ايمان دقيقا از همان جايي آغاز مي شود كه عقل پايان مي يابد.
سورن كيركگور
ترس و لرز
ايمان دقيقا از همان جايي آغاز مي شود كه عقل پايان مي يابد.
سورن كيركگور
ترس و لرز
عشق دام طبیعت است برای تولید مثل
صادق هدایت
بر سر چیزهایی که هیچ کس نمی بیند چه می آید ؟
رشد می کنند .
ژه
به چه فکر می کنی ؟ معشوقه ها می خواهند صمیمی باشند ( و این کمترین چیز است ) ، پس در نتیجه می خواهند با شعور و روشن فکر باشند . اما هر چه قدر هم که خود را روشن فکر تصور کنند ، آرزوی شنیدن جز یک جواب را به سوالشان ندارند و فقط یک جواب در خیال خود دارند : به تو فکر می کنم .
ژه
بچه ها و کسانیکه به شکلی مبهم ، آتش کودکی را در خود نگه می دارند : نابغه ها و دویانه ها ، چیزی برای شنیدن در کلیساها ندارند .
ژه
اگر حدس نمی زدید در چیزی که تمام می شود چیز دیگری شروع می شود واقعا نگران کننده بود .
ژه
زندگی آنچه زیسته ایم نیست ، بلکه همان چیزی است که در خاطرمان مانده و آن گونه است که به یادش می آوریم تا روایتش کنیم .
زنده ام که روایت کنم
"به جای محاسبه ی آن چه ممکن است بر سرت بیاید، درک کن که کیستی."
"آخرین عشق کافکا"
"حقیقت همیشه چاهی بی انتهاست. انسان باید مثل کسی که در برابر یک استخر شنا ایستاده، با جسارت و تهوّر ِ تمام از فراز ِ تخته ی شیرجه ی مرتعِش ِ تجاربِ جزئی و روزمره شیرجه بزند و به اعماق ِ آب فرو برود تا دیگر بار، خندان و از نفس افتاده، به سطح ِ دوچندان روشن ِ اُمور بازگردد."
کافکا - گفتگو با کافکا
"آخرین عشق کافکا"
اگر وجود دارم به این سبب است که از وجود داشتن دلزده ام . منم ، منم که خودم را از نیستیکه خواهانشم بیرون می کشم : نفرت و بیزاری از وجود داشتن هم شیوه هایی است برای واداشتنم به وجود داشتن ، به فرو بردنم درون وجود .
تهوع
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)