شما گفتید: بدون شک در تولید دانش روش علمی از روش های دیگه بسیار بهتر و قابل اعتمادتر هست // از کجا این رو فهمیدید؟ هیچ راهی به جز متد علمی برای فهمیدن این مسئله ندارید و شما هم بطور مخفیانه در پس ذهنتون برای سنجش این مسئله از متد علمی استفاده کردید!
میشه بگید کجایی این قضیه رو من با متد علمی فهمیدم؟؟!! این حرف من یک باور عقلانی فلسفی هست نه علمی، همینکه من دارم این عقیدم رو عمومیت و کلیت میدم نشون میده ادعایی من یک ادعای فلسفی هست. چون علم هیچ وقت نمیتونه به یک ادعا کلیت و عمومیت بده، من دیدم تا الان علم بهترین نتایج رو داده و بعد بر همین اساس یک قیاس عقلی انجام میدم و به یک نتیجه کلی میرسم.
ببینید درک این مساله خیلی مهم هست: کلیت و عمومیت رو فلسفه و عقل به ما میده نه علم، چون یافته های علم جزیی هستن و یافته های فلسفه کلی، کلیت رو فلسفه به علم میده، نه علم به خودش ... کمی روی این مساله فکر کنید ...
1. من دارم چیزی رو تجربه می کنم. بطور علمی؟ آیا میشه این ادعا رو بطور تکرار پذیر نشون داد؟ بله. چون "تجربه کردن من" قابل تکرار است چون من دارم تجربه کردن خودم رو بطور مکرر مشاهده می کنم.
دقت کنید ادعا نشد "من وجود دارم" / فقط اینکه "من دارم الان چیزی رو تجربه می کنم". حتی اگه من وجود خارجی نداشته باشم (شبیه سازی) یا جهان وجود خارجی نداشته باشه (Solipsism) ، تغییری در عبارت ابتدایی بوجود نمیاد و موضوع "تجربه کردن" است و نه وجود داشتن. و تجربه کردن بویسله متد علمی قابل آزمایش است و قبولش بر اساس یافته های علمی است.
2. ادعایی درباره فاعلیت نشده، من می تونم از مشاهده خودم چیزی یاد بگیرم چون این قابل تکرار است. من می تونم یادگیری رو تکرار کنم. ادعایی درباره مکانیزم یادگیری و فاعل این پروسه یادگیری واقعا کیست نشده (می تونه من باشه، می تونه چند خط کد در یک شبیه سازی باشه، می تونه یک نفر دیگه باشه که داره این توهم رو برای من پدید میاره). یادگیری هم کاملا بطور علمی قابل آزمایش است و قبول این مورد هم بر اساس یافته های علمی است.
3. هیچ کس. قابل آزمایش است. شما آموختنی هایی که قدرت پیشبینی تجربیات آینده رو دارند و ندارند رو بیارید و بگذارید وسط، و ببینید کدام یک مفیدتر خواهند بود. 1000 نوع آموختنی که رو بیارید، می بینید اونهایی که قدرت پیشبینی تجربیات آینده رو دارند مفیدتر هستند. بطور مثال "قانون جاذبیه نیوتن" مفیدتر از "طالع بینی هندی" است و "ترکیب یونی مولکول ها" مفیدتر از "کیمیاگری" است، و همینطور برای درمان سرطان "شیمی درمانی" مفیدتر از "زالو درمانی" است.
به ترتیب شماره ها جواب میدم:
1. بنظرم هنوز معنایی علم و ادعاهایی علمی رو به درستی نمیدونید، رجوع کنید به پست 58، همین صفحه، خودتون در تعریف علم میگین:
علم: دانش هایی که یک شخص قادر است بصورت مشاهدات و آزمایش های تکرار پذیر به سایرین نشان دهد.
اما وقتی میخواین به سوال من جواب بدین همین تعریف رو در نظر نمیگیرید و علم رو طور دیگه تعریف میکنید، اون دلیلی که شما برای ادعلی "من دارم الان چیزی رو تجربه می کنم".
بر اساس تعریف علم، علمی نیست!! چون فقط و فقط یک احساس هست، نوعی شهود و علم حضوری که شما به هیچ وجه نمیتونید به دیگران نشون بدید!! در حالی که خود شما در تعریف علم اوردین که باید بشه بصورت
مشاهدات و آزمایش های تکرار پذیر به سایرین نشان دهد.
پس ادعای اول شما علمی نیست و شما نتونستید با روش علمی اثبات/ابطالش کنید ...!!
2. سوال من رو متوجه نشدید، شما چطور میتونید با متد علمی نشون بدید که اون تجربه رو شما دارید تجربه میکنید؟؟ یعنی اگر من از شما بخوام که با متد علمی بمن نشون بدید که شما چنین تجربه دارید، و اینکه اساسا چنین تجربه وجود داره و توهم و خیالات نیست، شما چطور با روش علمی این رو بمن نشون میدید؟ البته با روش علمی به معنای واقعیش!!
3. باز از شما میپرسم شما این کلیت رو از کجا میارید؟ با چه مجوزی این دانش امروز رو به فردا هم تعمیم میدید؟؟ اگر من از شما بخوام با متد علمی و بصورت تکرار پذیر به من نشون بدید که این ادعای شما درست هست و میتونه پایه و اساس علم باشه شما چطور این رو به من نشون میدید؟؟
با توجه به جواب هاتون بسیار محتمل میدونم که شما منظور من رو بدرستی متوجه نمیشید ...