دام به تو فکر میکنم به خودم
که همه چیز با تو ست ...
هیچ چیز با من...
که چه ساده من باور میکنم ...
حرفهایت را ...
حرف هایی را که خودت هم باور نداری ...
به کجا دارم میروم ..
نمیدانم...
دنیا با من بازی میکند ...
من این بازی را دوست ندارم ..
بارها گفته ام ...
صبر کن من نمیخواهم ..
اما همچنان میرود و من درگیر این بازی شده ام ...
خواسته یا ناخواسته ....