پیامبر شب های دلتنگی ام باش
که من
بی اعجاز
تو را مومنم ...
پیامبر شب های دلتنگی ام باش
که من
بی اعجاز
تو را مومنم ...
خودم را
در گور می خوابانم
و فکر می کنم
باید سنگ قبری سفارش دهم
تا رهگذران را
_حتی لحظه ای_
بایستاند
تا بدانند
زیر این سنگ
مردی خفته است
که هنوز به رویاهایش فکر می کند ...
...
ببخشیــد خونه اجاره ای داریـــد ؟
پـــول ندارم قلبمـو پیش میـدم
جونمـــو ماه به مـاه
دنبال خوشبختـــی گشتــم نبــود
دنبـال آزادی گشتـــم نبــود
قسمتـــم از زنــدگی چیزی که میخواستــم نشــد
سهـم من عشق و گلایــه زیر گنـبد کبـود
چشم هامو باز کردم میــونه غـم ها بودم
خسته ام اینقـدر تو راه غصـه تنها بــودم
خسته ام از همه آدم های پشـت نقـاب
که تو غـم هـا رفتنو تو شادی هـا باهـام
...
از دبستان تا سطوح عالیه
همه جا بحث رسم اشکال هندسی است...
هیچ استادی ،
...
حرفی از
رسم آدمیت نمی زند..
نــََ نـمے دانـــے ..!
ـهیــچ ڪـَس نـمے دانــَـد ..!
پـُشـتـــــِِ ایـن چـِهْــــرِﮧ آرامــ دَر دِلــَم چـِﮧ مے گـُـذَرَد ..!
نـمیدانـــے ..!
ڪَسـے نـمے دانــد ..
ایـن آرامشــِِ ِ ظـاـِهــر وَ ایـن دلـــ ِ نــا آرامــ ـ ..
چـِقــَدْرْ خـَسـْتـِﮧ اَمـ مـے ڪـُنــَد ..!
گاهی دلت میخوآد همه بغضآت از تو نگاهت خونده بشه ...
که جسآرت گفتن کلمه ها رو نداری ..
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثه :
چیزی شده؟!
اونجاست که بغضت ُ با لیوان سکوتت سر میکشی و با لـــــبخنـــد میگی :
نــــه هیچی ..!
Last edited by Hadi King; 13-10-2012 at 22:34.
اولیــن پســت بعد از 8 سال نبودنـــ .
-
- -
- - - -
- - - - - - -
- - - - - - - - - -
هر ثانیه هر لحظمی شیرینی شب بد مزمی
هر دقیقه هر روز منی نباشی پر از کمبود همیم
هر هفته هر ماه منی ماه من وقتی همراه تنمی
خورشیدمی نور تنمی تنها کسی که بش رو بزنمی
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)