من با حرف شما موافق نیستم.نوشته شده توسط Stream [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
" مردم براشون اونقدرها اهمیتی نداره چون این تصمیمات و اسم و رسم مسئولان و تصمیم های کوچک و بزرگشون تاثیر مستقیمی در زندگیشون نخواهد داشت"
اتفاقاً این تصمیمات تاثیر مستقیمی در زندگی ما خواهد داشت اگر در این زمینه آگاه باشیم.
من که سیاست مدار نیستم، تنها راهی که میتوانم این اوضاع را عوض کنم از طریق انتخابات مجلس ها و ریاست جمهوری است.
چند تا مثال برایتان میزنم:
من به عنوان یک نفر توی این کشور، دوست دارم پول مالیاتم صرف کشور بشه تا اینکه بره تو جیب اسرائیل و کلی کشور دیگه، این پول من هست، منم باید راجبش تصمیم گیری کنم.
الان با این اوضاع داغون اقتصادی، زیرساخت های دهه 90 آمریکا، تامین اجتماعی که وجود نداره، حمل و نقل عمومی خنده دار که کلاً غیر از شهر نیویورک بقیه جاها وجود نداره، و کلی مشکل دیگه اولویت باید کشورم باشه نه جای دیگه.
من میتوانم این وضع رو با انتخاب درست نماینده ها تغییر بدم، ولی چند نفر مثل من فکر میکنند؟
خیلی از سفید های آمریکا اصلا از کمک های بلاعوض آمریکا به خیلی از کشور ها خبر ندارند، خیلی ها نمیدانند تامین اجتماعی یه حق است که با وجود این همه مالیات داره ازمون دریغ میشه.
الان خیلی ها رای میدهند به فلان نماینده چون میگن 20 ساله طرف نماینده است، حتما کارش خوبه.
همین چند ماه پیش، سر قضیه کنترل اسلحه، آنقدر این لابی های اسلحه سازی قوی است که حتی نگذاشتن بحثش تا الان تو مجلس مطرح بشه، خوب اگر فشار 300 میلیون افکار عمومی باشه که آقا این آزادی اسلحه داره کلی پول و سرمایه از قشر متوسط هدر میده و کلی پول و سرمایه میریزه توی جیب یه عده ای محدود، میشه یه کارایی کرد.
ولی وقتی این فشار افکار عمومی نباشه، اینکه آدم فکر کنه میتوانه با تغییر یه روند، روش بهتری رو واسه زندگی خودش و نسل های بعدی فراهم کنه، همین است که الان داریم.
یه اقتصاد داغون، بازار کار خراب، تامین اجتماعی که وجود نداره و کلی مشکل دیگه.
سر جریان انتخابات، رئیس من طرفدار رامنی بود و هفته آخر شدیداً تلاش میکرد نظر منم برگرداند، یه روز رفته بودم خانه اش، نشستیم با خانمش و خودش سر همین بحث.
میگفتن رامنی بیاد اقتصاد خوب میشه، کلاً میشه همه چیز آرومه من چقدر خوشحالم.
بعد من برنامه های رامنی را نشانشان دادم، گفتم ببینید این میگه من مالیات رو کم میکنم، بودجه ارتش رو میبرم بالا، 5 میلیون کار هم ایجاد میکنم، در جواب اینکه خوب تو میگی مالیات کم میکنم، پول ارتش رو میبرم بالا، این پول رو از کجا میاری، یا این شغل ها را به چه پشتوانه ای میگویی، میگفت نه من خودم بلدم، قبلا توی کارخانه خودم کردم اینجام میشه.
بعد این رئیسم میگفت راست میگه!
رفتم آمار ایالت ماساچوست رو که رامنی فرماندارش بوده را نشانشان دادم، که این توی یه جای کوچیکتر امتحانش رو پس داده، ببینید چقدر گند زده، آخرش رئیسم گفت من نمیدانم، من و خانواده ام از اول جمهوری خواه بودیم تا آخرش هم خواهیم بود.
منظورم اینه که با آگاه بودن از یه سری چیزها، میشه خیلی چیزهای بد رو از شرش خلاص شد، و چیزهای خوب رو حفظ کرد.