<<< دیالوگهای به یاد‌ماندنی >>> بازیها

[AlexMercer]

زیاد ماندگار نیست ولی جالبه: مکالمه شپرد و لیارا درباره یک هتل درdlc شادوبروکر مس افکت 2:

"This hotel is named Azure which on Illium means a certain part of the Asari body."

Shepard "Where?"


Liara "The lower regions."

Shepard "No i meant where on the Asari body?"

Liara "So did I."

لیارا: اسم این هتل آزور هست. که در ایلیوم به معنی قسمتی از بدن آساری هاست.

شپرد: کجا؟

لیارا: قسمت های پایین بدن

شپرد: نه منظورم کدوم قسمت بدن آساری ها؟

لیارا: منم بهت جواب دادم


رکس وقتی که داره با شپرد در مورد پدرش در مس افکت 1 صحبت میکنه:

The skulls of the dead lie bare on their graves. Reminding us where we all come from, where we're all going."

"Today-- kill, pillage, and be selfish; for tomorrow we die." That line is in the codex describing the Krogan mentality.

جمجمه مردگان که در گور ارام گرفته به ما یاد اوری میکنه که منشا ما از کجاست و همه ما به کجا خواهیم رفت.

دیالوگ دوم هم خلاصه فلسفه ذهنی کروگن هاست. . امروز ما میکشیم، غارت میکنیم و مغرور هستیم چون فردا همگی میمیریم!


در مس افکت 2 و در مرحله به خدمت گیری thane شپرد به یک سرباز دشمن میرسه و ازش در مورد پیدا کردن thane اطلاعات درخواست میکنه و سربازه میگه: I have nothing more to say to you ( من چیزه دیگه ای برای گفتن ندارم) و اگر گیمر گزینه رنگید رو بزنه شپرد سرباز رو از پنجره پرتاب میکنه پایین و میگه: how about goodbye? (چطوره با یه خداحافظی خوشحالمون کنی؟؟؟؟)

جک به شپرد که چرا کشتن رو دوست داره:

I figure whenever someone dies and it's not me, my chances of survival go up. Simple.

من تصور میکنم هر وقت که کسی میمیره و اون من نیستم شانس زنده موندن من بیشتر شده.به همین راحتی!


گروس به شپرد پس از پایان ماموریت وفاداریش:

It's so much easier to see the world in black and white…. Gray? I don't know what to do with gray…

اگر جهان رو فقط سیاه و سفید تصور کنیم همه چیز خیلی اسون تر میشه ولی خاکستری؟ ...... من نمیدونم باید تو جهان خاکستری چیکار کنم!

[Ali_p30]

بازی world of warcraft:(پچ 3.3.5 به بعد)
فوردراگون با ارتشش به دروازه های ICC حمله کرده ، بعد از کمی درگیری هوردها(درانوش) به کمکشون میان بعد از از بین بردن محافظان دروازه جلوی دروازه آرتاس(لیچ کینگ) رو صدا میزنن عین فیلم تروی
Highlord Fordragon: Arthas! The blood of your father, of your people, demands justice! Come forth, coward, and answer for your crimes!
آرتاس ! خون پدرت , خون مردمت ، عدالتو میطلبه! بیا بیرون ، ترسو ، و به جنایاتت اعتراف کن !
The Lich King: You speak of justice? Of cowardice? I will show you the justice of the grave and the true meaning of fear.
تو از عدالت حرف میزنی؟ از بزدلی؟؟ من به شما عدالت قبر و معنای واقعی ترس را نشان خواهم داد!!! (خیلی خوفه)
Dranosh Saurfang: Enough talk! Let it be finished!
درانوش(ارک هورد هستش): صحبت بسته ! بذار تمومش کنیم
اینجا درانوش با یه ضربه لیچ کینگ میمیره و روحشو فراست مورن میکشه
Highlord Fordragon: You will pay for all the lives you've stolen, traitor.
تو تقاص تمام روح هایی که دزدیدی رو میدی ، خائن
The Lich King: Boldly stated, but there is nothing you can...
خیلی قاطع هستید ، ولی هیچ چیز نیست که بتونید...
اینجا دیگه دیالو گها خیلی خوف میشه undead ها (Forsaken فراموش شدگان) با یه بمب شیمیایی صحبتهای لیچ کینگ و های لرد رو قطع میکنن
The Lich King: What?
چی شد؟؟؟
Grand Apothecary Putress: Did you think we had forgotten? Did you think we had forgiven?
فک کردی ما فراموش کردیم؟؟؟؟ فکر کردی ما بخشیدیمت؟؟؟
Grand Apothecary Putress: Behold, now, the terrible vengeance of the Forsaken!
حالا آمادده باش ، انتقام وحشتناک فراموش شدگان
The Lich King: Sylvanas... (اینجا لیچ کینگ میفهمه اینارو لیدی سیلوانس فرستاده )
سیلوانس؟؟؟ (یکی از کارکتر های بازی)
Grand Apothecary Putress: Death to the Scourge! And death to the living!
مرگ بر scourge (نمیدونم چطوری توضیح بدم)! مرگ بر زنده ها!
این دیالوگ ها هیچ وقت یادم نمیره خیلی خوووووووووفه (البته باید داستانو بدونید تا به خوفیت دیالوگ ها پی ببرید. )