربر از Alinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2792
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    ویدئو گل تاریخی معدنچی به شماره یک تیم ملی در دربی 61ام! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by Alinho; 17-07-2012 at 00:22.

  4. 4 کاربر از Alinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2793
    کاربر فعال انجمن مشکلات نصب و اجرای بازیها clau's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    محل سكونت
    rasht
    پست ها
    2,560

    پيش فرض

    معدنچي با پرسپوليس 3 ساله بست

    مهرزاد معدنچي مهاجم اسبق تيم فوتبال پرسپوليس تهران، عصر امروز (دوشنبه) با حضور در هيات فوتبال استان تهران با اين تيم قرارداد 3 ساله ثبت کرد و به تيم سابقش بازگشت.

    مهرزاد معدنچي که چندين روز است در تمرينات تيم فوتبال پرسپوليس شرکت مي کند، پس از انجام معاينات پزشکي و موافقت ''مانوئل ژوزه'' با مسوولان اين تيم به توافق رسيد و امروز (دوشنبه) با حضور در هيات فوتبال استان تهران، قراردادش را با اين تيم ثبت کرد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    • به گزارش سایت رسمی باشگاه پرسپولیس؛ محسن عاشوری که فصل گذشته به پرسیپولیس پیوسته بود با تائید مانوئل ژوزه همچنان در کادر فنی حضور خواهد داشت. او امروز (دوشنبه) همراه با نماینده باشگاه در هیات فوتبال استان تهران حاضر شد و قرارداد یکساله خود را به ثبت رساند
      همچنین سعید شیرینی به عنوان سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس قراردادش را با این باشگاه به ثبت رساند.

      منبع:سایت رسمی باشگاه پرسپولیس
    Last edited by clau; 16-07-2012 at 22:35.

  6. 3 کاربر از clau بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2794
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    جشن گل قاضی!

  8. 3 کاربر از Alinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2795
    پروفشنال ragbar12's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    منطقه جنگي
    پست ها
    502

    پيش فرض

    يك مصاحبه خوندم از يكي از بزرگان باشگاه پرسپوليس ناصر محمد خاني مهاجم نامبر وان دهه 60 پرسپوليس گفتم بزارم براتون يك يادي هم از اين ستاره كرده باشيم


    ناصر محمدخانی از روزهای خوش فوتبالش می‌گوید و از آن شب تلخ... سکوتی می‌کند و دوباره می‌گوید: از همان لحظه‌ اول گفتم کار خودش است؛ اعدامش کنید.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ناصر محمدخانی می‌گوید: محرمی و کریمی به خوبی از پیراهن شماره 8 مراقبت کرده‌اند.

    شاید تا 15 سال قبل همه او را غزال تیزپای فوتبال ایران می‌نامیدند. همین حالا هم وقتی حرف از یکی از بهترین‌های فوتبال‌مان می‌شود، بی‌شک یکی از ستاره‌ها نام اوست؛ تیزپای تکنیکی تیم‌ملی و پرسپولیس که حالا سال‌هاست به حاشیه رفته. صاعقه‌ای به زندگی‌اش خورد و زندگی‌اش به آتش کشیده شد.

    ناصر محمدخانی در این گفت‌وگو از روزهای خوش فوتبالش می‌گوید و از آن شب تلخ... سکوتی می‌کند و دوباره می‌گوید: از همان لحظه‌ اول گفتم کار خودش است؛ اعدامش کنید.


    *از بانک ملی شروع کنیم؟

    از بانک ملی یا اگر خواستید از قبلش راه‌آهن شروع کنید. سال اولی که رفتم، ابوطالب مربی ما بود و من هم چیزهای زیادی از ایشان یاد گرفتم.


    *حتماً مربی بعدی‌ات ناصر ابراهیمی بوده؟

    نه ناصرخان بعد از انقلاب آمدند، مربی که خیلی‌ها از جمله امیر قلعه‌نویی و... را در راه‌آهن تعلیم دادند.

    *چند تن از همبازیانت را در راه‌آهن برای ما معرفی کن.

    بهروز تابانی که چند سال مربی راه‌آهن بود، بهروز طاحونی بود و ...

    *قبول دارید تیم‌ملی ایران در سنگاپور بهترین تیم تاریخ تیم‌های ملی ایران بود؟

    بله، نه اینکه چون من بودم بگویم آن تیم بهترین تیم‌ملی بود اما هرجا که می‌رفتیم و حتی از مربیانی مثل کارلوس آلبرتو پریرا و... همه که آمار گرفتیم مربی کویت و عربستان همه‌شان می‌گفتند ایران قهرمان می شود. تو بازار هم خود سنگاپوری‌ها می‌گفتند ایران قهرمان می‌شود، منتها دو بازی در پنالتی باختیم. علیدوستی آسیب دید و بازی نکرد اصلاً آن تیم را چشم زدند. بعد ما دو بازی را دقیقه 89 باختیم. آن موقع دقیقه 91 و 92 در کار نبود. من بعد از تعویض دور زمین چرخیدم. به خدا گل را هم ندیدم بچه‌ها گرمکن را انداختند روی شانه‌هایم بعد یکهو دیدم تماشاگران بلند شدند و دست می‌زنند.

    *ما سر تعویض شما به ناصر ابراهیمی هم خرده گرفتیم؟

    بعد از آن مسابقات توقفی در دوبی داشتیم. آقای حبیبی و آقای شرفی و... آنجا بودند، آنها هم پرسیدند، موضوع تعویض مرا پرسیدند. من هم گفتم چون آمپول به پایم زده بودم، کشاله‌ام در بازی عربستان کشیده شده بود و چون خواستم به پایم فشار نیاید یکی دو دقیقه زودتر از زمین بیرون آمدم و ناصرخان هم فکر می‌کرد همه‌چیز تمام است هرچند که بعد آقای حبیبی گفت « آن بازی یک فینال بود و کاش شما بازی می‌کردی. تیم به فینال می‌رفت و بعد شما در فینال بازی نمی‌کردی، من هم گفتم به هرحال تعویضم نظر مربی بوده.»

    *بعد از آن هم چه کسانی پنالتی خراب کردند؟

    جعفر مختاری‌فر و بعد هم چند چهره بزرگ دیگر تیم پنالتی خراب کردند و ناباورانه قهرمان نشدیم.

    *خود شما هم در یک بازی زمانی که زانویتان را بسته بودید پنالتی خراب کردید. بازی مقابل کره‌جنوبی.

    بله در بازی‌های سئول بود که متأسفانه آن پنالتی را از دست دادم و خیلی هم ناراحت شدم.

    *بگذریم، بعد از راه‌آهن شما به بانک‌ملی رفتید؟

    بله، من از یک باشگاه سازنده به یک باشگاه دیگر رفتم. بانک ملی آن موقع تیم بسیار خوبی داشت و همیشه بین تیم‌های اول تا سوم بود. بانک، تیمی نبود که فقط بازیکن جذب کند و یک باشگاه سازنده به‌تمام معنی بود.

    *اگر قرار باشد بپرسیم باید از شما بپرسیم اما چرا الان باشگاهی به سازندگی بها نمی‌دهد؟

    الان همه شده‌اند نتیجه‌گرا و می‌دانند که اگر نتیجه نگیرند مدت زیادی ماندگار نخواهند بود، به همین دلیل همه دنبال نتیجه هستند.

    *مثلاً همین تیم راه‌آهن علی دایی نمی‌توانست در کنار تیم اصلی‌اش یک تیم سازنده دیگر را هم در کنار خود داشته باشد؟

    بله می‌توانند یک مربی خوب و کاربلد را بگذارند و از این تیم بازیکن خوب و مستعد را تحویل تیم بزرگ‌های راه‌آهن بدهند. قبلاً هم همین‌طور بود مثلاً زمانی که در راه‌آهن بودم و در تیم جوانان راه‌آهن بازی می‌کردم در تیم بزرگ‌های راه‌آهن هم در جام تخت‌جمشید بازی می‌کردم. البته آن موقع تیم امید به آن صورت نبود. نوجوانان و جوانان بود و بازیکن مستعد یک راست از تیم جوانان می‌رفت به تیم بزرگ‌ها.

    *دقیقاً چه سالی رفتی پرسپولیس؟

    دقیقاً سال 60. پاییز سال 60 بود که رفتم به پرسپولیس.

    *چه سالی برای اولین‌بار با پرسپولیس آقای گل شدید؟

    سال 62.


    *همان سالی که استقلال قهرمان شد؟

    بله من آن سال آقای گل شدم، سال بعد هم داشتم آقای گل می‌شدم که بازی‌ها خوابید و کنسل شد و من دیگر نتوانستم عنوان سال قبلم را تکرار کنم.

    *موضوع درگیری‌تان با یک پیرمرد در ورزشگاه شیرودی چه بود، بازی پرسپولیس و پاس که لغو شد و به جنجال کشیده شد؟

    نه، ازدحام جمعیت عجیب بود، تشک سوزاندند، چمن سوخته شد و دروازه‌ها هم از جا درآمدند! همان بازی هم باعث شد که بازی‌های بعدی ما به ورزشگاه آزادی انتقال داده شود و ما دیگر در شیرودی بازی نکردیم و پرسپولیس دیگر به شیرودی برنگشت و آنجا بازی نکرد.

    *آن روز می‌گفتند ناصر محمدخانی با یک پیرمرد دعوایش شده؟

    یادم نمی‌آید! شاید ما می‌خواستیم شلوغ نکنند، یکهو تظاهرات کردند، شعار دادند و... به‌خاطر همین گفتم باید با آنها صحبت کرد تا جو را متشنج نکنند. خیلی بد می‌شد.

    *چند دربی در آن سال‌ها داشتیم، دربی سال 61 که یک - یک شد که غلام فتح‌آبادی و بهتاش فریبا در آن گل زدند. در آن سال در پرسپولیس بودید؟

    بله، آن بازی را ما باید می‌بردیم. دو، سه گل را علی پروین خراب کرد. حجازی هم درون دروازه استقلال بود.

    *بعد هم چند سال دربی نبود و بعد هم دربی معروف سال 65 بود که پرسپولیس 3 بر صفر حریف را برد.

    ما 65 تا 69 به استقلال نباختیم حتی ما زمانی هم که رفتیم با یک تیم جوان در تیم پرسپولیس سال 68 هم با جوانانی مثل عابدیان استقلال را برد، باوجود اینکه استقلال هم آن سال‌ها خیلی تیم خوبی را در اختیار داشت.

    *سال 65 هم در آن دربی مخصوص شما ستاره زمین بودید از آن پنالتی که شما در ابتدای بازی گرفتید حرف بزنید.

    در آن بازی سعید مراغه‌چیان روی من خطای پنالتی مرتکب شد.

    *بعدچه شد، آن پنالتی را به شاهرخ بیانی دادید که پنالتی را بزند؟

    خب شاهرخ آن زمان به‌خاطر برخی حساسیت‌هایی که با برخی از استقلالی‌ها داشت از من خواست پنالتی را بزند من هم قبول کردم و پنالتی را به او دادم که بزند.

    *ناصر محمدخانی یکی از بازیکنانی بود که به اعتقاد خیلی‌ها می‌توانست یکی از اسطوره‌های پرسپولیس باشد، چطور شد محمدخانی در پرسپولیس تبدیل به یک اسطوره نشد؟

    احتمالاً دلیلش یک وقفه کوتاه بود که من به قطر رفتم و سه چهار سال نبودم، شاید یکی از دلایلش به این موضوع باز می‌گشت. دلایل دیگر هم آن موقع مثل الان نبود که مطبوعات و رسانه‌ها اینقدر مانور کنند روی بازیکن بعد مثلاً بازی‌ها مستقیم پخش نمی‌شد. ما بازی می‌کردیم فردا شب پخش می‌شد و... این‌قدر فوتبال و بازیکن اهمیت نداشتند. دهه زمان60 جنگ بود. کمتر به ورزش پرداخته می‌شد. الان شما نگاه کنید یک تیم باشگاهی وقتی مثلاً به ترکیه می‌رود چه پوشش تصویری و خبری به آن موضوع می‌پردازد. در زمان ما گاهی اوقات بازی رسمی تیم‌ملی هم پخش نمی‌شد.

    *چرا شما و پروین همیشه کاشته‌های پرسپولیس را می‌زدید؟

    برای اینکه من و علی آقا خوب کاشته می‌زدیم، ضمناً پرسپولیس زمان ما بهترین پرسپولیس تاریخ بود، پنج سال متوالی قهرمان شد. هم جام‌حذفی قهرمان می‌شدیم و هم لیگ. بازیکنان خیلی خوبی بودند و مثل الان خیلی به مادیات اهمیت نمی‌دادند.

    *پنالتی یا کاشته می‌شد، پروین به شما چه می‌گفت؟

    موقعی که من در کورس آقای گلی بودم علی‌آقا می‌گفت ناصر بزند. به هرحال ایشان هم کاپیتان بود و هم مربی و او تشخیص می‌داد که خودش و من بهتر کاشته می‌زنیم.

    *چند دوره آقای گل شدید؟

    من یک دوره در بانک ملی، یک دوره در پرسپولیس، یکی دو دوره در تیم‌ملی آقای گل شدم در جام‌ملت‌ها.

    *در قطر هم آقای گل شدی؟

    قطر نه، آنجا ما زحمت می‌کشیدیم و توپ‌ها را می‌دادیم به جوان‌ها، آنها آقای گل شوند. کیف کنند و گل بزنند!


    *نگفتی دقیقاً آن پنالتی در سال 65 را چرا به شاهرخ دادی. واقعاً ‌با آن پنالتی می‌خواستی روحیه استقلالی‌ها خراب شود یا موضوع دیگری در میان بود؟

    شاهرخ توپ را برداشت و گفت من می‌خواهم توپ را بزنم. علی‌آقا هم گفت شاهرخ روحیه‌اش خوبه، بگذار پنالتی را بزند. البته شاهرخ یک مقدار ناراحتی داشت با سعید مراغه‌چیان و چند بازیکن دیگر، به همین دلیل هم او پنالتی را زد .

    * دوست داشتی تو پنالتی را بزنی؟

    نه فرقی نمی‌کرد! آن موقع خیلی تو این مسائل نبودیم.

    *از آن فرار استثنایی‌ات در سال 65 بگو؟

    باور کنید همان سال هم می‌توانستم آقای گل شوم اما به هرحال فرشاد پیوس آقای گل شد، مثلاً من خودم 5 گله بودم و اگر آن پنالتی را گل می‌زدم و یکی دو فرصت عالی دیگر 8-7 گله می‌شدم اما در بازی با دارایی به فرشاد دو پاس گل دادم که فرشاد 6 گله شد.

    *در آن دربی معروف سال 65 یک گل زدی و دو گل ساختی‌ و با وجود دو گلی که شاهرخ زد، رسانه‌ها تو را ستاره دربی معرفی کردند.

    به هرحال شاهرخ را در موقعیت عالی دیدم و به او پاس دادم و او هم عالی گل زد. جریان پنالتی را هم که برایتان توضیح دادم.

    *مرحوم ناصر حجازی بعد از آن دیدار حرفی به شما نزد؟

    نه ایشان بعد از آن دیدار رفتند برای مربیگری و صحبتی در این خصوص نشد و من بعداً مصاحبه‌ای یا صحبتی از جانب ایشان نخواندم.

    *در مصاحبه‌های بعد از بازی پورحیدری سرمربی وقت استقلال واقعاً حرفی از آن بازی نزده بود؟

    چرا منصورخان گفته بود جعفر مختاری را برای مهار ناصر محمدخانی گذاشته بودیم و من هرجا می‌رفتم جعفر کنارم بود اما گفته بودند ایشان نتوانسته خیلی خوب مرا مهار کند!

    *شکل توپ‌گیری شما هم عجیب بود؟

    بله من معمولاً تا خط میانی عقب می‌آمدم. در آن بازی سال 65 هم توپ را از میانه میدان گرفتم و بعد هم با دریبلینگ خدا کمک کرد و گل زدم.

    *از آن فینال معروف بگویید چطور شد در دیدار با شاهین، علی پروین پشت آن کاشته ایستاد اما ضربه را شما زدید؟

    من به علی‌آقا گفتم خودم می‌زنم، علی‌آقا هم یواشکی گفت:‌ «باشه تو بزن».

    *بعد آن کاشته را زدی و پرسپولیس هم با همان گل تو قهرمان شد.

    بله خدا را شکر با آن ضربه قهرمان شدیم.

    *بهترین گل فوتبالی‌ات در پرسپولیس و تیم‌ملی کدام بود؟

    به شاهین، وحدت و خیلی‌ از تیم‌های دیگر با ضربه کاشته گل زدم. دقیقاً یادم نیست چون بیشتر مربوط به دهه 60 و 30 سال پیش است اما فکر می‌کنم کاشته‌ام به شاهین که باعث قهرمانی پرسپولیس شد و کاشته‌ام به چین در جام‌‌ملت‌ها که بهترین ضربه کاشته‌ام در تیم‌ملی بود؛ دیداری که حساسیت زیادی داشت.

    گل به شاهین را بیشتر دوست داری یا گلی که در بازی 3 بر صفر به استقلال زدی؟

    به هرحال گل به شاهین گل قهرمان بود و گلی که به استقلال زدم حیثیتی بود و برای هواداران‌مان خیلی اهمیت داشت.

    *در آن سال‌ها هیچ‌وقت از استقلال پیشنهاد نداشتی؟

    سال‌های قبلترش در سال 66 که آقای گل شدم، شاهینی‌ها با من حرف زده بودند، می‌خواستم بروم شاهین که گفتم با علی‌آقا صحبت کنم که اگر ایشان اجازه دادند به شاهین بروم.

    *با استقلال؟

    نه با استقلال حرفی نزدم، آن‌ موقع این‌طوری نبود که وقتی کسی پیراهن قرمز را بپوشد برای رفتن به تیم رقیب با آن صحبت کنند.


    *اما چرا شاهرخ، غلام فتح‌آبادی یا هاشمی‌نسب از استقلال و پرسپولیس به تیم دیگر رفتند؟

    شاهرخ با استقلال در مقطعی مشکل داشت، غلام هم رفت اما تمام شد. مگر مهدی هاشمی‌نسب نبود که رفت اما چندان موفق نبود! چون تماشاچی‌ها تحت فشار قرار می‌دهند. مهدی یک‌سال از این تیم به تیم دیگری رفت اما بعد شهرستان رفت و به نوعی نابود شد! نیکبخت یا... هم همین‌طور...

    *اما نیکبخت در پرسپولیس بد ظاهر نشد؟

    نیکبخت می‌توانست ده سال عالی بازی کند اما چه شد؟

    *چرا در پرسپولیس تمامی مهره‌های بزرگ زیر سایه علی پروین بودند؟

    به هرحال پروین کاپیتان و مربی ما بود و به‌خاطر احترام و کسوت ایشان همه ما به ایشان احترام می‌گذاشتیم.

    *پروین آن زمان لقب سلطان را داشت الان هم سلطان است؟

    بله لقب که عوض نمی‌شود، لقب علی پروین هم سلطان بود و تغییر نمی‌کند. لقب همیشه می‌ماند.

    *محبوبیت شما در آن سال‌ها به‌خاطر گل‌هایی بود که می‌زدید یا به‌خاطر مردمداری و سربه زیری خاصی که داشتید؟

    به‌خدا یک وقت‌هایی می‌شد نیم ساعت یا بیشتر از آن به‌ جوان‌ها امضا می‌دادم، همیشه هم به بقیه توصیه می‌کردم مردمدار باشند. در تیم‌های بزرگ باید مردمدار بود و در زمین هم فقط به فکر مردم بودم و به آینده و مادیات اصلاً فکر نمی‌کردم.

    *چرا به قطر رفتید؟

    زمانی به قطر رفتم که 26 یا 27 ساله بودم، بعد هم زمانی که من خواستم بروم پیش علی‌آقا رفتم و از ایشان اجازه گرفتم. علی‌آقا هم به من گفت ناصر اینجا از این خبرها نیست، برو سراغ زندگیت، برو دنبال آینده‌ات. خدا شاهده سر همان حرف آقای پروین من رفت ولی 4 سال بعد هم آمدم و دوباره برای پرسپولیس بازی کردم.

    *اما وقتی برگشتی آن ناصر محمدخانی همیشگی نبودی؟

    خب قبول دارم شیره ما را آنجا کشیدند اما هرچه بود برگشتم و بازهم بازی‌های خوبی برای پرسپولیس انجام دادم.

    *تیتری از شما یادمان نمی‌رود، شما گفته بودید وقتی که پدرم مرد 15 هزار تومان بدهی داشتم.

    در سال 62 بعد از فوت پدرم یک روز علی آقا به اتفاق یکی از دوستانش پیش من آمدند و 15 هزار تومان در جیب من گذاشتند و گفتند اگر کم داشتی بازهم به ما بگو، خب آن مشکل بزرگ من هم توسط علی‌آقا حل شد.

    *شما چرا 8 را می‌پوشیدی؟

    8 قسمت ما بود. 8 پرسپولیس را آقای کلانی می‌پوشید، یک روز هم بچه‌ام به من گفت بابا این آقای کلانی چقدر آدم باشخصیتیه.

    *منظور ما این بود که چه کسی به تو گفت شماره 8 را بپوشی؟

    به هرحال همیشه شماره 8 تن بهترین‌های پرسپولیس بوده. یک زمانی آقای محرمی خوب از این شماره مراقبت کرد، الان هم علی کریمی.

    *اگر بخواهی یک تیم پرسپولیس را بچینی چه اسم‌هایی را در آن می‌نویسی؟ لطفاً بنویس تا خوانندگان آن را ببینند.

    کار سختی است اما این کار را می‌کنم. برایتان می‌خوانم. عابدزاده، پنجعلی، مرتضی فنونی‌زاده، مهدوی‌کیا، محرمی، باقری، کریمی، پروین، درخشان، پیوس و علی دایی، 11 بازیکن برگزیده من هستند.

    *بالاترین پولی که شما در فوتبال ایران گرفتید چقدر بود؟

    فکر کنم زیر یک میلیون بود!

    *دهه شصت در زمان اوج‌تان چقدر می‌گرفتید؟

    قرارداد ما یک تعهدنامه بود که می‌نوشتیم و به علی‌آقا می‌دادیم و بحث رقم مطرح نبود. مبلغ نمی‌نوشتیم چون پول نبود، مثل الان نبود که اسپانسر باشد، تبلیغات هم نبود. یک‌بار من با یک گالری همکاری ناخواسته‌ای داشتم، می‌خواستند از تیم‌ملی مرا سه سال محروم کنند. من هم گفتم روحم از این موضوع خبر نداشته. از درآمد بازی‌ها پول بود و از این پول که به علی‌آقا می‌دادند و ایشان هم به نسبت بازیکنان، بین بچه‌ها پول‌ها را در پاکت می‌گذاشت و بین همه پخش می‌کرد.

    *الان اگر ناصر محمدخانی بازی می‌کرد باتوجه به ارقام فعلی باید چقدر پول می‌گرفت؟

    تعارف ندارم وقتی بازیکن فعلی می‌گوید یک میلیارد، من می‌گویم 5 میلیارد. بازیکنی که تازه به فوتبال آمده و می‌گوید 2 میلیارد می‌خواهم، بازیکنی که هنوز 5 تا بازی ملی نکرده می‌گوید 2 میلیارد، خب من چه بگویم؟


    *علی پروین چقدر می‌ارزد و الان برای بازی‌اش چقدر باید بگیرد؟

    بالای 10 میلیارد!

    *واقعاً؟!

    بله علی‌آقا حق بازیگری، مربیگری و کاپیتانی داشت و مسلماً باید پول زیادی می‌گرفت!

    *قطر چقدر پول گرفتید؟

    قطر خوب بود. زندگی ما را متحول کرد. من در تیم نادی‌القطر 4 فصل بازی کردم و با حمید درخشان با هم بودیم.

    *اولین سال در قطر چقدر گرفتید؟

    سال اول، فکر می‌کنم 12-10 میلیون گرفتم. آن موقع در ایران پول خیلی کمی به ما می‌دادند.

    *یعنی وقتی آمدید دیگر آن بچه شهر ری نبودید؟

    نه، آمدم در بالای شهر خانه خریدم، مغازه خریدم و یک دفتر با آقای درخشان گرفتیم و اگر اینجا بودیم پولی گیرمان نمی‌آمد. همدوره‌های من واقعاً به سختی زندگی می‌کنند، بیزنس بودند، کار کردند، پول درآوردند اما بیشتر همدوره‌های من سخت زندگی می‌کنند. متأسفانه همدوره‌های من مستأجرند، با تاکسی کار می‌کنند، یک‌سری از آنها نمی‌توانند راه بروند و واقعاً مشکل دارند و باید یک حقوقی برای آنها تعیین کنند.

    *افسوس نمی‌خوری که 20 سال دیرتر به فوتبال ایران نیامدی؟

    چرا ناصر ابراهیمی هم همیشه به من می‌گوید باید 20سال دیرتر می‌آمدی اما به هرحال همین که تن سالم دارم خدا را شکر می‌کنم ولی به هرحال فکر می‌کنم با آن استعداد اگر 20 سال دیرتر می‌آمدم شرایط بسیار بهتری داشتم.

    *خطرناک‌ترین چهره استقلال در زمان بازیگری شما چه بازیکنی بود؟

    ناصر حجازی درون دروازه مؤثر بود و شاهرخ هم واقعاً تأثیرگذار و مؤثر بود، البته استقلال چهره‌های دیگری هم داشت.

    *سالی بود که شما بگویید کاش فلان بازیکن هم در پرسپولیس بود؟

    چرا، مثلاً دوست داشتم علیدوستی در تیم ما بود یا مثلاً مجید نامجومطلق. البته مجید اول به پرسپولیس آمد اما ما مفت او را از دست دادیم.

    *آمد پرسپولیس اما چرا رفت استقلال؟

    به او پیشنهاد موتور دادند و پول، بعد هم مشکلاتی پیش آمد که نشد و او هم خیلی ناراحت شد و رفت اما مجید حیف شد، واقعاً بازیکن خوبی بود.

    *پروین جمله معروفی داشت که می‌گفت هرکسی به پرسپولیس می‌آید باید پولی هم بدهد؟

    بله پروین به رضا شاهرودی گفته بود و حتی خود رضا هم در مصاحبه‌اش این مسئله را گفته بود. متأسفانه به قول ما و به قول عباس کارگر ما نسل سوخته فوتبالیم.

    *از خودت بگو، اولین باری که قرار شد به پرسپولیس بیایی و با پروین صحبت کردی؟

    سال 60 و سالی که در بانک ملی آقای گل شدم می‌خواستم بروم پرسپولیس اما رویین‌دل سرمربی ما و بقیه بانکی‌ها در اوایل سال 60 برای من مهمانی گرفتند تا من مجدداً در بانک ملی بمانم. من هم ماندم تا آقای گل شوم و با آقای گلی به پرسپولیس بیایم.


    *و بالاخره در آخر سال 60 به پرسپولیس آمدی.

    چهار، پنج تن از دوستان علی‌آقا که آدم‌های خوبی هم بودند با من حرف زدند، من هم پرسپولیس را دوست داشتم و از بچگی عاشق پرسپولیس بودم به همین دلیل به پرسپولیس رفتم.

    *همان سال پیشنهاد بهتری از تیم‌های دیگر داشتی؟

    بله، شاهین آن سال پول خوبی به من می‌داد اما من به پرسپولیس رفتم.

    *کریم انصاری‌فرد هم با آقای گلی به پرسپولیس آمد فکر می‌کنید موفق می‌شود؟

    در پرسپولیس، کریم باید دوبرابر تیم‌های قبلی‌اش توان بگذارد چون تیم‌ها تدافعی بازی می‌کنند، سرسختانه کار می‌کنند و ... چون تیم‌ها مقابل پرسپولیس محکم بازی می‌کنند و به قولی سرشان را جلوی توپ می‌گذارند.

    *اگر شما جای مدیرعامل پرسپولیس بودید چه پول و بودجه‌ای برای بازیکنان فعلی در نظر می‌گرفتی؟

    باتوجه به تورم و زندگی در دوره فعلی به بازیکنان با اصول خاصی پول می‌دادم. سال‌های قبل بازیکنانی بدون مطالعه کافی آوردیم و بعد هم آنها را در معرض فروش قرار دادیم. پول باید به بازیکنان اصولی داد، نه اینکه پول براساس معرفی فلان دلال و فلان شخص به بازیکن بدهیم. نمی‌خواهم نامی از برخی بازیکنان ببرم اما قبلاً چندتا از بازیکنان را در یک چرخ گوشت می‌ریختی یک بازیکن از آنها بیرون نمی‌آمد و در واقع پیراهن پرسپولیس برای برخی واقعاً گشاد بود که متأسفانه آن را برتن کردند، من پیراهن شماره 8 را برتن کردم و 8-7 سال این پیراهن را به کسی ندادم اما واقعاً الان نمی‌دانم چه بگویم بازیکن به‌راحتی می‌آید و می‌رود و بازیکن دیگری به راحتی پیراهن با ارزش پرسپولیس را تن خود می‌کند.

    *بودن ملی‌پوش هم در ترکیب پرسپولیس خیلی تأثیر داشته؟

    بله چند سالی بود که پرسپولیس به آن صورت جز در مقاطعی خاص ملی‌پوش آنچنانی نداشت، هرچند که امسال خوشبختانه پرسپولیس بازیکنان ملی‌پوش خوبی جذب کرده است و این خیلی برای قدرت تیم از نگاه من مهم و تأثیرگذار است.

    *شما در مقطعی به عنوان مربی چهارم به پرسپولیس آمدید و خیلی‌ها معتقدند در مربیگری سوختید؟

    به هرحال بعد از پروین و ناصر ابراهیمی من مربی سوم بودم و به لحاظ کسوت و بسیاری از مسائل دیگر نمی‌توانستم مربی اول شوم.

    *چه بازیکنی از پرسپولیس خصوصیات شما را داشت؟

    مهدی مهدوی‌کیا بازیکنی بود که عالی و سریع حرکت می‌کرد، خوب سانتر می‌کرد اما او را هم پله‌ به پله عقب آوردند اما خب خیلی‌ها می‌گفتند شبیه‌ترین بازیکن به من در پرسپولیس مهدی مهدوی‌کیاست.

    *بازی‌های فصل گذشته پرسپولیس را نگاه می‌کردی؟

    باور کنید بچه‌های من بیشتر از من حرص می‌خوردند، اصلاً بعضی وقت‌ها گریه می‌کردند.

    *الان دو پسرتان چند ساله‌اند و چه‌کار می‌کنند؟

    پسر بزرگم علی 21 ساله است و در تیم الاهلی قطر بازی می‌کند، پست او هم هافبک تهاجمی و مهاجم است و پسر دومم هم عرفان است و در تیم جوانان الاهلی بازی می‌کرد و دوست دارد در یکی از تیم‌های جوانان ایرانی بازی کند.

    *آنها که مثل ناصر محمدخانی نمی‌شوند؟

    به هرحال آنها خودشان باید بخواهند.

    *فرزندانت بعد از مرگ همسرت خیلی ضربه خوردند.

    آن اوایل بله، اما بعد از گذشته 10 سال تقریباً فراموش کرده‌اند و الان وقتی دوباره حرف می‌شود، پسران من می‌گویند از آن مسئله دیگر حرف نزن.

    *پرونده شهلا جاهد هم بسته شد در حالی که تا روز آخر هم می‌گفت من همسر ناصر را نکشتم؟

    بله قتل، کار خود شهلا بود، من همه این حرف‌ها را به قاضی گفتم که ایشان کلید زده و به منزل راه پیدا کرده بعداً هم خودش به همه این موارد اعتراف کرده بود، واقعاً نمی‌دانم چرا این کار را کرد، شاید خانه و زندگی ما را دیده بود، علاقه‌اش بود، طمعش بود، واقعاً نمی‌دانم علتش چه بود و چرا او این کار را کرد.

    *به‌نظر برخی تصمیماتت احساسی بود؟

    نه من هیچ وقت احساسی تصمیم نگرفتم.

    *الان چه‌کار می‌کنید؟

    یک مجموعه ورزشی هست که مسئولیتش را به من سپردند و یک مغازه است که در آن مشغولم و خدا را شکر فعلاً کنار دو فرزند پسرم زندگی می‌کنم.
    Last edited by ragbar12; 17-07-2012 at 15:14.

  10. 9 کاربر از ragbar12 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #2796
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    6

    پيش فرض

    امسال پرسپولیس میترکونه !

    مخصوصا با این دو تا دفاع توپش بنگر و حسینی

    راستی بچه ها علی کریمی چی شد؟

  12. #2797
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرجع خبری پرسپولیس: شهاب گردان مهمان ما بود؛ چند روز بعد از گل‌هایی که در بازی‌های دوستانه خورد و تحت فشار طرفداران و روزنامه‌ها قرار گرفت. شهاب خیلی منطقی در این‌باره حرف زد. او جوری با انتقادها برخورد کرد که گویا سال‌ها در پرسپولیس بازی کرده. گردان که می‌دانست فشار زیادی روی او خواهد بود، لبخندزنان گفت: «من مطمئنم امسال مشکلی پیش نخواهد آمد.» این شما و این هم گفت و گوی صریح با شهاب گردان، گلر اول پرسپولیس در فصل آینده:
      محتوای مخفی: متن کامل مصاحبه 

    *مانوئل ژوزه سرمربی پرسپولیس شده. طرفداران از او شناخت زیادی ندارند. تو به عنوان کسی‌ که با او مدت کوتاهی کار کرده‌ای، چه برداشتی از ویژگی‌هایش داری. چیزی هست که در تمرینات روی آن اصرار زیادی داشته باشد؟
    کلاً طرز تفکرش طوری است که به قهرمانی فکر می‌کند. تیم‌های او معمولاً شخصیت قهرمانی داشته‌اند. به هر حال پرسپولیس هم هر سال، برای قهرمانی بسته می‌شود. طرفداران همیشه چنین توقعی دارند، حتی اگر تیم خوبی بسته نشود. به نظر من انتخاب ژوزه واقعاً بجا بود چون تیم هدفی جز قهرمانی ندارد و او معمولاً جام گرفته. قطعاً او این روحیه را به تیم هم تزریق خواهد کرد. در مدتی که با ژوزه تمرین کرده‌ایم، متوجه شدیم که دوست دارد مالکیت توپ با ما باشد و آن را به حریف ندهیم.
    *یعنی مثل بارسلونا.
    در الاهلی مصر او این سیستم را پیاده کرد و به تیمش می‌گفتند بارسلونای آفریقا.
    *قرار است پرسپولیس هم بارسلونای آسیا شود؟
    بله، ما هم می‌خواهیم بارسلونای آسیا باشیم.
    *روز اولی که او به تمرین پرسپولیس آمد، همه با آدمی مواجه شدند که کتش را روی دوشش انداخته بود. ما تیتر سوپر سلطان را برایش انتخاب کردیم. شما روز اول چه فکری درباره‌اش می‌کردید؟
    به نظر می‌آمد بداخلاق است ولی ما بعداً به این نتیجه رسیدیم، جدی است. به موقع می‌خندد و حتی با همه ما شوخی می‌کند. کارش را بلد است. مهربانتر از چیزی که فکر می‌کنید، هست. مثلاً در بازی صبا که من دو گل خوردم او پیش من آمد و شیرین‌ترین حرف‌هایی را که به تا به حال شنیده بودم، به من گفت.
    *چه گفت؟
    با یک حالتی آمد سمت من. تنها هم سمت من آمد. انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشد. گفت به این چیزها فکر نکنم، این بازی مثل یک تمرین بود. گفت تو در ماه گذشته، تنها دویده‌ای و کسی نبوده که با تو کار کند. در فوتبال هم از این اتفاق‌ها می‌افتد. گل اول را بد خوردی ولی هر گلری هم جای تو بود ممکن بود آن گل را بخورد. این موضوع هم عادی است. از فردا مربی‌ات می‌آید و کار اصلی‌ات با تیم شروع می‌شود.
    *که مربی مصری هم آمد...
    بله. البته من یک روز با او تمرین کردم و بعد با آلومینیوم بازی کردیم. او 8 سال با ژوزه کار کرده و در مصر برای خودش آدم خیلی معروفی است و کارنامه موفقی دارد.
    *ژوزه در تمرینات جدی است؟

    وحشتناک!
    *پس با مربیان ایرانی خیلی فرق دارد.
    بله، خیلی جدی‌تر است.
    *در مقایسه با کی روش چطور؟
    خب هر دو پرتغالی هستند. کروش واقعاً مربی خوبی است.
    *انگار با ژوزه زیاد خوب نیست، درست است؟
    اینطور می‌گویند.
    *حالا قیاس تو از تمرینات این دو چیست؟
    خب مدت زیادی نیست که با ژوزه کار می‌کنیم ولی با کروش چرا. چندین اردو با او رفته‌ام و تنها یک اردو کنار تیم نبودم. ولی ژوزه تازه آمده و واقعاً درست نیست بخواهم درباره کارش حرف بزنم. حرف زیادی درباره او ندارم و باید به این مربی فرصت داد.
    *البته از هرکدام که تعریف کنی، در تیم دیگر نیمکت‌نشین می‌شوی!
    (خنده) فعلاً در تیم ملی که گلر اول نیستم و روی نیمکت می‌نشینم.
    *در بازی‌های دوستانه پرسپولیس از تو انتقاد زیادی شد. روزنامه‌ها چیزهایی درباره‌ات نوشتند. اولاً بازی دوستانه به نظر تو اینقدر اهمیت دارد؟
    حقیقتاً در شرایط خوبی بازی دوستانه انجام ندادیم. اولین بازی که در بدترین موقع بود. من دو گل خوردم که به نظرم خودم روی گل‌ها خیلی مقصر نبودم اما نمی‌خواهم بگویم بازی درخشانی بود ولی در کل، من اینقدرها تقصیر نداشتم. وسط وزنه‌زدن بودیم که مسئولان گفتند باید با صبا بازی کنیم. آن‌هم چه تیمی؛ صبا. خیلی دونده هستند. حالا بحث زیادی درباره این مسابقه نیست. بعد بازی آلومینیوم از راه رسیدکه به نظر خودم در نیمه اول خوب بودم. دو سه تا توپ گرفتم اما سر یک توپ ساده، سهل‌انگاری کردم و گل بدی خوردم. نمی‌گویم که ناراحت نشدم ولی به نظرم در بازی دوستانه نباید درباره یک نفر قضاوت کرد و تحلیل. اما آدم واقع‌بینی هستم و شک ندارم اگر اشتباه من نبود، آن بازی را قطعاً نمی‌باختیم. ما موقعیت‌های زیادی داشتیم که متأسفانه گل نشد و روی دو توپ ساده، دروازه‌مان باز شد.
    *باید به طرفداران به‌خاطر حساسیت روی تو، حق داد. به خاطر اتفاقات سال گذشته، طبیعی است آنها روی دروازه‌بان زوم کنند.
    خب، من به آنها حق می‌دهم و معتقدم، شرایط فصل گذشته هم بی‌تأثیر نیست. طرفداران نگران هستند که دوباره از دروازه ضربه نخورند. من هم بابت این نگرانی کاملاً به آنها حق می‌دهم. ولی من در کل خوشحال شدم که این اتفاق‌ها افتاد. تا آن روز نمی‌دانستم طرفداران چه روحیه‌ای دارند. یعنی دیدم طرفداران با علم به این مسائل که بازی دوستانه است، در حالی‌که من مربی‌ام تازه آمده و خودم در بدنسازی هستم، روی دروازه‌بان حساس هستند. به هر حال آنها هر روز سر تمرین می‌آیند و از شرایط من خبر داشتند و می‌دانستند زیاد کار نکرده‌ام. می‌خواهم به طرفداران بگویم اشتباه به هرحال پیش می‌آید. من دیدم که هوادارها ناراحت بودند ولی چیز خاصی از کسی نشنیدم. به نظرم اتفاق خوبی افتاد تا بفهمم در چه تیم بزرگی هستم. جو باشگاه به طور کامل دستم آمده. خدا را شکر می‌کنم که آن اتفاق‌ها در یک بازی بی‌اهمیت افتاد که از نظر جدولی به تیم ضربه نزد.
    *فکر نمی‌کنی اگر این اتفاق‌ها در بازی رسمی بیفتد، علیه تو شعار بدهند؟ قطعاً از این موضوع با خبر هستی...
    فکر نمی‌کنم حرف رکیکی بخواهند به من بزنند. آدم نباید اشتباه کند، مخصوصاً اشتباهی که به تیم ضربه بزند. اگر گل بد بخوری، تیم کلاً افت می‌کند و سخت می‌تواند خودش را جمع کند ولی در طول یک فصل ممکن است آدم 7، 8 تا بازی خوب بکند و یک بازی هم با اشتباهش همراه شود. من شک ندارم طرفداران منطقی به این موضوع نگاه می‌کنند. نمی‌خواهم بگویم که صبرشان را بیشتر کنند ولی امیدوارم اینقدر موفق باشیم که بتوانیم جواب بردباری‌شان را بدهیم.
    *تو جوری حرف زدی که متوجه شدیم تا اینجا از عملکرد خودت راضی نیستی. می‌توان گفت نبود رقیب جدی باعث این موضوع شده؟
    من این حرف را قبول ندارم. شاید برای یک‌سری‌ها این موضوع صدق کند اما... *به هر حال تو فعلاً رقیب جدی نداری...
    ولی پیش نمی‌آید که من بخواهم در جایی بازی کنم و جدی نباشیم. من همیشه جدی هستم مخصوصاً الان که در تیمی مثل پرسپولیس بازی می‌کنم. من تازه به این تیم آمده‌ام و طبیعی است بخواهم خودم را نشان بدهم، پس شک نکنید جدی کار می‌کنم. مردم از من انتظار دارند و همین مسئله برای من از نظر انگیزشی کافی است. باشگاه پرسپولیس جایی نیست که آدم بی‌انگیزه باشد. هرگز فکر نکنید اگر من رقیبی ندارم، کار را شل می‌گیرم. این موضوع درمورد من صدق نمی‌کند.
    *الان قرار است یک گلر برزیلی بیاید ولی انگار سنش بالاست.
    خب تا الان من و داستانی که گلر تیم امید است در تمرینات بودیم. باشگاه باید یک گلر دیگر می‌گرفت. پرسپولیس آزاد بود که هر گلری دوست دارد جذب کند.
    *بعضی از روزنامه نوشتند که یکی از شرط‌های شهاب گردان این بود که آودوکیچ نباشد و اگر باشد، گلر دوم تیم شود. این شایعات تا چه حد درست است؟

    به نظر من اصلاً ربطی ندارد. اگر هم من این حرف‌ها را زده باشم، شک نکنید هیچ‌وقت به گوش کسی نمی‌رسد. قرار بود آودوکیچ در تیم بماند. او و باشگاه صحبت کردند ولی انگار به توافق نرسیدند.
    *ظاهراً قیمت او بالا بود.
    آودوکیچ گلر خوبی بود ولی فکر کنم همین باشد که شما می‌گویید اما قسم می‌خورم که من هرگز شرطی اینچنینی برای پرسپولیس نگذاشتم. اسم پرسپولیس بسیار بزرگتر از این حرف‌هاست که منِ شهاب گردان بخواهم برایش شرط بگذارم. من بارها گفته‌ام و الان هم می‌گویم دست باشگاه باز است که هرکسی را دوست دارد برای دروازه بیاورد. من حتی روزی‌ که قرارداد بستم این را گفتم. باشگاه هزینه کرده، بازیکنان خوبی گرفته و حق دارد گلر خوب هم بیاورد.
    *در ایران تجربه نشان داده دو گلر بزرگ در تیم‌های ایرانی با هم کنار نمی‌آید.
    اصلاً شما در تمام دنیا دقت کنید، معمولاً چنین چیزی را نمی‌بینید.
    *گلرها آدم‌های خاصی هستند که نمی‌توانند با هم بسازند؟
    همه چیز بستگی به شخصیت خود آدم دارد ولی تجربه نشان می‌دهد که همه تیم‌های بزرگ هم دو گلر بزرگ ندارند. مثلاً شما گلر ذخیره رئال مادرید را نمی‌شناسید، درست است؟ من خودم در ذوب‌آهن سه سالی تنها بودم و خدا را شکر که مسئولان هم از عملکرد من خیلی راضی بودند. این مسئله که می‌گویم جدا از بحث خودم و پرسپولیس است؛ با تجربه‌ای که من در این سال‌ها به‌دست آورده‌ام به نظرم بهتر است هر گلری جایگاه خودش را در تیم بداند؛ یکی گلر اول باشد و دیگری گلر دوم، در اینصورت گلر اول سعی می‌کند هیمشه بالا باشد و گلر دوم نیز خودش را به او برساند. در این حالت کار مربی نیز بسیار راحت خواهد بود.
    *اگر گلرها همسطح باشند، چطور؟
    من بعید می‌دانم بتوانند پیشرفت زیادی کنند. وقتی گلرها همسطح هم باشند، چیز زیادی از هم نمی‌توانند یاد بگیرند. در کل دنیا این قاعده وجود دارد. وقتی هرکسی جایگاه خود را بداند، راندمان گلرها هم بالاتر می‌رود و حاشیه‌ای هم برای تیم درست نمی‌شود.
    *پس تو ترجیح می‌دهی گلر برزیلی که به پرسپولیس می‌آید، سطحش پائین‌تر از تو باشد؟
    من آدم رو راستی هستم و دوست ندارم به شما دروغ بگویم. خیلی صادقانه می‌گویم، دوست دارم گلر اول پرسپولیس باشم. چون آمده‌ام که جایگاهم را در تیم ملی بهتر کنم ولی امیدوارم گلر برزیلی هم گلر خوبی باشد. شنیده‌ام در باشگاه‌های بزرگ برزیل بازی کرده است.
    *به مسئولان نگفتی که حتماً باید گلر اول باشی؟
    انصافاً نه.
    *البته وقتی گلرهای غیرملی‌‌پوش هم از این ادعاها می‌کنند، طبیعی است تو که در تیم ملی هستی، چنین حرفی بزنی.
    من فقط در صحبت‌هایی که با مسئولان داشتم متوجه شدم که آنها من را به عنوان گلر شماره یک گرفته‌اند. شماره یک را هم به من داده‌اند ولی خودم می‌دانم که نباید زبانی شماره یک باشم، بلکه باید در عمل نشان بدهم که این پیراهن برازنده‌ام است. در گذشته گلرهای بزرگی در پرسپولیس بوده‌اند که به همه آنها احترام می‌گذارم و امیدوارم بتوانم درون دروازه اینقدر موفق باشم که طرفداران ناراحت نشوند. در واقع همه چیز بستگی به شخص خود من دارد.
    *چه زمانی می‌توانیم شهاب گردان را در پرسپولیس آماده ببینیم؟
    من خوب بدنسازی کرده‌ام. کار با توپم مانده. تقریباً 4جلسه با مربی جدیدم کار با توپ هم کرده‌ام. متأسفانه مربی دروازه‌بان‌های ما کمی دیر آمد. کمی به زمان نیاز دارم که آماده شوم. امیدوارم تا پیش از بازی اول، بتوانم نظر مربیان را جلب کنم.
    *در پرسپولیس روی بازیکنان فشار زیادی وجود دارد. گلرهای فصل گذشته موفق نبودند. الان خودت را از نظر روحی و روانی برای این فشارها آماده کرده‌ای؟
    من کاری به این ندارم که سال گذشته چطور بود و هواداران چه انتظاری دارند، من به کار خودم ایمان دارم و خودم را می‌شناسم. به پرسپولیس آمده‌ام خودم را ثابت کنم و مطمئن باشید در فصل جدید مشکلی پیش نخواهد آمد.
    *با میثاق معمارزاده و هوشیار هم حرف زده‌ای؟
    نه صحبت خاصی با آنها نکردم.
    *خوب می‌دانی که حضور در پرسپولیس ریسک دارد. میثاق سال گذشته ادعای پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشت ولی الان بدون تیم است. نمی‌ترسی که این سرنوشت در انتظار تو هم باشد؟
    واقعاً بی‌انصافی است که همه تقصیرها را به گردن گلرهای پرسپولیس بیندازیم. من هم از چیزی نمی‌ترسم. اگر دقت کرده باشید، پرسپولیس سال گذشته از ابتدای فصل مشکل داشت و تحت فشار بود. از همان بازی اول مقابل ملوان هو شدند و همین مسئله کار را سخت کرد.
    *شاید در اولین بازی شما در تهران هم در صورت نگرفتن نتیجه، آن اتفاق‌ها تکرار شود؛ البته شاید هم در آبادان مقابل نفت.
    طرفداران رقیب هر چیزی بگویند، ناراحتی ندارد. من خودم انتظاری از آنها ندارم. به هر حال وقتی تیم خودشان را تشویق می‌کنند، ممکن است کمی هم بخواهند تیم مقابل را اذیت کنند.
    *ممکن است علی دایی تشویق شود...
    خیلی مهم نیست. اگر هفته‌های اول نتیجه نگیریم و طرفداران هم شعار بدهند، آخر کار همان هواداران پشیمان می‌شوند!
    *چطور؟
    مثلاً سال گذشته که آن اتفاق‌ها افتاد، در نهایت هم طرفداران نتوانستند به خواسته‌های خود برسند ولی مطمئن باشید اگر هفته‌های اول امسال هم نتوانیم نتیجه بگیریم، در ادامه موفق خواهیم بود و کسانی که علیه‌مان شعار دادند، پشیمان می‌شوند.
    *تو فصل گذشته نشان دادی که تحمل نیمکت‌نشینی را نداری. آیا اگر در پرسپولیس هم نیمکت‌نشین شوی، اعتراض می‌کنی؟

    شما می‌توانید از کسی که به جای من در ذوب‌آهن بازی می‌کرد، سؤال کنید که آیا با او بد رفتاری کردم؟ من تا روز آخر هم با باقر هم‌‌اتاق بودم. من مشکلی نداشتم و تنها یک‌بار مصاحبه کردم، آن هم زمانی بود که از تیم ملی خط خوردم. یادم می‌آید بعد از بازی تراکتورسازی مصدومیت کوچکی داشتم که مربیان تیم ملی مدام درباره‌اش سؤال می‌کردند. آقای ابراهیم‌زاده هم گفته بود که مصدوم است. ولی من می‌توانستم بازی کنم. اگر یکی دو بازی بعد از آن دیدار در ترکیب بودم قطعاً به تیم ملی می‌رفتم ولی بیرون ماندم تا اردوی تیم را از دست بدهم، وگرنه هیچ وقت به نیمکت‌نشینی‌ام اعتراض نکردم... اتفاقاً به نظرم نیمکت‌نشینی‌ام ربطی به چیزهایی نداشت که فکر می‌کنید. ترجیح می‌دهم زیاد مسائل را بازگو نکنم.
    *امسال گلر اول و دوم تیم ملی در استقلال و پرسپولیس هستند. چکار می‌کنید؟ دربی هم که جذابتر می‌شود.
    دربی همیشه قشنگ بوده و این‌بار شک نکنید قشنگ‌تر می‌شود. هر گلری که در یکی از این دو تیم موفق باشد، شک نکنید که گلر اول تیم ملی می‌شود.
    *یعنی کی روش این کار را می‌کند یا اینکه دن گاسپار مثلاً می‌گوید رحمتی باید گلر یک باشد و او خواهد بود؟
    من فقط می‌دانم که قطعاً عملکرد من و رحمتی در فصل آینده، بی‌تأثیر نیست. در نهایت این مربیان تیم ملی هستند که باید تصمیم‌گیری کنند. من به پرسپولیس آمدم تا به این هدف برسم. بازی کردن در این تیم، کار را برای حضور موفق‌تر در تیم ملی، راحت‌تر می‌کند. در واقع وقتی برای این تیم بازی می‌کنی، بیشتر تو چشم هستی.
    *تو برای شماره یک تیم ملی به پرسپولیس آمدی؟
    یکی از بزرگ‌ترین هدفهایم همین بود. از طرفی دوست داشتم به این تیم بیایم.
    *ولی در تیم ملی رحمتی برای تو رقیب سرسختی است.
    بله، رحمتی واقعاً گلر خوبی است. اما به هر حال جام جهانی است و ممکن است در راه این مسابقات اتفاقات زیادی بیفتد. من سعی می‌کنم از فرصتی که برایم فراهم شده نهایت استفاده را بکنم.
    *درباره هدف‌هایت در پرسپولیس گفتی، شاید یکی از هدف‌هایت هم رسیدن به بنز و بی‌ام و بود!
    (خنده) به من نه بنز دادند و نه پیشنهادش را، ولی کاش می‌دادند. این وسط یکی دارد بنز و بی‌ام و می‌دهد، یکی هم می‌گیرد. دو طرف راضی هستند. حالا من نمی‌دانم چرا یک عده ناراضی هستند.
    *می گویند رویانیان حواله بی‌ام و می‌گیرد مثلاً 100میلیون، بعد می‌دهد 150 میلیون.
    اگر هم بدهد، مشکلی ندارد. خب بازیکن می‌خواهد ماشین بخرد، باشگاه به او ماشین می‌دهد. مشکلی ندارد.
    *سقف را هم که رعایت نکردی...
    چرا من سقف قرارداد را رعایت کردم.
    *البته گلرها معمولاً سقف را رعایت نمی‌کنند. الان سقف شده، کف.
    به قول آقای کفاشیان قرارداد مثل مهریه است؛ کی داده و کی گرفته! (خنده جمعی). مثلاً من قراردادم سال گذشته با ذوب‌آهن فلان رقم بود ولی تنها 40 درصدش را گرفته‌ام. بقیه‌اش را هم که به قول رئیس، کی داده و کی گرفته. فعلاً که 20 درصد جریمه‌ام کرده‌اند، 20 درصد هم که نمی‌دهند و به ازای 20 درصد دیگر یک چک می‌دهند برای چند ماه دیگر.
    *مجید جلالی هم اخیراً مصاحبه کرده و گفته بود بازیکنان معمولاً تنها چک اول فصل‌شان نقد می‌شود. آن وقت پول گرفتند، گرفتند، نگرفتند که هیچ.
    واقعاً همینطوری است. البته در ذوب‌آهن یکی دو سال پرداخت‌هایمان خوب بود. همانطور که می‌دانید این باشگاه خیلی خوش‌حساب است.
    *درباره پرسپولیس امسال بحث زیاد است. می‌گویند ریخت و پاش کرده و نقل و انتقالات را به‌هم ریخته. نظر تو در این باره چیست؟
    این بحث‌ها شکل گرفت، چون تیم ما خیلی پر سر و صدا بسته شد. شما نگاه کنید مگر مس، سپاهان و استقلال بد بسته شدند؟ مگر قرارداد آنها پائین بوده؟ البته امسال همه باید زیر سقف ببندند چون تیم‌ها باید ترازنامه داشته باشند. از طرفی بازیکنان هم این ریسک را نمی‌کنند که به خاطر چندرغاز بیشتر، محروم شوند.
    *درباره نقل و انتقالات بحث زیاد بوده. اسم این دو تیم را گذاشته‌اند کهکشانی...
    کهکشانی فقط دو تیم هستند و آن هم رئال و بارسلونا. این القاب باعث می‌شود که روی تیم زوم کنند و دردسرساز شود. همین القاب باعث شد تا ماجرای بنز و بی‌ام و در پرسپولیس مطرح شود. چنین اسم‌هایی نه تنها کمک نمی‌کند، بلکه تیم را به حاشیه می‌برد.
    *حالا کدام تیم پرستاره‌تر هستند؟
    هر دو تیم خوب بسته شده‌اند ولی پرسپولیس بهتر است!
    حتی با حضور نکونام؟
    او هم به استقلال برود، باز ما بهتریم.
    *حالا به نظر تو استقلال در نقل و انتقالات بیشتر خرج کرده یا پرسپولیس؟
    من که بازیکنم و در این‌باره نمی‌توانم حرف بزنم. فقط به نظرم ما پر سر و صدا تیم بستیم و استقلال چراغ خاموش.
    *در چند سال گذشته قطب فوتبال اصفهان بود ولی انگار دوباره تهران قطب فوتبال می‌شود.
    بله معمولاً سپاهان قهرمان می‌شد و ذوب‌آهن نایب قهرمان. الان هم نمی‌شود دقیقاً درباره‌اش نظر داد. باید لیگ شروع شود و ببینیم کجای کار هستیم. یک سال هم برای قضاوت کافی نیست چون موفقیت فوتبال اصفهان تداوم داشت.
    *چرا همه از اصفهان ناگهان به تهران کوچ کردند. تو، قاضی، بنگر، حسینی و...
    من درباره خودم می‌توانم بگویم که پرسپولیس را دوست داشتم. آدم در عمر ورزشی‌اش باید در یکی از دو تیم بزرگ تهران بازی کند. حیف است که پیشنهاد داشته باشی و نه بگویی. آدم باید این تجربه را کسب کند. بالاخره جو استقلال و پرسپولیس با تیم‌های دیگر فرق دارد. اما یک چیز به شما بگویم؛ من عاشق ذوب‌آهن بودم. اگر شرایطش عین قبل بود، شک نکنید حالا حالاها از این تیم نمی‌رفتم. واقعاً شرایط در آنجا جوری شده بود که من را نمی‌خواستند!
    *الان بازار کری‌خوانی در تهران و بین قرمز و آبی‌ها داغ است. تو چرا زیاد کری نمی‌خوانی؟
    اهل کری خواندن نیستم.
    *البته یک‌بار جدی کری خواندی.
    می‌گفتند پرسپولیس عین استیل‌آذین است، من هم گفتم پرسپولیس استقلال نیست که به دسته دو و سه بیفتد!
    *قبول‌داری مردم کری‌خوانی را دوست دارند؟
    بله، واقعاً جالب است. من به روزنامه‌ها و مردم حق می‌دهم که می‌خواهند با کری‌خوانی، جذابیت را بالا ببرند. کری‌خوانی جزئی از فوتبال است.
    *به اولین دربی‌ات فکر کرده‌ای؟
    بله زیاد. برای من همه بازی‌های لیگ برتر یک طرف است و بازی دربی در طرف دیگر. خیلی ذهنم را مشغول کرد. منتظر هفته ششم هستم.
    *فکر می‌کنی 6 تای معروف تکرار شود؟ یا ممکن است برعکس اتفاق بیفتد!
    هراتفاقی در فوتبال ممکن است بیفتد.
    *پس ممکن است 6 تا بخوری!
    6 تا بخورم که شاهرگم را می‌زنم! ولی فاصله تیم‌ها نزدیک شده و بعید است آن اتفاق دیگر تکرار شود.
    *هت‌تریک زاید هم بعد از 48 سال تکرار شد.
    به همین دلیل می‌گویم هر اتفاقی ممکن است بیفتد.
    *هم قلعه نویی مربی دربی است و هم ژوزه.
    البته قلعه‌نویی سال گذشته دربی اصفهان را به ما باخت!
    *در اصفهان به تو می‌گفتند دست طلا. این لقب را دوست داری؟
    نه، اگر دستم طلا بود که یک شب می‌آمدند و دستم را می‌زدند.
    Last edited by Alinho; 17-07-2012 at 20:03.

  13. 2 کاربر از Alinho بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2798
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرجع خبری پرسپولیس: 1- اندكي پيش از آغاز رقابت‌هاي ليگ دوازدهم حرفه‌اي، يك خبر شوكه‌كننده جامعه هواداري فوتبال ايران را تحت تاثير قرار داد؛ بهاي بليت‌هاي ورود به استاديوم آزادي نزديك به صددرصد افزايش خواهد داشت. به اين ترتيب، ورودي‌هاي دو، سه و پنج هزار توماني پيشين استاديوم يكصد هزار نفري، از حالا به بعد با سه، پنج و 10 هزار تومان در دسترس خواهند بود. در بسياري از ديگر كشورهاي جهان، تماشاگران و طرفداران فوتبال، اتحاديه‌ها و كانون‌هاي مستقلي دارند كه در اين‌جور مواقع از حقوق آنها دفاع مي‌كند و حتي به افزايش يك يورويي قيمت بليت‌ها هم واكنش نشان مي‌دهد. در ايران اما، از اين خبرها نيست و تنها عكس‌العملي كه هواداران بي‌پناه فوتبال ما مي‌توانند نشان بدهند، ترك عادت استاديوم رفتن است. دو فصل قبل و در هفته‌هاي آغازين ليگ دهم حرفه‌اي، مشكلي مشابه گريبان تماشاچيان فوتبال را گرفت و آنها را وادار كرد مسابقات فوتبال را از خانه تماشا كنند. آن روزها فدراسيون فوتبال در برابر فشارهاي سازمان تربيت‌بدني تسليم شد و اوضاع را به حالت قبلي برگرداند، اما در حال حاضر اراده‌اي براي تغيير اين وضعيت ديده نمي‌شود و بيم آن مي‌رود كه مسابقات فصل پيش‌رو، با كم‌اقبالي هواداران روبه‌رو شود. در مقابل همه انتقادهايي كه وجود دارد، استدلال اصلي مبتكران و موافقان طرح افزايش قيمت بليت‌ها، اين است كه باشگاه‌ها ممر معاش ديگري ندارند و البته بهاي ورود به ورزشگاه‌ها در اروپا بسيار بالاتر از كشور ماست. اين هر دو دليل اما، كاملا دور از منطق و غيرقابل استناد به نظر مي‌رسند. اگر باشگاه‌هاي ايراني نمي‌توانند از ساده‌ترين و رايج‌ترين محل‌هاي كسب درآمد در جهان فوتبال بهره ببرند و ارتزاق كنند، لازم است كم‌تواني‌ها و بي‌كفايتي‌هاي خودشان را پوشش بدهند، نه اينكه يكراست به جيب مردم چشم بدوزند و بخواهند همه كم و كاستي‌هاي‌شان را از اين طريق جبران كنند. از سوي ديگر، مقايسه فوتبال ايران با استاديوم‌هاي اروپايي و اتكا به وروديه‌هاي بالاي اين اماكن نيز كاملا بيراه به نظر مي‌رسد. كجاي جامعه و فوتبال ما شبيه به اين كشورهاست كه بخواهيم به بهانه بليت‌هاي چند ده يورويي ورزشگاه‌هاي آنان، هزينه حضور در استاديوم‌هاي ايران را بالا ببريم؟
    2- اولين و سرراست‌ترين تفاوتي كه فرآيند الگو قرار دادن استاديوم‌هاي اروپايي براي تعيين قيمت در ايران را باطل مي‌كند، توجه به اختلاف فاحش رقم درآمد مردمان اين سرزمين‌هاست. در اروپا، هواداراني كه حاضرند 20 تا 100 يورو و حتي گاهي بيشتر پول بدهند و بازي تيم محبوب‌شان را ببينند، در مقابل درآمدهاي قابل توجهي هم دارند. آنها كه به يورو خرج مي‌كنند، به يورو هم پول درمي‌آورند و در اين زمينه نگراني چنداني ندارند. آيا مي‌توان وضعيت آنها را مثلا با جامعه كارگري ايران مقايسه كرد كه اتفاقا عمده‌ترين سهامدار سكوها هم هستند و بسياري از آنان ماهانه كمتر از 400 هزار تومان حقوق مي‌گيرند؟ وسايل حمل و نقل عمومي هم از ديگر تفاوت‌هاي بزرگ است. آيا دسترسي به استاديوم در ايران هم به اندازه كشورهاي مدرن، آسان و ارزان است؟ آيا در اروپا هم ممكن است تماشاچيان فوتبال گاهي تا يكي، دو ساعت بعد از پايان مسابقه در فضاي بيرون ورزشگاه سرگردان باشند و راه نجات نيابند؟ يكي از مهم‌ترين وجوه افتراق اما، ماجراي «كيفيت» مسابقات است. بي‌ترديد بهاي هر كالايي با ارزندگي و مطلوبيت آن رابطه مستقيم دارد. با توجه به اين نكته بديهي، در استاديوم‌هاي ايران چه نوع مسابقاتي با چه كيفيتي برگزار مي‌شوند كه ما ناگهان تصميم مي‌گيريم بهاي تماشاي آنها را صددرصد افزايش بدهيم؟ در حال حاضر پيش‌فروش بليت‌هاي سوپرجام رفت اسپانيا با حداقل قيمت 30 يورو آغاز شده است. آيا واقعا يك‌هزارم درصد احتمال دارد بتوان جنس ال‌كلاسيكوي اسپانيايي را با بهترين مسابقات داخلي قياس گرفت؟ گل سرسبد رقابت‌هاي باشگاهي در ايران، داربي تهران است. انصافا چقدر ممكن است مسابقه‌اي در اين سطح، در يك كشور صاحب فوتبال اروپايي، براي شش نوبت متوالي با يك نتيجه مشابه به تساوي كشيده شود؛ آن هم با اين كيفيت اسفبار؟ در يكي از آخرين ال‌داربي‌هاي اسپانيا، مجموع قيمت بازيكنان اصلي حاضر در زمين، نزديك به دو هزار ميليارد تومان تخمين زده شد. وقتي مسابقه‌اي با حضور يك بازيكن 90 ميليون يورويي برگزار مي‌شود و همه دنيا هم دريافت چنين دستمزدي را كمترين حق او مي‌دانند، طبيعي است كه بتوان سر كيسه را شل كرد و براي تماشاي او و دوستانش چند ده يورو پول داد. آيا در ايران هم اوضاع به همين ترتيب است؟ به همه اينها بايد امكانات سخت‌افزاري و نوع برخورد با تماشاگران را نيز اضافه كرد. چطور مي‌توان به تماشاگراني كه بخش قابل توجهي از زمان حضورشان در ورزشگاه را در صف‌هاي طويل سرويس‌هاي بهداشتي مي‌گذرانند و از بدو ورود به استاديوم، به آنها به چشم مجرمان بالقوه نگاه مي‌شود، اين همه سخت گرفت؟
    3- به جاي مانع‌تراشي در مسير حضور مردم در ورزشگاه‌ها و دشوار كردن كار بر آنها، اتفاقا متوليان و سياستگذاران حوزه‌هاي اجتماعي در ايران بايد تمام تلاش‌شان را بكنند تا جوانان را به حضور در اماكن ورزشي سوق بدهند. حتي اگر لازم باشد، دولت بايد به مردم سوبسيد بدهد تا آنها راحت‌تر به ورزشگاه بروند، وقت‌شان را در مسيري صحيح و مطلوب بگذرانند و انرژي و هيجان‌شان را تخليه كنند. پول اندكي كه امروز در اين مسير خرج مي‌شود، دولتمردان را از هزينه كردن مبالغي ده‌ها برابر بيشتر براي اصلاح و تاديب بزهكاران و بازگرداندن آنها به دامان جامعه معاف مي‌كند. گذشته از اين، اگر 50 هزار هوادار براي تماشاي يك مسابقه فوتبال راهي ورزشگاه شوند، حداقل 200 هزار نفر – ساعت سرگرمي سالم و سودمند در جامعه توليد شده است. دولت كه رسما وظيفه دارد چنين امكاني را براي شهروندانش فراهم كند، به چه شكل ديگري مي‌تواند از چنين سرمايه اندكي، اين بازدهي بالا را بگيرد؟ مسلما اگر قدري آينده‌نگري بيشتر نزد مسوولان مربوطه وجود داشت، دوستان همه تلاش‌شان را به كار مي‌گرفتند تا مردم و به‌خصوص جوان‌ترها خيلي راحت‌تر به استاديوم‌ها برسند، اما افسوس كه اينجا غالبا كسي جلوتر از نوك بيني‌اش را نمي‌بيند.
    4- اخيرا برخي از مسوولان و صاحب‌منصبان كشورمان توصيه كرده‌اند تلويزيون از پخش تصاوير مرغ خوردن بازيگران جلوگيري كند و مانع از خدشه‌دار شدن احساسات كساني شود كه قدرت خريد اين خوراكي را ندارند. با اين رويه، احتمالا به‌زودي بايد شاهد منع پخش تصاوير افراد حاضر در استاديوم‌ها هم باشيم؛ چه اينكه با نرخ‌هاي جديد، حضور در ورزشگاه با تحمل برخي هزينه‌هاي جانبي مثل اياب و ذهاب و تهيه يك ميان وعده سبك، حداقل از 10 هزار تومان تجاوز مي‌كند و باعث مي‌شود استاديوم رفتن هم تبديل به يك كار لوكس و تجملاتي(!) بشود؛ به ويژه براي قشر ضعيف جامعه كه بيشترين هواداران فوتبال را تشكيل مي‌دهند.

  15. #2799
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    پست ها
    1,448

    پيش فرض

      محتوای مخفی: نگاهی به روزنامه‌های ورزشی چهارشنبه 












  16. #2800
    El Capitano Amir M.ohAma.D's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,424

    پيش فرض

    تاپيك اختصاصي پرسپوليس تهران | ارتش سرخ | جلد 2
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by Amir M.ohAma.D; 19-07-2012 at 05:14.

  17. 3 کاربر از Amir M.ohAma.D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •