چند واقعیت در مورد یوفوها که در اغلب مشاهدات بدان اشاره شده اند
- سرعت بسیاربالایی دارند
- نورانی هستند و( اگر از خود نوری ساطع نمی کردند خیلی از این گزارشات مربوط به دیدن این اجسام اتفاق نمی افتاد)
- قادر هستند ابزار آلات الکترونیکی را از کار بیندازند
- اغلب در کشورهایی دیده شده اند که با تکنولوژی پیشرفته نظیر نیروگاههای هسته ای و غیره در ارتباط اند
- به نظر خودم بیشتر بنظر می رسد بعنوان یک ناظر عمل می کنند تا برقراری ارتباط یا یک آزمایشگر یا یک مسافر
چند واقعیت ساده در مورد زمان
تخمین زده می شود فقط کهکشان راه شیری 200 تا 400 میلیارد ستاره دارد حالا بماند سایر کهکشانها و خوشه ها
اگر به شما می گفتند بفرمایید این ستارگان را شمارش کنید تا دقیقا تعداد آنها مشخص شود و شما هر یک ثانیه قادر بودید یکی از آنها را بشمارید
هر شبانه روز 86400 عدد می تونستید بشمارید
برای شمارش
یک ملیون ستاره باید 12 روز شبانه روز به شمارش ادامه می دادید
31 ملیون ستاره در یک سال
3 ملیارد ستاره برای 100 سال اگر عمر متوسط یک انسان را در نظر بگیریم
300 ملیارد ستاره برای 10000 سال
حالا بماند سیارات این ستاره ها
و این عدد را تعمیم بدید به چند کهکشان یا کل عالم
نتیجه گیری :
- خیلی مغرورانه به نظر می رسد که خود را تنها موجود هوشمند در کل کائنات فرض کنیم
- اگر نوع بشر بتواند با همین روند مثل داینوسارها در کره زمین دوام بیاره و مثلا بتونه 16 ملیون سال به همین روند زندگی کنه و هیچ اتفاق ناگواری برای نسل و موجودیت انسان نیفته، پس از این 16 ملیون سال در چه سطح علمی میرسه و همه می دونیم که این همه پیشرفت در علم در حالت خوشبینانه از 300 سال پیش رشد کرده است
- شاید موجودیت آنها در چند ملیون سال پیش تکمیل شده و بنابراین اگر چنین باشد ما کجا و آنها کجا
- داخل زمین خودمان به اندازه دورترین کهکشانها برایمان ناشناخته است و قوی ترین مته های اکتشافی بیشتر از یک خراش نتوانسته اند در سطح
زمین نفوذ کنند
- آنچه در مورد داخل زمین گفته شده، همه فرضیات است و شاید آنها از ما خیلی دور نباشند شاید در دل زمینی باشند که ما هیچ شناختی از آن به معنای واقعی نداریم
- گذشته بشر برایمان مجهول و ناشناخته است، از کجا آمدیم، این همه نژاد، رنگین پوست ها و زبان ها، معماریها و غیره
ولی علائمی در متن یا تصاویر درج شده در تاریخ گذشتگان به نظر می رسد اشاراتی می کنند به موجودات و شرح هایی غیر قابل باور که با دانسته های امروزیمان غیر قابل باورند به نظر می رسد گنجاندن آنها در قالب، تخیل، جادو، شعر و غیره کمی نامنصفانه باشد. مثل دیو،جن،قدرت افسانه ای پیامبران،پادشاهان برتر از نژاد بشر، خدایان مختلف و غیره
- خیلی از موضوعات امروزی قابل اثبات با ترازوی علم نیستند ولی به آنها باور داریم مثل روح،قدرتی که در پس زمینه این خلقت است،خواب هایی که عجیبند، انرژی مثبت یا منفی که در مواجهه با یک فرد دریافت می کنیم،تله پاتی،حس ششم،عمل خوب و بد و تاثیر آن در زندگی،یا مثلا پسری در روسیه که بدنش آهن آلات را جذب می کند و خیلی های دیگه
و در آخر
ندانستن دلیل بر نبودن نیست