تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 48

نام تاپيک: رابطه بین منطق و علم

  1. #21
    اگه نباشه جاش خالی می مونه L͠øneWolf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2014
    محل سكونت
    ۴۱ تریلیون کیلومتری آلفا قنطورس
    پست ها
    294

    پيش فرض

    برای مثال منطق فازی اصل طرد ثالث که مبتنی بر False or True یا همون منطق دو ارزشی هست رو کنار میزنه و به نحوی به مثابه عدم قطعیت میگه گزاره ها میتونن همیشه صرفن کاملن False یا True نباشن، فی الواقع چیزی مثل دامنه ی اعداد حقیقی (R) که برخلاف دامنه ی اعداد صحیح، حد میانی دو عدد صحیح رو هم در نظر میگیره و در این کیس حد میانی False یا True (مثلن یک واقعیت میتونه درصدی درست و یا درصدی نادرست باشه)
    منطق فازی کاربردش تسهیل تحلیل سیستمهای مبهم بوده. از ابتدا هم تو حوزه هوش مصنوعی مطرح شده و بازم ایجاب نمی کنه که Law of non-contradiction در واقعیت نفی بشه.

    منطق شهودگرایانه که اصل نقض مضاعف رو خط {میزنه} یا به تعبیر مناسب تر اصلاح میکنه؛ منطق ابرسازگار که اصل امتناع تناقض رو رفو میکنه. برادر گرامی فلسفه ی ایجاد منطق دیالکتیک هگل و هراکلیتوس به طور مشخص اصلاح تناقضات منطق قدیم و ارسطویی (حقیقت ثابت) (برای مثال اجتماع نقیضین) بود، هگل میگه شناخت ما نسبت به حقایق و ماهیات آبجکت ها محدود، نسبی و ناپایداره، برای اینکه همه چیز در حال حرکته، به همین علت هم آبجکتها باید در حالت تغییر و حرکت مورد مطالعه قرار بگیرن و تفحص ما باید حالت Progressive و پیشرو داشته باشه.
    منطق دیالکتیک هگل اگر می گه شناخت ما نسبت به حقیقت متغیره باز هم نمیاد حقیقت ثابت یا Law of non-contradiction رو زیر سوال ببره. چون در این صورت خودش زیر سوال می ره. به این علت که در این صورت ثابت نبودن حقیقت و حرکت رو نمی تونه به عنوان اصل در نظر بگیره.

    بله در مفهوم فلسفه کلاسیک و بیان ارسوطیی منطق (که به نظر می رسه شما داشته باشید) در رفتار الکترون تناقض های اساسی وجود داره. در معنای فلسفه و منطق مدرن تناقضی نیست چون منطق و فلسفه مدرن بعد از مشاهدات رفتار الکترون آپدیت و بروز شدند.
    منظورتون ویژگی superposition هست؟ خوب این ویژگی هم به صورتی قابل تفسیر هست که با اصل Non-contradiction در تناقض نباشه. درست نمی گم؟
    Last edited by L͠øneWolf; 26-08-2014 at 22:19.

  2. 2 کاربر از L͠øneWolf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    نمی دانم، شاید واقعا روزی اینها هم زیر سوال برن (هر چند برای من غیر ممکن مینماید)، فرض کنید در آینده ی نامشخص و بدنبال مشاهداتی این اصول زیر سوال برن، دیگه به چی میشه اعتماد کرد!
    بنظر منم مسئله همینجاست که به هیچ چیز نباید 100 درصد اعتماد کرد حتی اگه در همون لحظه 100 درصد درست بنظر برسه.
    چون انسان با مکاشفه و محاسبه و ترکیبِ یافته ها ( در ذهن خودش ) دست به خلق ابزار و علوم میزنه ، نمیتونه اینها رو در مورد چیزی بیشتر از قلمرو کشف شده خودش بکار بگیره و ازش کاملا مطمئن باشه.

    ==============

    میدونم به تاپیک مربوط نیست، چون از منطق fuzzy صحبت شد ، یه سوال برام پیش اومد در مورد اجتماع ناقضها :
    فرض کنیم دو سیستم معکوس گر داریم با حالتهای تعریف شده 0 یا 1 که ورودی و خروجیشون وابسته به دیگری هست مثل عکس زیر :



    هنگام بررسی یکی از خروجیها زمانی که یکی از ورودیها رو 0 یا 1 در نظر بگیریم نتیجه کل پایدار و منطقی هست و مشکلی هم نیست. اما در زمان شروع t=0 برام سواله که چه حالتی رو میشه متصور شد ؟
    اگه فرضا جواب چیزی بین 0 و 1 باشه مثلا 0.5 ، آیا این جواب ، منطق دو ارزشی ( مثل درست و غلط ) رو زیر سوال میبره ؟

  4. این کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #23
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    بنظر منم مسئله همینجاست که به هیچ چیز نباید 100 درصد اعتماد کرد حتی اگه در همون لحظه 100 درصد درست بنظر برسه.
    چون انسان با مکاشفه و محاسبه و ترکیبِ یافته ها ( در ذهن خودش ) دست به خلق ابزار و علوم میزنه ، نمیتونه اینها رو در مورد چیزی بیشتر از قلمرو کشف شده خودش بکار بگیره و ازش کاملا مطمئن باشه...
    اگر دقت کنی همین حرف خودش بر اساس اون اصولی که گفتم! یعنی اگر بخواد صادق باشه باید اصول منطق رو قبلش قبول کنیم! چطور:
    1. "بنظر منم مسئله همینجاست که به هیچ چیز نباید 100 درصد اعتماد کرد حتی اگه در همون لحظه 100 درصد درست بنظر برست" (غیر ممکن بودن تناقض، پیش فرض تو اینه که امکان نداره حرف من هم درست باشه هم نادرست.)
    2. "چون انسان با مکاشفه و محاسبه و ترکیبِ یافته ها ( در ذهن خودش ) دست به خلق ابزار و علوم میزنه" (اصل علیت)
    3. "نمیتونه اینها رو در مورد چیزی بیشتر از قلمرو کشف شده خودش بکار بگیره و ازش کاملا مطمئن باشه..." (اگر تصور درستی از دنیا داشته باشیم هیچ گاه اشتباه نمی کنیم + اگر چیزی رو چندین بار آزمایش کردیم و نتیجه یکی بود، او نتیجه با واقعیت سازگاره تا زمانی که رد نشه)

  6. #24
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,118

    پيش فرض

    منطق فازی کاربردش تسهیل تحلیل سیستمهای مبهم بوده. از ابتدا هم تو حوزه هوش مصنوعی مطرح شده و بازم ایجاب نمی کنه که Law of non-contradiction در واقعیت نفی بشه.
    عرض شود که در نقل قولی که از بنده گرفته اید بنده گفتم اصل طرد شق ثالث (Law of excluded middle) ، با اصل امتناع اجتماع نقیضین ( law of non-contradiction ) اشتباه نگیریدش.

    برای مثال منطق فازی اصل طرد ثالث که مبتنی بر False or True یا همون منطق دو ارزشی هست رو کنار میزنه و به نحوی به مثابه عدم قطعیت میگه گزاره ها میتونن همیشه صرفن کاملن False یا True نباشن، فی الواقع چیزی مثل دامنه ی اعداد حقیقی (R) که برخلاف دامنه ی اعداد صحیح، حد میانی دو عدد صحیح رو هم در نظر میگیره و در این کیس حد میانی False یا True (مثلن یک واقعیت میتونه درصدی درست و یا درصدی نادرست باشه)

    اصرار یا لزومی بر استفاده از واژه ی "نفی" اصول قبلی نیست، ما هدفی مبتنی بر برملا کردن تناقضات منطق و ازین طریق نامعتبر نشان دادن منطق نداریم، این برداشت رو نکنید. بحث اصلی ما اینه که منطق (جامعه ی منطق دانان) هم برای توصیف بهتر پدیده ها، خودش رو به روز میکنه. بله همینطوره منطق فازی در هوش مصنوعی کاربرد بسزایی داشته. اما به هرحال مشمول دسته ی منطق و اونهم منطق جدید می باشد.

    هدف منطق فازی ارائه ی یک مدل بسیط تر برای گزاره های نسبی ای است که منطق دودویی (قدیم) در توصیفشون ناتوان یا غیردقیق است، به بیان بهتر و از لحاظ منطقی میگیم منطق دودویی، ارزش منطقی صحیح و دقیق{تر} رو به گزاره ی X نسبت نداده.

    برای مثال:

    ساعت 19:45 دقیقه از شما می پرسم هوا تاریک است یا روشن؟

    - پاسخ قطعی و غیردقیق شما در یک چارچوب سیستم دودویی منطق: تاریک Or روشن

    - پاسخ دقیق {تر} شما در یک چارچوب سیستم منطق فازی: (برای مثال میگین) گرگ و میش


    یا اینکه مثلن شما میخواید برید برج میلاد یک کنسرتی تماشا کنید، با اتومبیل میروید و وارد پارکینگ میشوید و متوجه میشید پارکینگ خیلی شلوغه. کنسرت در حال شروع شدنه و شما وقت کافی ندارید و باید سریعتر فکری برای جای پارکتان بکنید، پس از تجسس اندک در پارکینگ یه فضایی پیدا میکنید که به اندازه ی جای یک ماشین نیست، ولی بالاخره بعد از کلنجار رفتن با خودتون ماشین رو با مقداری اغماض در همون فضا بصورت کج پارک میکنید. (با وجود ریسک عدم اطمینان و امکان تصادف و ضربه خوردن ماشینتان)
    موقعی که شما از خونه بیرون زدید و اتومبیل اوردید ، قطعن به پیدا کردن جای پارک امید داشتید. حالا چی، آیا جای پارک پیدا کردید؟ جواب: هم بله و هم نه. بله چون: امکان داشت شما همینجوری تا شب دنبال جای پارک بگردید و کنسرت هم تموم بشه، و لذا با درآمدی به میزان وقتی که از شما گرفته میشد، شما جای مناسبی پیدا کردید. نه چون: فضای پارک شما کافی نبود و امکان تصادف وجود داشت و ازین نظر نمیتوان گفت جای مناسبی پیدا کردید.

    اما اگر قرار بود در چارچوب منطق دودویی (صفر و یکی) جای پارک پیدا کنید، احتمال پیدا کردن جای پارک {احتمالن} خیلی کم بود. اگر یک ربات در این وضعیت از منطق صفر و یکی استفاده می کرد {احتمالن} سرانجام دست خالی و مغبون! از پارکینگ خارج میشد اما شما با چه منطقی اتومبیل رو پارک کردی؟ : منطق فازی


    طرد شق وسط (میانی، ثالث) = نفی شکاف(یا ناحیه) میانی
    law of excluded middle = میانه ی محذوف

    چی میگه این اصل؟ یک گزاره یا درست است یا نادرست است.


    بحث ما هم اینه که منطق جدید هم لزومن چیزی رو نفی یا تایید نمیکنه، بلکه میگه «اینطور نیست که شق سومی در کار نباشه» (دقت کنید نمیگه لزومن شق سومی هست یا باید باشه) (می بینید چقدر موشکافانه تر بررسی میکنه؟)

    در منطق جدید شهودگرایی، اگر نادرستی یک گزاره مثل X به تناقض منتهی بشه ، تنها نتیجه ای که میشه گرفت اینه که فرض نادرستی X نادرسته، و این چنین نیست که به دنبال نتیجه ی قبلی بگیم "پس همواه X درست است".

    یا نگرش منطق قدیم در مورد Actual infinity (بی نهایت بالفعل) ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) که در نوع خودش جالبه، مثلن اینکه چطور اعتقادات مذهبی افراد در نگرش منطقی و ریاضی اونها تاثیر گذاشته. اما مباحث سنگینی هستن که اصلن در حوصله ی تاپیک نیست بنابراین توصیه میکنم خودتون مفاهیم شهودگرایی Brouwer ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) رو مطالعه کنید خالی از لطف نیست.


    اینشتین در کتاب geometry and experience میگه:

    At this point an enigma presents itself which in all ages has agitated inquiring minds. How can it be that mathematics, being after all a product of human thought which is independent of experience, is so admirably appropriate to the objects of reality? Is human reason, then, without experience, merely by taking thought, able to fathom the properties of real things.In my opinion the answer to this question is, briefly, this:- As far as the laws of mathematics refer to reality, they are not certain; and as far as they are certain, they do not refer to reality
    این توصیف در هنگام مواجهه با درستی یا نادرستی اظهارات خبر از ناکارآمدی دستگاه قدیم منطق میده و احتمالن همین تفکر خلاق منجر به خلق نسبیت میشه.


    منطق دیالکتیک هگل اگر می گه شناخت ما نسبت به حقیقت متغیره باز هم نمیاد حقیقت ثابت یا Law of non-contradiction رو زیر سوال ببره. چون در این صورت خودش زیر سوال می ره. به این علت که در این صورت ثابت نبودن حقیقت و حرکت رو نمی تونه به عنوان اصل در نظر بگیره.
    - تسلسل رخ نمیده صرفن به خاطر بیان یک عبارت در مورد چگونگی حقیقت. البته مهم نیست این قضیه، بحث طولانی ای داره. نکته چیز دیگه ای بود.
    - به هرحال این دقیقن همون چیزیه که هگل میگه، حقیقت نسبی و ناپایدار. نمیتونیم به فلاکت متوسل بشیم. ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )

  7. 4 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #25
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    اگر دقت کنی همین حرف خودش بر اساس اون اصولی که گفتم! یعنی اگر بخواد صادق باشه باید اصول منطق رو قبلش قبول کنیم! چطور:
    1. "بنظر منم مسئله همینجاست که به هیچ چیز نباید 100 درصد اعتماد کرد حتی اگه در همون لحظه 100 درصد درست بنظر برست" (غیر ممکن بودن تناقض، پیش فرض تو اینه که امکان نداره حرف من هم درست باشه هم نادرست.)
    2. "چون انسان با مکاشفه و محاسبه و ترکیبِ یافته ها ( در ذهن خودش ) دست به خلق ابزار و علوم میزنه" (اصل علیت)
    3. "نمیتونه اینها رو در مورد چیزی بیشتر از قلمرو کشف شده خودش بکار بگیره و ازش کاملا مطمئن باشه..." (اگر تصور درستی از دنیا داشته باشیم هیچ گاه اشتباه نمی کنیم + اگر چیزی رو چندین بار آزمایش کردیم و نتیجه یکی بود، او نتیجه با واقعیت سازگاره تا زمانی که رد نشه)
    به جمله قبلیم ربطی نداره ولی : نه ، پیش فرض من اینه که دلیلی نداره همیشه فکر کنم اگه حرفت درست نیست ، حتما نادرست هست. « حتی اگر حالت دیگری مشاهده نشه ، دلیل بر بسط دادنِ قطعی به کل عوالمِ ممکن نمیشه ».
    نمیخوام واردش بشم ولی همینکه من بگم « همه ایرانیها دروغگو هستند » ؛ چون خودم ایرانیم ، هم میتونم درست گفته باشم هم نادرست . ( یعنی نمیشه گفت حتما یا درسته یا غلط )
    چون صفر و صد بهش نگاه نمیکنم میگم ( یعنی صدِ من = 99.99 ). در واقع معتقدم اعتمادِ قطعی احتمالا وجود نداره چون برای اعتماد باید به چیزی بعنوان مبنا (100% درست) تکیه کنیم و برای اون هم باید به چیز دیگری اعتماد کنیم و همینطور الی آخر ...

    علیت که باهاش مشکلی ندارم ولی مشخصه که به تسلسل میخوره و همین وابستگی شدیدش به زمان میتونه از حالت 100% درستِ منطقی دورش کنه ، پس میشه بعضی جاها قبولش نکرد مثلا قبل از بیگ بنگ.

    با آخری تقریبا موافقم، ولی فکر نمیکنم هیچوقت تصور درستی از دنیا داشته باشیم چون خودمون بخشی ازش هستیم و به ضعف و وابستگی مغزمون به دنیا ( مثل تحلیل پشتِ سرهمِ پدیده ها و ... ) واقفیم ، نمیتونیم از درون دنیا رو بشناسیم فقط میتونیم یافته ها یا ایده های جزئی مون رو به هم ربط بدیم تا شاید به یک حقیقت کلی برسیم. ( برای مثال اگه اینطور نبودیم برای بازی مثل شطرنج هیچ مشکلی نداشتیم )
    +
    همین باور به امتناع اجتماع نقیضین ، بخاطر تحلیل پشت سرهم پدیده ها ایجاد شده ، و چون ما در تحلیلش نمیتونیم ارتباط رو کشف کنیم میگیم منطقی نیست ! که ممکنه اینطور نباشه.
    Last edited by New Ray; 27-08-2014 at 14:51.

  9. این کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #26
    اگه نباشه جاش خالی می مونه L͠øneWolf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2014
    محل سكونت
    ۴۱ تریلیون کیلومتری آلفا قنطورس
    پست ها
    294

    پيش فرض

    عرض شود که در نقل قولی که از بنده گرفته اید بنده گفتم اصل طرد شق ثالث (Law of excluded middle) ، با اصل امتناع اجتماع نقیضین ( law of non-contradiction ) اشتباه نگیریدش.
    بله، متوجه شدم. اما از دید منطق کلاسیک تفاوتی ایجاد نمی کنه. نفی یکی همون نتیجه رو داره که نفی دومی. (به قول قدما چه حسن کچل، چه کچل حسن)

    اصرار یا لزومی بر استفاده از واژه ی "نفی" اصول قبلی نیست، ما هدفی مبتنی بر برملا کردن تناقضات منطق و ازین طریق نامعتبر نشان دادن منطق نداریم، این برداشت رو نکنید. بحث اصلی ما اینه که منطق (جامعه ی منطق دانان) هم برای توصیف بهتر پدیده ها، خودش رو به روز میکنه. بله همینطوره منطق فازی در هوش مصنوعی کاربرد بسزایی داشته. اما به هرحال مشمول دسته ی منطق و اونهم منطق جدید می باشد.


    هدف منطق فازی ارائه ی یک مدل بسیط تر برای گزاره های نسبی ای است که منطق دودویی (قدیم) در توصیفشون ناتوان یا غیردقیق است، به بیان بهتر و از لحاظ منطقی میگیم منطق دودویی، ارزش منطقی صحیح و دقیق{تر} رو به گزاره ی X نسبت نداده.


    برای مثال:


    ساعت 19:45 دقیقه از شما می پرسم هوا تاریک است یا روشن؟


    - پاسخ قطعی و غیردقیق شما در یک چارچوب سیستم دودویی منطق: تاریک Or روشن


    - پاسخ دقیق {تر} شما در یک چارچوب سیستم منطق فازی: (برای مثال میگین) گرگ و میش
    مرسی از پاسخ مفیدتون. با پاراگرافی که اول اومده کاملا موافقم. می خوام این رو اضافه کنم که با حذف اصولی مثل LNC منطق فازی هم کارکرد خودش رو از دست می ده؛ باز هم این مدل روی همین موارد بنا می شه.

    برای مثال: ساعت 19:45 دقیقه از من می پرسید هوا تاریکه یا روشن؟

    پاسخ من در سیستم منطق فازی: با امکان 80% گرگ و میش و 40% غروب
    پاسخ نادرست من در سیستم فازی: با امکان 80% گرگ و میش هست و (با این وجود) با امکان 80% گرگ و میش نیست!

    در مورد پارک ماشین هم همین طور.
    موقع پارک ماشین من یا جای پارک مناسب پیدا می کنم، یا نمی تونم جای پارک پیدا کنم. ولی این دو در تقابل با هم یا collectively exhaustive نیستن که اگه موفق به پارک کردن شدم بگم منطق کلاسیک نادرست شد. بلکه حالت سومی هم وجود داره و اون هم پارک استادانه(!) هست. در اینجا هم منطق فازی در تقابل با منطق کلاسیک قرار نمی گیره. بلکه یک نگاه متفاوت به مسئله هست.

    نکته صحبتم اینه که (جدای از ضرورت داشتن یا نداشتن این اصول)، این اصول تضمین کننده شناخت تجربی هست. یعنی تا جایی که این اصول برقرار باشن، می تونیم در مورد درستی و نادرستی مسائل صحبت و قضاوت کنیم. در غیر این صورت هر چیزی می تونه درست یا نادرست یا هر باوری صدق و کذب باشه. (Principle of explosion)

    - تسلسل رخ نمیده صرفن به خاطر بیان یک عبارت در مورد چگونگی حقیقت. البته مهم نیست این قضیه، بحث طولانی ای داره. نکته چیز دیگه ای بود.
    - به هرحال این دقیقن همون چیزیه که هگل میگه، حقیقت نسبی و ناپایدار. نمیتونیم به فلاکت متوسل بشیم. (+)
    مطمئنا هم کسی قصد استفاده از مغلطه توسل به فلاکت رو نداره. هدف در این بحثها صرفا رسیدن به نتیجه درست از روی مبانیی هست.

  11. 2 کاربر از L͠øneWolf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #27
    حـــــرفـه ای *Batman*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    Virtual Environment
    پست ها
    5,203

    پيش فرض

    هنگام بررسی یکی از خروجیها زمانی که یکی از ورودیها رو 0 یا 1 در نظر بگیریم نتیجه کل پایدار و منطقی هست و مشکلی هم نیست. اما در زمان شروع t=0 برام سواله که چه حالتی رو میشه متصور شد ؟
    اگه فرضا جواب چیزی بین 0 و 1 باشه مثلا 0.5 ، آیا این جواب ، منطق دو ارزشی ( مثل درست و غلط ) رو زیر سوال میبره ؟
    سلام
    خروجی 0.5 قطعیه.یا همیشه درسته و یا همیشه غلط.
    چون شما بالاخره یک خروجی (جواب ) لازم دارید. سیستم که جواب فازی نمیده! فقط حرفها و ادراکات ما انسان ها فازی هستن.
    ممکنه استنباط شخصی شما فرق کنه که در اون صورت باید پیش فرض های سیستم رو تغییر بدید تا به جواب بهتر برسید.

  13. 2 کاربر از *Batman* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #28
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    سلام
    خروجی 0.5 قطعیه.یا همیشه درسته و یا همیشه غلط.
    چون شما بالاخره یک خروجی (جواب ) لازم دارید. سیستم که جواب فازی نمیده! فقط حرفها و ادراکات ما انسان ها فازی هستن.
    ممکنه استنباط شخصی شما فرق کنه که در اون صورت باید پیش فرض های سیستم رو تغییر بدید تا به جواب بهتر برسید.
    من بعنوان یکی از جوابها نصف شدن رو مثال زدم ( ولی دلیلی هم نمیبینم که مثلا برآیند دو سیستم بخوان با هم روبرو بشن و 0.5 بدست بیاد ! ). اما با این وجود ؛
    عدد 0.5 رو استاندارد گرفتم که بگم بالا و پایینش مشخص هست . یعنی فرقی نمیکنه دقیقا 0.5 باشه یا کمتر و بیشتر، بازم یک حالت مجهول هست.
    اگه فرض همین نصف شدن باشه : این 0.5 جز 1 هست یا 0 ؟ ( توضیح بیشتر : ورودیِ سیستم بالا و پایین 0.5 رو میشناسه ولی دقیقا خوده 0.5000000 براش قابل تعریف نیست - با این وجود امکان نداره سیستم حد وسط رو در خروجی داشته باشه چون دوارزشی هست ! فقط 1 یا 0 داره - مگر اینکه بگیم دو ارزشی یا دودویی نیست !! )
    و در اینصورت تکلیف سیستم چی میشه ؟

  15. #29
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    به جمله قبلیم ربطی نداره ولی : نه ، پیش فرض من اینه که دلیلی نداره همیشه فکر کنم اگه حرفت درست نیست ، حتما نادرست هست. « حتی اگر حالت دیگری مشاهده نشه ، دلیل بر بسط دادنِ قطعی به کل عوالمِ ممکن نمیشه ...
    با وجود اینکه میدونم همه کم و بیش از تاریخ منطق اطلاع دارن اما برا روشنتر شدن بحث یه اشاره کوچیک میکنم. تو یونان قدیم گروهی بودن به نام سوفسطاییان، اینا مهارت عجیبی در استفاده از زبان برای اثبات یا رد یک ادعا داشتن، یه ادعا رو با استدلالات محکم اثبات میکردن، بعد اگه لازم میشد همون ادعا رو با استدلالات دیگه رد میکردن! این توانایی اونا باعث رواج این عقیده شد که اساسا حقیقیتی ورای ذهن ما وجود نداره و همه چیز فقط تو ذهن ماست! اینجا بود که سقراط برای اینکه نشون بده اینطور نیست و حقیقیت واقعا خارج از ذهن ما وجود داره امد و به صورت غیر رسمی منطق رو پایه گذاری کرد. اولین چیزی که سقراط متوجه شد این بود که سوفسطاییان از نبود تعریف دقیقی برا پدیدها سو استفاده میکرن، یعنی مطابق نتیجه که در نظر داشتن پدیده ها رو تعریف می کردن و مردم هم چون تعریف دقیقی در دسترسشون نبود فریب مغلطه و سفسطه هاشون رو میخوردن. به همین دلیل یکی از مباحث اساسی منطق شد انواع تعریف و شرایط یک تعریف جامع و مانع ...
    ربطش به بحث چیه؟ داریم تعریفا رو با هم قاطی میکنیم به همین خاطر به نتیجه نمیرسیم!

    ه جمله قبلیم ربطی نداره ولی : نه ، پیش فرض من اینه که دلیلی نداره همیشه فکر کنم اگه حرفت درست نیست ، حتما نادرست هست. « حتی اگر حالت دیگری مشاهده نشه ، دلیل بر بسط دادنِ قطعی به کل عوالمِ ممکن نمیشه ...
    اگه بحث دو مفهوم متضاد بود حرف شما درس بود، یعنی "دلیلی نداره همیشه فکر کنم اگه حرفت درست نیست ، حتما نادرست هست". اما در مورد مفاهیم متناقض این حرف صحیح نیست، چون فقط دو حالت دارن، مثه زوج یا فرد بودن برای اعداد صحیح. من میگم تناقض امکان نداره، شما میگی امکان داره، برای یک پدیده واحد غیر از این دو حالت نداریم.

    نمیخوام واردش بشم ولی همینکه من بگم « همه ایرانیها دروغگو هستند » ؛ چون خودم ایرانیم ، هم میتونم درست گفته باشم هم نادرست . ( یعنی نمیشه گفت حتما یا درسته یا غلط )
    این جمله نمیتونه در عین حال هم درس باشه هم غلط! همون بحث تعریفاس. یه کم تحلیلش کنیم:
    صغرا= من ایرانی هستم
    کبرا= همه ایرانیا دروغ گوو هستن
    نتیجه=من دروغگو هستم!
    خوب اگه من دروغ بگم پس ایرانیا دروغ گو نیستن، پس من هم چون ایرانیم دروغگو نیستم، پس حرف من راسته، پس ایرانیا دروغگو هستن، پس منم دروغ گو هستم ...!
    ظاهرا این جمله هم درسته هم غلط! اما مشکل کجاس؟ مشکل در تعریف دروغگو هست، که ما پیش فرضمون اینه که نسبت به راستگو متناقض هست، یعنی فرد یا باید دروغگو صددرصد باشه یا راستگوی صددرصد! در صورتی که رابطه بین دروغگو و راستگو تناقض نیست، یعنی فرد میتونه هم راستگو باشه هم درغگو، مثه چوپان دروغگو!
    حالا با این تعریف اون جمله رو تحلیل میکنیم.
    صغرا= من ایرانی هستم (اینجا راست میگه)
    کبرا= همه ایرانیا دروغ گو هستن (مغلطه اینجا صورت میگیره که اگر متوجه نشیم نتیجه اشتباه رو خواهیم پدیرفت، مغلطه اینه که قرار نیست اگه یه نفر یه جا راست گفت همیشه راشت بگه، اینجا داره دروغ میگه)
    نتیجه=من دروغگو هستم (در کبرا) راستگو هستم (درصغرا)
    و چون دیگه کبرا رو قبول نمیکنیم، وارد اون پیچ اشتباه! نمیشیم

    علیت که باهاش مشکلی ندارم ولی مشخصه که به تسلسل میخوره و همین وابستگی شدیدش به زمان میتونه از حالت 100% درستِ منطقی دورش کنه ، پس میشه بعضی جاها قبولش نکرد مثلا قبل از بیگ بنگ.
    از کجا مشخصه که به تسلسل میخوره؟! علیت به معنای فلسفیش وابسطه به زمان نیست، نوعی ترتب هست، در دنیای مادی ما وابسطه به زمان هست. در رابطه با پیدایش جهان و بیگ بنگ هم بعضیا میگن این در واقع یک نوع سیاهچاله در یک جهان دیگه بوده که در زمان بیگ بنگ شروع کرده به بلعیدن ماده از اون جهان و وارد کردن اون به این جهان! که اگه اینطور باشه علیت علمی (مادی) هم زیر سوال نمیره
    Last edited by N I G H T P E A C E; 28-08-2014 at 02:02.

  16. #30
    حـــــرفـه ای *Batman*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    Virtual Environment
    پست ها
    5,203

    پيش فرض

    من بعنوان یکی از جوابها نصف شدن رو مثال زدم ( ولی دلیلی هم نمیبینم که مثلا برآیند دو سیستم بخوان با هم روبرو بشن و 0.5 بدست بیاد ! ). اما با این وجود ؛
    عدد 0.5 رو استاندارد گرفتم که بگم بالا و پایینش مشخص هست . یعنی فرقی نمیکنه دقیقا 0.5 باشه یا کمتر و بیشتر، بازم یک حالت مجهول هست.
    اگه فرض همین نصف شدن باشه : این 0.5 جز 1 هست یا 0 ؟ ( توضیح بیشتر : ورودیِ سیستم بالا و پایین 0.5 رو میشناسه ولی دقیقا خوده 0.5000000 براش قابل تعریف نیست - با این وجود امکان نداره سیستم حد وسط رو در خروجی داشته باشه چون دوارزشی هست ! فقط 1 یا 0 داره - مگر اینکه بگیم دو ارزشی یا دودویی نیست !! )
    و در اینصورت تکلیف سیستم چی میشه ؟
    در اینجا میگیم جواب معلوم نیست. هیچ خروجی که به درد ما بخوره نداریم.
    0.5 رو داریم در خروجی ولی به کارمون نمیاد. نمیدونیم این 0.5 یعنی 0 یا یعنی یک؟.
    ما به عنوان انسان هوشمند همواره به دنبال پاسخ به سوالات و ابهامات خودمون هستیم.لذا اگر پاسخ ما به یک ابهام ، یک ابهامِ جدید باشه عملا برگشتیم سر جای اول.
    بنابراین ما یک جواب لازم داریم (هر چند غیردقیق) تا بتونیم ادامه بدیم.
    چقدر خوب و مختصر منطق فازی رو توضیح داد دوستمون L͠øneWolf (صفحه قبل)
    در واقع ما دوست داریم ابهام زدایی کنیم.بنابراین ناگزیر هستیم به یک سمت میل کنیم.
    (بنا بر مشاهدات و تجربیات خودمون که شما و دوستان در پستهای قبلی اشاره کردید)
    برای مثال من سوالی از شما میپرسم : " فشار خون اولین انسان روی زمین در سن دو سالگی چند بوده؟" (ابهام اول)
    مثلا شما پاسخ میدید : " نمیدونم " .(ابهام دوم - جواب مبهم - همان 0.5 که گفتید)
    پاسخ شما ارزش و فایده ای نداره و ابهام من رو از بین نبرده و من باز برمیگردم سر جای اول (سوال خودم)
    ممکنه شما پاسخ بدید : " فشار خون اون فرد 10 روی 6 بوده" ( جواب غیر فازی و دقیق)
    و ممکنه پاسخ بدید : " فشار خونش بالا بوده" ( جواب فازی)
    من یک جوابِ معنی دار از شما گرفتم و اون رو دنبال میکنم.
    ممکنه شما به من صفر (False، جواب علط و نادقیق) رو داده باشید اما بالاخره جواب رو دادید >>> تکلیف رو روشن کردید
      محتوای مخفی: Fuzzy System 

    راستی خروجی یک سیستم فازی هرگز مبهم نیست.ممکنه دقیق نباشه اما مشخصه. دیگه بیشتر از این وارد بحث های کلاسیک نمیشم.خودتون بهتر از من میدونید.
    Last edited by *Batman*; 28-08-2014 at 01:58.

  17. 3 کاربر از *Batman* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •