تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 15 اولاول 123456713 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 149

نام تاپيک: فرگشت | عواقب فلسفی

  1. #21
    کاربر فعال ریاضیات javad2015's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    تو شهرمون
    پست ها
    2,241

    پيش فرض

    خب تو که ادعا داری همه چیز توجیح علمی داره میخوای بگی طمع قدرت در انسان در اثر انتخاب طبیعی و جهش ژنتیکی به وجود اومده؟

  2. #22
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    خب تو که ادعا داری همه چیز توجیح علمی داره میخوای بگی طمع قدرت در انسان در اثر انتخاب طبیعی و جهش ژنتیکی به وجود اومده؟
    انصاف حکم میکنه که مرجع بالاتری رو به شما معرفی کنم من هم در این خصوص کتاب ژن خودخواه از داوکینز رو بهتون پیشنهاد میکنم.

  3. #23
    کاربر فعال ریاضیات javad2015's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    تو شهرمون
    پست ها
    2,241

    پيش فرض

    انصاف حکم میکنه که مرجع بالاتری رو به شما معرفی کنم من هم در این خصوص کتاب ژن خودخواه از داوکینز رو بهتون پیشنهاد میکنم.
    ژن خودخواه یک خیال پردازی محض هست نه بیشتر.یعنی من باید باور کنم که ژن ذاتش خودخواه هست.اصلا قبول.این ذات خودخواه از کجا به وجود اومده؟
    نحوه شکل گیری غرور در انسان داستانش چیه از نظر علمی؟
    چرا دخترا خوششون میاد گوشوار بکنن تو گوششون ولی مردا بدشون میاد؟

  4. #24
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    ژن خودخواه یک خیال پردازی محض هست نه بیشتر.یعنی من باید باور کنم که ژن ذاتش خودخواه هست.اصلا قبول.این ذات خودخواه از کجا به وجود اومده؟
    نحوه شکل گیری غرور در انسان داستانش چیه از نظر علمی؟
    چرا دخترا خوششون میاد گوشوار بکنن تو گوششون ولی مردا بدشون میاد؟
    چون همه اینا به تایید هیولای اسپاگتی پرنده رسیده.

  5. #25
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    606

    پيش فرض

    کلا وجود همچین تاپیکی محل اشکال هست، آیا میشه تاپیک بحث فلسفی جاذبه داشته باشیم؟
    فرگشت دز سطح جاذبه نیست، چون هنوز ویژگی های یک نظریه علمی را ندارد

      محتوای مخفی: نظر دکتر سروش 
    ... نکته مهم دیگری که سروش در نقد نظریه داروین مطرح می‌کند این است که این نظریه، علمی نیست، زیرا ویژگی‌های یک نظریه علمی را ندارد. نظریه علمی اولاً باید به صورت قضیه کلی مطرح شود. ثانیاً توان پیش‌بینی داشته باشد. ثالثاً ابطال‌پذیر باشد، ولی نظریه داروین هیچ‌کدام از این اوصاف را ندارد، بلکه صرفاً یک گزارش است.


    تنها دلیلی اینکه یه عده هنوز با فرگشت مشکل بنیادی دارن اینه که توی دو سه تا کتاب چند هزارساله که داستانهای خر پرنده و مار سخنگو و... داره یه داستانی هم در مورد خلقت مرد و بعد زن از دنده چپ مرد و ... اومده.
    یک مثال نقض برای رد استدلال شما کافی هست


      محتوای مخفی: مقاله 

    مایکل جی بهه، زیست شناسی که داروین را به چالش کشید

    مقاله ی وی در ۲۹ اکتبر سال ۱۹۹۶ تحت عنوان داروین و پدیده های میکروسکوپی در روزنامه ی نیویورک تایمز چاپ شده است ...

    بیهی در این مقاله می گوید :

    « تا قبل از آنکه پژوهش های دکتری خود را در رشته ی بیوشیمی (زیست شیمی) تکمیل کنم بر این باور بودم که مکانیزم داروین یعنی ترکیبی از جهش اتفاقی و انتخاب طبیعی، تبیین درستی برای تنوع حیات به شمار می آید. اما اینک دریافته ام که این نظریه، نظریه ای ناقص است. طرح پیچیده ی سلول ها مرا برانگیخت تا به تقویت دیدگاهی بپردازم که هرچند در میان دانشمندان طرفداران چندانی نداشت اما به این پرسش می پرداخت که چه چیزی علت تکامل است ؟ من معتقدم که مکانیزم تکاملی داروین، بسیاری چیزها را که زیر میکروسکوپ دیده می شوند تبیین نمی کند. سلول ها بسیار پیچیده تر از آن هستند که به طور اتفاقی تکامل یافته باشند و پیدایش آنها نیازمند هوش و حکمت است.

    واژه ی تکامل، همراهان زیادی را به دنبال دارد. این واژه معمولا به معنای تبار مشترک است. مایکل جی بیهی با ایده ی تبار مشترک مخالفتی ندارد و به گمان وی این ایده شباهت های میان انواع را توضیح می دهد. اما این مفهوم به تنهایی اختلافات گسترده میان انواع را توضیح نمی دهد. این همان جایی است که مکانیزم داروین وارد صحنه می شود. همچنین تکامل گاهی مستلزم آن است که جهش اتفاقی و انتخاب طبیعی، تحولات را در حیات پدید می آورند. اساس این دیدگاه آن است که صرفا بر اساس تصادف، حیوانی متولد می شود که در مقایسه با خواهران و برادرانش اندکی قوی تر یا سریع تر است آنگاه فرزندان او این تحول را به ارث برده و نهایتا در مبارزه برای بقا بر اعضای دیگر انواع، فایق و پیروز می شوند. با گذشت زمان، تکرار این فرایند به تحولات و تغییرات گسترده تری منجر می شود و سر انجام به حیوانات کاملا متفاوت می انجامد.این خلاصه ای ازنظریه ی فوق است که این حقیربرای شماگفته است. اما مشکلی که در عمل پیش می آید آن است که این نظریه ی تکاملی را نمی توانیم از راه بررسی فسیل ها بیازماییم. برای آزمون واقعی این نظریه باید تحولات معاصر را در جهان وحش یا در آزمایشگاه مشاهده کنیم و یا دست کم جزئیات مسیری را که می تواند به یک انطباق خاص بینجامد بازسازی کنیم. نظریه ی داروین برای پاره ای از تحولات جدید تبیین موفقی را فراهم می کند. دانشمندان نشان داده اند که میانگین سُهره ها با منقار بلند در جزایر گالاپاگوس در واکنش به الگوهای تغییر آب و هوا تحول یافته اند. به همین ترتیب، نسبت میان رنگ تیره تا روشن در بیدهای انگلستان هنگامی که جمعیت بیدهای با رنگ روشن بیشتر در معرض مشاهده ی شکارچیان قرار گرفتند دچار تحول شدند. همچنین باکتری های جهش یافته با مقاومت در قبال پادتن ها به بقای خود ادامه دادند. این ها در عمل، موارد روشنی از انتخاب طبیعی به شمار می آیند. اما این نمونه ها فقط متضمن یک یا چند جهش بیش نیستند و در آنها ارگانیزم جهش یافته تفاوت زیادی با نیاکانش ندارد؛ و تبدّل نوعی به چشم نمی خورد. اما برای تبیین سراسر حیات مجموعه ی جهش هایی لازم است که گونه های بسیار متفاوتی از موجودات را پدید آورد. در حالی که این نظریه هنوز نتوانسته است آن را اثبات نماید. نظریه ی داروین هنگامی که به تبیین پیدایش و رشد سلول می پردازد با بزرگترین دشواری ها مواجه می شود. شمار فراوانی از سیستم های سلول به گونه ای هستند که مایکل جی بهی آن ها را پیچیدگی های تقلیل ناپذیر می نامد.این بدان معنا است که سیستم های مذکور، پیش از آنکه بتوانند به درستی کار کنند، به چند مولفه و عنصر سازنده نیازمندند. مثال جالب مایکل جی بهی در این زمینه تله موش هاست که هر تله موش با ابزار و ادوات خاص خود مخصوص گرفتن یک موش است.

    مایکل جی بهی معتقد به آن است که این گونه سیستم های پیچیده، توسط یک عامل هوشمند وبه گونه ای هدفدار طراحی و ساخته شده اند. او همچنین می گوید که ما هیچ مکانیزم دیگری از جمله مکانیزم داروینی که بتواند چنین پیچیدگی هایی را ایجاد کند سراغ نداریم وتنها یک موجود هوشمند قادر به این کار است.

    توضیحی که باید برای اصطلاح طرح هوشمندانه ی وی قایل شد این است که تبیین نهایی برای حیات در ورای تبیین های علمی قرار دارد.


    دکتر سید حسین نصر هم نظر جالبی داره:
      محتوای مخفی: تکامل ستون خیمه مدرنیسم 

    گفتاری از پروفسور سید حسین نصر : این دانشمند ایرانی مقیم آمریکا، و غرب شناس معروف فرموده اند:
    « امروزه موضوعات اندکی وجود دارند که به اندازه نظریه تکامل اهمیت بحث داشته و هم طراز با این تئوری دارای معانی ضمنی پنهان و موذیانه ای باشند.
    پیش از هر چیز اجازه دهید بگویم من در هاروارد نه تنها فیزیک بلکه زمین شناسی و دیرین شناسی هم خوانده ام و با این پیش زمینه ی فکری است که فهم رایج در خصوص نظریه تکاملی داروینی را – حتی با زمینه های علمی – ردّ می کنم.
    نظریه تکامل، ستون خیمه مدرنیسم است و اگر این ستون سقوط کند، کلّ خیمه بر سر مدرنیسم فرو خواهد ریخت. بنا بر این به مانند یک ایدئولوژی با آن رفتار می شود، نه یک تئوری علمی که به اثبات رسیده است. می دانیم که بسیاری از مردم این اظهارات در این مورد را نمی پذیرند، امّا حداقل مسلمانان باید از این دیدگاه به کلّ موضوع بنگرند.
    انواع مختلفی از نظریه های علمی وجود دارد. مثلاً مکانیک کوانتوم یا تئوری زنجیره در فیزیک و کیهان شناسی. اکنون اگر کسانی با این نظریه ها مخالفت ورزند، هیچ کس آنها را از دانشگاه اخراج نمی کند و هیچ کس به خاطر بر زبان راندن جمله «من این نظریه را نمی پذیرم»، مانع ارتقای شغلی آنها نمی شود.امّا تئوری تکامل – برعکس همه نظریه ها- موضوعی کاملاًمتفاوت است؛ زیرا این تئوری یک ایدئولوژی است و نه علم متعارف. بدین ترتیب اگر شما استادزیست شناسی در یک دانشگاه به خصوص در دنیای آنگلوساکسون و کمتر در ایتالیا، آلمان و فرانسه باشید و اگر طبق زمینه های کاملاً علمی با نظریه تکامل مخالفت ورزید، فردی مطرود و رانده شده خواهید بود و حتی موفقیت کاری خویش را نیز از دست خواهید داد؛ و همکارانتان شما را ابله می پندارند؛ و ارتقای شغلی نمی یابید و مسائلی از این قبیل.
    امکان گونه ای «ریز تکامل» یا «تکامل خُرد» موجود است؛ امّا در مورد «تکامل کلان» پاسخ منفی است. … اکنون من و شما موجودات انسانی هستیم، چینی ها و ژاپنی ها هم به همین نحو موجوداتی انسانی اند. چشمان ما به یک شکل است، چشم های آنها به شکلی دیگر، اگر ما به زیمبابوه مهاجرت کنیم پوست مان تیره تر می شود و اگر به سوئد برویم کمی روشن تر خواهیم شد. اما ما همگی در درون محدوده امکانات بالقوه صورت انسانی قرارداریم.بله این نوع تکامل خُرد امکان پذیر است. مگس ها می توانند کمی بزرگ تر شوند و اگر نوع خاصی از نور در دسترس باشد، گیاهان هم قادرند اندکی بیشتر رشد کنند اما برخی به اشتباه این فرآیند را تغییر گونه ها نامیده اند. این تغییر گونه نیست، این «تکامل» در درون یک گونه ی خاصّ است. هرگونه از موجودات، پهنایی دارد، طیفی،حوزه ای و واقعیتی که گسترده تر از افراد خاصّ درون آن گونه بوده و همه ی آنها را در برمی گیرد و بدین ترتیب افراد دیگر آن گونه می توانند با ویژگی هایی دیگر در آن گونه ظهور یابند و حتی برحسب شرایط محیطی تغییر کنند، بدون اینکه این گونه به گونه ای دیگر بدل شود.
    به مانند متفکران مسلمان، شما و من باید همه انتقادهای صورت گرفته از تئوری تکامل را مورد توجه قرار دهیم و این انتقادات تنها نقادی های دینی یا کلامی نیستند، بلکه پیش از همه زیست شناختی اند. زیست شناسان بسیاری از جمله جی. سرمونیک و آر. فوندی- نویسندگان کتاب «پس از داروین» به زبان ایتالیایی- و نیز بسیاری دیگر به مانند جی.موناسترا که اوهم ایتالیایی است وبسیاری دیگر در فرانسه و آلمان هستند که معتقدند داروینیسم مانع رشد و توسعه زیست شناسی شده و با داده های زیست شناختی در تطابق نیست؛ و آنچه در شواهد دیرین شناختی ظهور یافته فی الواقع یک انقلاب است و نه یک تکامل.حتی اگرشما نخواهیدکه درباره ی منشاء پیدایش اشکال نوین زنده صحبت کنید مشاهده می کنید که گونه ها همواره به طور ناگهانی ظاهر می شوند و به همین دلیل هم هست که این نظریه در زبان فرانسه «انقلاب اندام وار انگارانه» نامیده می شود.
    تئوری تکامل از سوی بسیاری از زیست شناسان دنیای آنگلوساکسون به بوته نقد کشیده شده؛ کسانی که معمولاً مورد طرد و تحقیر قرار گرفته یا نظریاتشان ناچیز شمرده شده است.این قضیه در مورد شخصی همچون «داگلاس دور» هم صادق است. وی عضو هیات علمی دانشگاه بود؛ اما به محض اینکه دست به قلم برد تا نظریه تکامل را مورد انتقاد قرار دهد به جای اینکه چاپ و انتشار کتابش را به کمبریج ماساچوست بسپارد آن را در تنسی منتشر کرد. اشاره ی خاصّ من به کتاب مشهور او «توهّم دگرگشت باور» است؛ و از آن زمان تا کنون دو نسل گذشته اما تغییرات بسیار کمی صورت گرفته تاآنجا که دپارتمانهای زیست شناسی دراین کشوربه موضوع علاقه مند شدند. از آن هنگام بسیاری کسان دیگر مثل مایکل بهه، نویسنده کتاب «جعبه سیاه داروین» درخصوص این موضوع نوشته اند. (بهه در دانشگاه با همکارانش مشکلاتی پیدا کرد.) یک نقدصرفاً زیست شناختی می تواند بدون انکار تکامل خُرد صورت پذیرد،بدون انکارپذیرش شرایط جدید بوم شناختی توسط یک گونه،بدون در آمیختن یک گونه با نمونه های دیگر درون همانگونه.اگرشما و من به کانادای شمالی وبه میان اسکیموها برویم یابایدشرایط آنجارابپذیریم و طبق آن زندگی کنیم یابمیریم.درمورداین واقعیت هیچ تردیدی وجودندارد،فهم آن هم تیزهوشی خاصّی نمی خواهد.»

    Last edited by AMHSIN; 05-02-2016 at 11:02.

  6. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #26
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    زمان فقط به کمک خیال میاد و دیگر هیچ.
    من هنوز کامل ترین نظریه در مورد پیدایش رو نظریه خلقت میدونم.چون جهان بینیش تمام و کمال هست.بنا به این دلایل:راه های اثبات مسایل فرا طبیعی در موجودات زیاده.مثلا شیر فطریتش درنده خو هست ولی انسان اینگونه نیست.یعنی فطریت موجودات متناسب با ویژگی بدنیشون هست.ذات چیزی نیست که بشه با علم توجیحش کرد.
    یک جهان بینی تمام و کمال به قول مطهری باید:

    1) جهان بینی باید از طرف عقل تائید شود.
    2) به زندگی انسان و جهان معنی دهد.
    3) جهان بینی باید آرمان پرور و شوق انگیز باشد.
    4) استعداد و قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد.
    5) و جهان بینی ما باید تعهد آور و مسئولیت ساز باشد.
    تمام این موارد در جهان بینی خلقت گرایی وجود داره.
    امکان داره درباره نظریه "خلقت" یه توضیحی مختصری بدین ؟ شاید واقعا این نظریه بتونه جواب خیلی از سوالاتی که ذهن مارو درگیر کرده خیلی دقیق تر و جزیی تر و منطقی تر از علم بده..

    و این که این نظریه چه زمانی و طی چه مراحلی اثبات شده و نام نظریه رو گرفته ؟

    ساده ترین توضیح درباره رفتار :

    رفتارشناسی ( شاخه ای از علم زیست شناسی )می تونه رفتار جانوران رو توضیح بده. ار نظر علم زیست شناسی رفتار شامل تمام فعالیت های قابل مشاهده و بیرونی یک جاندار یا میکروارگانیسم هست .تمام فرآیند های رفتاری جانوارن مثل سایر خصوصیات تحت کنترل ژن ها هستن بنابراین خیلی از رفتارهای اجباری هستند چون توسط ژن ها کنترل میشن مثلا عقرب یا هر موجود دیگه ای با هر عمل دفاعی :برای اینکه یک رفتار دفاعی داشته باشه نیاز داره اجزا و اندام لازم برای بروز اون رفتار رو داشته باشه مثل اندام نیش زدن یا ژنی که عکس العمل های مربوط به زمان خطر رو کنترل میکنه یا ژنی که روی یک هورمون خاص کنترل داره و این هورمون فقط زمان بروز خطر ترشح میشه..(این رفتار ها رفتار واکنشی هستند که غیر تقلیدی و ثابت هستند)

    ولی بخشی از رفتارها هستن که به یک مکانسیم غیرژنتیکی هم وابسته هستن مثل تجربیات و عوامل اکتسابی یعنی با وجود اینکه به یک جاندار به خاطر ژنتیکی که داره توانایی های خاصی تعلق گرفته ولی تحقق این توانایی به شرایط محیطی که جاندار در آن است وابسته اس هرکدوم از عوامل ژنتیکی و اکتسابی تاثیر متفاوتی روی رفتار دارند . مثلا انسان با وجود اینکه از نظر ژنتیکی قابلیت و توانایی بروز یک رفتار دفاعی رو داره ولی طبق تجربه و یادگیری های گذشته میدونه که در مواجه با حیوانات وحشی باید چه رفتار تهاجمی یا دفاعی داشته باشه.. (جاندار ابتدا محرک رو ارزیابی میکنه بعد واکنش نشون میده >> رفتار فعال)

    پیشرفته ترین حالت رفتاری هم رفتاری هست که در عین بهره مندی از توانایی های ژنتیکی (ژن ها در این نوع رفتار فقط یک بستر عمومی برای بروز رفتار رو فراهم میکنند) و استفاده از تجربه های محیطی امکان خلق و اکتشاف رو به موجود میده یعنی جانوار در شرایط خاص راه های جدید تری رو برای پاسخ گویی به محرک از خودش نشون میده مثلا یک جانوار در زمان حمله راه حل های مختلف برای حمله ابداع میکنه که خود این اکتشافات جزوی از تجربیات اکتسابی جاندار میشه و میتونه اون رو به نسل بعد از خودش اموزش بده یا میتواند نسبت به تغییر شرایط محیطی خودش رو وفق بده..

    با توجه به اینکه یادگیری و تجربه بخشی از عوامل بروز یک رفتار است میتوان با شناسایی و کنترل مکانسیم های دخیل در ذخیره سازی اطلاعات ، یادگیری در جانوارن رو هم تحت کنترل قرار داد

    کنترل شیمیایی و عصبی کنش های مغزی تاثیر زیادی در درمان خیلی از بیماری ها با منشا مغزی داشته .. مثل داروهایی که بر ناقل های عصبی مغز تاثیر گذارند و برای یک بیمار افسرده تجویز میشه و میتونه با اثر بر میزان ترشح نور اپی نفرین روی رفتار های غیر طبیعی بیمار تاثیر بذاره..

    (برای مطالعه درباره جزییات بروز رفتار (دلیل درنده خو بودن، دلیل بروز شهوت، دلیل گریه و خوشحالی و ..)و تاثیر هر کدوم ازین دو گروه (محیط و ژنتیک)در بروز یک رفتار لازم هست درباره علم زیست شناسی ، رفتارشناسی،روانشناسی و روانشناسی فرگشتی اطلاعاتی داشته باشیم)



    با این توضیحات ساده در حد اطلاعات محدود خودم، به نظر من میشه رفتار رو به صورت منطقی و قابل قبول با ذکر جزییات توضیح داد

    نظریه مورد قبول شما چطور میتونه این رفتارها رو با ذکر جزییاتشون توضیح بده ؟
    چطور می تونه رفتاری رو که تماما فطری ، ذاتی و غیر قابل تغییر هست رو تغییر بده؟
    نظریه "خلقت" چه توضیحی درباره رفتارهای متناقض با ویژگی های بدنی داره ؟ مثل تراجنسی ها که رفتار و شخصیتی کاملا متناقض با ویژگی های بدنیشون دارن
    یا اهلی شدن در حیواناتی که اجداد وحشی داشتند ؟
    Last edited by V E S T A; 05-02-2016 at 15:59.

  8. 3 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #27
    کاربر فعال ریاضیات javad2015's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    تو شهرمون
    پست ها
    2,241

    پيش فرض

    شما شاید نتونی از طریق علم تجربی خدا رو اثبات کنی.ولی فلسفه با یه منطق عقلی قادره.
    در فلسفه میگیم وجود محدودتر به وجود برتر راه نداره.معنیش یعنی یه میمون که وجودش پایینتر از انسان هست نمیتونه انسان رو درک کنه ولی انسان میتونه اون رو درک کنه و حتی مسایلی رو که اون درک نمیکنه درک کنه.این رابطه در مورد خدا و انسان هم وجود داره.چون خدا وجود برتر هست انسان به اون راه نداره و توانایی درکش رو نداره.

  10. #28
    کاربر فعال ریاضیات javad2015's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    تو شهرمون
    پست ها
    2,241

    پيش فرض

    نظریه مورد قبول شما چطور میتونه این رفتارها رو با ذکر جزییاتشون توضیح بده ؟
    چطور می تونه رفتاری رو که تماما فطری ، ذاتی و غیر قابل تغییر هست رو تغییر بده؟
    نظریه "خلقت" چه توضیحی درباره رفتارهای متناقض با ویژگی های بدنی داره ؟ مثل تراجنسی ها که رفتار و شخصیتی کاملا متناقض با ویژگی های بدنیشون دارن
    یا اهلی شدن در حیواناتی که اجداد وحشی داشتند ؟
    نظریه خلقت میگه این ویژگی هایی که علم دلیلش رو کشف کرده به خاطر علم خدا بوده که به وجود اومده.یعنی چون خدا میخواسته فلان موجود ذاتش این جور باشه اینگونه افریدتش.مساله اینه که شما ادعا میکنی این ویژگی ها در اثر انتخاب طبیعی و جهش ژنتیکی به وجود اومده!!
    شما خیلی ادعا داری تمام علمت رو به کار ببر اگه تونستی یک ذات جدید بسازی که بسیار بسیار خشن باشه.

  11. #29
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    شما شاید نتونی از طریق علم تجربی خدا رو اثبات کنی.ولی فلسفه با یه منطق عقلی قادره.
    در فلسفه میگیم وجود محدودتر به وجود برتر راه نداره.معنیش یعنی یه میمون که وجودش پایینتر از انسان هست نمیتونه انسان رو درک کنه ولی انسان میتونه اون رو درک کنه و حتی مسایلی رو که اون درک نمیکنه درک کنه.این رابطه در مورد خدا و انسان هم وجود داره.چون خدا وجود برتر هست انسان به اون راه نداره و توانایی درکش رو نداره.
    فرگشت هیچ ارتباطی با خداشناسی یا فلسفه نداره و برای اثبات وجود یا عدم وجود خدا هم رائه نشده فرگشت یک نظریه علمی در حیطه زیست شناسی هست که توضیحاتی درباره منشا و چگونگی تغییر و تحولات در جانداران ارائه کرده ..

    نظریه خلقت میگه این ویژگی هایی که علم دلیلش رو کشف کرده به خاطر علم خدا بوده که به وجود اومده.یعنی چون خدا میخواسته فلان موجود ذاتش این جور باشه اینگونه افریدتش.مساله اینه که شما ادعا میکنی این ویژگی ها در اثر انتخاب طبیعی و جهش ژنتیکی به وجود اومده!!
    شما خیلی ادعا داری تمام علمت رو به کار ببر اگه تونستی یک ذات جدید بسازی که بسیار بسیار خشن باشه.


    من ادعایی رو مطرح نکردم ، فقط طبق اسناد و مدارک قابل ازمایشی که علم ارائه داده نظرم رو درباره یک فرایند بیان کردم.

    وقتی شما درباره مکانیسم یک فرایند سوال میپرسید طبق مستنداتی که دارم توضیح میدم و انتظار دارم کسی که ادعا میکنه یک فرایند دلیلی غیر از دلالیل علمی ثابت شده داره برای دلیلیش یک توجیه منطقی و عقلانی داشته باشه تا برای من هم قابل پذیرش بشه.انتظار دارم وقتی شما تمام مدارک و شواهد قابل استناد رو رد میکنید یک جایگزین قابل قبول و منطقی و البته قابل استناد برای سوالات من داشته باشین.


    غیر از دو عامل اصلی جهش و انتخاب طبیعی باید تاثیر سایر عوامل در وقوع فرگشت رو هم در نظر بگیرین به اضافه اینکه درک درست و دقیقی از انتخاب طبیعی و جهش و سایر عوامل داشته باشین

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  12. 4 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #30
    کاربر فعال ریاضیات javad2015's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    تو شهرمون
    پست ها
    2,241

    پيش فرض

    من همخون طور که قبلا گفتم هر کسی دنیا رو از دید خودش میبینه.شما گیر دادی به این جسم انسان که فلانه چنانه.نمیدونم 98 درصد شباهت با میمون داره.50 درصد شباهت با موز داره!!!!!
    مبحث اصلی اینه که انسان فرای یک موجود دو پا هست.یک ذات هست.با ویژگی های روحی خاص.فطریت خاص.
    باید یه تاپیک دیگه ایجاد بشه به نام فرگشت عواقب روانشناسی!!
    دست از سر این جسم انسان بر دارید.این تفکر علمی مطلق واقعا خنده اوره.انسان 50 درصد با موز شباهت ژنتیکی داره

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •