حسین جان مرسی برای به وجود آوردن چنین فضایی
هر چند یه جمله کلیشه ای شده اما من واقعا توی یه خانواده فوتبالی بزرگ شدم و همه اعضای خانواده همیشه اکثر بازیهایی رو که تلویزیون پخش میکرد میدیدیم
شاید جزء معدود خانواده هایی بودیم که موقع همزمانی سریال و فوتبال دعوا نداشتیم و همه فوتبال رو انتخاب میکردیم
خدایی نکرده اگر تیم ملی میباخت کلا فضای خونه ماتم زده میشد
کلا همه چی تعطیل میشد تا 24 ساعت نهار و شام نداشتیم
1- در ایران:
تا بود جنوب اهواز و پرسپولیس اما حالا فولاد و پرسپولیس
در کل فوتبال خوزستان رو واقعا دوست دارم چون فوتبال رو نزدیک به ذاتش و غریزی بازی میکنن
هنوزم گاه گاهی جمعه ها میرم زمینای خاکی و از یه فوتبال سرشار از تکنیک و ظرافت لذت میبرم
پرسپولیس رو هم مثل سایر دوستان به خاطر اینکه بیشتر اعضای خانواده پرسپولیسی بودن طرفدارش شدم
و بعدها این علاقه کودکی با اضافه شدن دلایلی که بیشترش ناشی از خوندن تاریخ این باشگاه بود عمیق تر شد
تیمهای خارجی:
حدود 20 سال پیش بود با دو تا از برادرام(یکی از خودم بزرگتر یکی هم کوچیکتر) نشستیم و به صورت رسمی تیمهای مورد علاقمون رو انتخاب کردیم
لیگهای اروپا رو گذاشتیم جلومون چون کیهان ورزشی یه ویژه نامه برای باشگاه های اروپا زده بود (همینجا بگم کلی عکس و مجله قدیمی دارم مثل همین کیهان ورزشی که اگر شد سعی میکنم یه تاپیک براشون بزنم) و گفتیم هر کدوم یک تیم رو انتخاب میکنیم
البته قبلش به تیمهایی علاقه مند بودیم ولی خب کلا از این کارا دور هم زیاد میکردیم
دو نفرمون پرسپولیسی بودن من و برادر بزرگترم و یه نفر هم استقلالی بود برادر کوچیکترم
قوانینمون هم اینا بود
هر بار یک نفر اولین نفر میشد برای انتخاب تیم یه نفر دوم یه نفر هم سوم
کسی که نفر سوم میشد میتونست تیمی رو انتخاب کنه که نفر اول و دوم انتخاب کرده
اول رفتیم سراغ لیگ برتر
برادر استقلالی که نفر اول بود آرسنال رو انتخاب کرد
برادر بزرگترم منچستر رو
و من لیورپول رو البته اگر نفر اول هم بودم بازم لیورپول رو انتخاب میکردم
بعد رفتیم سراغ اسپانیا
برادر بزرگترم بدون هیچ تردیدی رئال رو انتخاب کرد
من بارسلونا رو
و برادر کوچیکترم هم بارسلونا رو انتخاب کرد
لیگ بعدی ایتالیا بود
من نتونستم تیمی رو انتخاب کنم کمی بحثمون شد گفتن باید انتخاب کنی گفتم یوونتوس ولی در نهایت هیچ وقت نتونستم واقعا به تیمی از ایتالیا علاقه مند بشم اما بعدها واقعا از لاتزیو و فوتبالش خوشم اومد
کلا فوتبال ایتالیا رو به طور کلی دوست دارم چون اسطورهایی مثل بارزی مالدینی باجو از دوران کودکی و نوجوانی یه جورایی به شکل مقدسی در ذهنم ثبت شدن
برادر کوچیکترم که استقلالی بود میلان رو انتخاب کرد
و برادر پرسپولیسی اینتر رو یعنی قرمزه طرفدار آبیه شد آبیه طرفدار قرمزه
و در نهایت رفتیم آلمان
قرار شد بر اساس سن انتخاب کنیم(فکر کنم کلاهی بود که برادر بزرگه سرمون گذاشت) فکر میکردیم میخواد بایرن رو انتخاب کنه
اما در کمال تعجب برادر بزرگه وردربرمن رو انتخاب کرد
من گفتم بایرن اما علاقه عمیق قلبی به این تیم نداشتم ولی بعدها علاقم بیشتر شد تا جایی که جدای از بارسا و لیورپول مقابل هر تیمی قرار میگرفت دوست داشتم برنده باشه
برادر کوچیکه هم دورتموند رو انتخاب کرد
از بین تیمهای ملی هم
برادر بزرگه آلمان رو انتخاب کرد و واقعا الانم مثل تیم ملی ایران دوستش داره
هیچ وقت یادم نمیره توی جام 98 وقتی کلینزمن به ایران گل زد ناخودآگاه با فریاد گل گل پرید هوا. کلی سرش داد زدیم
خدابیامرز پدرم حدود یک هفته باهاش قهر کرد
من و داداش کوچیکه هم آرژانتین رو انتخاب کردیم دلیلش هم مشخص بود وجود مارادونای بزرگ و البته فوتبال مبتنی بر ظرافت که همراه شده بود با حرفه ای گری و کمی شیطنت
چه داستانی داشتیم سر فینال جام 90
با گریه مارادونا اینقدر گریه کردیم که بیچاره برادر بزرگه که از قهرمانی آلمان سر از پا نمیشناخت تا دو سه روز جرات نداشت جلوی ما خوشحالی کنه
و البته هر سه نفرمون اسپانیای همیشه دوست داشتنی رو دوست داشتیم و داریم
کلا داستانهای زیادی از خانواده فوتبالیم و کریها و گاهی دعواها و بعضی اوقات بردارکشیها دارم و الان که مینویسم واقعا تحت تاثیر خاطراتم قرار گرفتم
چون الان هر کی رفته سر زندگی خودش و دیگه خبری از اون دور هم بودنای فوتبالی و شور و هیاهو نیست با این حال هنوز اس ام اسی برای هم کری میخونیم به ویژه سر الکلاسیکوها
اما حالا بدون تعارف بخش زیادی از هیجان فوتبالیم رو با دوستان این انجمن تقسیم میکنم