میگل
نوشتهی جوزف کرامگولد
ترجمهی فریدون دولتشاهی
میگل قهرمانِ دوازده، سیزده سالهی داستانه که در میانهی کودکی و بزرگسالی گرفتار شده و هی زور میزنه تا ثابت کنه به دیگران که مردی شده برای خودش و برای اثباتِ این ، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنه! توصیف و توضیحِ تلاشهای اون به علاوهی ربطی که داره به گلّهداری، برای من خیلی جالب بود... مثلا چگونگی دنیا آمدن برّهها، شماره زدن به میش و برّه و چون و چندِ ِ پُراهمیّت چرای اونها پشمچینی، نگهداری از برّهی یتیممانده، آدابِ چرای گوسفندان و …. علاوه بر آموزشِ زندگیِ چوپانی ! زندگی و مسألههای مربوط به آن، روابط خانوادگی، کار، طبیعت، خدا، تحصیل، خدمت نظام و نوع طرحِ مسأله، تلاشهای فردی و استمدادهای گروهی و طلبهای معنوی و... هم واسم جالب بود !