عاليه وسترن ادامه بده.من بعد از چند فصل نقد خودم را ميگويم
معرفي رمان:
رمان بادبادکباز کتابی بود که آن را با توصیه چند نفر از دوستان و همکاران تهیه کردم ، و همین دیشب تمام کردم. واقعا پیشنهاد خوبی بود. در این پست بیوگرافی مختصری از نویسنده این رمان ، آقای خالد حسینی نوشتهام. منبع من بیشتر ویکیپدیا بوده است. خواندن رمانی با این کیفیت از نویسنده ای ناشناس و افغان ، بیشک یک غافلگیری برای من بود.
خالد حسینی در 4 مارس 1965 در کابل به دنیا آمد. خانوادهاش اصلیت قزلباش داشتند. پدرش در وزارت امور خارجه کار میکرد و مادرش معلم فارسی و تاریخ در یک مدرسه بزرگ دخترانه در کابل بود. در سال 1970 به پدر خالد حسینی مأموریت داده شد که در سفارتخانه افغانستان در پاریس مشغول به کار شود. خالد حسینی با سه برادر و خواهرش به همراه پدر و مادر به پاریس رفت. در سال 1973 خانواده به کابل برگشتند و در جولای همان سال کوچکترین برادر وی به دنیا آمد. در همین سال بود که کودتایی بدون خونریزی در افغانستان انجام شد و رژیم حاکم افغانستان تغییر کرد.
در سال 1976 پدر خالد حسنی کاری در پاریس پیدا کرد و خانواده مجددا به پاریس رفتند. آنها تصمیم گرفتند دیگر به افغانستان برنگردند ، چون کمونیستها در یک کودتای خونین قدرت را به دست گرفته بودند. در سال 1980 آنها از آمریکا پناهندگی سیاسی گرفتند و در سن خوزه کالیفرنیا مقیم شدند.
آنها افغانستان را در حالی ترک کرده بودند که جز لباسی که به تنشان بود ، چیزی دیگری همراه نداشتند. به همین دلیل برای مدت کوتاهی مجبور شدند با کمکهای اجتماعی و بنهای غذا ، زندگی کنند.
حسینی در سال 1984 دوره دبیرستان را به اتمام رساند و در دانشگاه سانتا کلارا نامنویسی کرد. در سال 1988 وی از همین دانشگاه لیسانس زیستشناسی دریافت کرد. سال بعد حسینی وارد دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا شد و در سال 1993 فارغالتحصیل شد. وی دوران دستیاری خود را در رشته داخلی در مرکز پزشکی Cedars-Sinai لوس آنجلس طی کرد و در سال 1996 به اتمام رساند. وی هنوز علیرغم مشغولیتهای ادبیاش به طبابت میپردازد.
حسینی ازدواج کرده و صاحب دو فرزند پسر و دختر با نامهای «هریس» و «فرح» است.
حسینی در دوران کودکی بخش زیادی از وقت خود را صرف مطالعه اشعار شاعران ایرانی و ترجمههای مترجمان ایرانی از متون ادبی میکرد. خاطرات حسینی از دوران بدون جنگ کشور افغانستان قبل از اشغال این کشور به وسیله ارتش شوروی و تجربههای شخصیاش از قوم هزاره منجر به نوشتن نخستین رمانش یعنی بادبادکباز شد. هنگامی که خانواده حسینی در ایران زندگی میکردند ، مردی هزارهای به نام «حسین خان» برای آنها کار میکرد. حسینی وقتی که کلاس سوم بود به وی خواندن و نوشتن یاد داد. با اینکه رابطه حسینی با این مرد هزارهای مختصر و رسمی بود ولی همین رابطه اندک الهامبخش وی در خلق شخصیت «حسن» در بادبادکباز شد.
بادبادکباز نثری بسیار ساده دارد ، نه فلشبکهای پیچیده دارد ونه با تعدد شخصیتهایش شما را چنان گیج میکند که تا چند فصل بکوشید ، نام شخصیتها و رابطهشان را با هم به خاطر بسپارید.
رمان با یک فلشبک ساده میشود ، فلشبکی که منجر به این میشود که یک مرد افغانی ساکن آمریکا ، شما را به دوران کودکی خود در افغانستان ببرد. و از همینجا است که جادوی حسینی با کلمات شروع میشود و اجزای داستان را یک به یک روی هم میگذارد.
در افغانستان دهه 60 ، امیر ، نوجوانی از طبقه مرفه جامعه با «حسن» پسر خدتکار خانه که یک هزارهای است ، همبازی است. امیر رابطه ضعیفی با پدرش دارد و دوست دارد به نحوی این رابطه را استحکام بخشد.
نویسنده در همان هنگام که از دوستی حسن و امیر و بادبادکبازیشان میگوید از چهره عمومی و جامعه افغانستان حرف میزند و در فصول بعدی از جنگ و آوارگی و غربتنشینی صحبت میکند.
درست زمانی که شخصیت اول داستان موقعیت خود را در آمریکا استحکام بخشیده با تماس یک دوست قدیمی به افغانستان برمیگردد تا در آنجا به دنبال یک پسربچه افغانی بگردد ...
نویسنده در قالب این رمان از زشتی نژادپرستی ، ویرانی جنگ ، روابط آدمها و مهر و شفقت سخن گفته است.
رمان بعدی حسینی که در می 2007 منتشر خواهد ، «یک هزار خورشید باشکوه» نام دارد.
برای آشنایی با جو کتاب ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(برای دانلود کردن در آن صفحه روی download as pdf کلیک کنید ، با لغزاندن نشانگر میتوانید متن را در نمای بزرگتر ببینید.)
انتشارات مروارید کتاب را در 422 صفحه و به قیمت 3900 تومان منتشر کرده است.
میتوانید کتاب را با صدای نویسندهاش هم بشنوید. با رفتن به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] قسمت اول این کتاب صوتی را دانلود کنید و بشنوید. با رفتن به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] میتوانید کل کتاب صوتی را دانلود کنید
1پزشك