تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 42

نام تاپيک: تاریــخ هنــر ایران

  1. #31
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر تیموری/نقاشی

    برجسته‌ترين مشخصه سبک جديد نقاشى دوره تيمورى مفهوم جديد از فضاست. در نگارگرى افق در بالا قرار داشت و پهنه‌هاى گوناگون و مختلفى در آن شکل مى‌گرفت. اين مسأله باعث مى‌شد که تراکم‌ها با تنوع بيشتر و فضاسازى زياد نقاشى شوند. در دوران تيموريان يکى جريان بغداد بود که در رأس آن جنيه سلطانى قرار داشت و مدرسهٔ ديگر، مدرسهٔ تبريز بود که اين دو مدرسه در اواخر سدهٔ هشتم هـ . ق در اوج شهرت بودند. مدرسهٔ تيمورى در سمرقند سومين جريان بود با آثار مصور و کتب نجومى و ديوان اشعار جواجوى کرماني، حافظ و نظامى است؛ بويژه داستان هماى و همايون خواجوى کرمانى که به خط مير على تبريزى و نگارگرى جنيه سلطانى است.
    در آثار اين دوره رنگها تند و ناب هستند. در حالى‌که نقاشان شيراز در اکثر مواقع محدوديت‌هاى تحميلى حاشيه نگاره را پذيرفته بودند، جنيه نقاش اين محدوديت را در آثار خويش درهم شکست. نقاشى او سرتاسر سطح صفحه را با منظره‌سازى مى‌پوشاند. در مرکز زمينه هم پيکره‌ها قرار مى‌گرفتند. اين نوع نقاشى ژرفانايى از بالا را بازتاب مى‌داد.
    از نقاشى‌هاى ديوارى اين دوره چيزى باقى نمانده؛ اما در منابع تاريخى توصيفات مفصلى در اين باره وجود دارد.
    مکتب شيراز با اتکا به سبک متقدم تيمورى و با حمايت سلطان ابراهيم شيوه‌‌اى را در نقاشى بوجود آورد که از مشخصات آن رنگ‌هاى شاد و روشن، ترکيب‌بندى‌هاى ساده، چهره‌هاى مات و دهان‌هاى کوچک و سرها بيضوى و کشيده هستند. از نمونه‌هاى اين سبک گلچينى است که براى بايسنقر ميرزا مرکب از سى و دو نگاره در ۸۲۳ هجرى تهيه شده و نيز شاهنامه‌اى که براى سلطان ابراهيم تهيه شده است.

    با روى کار آمدن شاهرخ فرزند تيمور، هرات پايتخت قرار گرفت و هنرمندان به هرات روى آوردند. در دوران شاهرخ تأثير شيوه‌هاى چينى رو به فزونى گذاشت و عنصر ايرانى و چينى باهم اخت شد‌ه‌اند. در زمان بايسنقر فرزند شاهرخ هنرهاى نگارگرى و تجليد و بطورکلى هنرهاى ترسيمى به اوج خود رسيد و مکتب هرات بزرگ‌ترين مرکز فرهنگى و هنرى زمان خود شد و بهزاد نقاش چيره‌دست اين دوران با سبکى بالاتر از همه در نگاره‌هايى جلوه‌گر شده‌اند. بهزاد نخستين هنرمندى است که آثارش را امضاء کرده است و مورد تقليد هنرمندان بسيارى قرار گرفت. سنت‌هاى او به نام قوانين هنر نقاشى تثبيت مى‌شود.

  2. #32
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر تیموری/سفالگرى، فلزکارى، حکاکى و حجارى

    از دوره متقدم تيمورى هيچ نوع مرکز توليد سفالينه شناخته نشده است، اما اطمينان حاصل شده که پايتخت‌هاى تيمورى يعنى مشهد و هرات در خراسان، بخارا و سمرقند در آسياى مرکزى داراى کارگاه‌هاى بزرگى بوده‌اند که غير از کاشى‌هاى زيبا براى تزئين ساختمان‌ها، سفالينه‌ هم توليد مى‌شده است.
    در دوران تيمور و پس از آن معرق کاشى زيباترين شاهکارهاى خود را آفريد، که مسجد گوهرشاد مشهد نمونهٔ کامل و با ارزش آن است.
    از دوران تيمورى آثار چندان بااهميتى در زمينهٔ فلزکارى برجا نمانده است. در اين دوران قالب‌هاى قبل از تيموريان بار ديگر توليد شد ولى خشن‌تر و ناپخته‌تر شد. از اشياء باقيمانده که نمايانگر ذوق و سليقه دوره نخستين تيمورى است اشياء سنگينى باقى مانده با شکل ساده و منسجم و در اندازهٔ بزرگ. نوع ديگر نيز کار مى‌شده که در تزئين درها و اثاثيه خانه بکار مى‌رفته و به‌شکل الواح تزئينى مشبک‌کارى شده است. از طريق نگاره‌ها مى‌توان دريافت که در اين دوره جواهرکارى روى سنگ انجام مى‌شده است و در وسايل منزل از سنگ استفاده مى‌شده؛ از اين دوران سلاح‌هاى زيادى بدست آمده که با مهارت و استادى ساخته شده‌اند.
    حکاکى آثار بزرگ در دورهٔ تيمورى ادامه يافت و محراب‌ها، درها و تابوت‌هاى يادواره‌اى از اين دوران بيادگار مانده است. اين آثار نقوش ترئينى دارند و کنده‌کارى‌هاى بسيار عميق با جزئيات دقيق روى آنها کار شده؛ از نمونه‌هاى اين نوع آثار در مدرسهٔ الغ‌بيک در سمرقند است که به سال ۸۲۰ کار شده است.

  3. #33
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر تیموری/خوشنويسى و تجليد

    از هنرهاى کتاب و کتاب‌آرايى در دوران اسلامى خوشنويس، تذهيب و تجليد نسخ خطى بوده است. خوشنويسى هميشه يکى از عالى‌ترين و والاترين اشکال هنر در اسلام محسوب مى‌شود و در دورهٔ تيمورى توسط خود شاهزادگان و اشراف نيز انجام مى‌شده؛ از برجسته‌ترين خوشنويسان اين عهد ميرعلى تبريزى معروف به قبلةالکتاب است که ابداع خط نستعليق را به او نسبت مى‌دهند. از خوشنويسان اين عهد مولانا جعفر تبريزي، ميرعلي، سلطان على مشهدى و ... مى‌باشند. در اين ادوار تذهيب، خوشنويسى و نقاشى در کنار هم و معمولاً در يک هنرمند واحد جمع بودند.
    سدهٔ نهم عصر طلايى هنر تجليد در ايران به‌شمار مى‌رود. در اين ايام هنر صحافى و تجليد از جهت تکنيکى و در کاربرد نقوش ترئينى به غناى خارق‌العاده‌اى دست يافت. در اين دوران استاد قوام‌الدين که اختراع منبت‌کارى را به او نسبت مى‌دهند، از نمونه‌هاى اين منبت‌کار يپشت جلد ديوان اشعار قاسم انوار است که در سال ۸۶۳ در شبراز تهيه شد. از اين نوع صحافى‌ها روى جلد از نقوش برجسته استفاده مى‌شد. در تجليد کتاب جلال‌الدين رومى در هرات که در سال ۸۸۸ براى سلطان حسين بايقرا کار شد، سه تکنيک گوژکاري، منبت‌کارى و نقاشى زيرلاکى با هم بکار رفته بود.

  4. #34
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر صفوى

    معماری
    نقاشی
    سایر هنر‌ها


    در اوايل قرن دهم هجرى يعنى در بحبوحهٔ ضعف بازماندگان گورکانان ايران و دوران ملوک‌الطوايفي، اين سرزمين و حملات پى‌درپى عثمانيان به اين آب و خاک، دودمان صفويه پا بر صحنهٔ روزگار نهاد. پادشاهان اين سلسله توانستند با در آميختن مذهب و سياست حکومتى واحد با قدرتى عظيم در ايران بوجود آورند و دست دشمنان اين سرزمين را از سرحدات آن کوتاه کنند. مذهب تشيع که از مذاهب مهم اسلامى در اين سرزمين بود، در زمان سلطنت شاه‌اسماعيل مذهب رسمى دولت صفوى اعلام شد. دورهٔ طولانى و تداوم عمر اين سلسله و استحکام جنبه‌هاى مذهبى و فرهنگى آن موجب تقويت و تحکيم سنت هنرى آن گرديد و محصولات هنرى کاملاً ويژگى و مشخصه‌ٔ ايرانى داشت.
    در زمينهٔ دانش و ادبيات اين عصر دورهٔ تنزل و انحطاط آنها به ‌شمار مى‌رود و تنها در علوم دينى و الهى کسانى چون شيخ بهايى و مجلسى ظهور کردند. دليل اين امر درگيرى‌ها و مشکلات اين سلسله با اقوام ديگر و نيز تعصب شديد صفوى در تشيع مى‌باشد. اما بازار هنرها رونق داشت و نقاشان و خطاطان بزرگى ظهور کردند که در تاريخ هنرهاى زيباى اين کشور قدر و منزلت فراوان داشتند. از آن جمله کمال‌الدين بهزاد که در زمان تيمورى فعاليت داشت اما در دورهٔ صفوى نيز حضور داشت؛ ميرسيدعلي، سلطان محمد، ميرک، عليرضا عباس را مى‌توان نام برد.
    در دورهٔ صفوى ايران با ساير ممالک خاور نزديک و اروپا در ارتباط نزديک قرار گرفت. سبک ايرانى در شرق عنصر اساسى فرهنگ هنرى مغولان هند را تشکيل داد و آنها در تجربه اين سبک از خود ايرانيان هم مشتاق‌تر بودند. در ادبيات نيز چنين گرايشى به‌وجود آمد.
    سلسلهٔ صفوى با ايجاد هماهنگى بين ملت، عظمت از دست رفته ايران را بازيافت و توانست حدود و ثغور ايران را به عهد ساسانيان و شايد وسيع‌تر برساند. فرهنگ هنرى ايران در اين زمان دورهٔ جديدى را تجربه کرد که داراى شکوه و عظمت خاصي، هرچند گذرا بود و ماهيت اشرافى‌ترى نسبت به دوره‌هاى پيشين خود گذاشت.

  5. #35
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر صفوی/معمارى

    پايتخت صفويان، در آغاز شهر قزوين بود و توسط شاه‌عباس اول به اصفهان منتقل گرديد. شاە‌عباس اول به معمارى باشکوه علاقه زيادى داشت. وى پس از انتقال پايتخت به اصفهان اقدام به ساخت کوشک‌ها، کاخ‌ها، مساجد و ميدان‌ها و بازارهاى مجلل کرد. همين مطلب دربارۀ شاه طهماسب در قزوين نقل شده است.
    آستانهٔ حضرت معصومه (ع) در قم در زمان شاه‌اسماعيل ساخته شد ولى ساختمان‌هاى فرعى آن، بعضى در زمان قاجار ساخته شد.
    شاەعباس شيفتهٔ عمران و معمارى بود. در دوران او بيشتر بناهاى مذهبى ايران پوشش کاشى‌کارى يافتند.
    در آغاز سلطنت شاه‌عباس مسجد شيخ لطف‌الله در اصفهان ساخته شد که فاقد حياط بود و تالار گنبد‌دار آن از داخل و خارج با کاشى لعابدار رنگين به‌شکل معرق پوشانده شده بود. پس از آن شاه‌عباس در سمت ديگر ميدان بزرگ شاه، مسجد ديگرى ساخت.
    مسجد شاه اصفهان از زيباترين بناهاى مذهبى جهان اسلام است. نام اين مسجد پس از انقلاب به مسجد امام تغيير يافت. آغاز بناى اين مسجد سال ۱۹۹۱ هـ . ش و پايان آن سال ۱۰۱۷ هـ . ش مى‌باشد. اين بنا به شيوهٔ چهار ايوانى و اوج سنت مسجدسازى هزار سالهٔ ايران است.
    يکى ديگر از آثار دوران شاه‌عباس بازسازى مجموعهٔ مرقد مطهر حضرت رضا (ع) است. شاه‌عباس که با پاى پياده به زيارت آن حضرت رفته بود در سال ۹۷۶ هـ . ش وارد مشهد شد و بازسازى مدفن آن حضرت در سال ۹۸۰ هـ .ش آغاز شد. اين مجموعه شامل بيش از ۳۰ بناست و معرف بيش از ۵ سده ساختمان‌سازى و تعميرات است. ۴ صحن قديمى دارد و در زمان جمهورى اسلامى نيز چند صحن به آنها افزوده است. علاوه بر آنها، مسجدها، شبستان‌ها، مدرسه‌ها، کتابخانه‌‌ها، نمازخانه‌ها، کاروانسراها، حمام‌ها، بازار و بازارچه‌ها داشته است که اين بناهاى اخير ويران شده‌اند تا مجموعه گسترش يابد.
    ساختمان گنبد مرقد به‌ دست الله‌وردى خان همزمان با ساختمان مسجد شيخ لطف‌الله و به دست امير اصفهانى معمار ساخته شده است.
    از نظر اصالت و استحکام بناهاى دوره صفوى به پاى بناهاى دوره سلجوقى نمى‌رسد. اما ويژه‌کارى‌ها و تزئينات بيشتر مورد توجه معماران عهد صفوى بوده است. بناهاى دوران صفوى شهر اصفهان را به‌صورت موزه‌اى ديدنى در آورده است.
    از بناهاى غيرمذهبى عهد شاه‌عباس کاخ عالى‌قاپو را مى‌توان نام برد. اين کاخ با اتاق‌هاى کوچک و تودرتو و طبقات متعدد و سبک که روى هم قرار دارند، از جهت ظرافت و زيبايى مدت چهار قرن ايرانيان و جهانيان را فريفته خود ساخته است. عالى‌قاپو در کنار ميدان نقش و روبروى مسجد شيخ‌ لطف‌الله قرار دارد.

    تزئينات مسجد شيخ لطف الله، اصفهان

    تعدادى مقبره‌هاى گنبددار نيز در زمان شاه‌عباس و پس از او ساخته شده‌اند که مهم‌ترين آنها مقبرهٔ خواجه ربيع است که در باغى بيرون از مشهد مقدس ساخته شده است. از ديگر مجموعه‌‌هاى معمارى دورهٔ صفوى خانقاه شيخ صفى در اردبيل است که از يک رشته صحن‌هايى که به گروهى از ساختمان‌هاى چند ايوانى گنبدار ختم مى‌شود، تشکيل شده است. همچنين مى‌توان از کاخ کوچک هشت بهشت و مدرسه کاروانسراى مادرشاه نام برد.
    از ديگر آثار معمارى در زمان صفويان چندين حمام و پل و بازار و سراهاى تجارى در کنار بازارها هستند. بازارها همان روال سنتى کهن را دارند، با سقف گنبدى شکل و سراها تقريباً بازارى با عظمن بيشتر و با طول کممتر و بن‌بست است.
    از آثار عام‌المنفعه پل‌هايى هستند نظير پل‌هاى روى رودخانه زاينده‌رود، پل الله‌وردى‌خان (سى و سه پل)؛ پل خواجو، همينطور کاروانسراهاى بى‌شمارى که در سرتاسر مملکت پراکنده شده‌اند که حاکى از علاقهٔ شاه‌عباس اول به ايجاد يک سيستم وسيع ارتباطى بوده است و نيز برج و باروها نظير ارگ بم و بقاياى ديوارهاى شهر يزد.
    از ديگر آثار دوران صفوى حمام‌ها، آب‌انبارها و کتابخانه‌ها و بناهاى شخصى طبقات بالاى جامعه است. از جمله مجموعهٔ گنجعلى‌خان در کرمان است که طى سال‌هاى اخير مرمت شده و به‌صورت موزهٔ مردم‌شناسى درآمده است.
    خانقاه‌ها و مصلاها را نيز بايد از جمله بناهاى اين عهد دانست. از جمله خانقاه و آرامگاه شيخ عبدالصمد اصفهانى در نطنز. از جمله مصلاهاى مشهور، مصلاى طرق در مشهد است. هنر با‌غ‌آرايى و باغ‌سازى نيز در اين دوران رونق خاصى يافت. از جمله‌ باغ‌هاى باقى‌مانده باغ چهلستون در اصفهان و باغ فين کاشان است.
    در تزئين معمارى به خوشنويسى اهميت داده مى‌شود و به صورت کتيبه‌نگارى متجلى مى‌گشت. اين امر از تحولات خاص در هنر کاشى‌کارى اين دوره بشمار مى‌رود.
    کاخ‌هاى شاه‌عباس در اصفهان سبک کهن تالار با ايوان ستون‌دار با سقف مسطح مانند آپاداناى تخت‌جمشيد را زنده کرده است. کاخ چهلستون که تنها ۲۰ ستون دارد و با انعکاس در آب حوض بزرگ آن چهل ستون خواهد شد، زيبايى خاصى را جلوه‌گر ساخته است.

  6. #36
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر صفوی/نقاشى

    پس از روى کار آمدن شاه اسماعيل صفوى بسيارى از هنرمندان در تبريز گرد آمدند و بعد در دوران شاه طهماسب نقاشان بزرگى مانند ميرک، سلطان محمد و ميرسيدعلى شهرت يافتند.
    در دوران صفويه نقاشى ديوارى هم در زمان سلطنت صفويه مخصوصاً از زمان سلطنت شاه‌عباس اول مورد توجه قرار گرفت. عمارت‌ها و قصرهاى عظيم اين دوران يعنى زمان پادشاهى شاه‌عباس کبير در اصفهان اغلب با نقاشى‌هاى ديوارى تزئين يافته‌اند، مانند جهل ستون، عالى‌قاپو، و همچنين در شيراز و قزوين نيز نمونه‌هاى اين نقاشى‌ها ظهور يافته است.

    نقاش معروف اين دوران - زمان شاه‌عباس - رضا عباسى است که شهرتش بيشتر به‌خاطر پرتره‌ها و نقاشى‌هاى بزرگ خويش است. از ويژگى‌هاى نقاشى‌هاى رضا عباسى علاوه بر مشاهدهٔ دقيق طبيعت و استفاده از رنگ‌هاى کم‌رنگ است.از نگارگران تبريز سلطان محمد و آقاميرک را مى‌توان نام برد. ويژگى‌هاى چشمگير اين مکتب در تذهيب‌هاى يکى از نسخ خطى خمسه نظامى توسط آقاميرک و سلطان محمد و هنرمندان تبريز مير سيدعلى و ميرزا على و مظفرعلى اجرا شده است.
    سلطان محمد نقاش دربار شاه‌طهماسب بود و برجسته‌ترين نمايندهٔ مکتب تبريز. از ديکر آثار اين مکتب، شاهنامهٔ شاه‌طهماسبى است که نگاره‌هاى آن کار استادانى چون ميرمصور، سلطان محمد، آقاميرک، ميرزاعلي، مظفرعلي، ميرسيدعلى و ... است.
    در زمان شاه طهماسب پايتخت به قزوين و سپس به اصفهان منتقل شد. از نگارگران مکتب قزوين مى‌توان صادقى‌بيگ، سياوش بيگ‌ گرجستاني، نقدى‌بيگ، زين‌العابدين را نام برد. نسخهٔ مشهور شاهنامهٔ قوام ابن محمد شيرازى مربوط به مکتب قزوين است که در موزهٔ رضا عباسى نگهدارى مى‌شود و به خط نستعليق قوام ابن محمد شيرازى کتابت شده است.
    سبک و روش اين مکتب تا حدودى ارائه مکتب تبريز است اما به‌تدريج از شدت تزئينات مکتب تبريز کاسته شده و رو به سادگى نهاد و هنرمندان به طبيعت رو آوردند.
    مکتب اصفهان گرچه وابستگى به اصول سنتى را از دست نداد، اما تجربيات تازه‌اى به دست آورد و نخستين تأثيرات غربى را جذب کرد. همين اقتباس‌ها به آزادسازى و رهايى نقاشى از تزئين و تذهيب نسخ خطى کمک کرد و نقاشى به صورت هنر مستقلى عرضه شد و بعد چهره‌نگارى‌ها افزايش يافت و ترکيب‌بندى‌هاى روائى کمتر شد.

    مهم‌ترين ويژگى اين مکتب علاقه به نشان دادن حرکت ‌پيکره‌ها بود. از نگارگران اين مکتب: آثار رضا هروي، آقارضا مصور کاشي، رضا عباسي، معين مصور، محمد يوسف و محمد قاسم. در اين دوران تصويرگرى کتاب از رونق افتاد و نقاشان تصاوير کتاب‌ها را ساده کردند و تذهيب به‌صورت سطحى انجام مى‌شد.نقاشى‌ها به‌صورت مرقعاتى تهيه مى‌شد که به طور رقعه رقعه در کنار هم قرار مى‌گرفت. از اين مکتب دو نسخه شاهنامه باقى است؛ يکى به خط نستعليق به‌تاريخ ۱۰۵۳ هـ . ق و داراى ۲۳ مجلس و نگارها بدون رقم است؛ دومى به خط نستعليق به‌تايخ ۱۰۶۰ هـ . ق و داراى ۱۲ مجلس و فاقد نام کاتب و رقم است.

    ”محمد زمان“ در اين دوران شيوهٔ جديدى عرضه کرد. او توسط شاه‌عباس دوم براى تحصيل به اروپا اعزام شده در آنجا مسيحى گشت و بعد به هند رفت و بعد از فوت شاه‌عباس به ايران آمد. شيوهٔ او متأثر از غرب بود. کارهاى او در سطح عالى نقاشى شده و با نمايش دقيق چهره‌ها و جامه‌ها و رعايت پرسپکتيو در بناها همراه است. وى روى شاهنامه و نسخهٔ خطى نظامى کار کرده وى بعد از بازگشت مجدداً مسلمان شد. شيوهٔ کار او به ‌وسيلهٔ نقاشان ديگر ادامه يافت و تا روى کار آمدن سبک محمودخان ملک‌الشعرا و ابوالحسن غفارى ملقب به صنيع‌الملک مورد پيروى نقاشان دربارى بود.
    آنچه در هنر صفويان درخور توجه است، يگانگى هنرها در همهٔ شهرهاى هنرخيز ايران است و وحدت سياسى و مذهبى با وحدت هنرى همراه بوده است.

  7. #37
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض صفوی/ سایر هنرها

    هنرمندان سفالگر تکنيک‌هاى دوره پيش را با اندکى تغيير ادامه دادند. ورود سفال‌هاى لعاب‌دار، آبى و سفيد از چين سبب شد که تقليد از آنها در ايران رواج يابد و در مراکز اصفهان، کرمان، تبريز و محدودهٔ خليج‌فارس از آنها سخته شود. در اين زمان شايد نتوان نقشى يافت که اصالتاً ايرانى و از تأثير چين عارى باشد. ليکن هنر کاشى و نقش آن رونق زيادى به دست آورد و در آن تحول بسيار ارزشمندى آشکار شد. برجسته‌ترين نمونه‌هاى آن در مسجد شاه و مسجد شيخ لطف‌الله و درب امام اصفهان به‌چشم مى‌آيد.

    در زمينهٔ طلاکارى و نقره‌کاري، ايران دورهٔ صفوى شهرت داشت. هنر تجليد و صحافى از پيشرفت قابل‌توجهى برخوردار شد. صحافى مقوايى همراه با نقاشى زيرلاکى جايگزين صحافى چرمى تزئينى شد. فن صحافى از برجسته‌ترين فنون تزئينى ايران گرديد.

    در دوران صفوى منسوجات از رونق وسيعى برخوردار شد. در اصفهان، يزد و کاشان پارچه‌هاى ابريشمى توليد مى‌شد و به اروپاى شرقى و اروپا صادر مى‌شد.
    قالى‌بافى موقعيت بسيار ممتازى به‌دست آورد و در شهرهاى کرمان، کاشان، يزد، شيراز و اصفهان کارگاه‌هاى معتبرى براى توليد آن بوجودآمد. قالى‌هاى ترکمن متقاضيان زيادى در آسياى مرکزى داشت و هر ايلى به سبب خاص خود آن‌را تهيه مى‌کرد؛ اما معمولاً زمينه‌اى از رنگ قرمز يا قرمز متمايل به سياه، با نقوش رنگى به رنگ‌هاى سبز، آبى و نارنجى ويا سفيد داشتند.
    در آذربايجان نيز کارگاه‌هاى قالى‌بافى وجود داشت و با نقوش حيوانى و صحنه‌هاى شکار در اغلب موارد شبيه قالب‌هاى ساير شهرها بافته مى‌شد.
    در دوران صفويه فلزکارى به صورت نوشتن اشعار و نام‌هاى پيامبران و ائمه اطهار بر روى ظروف، همگانى شده بود. صحنه‌‌هاى بزم و شکار نيز در حاشيه‌ها و قالب‌هاى گرد و ترنج‌شکل کار مى‌شد. در دوران صفوى هنرمندان مى‌کوشيدند پيوسته شکل اشياى فلزى را دگرگون کرده و گسترش دهند.
    هنرهاى ديگرى که در دوران صفويان اعتلا يافت، پارچه‌بافي، زرى‌دوزي، ترمه‌دوزي، سرمه‌دوزى و غيره است

  8. #38
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر قاجاريه

    معماری
    نقاشی
    سایر هنر‌ها


    بعد از صفويه به‌خاطر نابسامانى‌هاى اوضاع سياسي، اجتماعى و اقتصادى و تضعيف پشتوانه فرهنگى و عدم جهت‌گيرى مشخص، راه تقليد آگاهانه يا ناآگاهانه از هنر اروپايى گشوده شد. و روح خلاق ايرانى از توان افتاد.
    هنرها در زمان قاجار ادامهٔ مشخص هنرهاى قبل از خود نبود و به‌نوعى نمايشگر جدايى فرهنگ ايرانى از سنت‌ عظيم اسلامى بود و به‌طورکلى در سطح نازل‌ترى نسبت به هنر ادوار قبل از خود قرار داشت و داراى شکوه و عظمت پيشين نبود.
    در زمان فتحعلى‌شاه دومين شاه قاجار، هنر ايران متأثر از هنر دورهٔ صفوى بود و ضمناً تحت تأثير غرب نيز قرار داشت. در اين زمان بازگشت به سنت وجود داشت. علاوه بر معمارى بناهاى کم اهميت، ساخت بناهاى عام‌المنفعه مثل ساختن پل و قنات و مرمت آرامگاه‌هاى ملى نيز به انجام رسيد. فتحعلى‌شاه مجذوب ايران‌باستان بود و چند نقش برجسته به‌سبک ساسانى از خود به يادگار گذاشت.
    دورهٔ سلطنت محمدشاه از نظر هنرى دورهٔ تحکيم به‌شمار مى‌رفت و نه تکامل. در زمان ناصرالدين‌شاه که دوره‌اى طولانى به‌شمار مى‌آيد. نوآورى‌هاى اساسى در معمارى مذهبى و سنتى بازها، حمام‌ها و کاروانسراها صورت گرفت.
    بطورکلى هنرمندان قاجار جز در عرصه‌هايى چون نقاشى رنگ روغني، همان شيوه‌هاى هنر صفويان را، آن‌هم به‌شکلى ناقص دنبال کردند.
    در صد سال اخير نيز جنبشى نو مايه و فراگير در هنر ايران به‌وجود نيامد که بتوان آن را آغازى ديگر در هنر ايرانى دانست.

  9. #39
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر قاجاریه/معماری

    معمارى قاجار در شيوهٔ اصفهان دسته‌بندى مى‌شود. در روزگار قاجار و پس از سفرهاى ناصرالدين‌شاه به فرنگ، عناصرى از معمارى مغرب زمين با معمارى اصيل ايرانى در آميخت؛ مانند قوس‌هاى هلالى و نيم‌گرد. اين تأثير در نماى ساختمان‌ها بچشم مى‌خورد و تأثيرى ظاهرى مى‌باشد. اما با اين همه زياده‌روى در کاربرد آنها نوعى آشفتگى بوجود آورد که اين فرم‌ها را رو به انحطاط برد. در همين زمان در شهرهاى مختلف آثارى بديع بوجود آمد. نهضت‌ خانه‌سازى نيز به شهرت خاص خود دست يافت.
    اشکال مختلف معمارى در قالب خانه‌سازي، کاخ‌سازي، دروازه، مسجد، بازار، حمام و بناهاى عمومى شامل تکيه، حسينيه و باغ پا گرفت و در محله‌هاى مختلف بنا شد.
    در دوران ناصرالدين‌شاه، معمارى و هنرهاى وابسته به آن مانند کاشى‌کاري، گچبري، آيينه‌کاري، حجارى و نقاشى رونق پيدا کرد. تأثير بيگانه در ايران زياد شد و در عين حفظ سنت‌هاى هنرى گذشته، اقتباس‌هاى نسبتاً پسنديده‌اى رواج يافت. در دوران قاجار فضاى داخلى اتاق‌ها منقوش شد و در پوشش بيرونى بنا از گچ، و نقوش برجسته استفاده شد. اين آثار شامل مجموعهٔ ابراهيم‌خان در کرمان، عمارت کلاه‌فرنگى در تهران و کاخ شاهى باغ نگارستان، مسجد نراقى در کاشان، بازار وکيل و خانهٔ قوام در شيراز و خانه‌هايى در اصفهان بود. شيراز و کرمان هر يک آثار باارزشى از تاريخ معمارى معاصر ايران محسوب مى‌شوند.
    مجموعهٔ کاخ گلستان در زمان سلطنت ناصرالدين ‌شاه به شکل کنونى درآمد.
    کاخ صاحبقرانيه از ساختمان‌هايى است که در آن تلفيق معمارى ايرانى و باخترى بخوبى نمايان است.
    بسيارى از مراکز تجارى مانند تيمچه‌ها را نيز بايد از جمله بناهاى دورهٔ قاجار بحساب آورد. مانند تيمچه‌هاى علاءالدوله، حاجب‌الدوله، امين اقدس، و قيصريه در تهران و از همه مهم‌تر تيمچه‌سراى امين‌الدوله در کاشان.
    از اين دوره در جوار تهران، ساختمان‌هاى چندى ساخته شد، نظير باغ شاه، مجموعهٔ اراک (سلطان‌آباد سابق) با برج‌ها، پاسدارخانه‌ها و چهار کاخ.
    از ديگر کاخ‌ها و کلاه‌فرنگى‌ها مى‌توان سرخه حصار، عشرت‌آباد؛ در شيراز عمارت باغ ارم، باغ دلگشا، عفيف‌آباد و جهان‌نما و خانه‌هاى قوام‌الملک و در شهرهاى کاشان و قزوين نيز بناهايى را برشمرد.

  10. #40
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض هنر قاجاریه/نقاشی

    نگارگرى دوران قاجار شامل شيوهٔ نگاره‌هاى دورهٔ صفويه و نقاشى اروپاست. در اين زمان تصويرگرى مجدداً مورد توجه واقع مى‌شود؛ نسخهٔ ديوان اشعار مربوط به فتحعلى‌شاه با پوشش روغنى و تذهيب از جملهٔ برجسته‌ترين آنهاست.
    نقاشان مشهور اين دوران عبارتند از: ميرزا بابا، سيد ميرزا و محمد صادق. اين‌ها بنيان‌گذاران مکتب قاجارى هستند. از ديگر نقاشان مشهور اين دوران، مهرعلي، عبدالله‌خان، محمدحسن، رجبعلى را مى‌توان نام برد.
    از ديگر نقاشان نامدار اين دوره محمد غفاري، مشهور به کمال‌الملک، نقاش دربار ناصرى و مظفرى است که تا دوران رضاشاه پهلوى نيز مى‌زيسته است. وى در زمان مظفرالدين‌شاه به اروپا سفر کرد و به مطالعه و کپى‌بردارى از آثار نقاشان اروپايى پرداخت و سپس به ايران بازگشت و شاگردانى را تربيت کرد. گرايش کمال‌الملک به آثار هنرمندان اروپايى موجب رکود و توقف جريان هنرى دوران قاجار شد و تبليغى براى آموزش آن شيوه صورت گرفت. از آثار وى فالگير بغدادي، عرب خوابيده را مى‌توان نام برد.

    از آثار اين دوران هزار و يکشب با ۱۳۴ نگاره و به خط نستعليق و رقاع در ۶ جلد است که کاتب آن محمدحسين تهرانى بود. مجموعهٔ ديگر خمسهٔ نظامى است به خط نستعليق محمد هادى حاجى عبدالله آشتيانى قمى که داراى ۲۵ مجلس مى‌باشد. همچنين شيرين و فرهاد اثر وحشى بافقى به خط نستعليق و ۵ نگاره اثر صنيع‌الملک را مى‌توان نام برد. از اين دوران چندين شاهنامه و مجموعه‌ەاى ديگرى نيز باقى مانده است.
    از نقاشان قهوه‌خانه نيز مى‌توان حسين قوللر آقاسي، محمد مدبره، محمد حميدي، عباس بلوکى‌فر، حسين همداني، حسن اسماعيل‌زاده و ميرزا مهدى شيرازى را نام برد. نقاشى قهوه‌خانه، نقاشى‌هاى حماسى مذهبى و ملى است که به اين نام مشهور شده‌اند.
    شيوهٔ گل و مرغ‌سازى نيز شيوهٔ ديگرى از نقاشى بود که در اواخر عهد صفوى آغاز شد و در دوران قاجار ادامه يافت.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •