اولا من اصلا فکر نمیکنم موضوع اصلی این تاپیک مربوط به مطالبی باشه که شما عنوان کردین و درباره برهان نظم صحبتی نشده بلکه فقط مسئله بر سر نظم کائنات هست
ولی برای روشن شدن بحث شما ردهایی که بر برهان نظم اورده شده رو خلاصه میگم براتون میتونین برین مطالعه کنین
1-نظم رو هرگز از درون یک مجموعه نمیشه تعریف کرد بلکه نظم زمانی معنی پیدا میکنه که برای اون هدفی درنظر گرفت و از خارج به مجموعه نگاه کرد و گفت ایا اون مجموعه هدف رو براورده میکنه یا نه و اون منظم . یا نامنظم دونست
2-هدف رو چطور میشه تعریف کرد؟
همون مثال چشم شما وقتی دیدن رو هدف چشم قرار میدین گفته میشه چشم منظم هست ولی اگر شنیدن رو هدف چشم قرار بدین بازم میشه به چشم گفت منظم؟
ولی در طرف مقابل اگر چشم قادر به دیدن هم نبود میشد بگیم چشم نامنظم هست؟جواب منفی هست چون بازم نحوه قرارگیری و فعالیت چشم رو میشه منظم درنظر گرفت
3-تعیین معیار برای منظم بودن یا منظم بودن یک مجموعه
ما وقتی میتونین به یک مجموعه بگیم منظم هست یا خیر باید اون رو با یک معیار بسنجیم تا تشخیص بدیم منظم هست یا نه، در حالی که این معیار ار طرف ما قرارداد شده و هیچ ارتباطی با اصل مجموعه ما نداره
مثل تایین معیار اندازهگیری طول که این فقط یک قرارداد از طرف ماست که متر رو تعریف کردیم
حالا ما چه معیاری برای تایین منظم یا نامنظم بودن جهان داریم؟درحالی که هیچ شناختی از خارج از این مجموعه جهان نداریم
پس این جهان در هر حالتی که قرار میداشت ما اون رو منظم میدونستیم چون هیچ معیاری برای اندازگیری منظم یا نا منظم بودن اون نداریم
4-برهان طراحی ضعیف
گفته میشه جهان ساخته خالق عالم مطلق هست پس ساخته های اون هم باید بدون نقص و منظم باشن و برای نظم یکی از مشهورترین مثالهای چشم هست
در حالی در همین بدن اجزایی وجود دارن که هیچ کارایی در حال حاظر ندارن و وجودشون نقص در طراحی محسوب میشه
مثل بال پرندگانی که پرواز نمیکنن ، نقطه کور در شبکیه و ...
پس یا خالقی مطلق این جهان رو خلق نکرده یا اصولا خالق مطلقی وجود نداره
5-درمورد مسئله احتمالات هم که در اخر مطالبتون هست اصلا چیزی نمیگم چون عالمان دینی خودشون این دلیل رو رد میکنن و این دلیل فقط دربین عامه مردم نااگاه رواج داره