تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 51

نام تاپيک: متحرک‌سازى (انيميشن)

  1. #41
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    سلام عسل جان.شما هم مثل وجدان بیدار من هی مج من و بگیر.
    ممنون بابت همکاریت
    Last edited by pedram_ashena; 04-06-2007 at 03:01.

  2. #42
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض پینوکیو عروسک خیمه شب بازی

    برخی از شخصیت های دنیای کودک آنقدر شناخته شده اند که حتی برای ضرب المثل ها و اشاره ها نیز از آنها استفاده می شود. مثلا هیچ ربطی ندارد که شما در ایران به دنیا آمده باشید یا آفریقا یا هر جای دیگر، اما اگر کسی دروغ بگوید و بخواهید به نوعی به او یادآوری کنید که این کار درست نیست کافی است بگویید «دماغت داره دراز می شه». آن وقت او فورا می فهمد که شما متوجه دروغ او شده اید. درست است. داریم درباره پینوکیو صحبت می کنیم. همان عروسک چوبی لوسی که هروقت دروغ می گفت، دماغش دراز و درازتر می شد تا آنجا که از پنجره اتاق هم بیرون می رفت و بعد پری آبی مهربان باید یک فکری به حالش می کرد.
    پینوکیو یک شخصیت معروف برای بچه های دنیاست. آنقدر کارتون های جورواجور درباره اش ساخته اند، آنقدر داستانش را خلاصه کرده اند و از آن کتاب های مختلف منتشر کرده اند و آنقدر آن را روی صحنه های نمایش در تمام دنیا اجرا کرده اند که همه او را می شناسند. خوب واقعا هم موضوع زیبا و جذابی دارد. درس های خوبی هم به بچه ها می دهد.
    حتی اگر بچه ها دوست نداشته باشند که بزرگ ترها خیلی به آنها نصیحت کنند، اما این قصه در حالی که خیلی جذاب و دوست داشتنی است، می تواند در نهایت بچه ها را به فکر کردن وادار کند؛ اینکه بی ادبی با بزرگ ترها چقدر زشت است و انسان ممکن است حتی آنها را از دست بدهد و بعد تازه بفهمد که چقدر اشتباه کرده، اینکه دوست بد می تواند مسیر زندگی آدم را عوض کند و اینکه اگر به جای مدرسه سر از شهربازی و تفریح درآوردی سرانجام به یک خر بی ارزش تبدیل می شوی، اما اهمیت پینوکیو در این است که همه این پندها را به زبان قصه بیان می کند و نتیجه گیری را برعهده خود بچه ها می گذارد.
    حالا این سوال مطرح می شود که آیا نویسنده این قصه یک بچه یا نوجوان بوده؟ اصلا چه کسی داستان پینوکیو را نوشته و این شخصیت چوبی با آن پاهای لاغر و دراز چطوری وارد دنیای بچه ها شده؟
    همان طور که از اسم پینوکیو می توان حدس زد، این یک اسم ایتالیایی است. نویسنده داستان هم ایتالیایی است. یک ایتالیایی که وقتی این قصه را می نوشت دیگر بچه نبود. در حقیقت از دنیای کودکی خیلی هم فاصله گرفته بود، اما او این توانایی را داشت که خاطرات کودکی اش را حفظ کند و سعی کند آن را طوری به بچه های دیگر منتقل کند که برایشان جالب باشد. آخر او کودکی سختی داشت و خاطرات بدی از دوستانش در دل او انبار شده بود. دوستانی که با او در یک محله بزرگ شده بودند، اما مسیر دیگری را انتخاب کرده بودند و سرانجام زندگی آنها را با خودش برده بود... برده بود به جایی که دیگر از آنها نشانی باقی نمانده بود. برخی در زندان، برخی در حال انجام کارهای سخت و بی نتیجه و برخی در حال فراموشی.
    «کارلو کولودی» نویسنده پینوکیو ۱۸۰ سال پیش یعنی در سال ۱۸۲۶ در ایتالیا به دنیا آمد. او در یکی از شهرهای زیبا که امروز به عروس شهرهای ایتالیا مشهور است یعنی فلورانس به دنیا آمد، اما زندگی در فلورانس با یک خانواده ۱۰ فرزندی کار راحتی نبود. مخصوصا اینکه پدر و مادر او کاری از دستشان برنمی آمد و برای اداره خانواده پرجمعیت شان به خدمتکاری مشغول بودند. اما کارلو از همان ابتدا تصمیم گرفت که مثل پدر و مادرش سخت زندگی نکند و برای همین خوب درس خواند.
    آنقدر خوب که کارفرمای پدرش هزینه های ادامه تحصیل او را فراهم کرد و او توانست دوره دبیرستان را هم پشت سربگذارد. البته کارلو به خواست او که آرزو داشت از این پسر یک کشیش خوب بسازد، عمل نکرد و در عوض وارد دنیای کتاب شد. چون او همراه با تحصیل در یک کتاب فروشی کار می کرد، با کتاب ها خیلی دوست بود و سرانجام هم به یک روزنامه نگار تبدیل شد.
    روزنامه نگاری که در آن سال ها به دنبال بهبود زندگی مردم بود و سعی می کرد از طریق نوشته هایش به مردم برای رسیدن به دانش بیشتر کمک کند. کارلو خاطرات زیادی از دوران تحصیل داشت؛ از مدرسه هایی که درس خواندن در آنها خیلی سخت بود، بچه ها را تنبیه می کردند و بسیاری از بچه ها به دلیل فقر و بیسوادی خانواده شان اهمیت باسواد شدن را درک نمی کردند. بعدها این مسئله مشکل پینوکیو هم شد و وقتی پدرژپتو برای او کتاب خرید، او خیلی راحت به جای مدرسه سر از تماشاخانه درآورد و مشکلات بعدی یکی یکی ظاهر شدند.
    کارلو کولودی وقتی ۵۵ ساله شده بود، داستان پینوکیو را نوشت. آن هم نه به صورت یک کتاب. او این قصه را به صورت دنباله دار در روزنامه ای که در آن کار می کرد، منتشر کرد؛ یک داستان ۱۹ قسمتی برای کودکان و به زبان آنها. بعد این قصه خیلی مورد علاقه مردم قرار گرفت و نویسنده آنها را در کنار هم و به صورت یک کتاب با ۳۶ فصل چاپ کرد و بعد کتاب راه خودش را پیدا کرد و دست به دست چرخید و به زبان های مختلف ترجمه شد و سر از کشورهای دیگر درآورد.
    این کتاب به صورت کامل و مثل نوشته کولودی خیلی سال پیش در ایران هم ترجمه شد. صادق چوبک یکی از نویسندگان خوب ایرانی این کتاب را ۵۰ ـ۴۰ سال پیش ترجمه کرده است. بنابراین، قصه اصلی پینوکیو را با کتاب های کوچولوی ۱۶ صفحه ای که برای بچه های خیلی کوچک به صورت خلاصه منتشر می شود، اشتباه نکنید.
    البته بسیاری از دوستداران پینوکیو بیشتر از طریق کارتون هایی که درباره این عروسک چوبی ساخته شده با او آشنا شده اند و یکی از معروف ترین این کارتون ها هم اثری است که توسط والت دیسنی ساخته شده است. حتما این کارتون را خیلی دوست دارید؛ یک کارتون شاد و قشنگ از زندگی ساده و آرام پیرمردی ساعت ساز که دوست داشت بچه داشته باشد و پری آبی مهربان آرزوی او را برآورده کرد، اما این کارتون خیلی با واقعیت کتاب کولودی نزدیک نیست. واقعیت این است که پینوکیو پیش از اینکه به صورت یک عروسک خیمه شب بازی درآید یک تکه چوب بود. یک تکه هیزم که مردی می خواست آن را بردارد و با تبر خرد کند و در بخاری بسوزاند.
    اما این تکه هیزم از همان اول هم می توانست ببیند، می توانست حرف بزند. برای همین فریاد کشید و از مرد خواست تا او را در بخاری نیندازد. مرد وقتی فهمید این چوب با بقیه چوب ها فرق می کند، آن را برداشت و پیش دوستش برد؛ همان پیرمرد مهربان که یک مجسمه ساز خیلی فقیر ایتالیایی است.
    در قصه اصلی کولودی، پینوکیو از همان ابتدا بی ادب و بی فکر است و تا ژپتو دهانش را درست می کند شروع می کند به داد و فریاد و مسخره کردن ژپتو و تا پاهایش درست می شود، از خانه او فرار می کند و به خیابان می رود. ژپتو او را تعقیب می کند و پلیس این دو نفر را دستگیر می کند. پینوکیو هم می گوید ژپتو می خواسته او را بزند. اینطوری ژپتو به زندان می افتد و پینوکیو با خیال راحت به ولگردی می پردازد.
    هدف اصلی کولودی این بود که با این داستان نشان دهد که آدم های خودخواه، تنبل و بی مسوولیت هم خودشان گرفتار می شوند و هم برای دیگران ایجاد گرفتاری می کنند.
    او می خواست بگوید اگر آدم قدر مهربانی را نداند، گرفتار موجودات شروری مثل گربه و روباه می شود و سرانجام وقتی به یک خر تبدیل شد، دیگر کسی برایش ارزشی قائل نخواهد شد و پس از اینکه حسابی از او کار کشیدند، او را از بین می برند.
    پینوکیو در قصه کولودی یک وجدان هم دارد، اما همان اول زیر پا له اش می کند؛ این است که اشتباهاتش را ادامه می دهد. اما در کارتون والت دیسنی وجدان او که به صورت یک جیرجیرک بامزه ظاهر شده همه اش او را راهنمایی می کند، شعر می خواند و می رقصد.
    اما درهرحال پینوکیو بعد از بلاهای مختلفی که سرش می آید، بعد از اینکه می فهمد از قانون کار زیادی برنمی آید و پس از اینکه تا پای مرگ خودش و پدرش می رود، برای نجات زندگی شان به کار سخت و جدی مشغول می شود و اینجاست که پری مهربان برای آخرین بار ظاهر می شود و او را به یک پسر واقعی تبدیل می کند. کولودی قصد نداشت یک قصه سرگرم کننده و تفریحی بنویسد، او می خواست تجربه خودش از زندگی را برای بچه ها نقل کند. برای همین هم اول کتاب را با یکی بود یکی نبود شروع می کند و بعد می گوید، اما بچه ها الان نمی گویم یک پادشاهی بود، چون قصه ما درباره پادشاهان نیست، بلکه یک تکه هیزمی بود....
    و به این ترتیب تکه هیزم ما پس از اینکه اهمیت خانواده را فهمید، پس از اینکه دید چه راحت پدر مهربانش را از دست داده و با تلاش او را از شکم نهنگ بزرگ بیرون کشید، اول خودش به اشتباهاتش پی برد، بعد تلاش کرد تا دیگر رفتارهای گذشته اش را تکرار نکند و قدر خانواده اش را بداند و سرانجام لطف پری مهربان شامل حالش شد.


    باران گیلانی
    روزنامه کارگزاران

  3. #43
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض نابغه فراموش نشدنی دنیای كارتون ها

    به انگیزه انتشار كتابی جدید در باره والت دیسنی

    تصویری كه كارمندان شركت دیسنی از وی داشتند و برداشتی كه از او در ذهن مردم عادی به وجود آمده بود، به كلی تفاوت داشت .
    گاهی زندگی به مصداق هنر است و بعضی اوقات نیز هنر به آینه و نمادی از زندگی افراد بدل می شود و در برخی موارد تشخیص این كه كدام حالت برقرار است و ما با زندگی حقیقی یك فرد مواجه هستیم و یا وجوه هنری كاراكتر وی، بسیار سخت می شود.
    برای مثال، شهری كوچك به نام مارسلین را كه در ایالت مونتانای آمریكا واقع است در نظر بگیرید. آن شهر به قدری معمولی و فاقد احساس و خشك نشان می داد كه مدت ها به نظر می رسید از تمامی سطح جهان جدا است و راه خود را می رود و تا ابد هیچ اتفاقی در آن روی نخواهد داد.
    چنان شهری حتی وقتی استفاده از اتومبیل باب شد، به آن روی خوش نشان نداد و اهالی معتقد بودند در آن مساحت و حجم كوچك با وسایل سنتی و كوچك تر نقلیه هم به مقصودخواهند رسید و چه نیازی به استفاده از اتومبیل و مانند آن؟ با این حال، مارسلین از یك جهت دیگر شهر مهمی است و هنردوستان حرفه ای آن را به یك خاطر به یاد سپرده اند. مردی كه این تفاوت را ایجاد و مارسلین را به شهری به یادماندنی بدل كرد، كسی نبود بجز والتر الیاس دیسنی و یا همان والت دیسنی معروف. او در سال های حول و حوش ۱۹۰۰ به مدت چند سال در این شهر زندگی می كرد. كمتر كسی به این حقیقت توجه می كند كه چون پدر والت كسب و كارش در آن جا بدرستی به پیش نرفت و دچار مشكلاتی شد، همراه با خانواده خود آنجا را ترك گفت و طبعاً والت را هم با خود برد. هرچه بود والت دیسنی توانست تصویری را با زندگی در آن شهر به دست آورد كه در دهه های بعدی آن را در قالب فیلم های سینمایی مورد نظرش عرضه كرد و ما را به دنیای خیالی دیسنی برد. دنیایی كه سال ها پس از مرگ وی زنده است و به سبب پیشرفت ادوات الكترونیك و قوی تر شدن هنر جلوه های ویژه نما و شكوهی بیشتر از گذشته دارد و تبدیل به جشنواره های بعدی شده است.
    اینك از مرگ والت دیسنی ۴۱ سال می گذرد و در این مدت پیوسته اظهار نظر درباره وی و دستاوردهایش ادامه داشته است. برخی می گویند او همان قدر سپید اندیشه بود كه شخصیت هایی مثل سپید برفی. همچنین كسانی اعتقاد دارند او همان قدر تیره و سیاه اندیشه بود كه جادو گران و ساحران و سارقان آثارش.
    حقیقت چیست و كدام یك از دو مورد بالا را باید پذیرفت؟ هنوز هم جواب این سؤال مشخص نیست، اما این نكته آشكار است كه نیل گابلر، نویسنده سینمایی و نگارنده شماری از كتابهای هنری تاریخی، كتاب جدیدی را درباره والت دیسنی رو كرده كه تا حدی به ابهامات یادشده پاسخ می دهد. وقتی او دوسال پیش خواستار دستیابی به بایگانی بزرگ دیسنی و مطالعه آن شد، به وی گفتند تنها در صورتی به وی اجازه داده می شود كه كاری جدی و مستند درباره زندگی آن هنرمند رو كند و از حاشیه و طنز صرف بپرهیزد و این كاری است كه گابلر انجام داده است. كتاب او به ما می گوید كه به رغم اتهامات وارده به دیسنی و این كه او گرایش های سیاسی داشت،وی در بخش اولیه زندگی اش واقعاً چنین نبوده و اكثر اتهامات وارده به او به اثبات نرسیده كه این سندی بر بی گناهی وی است و این را نشان می دهد كه مخالفان دینی آن چه نداشته اند، اعتدال گرایی بوده است.
    برای دیسنی مدت ها طول كشید تا از مقام شهروندی عادی مارسلین به پدیده عالم فیلمسازی ارتقای درجه بیابد و گابلر این مسیر و كارهایی را كه دیسنی صورت داده، به خوبی در كتابش برای ما تشریح كرده و همین مسأله به كتاب وی جذابیت بخشیده است. به نوشته گابلر، دیسنی در خانواده اش احساس راحتی نمی كرد و با این كه مارسلین آرام و فاقد تنش بود، او چنان احساسی را نداشت. وی مایل بود كه در كار و حرفه ای خاص به موفقیت برسد و آن جا را ترك گوید و در جا و مكانی دیگر مستقر شود و زندگی اش را در شهر دیگری پی گیرد.
    این چنین بود كه والت یك شركت تولید كارتون های تبلیغاتی به راه انداخت و در این راه شریكی داشت به نام اوب ایوركز. كار آنها ساخت انیمیشن هایی بود كه هم وجوه تبلیغاتی مورد نظرشان را فراهم می آورد و هم مقاصد هنری آنان راشكل می داد. شركتی كه از این طریق حاصل آمد، به سرعت بدل به یكی از بهترین نمونه های موجود شد و تخصص گرایی و دست و دلبازی دیسنی برای رسیدن به حد كمال در این مورد سهم زیادی در توفیق حاصل داشت. با این وجود، استودیوی حاصله همیشه در مرز بازنشستگی به سر می برد و هر لحظه امكان داشت كه تعطیل شود و حتی وقتی به هالیوود نقل مكان كرد و در آن جا مستقر شد در ابتدا تغییری در این وضعیت به وجود نیامد.
    در چنین فضای نامطمئنی بود كه والت دیسنی، میكی ماوس را رو كرد و این كاراكتر كارتونی را اختراع و سینما را متحول و حتی دنیا را عوض نمود. او در این راه ایده های مختلفی را از افراد مختلف گرفت و آنها را با یكدیگر ادغام كرد و چیزی را ساخت كه سال ها است می بینیم و از شیرین كاری هایش لذت می بریم. مهم ترین مشخصه و بزرگترین حسن میكی ماوس، این بود كه اولاً به راحتی و به سرعت می شد وی را از سایرین تفكیك كرد و دوماً در آن ایام كه تمام نقاشی ها باید با دست كشیده می شدند، كشیدن سیما و پیكر او آسان بود و پیچیدگی هم نداشت.
    گابلر در كتابش نوشته است: میكی ماوس را باید مخلوق نا امیدی و در عین حال حسابگری والت دیسنی دانست. او از یك سو از جواب ندادن طرح های اولیه كارتونی اش نا امید و ناراحت بود و از جانب دیگر آن قدر حسابگری بر كارش اشراف داشت كه می شد مطمئن بود وی سرانجام راه توفیق را در حرفه اش خواهد یافت و این سرنوشت گریزناپذیر اوست.
    دیسنی با تمام وجود می خواست مخلوقی را بر روی پرده سینما بفرستد كه دیرپا و متفاوت با سایرین باشد و آن قدر هم هوشیار بود تا بداند بازار و مردم عادی چه می خواهند و سلایق شان چیست. میكی ماوس و توفیق فراوانش نتیجه و محصول چنان رویكردهایی بود.
    بازار و بهتر بگوییم مردم، میكی ماوس را بسیار پسندیدند و شركت دیسنی روی دور افتاد وتعدادی كارتون تحسین شده و موفق دیگر رارو كرد كه «سه خوك كوچك»، «سفید برفی و۷ كوتوله»، «بامبی» و «پینوكیو» از آن جمله بودند. پول و ثروت ناشی از رویكرد وسیع مردم به سالن های محل نمایش این فیلم ها به سمت دیسنی سرازیر شدند، اما گابلر در ادامه كتابش آورده است: «برای والت دیسنی پول زیاد مهم نبود و تنها وجه اهمیتش این بود كه با آن می شد پروژه های بعدی را هم به حركت و اجرا درآورد.»
    در همین ارتباط، والت دیسنی كنترل و احاطه ای دقیق را بر مسائل داخل استودیوی خویش داشت و با این كه مردم كارتون های شیرین ساخت استودیوی وی را می دیدند و غرق در لذت می شدند، تصویری كه كارمندان دیسنی از وی داشتند و برداشتی كه از او در ذهن اطرافیانش و مردم عادی به وجود آمده بود، به كلی تفاوت داشت و در كلام آنها، دیسنی مردی سختگیر و كمالگرا بود و حساب هیچ چیز از دستش در نمی رفت و از كارمندانش می خواست كه مثل خود وی جدی و سختكوش باشند و به كم قناعت نورزند.
    دیسنی بی رحمی ها و خساست هایی هم داشت كه چند بار باعث شد كارمندان استودیوی او دست به اعتصاب بزنند و بر علیه وی اعتراض - ولو نصف و نیمه - كنند. او وقتی به قصد رسیدن به نقطه كمال و ارائه بهترین تصویر ممكن یك سال وقت را صرف كامل كردن و ارائه كارتون «سفیدبرفی» كرد، حاضر نشد پولی را به كارمندانش و عوامل اجرای فیلم ارزانی دارد كه سزاوار آن بودند. در آن سال ها والت دیسنی تغییر فكر و باور هم داد و آدمی كه در ابتدا اصلاً سیاسی نبود، پس از گذشت چند سال از خطر نیروهای سیاسی شرقی و آدم های ناشناخته در جامعه هنری سخن می گفت و معلوم بود كه نوعی دغدغه افراطی و غیر حقیقی در وی به وجود آمده است و می ترسید كه ایده آل های هنری اش از دست برود و دستاوردهای سینمایی وی ویران شود، اما توضیح و توجیه روشنی برای ترس هایش نداشت.
    والت دیسنی در همین ارتباط با برخی افراد رفت و آمد پیدا كرد كه بر خلاف وی، كاملاً سیاسی و جهت دار و آدم هایی تنظیم شده و مطیع بودند و اگر ۴ دهه پس از مرگ وی نیز هنوز بر سربرخی ایده آل های بحث برانگیز دیسنی بحث جریان دارد و ابهام هایی در زندگی او به چشم می خورد، به همین خاطر است.
    با این حال، نه گابلر و نه به واقع هیچ كس دیگر شكی ندارد كه دیسنی در حرفه اش یك نابغه بود و اگر انیمیشن به حد و درجه امروز رسیده و كارهای كارتونی این قدر محبوب و پرطرفدار است، در درجه اول به خاطر او و كارهای استودیوی وی بوده كه هنوز هم فعال است و با وجود پیدا كردن رقبایی بزرگ مثل دریم ووركز و فاكس هنوز در حرفه كارتون سازی یك قطب محسوب می شود.در طلیعه سال ۲۰۰۷ و در عالم كارتون سازی كامپیوتری، دیسنی دیگر استودیوی اول محسوب نمی شود و پیكسار كه زیرمجموعه خود دیسنی شده، كارهایی در این خصوص انجام داده كه شاید غیر قابل برآورد و باور نكردنی باشد، اما هنوز هم دیسنی چیزی فراتر از یك رقیب قابل و حتی فراتر از یك استودیوی پیشرو است. وقتی پس از چند سال ركود فیلم های بلند كارتونی از سال ۱۹۸۹ حیات و درخششی تازه را از نو آغاز كردند، باز سردمدار قضیه همین استودیو بود و این چنین بود كه «پری دریایی»، «شاه شیر»، «پوكاهونتاس» و «گوژپشت نوتردام» به صفحه حیات در عالم كارتونی بازگشتند و فروش هنگفتی داشتند.
    دیسنی در ۲۰۰۷ چیزی نیست كه در ابتدای دهه ۱۹۳۰ بود، اما هنوز اثر و نقش والت را می‌توانید در آن حس كنید و حسن كتاب گابلر به تصویر كشیدن دیسنی و تشریح این باور و طرز تلقی است، آن طور كه از یادتان نرود و مطالعه اش برای دوستداران آن استاد و بانی فیلم های كارتونی یك الزام گریزناپذیر باشد.


    وصال روحانی
    روزنامه ایران

  4. #44
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mmevooba's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    235

    پيش فرض

    واقعا دستتون درد نکنه.
    اینا خوندنش 1 هفته طول می کشه وای به حال تهیه کردنش.
    خیلی زحمت کشیدین
    از زحماتتون ممنونم!

  5. #45
    داره خودمونی میشه TADAIE's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    43

    پيش فرض

    برای اینکه مطلبت کامل تر بشه باید بگم انیمیشن از شاخه هایه رشته گرافیکه تا مقطع فوق لیسانس (توی ایران ) داره در دانشگاه صدا سیما .

  6. #46
    داره خودمونی میشه 3dartmaster's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    47

    12

    واقعا دستتون درد نکنه.
    کارتون درسته

  7. #47
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    پيش فرض

    به خاطر مطالب ممنون ؛ بايد سر حوصله بشينم بخونمشون ولي يه توضيحي به اين سوال بده :

    هدف كلي اين تاپيك چيه ؟ بيشتر جنبه آموزشي داره ؟

    اميدوارم من هم بتونم كمك كنم.

  8. #48
    داره خودمونی میشه 3dartmaster's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    47

    پيش فرض

    هدف كلي اين تاپيك چيه ؟ بيشتر جنبه آموزشي داره ؟
    من فکر کنم آموزشی نباشه.یه سری مطالب که دونستنش خوبه

  9. #49
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    به خاطر مطالب ممنون ؛ بايد سر حوصله بشينم بخونمشون ولي يه توضيحي به اين سوال بده :

    هدف كلي اين تاپيك چيه ؟ بيشتر جنبه آموزشي داره ؟

    اميدوارم من هم بتونم كمك كنم.

    سلام
    والا هدف اطلاع رسانی بوده
    نمی دونم ممکنه چه کاربردی عملی داشته باشه
    واسه خودم که زیاد به انیمیشن و این جور چیزها علاقه ندارم
    این مطالب یک اشنایی کلی بهم داد
    شاید برای مبتدیان و کسانی که مثل من آگاهی زیادی ندارند هم همین نقش را داشته باشه

    برای سطوح بالاتر هم نمی دونم..حرفه ای ها باس نظر بدهند.

    ممنون از توجهتون

  10. #50
    داره خودمونی میشه 3dartmaster's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    47

    پيش فرض

    کارت درسته Asalbanoo خیلی زحمت میکشی واسه این مطالب...من که خیلی استفاده بردم.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •