به نظر من این نوع ازدواج لازمه ی داشتن یه رابطه ی طولانی و پر از عشقه که مکان بهتری رو برای بچه ها فراهم میکنه.
کلا توی هر جامعه ای، برای همه ی افراد از یه سنی نیاز به یه همراه و کسی که بهش بشه نزدیک شد و رابطه برقرار کرد هست. وقتی به کسی شروع به نزدیکی میکنی ناخودآگاه اوایل کلی احساسهای نیاز فوران میکنه و یه جورایی چشم آدم رو کور میکنه تا فقط پیش بره. و این بستگی به فرد و نوع رابطه فرق میکنه که چقدر طول بکشه. اما وقتی این حس کم کم رفت دو نفری میمونن که حالا چشماشون باز شده و رابطه شون رو واضح میبینن. و با شناخت بهتر هم تصمیم میگیرن که بمونن با هم یا نه.
توی ایران با وجود تمام محدودیتها، رابطه ها به ندرت به درجه ی چشم باز کردن میرسه و اکثرا زوج ها حتی اگه قبل از ازدواج چند سال هم با هم دوست باشن، تا وقتی که زیر یه سقف نرن و همدیگه رو جدای تمام محدودیتها ببینن چشمشون برای دیدن و شناخت واقعی هم باز نمیشه. و موقعی چشمشون باز میشه که چند ماه با طرفشون زیر سقف ازدواج زندگی کردن که اطلاع کاملی هم ازش نداشتن!
برای همین ازدواجهای ایران به تخم مرغ شانسی تبدیل میشه که احتمال شدن یا نشدنش 50 50 ئه! آمار طلاق یا بسوز بسازی بالا میره و دیگه تکلیف بچه ها رو هم میدونین!
آره تمام اون حرفهایی که زن ازش سوء استفاده میشه یا دیگه بکارت نداره و اینا توی ایران و کشورهای امثالش مطرح میشه چون این عقیده ها بیشتر از هزار سال ریشه داره و هنوز همچنان به آرامی داره تغییر میکنه. حتی توی ازدواج های معمولی هم شاهد خیانت چه از طرف مرد چه از طرف زن هستیم که خیلی موقعها نمیدونن چیکارش کنن.. مخصوصا اینکه زن باز ضعیف واقع میشه و بعد از طلاق پشتیبانی نداره.