تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 87 اولاول 1234567891555 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 866

نام تاپيک: نويسندگان عزيز ميخواهيم داستان بنويسيم!

  1. #41
    اگه نباشه جاش خالی می مونه احمدزاده's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    221

    پيش فرض

    عسل بانو جان
    تازه داشتم ميرفتم در مورد اصول داستان نويسي سرچ كنم كه ديدم شما گذاشتيد
    ممنون
    و فقط ادامه بده كارت رو

  2. #42
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    آيا بر اين اساس »طرح داستانى« مجموعه‏اى منظم است يا خير:

    1- طرح، مجموعه‏اى مؤلف است و يك ساختار به‏شمار مى‏رود، زيرا اجزاء آن با يكديگر هماهنگى دارند. حوادث جزئى بر شخصيت‏ها و بر يكديگر تأثير مى‏گذارند. هر حادثه‏اى معلول حادثه قبلى و علت حادثه بعدى است. چنين نيست كه حوادث صرفاً كنار هم باشند و ارتباطى تأثيرگذار با يكديگر برقرار نسازند.

    2- هماهنگى و تسلسل حوادث در طرح، در راستاى برآورده ساختن هدف خاصى صورت مى‏گيرد. با جابه‏جايى حواث و تغيير در نوع هماهنگى آنها، شبكه علت و معلولى مخدوش مى‏شود و مجموعه به هدفش نمى‏رسد.
    3- پيام داستان نتيجه‏شده از مجموعه مى‏باشد؛ يعنى از هماهنگى كليه اجزاء و عناصر مجموعه حاصل آمده است. بر همين اساس مى‏شود وقوع يك رويداد يا حضور يك فرد را زائد شمرد و يا پيامى از مجموعه حاصل شود كه مورد نظر نويسنده نبوده است.

    4- پيام به‏عنوان هدف، وحدت‏بخش كل عناصر داستان است. يعنى ما به‏خاطر هدف اصلى (و در دل آن اهداف فرعى) داستان است كه مجموع عناصر را »يك داستان« مى‏ناميم. داستان بايد عملى واحد و كامل را نمايش دهد و اجزاء وقايعش بايد چنان به يكديگر وابسته و پيوسته باشند كه اگر يكى را جابه‏جا كنيم يا برداريم، صورت كلى درهم ريخته و دگرگون شود؛ زيرا آن چيز كه بود و نبودش در صورت كلى، تأثير محسوس نداشته باشد، در حقيقت جزء آن كل به‏شمار نخواهد رفت.

    ب - تكوين طرح (طراحى) بيشتر يك فرآيند عقلى است.
    فكر اوليه مبتنى بر حس است، اما طرح اساساً مبتنى بر عقل است.

  3. #43
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض چگونه باید نوشتن داستان را آغاز کرد؟ساده بنویسید، همین!

    داستان را با فضایی صمیمی و کوچک آغاز کنید که فقط چند شخصیت اصلی را در بر بگیرد، اما با پیش رفتن داستان کاری کنید که کنشهای آنها، در دنیای پیرامونشان بسط پیدا کند و زندگی افراد بیشتر و بیشتری را تحت تأثیر قرار داده و تغییر دهد. اما نه یکباره، بلکه به تدریج و در طی حرکت داستان.
    این اصل که باید داستان را با مسایل خصوصی و کوچک آغاز کرد و بعد آن را در حرکتی پیش رونده به دنیای پیرامون بسط داد، توضیح می دهد که چرا برخی از صاحبان حرف و مشاغل خاص، بیش از حد در نقش قهرمان داستانها ظاهر می شوند.
    به همین دلیل است که ما دوست داریم درباره وکلا، پزشکان، جنگجویان، سیاستمداران و دانشمندان داستان بگوییم. یعنی کسانی که بواسطه موقعیت شغلی خود اگر در زندگی خصوصی دچار مشکلی شوند، نویسنده می تواند آن کنش را در جامعه بسط دهد.
    اگر سوژه ای که شما مدنظر قرار داده اید به گونه ای است که نمی توانید مشکل را در عرض گسترش دهید، پس باید به عمق بروید. کنشها را به اعماق روابط خصوصی و زندگی درونی شخصیتها بکشانید. بهتر است با کشمکشی شخصی و یا درونی آغاز کنید که نیاز به حل و فصل داشته باشد، اما کم و بیش قابل حل به نظر برسد، آنگاه در حالی که داستان به پیش می رود، آن را به سمت لایه های زیرین و رازهای نهان، یعنی حقایق ناگفته، سوق دهید.
    در این حالت شما می توانید برای گسترش عرضی داستان به نماد و کنایه روی آورید.
    بار نمادین تصاویر و کلمات، داستان را از جزیی و شخصی به کلی و عام، و از موردی و نوعی به مثالی و کهن الگویی گسترش می دهد.
    داستان خوبی که به زیبایی تعریف شود، زمینه را برای یک فیلم خوب فراهم می کند، اما داستان خوبی که به زیبایی تعریف شده و از نیروی مضاعف نماد پردازی بهره برده باشد به سطح تازه ای از بیانگری دست می یابد و در نتیجه ممکن است اثری بزرگ پدید آید.
    نمادگرایی اصولاً از جذابیت و گیرایی خاصی برخوردار است. نمادها، همچون تصاویری که در رؤیا می بینیم به ناخودآگاه ما هجوم می آورند و ما را از درون تحت تأثیر قرار می دهند، به نحوی که حتی از وجودشان نیز با خبر نمی شویم.
    اگر به تصاویر، با خام دستی، برچسب «نمادین» بزنیم، تأثیر آنها از بین می رود، اما اگر آنها بی سر وصدا، به تدریج و بی آنکه خود را به رخ بشکند، وارد داستان شوند، ما را عمیقاً و شدیداً تکان می دهند. پیشروی نمادین به این نحو صورت می گیرد که با کنشها، مکانها و نقشهایی آغاز کنید که فقط خودشان را باز می نمایانند.
    اما در حالی که داستان پیش می رود، تصاویری را برگزینید که معنای بیشتر و بیشتری را درخود جمع می کنند تا اینکه در پایان شخصیتها، موقعیتها و حوادث بیانگر افکاری عام و جهانشمول شوند.
    «کنایه» اما، زندگی را دوگانه می بیند و هستی متناقض ما را به بازی می گیرد، زیرا می داند که چه شکاف عظیمی میان آنچه به ظاهر می نماید و آنچه در واقع هست، وجود دارد. کنایه را مبنای پیشروی داستان قرار دهید.
    کنایه ظریفترین جلوه و نماد لذت داستان است. آن احساس خوشایندی است که می گوید «آه، زندگی یقیناً این گونه است» کنایه لفظی را می توان در اختلاف میان کلمات و معنایشان یافت که منبع و مایه اصلی لطیفه هاست. اما در داستان، کنایه بین کنشها و نتایج بروز می کند.
    بین ظواهر و واقعیت، یعنی جایی که منبع اصلی انرژی داستان یا به عبارتی منبع اصلی حقایق و عواطف نهفته است. قریحه کنایی نویسنده، موهبت بزرگی است.
    کنایه باید حالتی غیر جدی و غیر رسمی داشته باشد. با نوعی نا آگاهی ظاهری از تأثیر آن وایمان به اینکه تماشاگر به آن پی خواهد برد. چون کنایه ذاتاً مبهم و گریز پاست، نمی توان آن را دقیقاً تعریف کرد و بهترین راه برای تشریح آن توسل به مثال است.
    کلید دستیابی به پیشروی کنایی، اطمینان و دقت است.
    قهرمان فکر می کند کاملاً می داند که چه باید بکند و نقشه دقیقی نیز برای انجام آن دارد. او فکر می کند که زندگی یعنی «صادقانه حرف زدن» اما درست همین جا زندگی پس گردنی محکمی به او می زند به این معنا که امروز نه، امروز زندگی یعنی «فریب و پول» ...


    رضا خسرو زاد
    روزنامه قدس

  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #44
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    اول از همه عسل بانو جان مرسي از متن‌هاي قشنگ و جامعت.

    امّا اومدم كه يه چيزي بگم.من مي‌گن حيفه اين تاپيك اين‌جوري رو زمين بمونه.از اسم تاپيك بر مياد كه قراره توش داستان بنويسيم.باشه پس اين كار رو بكنيم!

    به نظرم اگه موافق باشين بيايم فكر كنيم يكي دو تا موضوع جالب و متفاوت و جديد و مطرح كنيم...يا اينكه هر كدوممون بييم بگيم كه مي‌خوايم تو فلان حيطه داستان بنويسيم....بعد يه وقتي رو معلوم كنيم كه تو اون تاريخ بيايم و كارامونو ارائه بديم و ببينيم كه چند مرده حلاجيم....

    البته مي‌دونم كه اين فقط يه نظره.پس اگه موافقين اين كار رو بكنيم.

  6. #45
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    اينكه نظر نمي‌دين يعني مخالفين؟!

  7. #46
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    آقا جان فکر محشری کردی من هستم یک موضوع واحدی تایین کنیم همه در اون باره بنویسیم بعد همه بیاند نظر بدند یکی مثل مسابقه برنده بشه!!!!!!!!!!!!!!!

  8. #47
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    خوب اگه واقعا قصد این کار را دارید توی همین تاپیک موضوعات پیش نهادیتون را لیست کنید تا یک رای گیری بشه و شروع کنیم


    ممنون

  9. #48
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    خدا رو شكر كه بالاخره نظرتون رو گفتيد!

    نظر من اينه كه مي‌تونيم روي موضوعي كار كنيم كه تا حالا من تو p30 نديدم حرفي ازش بزنن(البته شايد من نديدم!)
    به نظر من مي‌تونيم موضوع نگيم...يعني چي؟! يعني اين كه جاي اينكه يه موضوع بديم تا مثلا از اون موضوع يه داستان كوتاه بنويسيم يه كمي تكراريه...
    ...براي اينكه يه كم متفاوت باشيم بيايم داستان ميني مال بنويسيم.اونم با موضوع آزاد. مثلا بگيم هر كي مي‌خواد شركت كنه (باز هم مثلا) 3 تا 5 تا كار ميني مال بنويسه و تا فلان تاريخ بذاره تو تاپيك و بگه كه كار چندمشه....
    ...بعد همون كاريو بكنيم كه western جان گفت....
    امّا بازم شما نظر بديد

  10. #49
    اگه نباشه جاش خالی می مونه western's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    for sale
    پست ها
    467

    پيش فرض

    ببخشید من بی سوادم مینی مال چیه؟

  11. #50
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    ميني مال همان داستان كوتاه هست

    حداكثر يك صفحه (حدودي) مثل داستانهايي كه در مجلات ميخوانيد.

    من هم موافقم كه همه يك داستان كوتاه بنويسند و در پايان بهترين اثر انتخاب بشود

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •