۱. اتاق (بهویژه اتاق خواب)، (در کاخ) تالار پذیرایی، (انگلیس) چند اتاق تودرتو، (جمع) اتاق یا دفتر قاضی، تالار عمومی
۲. مجلس، نشستگاه، قرارگاه
۳. هر اتاق یا اتاقکی که براى کار ویژهاى به کار رود
۴. (در جنگافزار) فشنگخور، خزانه، خان، اتاق خرج
۵. (گلوله را) در خان قرار دادن
۶. (گیاهشناسی - جانورشناسی) حفره، فضاى خالی، سراچه، (علم و صنعت) محفظه
۷. اتاق دادن به، اتاق دار کردن
۸. مجلسی
nest
۱. آشیانه، لانه، آشیان، کابوک، کابوشک
۲. (محل تخمریزى یا بچهآورى ماهی یا لاکپشت یا زنبور سرخ و غیره) گشتگاه
۳. (پرنده یا حشره و غیره) انبوه، دستهى بزرگ، کلنی
۴. کاشانه، استراحتگاه، رامشگاه، آسودگاه، جاى دنج
۵. (تداعی منفی) مخفیگاه، محل تجمع، پاتوق، محفل
۶. (دستهاى از چیزهاى مشابه یا چیزهایی که در یک محفظه یا جایگاه جاى بگیرند) یکدست، دسته
۷. (ارتش) آشیان آتشبار، لانهى توپخانه ، سنگرآتشبار، آشیانهى تیربار
۸. لانه کردن یا ساختن، آشیان کردن یا ساختن، در آشیان زیستن
۹. (چیزهاى شکستنی را) لفافپیچی کردن، (یک دست از چیزى را) در داخل هم جا دادن، پهلوى هم جور کردن
۱۰. (کامپیوتر - داخل کردن یک فرمان در آغاز یا میان یا پایان یک فرمان دیگر) لانهبندى، لانهبندى کردن، تودرتو کردن، حلقهحلقه کردن