در بهای بوسه جانی طلب
می کنند این دلستانان الغیاث
در بهای بوسه جانی طلب
می کنند این دلستانان الغیاث
درد از دوست است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
Last edited by wild_dragon; 28-07-2010 at 17:06.
من متوجه نشدم
کی باید با ت شروع کنه
کی اشتباه کرد
---------- Post added at 03:33 PM ---------- Previous post was at 03:28 PM ----------
درد از دوست است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این شعر چرا با د شروع شده
با ث باید شروع کنید
Last edited by water_lily_2012; 28-07-2010 at 14:31.
من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج
باباطاهر
جوهرم هست و برش دارم و ماندم به قلاف.....چون نخواهم کج و خونریز چو شمشیر شوم...
شاعرش یادم نیست.
مرا گفتند یاران زین سپس خاموش بنشینم
لب از گفتار بربندم سراپا گوش بنشینم
در این گلشن که بلبل صد نوا با یک زبان دارد
چرا سوسن صفت با ده زبان خاموش بنشینم
مشفق کاشانی
ببخشید اشتباه از من بودنوشته شده توسط water_lily_2012 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این جواب شما :
ثانیا باشد ترا عمر دراز
که اجل دارد ز عمرت احتزاز
Last edited by wild_dragon; 28-07-2010 at 17:09.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزیست قفسی ساخته اند از بدنم
یه کم از حالت عرفانی می رم تو عاشقانه
من به تو گفتم و تو خم به دو ابرو دادی
حالتی قهر به آن چشم و مه رو دادی
بهر دل بردن من تاب به دو گیسو دادی
پاسخم را به همان غمزه جادو دادی
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود........دیده را روشنی از درت حاصل بود
حافظ
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)