تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 87 اولاول 12345671353 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 866

نام تاپيک: نويسندگان عزيز ميخواهيم داستان بنويسيم!

  1. #21
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    عاليه وسترن ادامه بده.من بعد از چند فصل نقد خودم را ميگويم

    معرفي رمان:
    رمان بادبادک‌باز کتابی بود که آن را با توصیه چند نفر از دوستان و همکاران تهیه کردم ، و همین دیشب تمام کردم. واقعا پیشنهاد خوبی بود. در این پست بیوگرافی مختصری از نویسنده این رمان ، آقای خالد حسینی نوشته‌ام. منبع من بیشتر ویکی‌پدیا بوده است. خواندن رمانی با این کیفیت از نویسنده ای ناشناس و افغان ، بی‌شک یک غافل‌گیری برای من بود.

    خالد حسینی در 4 مارس 1965 در کابل به دنیا آمد. خانواده‌اش اصلیت قزلباش داشتند. پدرش در وزارت امور خارجه کار می‌کرد و مادرش معلم فارسی و تاریخ در یک مدرسه بزرگ دخترانه در کابل بود. در سال 1970 به پدر خالد حسینی مأموریت داده شد که در سفارتخانه افغانستان در پاریس مشغول به کار شود. خالد حسینی با سه برادر و خواهرش به همراه پدر و مادر به پاریس رفت. در سال 1973 خانواده به کابل برگشتند و در جولای همان سال کوچک‌ترین برادر وی به دنیا آمد. در همین سال بود که کودتایی بدون خونریزی در افغانستان انجام شد و رژیم حاکم افغانستان تغییر کرد.

    در سال 1976 پدر خالد حسنی کاری در پاریس پیدا کرد و خانواده مجددا به پاریس رفتند. آنها تصمیم گرفتند دیگر به افغانستان برنگردند ، چون کمونیست‌ها در یک کودتای خونین قدرت را به دست گرفته بودند. در سال 1980 آنها از آمریکا پناهندگی سیاسی گرفتند و در سن خوزه کالیفرنیا مقیم شدند.

    آنها افغانستان را در حالی ترک کرده بودند که جز لباسی که به تنشان بود ، چیزی دیگری همراه نداشتند. به همین دلیل برای مدت کوتاهی مجبور شدند با کمک‌های اجتماعی و بن‌های غذا ، زندگی کنند.



    حسینی در سال 1984 دوره دبیرستان را به اتمام رساند و در دانشگاه سانتا کلارا نام‌نویسی کرد. در سال 1988 وی از همین دانشگاه لیسانس زیست‌شناسی دریافت کرد. سال بعد حسینی وارد دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا شد و در سال 1993 فارغ‌التحصیل شد. وی دوران دستیاری خود را در رشته داخلی در مرکز پزشکی Cedars-Sinai لوس آنجلس طی کرد و در سال 1996 به اتمام رساند. وی هنوز علیرغم مشغولیت‌های ادبی‌اش به طبابت می‌پردازد.

    حسینی ازدواج کرده و صاحب دو فرزند پسر و دختر با نام‌های «هریس» و «فرح» است.

    حسینی در دوران کودکی بخش زیادی از وقت خود را صرف مطالعه اشعار شاعران ایرانی و ترجمه‌های مترجمان ایرانی از متون ادبی می‌کرد. خاطرات حسینی از دوران بدون جنگ کشور افغانستان قبل از اشغال این کشور به وسیله ارتش شوروی و تجربه‌های شخصی‌اش از قوم هزاره منجر به نوشتن نخستین رمانش یعنی بادبادک‌باز شد. هنگامی که خانواده حسینی در ایران زندگی می‌کردند ، مردی هزاره‌ای به نام «حسین خان» برای آنها کار می‌کرد. حسینی وقتی که کلاس سوم بود به وی خواندن و نوشتن یاد داد. با اینکه رابطه حسینی با این مرد هزاره‌ای مختصر و رسمی بود ولی همین رابطه اندک الهام‌بخش وی در خلق شخصیت «حسن» در بادبادک‌باز شد.

    بادبادک‌باز نثری بسیار ساده دارد ، نه فلش‌بک‌های پیچیده دارد ونه با تعدد شخصیت‌هایش شما را چنان گیج می‌کند که تا چند فصل بکوشید ، نام شخصیت‌ها و رابطه‌شان را با هم به خاطر بسپارید.

    رمان با یک فلش‌بک ساده می‌شود ، فلش‌بکی که منجر به این می‌شود که یک مرد افغانی ساکن آمریکا ، شما را به دوران کودکی خود در افغانستان ببرد. و از همینجا است که جادوی حسینی با کلمات شروع می‌شود و اجزای داستان را یک به یک روی هم می‌گذارد.
    در افغانستان دهه 60 ، امیر ، نوجوانی از طبقه مرفه جامعه با «حسن» پسر خدتکار خانه که یک هزاره‌ای است ، همبازی است. امیر رابطه ضعیفی با پدرش دارد و دوست دارد به نحوی این رابطه را استحکام بخشد.
    نویسنده در همان هنگام که از دوستی حسن و امیر و بادبادک‌بازی‌شان می‌گوید از چهره عمومی و جامعه افغانستان حرف می‌زند و در فصول بعدی از جنگ و آوارگی و غربت‌نشینی صحبت می‌کند.
    درست زمانی که شخصیت اول داستان موقعیت خود را در آمریکا استحکام بخشیده با تماس یک دوست قدیمی به افغانستان برمی‌گردد تا در آنجا به دنبال یک پسربچه افغانی بگردد ...

    نویسنده در قالب این رمان از زشتی نژادپرستی ، ویرانی جنگ ، روابط آدم‌ها و مهر و شفقت سخن گفته است.

    رمان بعدی حسینی که در می 2007 منتشر خواهد ، «یک هزار خورشید باشکوه» نام دارد.

    برای آشنایی با جو کتاب ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    (برای دانلود کردن در آن صفحه روی download as pdf کلیک کنید ، با لغزاندن نشانگر می‌توانید متن را در نمای بزرگ‌تر ببینید.)

    انتشارات مروارید کتاب را در 422 صفحه و به قیمت 3900 تومان منتشر کرده است.

    می‌توانید کتاب را با صدای نویسنده‌اش هم بشنوید. با رفتن به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] قسمت اول این کتاب صوتی را دانلود کنید و بشنوید. با رفتن به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] می‌توانید کل کتاب صوتی را دانلود کنید
    1پزشك

  2. #22
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    این روزا علاوه بر اینترنت که خیلی از وقتم رو بهش اختصاص دادم یه کارای دیگه‌ای هم می‌کنم. توی این چند روزه چندتا کتاب خوندم و چندتا هم فیلم دیدم.
    اول از همه کتابی که تاثیر زیادی روم گذاشت کتاب [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بود که به پیشنهاد علی‌رضای عزیز خوندم. واقعا با شخصیت اصلی داستان خیلی حال کردم. راستش شدیدا دوست دارم مثل اون بی‌خیال باشم بی‌خیال بی‌خیال. واقعا چی توی این دنیا ارزش این همه دل‌نگرانی و دل‌ّشوره رو داره. راستش به اون همه آرامش خیال بیگانه حسودی می‌کنم.کاش منم ..... به هر حال توصیه می‌کنم بیگانه رو از دست ندید.

    دوم کتاب [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] م.مودب پور بود که ضد حال بدی ازش خوردم. نه از داستان بلکه از اون E-book لعنتی. چه احساسی بهتون دست میده وقتی یه داستان روون و همچی خوش دست و راحت الهضم رو دارید می‌خونید بعد از خوندن 60 صفحه یهو می‌بینید نوشته بقیه داستان در وبلاگ فلان. و بعد هرچی اون وبلاگ فلان رو زیر ور رو می‌کنید خبری از ادامه‌ی داستان نیست. عصری هم که می‌رید کتاب فروشی‌ها می‌بینید که هیچ جا این کتاب پیدا نمیشه و خود کتاب‌فروش‌ها هم میگن گشتم نبود نگرد نیست!

    سوم: فیلم‌نامه‌ی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] باز هم از م.مودب پور: این یک رو اول چک کردم که به سرنوشت قبلی دچار نشم. دیدم نه این یکی کامله. فیلم نامه‌ی باحالیه راست کار یه فیلم خنده دار پرفروش. اگه نیاز به خنده دارید حتما بخونیدش.

    چهارم حالا فیلما فعلا بماند ولی دوستم هومان یه سری از سریال Friends که از سریال‌های محبوب آمریکا هم بوده دانلود کرده که اون رو هم این روزا هر روز یه قسمتش رو می‌بینم. Jenifer Aniston هم توش بازی می‌کنه و در کل مایه‌ی انبساط خاطره.
    برنامه‌ی بعدی: کتاب بعدی که ایشاللا می‌خونم: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] میلان کوندرا است. و یه کتاب مجموعه سخنرانی‌های امام موسی صدر رو هم گرفتم که باید بخونم. آقا این مرد یه موجود کاملا عجیب و متفاوته که باید شناخت. اصلا به شنیده هاتون راجع به امام صدر اکتفا نکنید واقعا باید اون رو از نو شناخت.
    یادداشت های دو دانشجوی IT

  3. #23
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    منم محض سرگرمی از داستانهای مودب پور می خونم اما انگار از شروط داستان نویسی و فیلمنامه نویسی ایران
    است که آخرش را ویران کنند برای همان می ترسم داستانهای ایرانی بخوانم مودب پور با اینکه آخرش را طبق
    همان شرط خراب می کنداما چون در طول کتاب خوش می گذرد می خوانم البته وقتی آدم خودش داستان می نویسه
    مال بقیه زیاد خوشش نمیاد چون با خودش میگه اگه من بودم اینجاشو اینجوری می کردم و...می خواستم بپرسم
    تو هم داستان نویس هستی؟چیزی نوشته ای؟سبکت چیست؟من الان ده سال بیشتره دیگه فیلم ایرانی نگاه نمیکنم سریال friends خوراکمه ودیگر سریالها که محض یادگیری بهتر زبان انگلیسی نگاه می کنم نمی دانم سینوهه
    را خواندی یا نه اگر نخواندی حتماًبخوان که شوکه خواهی شد.دوست داشتم کتابم را کامل بگذارم اما فکر کنم
    مسولین سایت اجازه ندهند چون بعضی قسمتهایش مناسب نیست رانده شدگان سالمه اما دلم نمیاد می ترسم
    بدزدند وتا ته دلم بسوزم چون این رمانم را از سه تای دیگر بیشتر دوست دارم
    راستی غیر از ما کسی این طرفها نیست!!!!!!!!!!!

  4. #24
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    سلام.. فکر کنم این مطلب هم مفید باشه..

    ....................

    توصیه به نویسندگان رمان
    اصولاً خلق رمان های بلند و حجیم در نظر نویسنده كاری بس سخت و مشكل است. در هنگام خلق این گونه آثار، معمولاً نویسنده با موانعی چون به وجود آمدن شك و تردید، موانع فیزیكی و روحی، ناتوانی در انتقال مفاهیم، نبود ارتباط منطقی میان عناصر داستانی و ... مواجه می گردد . غالباً اشتیاق اولیه نویسنده آثار بلند به محض مواجه شدن با مشكلات فوق از میان می رود. در چنین مواقعی به نویسنده توصیه می شود برای مدت كوتاهی دست از نوشتن بردارد و به امور دیگری بپردازد. در میان كارهای جنبی، مطالعه رمان سایر نویسندگان، خاصه آثار برجسته جهان توصیه می شود.
    پس از آن می توان به كارهای دیگری چون ورزش، قدم زدن، استراحت و ... مبادرت ورزید. نویسنده باید زمانی به كار قبلی خود بازگردد كه احساس كاملاً متفاوتی با گذشته داشته باشد. در حقیقت نویسنده تا زمانی كه بحران های روحی، فیزیكی و ... را رفع نكرده است، نباید به نوشتن بپردازد.
    معمولاً مراعات اصول اولیه داستان نویسی باعث می گردد تا نویسنده كمتر دچار چنین معضلاتی شود. بسیاری از نویسندگان كارآزموده و متبحّر با چنین شگردهایی آشنایند و پیش از بروز بحران، موانع را از سر راه خود بر می دارند.
    ۱) نویسنده باید دفترچه ای از تمامی تجربیات موفق و ناموفق خود را تهیه كند و باید به دقت و با حوصله، تمامی مواردی را كه در طول زندگی به آن دست یافته است، یادداشت و زمان و تاریخ آن را در بالای صفحه درج كند.
    در بخش دیگری از این دفترچه، نویسنده می تواند آمال و آرزوهای بلند مدت و كوتاه مدت خود را مشخص سازد. بهتر است زمان رسیدن به این آرزوها به صورت واقع بینانه درج شود.
    معمولاً بازخوانی دفترچه فوق با فواصل زمانی مناسب، ایده و طرح های جدیدی به نویسنده می دهد و او می تواند حتی ایده ها و طرح های پیشنهادی را در این دفترچه بنویسد. در بخش دیگری از این دفترچه می توان موضوع هایی كه قابلیت داستان شدن را دارد، یادداشت كرد.
    حتی برخی از صحنه های بسیار كوتاه و جالب را نیز می توان یادداشت كرد تا در صورت نیاز از آن استفاده شود. برخی از نویسندگان نیز عادت دارند جملات، تشبیهات و توصیفات جالب سایر نویسندگان را یادداشت كنند. جدا از طرح تجارب ناب زندگی، نویسنده باید آرا و آموزه های خود و افراد دیگر را در خصوص مسایل مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و ... یادداشت كند. او پس از بازنگری این بخش به راحتی می تواند رشد تفكر و اندیشه خود را با توجه به حوادث و رویدادهای مختلف در گذر زمان بررسی كند. چرا كه ما در بسیاری از مواقع، به اصولی در گذشته اعتقاد داشتیم كه حالا آن موارد را نمی پسندیم .
    ۲) پیش از آن كه دست به قلم ببرید، برای توصیف هر صحنه یا حادثه، از قدرت تجسم خلاق خود استفاده كنید. تصور كنید در حال ساخت یك فیلم هستید. تا آنجا كه می توانید پیش از خلق صحنه مورد نظر از قدرت تخیل خود استفاده كنید و تا آنجا كه می توانید اجازه دهید شخصیت های داستانی آزادانه مقابل شما نقش آفرینی كنند. همچنین به تصاویر ذهنی خود بعد بدهید و از رنگ ها و بوها در توصیف صحنه و محیط استفاده كنید.
    در هنگام تجسم صحنه سعی كنید چشمان شما همچون دوربین فیلم برداری، زوایای مختلف، صحنه و شخصیت ها را مدنظر داشته باشد. بسیاری از متخصصین و صاحب نظران معتقدند اجرای چنین كاری- نوشتن داستان- تاثیر بسیار زیادی در بالا بردن سطح كار دارد.
    ۳) همیشه سعی كنید پس از به پایان رساندن هر صحنه و ماجرا كمی از متن فاصله بگیرید و پس از گذشت زمانی مشخص، دوباره متن را بازخوانی كنید. در این مرحله می توانید ویراستاری مجددی روی متن انجام دهید و نقایص كار را بر طرف سازید.
    ۴) تا آنجا كه می توانید تلاش كنید مكان هایی برای توصیف انتخاب شوند كه وجود خارجی داشته باشد و شما بتوانید آن مكان ها را به دقت بررسی و اطلاعات لازم را برای فضاسازی و صحنه آرایی به دست آورید. در هنگام بررسی یك مكان، حتماً در زوایای مختلف قرار گیرید و از منظرهای مختلف جزییات مكان ها را در حافظه خود یا بر روی كاغذ ثبت كنید. یك بار پیش از ترك مكان، چشم های خود را ببندید و در عالم خیال همان مكان را در ذهن خود بازبینی كنید.
    ۵) سعی كنید تا آنجا كه امكان دارد شخصیت هایی را به داستان تان وارد سازید كه وجود خارجی داشته باشند و شما از نزدیك آن ها را بشناسید. هر قدر میزان اطلاعات شما از روحیه و رفتار فرد مذكور بیشتر باشد، در شخصیت پردازی بیشتر موفق خواهید بود. به همه رفتارهای جزیی و كلی فرد مذكور دقت كنید و عادات او را ثبت كنید. به نحوه بیان جملات و لحن او دقت كنید و برخی جملات تكراری او را یادداشت كنید.
    ۶) برای خود زمان پایان كار دقیقی را تعیین كنید. اجازه ندهید بی علت زمان طولانی شود و دقت را از دست بدهید. گاه طولانی شدن داستان باعث ناامیدی و رها كردن نوشتن می شود. در انتخاب زمان باید بسیار دقت شود. عجله و شتاب به همان میزان می تواند مضّر باشد كه فرد در كارش تعلل كند. گاهی اوقات، وقفه در خلاق اثر باعث می شود تا ایده های مهم از ذهن نویسنده پاك شوند.
    ۷) پیش از نوشتن داستان طرح اولیه و ساختار داستان خود را تعیین كنید. هر قدر طرح اولیه بیشتر مشخص و دقیق طراحی شود، مشكلات داستان نویسی شما كمتر خواهد بود. برخی از نویسندگان برای نشان دادن قدرت و تبحر خود چنین وانمود می كنند كه پیش از نوشتن، طرح داستان خود را ترسیم نمی كنند و اجازه می دهند تا حوادث و شخصیت ها به میل خود پیش بروند. چنین امری امكان ندارد. انسان در هر زمان كه درباره داستان و شخصیت ها فكر كند در حال پی ریزی طرح است. تجربه ثابت كرده است كه مكتوب نگاه داشتن طرح و ایجاد تغییر و تحول در گذر زمان، بسیاری از مشكلات داستان نویسی را بر طرف می سازد.
    ۸) نویسنده پس از عبور از هر مرحله باید به خود پاداش دهد. طبق نظر روان شناسان، تشویق، بهترین روش برای پیشرفت و رشد انسان هاست، نویسنده نمی تواند منتظر تشویق اطرافیان خود باشد و بهتر است در هر زمان كه بخشی از كار با موفقیت دنبال شد، خود را تشویق كند. در هنگام تشویق خود سعی كنید كاری را برای خود انجام دهید كه مدت زیادی از اجرای آن طفره می رفتید. اصولا انسان ها آن چنان باید و شاید به خود توجهی ندارند. خرید یك كتاب برای خود می تواند تشویق مناسبی برای ادامه كار باشد.
    ۹) گاه نویسنده می تواند در هنگام توقف كار، به ادامه نوشتن بر روی صحنه ای خاص اصرار ورزد و به سراغ توصیف صحنه ای دیگر برود. این برنامه جدید باید قابل اجرا باشد و نویسنده را دچار بحران روحی بیشتر نكند. باید سعی كنید تا آنجا كه امكان دارد به آرامش برسید و تشویش و نگرانی را از خود دور سازید .
    ۱۰) برخی از نویسندگان بر این باورند كه نویسنده باید در ابتدا به كیفیت اثر آن چنان توجه نكند و كمیت را هم در نظر داشته باشد. به عبارت ساده تر، این دسته از نویسندگان معتقدند كه بهتر است نویسنده بیش از حجم مطلوب، داستان خود را بنویسد. سپس او می تواند به عمل حذف و تعدیل صحنه ها بپردازد و داستان خود را موجز و در كمال ایجاز خلق كند.
    ۱۱) نویسنده باید درباره داستان، شخصیت های داستانی و مضامین مورد نظر خود با دیگران مشورت كند. افراد انتخاب شده بسیار اهمیت دارند. به طور مثال آن ها نباید افرادی باشند كه طرح داستان نویسنده را بدزدند و خود از آن استفاده كنند. همچنین افراد غرض ورز نمی توانند مشاوران خوبی برای نویسنده باشند. میزان دانش و اطلاعات فرد مذكور نیز حایز اهمیت است. گاه نویسنده برای توصیف برخی رویدادها و شخصیت ها مجبور است افرادی را كه از سطح پایین دانش و علم برخوردارند و به كارهای پایین تری می پردازند، برگزیند. به طور مثال، می تواند از فردی جاهل برای خلق شخصیت مشابه او استفاده كند.
    محمدرضا امیری
    روزنامه جوان

  5. 3 کاربر از Asalbanoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #25
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    تو هم داستان نویس هستی؟چیزی نوشته ای؟سبکت چیست؟دوست داشتم کتابم را کامل بگذارم اما فکر کنم
    مسولین سایت اجازه ندهند چون بعضی قسمتهایش مناسب نیست رانده شدگان سالمه اما دلم نمیاد می ترسم
    بدزدند وتا ته دلم بسوزم چون این رمانم را از سه تای دیگر بیشتر دوست دارم
    راستی غیر از ما کسی این طرفها نیست!!!!!!!!!!!
    بله دستي بر قلم دارم .داستان كوتاه.زياد خودم را درگير سبك نميكنم.ولي طنز تلخ و رئال جادويي را بيشتر كار كردم-شما پستهايي كه فصلهاي رمان را گذاشتي ويرايش كنيد و همه فصلها را در يك پست بگذاريد.اينطوري وقفه و فاصله بينشان ايجاد نميشه و خواننده فرار نميكنه.اون قسمتهاي ناسالم را پيغام خصوصي كنيد تا نظرم را بگم-در مورد نبود كسي اين طرفها هم بايد بگويم يواش يواش همه پيداشون ميشه


    سلام.. فکر کنم این مطلب هم مفید باشه..
    عسل جان ممنون.فكر كنم شما هم دستي رو اتش داريد.ما را محروم نكنيد

  7. #26
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    برات پیغام خصوصی فرستادم پدرام بخوان حق بده!

  8. #27
    آخر فروم باز talot's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    فراتر از اندیشه
    پست ها
    1,633

    پيش فرض

    به نظر منم جالب بود اما میتونه خیلی بهتر بشه تمرکز بیشتر کن در ضمن ساختار باید خیلی ملموس و اشنا باشه

  9. #28
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    بچه ها رمان را در انجمنهای متفرقه ادامه خواهم داد هر کی خواست بخونه بره اونجا!عنوان تاپیک(کی می خوادیک رمان با حال بخونه!)است!

  10. #29
    در آغاز فعالیت taresha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    4

    پيش فرض

    salam
    رمان شيطان كيست عالي بود من دنبال رانده شدگان ميگردم

  11. #30
    در آغاز فعالیت taresha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    4

    پيش فرض

    مکالمه ها هم خیلی خوب و گیرا بودن
    نمی شه بقیه اش رو هم بذاری بخوالبته همه اش رو نخوندم اما تا اونجایی که خوندم خوشم اومد!!!نیم ؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •