برای بهتر متوجه شدن بحث لازم است چند نکته را اضافه کنم :نوشته شده توسط netstat [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1- ما ایرانیها عادت داریم همه چیز را سیاه یا سفید ببینیم و اصلا فراموش می کنیم رنگ خاکستری هم وجود دارد . هیچ انسانی کامل نیست و در کنار خوبی ها بدی هائی هم دارد و در کنار بدیها خوبیهائی هم دارد وقتی کارنامه اشخاص و شخصیت ها را بررسی می کنیم باید این نکته را در نظر بگیریم و ببینیم خوبی ها بیشتر است یا بدیها خدمت ها بیشتر است یا خیانت ها و...
2- نفس قدرت بخصوص در آن زمان (و حتی این زمان) ایجاب می کرد و می کندکه فرمانروا (پادشاه , امپراتور , رئیس جمهور و...) برای حفظ قدرت و نظام و کشور با قدرت وارد عمل شود و در بعضی مواقع دست به خشونت هم بزند و گرنه شیرازه امور از هم پاشیده می شود. پس بعضی(نه همه) بیرحمی هائی که در تاریخ می خوانیم و می شنویم لازمه حفظ کشور است . با شورشیان و گردنکشان و بیگانه پرستان مسلح نمی شود مدارا کرد و مجازات باید باشد.حتی در این زمان و در نظام های کاملا دموکراتیک باید قانون با بیرحمی اعمال شود نمونه هائی مانند : دولت مصدق , آلنده و... بخاطر همین اهمال ها سقوط کردند و صد البته این مسئله جنایات وحشیانه بعضی حکام را توجیه نمی کند.
3- ما از هیچکس بت نساخته ایم و نگفته ایم بیشتر پادشاهان عادل و درست کار بوده اند و شما هم مشخص نکردید منظورتان چه کسی است ؟ بلکه گفته ام همچنان که این سرزمین کهن به دانشمندانی مانند : ابوریحان و ابن سینا و رازی و... افتخار می کند به پادشاهان عادل و قدرتمند که کشور را از روی عدالت اداره کرده و توانستند دست بیگانگان را کوتاه کرده و مسبب پیشرفت و آبادانی کشور را فراهم کنند افتخار می کند شاهانی همچون : کورش کبیر , داریوش بزرگ , مهرداد کبیر , ارد اول , شاپور اول , خسرو انوشیروان , شاه اسماعیل کبیر , شاه عباس کبیر و... کریم خان زند .
4- زندگینامه هر کدام از این شاهان را بخوانید نکات مثبت و منفی هم در کارنامه اشان می بینید ولی در کل خدماتی که به کشور کرده اند و جلو متجاوزین را گرفته و علم و فرهنگ و هنر را گسترش دادند و در کل افتخاراتی برای ایران و ایرانی آفریدند نکات مثبت انها از نکات منفی آنها بیشتر می باشد .
5- باز متذکر می شوم که در آن زمان ایده حکومت های دموکراتیک و پارلمانی هنوز وجود نداشت و هیچ دلیل منطقی یافت نمی شد که پادشاهی حکومتش را با دیگران سهیم کند اگر جنایتکار بود که ابدا این کار را نمی کرد و اگر هم خدمتگزار بود باز هم نمی توانست و نباید این کار را بکند .
6-بسیاری از اوقات یک دیکتاتور خدمتگزار بسیاربهتر می تواندبه کشور خدمت کند و زمینه های آبادی و رشد یک کشور را در همه زمینه ها فراهم کند تا یک حکومت دموکراتیک نالایق این مورد بخصوص درمواردی که اکثرمردم کشور بی سواد و جاهل بوده و کشور درهمه زمینه ها عقب باشد و اولویت با اصلاحات اقتصادی و ساختن زیر بناها باشد . به عنوان مثال بعد از فروپاشی قاجاریه ....
7- برای مثال کارنامه بعضی از این شاهان را بررسی می کنیم .
1) در مورد کورش کبیر : او نیز مانند دیگر کشور کشایان به سرزمین های مختلف یورش برد و کشورهای مختلفی را فتح کرد ولی با روایت تاریخ دان ها او انسانی درست کار و مهربان بود و به اعمال ننگینی مانند کشار مردم شهرها و شکنجه و جنایات و... در بیشتر جنگ ها پیشقدم نشد و اگر شد برای آزادی مردم کشورها از یوغ ستمگران یود ( شهر بابل بنابر درخواست اکثریت سکنه شهر برای نجات از دست حاکم جنایتکار انجا انجام شد)
2) داریوش بزرگ : امپراتوری که کوش بپا کرده بود بر اثر شورش های متعدد که ناشی از حکومت بردیای دروغین بود در شرف از هم پاشیدن بود در زمان داریوش بعد از غلبه بر بردیای دروغین مجبور شد با حدود 140 فرمانده و حاکم شورشی مبارزه کند تا امپراتوری را از خطر در هم پاشیدگی نجات دهد . بیرحمی های داریوش (نظیر بریدن دست و گوش و... مجازات های وحشیانه که خودش در کتیبه هائی که مانده ذکر کرده ) گرچه از نظر ما از او یک چهره جنایتکار می سازد ولی برای حفظ امپراتوری لازم بود به هر حال داریوش مانند کورش نبود ولی خدماتی که او به ایران و حتی جهان کرد ( که توضیحش را قبلا دادم ) بسیاری از ان اعمال را توجیه می کند .
3) شاه اسماعیل کشور ایران را از نو زنده کرد در زمان او اسم ایران همانند یک اسم اسطوره ای و افسانه ای بود و بعد از بقدرت رسیدن شاه اسماعیل دوباره اسم ایران مطرح شد امپراتوری تاسیس کرد که توانسط مدتها در مقابل عثمانی ها بایستد وگرنه عثمانی ها ایران را کاملا اشغال کرده و همانند تیمور و چنگیز انچه ناید بشود می شد. گرچه این پادشاه هم جنایات زیادی کرد و ...
4) همین کریم خان که او را الگوی یک شاه مهربان و خدمتگزار ( که حتی حاظر نشد نام ژادشاه را به روی خود بگزارد ) می دانید مرتکب چه جنایاتی شد . ماجرای کشتار هزاران نفر زن و مرد و کودک گرجی در منطقه فریدونشهر اصفهان برای مطالعه به سایت زیر مراجعه کنید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
8- مسئله یک حمله نبوده اقوام وحشی که به ایران حمله کردند(بخصوص اعراب)صدها سال حکومت کردن وعلاوه برنسل کشی و کشتارها و از روی عمدوبرای نابود کردن تمدن این سرزمین به طور گسترده به آتش زدن و تخریب تمام کتاب خانه ها و آثار تاریخی و... دست زدند و در این میان بیشتر(نه تمام) آثار فرهنگی و علمی ما از میان رفت . البته این به ایران اختصاص نداشت بسیاری از کشورها را نه تنها تمام آثار ان را از بین بردند بلکه فرهنگ و زبان و قومیت ان کشورها را هم نابود کردند کشورهائی مانند : عراق و مصر و لیبی و... که ما به عنوان عرب می شناسیم قبل از حمله اعراب عرب نبودند در این میان کسانی مانند فردوسی جلوی نفوذ فرهنگی اعراب را گرفتند . و البته این امر به اعراب هم اختصاص نداشت همه فاتحین همین کار را می کردند ولی اعراب با هدف و برنامه دقیق می خواستند تمام تمدن ها نابود و انها را به خود متصل کنند .
9- در دنیای امروز که ارتباطات (اینترنت و رسانه های جمعی و...بین المللی)موجود می باشد شاید این مسئله عجیب باشدولی در هزاران سال پیش که این ارتباطات نبود از این هم راحت ترمی توانستند یک ملت را نابود کنند . آیا امروزه شما مردمی را می شناسید که خواهان ایجاد کشورهائی نظیر : لیدی و آشور و ... باشند و برای این هدف مبارزه کنند و خود را جزو این اقوام بدانند .
10 - منظور از غرب زده بودن این نیست که ما آثار تمدن غرب را بپذیریم و از پیشرفت ها انها الگو برداری کنیم و نکات مثبت آنها ( روحیه وطن پرستی و دموکراسی و دنبال علم و تکنولوژی رفتن و... ) را قبول و اجرا کنیم بلکه منظور این است که ما خود را ملتی پست و خوار شمرده و کور کورانه همه مظاهرغرب چه مثبت و چه منفی(بی بندو باری جنسی و سگ بازی و با کفش دراتاق آمدن و...مشروب خواری)
را پسندیده و برای بقدرت رساندن استعمارگران و بیگانگان حتی به ملت خود خیانت کنیم . برای آگاهی بیشتر در این زمینه کتاب غرب زدگی نوشته مرحوم جلال آل احمد را بخوانید.
11-بیشتر خیانت هائی که به این ملت شده چه در دوره قاجار و پهلوی و... از طرف کسانی بوده که از تاریخ کشور خود اطلاع نداشتند خواندن و علاقه به تاریخ بخصوص تاریخ کشورمان در ما حس اعتماد بنفس ایجاد می کند که ما قبلا چه ملت بزرگی بودیم پس اکنون هم می توانیم باشیم و برای این هدف اگر لازم شده جانمان را نیز فدا کنیم . این همان است که روحیه وطن پرستی را تقویت می کند و با این روحیه می توانیم دوباره جایگاهی را که شایسته اش هستیم را در جهان بدست آوریم .
12- دانشمندان دوره رنسانس هیچگاه مانند غرب زده های ما خواهان خیانت به ملت خود نبودند آنها هیچگاه تمام مظاهر شرق را چشم و گوش بسته تقلید نکردند و اگر هم کسانی این گونه فکر می کردند : بله شرق زده بودند