تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیــا با چنـد همسـری موافـق هستیــن ؟

راي دهنده
121. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • با چند همسری مرد و زن موافق هستم.

    8 6.61%
  • فقط با چند همسری مرد موافق هستم و مخالف چند همسری زن هستم.

    18 14.88%
  • فقط با چند همسری زن موافق هستم و مخالف چند همسری مرد هستم.

    3 2.48%
  • با چند همسری مرد و زن مخالف هستم.

    92 76.03%
صفحه 3 از 28 اولاول 123456713 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 276

نام تاپيک: چند همسری از دیدگاه روانشناسی | اخلاق | فلسفه

  1. #21
    داره خودمونی میشه office2007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    محل سكونت
    دنیای انیمیشن
    پست ها
    40

    پيش فرض

    این حرف های شما همگی در تایید چیزهایی است که من گفتم. ازدواج همجنس گرا ها (نه همجنس باز ها!) در گذشته بی معنی بود چون هم در خیلی از فرهنگ ها روابط جـــنــسیشون منع شده بود و حتی مجازات سنگین داشت و هم بحث بچه دار شدن براشون وجود نداشت ولی در دنیای مدرن که هدف ازدواج مسئولیت های قانونی است این بحث پیش اومده و الان در خیلی از کشورها همجنس گراها حق ازدواج دارند. اینکه حقوق قانونی فرزندان چه در ازدواج به دنیا اومده باشند و چه خارج از ازدواج در غرب یکسان است یک دلیل دیگه است برای اینکه ازدواج مدرن رو مستقل از بچه دار شدن بررسی کنیم. شما خیلی خوب در پست های خودتون، پاسخ سوالات قبلی خودتون رو میدید.
    من جواب سئوالات خودم رو نمیدم.
    یکسری تناقضات صحبت های دوستان رو بیرون میکشم، ولی صرفا جهت رفع هرگونه سوء برداشت، لطفا این سئوال رو دقیق و شفاف جواب بدین :

    شما ازدواج رو در معنای مدرن، صرفا یک قرارداد اقتصادی بین یک مرد و یک زن میدونین؟
    اگر آری، که خوب بحثی نیست.
    اگر نه، یک ازدواج مدرن شامل چه ارکان دیگری هم میشود که بدون ازدواج نمیشه بهش رسید؟

  2. این کاربر از office2007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #22
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    من جواب سئوالات خودم رو نمیدم.
    یکسری تناقضات صحبت های دوستان رو بیرون میکشم، ولی صرفا جهت رفع هرگونه سوء برداشت، لطفا این سئوال رو دقیق و شفاف جواب بدین :

    شما ازدواج رو در معنای مدرن، صرفا یک قرارداد اقتصادی بین یک مرد و یک زن میدونین؟
    اگر آری، که خوب بحثی نیست.
    اگر نه، یک ازدواج مدرن شامل چه ارکان دیگری هم میشود که بدون ازدواج نمیشه بهش رسید؟
    بله. من اینطور می بینم. منظور من این نیست که ازدواج دو نفر نمی تونه چیزی بیشتر از صرفا یک قرارداد اقتصادی باشه و می تونه بار روانی خیلی بیشتری داشته باشه، ولی حداقل چیزی که همه ازدواج ها در اون مشترک هستند و تنها فایده ای که ازدواج در سیستم های قانونی مدرن داره همین مسئله است.

  4. این کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #23
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    خوب با این اوصاف که شما میفرمایید چه اصراری بر ازدواج هست؟
    طرفین ازدواج نکنن و در حالت تجرد روابط آزاد هم داشته باشن و اونم هر چندتا که دلشون خواست.

    چرا بیان به ازدواج که یک پدیده سنتی بوده و هدف اون هم تشکیل خانواده هست روی بیارن که مشکلات فرزند و... هم پیش بیاد.
    به نظرم تعدد همسر با مفهوم خانواده و ازدواج و هدفش برای هرچه بهتر تربیت کردن انسان در تضاده.
    ولی داشتن روابط بدون تعهد، میتونه با توجه به عرف مشکلی نداشته باشه و من بازم عرض میکنم نقش ازدواج رو این وسط نمیفهمم که قراره چه چیزی با این ازدواج به کسی برسه که با روابط سوشال و آزاد نمیرسه.
    هیچ اصراری برثبت ازدواج نیست و افراد حق دارن و باید بتونن بدون ثبت چیزی بر روﻱ کاغذ باهم ارتباط داشته و زندگی کنن.
    اگه منظور شما از تجرد یعنی فقط بودن اسم کسی توی شناسنامه که هیچ ولی کسی وقتی دارای رابطه بود دیگه مجرد حساب نمیشه و باید تعهد و وظایفی رو انجام بده.
    فرزند مشکلات نیست بلکه وقتی تبدیل به مشکلات میشه که با خواست میل طرفین نباشه که این اتفاق در ازواج ثبت شده هم میفته.
    دقیقا در ازدواج هیچ چیز اضافه ای به طرفین نمیرسه جز بارحقوقی برای زمان جدایی و گرنه در حین باهم بودن کوچترین خاصت اضافه ای بر یه رابطه ثبت نشده نداره.


    همه انسان ها به صورت طبیعی گرایشات جن*سی دارن که در طول عمر این تمایلات و گرایشات بسته به سن افراد افزایش یا کاهش پیدا میکنه . و هر انسانی برای آرامش و سلامت روانی باید این خواسته و نیاز طبیعی رو مثل هر نیاز دیگه ای برطرف کنه . تا با سلامت و آرامش کامل روانی در کنار سلامت جسمی بتونه با سایر انسان ها در جامعه تعامل داشته باشه .
    این خواسته و نیاز طبیعی به روش های مختلف میتونه پاسخ داده بشه هم از طریق نظارت یک قانون مشخص و مورد پذیرش عرف بر این روابط (ازدواج) و هم بدون نظارت قانون (روابطی غیر از ازدواج)

    قانون رفتار انسان ها رو در تعامل با هم کنترل میکنه و باعث ایجاد تعادل در جامعه میشه .از بین رفتن این تعادل باعث آسیب و ضرر روانی/ جانی / مالی و .. به افراد جامعه میشه.

    ازدواج یک قرارداد اجتماعی و مورد پذیرش عرف بین دو نفر هست که روابط عاطفی و جن*سی بین دو نفر یا زاد و ولد حاصل از این ارتباط رو قانونی میکنه .درباره ازدواج این قانون محدوده رفتارهای جن*سی رو در برخورد با سایر افراد جنس مخالف کنترل کرده . یعنی مجوزی برای هر نوع ارتباط با یک نفر و محدود شدن این نوع رفتار و ارتباط با سایر افراد برای برقراری تعادل در جامعه است.

    چند همسری با ماهیت قانونی که برای تعادل ایجاد شده (قراردادی به اسم ازدواج) در تضاده و اون رو نقض میکنه. دلیل اینکه ازدواج از طرف عرف به عنوان یه قرارداد مورد قبول هست تنها پایبندی های اخلاقی و ایجاد تعادل در رفتار هر انسان بوده. در غیر این صورت لزومی به بسته شدن این قرارداد وجود نداره .

    هر شخص تنها زمانی که احساس کنه لازم هست روابطش در محدوده ضوابط و قوانین مورد قبول اجتماع قرار بگیره اقدام به ازدواج میکنه . چند همسری نه در بعداخلاقی و نه در ایجاد تعادل در رفتار انسان ها هیچ تطابقی با قانون (تنظیم کننده رفتار انسان ها) نداره.
    قانون فقط یک سری نوشته توسط خوده بشر هست و بهیچ وجه نمیشه اینطور گفت که قانون باعث ایجاد تعادل بین انسانها در اجتماع هست چون خیلی از قانون نوشته شده هستن که حتی این تعادل رو بین انسانها بر هم میزنن، مثل همین قانون چندهمسری
    پس اینکه گفته بشه این قانون و قراردادها هستن که تعادل رو برقرار میکنه از دید من کاملا غلط هست حتی در مورد همین قرارداد ازدواج هم همین حالت وجود داره و چیزی که روابط و بنیان خانواده رو در تعادل نگه میداره نه تنها قرارداد ازدواج نیست بلکه در خیلی از موارد خوده این قرارداد باعث مشکلات عدیده میشه
    مثل بحث مهریه بحث حق طلاق بحث حضانت و ....

    من جواب سئوالات خودم رو نمیدم.
    یکسری تناقضات صحبت های دوستان رو بیرون میکشم، ولی صرفا جهت رفع هرگونه سوء برداشت، لطفا این سئوال رو دقیق و شفاف جواب بدین :

    شما ازدواج رو در معنای مدرن، صرفا یک قرارداد اقتصادی بین یک مرد و یک زن میدونین؟
    اگر آری، که خوب بحثی نیست.
    اگر نه، یک ازدواج مدرن شامل چه ارکان دیگری هم میشود که بدون ازدواج نمیشه بهش رسید؟
    ازدواج در دیدگاه مدرن فقط یک قرارداد اقتصادی و حقوقی اون هم فقط برای زمان جدایی چیزی بیشتر نیست و هیچ خاصیت دیگه ای نداره.

  6. #24
    داره خودمونی میشه office2007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2013
    محل سكونت
    دنیای انیمیشن
    پست ها
    40

    پيش فرض

    هیچ اصراری برثبت ازدواج نیست و افراد حق دارن و باید بتونن بدون ثبت چیزی بر روﻱ کاغذ باهم ارتباط داشته و زندگی کنن.
    اگه منظور شما از تجرد یعنی فقط بودن اسم کسی توی شناسنامه که هیچ ولی کسی وقتی دارای رابطه بود دیگه مجرد حساب نمیشه و باید تعهد و وظایفی رو انجام بده.
    فرزند مشکلات نیست بلکه وقتی تبدیل به مشکلات میشه که با خواست میل طرفین نباشه که این اتفاق در ازواج ثبت شده هم میفته.
    دقیقا در ازدواج هیچ چیز اضافه ای به طرفین نمیرسه جز بارحقوقی برای زمان جدایی و گرنه در حین باهم بودن کوچترین خاصت اضافه ای بر یه رابطه ثبت نشده نداره
    این تعهد و وظیفه رو چه کسی و با چه حقی تعیین کرده یا میکنه؟
    طبق استدلال های شما من هم میتونم بگم دوست دارم با N نفر رابطه داشته باشم بدون اینکه نسبت به اونا تعهدی داشته باشم.
    اگر هم فرضا بچه ای به دنیا اومد مسئولیتش با من نیست، چون ثبتش نکردم.

    چه کسی اینجا صلاحیت این رو داره که بگه تو نسبت به این بچه مسئولی؟

  7. #25
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    این تعهد و وظیفه رو چه کسی و با چه حقی تعیین کرده یا میکنه؟
    طبق استدلال های شما من هم میتونم بگم دوست دارم با N نفر رابطه داشته باشم بدون اینکه نسبت به اونا تعهدی داشته باشم.
    اگر هم فرضا بچه ای به دنیا اومد مسئولیتش با من نیست، چون ثبتش نکردم.

    چه کسی اینجا صلاحیت این رو داره که بگه تو نسبت به این بچه مسئولی؟
    نوع و میزان و روش این تعهد و وظیفه رو فقط 2نفری که وارد یک رابطه میشن میتونن و باید تعیین کنن با توجه به خواستها و نیازهاشون
    مثلا طرفی هزینه مالی طرف مقابل رو برعهده میگیره یا نه 2نفر دیگر هزینه های زندگی رو باهم پرداخت میکنن، کسی نمیتونه برای اینها تعیین تکلیف کنه وظیفه چه کسی هست حتما هزینها رو باید پرداخت کنه و فقط توافق طرفین مهم هست

    شما میتونید با N نفر رابطه داشته باشید ولی کجای حرفای من گفته شده تعهدی نباید وجود داشته باشه؟
    اولا این N نفر باید بدونن شما همزمان با N نفر رابطه دارید و اگر پذیرفتن شما میتونید این رابطه های N نفره رو داشته باشید
    دوما هرکدام از این N نفر میزان و نوع تعهدها رو میتونید شما و طرف مقابل با گفتگو و مزاکره قبل از شروع رابطه تعیین میکنید و بعد وارد رابطه میشید، حالا چه یک رابطه یک شبه چه یک رابطه عمیق و دائمی
    سوما بجا اوردن این تعهدهای که قبول کردین و طرف مقابل شما قبول کرده دیگه بستگی به سطح شعور و عقل و درک شما داره که ایا شما و طرف مقابل لازم میبینید این تعهدها رو بر روی کاغذ بیارید و زیرش رو امضا کنید یا نه لزومی به این کار نیست، اگر لازم به روی کاغذ اوردن بود که روی کاغذ میارید و ثبتش میکنید اگر هم لزومی نبود وارد رابطه میشد بدون ثبت کردن چیزی.

    پذیرش مسئولیت فرزند با ثبت شدن یا نشدنش هیچ تغییری نمیکنه بلکه این مسئولیت در کدهای ژنیتیکی شما و اون فرزند نهفته شده
    هیچ کس حس مسئولیت رو نمیتونه به کسی القا کنه و این در وجود فرد باید باشه که حتی پدرومادرهای ثبتی هم وقتی حس مسئولیت رو ندارن بدترین بلاها رو بر سر فرزند میارن و هیچ مسئولیتی رو نمیپزیرن
    پس ثبت شدن یا نشدن ازدواج هیچ ربطی به پذیرفتن مسئولیت فرزند نداره و چیزی که مورد نظر شما هست مالکیت و قیمومیت کودک هست نه مسئولیت
    در کشورها و فرهنگهای عقب افتاده بله هنوز تفکر بر این هست کودک باید حتما ولی و مالک داشته باشه ولی در اجتماعات مترقی این دید عوض شده و دقیقا این حس مسئولیت هست که مهمه و اگر فردی حتی با داشتن ازدواج ثبت شده احساس مسئولیتی در قبال کودک نداشته باشه خیلی راحت قانون کودک رو از پدر و مادر خودش میگیره و به افرادی که احساس مسئولیت و توانایی پرورش اون کودک رو داشته باشن واگذار میکنه

    قانون صلاحیت این رو داره که ببینه ایا تو نسبت به این بچه احساس مسئولیت داری یا نه و اگر نداشتی اونو از تو بگیره ولی هیچ کس نمیتونه به تو احساس مسئولیت رو به زور تزریق کنه.
    Last edited by havzhini; 09-01-2014 at 14:13.

  8. 2 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #26
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    جناب havzhini دیدگاهتون قابل تامل هست من شخصا دیدگاهم با شما متفاوته و معتقد به تک همسری برای هم زن و هم مرد هستم اونم از نوع ازدواج و نه روابط ازاد ((از این نوع به قول شما امضا و قراردادیش!))

    ولی از پست های شما و دوستان استفاده میکنم و بفکر میرم .پس اگر حرفی میزنم یا سوالی میپرسم لطفا حمل بر جبهه گیری من بر ضد شما نشه .صرفا جهت اگاهی بیشتر میپرسم تا به افکارم نظم بیشتری بدم

    شما گفتید که این تعهدات طبق خواسته دوطرف رابطه تعریف میشه تا اینجای کار صحیح سوال من اینه اگر یکی از دوطرف به هردلیلی به این تعهدات پایبند نبود چه کسی جوابگو هست؟ایا اون شخص باید خودش رو مقصر بدونه که چرا همچین رابطه ای رو از ابتدا قبول کرد؟ هزینه ی ضربه های احتمالی چطور جبران خواهد شد؟((من منظورم بحث حقوق اقتصادی نیست منظور بعد روحی ماجراست))

    یعنی به نوعی میخواید اینو بگید سوای اینکه طرف چقدر برروی تعهدات و اخلاقیاتش پایبند باشه(بدون دخالت هیچ قانون و شخص ثالثی) این تنها خوده فرد به تنهایی هست که همه ی ابعاد ماجرا رو باید به دوش بکشه؟

    اگر اینطور باشه من فکر میکنم که همچین شخص یا اشخاصی(چه زن چه مرد) باید توانایی بسیار خاص و بالایی در قبال برخورد با مسائل داشته باشند که انواع ضربات روحی و روانی رو متحمل بشن(در صورت رخداد) و بعد هم تنها خودشون رو مقصر بدونن و هیچ مرجع و کمکی هم نباشه و خیلی راحت برن برای یک رابطه ی دیگه از این نوع!

    ممنون

  10. 3 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #27
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    جناب havzhini دیدگاهتون قابل تامل هست من شخصا دیدگاهم با شما متفاوته و معتقد به تک همسری برای هم زن و هم مرد هستم اونم از نوع ازدواج و نه روابط ازاد ((از این نوع به قول شما امضا و قراردادیش!))

    ولی از پست های شما و دوستان استفاده میکنم و بفکر میرم .پس اگر حرفی میزنم یا سوالی میپرسم لطفا حمل بر جبهه گیری من بر ضد شما نشه .صرفا جهت اگاهی بیشتر میپرسم تا به افکارم نظم بیشتری بدم
    کل اصلا اینجا بحث جبهه گیری نیست و قرار هم نیست همه نظرات موافق هم باشه که اگر اینطور بود اصلا بحثی شکل نمیگرفت

    بنده اینجا اصلا عقیده و خواست شخصی خودم رو هنوز مطرح نکردم چون بحث شخصی نمیخوام بکنم و بحث من بر کلیت انواع صلایق و با انواع تفکرات و هدفها هست نه فقط شخص خودم
    بنده معتقد به بودن با فقط یک نفر هستم و بهیچ رابطه چندگاه(چه چندهمسری چه رابطه ازاد باچند نفر) در افکار و خواستهای شخصی من جایی نداره حالا بحث ازادانه یا در قالب ازدواج من عقیده بر روابط ازاد (به معنی اینکه لزومی نداره کسی قیدوبندی برش باشه تا در یک رابطه بمونه) دارم



    شما گفتید که این تعهدات طبق خواسته دوطرف رابطه تعریف میشه تا اینجای کار صحیح سوال من اینه اگر یکی از دوطرف به هردلیلی به این تعهدات پایبند نبود چه کسی جوابگو هست؟ایا اون شخص باید خودش رو مقصر بدونه که چرا همچین رابطه ای رو از ابتدا قبول کرد؟ هزینه ی ضربه های احتمالی چطور جبران خواهد شد؟((من منظورم بحث حقوق اقتصادی نیست منظور بعد روحی ماجراست))
    این سوالی نیست که من باید جواب بدم بلکه شما باید جوابگو باشد
    بنده دقیقا عقیده دارم سند ازدواج هیچ ضمانتی برای ضربه خوردن و شکست در یک رابطه نیست(حتی در بعد اقتصادیش) و شما که عقیده بر ازدواج با سند مدرک دارید باید بفرمایید سند ازدواج چطور میخواد ضمانت کنه که طرف مقابل تا اخر عمر تعهداتی که رو پذیرفته بهش پایبند باشه و باعث بروز ضربه های احتمالی به ما نشه؟
    من با قاطعیت میگم هیچ سند ازدواج( چه سند دولتی و قانونی چه سند عرفیش) کوچکترین ضمانتی نمیتونه باشه برای جلوگیری از ضربه روحی نخوردن ما بلکه حتی میتونه کار رو بدتر هم بکنه و مثالش طلاقهای خاموش هست که گفته میشه امارش از طلاقهای ثبتی بسیار بیشتر هست

    عنی به نوعی میخواید اینو بگید سوای اینکه طرف چقدر برروی تعهدات و اخلاقیاتش پایبند باشه(بدون دخالت هیچ قانون و شخص ثالثی) این تنها خوده فرد به تنهایی هست که همه ی ابعاد ماجرا رو باید به دوش بکشه؟

    اگر اینطور باشه من فکر میکنم که همچین شخص یا اشخاصی(چه زن چه مرد) باید توانایی بسیار خاص و بالایی در قبال برخورد با مسائل داشته باشند که انواع ضربات روحی و روانی رو متحمل بشن(در صورت رخداد) و بعد هم تنها خودشون رو مقصر بدونن و هیچ مرجع و کمکی هم نباشه و خیلی راحت برن برای یک رابطه ی دیگه از این نوع!
    همونطور که گفتم سند ازدواج فقط در بعد اقتصادی و حقوقی اونهم تا حدودی قابل اتکا هست ولاغیر
    اینکه بعد ازدواج فرد چقدر تعهداتی که پذیرفته رو انجام بده سند ازدواج واقعا چقدر میتونه قابل اتکا باشه؟مثلا فردی پذیرفته درامد ماهانه خاصی داشته باشه ولی نتونه از عهدش بر بیاد ایا سند ازدواج و وقانون سر ماه حقوق به حساب فرد واریز میکنن؟
    یا در بحث اخلاقیات باز هم سند ازدواج چه تاثیر واقعی بر اخلاقیات فرد داره که فرد از اخلاقیاتی که تعهد کرده خطا نکنه و باعث صدمه روحی به طرف مقابلش نشه؟ بجز اینکه این سند فقط شاید بتونه باعث مجازات بشه چه سود دیگه ای داره؟

    شما مواردی و خصوصیاتی برای ازدواج قائل میشد ولی در عمل نتنها ازدواج دارای اون خصوصیات نیست بلکه حتی گاها برعکس عمل میکنه
    ولی این حرف به این معنی نیست من ازدواج رو نفی میکنم و اون رو مضر میدونم که بهیچ وجه حرف من این نیست بلکه همونطور که گفتم هرفرد با طرف مقابلش باید خواسته و اهداف مشترک داشته باشه حالا اگر خواسته این افراد ازدواج و و بستن قرارداد هست سند ازدواج بسیار هم خوب هست.
    دقیقا به این معنی که وقتی 2نفر قوت قلبی بیشتری لازم دارن برای اطمینان کردن به خودشون و همدیگه یکی از این وسایل برای داشتن قوت قلب و اطمینان سند ازدواج هست
    ولی وقتی 2نفر با تمام وجود به همدیگه و خودشون اطمینان دارن برای شروع و ادامه یک رابطه داشتن یا نداشتن یک سند ازدواج کاملا بیمعنی جلوه میکنه.

  12. این کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #28
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    کل اصلا اینجا بحث جبهه گیری نیست و قرار هم نیست همه نظرات موافق هم باشه که اگر اینطور بود اصلا بحثی شکل نمیگرفت

    بنده اینجا اصلا عقیده و خواست شخصی خودم رو هنوز مطرح نکردم چون بحث شخصی نمیخوام بکنم و بحث من بر کلیت انواع صلایق و با انواع تفکرات و هدفها هست نه فقط شخص خودم
    بنده معتقد به بودن با فقط یک نفر هستم و بهیچ رابطه چندگاه(چه چندهمسری چه رابطه ازاد باچند نفر) در افکار و خواستهای شخصی من جایی نداره حالا بحث ازادانه یا در قالب ازدواج من عقیده بر روابط ازاد (به معنی اینکه لزومی نداره کسی قیدوبندی برش باشه تا در یک رابطه بمونه) دارم


    این سوالی نیست که من باید جواب بدم بلکه شما باید جوابگو باشد
    بنده دقیقا عقیده دارم سند ازدواج هیچ ضمانتی برای ضربه خوردن و شکست در یک رابطه نیست(حتی در بعد اقتصادیش) و شما که عقیده بر ازدواج با سند مدرک دارید باید بفرمایید سند ازدواج چطور میخواد ضمانت کنه که طرف مقابل تا اخر عمر تعهداتی که رو پذیرفته بهش پایبند باشه و باعث بروز ضربه های احتمالی به ما نشه؟
    من با قاطعیت میگم هیچ سند ازدواج( چه سند دولتی و قانونی چه سند عرفیش) کوچکترین ضمانتی نمیتونه باشه برای جلوگیری از ضربه روحی نخوردن ما بلکه حتی میتونه کار رو بدتر هم بکنه و مثالش طلاقهای خاموش هست که گفته میشه امارش از طلاقهای ثبتی بسیار بیشتر هست


    همونطور که گفتم سند ازدواج فقط در بعد اقتصادی و حقوقی اونهم تا حدودی قابل اتکا هست ولاغیر
    اینکه بعد ازدواج فرد چقدر تعهداتی که پذیرفته رو انجام بده سند ازدواج واقعا چقدر میتونه قابل اتکا باشه؟مثلا فردی پذیرفته درامد ماهانه خاصی داشته باشه ولی نتونه از عهدش بر بیاد ایا سند ازدواج و وقانون سر ماه حقوق به حساب فرد واریز میکنن؟
    یا در بحث اخلاقیات باز هم سند ازدواج چه تاثیر واقعی بر اخلاقیات فرد داره که فرد از اخلاقیاتی که تعهد کرده خطا نکنه و باعث صدمه روحی به طرف مقابلش نشه؟ بجز اینکه این سند فقط شاید بتونه باعث مجازات بشه چه سود دیگه ای داره؟

    شما مواردی و خصوصیاتی برای ازدواج قائل میشد ولی در عمل نتنها ازدواج دارای اون خصوصیات نیست بلکه حتی گاها برعکس عمل میکنه
    ولی این حرف به این معنی نیست من ازدواج رو نفی میکنم و اون رو مضر میدونم که بهیچ وجه حرف من این نیست بلکه همونطور که گفتم هرفرد با طرف مقابلش باید خواسته و اهداف مشترک داشته باشه حالا اگر خواسته این افراد ازدواج و و بستن قرارداد هست سند ازدواج بسیار هم خوب هست.
    دقیقا به این معنی که وقتی 2نفر قوت قلبی بیشتری لازم دارن برای اطمینان کردن به خودشون و همدیگه یکی از این وسایل برای داشتن قوت قلب و اطمینان سند ازدواج هست
    ولی وقتی 2نفر با تمام وجود به همدیگه و خودشون اطمینان دارن برای شروع و ادامه یک رابطه داشتن یا نداشتن یک سند ازدواج کاملا بیمعنی جلوه میکنه.
    شما عقیده ای رو مطرح کردید (حالا شخصی هست یا نیست کاری ندارم) وقتی مطرح کردید و دارید در موردش توضیح میدید من در راستای توضیحاتتون سوالی مطرح کردم بجای جواب دادن به سوال من ، شما از من سوال میپرسی در مورد سند ازدواج؟ مگه من جایی در رابطه با محکم بودن روابط برمبنای ازدواج صحبت کردم؟ یا ضربه نخوردن در صورت ازدواج ؟
    من ادعایی نداشتم که الان براش توصیحی ارائه کنم شما در پیشفرض ذهنتون نقش بسته که معتقدین به ازدواج فکــــر میکنن چون سندی امضا کردند حمایت مادی و عاطفی دارند ولی اینو نمیتونید به نظر من تعمیم بدید چون من ادعایی نکردم
    من فقط در راستای صحبتهایی که مطرح کردید سوال پرسیدم و لاغیر

    حیف که با انواع مغلطه آشنا نیستم وگرنه این نوع جواب دادن شما رو میچسبوندم به یکی از انواع مغلطه ها!
    لطفا زحمت ارجاع به تاپیک مربوطه رو هم نکشید مسیر رو بلدم


  14. این کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #29
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض


    همه انسان ها به صورت طبیعی گرایشات جن*سی دارن که در طول عمر این تمایلات و گرایشات بسته به سن افراد افزایش یا کاهش پیدا میکنه . و هر انسانی برای آرامش و سلامت روانی باید این خواسته و نیاز طبیعی رو مثل هر نیاز دیگه ای برطرف کنه . تا با سلامت و آرامش کامل روانی در کنار سلامت جسمی بتونه با سایر انسان ها در جامعه تعامل داشته باشه .
    این خواسته و نیاز طبیعی به روش های مختلف میتونه پاسخ داده بشه هم از طریق نظارت یک قانون مشخص و مورد پذیرش عرف بر این روابط (ازدواج) و هم بدون نظارت قانون (روابطی غیر از ازدواج)

    قانون رفتار انسان ها رو در تعامل با هم کنترل میکنه و باعث ایجاد تعادل در جامعه میشه .از بین رفتن این تعادل باعث آسیب و ضرر روانی/ جانی / مالی و .. به افراد جامعه میشه.

    ازدواج یک قرارداد اجتماعی و مورد پذیرش عرف بین دو نفر هست که روابط عاطفی و جن*سی بین دو نفر یا زاد و ولد حاصل از این ارتباط رو قانونی میکنه .درباره ازدواج این قانون محدوده رفتارهای جن*سی رو در برخورد با سایر افراد جنس مخالف کنترل کرده . یعنی مجوزی برای هر نوع ارتباط با یک نفر و محدود شدن این نوع رفتار و ارتباط با سایر افراد برای برقراری تعادل در جامعه است.

    چند همسری با ماهیت قانونی که برای تعادل ایجاد شده (قراردادی به اسم ازدواج) در تضاده و اون رو نقض میکنه. دلیل اینکه ازدواج از طرف عرف به عنوان یه قرارداد مورد قبول هست تنها پایبندی های اخلاقی و ایجاد تعادل در رفتار هر انسان بوده. در غیر این صورت لزومی به بسته شدن این قرارداد وجود نداره .

    هر شخص تنها زمانی که احساس کنه لازم هست روابطش در محدوده ضوابط و قوانین مورد قبول اجتماع قرار بگیره اقدام به ازدواج میکنه . چند همسری نه در بعداخلاقی و نه در ایجاد تعادل در رفتار انسان ها هیچ تطابقی با قانون (تنظیم کننده رفتار انسان ها) نداره.

    قانون فقط یک سری نوشته توسط خوده بشر هست و بهیچ وجه نمیشه اینطور گفت که قانون باعث ایجاد تعادل بین انسانها در اجتماع هست چون خیلی از قانون نوشته شده هستن که حتی این تعادل رو بین انسانها بر هم میزنن، مثل همین قانون چندهمسری
    پس اینکه گفته بشه این قانون و قراردادها هستن که تعادل رو برقرار میکنه از دید من کاملا غلط هست حتی در مورد همین قرارداد ازدواج هم همین حالت وجود داره و چیزی که روابط و بنیان خانواده رو در تعادل نگه میداره نه تنها قرارداد ازدواج نیست بلکه در خیلی از موارد خوده این قرارداد باعث مشکلات عدیده میشه
    مثل بحث مهریه بحث حق طلاق بحث حضانت و ....
    ما به یه عامل تنظیم کننده برای رفتار انسان ها نیاز داریم تا انسان ها بتونن تو جامعه با هم تعامل داشته باشن این عامل تنظیم کننده قانونه . چند همسری نباید قانون باشه به همین دلیل که نقش تنظیم کننده یا ایجاد کننده تعادل نداره . اگر در جامعه ای یک ضد قانون ، قانون قلمداد بشه اصل وجود داشتن قانون یا ضرورت وجود قانون زیر سوال نمیره صلاحیت قانون گذار زیر سوال میره که ضد قانون رو به عنوان قانون نوشته ..

    توضیح من هم بر همین اساس هست چند همسری یک ضد قانون هست چون با اصل و ماهیت قانون در تضاده.

  16. این کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #30
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    شما عقیده ای رو مطرح کردید (حالا شخصی هست یا نیست کاری ندارم) وقتی مطرح کردید و دارید در موردش توضیح میدید من در راستای توضیحاتتون سوالی مطرح کردم بجای جواب دادن به سوال من ، شما از من سوال میپرسی در مورد سند ازدواج؟ مگه من جایی در رابطه با محکم بودن روابط برمبنای ازدواج صحبت کردم؟ یا ضربه نخوردن در صورت ازدواج ؟
    من ادعایی نداشتم که الان براش توصیحی ارائه کنم شما در پیشفرض ذهنتون نقش بسته که معتقدین به ازدواج فکــــر میکنن چون سندی امضا کردند حمایت مادی و عاطفی دارند ولی اینو نمیتونید به نظر من تعمیم بدید چون من ادعایی نکردم
    من فقط در راستای صحبتهایی که مطرح کردید سوال پرسیدم و لاغیر

    حیف که با انواع مغلطه آشنا نیستم وگرنه این نوع جواب دادن شما رو میچسبوندم به یکی از انواع مغلطه ها!
    لطفا زحمت ارجاع به تاپیک مربوطه رو هم نکشید مسیر رو بلدم

    برخلاف پست قبلی که که فرمودید ولی در این پست نشون دادید که فقط دنبال جبهه گرفتن و مقابله هستین نه اینکه صحبتهای من شمارو به فکر فرو برده باشه(این رو از همون بیانیه اول پستتون بروشنی نمایان بود)
    شما سوالی مطرح میکنین که ماهیتش بر خلاف عقاید و صحبتهای من هست و انتظار دارید من خودم رو گرفتار در جواب دادن به سوالی کنم که از پایه غلط و اشتباه میدونم( مثل این میمونه یک مسیحی از یک مسلمان بپرسه غسل تعمید چیه و توضیح بخواد که چرا نباید غسل تعمید داد)
    پس سوال رو من با سوال جواب ندادم بلکه همونطور که گفتم شما سوال مطرح از خودتون و عقیدتون رو نمیتونید از کسی که مخالف اون عقیده هست انتظار داشته باشید جواب بده

    حالا این مغلطه هست من بدون هیچ ترسی اعلام میکنم در همچین مواردی که سوال مغلطه وار هست من با مغلطه جواب میدم و سوالی که از دید من بی معنی هست دلیلی نمیبینم براش جواب بسازم و از کسی باید سوال رو جواب بده سوال میپرسم.



    ما به یه عامل تنظیم کننده برای رفتار انسان ها نیاز داریم تا انسان ها بتونن تو جامعه با هم تعامل داشته باشن این عامل تنظیم کننده قانونه . چند همسری نباید قانون باشه به همین دلیل که نقش تنظیم کننده یا ایجاد کننده تعادل نداره . اگر در جامعه ای یک ضد قانون ، قانون قلمداد بشه اصل وجود داشتن قانون یا ضرورت وجود قانون زیر سوال نمیره صلاحیت قانون گذار زیر سوال میره که ضد قانون رو به عنوان قانون نوشته ..

    توضیح من هم بر همین اساس هست چند همسری یک ضد قانون هست چون با اصل و ماهیت قانون در تضاده.
    تعریف شما مگر از قانون و ضدقانون چی هست؟
    چون انطور که من از صحبت شما استنباط میکنم مثل اینکه یک سری موارد که شما قانون میدونید اونها رو مواردی ذاتی و ابدی هستن و انسان وقتی بر خلاف اونها عمل کنه میشه ضدقانون
    اگر منظور شما قوانینی مثل قانون طبیعت هست که پایدار باید باشن همیشه بازم من عقیده ندارم این حتی این قوانین ثابت هستن در تمام زمانها و برای تمام افراد

    من نمیخوام از چندهمسری دفاع کنم و من در هر حالت چندهمسری رو مضر و کاملا بی معنی میدونم و تنها عامل برای رفتن به سمت چندهمسری رو هم فقط مسئله جن*سی میدونم
    ولی همین که فردی تمایل به مسئله جن*سی چندگانه داره ایا از دید شما قانون هست یا ضدقانون؟یعنی اصلا این خواسته جنسی این فرد رو قبول دارید که در درونش وجود داره یا اون رو فقط یک خطا و بیماری یا هر چیزی دیگه میدونید؟(هرچند خودم هم شخصا در کلیت تمایل جنسی چندگانه رو برای انسان نرمال نمیدونم)
    Last edited by Arash4484; 09-01-2014 at 23:18. دليل: -

  18. این کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •