تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 21 اولاول 1234567814 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 202

نام تاپيک: آموزش تئــوری عکاسـی

  1. #31
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض آشنایی با تكنیك پانینگ (افقی چرخاندن دوربین)

    چه فرزند شما باشد كه به تازگی راه رفتن را یاد گرفته، یا اسبی باشد كه در میدان اسب‌سواری چهارنعل می‌تازد، یا ماشینی باشد كه با سرعت در مسیری حركت می‌كند، شما می‌توانید شانس خود را برای گرفتن عكس هایی شفاف افزایش دهید مشروط بر آنكه با تكنیكی ساده بنام پانینگ آشنا باشید.
    تلاش برای عكاسی از هر گونه سوژه متحرك بدون داشتن اندك دانشی از سرعت‌های شاتر نتایجی ناامیدكننده برای شما به ارمغان می‌آورند. این تصاویر معمولا یا با سوژه‌ای غیر قابل تشخیص تار می‌شوند یا سوژه اساسا در تصویر وجود نخواهد داشت چون به محض فشردن دكمه شاتر، سوژه از قاب تصویر خارج شده است.
    چنانچه به نكات ذیل توجه كنید براین مشكلات رایج دنیای عكاسی اكشن غلبه خواهید كرد.
    تمامی دوربین ها با استفاده از كنترل های دیافراگم و سرعت شاتر، مقدار نوری كه به فیلم یا حسگر می رسد را تنظیم می‌كنند. دیافراگم مقدار نوری كه وارد دوربین می‌شود و سرعت شاتر مقدار زمانی كه نور به سطح فیلم تابانده می شود را كنترل می‌كنند. در اینجا سرعت شاتر است كه ما برای تكمیل تكنیك پانینگ خود از آن استفاده می‌كنیم.
    سرعت شاتر به صورت كسرهایی از ثانیه اندازه گیری می‌شود. سرعتی پایین ای بسا ۱/۱۵ (یك پانزدهم) ثانیه یا آهسته تر باشد و سرعتی سریع ممكن است هر سرعتی بالاتر از ۱/۱۲۵ (یك یكصدوبیست و پنجم) در نظر گرفته شود. برای عكاسی از سوژه های در حال حركت چندین گزینه در اختیار دارید. بدیهی ترین آنها انتخاب سرعت شاتری سریع برای تثبیت یا فریز كردن سوژه است. چنانچه سرعت شاتر سریعتر از سرعت سوژه باشد احتمالا آن را در مسیرش متوقف می كنید اما این گزینه یك نقطه ضعف دارد. اگر ماشین در حال حركتی را در مسیرش متوقف كنید ایستا به نظر خواهد آمد و فاقد تأثیر خواهد بود. تكنیك بهتر انتخاب سرعتی آهسته تر و ردگیری سوژه به هنگام عكاسی است. این كار پانینگ نام دارد.
    پانینگ تكنیكی قوی برای عكاسی اكشن است و اگر دقیق انجام شود سوژه اصلی شفاف و پیش زمینه تار خواهد بود. رمز كار ردگیری سوژه است به هنگامی كه از مقابل شما عبور میكند و تداوم آن همچنانكه دكمه شاتر را فشرده اید تا حتی پس از آنكه عكس را می گیرید.
    چنانچه با همان سرعت سوژه به صورت افقی بچرخید تصویر به شكل شفاف در مقابل پیش زمینه تار جالبی ظاهر خواهد شد. برای اطمینان از كسب نتیجه ای خوب پاهای خود را ثابت نگاه دارید و نیم تنه بالایی خود را با دنبال كردن سوژه بچرخانید. دوربین خود را در نقطه ای كه سوژه تان عبور خواهد كرد فوكوس كنید تا مطمئن شوید كه تصویری شفاف خواهید گرفت. همچنین مطمئن شوید كه پیش زمینه خیلی نورانی نیست و سایه ندارد چرا كه باعث ایجاد اثراتی اشباح مانند یا رگه هایی از نور در تصویر خواهد شد. پیش زمینه ای تاریكتر بهتر است.
    سرعت شاتر صحیح را بدست آورید – در این مورد حدود ۱/۱۵ (یك پانزدهم) ثانیه و پیش زمینه بلور خواهد بود چرخها تا حدی بلور شده اند و ماشین شفاف است و در حال حركت به نظر می رسد.
    در اینجا سرعت سریعتر ۱/۶۰ ( یك شصتم) ثانیه مورد استفاده قرار گرفته است، من می‌توانستم با سرعتی حدود ۱/۸ تا ۱/۱۵ ثانیه این كار را انجام دهم اما می خواستم ترشحات آب شفاف به نظر برسند.



    بسته به سرعت و فاصله سوژه از سرعت شاتری میان ۱/۸ (یك هشتم) و ۱/۱۲۵ (یك یكصدو بیست پنجم) استفاده كنید. شاتر را زمانی فشاردهید كه سوژه به نقطه میانی در طی مسیر پانینگ (چرخش افقی) شما ‌رسیده است تا اطمینان یابید سوژه در بهترین وضعیت قرار دارد و تلاش كنید تا بدون بالا و پایین كردن دوربین كه منجر به تار شدن سوژه می شود سوژه را ردگیری كنید. بسیاری از دوربین‌های خودكار یك override دارند بنابر این شما می توانید به طور دستی سرعت شاتر را تنظیم كنید. در غیر این صورت ممكن است مجبور شوید از یك فیلتر تراكم خنثی (Neutral Density) برای كاهش مقدار نوری كه به فیلم می‌رسد استفاده كنید. برای دوربین‌های كامپكت می‌توانید ورقی از ژل نوررسانی (Lighting Gel) ND تهیه كنید و آن را به اندازه لنز دوربین بریده و بر روی آن بچسبانید. >
    ردگیری سوژه ای كه در خط مستقیم قرار ندارد به هنگام پانینگ نیازمند مراقبت است. در اینجا من مجبور بودم سوژه را در قوسی ردگیری كنم كه توسط تاب ساخته شده بود تا مطمئن شوم كه سوژه شفافتر از پیش‌زمینه است. سرعت ۱/۴ (یك چهارم) در اینجا مورد استفاده قرار گرفته و حسی بی نظیر از حركت خلق كرده است.
    چنانچه از دوربین دیجیتالی استفاده می كنید كه هم منظره یاب LCD و هم منظره یاب نوری دارد از منظره‌یاب نوری آن استفاده كنید چراكه هنگام دنبال كردن سوژه در این سرعت LCD بربده بریده به نظر می‌رسد و ردگیری دقیق سوژه را مشكل می‌سازد.
    در اینجا سه نمونه از چیزهایی كه می توانند باعث اشتباه شوند نشان داده شده است. بالا سمت چپ نگاهی ایستا به ماشینی را نشان می دهد كه ناشی از سرعت خیلی زیاد شاتر است. در وسط به چیزهایی دقت كنید كه میتوانند وارد مسیر پانینگ شما شوند. در اینجا درختچه راه دید را بسته است. تصویر بالا سمت راست از LCD دوربین دیجیتال استفاده شده است. این مطلب به اضافه پاسخ كاربر (عكاس) و تاخیر ناچیز شاتر باعث از دست دادن حركت شده است.
    تكنیك دیگری كه می توانید امتحان كنید همزمانی آهسته فلاش است كه در آن از سرعت پایین شاتر و فلاش استفاده می‌كنید. فلاش به محض زده شدن سوژه در حال حركت را منجمد می كند و سرعت طولانی شاتر ما را مطمئن می سازد كه پیش زمینه تار می شود. این تكنیك نیز نیازمند كسب سرعت مناسب پانینگ است. با سرعت بسیار آهسته همانطور كه می بینید رد دوچرخه هم زیاد است و با پیش زمینه تار مخلوط شده است (تصویر سمت چپ). با سرعت خیلی زیاد همه چیز فریزمی شود ( تصویر سمت راست). سرعت مناسب حدود ۱/۸ تا ۱/۱۵ ثانیه است.

  2. این کاربر از Asalbanoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #32
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    پيش فرض

    با تشکر از مژگان جان به خاطر مطالبی که تهیه کردن

    کل مطالب در قالب
    PDF





  4. #33
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض آیا عكاسی هنر است؟

    ما این سوال را بارها و بارها شنیده ایم كه آیا عكاسی می تواند در ذات خود ، هنر محسوب شود؟ و شاهد رسالات و مقالات زیادی در رد یا تایید این نظر هستیم.ایراد و استدلال نخست در رد این نظر اینست كه به نظر می رسد در عكاسی یك پروسه مكانیكی قسمت عمده كار را بر عهده دارد كه عكاس قادر به افزودن چیزی جز مقداری دستكاری در چاپ عكس ، به آن نیست.( و این هم در صورتی است كه عكاس خود چاپ عكس را در تاریكخانه اش انجام دهد.
    برای مثال عكاسان جنگ جهانی دوم كه آثار تامل برانگیزی هم خلق كردند تنها لحظه ها را شكار و فیلم ها را برای ظهور و چاپ به لابراتوار هایی خارج از مهلكه ارسال می كردند و خود معمولا تصور دقیقی از نتیجه كار- اگر نتیجه ای وجود می داشت - نداشتند)
    شاید از طریقی كه در ادامه پی خواهم گرفت قادر به كمك به بعضی نتیجه گیری ها در این بحث شوم. طی سال های ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۷ بیش از یك سال را با William Mortensen در Leguna Beach كالیفرنیا گذراندم و فلسفه و تكنیك او را كه بیش از ۴۰ سال به هر دوی آنها در كارهایم به عنوان یك عكاس چهره نگار وفادار مانده ام ، از او آموختم.
    آقای Mortensen تكنیك های شخصی و خاص خودش را در نورپردازی سوژه ، زمان بندی نوردهی و ظهور و چاپ فیلم داشت. او در هر یك از این مراحل در برابر گروه معروفf/۶۴ به ریاست آنسل آدامز قرار می گرفت كه معتقد به عدم هر گونه دستكاری در ظهور و چاپ فیلم بود. به نظر می رسد چنین فلسفه ای با استدلالی كه ارائه می دهد به خودی خود عكاسی را از جرگه هنر خارج می كند. گروه آنقدر قدرت و نفوذ داشت كه به مدت بیش از یك دهه در كنار گذاشتن مجازی Mortensen از تاریخ عكاسی موفق شد.
    Mortensen مفهوم " نور دادن برای سایه ها و ظهور برای روشنی ها " را با تجربه بر عكس قضیه یعنی " نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها " متغیر كرد. مفهوم قبلی، تكنیسین های تاریكخانه را وادار می كرد با استفاده از تكنیك معروف “Pull” نگاتیو را به نقطه مشخصی از پروسه ظهور كه توسط فاكتور شناخته شده ای به نام " گاما" تنظیم می شد ، برسانند. این تغییر مختصر پیش از آنكه پروسه ظهور كامل شود نگاتیو را از ادامه راه نگه می داشت.
    من نمی توانم در مورد نتایجی كه با استفاده از این روش و توسط ستارگان پر فروغی همچون گروه F/۶۴ كه مطمئنا عكس های باشكوهی خلق كرده اند كه برای همیشه باقی خواهند ماند ، بحث و استلال كنم ، اما می توانم در باره آن مفهوم پایه و اساسی حرف هایی بزنم. Mortensen می گفت ، نگاتیو مانند " دوربین پیچیده " چشم انسان است كه به اندازه كافی برای ضبط و انتقال تدریجی یك سوژه دچار محدودیت و مضیقه است و بیشتر ، سوژه را قاپ می زند و می دزدد تا آن را با تمام جزییات و حواشی اش نشان دهد .
    مفهوم پایه و قدیمی ارائه شده هم تنها همین كار را انجام می دهد. ایده Mortensen بر اساس مفهوم " نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها " منجر به ظهور كامل فیلم برای دستیابی به آنچه كه نامش را " ۷ مشتق " (۷-D) گذاشته بود ، شد. او حتی برای اثبات نظریه اش فیلمی را به اندازه كافی در پروسه ظهور تحریك كرد تا كاملا ظاهر شود. او به جای ۵ دقیقه ، نگاتیو را حدود یك تا یك و نیم ساعت یا تا قبل از آنكه نگاتیو آسیب ببیند و لكه دار شود در “Developer” نگاه داشت .
    همه چیز به خوبی با یك نگاتیو كاملا ظهور یافته به پایان رسید.تنها كمی كار بر روی كاغذ با قی مانده بود تا عكسی عالی از سفید سفید تا سیاه سیاه بدست آید.من این كار را بارها انجام داده ام ،ظهور یك تا یك و نیم ساعته بدون هیچ اثر نامناسبی بر روی نگاتیو. به موضوع اصلی برگردیم. این درگیری عكاس برای ارائه یك عكس مسیر طولانی است كه عكاسی را در زمره هنر قرار می دهد ، اما به یك چیز دیگر نیز نیاز است كه Mortensen به خوبی از پس آن نیز بر آمده است.
    مدتها پیش از آنكه او وارد عكاسی شود در نیویورك با هنرمندانی از جمله Bridgeman، Henri و Bellows مشغول تحصیل بود و طی یك سال در "یونان " از بسیاری جاها نقاشی كرد.پس از بازگشت به Salt Lake City به تدریس در كلاس های هنر دبیرستان قدیمی خود پرداخت . من تعدادی از كارهای رنگ و روغن او را در Laguna Beach مشاهده كردم كه كارهای بسیار با ارزشی بودند.مسئله اینست كه او یك هنرمند مسلم بود و آن استعداد و سرشت را با خود به عكاسی آورده بود.
    من هیچ عكاس دیگری را سراغ ندارم كه پرتره هایی با كیفیت آثار mortensen ارائه كرده باشد. احساس من اینست كه یادگیری اغلب هنرمندان از طریق منابع یكسانی بوده و در نتیجه كارهای آنها هم شبیه بهم و یكسان به نظر می رسد.
    به نظر من ، هر چند كه آنها تكنیسین های خوبی محسوب می شوند اما فاقد آن بارقه هنرمندی هستند و آن بارقه خصوصیتی است كه فرد با آن متولد می شود و آموختنی نیست هر چند كه مطالعه عمیق و دقیق تاریخ هنر و آثار هنرمندان متقدم و موفق، به بهبود درك افراد از هنر و ارتقا كیفیت آثار آنها كمك می كند. من به عكس های بسیاری توجه كرده ام و مجلات و كتاب های متعددی را ورق زده ام و در آنها آثاری را دیده ام كه بیشتر آنها را تكنیسین ها و نه هنرمندان تهیه و عرضه كرده اند.
    یك مثال : Mortensen برای كمك به داوری در یك نمایشگاه عكس در Santa Ana دعوت شده بود، یكی از معدود دفعاتی كه از خانه و استودیو اش در Laguna Beach دور شده بود. او به قانون Schnitt ریاضی دان آلمانی كه میگفت باید نسبت A به B برابر با نسبت B به A-B باشد ( افقی و عمودی) در تركیب بندی عكس معتقد بود و در میان عكس ها به دنبال تصاویری بود كه بیشتر با این قانون مطابقت كنند. چند تایی از عكس هایی كه قانون Schnitt در آنها بیشتر رعایت شده بود توجه او را به خود جلب كردند ، آنها را جدا و برای مقایسه و بررسی بیشتر آنها را به دیوار تكیه داد.
    بقیه داوران گیج شده بودند بیشتر انتخاب های آنها در میان عكس هایی كه Mortensen انتخاب و جدا كرده بود وجود نداشتند.او توضیح داد كه اگر یك عكس چاپ شده كمپوزیسیون خوبی نداشته باشد ، هر چقدر هم كه خوب گرفته و چاپ شده باشد این مسئله مهم نیست و دستورالعمل Schnitt به سادگی یك پرینت با كمپوزیسیون خوب را از پرینتی كه فاقد آن است مشخص و معین می كند. باقی داوران سرانجام با Mortensen موافقت كردند و نهایتا جایزه به عكسی كه او انتخاب كرده بود تعلق گرفت.
    من در مورد عكاسانی كه آثارشان را به طور معمول عرضه می كنند نظری ندارم اما در مورد آنهایی كه سعی می كنند كار های متوسطی را كه به لحاظ تكنیكی عالی اما فاقد كیفیت حقیقی هنری هستند ،به مثابه هنر قلمداد كنند نظراتی دارم. مدت هاست كه از من برای داوری در نمایشگاه ها و مسابقات عكاسی دعوت نمی شود زیرا همه می دانند كه من عكس های رنگی را كه مشخص است توسط خود عكاس چاپ نشده اند قبول ندارم و رد می كنم .
    بیشتر عكاسان چاپ های رنگی شان را به لابراتوار هایی می دهند كه از تجهیزات گران قیمت استفاده می كنند .
    برای آنكه عكاسی جایگاه خودش را در هنر داشته باشد باید بدست هنرمندان برجسته و عكاسان خبره به لحاظ فنی اعتلا یابد .بسیاری از عكاسان تكنیكی ، كارهای درخشانی در زمینه ثبت و ضبط آنچه كه جهان دارد ارائه می دهند اما تنها " عكاسان هنرمند" قادر به حفظ جایگاه عكاسی در سالن های هنری و كلكسیون ها هستند.

    منصور نصیری
    سایت فوتو

  5. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #34
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض عكاسی از آتش‌بازی‌های نورانی‌



    آتش‌بازی یكی از برنامه‌های زیبایی است كه هر ساله با فرا رسیدن ایام جشن وشادی شكل جالبی به خود می‌گیرد. البته اصلاً منظور ما آتش‌بازی‌های شبیه چهارشنبه سوری و چوب‌های سوزان و ترقه نیست، بلكه منظور ما نور‌افشانی‌هایی است كه در میادین اصلی شهر برپا می‌شود. اگر شما هم یكی از این شب‌ها را دیده باشید، حتماً متوجه این نور‌های زیبا خواهید شد.
    عكس‌های آتش‌بازی‌های نورانی هرگز به زیبایی خود آن‌ها نخواهد شد. بنابراین فقط آن‌ها را تماشا كنید! اما اگر هنوز هم اصرار دارید كه از آتش‌بازی‌های زیبا عكاسی كنید، شاید این راهنمایی‌ها به كار‌تان بیاید:
    ▪ سه‌پایه:
    حتماً می‌دانید چیست؟! سه شماره پی‌درپی به همین موضوع پرداختیم. یك وسیله دارای سه تا پایه بازشو كه با اتصال دوربین به آن می‌توانید خیال خودتان را از بابت لرزش دوربین راحت كنید. برای عكس‌برداری از نور‌افشانی‌های آتش‌بازی كه همیشه در تاریكی شب انجام می‌شود، مطمئناً به سه‌پایه نیاز خواهید داشت. اگر سه‌پایه دارید، حتماً آن را با خودتان بردارید.
    ▪ كنترل از راه دور:
    تعجب نكنید. خیلی از دوربین‌ها امكان استفاده از آن را دارند. البته این كنترل‌ها در مورد دوربین‌های مختلف متفاوت است (و احتمالاً خیلی هم گرانند). برخی از دوربین‌ها از دكمه شاتر سیمی استفاده می‌كنند كه قیمت چندانی ندارند، اما باید ببینید كه آیا دوربینتان پیچ اتصال آن را دارد یا خیر. نهایتاً اگر هیچ یك از این‌ها شامل حال شما نمی‌شود، می‌توانید از دكمه عكس‌برداری زمان‌دار (Self Timer) دوربینتان هم استفاده كنید تا اطمینان پیدا كنید هیچ لرزشی به دوربین وارد نمی‌شود. البته در این حالت باید خودتان زمان انفجار منور‌ها را حدس بزنید.
    ▪ كادربندی:
    سخت‌ترین كاری كه در هنگام عكاسی آتش‌بازی‌ها با آن روبه‌رو می‌شوید (چیزی كه تا قبل از شروع به كار اصلاً به ذهنتان نمی‌رسد)، كادر‌بندی عكس‌ها است. باید به طور دقیق حدس بزنید كه انفجار بعدی دقیقاً در كجای آسمان روی خواهد داد، و بعد دوربین را روی همان نقطه ثابت كنید. در این مورد هیچ راهنمایی خاصی وجود ندارد. فقط حدس و گمان است! تنها چیزی كه باید در نظر داشته باشید این است كه دیگران هم مثل شما می‌خواهند از آتش‌بازی لذت ببرند.
    شما نمی‌توانید از مردم بخواهید جلوی دوربین شما را خالی بگذارند. بنابراین از همان ابتدا كمی از آن‌ها فاصله بگیرید.
    در كادربندی توجه به یك نكته دیگر نیز اهمیت دارد. این‌كه كادر را باید به صورت افقی بگیرید یا عمودی؟ هیچ قانونی برای این مسئله وجود ندارد و هر دو كادر عكس‌های خوبی را ثبت می‌كنند. شخصاً كادر عمودی را ترجیح می‌دهم؛ زیرا حركت منور‌ها بیشتر به صورت عمودی انجام می‌شود و به همین علت فاصله دید بیشتری خواهید داشت.
    نكته مهم دیگر این است كه ببینید آیا واقعاً می‌خواهید عكس بگیرید یا می‌خواهید آتش‌بازی‌ها را تماشا كنید. این نكته بسیار مهم است. توجه داشته باشید كه برای انجام یك كادربندی صحیح، لازم است دقیقاً محل زاویه دید دوربین را پیدا كنید و برای تنظیمات بعدی آن را به خاطر بیاورید. اگر می‌خواهید دوربین را تنظیم كنید، كنترل از راه دور آن را در دست بگیرید، و در لحظه عكس گرفتن به آسمان نگاه كنید، نمی‌توانید بفهمید از كجا عكس گرفته‌اید. سپس تا بخواهید عكس قبلی را باز كنید و به یاد بیاورید این عكس از كجای آسمان بوده است، چند منور دیگر منفجر خواهد شد. پس شما آن‌قدر‌ها هم وقت ندارید!
    ▪ فاصله كانونی:
    سعی نكنید از زوم زیاد دوربینتان استفاده كنید. این كار موجب سخت‌تر شدن فوكوس هم می‌شود. در این حالت تمام مدت باید به دنبال نور‌ها بگردید و البته در لحظه عكاسی فوكوس كردن هم مشكل‌تر می‌شود. شاید بهتر باشد با زاویه باز عكاسی كنید و بعد آن‌ها را برش بزنید. اگرچه این كار موجب افت كیفیت عكس‌ها می‌شود، اما بهتر از این است كه اصلاً عكس نگیرید.
    ▪ دیافراگم:
    یكی از سوالات معمول درباره عكاسی از آتش‌بازی‌ها همین است: چه دیافراگمی را انتخاب كنیم؟ خیلی‌ از كاربران فكر می‌كنند انتخاب دیافراگم باز‌تر برای عكاسی از آتش‌بازی مناسب‌تر است. اما مسئله دقیقاً برخلاف این است. دیافراگم‌های f/۸ یا f/۱۶ برای این كار نتیجه بهتری دارند؛ زیرا عمل فوكوس كردن به دلیل بالا رفتن عمق میدان راحت‌تر می‌شود.
    ▪ سرعت شاتر:
    شاید مهم‌تر از تعیین دیافراگم، تنظیم سرعت شاتر باشد. ذرات نورانی منور‌ها حركت نسبتاً سریعی دارند و اگر می‌خواهید زیبایی حركت آن‌ها را در عكس خود داشته باشید، باید بتوانید نوردهی دوربینتان را روی یك نوردهی نسبتاً طولانی‌ تنظیم كنید. یك روش برای نوردهی طولانی، استفاده از وضعیت Bulb یا همان سرعت Bاست. در این حالت، تا زمانی كه دكمه شاتر را فشرده نگه داشته باشید (ترجیحاً با استفاده از سیم شاتر یا كنترل از راه دور) دهانه شاتر باز نگه داشته می‌شود. در چنین حالتی بهتر است، به محض انفجار منور، دكمه شاتر را فشار دهید و تا زمانی كه آخرین ذرات نور خاموش می‌شوند، آن را رها كنید؛ یعنی تقریباً چند ثانیه نوردهی مناسب است.
    البته می‌توانید با چند بار امتحان كردن این كار، فاصله زمانی دقیق برای نوردهی را پیدا كنید. دقت نمایید كه هیچ نیازی نیست این فاصله زمانی خیلی طولانی شود. نباید فكر كنید چون آسمان تاریك است، می‌توانید هر قدر كه دوست دارید، دهانه شاتر را باز نگه دارید؛ زیرا جرقه‌های منفجر شده نورانی به صورت تصادفی در آسمان روشن می‌شوند و احتمال این‌كه یك جرقه دیگر در همان مكان قبلی منفجر شود و عكس قبلی شما را خراب كند، بسیار زیاد است.
    در صورتی كه دوست دارید تصویر چند جرقه مختلف را در عكس داشته باشید، می‌توانید از این ترفند استفاده كنید. دوربین را روی حالت Bulb قرار دهید و یك تكه مقوای ضخیم در دست بگیرید. به محض خاموش شدن یك جرقه، مقوای مذكور را جلوی لنز نگه دارید (در حداقل فاصله ممكن بدون این‌كه به دوربین لرزش وارد كنید) و با روشن شدن جرقه بعدی، دوباره آن را كنار بكشید. با این ترفند می‌توانید در یك عكس تصویری از چند جرقه رنگی نورانی را با هم ثبت كنید؛ بدون این‌كه عكس شما پر از نویز شود.
    ▪ حساسیت یا ISO:
    به هیچ عنوان حساسیت دوربین را زیاد نكنید. ممكن است روی تصویر پیش نمایش خود دوربین به نظر برسد كه بالا بردن حساسیت، شفافیت نورها را بیشتر می‌كند، اما بعداً كه عكس هایتان را در داخل كامپیوتر باز‌می‌كنید، با حجم وسیع نویز‌هایی روبه‌رو می‌شوید كه تمام سطح تصویر را پوشانده‌اند. بعداً می‌توانید با فتوشاپ، درخشندگی نورهای عكس را بیشتر كنید. بنابراین سعی كنید ترجیحاً با همان حساسیت ISO ۱۰۰ كار كنید.
    ▪ فلاش:
    فلاش دوربینتان را خاموش كنید، زیرا هیچ تاثیری روی عكس‌هایتان ندارد. تنها كار فلاش در این این است كه به دوربین می‌گوید به زمان نوردهی كمتری نیاز دارد. پس آن را خاموش كنید، وگرنه تمام زحمات‌شما را بر باد می‌دهد.
    ▪ عكاسی با حالت دستی:
    هم نور دهی دستی و هم فوكوس دستی. عكاسی كردن در حالت فوكوس خودكار، هنگامی كه در محیط‌های كم‌نور هستید، برای بسیار از دوربین‌ها غیر‌ممكن و برای دوربین‌های پیشرفته بسیار مشكل است. در حقیقت لنز دوربین نمی‌تواند تشخیص بدهد كه در میان سیاهی آسمان روی چه چیزی باید فوكوس كند. به همین دلیل، بسیاری از موقعیت‌های خوب عكس‌برداری را از دست خواهید داد. ضمناً، در حالت دستی هیچ نیازی نیست كه هر بار كه می‌خواهید عكس بگیرید، فوكوس كنید. دوربین را روی حالت فوكوس دستی قرار دهید، یك بار فوكوس كنید. پس از آن دیگر لازم نیست فوكوس دوربین را تغییر دهید؛ زیرا در فواصل دور تغییر مكان سوژه تأثیر چندانی روی فوكوس عكس نخواهد داشت؛ خصوصاً اگر از دیافراگم‌های بسته مثل f/۸ یا f/۱۶ استفاده كنید.
    پیشنهاد می‌كنم از همان ابتدا فوكوس دوربین را روی حالت بی‌نهایت (روی اغلب دوربین‌ها با یك علامت شبیه هشت افقی دیده می‌شود) قرار دهید. در این‌ حالت، تمام كادر در حالت فوكوس شده قرار می‌گیرد و عملاً عمق میدان از بین می‌رود.
    ▪ تماشای پیش‌نمایش عكس:
    برای چه دوربین دیجیتال خریده‌اید؟ نمایشگر دوربین دیجیتال، یكی از مهم‌ترین مزیت‌های آن نسبت به همتای آنالوگ خود است. می‌توانید روی این نمایشگر، عكس‌های گرفته شده را بررسی كنید. بنابراین، این امكان را به شما می‌دهد كه میزان نوردهی، شدت نورها، سرعت مناسب و خیلی چیز‌های دیگر (جز میزان نویز كه معمولاً روی این حالت قابل تشخیص نیست) را بررسی كنید.
    بد نیست در ابتدای كار، چند عكس با سرعت‌های مختلف بگیرید و پیش‌نمایش آن‌ها را ببینید. این كار به شما كمك می‌كند درك بهتری از نور جرقه‌ها، سرعت دوربین و میزان نورهای اضافی اطراف (مثل نور چراغ‌های خیابان و...) پیدا كنید.
    ▪ پیشنهاد اضافی:
    سعی كنید قبل از شروع نور‌افشانی، كاملاً آماده عكس‌برداری باشید. اگر هوا راكد باشد (باد نوزد) معمولاً پس از مدت اندكی آسمان پر از دود می‌شود و این دود مانند لایه‌ای مهآلود در تمامی عكس‌های شما نمایان خواهد شد. بنابراین بهتر است اولین جرقه‌ها را از دست ندهید. جشن‌های خوبی را برایتان آرزومندیم!

    امیر یاری
    ماهنامه شبکه

  7. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #35
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض تهیه عكسهای سیاه و سفید دیجیتال


    حتما تاكنون حس خارق العاده ای كه برخی عكسهای سیاه و سفید در شما ایجاد كرده اند، را تجربه كرده اید.عكسهای سیاه و سفید همواره ارزش وجودی خاص خود را حفظ نموده اند. تهیه عكسهای سیاه و سفید زیبا در دنیای عكاسی دیجیتال نیز بسیار مهم است و در این نوشتار میكوشیم روشی كامل و در عین حال ساده برای این منظور ارائه نماییم.
    ● تهیه عكسهای سیاه وسفید دیجیتال ۳مرحله مهم دارد:
    ۱) تهیه عكس رنگی اولیه با نورپردازی مناسب
    ۲) تبدیل عكس رنگی به عكس سیاه وسفید
    ۳) چاپ عكس سیاه وسفید
    برای تهیه عكس سیاه وسفید ایده آل بایستی ابتدا یك عكس رنگی مناسب ( كه از برخی جهات با عكس های رنگی معمولی فرق دارد ) تهیه نمود.پس از همین ابتدا تكلیف خود را با حالت عكاسی سیاه و سفید كه در برخی دوربینهای دیجیتال وجود دارد ،روشن كرده ایم:هیچگاه برای عكاسی سیاه وسفید از این حالت استفاده نكنید(دلایل این امر در این نوشتار بر شما روشن خواهد شد).
    سپس باید این عكس رنگی را با روشهای خاص به عكس سیاه وسفید تبدیل نمود و در نهایت آنرا چاپ كرد.
    ▪ هركدام از مراحل فوق دارای تكنیكها و ظرایف خاصی است كه به ترتیب به آنها خواهیم پرداخت.
    ۱) مرحله اول:
    تهیه عكس رنگی با نورپردازی خاص:
    برای تهیه عكسهای رنگی مناسب ،توجه به نكات زیر لازم است.
    الف) فیلمهای سیاه وسفید در دوربینهای غیر دیجیتال دارای قدرت حصول محدوده دینامیكی(Dynamic Range )وسیعتری نسبت به حسگر دوربینهای دیجیتال هستند. دردوربینهای دیجیتال تهیه عكس رنگی اولیه از برخی مناظر با محدوده دینامیكی وسیع ،مشكل میباشد.
    برای حل این مشكل میتوان چند عكس با نورپردازیهای مختلف از منظره تهیه كرد وسپس با روشهای ادغام دیجیتالی آنها را با هم تركیب نمود(برای اطلاعات بیشتر به این مقاله ها مراجعه نمایید).
    ب) برای تهیه عكسهای سیاه وسفید در دوربینهای غیر دیجیتال ،معمولا سعی بر این است كه عكسی با نوردهی زیاد تهیه شود(چرا كه اصلاح نوردهی زیاد در تاریكخانه، آسانتر از اصلاح عكسهای با نوردهی كم است).اما در دنیای دیجیتال موضوع متفاوت است:بایستی مراقب بود كه نوردهی عكس زیاد نشود.این موضوع در مورد عكسهای سیاه وسفید به مراتب مهمتر از عكسهای رنگی است چرا كه در عكسهای رنگی ،رنگ یك بعد دیگر به عكس اضافه میكند و مناطق پرنور كمتر به چشم می آیند اما در عكسهای سیاه و سفید این مناطق بشدت آزار دهنده خواهند بود.
    ▪ در اینجا لازم است كه قبل از ارائه راه حل این مشكل،به دو نكته مهم اشاره كنیم:
    - نكته اول:
    مهمترین شاخص كیفیت عكسهای سیاه و سفید، تونالیته(Tonality) مناطق مختلف عكس است.بدین معنا كه عكس خوب، عكسی است كه تمام نواحی مختلف آن از لحاظ طیف سیاه تا سفید غیر طبیعی نباشند.
    این موضوع در تمام مراحل تهیه عكس (تهیه عكس رنگی اولیه،تبدیل آن به عكس سیاه وسفید و چاپ آن) باید مد نظر باشد.
    - نكته دوم:
    در عكسهای رنگی، نویز همواره یك چالش عمده محسوب شده و كاهش آن همیشه لازم است.اما در عكسهای سیاه وسفید، در اكثر اوقات نه تنها نویز مشكلی محسوب نمیشود كه گاه عامدا نویز را به تصویر اضافه میكنند.
    ▪ پس از ذكر این دو نكته به بحث نورسنجی در تهیه عكس برمی گردیم:
    دوربینهای دیجیتال تمایل دارند تا با افزایش نوردهی(و به قیمت كاهش جزئیات در مناطق پر نور)،نویز تصویر را كم كنند .چرا كه با نوردهی كمتر ،جزئیات مناطق پرنور دیده می شود ولی بعلت استفاده از حساسیتهای بیشتر حسگر، نویز در مناطق كم نور بیشتر خواهد شد.
    اما همانگونه كه ذكر شد ، در تصاویر سیاه وسفید، اولا بایستی از نوردهی زیاد خودداری نمود ثانیا افزایش نویز ،مشكل عمده ای محسوب نمی شود.پس برای تهیه عكسهای سیاه و سفید با دوربین دیجیتال باید از مقدار نوردهی كمتر از میزان نورسنجی خودكار دوربین استفاده نمود تا جزئیات كاملی در مناطق روشن تصویر داشته باشیم.
    ـ حال سوالی پیش می آید:چه مقدار كمتر؟
    پاسخ این سوال یك كلمه است:هیستوگرام. با استفاده از هیستوگرام دوربین دیجیتال، باید سعی كنیم كه نورپردازی آنقدر كم نشود كه جزئیات مناطق سایه تصویراز بین بروند.(برای آشنایی با هیستوگرام به این مقاله مراجعه كنید)
    ج) در تهیه عكسهای سیاه وسفید استفاده از فرمت RAW و TIFF بر فرمت JPEG مزیت دارد.چرا كه شاخص اصلی كیفیت این عكسها بر پایه تونالیته است و در این زمینه در هنگام تبدیل فرمت RAW ،تنظیمات و كنترلهای كاملی در دسترس كاربر می باشد.مزیت دیگر این فرمتها عدم فشردگی و میزان بالای اطلاعات تصویری آنها است كه به همین علت در موقع اصلاحات نرم افزاری (نظیر اصلاح Curve و ...)،تمایل كمتری به پوستری شدن (Posterization) دارند.اگر دوربین دیجیتال شما فقط امكان تولید تصاویر JPEG دارد،در هنگام تهیه این تصاویر، حداقل درصد فشردگی آنرا كم نمایید.
    ۲) مرحله دوم:
    تولید عكس سیاه وسفید از عكس رنگی تهیه شده
    اگر فكر میكنید كه این مرحله با دستور Image>Mode>grayscale ( ویا دستور Image>Adjustment>desaturate)قابل انجام است ،باید بگوییم كه اشتباه می كنید.برای حفظ و تنظیم دقیق تونالیته طیف خاكستری تصویر سیاه وسفید،اصلا این روشها به پای روشهای پیشرفته ای كه در ذیل بحث می شوند،نخواهند رسید.برای تبدیل دقیق تصاویر رنگی به تصاویر سیاه وسفید روشهای گوناگونی وجود دارد، كه در این قسمت به دو روش معروف و كاربردی اشاره میكنیم:
    ▪ روش اول:
    این روش توسط Russel Brown از شركت ادوب ارائه شده است.در این روش امكان تنظیم دقیق و كنترل مقادیر تونالیته رنگهای مختلف وجود دارد.
    ـ ساخت Adjustment layer از نوع Hue/saturaion:فایل تصویر را باز كنید.دستور Layer>New Adjustment layer>Hue/Saturation رااجرا كنید.هیچ تغییری در آن ندهید و OK را كلیك نمایید.
    - ساخت Adjustment layer دوم از نوع Hue/saturaion :مجددا با همان فرمان قبلی یك لایه تنظیمی جدید بسازید.حال مقدار Saturation را -۱۰۰قرار دهید تا تصویر به طور كامل غیر اشباع شود.OK را كلیك نمایید.
    - لایه اولAdjustment layer را انتخاب نمایید.حالتBlending این لایه را رویColor تنظیم نمایید.
    - روی لایه اولAdjustment layer دوبار كلیك نمایید تا صفحه تنظیمات آن ظاهر شود.چون حالت blending این لایه color است،میتوانید مقدار Hue را تنظیم نمایید.با تغییر مقدار Hue طیف خاكستری تصویر را تنظیم نمایید.
    - حال مقدارSaturaion را تنظیم كنید تا سایه های تصویر مطابق میل شما شود.
    همواره از Hue برای تنظیمهای كلی و از saturation برای تنظیمهای ظریف استفاده كنید.سپس OK را كلیك كنید.
    - تنظیم یك محدوده رنگی خاص در تصویر:اگر مایلید كه به طور خاص، ناحیه رنگی خاصی از تصویر را تنظیم دقیقتری نمایید، مجددا روی لایه اول دوبار كلیك كنید و از منوی Edit در همین صفحه تنظیم ،رنگ مورد نظر را انتخاب وتنظیمات Hue و Saturation را برای آن رنگ خاص انجام دهید.مثلا برای آسمان،رنگ آبی را انتخاب و مراحل ۴و۵را برای این رنگ تكرار نمایید.
    ▪ نكته:
    اگر رنگ دیگری نیز نیاز به تنظیم دارد ،این مرحله را برای آن رنگ تكرار نمایید.
    نكته:
    برای آنكه تنظیم رنگ را مشاهده كنید،لایه Adjustment Layer دوم را خاموش نمایید.
    - تنظیم مجموعه ای از رنگها:
    برای آنكه مجموعه ای از رنگها(مثل آبی آسمان و قرمز گلها) را باهم تنظیم نمایید، مجددا روی لایه اول دوبار كلیك كنید. ابزار Eyedropper را انتخاب نمایید.در حالیكه آنرا روی تصویر نگه داشته اید،دكمه Shift را فشار دهید.علامت + كنار آن ظاهر میشود.حال ابتدا روی یك رنگ و بعد روی رنگ بعدی و بعدی كلیك كنید(مثلا رنگهای آبی و قرمز و ...).اگر در همین حال به صفحه تنظیم Hue/Saturation نگاه كنید،مشاهده میكنید كه محدوده رنگی افزایش می یابد تا تمام رنگهای انتخابی را دربرگیرد.
    حال مقادیر Hue و Saturation را برای این مجموعه رنگها تنظیم نمایید.(از این بیشتر كنترل میخواهید؟!)
    ـ پس از انجام تنظیمات، روی OK كلیك كنید تا صفحه تنظیمات لایه دومHue/saturation بسته شود.همواره به یاد داشته باشید كه میتوانید برگردید و با دوبار كلیك روی این لایه، مجددا تنظیمات مورد نظر خود را انجام دهید(قدرت و ارزش این روش در همین جزئیات نهفته است).در نهایت لایه هارا Flat نمایید و از عكس خود لذت ببرید.
    اگر از فتوشاپ CS وتصاویر ۱۶بیتی استفاده نمایید ،نتایج باز هم بهتر خواهند شد.
    ۲) روش دوم:
    - فایل را باز كنید.یك Adjustment layer از نوع Channel Mixer‌بسازید:
    Layer>New Adjustment Layer>Channel Mixer
    - پس از ظاهر شدن صفحه تنظیمات،گزینه Monochrome را انتخاب كنید.با این كار تصویر سیاه و سفید می شود. و مقدار رنگ قرمز روی ۱۰۰قرار میگیرد.
    - حال مقادیر مربوط به رنگهای قرمز ،آبی و سبز را تغییر دهید تا تونالیته تصویر بهبود یابد.همواره به خاطر داشته باشید كه مجموع ۳مقدار این رنگها باید ۱۰۰باشد(مثلا ۴۰و۴۰و۲۰یا۲۰و۳۰و۵۰ )
    با این روش نیز كنترل خوبی روی تونالیته رنگهای مختلف و تاثیر آن روی تصویر نهایی خواهید داشت.تنظیم این ۳رنگ در حقیقت، شبیه سازی حالتی است كه با یك دوربین غیر دیجیتال و با فیلم سیاه وسفید،از فیلترهای قرمز ،آبی و سبز استفاده كنید.
    ▪ نكته مهم :
    برای مشاهده اثرات یك فیلتر رنگ به تنهایی، مقدارآنرا روی ۱۰۰و مقدار ۲رنگ دیگر را ۰قرار دهید.
    همانگونه كه در هردوروش فوق مشاهد شد،چالش اصلی در تبدیل تصاویر رنگی به سیاه وسفید،تنظیم دقیق تونالیته رنگهای مختلف در تصویر نهایی است.
    ▪ اما در روشهای معمولی زیر اینگونه كنترل و تنظیمات دقیق وجود ندارد:
    الف) فرمان Image>Mode>Grayscale
    ب) فرمان Image>Adjustment>Desaturate
    ج) بردن تصویر به حالت LAB color وحذف كانالهای a و b
    پس این ۳روش را فراموش كنید و همواره برای تبدیل ،از ۲روش اصلی فوق الذكر استفاده كنید تا تصاویر سیاه وسفید ایده آل داشته باشید.
    - Action ها و Plug-in های آماده:
    Action های آماده ای نیز برای تهیه تصاویر سیاه و سفید از تصاویر رنگی وجود دارند كه به برای سهولت كار میتوانید با اجرای آنها تصاویر خود را به سیاه وسفید تبدیل نمایید.(از این آدرس مجموعه Action های رایگان را دانلود كنید وسپس فایل دانلود شده با پسوند atn را در فولدرAdobe\Photoshop\Presets\Photoshop Actions كپی كنید و در پالت Action فتوشاپ از منوی Action گزینه bw-actions.atn را انتخاب كنید و اكشن مورد نظرتان را اجرا نمایید)
    اما استفاده از این روشها از لحاظ كنترل بر روند كار ، هیچگاه به پای ۲روش فوق الذكر نمی رسند.
    ۳) مرحله سوم :
    چاپ تصاویر سیاه و سفید
    هدف اصلی در چاپ تصاویر سیاه وسفید نیز، حفظ تونالیته است.برای این منظور به كار بردن روش زیر می تواند امكان كنترل دقیق تونالیته مناطق مختلف را فراهم نماید.
    مراحل تنظیم قبل از چاپ عكس سیاه وسفید
    ▪ پس از تبدیل عكس رنگی به عكس سیاه و سفید، مراحل زیر را انجام دهید:
    - لایه عكس را دو بار Duplicate نمایید.(Layer>duplicate)،اولین كپی را Dodge و دومین كپی را Soft بنامید.
    - حالت Blending لایه Dodge راروی Color Dodge برده و اپاسیته آنرا ۴% تنظیم كنید.حالت Blending لایه Soft را روی Soft Light برده واپاسیته آنرا ۴۵% تنظیم نمایید.
    - یك لایه Adjustment Layer از نوع Curve در بالای همه لایه ها اضافه كرده و سپس Curve رابه صورت شكل شبیه S تنظیم كنید.اپاسیته این لایه را آنقدر كم كنید تا تصویر خوب به نظر آید.
    - یك لایه Adjustment layer از نوع Hue/Saturation بسازید وآنرا Tint بنامید.قسمت Colorize را انتخاب و Saturation را ۵۰% تنظیم كنید.Hue را آنقدر تغییر دهید تا ته رنگ نارنجی ایجاد شود.اپاسیته این لایه را روی ۴% ببرید.
    حال عكس برای چاپ آماده است.با این روش به راحتی میتوانید با تغییر اپاسیته لایه های مختلف تونالیته مورد نظر خود را در هنگام چاپ بدست آورید.
    به هرحال فكر میكنم تهیه عكسهای سیاه وسفید زیبا و به یاد ماندنی ارزش خواندن این نوشتار نسبتا طولانی را داشته باشد.

  9. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #36
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض شگردهایی برای عکاسی در پاییز


    پاییز، بهار دوم است!
    وقتی که هر برگ، گلی است خوش رنگ و زیبا.

    یکی از بهترین فصول سایت برای عکاسی، پاییز است. تنوع و جذابیت صحنه های پاییزی آنقدر زیاد است که کمتر کسی است که وسوسه نشود تا یک سری عکس پاییزی بگیرد.

    در صورتی که به یک سری نکات توجه کنیم، می توانیم عکسهای فوق العاده ای از پاییز بگیریم. مهمترین شاخصه عکسهای پاییزی، رنگ و نور آنهاست. کلا عکسی که رنگ های زنده داشته باشد ارزشمند است ولی در مورد عکسهای پاییزی، رنگ اهیمت بیشتری پیدا می کند. در این مطلب سعی شده است تا یک سری از تجربیات شخصی ام در رابطه با عکاسی در فصل پاییز به طور خلاصه آورده شود.
    • در هر زمانی از روز می توان سوژه های خوب پاییزی را پیدا کرد و از آنها عکاسی کرد. لیکن بهترین زمان برای عکاسی در پاییز صبح (بعد از طلوع خورشید) و نزدیک غروب است. حتما عبارت "ساعت های طلایی" را شنیده اید. این ساعت ها شرایط نوری بسیار مناسب است و مایل تابیدن نور خورشید طول موج نوری ایجاد می کند که همه رنگ ها را گرم می کند. رنگهای قرمز و طلایی در این ساعت ها بسیار خوب ثبت می شوند.
    • استفاده از ***** پولاریزه بسیار مفید خواهد بود و رنگهای قوی و موثری ثبت خواهند شد. معمولا از ***** پولاریزه برای ثبت رنگ آبی آسمان استفاده می شود، ولی استفاده از آن در عکسهای پاییزی نیز بسیار موثر است.
    • دیافراگم بسته، یکی از شگردهایی است که برای بدست آوردن رنگهای قوی استفاده می شود. از شماره های بزرگ F-Stop استفاده کنید و زمان نور دهی را بالا ببرید.
    • از ISO بسیار پایین استفاده کنید و از حساسیت های بالا پرهیز کنید. هرچه حساسیت پایین تر باشد رنگها بهتر ثبت می شوند. این مورد خیلی جاها جواب می دهد.
    • یک یا دو استپ نور را کمتر ثبت کنید. سعی کنید یک یا دو استپ نور را از آنچه به نظر می رسد کمتر ثبت کنید. در خیلی مواقع این کار باعث می شود تا کنتراست نوری خوبی ثبت می شود، رنگ ها نیز جا افتاده تر شوند. بعدا در صورتی که لازم باشد می توان در نرم افزار کمی کار را روشن کرد.
    • تراز سفیدی (White Balance) در دوربین های دیجیتال بسیار مهم است. کافی است با کمی دقت و انتخاب حالت درست به هدف مورد نظر رسید. استفاده از مد "هوای ابری" (Cloudy) در پاییز، رنگها را می کند (لازم نیست که حتما هوا ابری باشد). همچنین می توان در نرم افزارهای RAW Processor کلوین را بالا برد تا گرمی رنگها تقویت شود. البته باید دقت کرد که در این کار زیاده روی نشود وگرنه رنگها غیر واقعی به نظر می رسند. در دوربین های فیلمی، به جای تراز سفیدی(White Balance) ، از فیلترهای مختلف برای بدست آوردن محیط های رنگی مختلف استفاده می شود.
    • حتما پشت به خورشید عکاسی کنید. عکاسی رو به خورشید باعث می شود تا حالت ضد نور ایجاد شود و کنترل نور بسیار مشکل می شود، رنگها ضعیف می شوند و همچنین تابش نور خورشید در لنز (lens flare) از کیفیت کار می کاهد. در صورتی که رو به خورشید عکس میگیرید از هود لنز استفاده کنید.
    • استفاده از سه پایه را در الویت کار قرار دهید. اگر در عکاسی از صحنه های پاییزی موارد فوق را اجرا می کنید حتما به سه پایه نیاز دارید. برخی از تکنیک های بیان شده در بالا باعث می شوند تا از سرعت ثبت پایین تری استفاده شود و بدون سه پایه کار کمی سخت می شود. ضمن اینکه در هوای بارانی، حفاظت دوربین در مقابل باران راحت تر است و با استفاده از چتر یا یک پوشش ضد آب راحت تر می توان عکاسی کرد.
    • سعی کنید به دنبال کنتراست های رنگی بگردید، مثل تقابل رنگ آبی آسمان با قرمز و طلایی و یا سبزی چمن ها با زردی و قرمزی برگها.
    • همیشه به دنبال ثبت کل منظره نباشید، هر یک از برگ ها می توانند سوژه خوبی برای تهیه عکسی با زاویه بسته (Close up) باشند. بافت ها و جزییات در پاییز سوژه های بسیار خوبی هستند.
    منبع: foto.ir

  11. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #37
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض عکاسی هوايی - Aerial Photography

    یکی از مشکلات این نوع عکاسی هزینه بالا و یا نبود امکانات مناسب است. استفاده از هواپیماهی کوچک که هزینه پروازی کمی دارند از بهترین راه حلهاست. همینطور استفاده از کایت یا پاراگلایدر با وجود اینکه محیط پوشش دهنده و قابلبت مانور عکاس را کاهش میدهد. هما لحظه ای که فرد خود را بر فراز زمین در حرکت میبیند و شاهد فرصتهای بینظیر عکاسی میشود پی میبرد که گذاشتن این همه وقت و هزینه ارزشش را داشته است. فزصتهایی مانند دیدن مسیر یک رودخانه و یا جاده از میان یک مزرعه، شخم زدن یک تراکتور، خاکبرداری از یک معدن روباز، ردیفهای درختان در یک باغ مرکبات و ...


    از نظر تکنيکی عکاسی هوايی (گرفتن عکس از داخل هواپيما، کايت، و يا چرخبال) کار زياد سختی نيست چون تقزيبا هميشه فوکوس در بينهايت است و انتخاب اکسپوژر هم چندان مشکل نيست. مشکل حرکتهای پيشبينی نشده و لرزشهای موجود در وسيله های هوايی کوچک را ميتوان با انتخاب سزعت شاتر بالا يا استفاده از Image Stabilization (و یا ترکیبی از هر دو) بر طرف کرد. به همین دلیل انتخاب یک روز آفتابی مهمترین نکته در این سبک عکاسیست. عکسهای هوایی خوب فقط زمانی حاصل میشود که عکاس آشنایی و انس کامل با وسیله پروازی که از آن استفاده میکند داشته باشد. بعلاوه شناخت محیطی که بر فراز آن در حال پروار است هم از واجبات میباشد به همین دلیل پیشنهاد میشود که قبل از اقدام به پرواز منطقه مورد نظر را از طریق جاده بررسی کنید یا از نقشه هایی با جزییات بالا استفاده کننید و چند نقطه را که به نظر دارای پتانسیل عکاسی خوب میباشند به عنوان هدف عکاسی خود مد نظر قرار دهید.
    نوشته فوق چکيده ايست از مقاله "The Fascination of the Aerial Perspective" چاپ شده در Photo Life Magazine توسط یکی از عکاسان حرفه ای این سبک به نام David Skelhon. برای آشنایی بیشتر با این عکاس و مشاهده آثار بیشتر میتوانید از این لینک بازدید کنید.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


    کليه حقوق تصاوير برای عکاس محفوظ است.
    ترجمه: ورهرام همتی
    منبع: foto.ir
    Last edited by karin; 21-08-2007 at 22:09.

  13. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #38
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض ترکیب بندی عکس - قسمت اول

    قانون یک سوم در کادربندی و ترکیب - مقدماتی


    یکی از مهمترین و حیاتی ترین مباحث در عکاسی و نقاشی٬ ترکیب بندی و انتخاب چگونگی قرارگیری عناصر در صفحه است. در این مطلب سعی شده تا در مورد یکی از مهمترین مسائل کادربندی توضیحاتی ذکر شود.




    قانون یک سوم () در واقع مختصر شده مفهوم طلایی است. فلسفه اصلی که در پشت این مفهوم قرار دارد از یک ترکیب و کادربندی متقارن و مستقر در مرکز کادر که معمولا کسل کننده است جلوگیری می کند.
    4 خط تقسیم کننده کادرخطوط طلایی و محل برخورد این خطوط، نقاط طلایی نامیده میشوند. (شکل C1 و C2)از بین بردن تقارن با استفاده از قانون یک سوم به دو شکل می تواند صورت بگیرد.

    در یک روش می توان تصویر را به دو بخش مجزا تقسیم کرد به نحوی که یک قسمت و قسمت دیگری تصویر را شامل شود.





    شکل C1








    در روشی دیگر، تمرکز مستقیما بر روی نقاط طلایی است. فرض کنید که منظره ای بسیار زیبا و بدیع پیش رو دارید اما این منظره فاقد یک نمای هندسی و به اصطلاح Geometric خوب و جذاب است. به عبارت دیگر در عین اینکه منظره بسیار خاص و زیبا است اما اگر به صورت تصویر دربیاید تا حدودی کسل کننده خواهد شد.

    راه حل چیست؟ سعی کنید در این منظره یکنواخت یک نقطه عطف و تمایز پیدا کنید، نقطه ای که بتواند یکنواختی و یکدستی نما را از بین ببرد. سپس این سوژه را روی یکی از نقاط طلایی قرار دهید. این نقطه اولین نگاه بیننده را جذب کرده و مخاطب را به دیدن باقی تصویر دعوت میکند. (شکل C2)





    شکل C2

  15. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #39
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض ترکیب بندی عکس - قسمت دوم

    ترکیب بندی عکس
    ترکیب بندی تصویر، در کتابها و مجلات تخصصی عکاسی، اغلب به شکل یک نسخه تجویزی ارائه میشود. انگار که پیروی از تعدادی قاعده میتواند نتیجه قانع کننده ای را تضمین کند. شاید بهتر باشد این قواعد را تنها به عنوان چکیده ایده هایی در نظر گرفت که عکاسان (و البته نقاشان و سایر هنرمندان قرنها پیش از اختراع دوربین) آنها را برای خلق یک تصویر تاثیر گذار، مفید یافته اند.
    هر ترکیب بندی عکسی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن عکس، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با تنظیم محل دوربین و میزان نور دهی، آنها را از دل سایر اطلاعات تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، بسیاری از عکسها را خراب میکنند. اگر عکاسی را تازه شروع کرده اید، بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی عکس، بسیار سطحی است.

    تقارن:
    ترکیب های متقارن برای نشان دادن استحکام، پایداری و قدرت به کار میروند. این ترکیب ها همچنین در عکاسی از موضوعاتی شاکل جزییات مفصل، مفید هستند. حس دیگری که یک عکس متقارن القا میکند، سادگی است.

    در پرتره ای که اینجه مشاهده میکنید، هیچ راه دیگری برای ثبت موثر صحنه وجود نداشت. موضوع در وسط تصویر قرار داده شده چون شیء دیگری در عکس، بر نحوه قرارگیری متفاوت دلالت نمیکند(خط افق به دلیلی مشابه، تقریبا در وسط قرار گرفته است).
    عصایی که مرد بومی به دست دارد، یک تقابل ضروری است که باعث میشود عکس زیادی تصنعی به نظر نرسد.



    ترکیب ساده:
    رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.


    قطری (مورب):
    خطوط قطری، چشم را از یک سمت عکس به سمت دیگر هدایت میکنند و نسبت به خطوط افقی، انرژی بیشتری را منتقل میکنند. در این تصویر، خمیدگی نته درخت به همراه حرکت پسرک و سگش در امتداد آن، بیننده را ترغیب میکند تا تمام عکس را از نظر بگذراند. این کار به طور طبیعی با حرکت چشم از پس زمینه نورانی سمت چپ پایین عکس به قسمت راست بالای آن، صورت میگیرد.



    هم پوشانی:
    هم پوشانی اجزا یک سوژه، نه تنها باعث افزایش عمق پرسپکتیو میشود بلکه بیننده را به بررسی تضادهای موجود بین عناصر صحنه تشوق میکند. در مورد اول، از آنجایی که یک شیء، تنها هنگامی می تواند شیء دیگری را بپوشاند که جلوی آن قرار گرفته باشد بنا براین حس فاصله القا میگردد. در مورد دوم، هم پوشانی موجب می شود که دو یا چند شیء که با فاصله از هم جدا شده اند، کنار هم مشاهده شوند و به این ترتیب تضاد شکل، رنگ یا نور آنها قابل تشخیص گردد. در این تصویر، هم پوشانی عناصر معماری، تمثیلی از رقابت برای برتری در تصویر است.



    قاب بندی:
    قراردادن قاب در قاب دیگر، ابزاری از هنر نقاشی است که اغلب در عکاسی استفاده می شود. این کار نه تنها توجه بیننده را به سمت موضوع جلب میکند، بلکه غالبا بر موارد گسترده تری از حال و هموای موضوع دلالت میکند. همچنین رنگ های قاب، میتواند اشاره ای به محل عکسبرداری باشد. در این پرتره، رنگ چوبها انسان را به یاد سرزمین های آمریکای مرکزی یا جنوبی می اندازد. در حالی که ساختار کلبه و موضوع اصلی یادآور آفریقا است. حقیقت چیزی دور از انتظار است، این کلبه در یک روستای آفریقایی در مکزیک قرار دارد که محل سکونت بازماندگان برده های فراری آفریقایی است.


    الگوهای هندسی:
    شکل های هندسی نظیر مثلث ها و مربع ها، از آن جهت که با قاب مستطیلی عکس تقابل دارند، به مبحث ترکیب بندی عکاسی راه یافته اند. در این نما از مغازه های بسته، شکلهایی نظیر مستطیل های بزرگ و کوچک و مثلث های باریک وجود دارند. کارکرد آنها در قسمتهایی از عکس باعث ایجاد هماهنگی است (فواصل میان مغازه ها) و در قسمتهای دیگر (مثلث باریک ناشی از شیب خیابان) حسی از تنش در ترکیب بندی بوجود می آورد.


    مثلث ها:
    پنجره های ساختمان منعکس شده روی شیشه محدب اتومبیل، شدیدا معوج به نظر می رسند و درون قاب مثلث شکل شیشه قرار گرفته اند. گرچه بلافاصله نمی توان از شکل کلی عکس دریافت، ولی نمونه ای از قاب بندی است که در آن تمامی عناصر، حساب شده هستند (از جمله خطوط و مستطیل های تکراری و نوارهای نور و سایه). شکل مثلث در ترکیب بندی، غالب در جاهایی که خطوط موازی به نظر متقاطع می رسد ایجاد می گردد، نظیر حاشیه های یک خیابان یا ریل های خط آهن که تا فاصله دور امتداد دارند. در یک عکس چاپ شده دو بعدی یا بر روی صفحه نمایشگر رایانه، این امر باعث القاء عمق و فاصله میشود.


    الگوهای غیر منظم:
    ردیف های نه چندان منظم این گونی ها که برای خشک شدن در آفتاب چیده شده اند، بی تردید چشم شما را به سمت مردی که بوجود آورنده آنها است هدایت میکنند. نقوش و تکرار ها، مسائلی بدیهی هستند ولی یک عکاس خوش فکر می داند که چگونه بجای استفاده از این عناصر بعنوان موضوع اصلی، از آنها برای القای ایده های مهمتر بهره گیرد.


  17. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #40
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض ترکیب بندی عکس - قسمت سوم

    ترکیب بندی تصویر، در کتابها و مجلات تخصصی عکاسی، اغلب به شکل یک نسخه تجویزی ارائه میشود. انگار که پیروی از تعدادی قاعده میتواند نتیجه قانع کننده ای را تضمین کند. شاید بهتر باشد این قواعد را تنها به عنوان چکیده ایده هایی در نظر گرفت که عکاسان (و البته نقاشان و سایر هنرمندان قرنها پیش از اختراع دوربین) آنها را برای خلق یک تصویر تاثیر گذار، مفید یافته اند.
    هر ترکیب بندی عکسی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن عکس، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با تنظیم محل دوربین و میزان نور دهی، آنها را از دل سایر اطلاعات تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، بسیاری از عکسها را خراب میکنند. اگر عکاسی را تازه شروع کرده اید، بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی عکس، بسیار سطحی است.


    در این مقاله به معرفی سه روش کاربردی در امر ترکیب بندی تصویر پرداخته خواهد شد. در آغاز به معرفی کلی تکنیکی میپردازیم که قرنهاست شناخته شده است یعنی قانون تعادل (یا قانون طلایی - Golden Mean). این قانون در واقع یک فرمول هندسی است که توسط یونانی های باستان ابدا شده.استدلال بر این است که ترکیب بندی ای که بر اساس این تئوری تشکیل شده باشد، تاثیرگذار و قوی مینماید. ایده اصلی که در پس این تئوری است در واقع استفاده از خطوط هندسی است که به سادگی توسط چشم بیننده دنبال شوند.
    طی قرون متمادی، قانون تعادل (یا قانون طلایی - Golden Mean) راهبردی مهم و ابزاری کارآمد برای هنرمندان و نقاشان به حساب می آمد. امروزه با توجه به ارزش این ابزار، آشنایی با آن به عکاسان نیز توصیه میشود.


    قانون یک سوم (خطوط و نقاط طلایی):
    قانون یک سوم در واقع مختصر شده مفهوم طلایی است. فلسفه اصلی که در پشت این مفهوم قرار دارد از یک ترکیب و کادر بندی متقارن و مستقر در مرکز کادر که معمولا کسل کننده است جلوگیری می کند.
    4 خط تقسیم کننده کادر، خطوط طلایی و محل برخورد این خطوط، نقاط طلایی نامیده میشوند. (شکل های شماره یک و دو)

    از بین بردن تقارن با استفاده از قانون یک سوم به دو شکل می تواند صورت بگیرد. در یک روش می توان تصویر را به دو بخش مجزا تقسیم کرد به نحوی که یک قسمت یک سوم و قسمت دیگری دو سوم تصویر را شامل شود (شکل شماره یک)
    .
    شکل شماره یک


    در روشی دیگر، تمرکز مستقیما بر روی نقاط طلایی است. فرض کنید که منظره ای بسیار زیبا و بدیع پیش رو دارید اما این منظره فاقد یک نمای هندسی و به اصطلاح Geometric خوب و جذاب است. به عبارت دیگر در عین اینکه منظره بسیار خاص و زیبا است اما اگر به صورت تصویر در بیاید تا حدودی کسل کننده خواهد شد.
    راه حل چیست؟ سعی کنید در این منظره یکنواخت یک نقطه عطف و تمایز پیدا کنید، نقطه ای که بتواند یکنواختی و یکدستی نما را از بین ببرد. سپس این سوژه را روی یکی از نقاط طلایی قرار دهید. این نقطه اولین نگاه بیننده را جذب کرده و مخاطب را به دیدن باقی تصویر دعوت میکند. (شکل شماره دو)

    شکل شماره دو





    شکل شماره سه
    مثلث طلایی:

    در ابتدا به بررسی مفاهیمی ساده در این تئوری میپردازیم. فرمول با یک مربع (شکل شماره سه - رنگ آبی) شروع میشود. سپس قاعده مربع را به دو بخش مساوی تقسیم میکنیم. نقطه X را مرکز دایره ای در نظر میگیریم که شعاع آن فاصله X تا Y است. سپس قاعده مربع را تا حدی گسترش میدهیم که با دایره ما به مرکزX تماس پیدا کند(نقطه Z).

    حالا مربع ما میتواند به یک مستطیل با نسبت عرض و طول 5:8 تبدیل شود. جالب است که نسبت اندازه پاره خط C به A با نسبت اندازه A به B یکی است. خوشبختانه نسبت ابعاد 5:8 به نسبت اندازه فیلم 35 میلیمتری (24میلیمتر در 36 میلیمتر 5:7.5) بسیار نزدیک است.







    شکل شماره چهار

    محصول کار ما در مرحله قبل یک مربع مستطیل کامل است. در این مرحله ابتدا یک خط از گوشه بالای سمت چپ مستطیل به گوشه پایین سمت راست میکشیم(شکل شماره چهار). نقطه 'Y را در شکل شماره سه پیدا کنید، از گوشه بالا سمت راست نیز یک خط به 'Y بکشید و این خط را تا محل برخورد با خط اول ادامه دهید (شکل شماره چهار). با این اقدامات مستطیل ما به سه قسمت متفاوت تقسیم میشود(شکل شماره چهار).

    حالا ابزار برای استفاده آماده است. کافیست شما سعی کنید که سوژه های مورد نظر خود را طوری در کادر قرار دهید که به طور تقریبی در این سه بخش قرار بگیرند. ترکیب بندی بدست آمده یک ترکیب بندی موزون و زیباست.

    شما میتوانید این فرمول را با توجه به نیاز خود بچرخانید و یا برعکس کنید. این تکنیک بیشتر در مواردی که صحنه ما دارای خطوط مورب است کاربرد دارد.













    مارپیچ طلایی:

    یکی از ابزارهای ترکیب بندی عکس برای هدایت چشم بیننده به نقطه مورد نظر عکاس، مارپیچ طلایی است. استفاده از این تکنیک در سوژه هایی که با موارد قبل سازگار نبودند میتواند راهگشا باشد.




    طریقه رسم هندسی مارپیچ طلایی به شرح زیر است:


    برای توجیه علمی و ریاضی به این صفحه مراجعه نمایید.
    http://www.ac-noumea.nc/maths/amc/polyhedr/gold_.htm



    قواعد و تکنیکهای کلاسیک و دانشگاهی در زمینه هنر، هیچگاه نباید جلوی حس درونی هنرمند را بگیرد. اگر حس میکنید که عکسی خوب است پس حتما خوب است. رعایت قواعد و روشها همیشه چاره ساز نیست و چه بسا در بسیاری از آثار احتیاج داریم به اینکه خارج از قواعد کار کنیم. مثلا در جایی سوژه را در مرکز کادر قرار دهیم و .... اما این کار را تا جایی باید انجام داد که اثر ما حس زیبایی شناسی و قدرت بیان داشته باشد در غیر این صورت اثر ارزشمندی نخواهیم داشت.

    نوشته شده توسط نیما مهربانی

    منبع:foto.ir

  19. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •