برای این فصل فقط پاک کن می خرم
باید پاک کنم این همه دلتنگی را
گند می زند به دفتر زندگیم....
برای این فصل فقط پاک کن می خرم
باید پاک کنم این همه دلتنگی را
گند می زند به دفتر زندگیم....
نتیجه همه ی دلتنگی هایم :
وقتی با آن همه غرور عاشق تو شدم
پس بی غرور می توانم عاشق دیگری شوم
تو بمان و جمعیت بی شماری که دل بسته اند به دروغهای قشنگت
بنام خدا
یکی بود یکی نبود
من بودم و تو ...
.
.
.
.
.
قصه ما به سر رسید
کلاغه به خونش نرسید
اشکهایم تنها آفریده هایی است که بی هوا می آیند
مهمان ناخواسته اند
آنقدر می مانند تا چشمهایم که به راه خشک شده اند را خیس خیس میکند از یادت
آنقدر می مانند تا صورتی را که با سیلی های زمانه سرخ نگه داشته ام را می شویند
آنقدر می مانند تا لباسهایم که دیگر زار می زنند بر تنم ، چند سایز کوچکتر شوند
اشکهایم
تنها آفریده هایی است که وفادارند
در غم و شادی می آیند و مهمانم می شوند
اشکهایم تنها آفریده هایی است که گله نمی کنند
خسته نمی شوند
تنهایم نمی گذارند
اشکهایم عاشق نمی شوند
اشکهایم دروغ نمی گویند
و می دانم باید بارها شکر گویم آفریدگارشان را
حرفهایم را که نفهمیدی
شاید
.
روزی، جایی، با یاد کسی
دردهایم را حس کنی
بی صبرانه منتظر رسیدن آن روز می مانم .....
عجیب ترین رویداد زندگیم :
عاشق تو که هستم دلتنگم و بدخلق و گریان
نمی دانم تنفر چه دارد که ناخودآگاه خنده را مهمان لبهایم می کند و اطرافم لبریز می شود از شادی بی انتهایم
دعا می کنم به اندازه عاشقیم متنفر نشوم
بعد از آنهمه غم که به یادگار دادیم، قلبم گنجایش این همه شادی را یکجا ندارد
Last edited by Puneh.A; 25-09-2012 at 18:19.
پاییز
نم نم باران
شب تولد تـــــــــو
و
تنهایی بی پایان من
برای میلادت هیچ ندارم
تنها سرمایه ام دلیست که بارها هدیه دادم و هر بار .........
.
.
.
دل شکسته ی من هنوز گرم و منتظر می تپد
زادروزت شادباش
من بی تو
نه ناتمامم
نه نیمه جان
تنها، تنهایم
.
.
تو بی من
با اویی
همراهی
همدردی
همرازی
تنهایی
تنهایی
تو با او تنهایی
محتاجی
می دانی ؟!!
هیچ آواری بدتر از آوار شدن احساساتت نیست
با چند ریشتر حمله می کنی که اینچنین در هم می ریزم
پس لرزه هایت را کوتاه کن
توان آواربرداری ندارم
خنجر مزن بر قلب من، ای بیوفا دلدار من
شیدا منم، مغروق در غمها منم، اما تو آزادی ز غم
تو می روی سرمست عشق، می آید آهم در پی ات
ماندم من و شبهای سرد، عکس نگاهت همرهم
یک شب من و چشمان تو، دنیا چراغان می شود
رویای شیرین من و دستان گرما بخش تو، پایان غمهای دلم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)