PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : بیوگرافی خواننده ها .



@ MARYAM @
21-06-2007, 11:08
سلامدوستان میخوام در این تایپیک بیوگرافی خوانندگان ایرانی و خارجی را بزارم .

ممنون میشم شما دوستان هم کمکم کنید .

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:10
مرلین مانسون (Marilyn Manson)

--------------------------------------------------------------------------------

در تاریخ ۵ ژانویه ۱۹۶۹ پسری در Canton در ایالت Ohio ی آمریکا بدنیا آمد.کودکی سفید و لاغر،مو های او رنگ سیاه داردو با چشمانی قهوه ای در کودکی مادر و پدر اوعلاقه ی چندانی به متولد شدن او نداشتند.دوران کودکی مرلین خیلی سخت و با بد ترین و کثیف ترین شرایط گذشت.
وفتی که همه بچه ها به مدرسه می روند او از رفتن به مدرسه پابلیک محروم شد و به مدرسه ای که کشاورزان و کارگران می روند محکوم شد.دلیلش رو نمی دونم و نتوانستم پیدا کنم.مرلین تقریبا خیلی باهوش و می توانست به جاهای خوبی برسه ولی بیشتر به علت جنون پدرش و شرایط مزخرف زندگی آن موقعش بود که حالا آدمی با خصوصیات کنونی رو می بینیم.می گن که آینده خشونت وارش در همان موقع قابل پیشبینی بوده، چون در محیط چندان مناسبی رشد نیافت.
فعالیت موسقی Brian Warner در منطقه ای به اسم Tampa Bay در ایالت فلوریدا در سال ۱۹۸۹ آغاز شد. گهگاهی به عنوان خبرنگار موسقی کار می کرد و به آزادی بیان که اون موقع خیلی از رسانه ها بیان می کردند، علاقمند شد. خیلی ها به تعنه و مسخره، آینده اش را در تلاش برای شکایت، اعتراض و بیاناتی با آزادی بیان تصور می کردند.همین وقت ها بود که با یه گیتاریست که Scott Mitchellنام داشته اشنا میشه که تقریبا هم عقیده ی هم بوده اند

MARILYN MANSON از ترکیب این اسم ها اوومده :

Marilyn Monroe، مانکن و هنر پیشه ی ممتاز دهه ی ۶۰ میلادی.
Charles Manson، جانی ترین قاتل زنجیره ای دهه ی ۶۰ میلادی جالبه که موسیقی دان هم هست

مرلین ،Scott Mitchell را تشویق می کنه که اسمش رو بهDaisy Berkowitz تغییر بده.وقتی که Gidget Gein به عنوان بیسیست و Madonna Wayne-Gacy به عنوان کیبردیست به گروه اضافه شدند، آنها یک گروه واقعی داشتند و اسم آنرا Marilyn Manson and the Spooky Kids گذاشتند. سپس Sara Lee Lucas را به عنوان ماشین درامزشون وارد گروه کردند.مدتی گذشت و اعضا دیدند که اسم گروه خیلی طولانی و خسته کننده است به همین دلیل آنرا به Marilyn Manson کاهش دادند.
توی این مدت گروهشون خیلی تغییر کردش تا وقتی که در اکتبر ۱۹۹۴، مریلین، ترتیب ملاقاتی با Dr. Anton Szandor LaVey ، بنیان گذار و موسس کلیسای شیطان (Church of Satan ) داد. دکتر از او ستایش کرد و به او لقب پدر روحانی (کشیش) داد.وقتی از تور Nine Inch Nails بار می گرده به علت نقض قانون نامه تفریحات بزرگسالان به زندان می افتد .یادم رفت بگم در تور به خاطر اینکه خودش رو لخت نشان داده بود از ادامه تور مرلین محروم شد.بیشتر به Anti-Christian عقیده داره .
در مورد سبک موسیقی اش چیز های متقاوتی شنیده میشه و دیدم از hard rock تا pop.ولی بیشتر این جمله منطقی به نظر می رسه: Industrial Metal بود، منسون خال کوبی خیلی زیاد داره که اون هایی که یادم میادچشم سیب روی هر دو کتف، زنبور قاتل، درخت بد سرشت روی جمجمه (بر روی ساعد دست)، صورتی با تار عنکبوت روی سر (بر روی ساعد دست دیگر)، دیو یک چشم، صورت شیطان با زیر نویس 666هستند.به فیلم های River's Edge, Wild at Heart, Pink Flamingos, Henry: Portrait of a Serial Killer, The Grinch, Desperate Teenage Love Dolls, Desperate Living, Blue Velvet, Twister, Willy Wonka, Rosemary's Baby
علاقه داره و در دو فیلم Bowling For Columbine و Jawbreaker بازی کرده.

به داستان و شعر نوشتن ، خوندن، نقاشی، کلکسیون اعضای مصنوعی پزشکی،
کارتون اسکو بی دو، عروسک، جعبه ی غذا، میمون، رنگ سیاه، فلسفه، نیچه، جنگ ستارگان، شکلات، درام، مجالس عرق خوری(آبجو و عرق)، شهرت، حیوانات و مسابقات و قرعه کشی جوایز علاقه داره.ازBackstreet Boys, Fatboy Slim, Jamiroquai,و آهنگ TITANICبدش می آید البته یه چند تا دیگه هم بودند.و به گروه های Pixies, The Doors, Deee-lite, Gwar, Freaks w/Beaks, Thrill Kill Cult, Alice Cooper, Ozzy Osbourne, Black Sabbath, David Bowie, Beatles, Kiss, Iggy Pop, و بعضی از گروه های گروه دهه ی ۸۰ میلادی خیلی علاقه مند هست

نکاتی جالب و خواندنی درباره مرلین مانسون (Marilyn Manson)

--------------------------------------------------------------------------------


اون گروهي داره كه موزيك جنجالي ميسازن و عقايد خاصي هم داره،و در كل گروهي هست كه بيشتر طرفداراش رو نوجوونها تشكيل ميدن

منسون از اون گروههاست كه خيلي ها مردد هستن به اينكه واقعا اين حرفها و كارهاش براي شهرت و پول در آوردن هست يا واقعا هدف خوبي داره و واقعا نميشه جوابي به اين سوال داد.
چيزي كه توي موسيقي اون و مصاحبه هاش بيداد ميكنه انزجار اون از مذهب هست


يه مصاحبه جالب ازش جايي خونم كه اونو مينويسم :
ماريلسن منسون در جواب سوال يكي از طرفدارانش كه ازش پرسيده بود تو چرا اينقدر از مسيح و خدا متنفري گفت:
من خدا و عيسي را به روش خودم دوست دارم عيسي هم يك انسان بوده و فاحشه ها و جنايتكاران را دوست داشته .من نمي خواهم انجيل را مسخره كنم ولي مردم همانطور كه به من بسيار سطحي مي نگردند به انجيل هم بسيار سطحي مي نگرند. اگر خيلي ادعايتان مي شود كه پيرو عيسي هستيد و درباره عشق به همنوع موعظه مي كنيد برويد و يك بچه خياباني پيدا كنيد و او را سرپناه بدهيد براي غذا و مدرسه يشان پول خرج كنيد و اينكه واقعا" به يك نفر كمك كنيد.


در كل اون آدم عجيبي هست و عقايدش ميتونه از نظري جالب هم باشه,اما از نظر اعتياد به مواد و مسايل جنسي خيلي بدنام هست.

و موزيكشم براي همه (حتي همه كسايي كه از سبكهاي مشابه خوششون مياد) ممكنه جالب به نظر نرسه

اولا میگن !!! مانسون دكتراي فلسفه داره . طوري كه من تحقيق كردم در دوران بچگي در يك مدرسه مذهبي يه چيزي تو مايه هاي كليسا درس خونده و خيلي ازار ديده . تا جايي كه گفته ميشه يك پدر روحاني بهش تجاوز كرده . به خاطر مشكلي كه براي يكي از راهبه هاي مسيحي به وجود مياره از مدرسه اخراج ميشه و يك مجله راه ميندازه . توي اون مجله اشعارش رو چاپ مي كنه كه بوي ضد مسيحيت ميده . بعد هم خواننده ميشه . در سالهايي كه مي نوشته اعتياد داشته ولي بعدا اونو ترك مي كنه و الان شديدا مخالف مواد هست .مانسون يك ضد مسيحيت و يك منتقد اجتماعيه و شعراش همه جنبه انتقادي داره ولي اونو با سبك خودش به نمايش مي زاره . در حال حاضر مخالفان زيادي در امريكا داره كه تو فيلم بولينگ براي كلمباين هم نشون ميده


تمام شعرا رو خودش مي گه ولي اهنگها كار مشترك گروهشه . متن شعرهاش از دید بعضی ها خیلی جالب و زیبا و از دید بعضی ها که میگن هیچی نمی تون درگ کنند

اسم اصليش هم برايان وارنر هست

در مورد چهره ارايش كرده و شوهاي خشنش بايد بگم مانسون اعتقاد داره كه بايد كريه ترين و كثافت ترين چهره ادم و زمين رو به نمايش گذاشت تا مردم در پس زيبايي هايي كه تلويزيون ها و تبليغات براشون مي سازن گم نشن و واقعيت كثيف و پر درد دنيا رو ببينن .

خودشو را به شكل زنها آرايش ميكنه و اسم مريلين رو رو خودش ميگذاره (و البته ميگه چون به مريلين مونرو علاقمند بوده)

دكتراي افتخاري موسيقي بهش دادن و توي يكي از دانشگاه ها درس ميده

مانسون آهنگ ساز خيلي از فيلم ها بوده
اما كار آهنگ سازيش عاليه
اما مانسون قبل از اينكه گره خودش رو تشكيل بده خبر نگار بوده
زن رو فقط براي ---
كثيف ترين آدم سال 1996
فكر كنم 4 تا عمل جراحي خبيسانه داشته
يكيش اينه كه استخوان هاي بالاي ران خودش رو در آورده تا بتونه ... خودش رو ليس بزنه
من خودم شخصا با رفتارها و موزيك ماريلين منسون حال نميكنم اما اون تو بیشتر کشورها بخصوص من تو ایران طرفدارهای زیادی دیدم
تلویزیون ایران صحنه های از یکی اجراهاش و مصاحبه باهاش رو که مایکل مور تو فیلم بولینگ برای کلمبیا استفاده کرده بود رو پخش کرده !!!
منسب به گروه های شیطان پرست نیز هست هرچند خیلی ها میگن نه اما کلن مثل همه اینجور گروهها که تو کشورهای اسکاندیناوی بخصوص نروژ طرفدارهای زیادی دارن اونجا هم کشته مرده زیادی داره !

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:11
بیوگرافی شادمهر عقيلي
نام:محمدرضا

نام خانوادگی :عقيلی

شهرت:شادمهر

تاريخ تولد:7بهمن1351

محل تولد:تهران-خيابان هاشمی

شادمهر عقيلی در تاريخ7بهمن 1351 در خانواده ای 6 نفره در شهر تهران متولد شد

او آخرين فرزند اين خانواده است.سه برادر داشت كه دو تن از آنها در جنگ تحميلی

به شهادت رسيدند

مجرد است و با مادرش زندگی می كرد.او در رابطه با ازدواج می گويد:هنوز كسی را

كه برای زندگی مشترك مناسب باشد،پيدا نكرده ام.ضمناً او ديپلمه موسيقی نيز هست

او در مورد گرايش به سمت موسيقی می گويد

از بچگی با ديدن آلات موسيقی به سمت آنها می رفتم.در كودكی بود كه با پيانو آشنا شدم؛

اما مدتی بعد،از سن ده سالگی،ويولن را به عنوان ساز اصلی ام انتخاب كردم،چون نواختن

آن واقعاً كار دشوار و سختی است

اين طوری شد كه خواننده شدم

من كار آهنگسازی انجام می دادم و برای ارائه آهنگ هايم به خواننده ها،معمولاًخودم روی

ترانه ها می خواندم.ما يك گروه بوديم كه از هنرستان موسيقی در سال 1376 به واحد

موسيقی صداو سيما رفتيم.از بچه های آن دوره،از جمله می توانم به فواد حجازی اشاره كنم

در واحد موسيقی با خشايار اعتمادی و عليرضا عصار آشنا شدم.در اين واحد از ماتست صدا

گرفتند.امتحان سختی بود و چندين بار هم صدای من را رد كردند.حتی آهنگهايی كه می ساختم

هم برای تصويب با مشكل و سختگيری زيادی رو به رو می شد و مجبور بودم برای گرفتن مجوز

ماه ها دوندگی كنم."معبود"اولين كاری بود كه انجام دادم و الآن بيشتر از4 سال است كه خوانندگی می كنم

بهار من،اولين بود

بهارمن اولين كاستی بود كه از من منتشر شد و مردم نيز از آن به خوبی استقبال كردند

در اين كاست من نوازندگی ويولن،گيتار و پيانو را انجام داده ام.بهارمن خواننده نداشت و

بيشتر در آن ترانه هايی مثل "الهه ناز"استاد بنان و آهنگ هايی را كه مردم با آن رابطه

خوبی داشتند،اجرا كرديم

مسافر از راه رسيد

بعد از "بهار من" كاست "مسافر"را اجرا و به بازار عرضه كردم.هدف من از خواندن در اين

كاست،برقرار كردن ارتباط با ايرانيان مقيم خارج از كشور بود و دوست داشتم به آنها اين

پيام را منتقل كنم كه در ايران هم شرايط لازم برای خواندن وجود دارد.اين موضوع را قبل

از اينكه اين كاست منتشر شود با مسئولين مركز موسيقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

نيز در ميان گذاشته بودم

معروف شدم

جوان ها،آهنگ ها و ترانه های من را می پسندند؛شايد به اين خاطر كه خود من نيز مثل

آنها يك جوان هستم.به نظر خودم بيشتر با ترانه "معبود"بين مردم معروف شدم."معبود"همان

ترانه ای است كه در ابتدای آن می گويم:اگر روزی رسد دستم به دامانت

دهاتی خوب است يا بد؟

فروش كاست "دهاتی"خيلی بالا بود.درباره اين كاست هركس يك نظر مخصوص به خود

دارد و می تواند نظرش را ارائه دهد.بعضی می گويند:"دهاتی"خوب است و كار با كيفيتی

است.در مقابل،عده ای بر اين باورند كه كاست بد و ضعيفی است.البته از نظر من "دهاتی"كاست

خوب و موفقی است،مطمئن باشيد كه اگر "بد"بود،هرگز آن را نمی خواندم

سنگ انداز ها!

برای گرفتن مجوز كاست "دهاتی" خيلی دوندگی كردم؛اين مشكلات با اين كه مدت زيادی

از انتشار كاست می گذرد،هنوز هم وجود دارد!بيشتر كسانی كه سعی كردند مانع كار شده

و سنگ اندازی كنند،متاسفانه از قشر همكاران بنده،يعنی خوانندگان بودند!آن ها دست به

هر كاری زدند كه "دهاتی" مجوز انتشار نگيرد

حسادت جزئی از اخلاقيات بعضی انسانهای امروز است و به نظر من وجود آن در هر آدمی يك

امر طبيعی و عادی است.شايد هر فردی در وجود خود احساس حسادت به ديگران داشته باشد

اما تفاوت و تشخيص آدم ها در اين است كه ببينيم هر فردی چطور می تواند اين حسادت را در

خود كنترل و مهار كند.من خودم شخصاً سعی می كنم اگر با كمبودی رو به رو شدم-از نظر

اخلاقی و رفتاری-تلاش كنم تا آن را برطرف نمايم و به خواسته ام برسم.اما متاسفانه بعضی

ها سعی می كنند تا امتيازات مثبت ديگران را به هر ترتيب ممكن از بين ببرند و به قول معروف

زير آب ديگران را بزنند!و اين اتفاقی بود كه هنگام انتشار كاست "دهاتی"و پس از آن با آن

رو به رو بودم

بهترين ترانه ام

اگر از من بپرسيد بهترين ترانه ای كه خوانده ای كدام است؟در پـاسـخ مـی گویـم تــرانــه

های "ياس"و "هـزار و یـك شـب" در آلـبـوم "مـسـافـر".از بیـن تـرانـه هـای "دهـاتـی"نيز

ترانه "دلخوشی"بيشتر از ديگر ترانه هايم برايم جالب است و به آن علاقه خاصی دارم

امان از دست اين شايعات

عليه من شايعات جورواجوری درست كرده اند.اما هيچ كدام از اين شايعه ها مرا ناراحت

نمی كند.تازه هرچه بيشتر شايعه می شنوم بيشتر خوشحال می شوم.در باره خودم

شايعات زيادی شنيده ام؛مثلاً اينكه ازدواج كرده ام،زندانی شده ام و يا به ايالات متحده

آمريكا فرار كرده ام!اما جالب ترين شايعه ای كه در مورد من درست كرده اند،شايعه مرگ

من است!حتی شنيدم كه شايعه سازان گفته اند مراسم تشييع جنازه من هم از مقابل

صدا و سيما(جام جم)برگزار شده است

يك سوژه ناب

اولين بار كه شعر"دهاتی"سروده آقای محمد علی بهمنی را خواندم ديدم كه در من شوك

بزرگی ايجاد كرده است.با خودم گفتم اين شعر چقدر می تواند برای يك كاست پر فروش

سوژه نابی باشد.در اين كاست به جز آقای بهمنی،از خانم نيلوفر لاری پور و چند شاعر

ديگر هم آثاری وجود داد

من محبوب ترين نيستم

اين جمله كه می گويند"شادمهر عقيلی محبوب ترين خواننده موسيقی پاپ ايران است" من

نيز شنيده ام،اما به نظر من خالی از واقعيت است.من نمی گويم جنس صدايم خوب است اما

می توانم بگويم هر چيزی را كه می سازم خوب ارائه می كنم.من می توانم نكته هايی را كه

در ذهن ديگران وجود دارد،خوب شناسايی كنم و برای آنها بخوانم

برای هم جنس های خودشان بخوانند.....

به اعتقاد من اگر خانم ها در كشور ما بتوانند كار خوانندگی داشته باشند،خيلی خوب می شود

آنها حداقل می توانند برای هم جنسهای خودشان بخوانند و از خواندن لذت ببرند

با هيچ كس مشكلی ندارم

تحول در موسيقی پاپ كشورمان به وجود آمده است اما اين تحول از طرف برخی از اهالی

موسيقی خنثی و بی اثر شده است!همه از من شاكی هستند كه چرا"دهاتی"را خوانده ام

با اين كاست بازار نوار خيلی ها خراب شده و فروش كاست های بسياری از خواننده ها پايين

آمده است و البته همه در اين مورد مرا مقصر می دانند!البته من شخصاً با هيچ كس مشكلی

ندارم و دوست دارم همه خوانندگان كشورم در كار خود موفق باشند.من اصلاً دوست ندارم

برای جذب مخاطب به تنهايی جلو بروم.بلكه دوست دارم با تعدادی خواننده ديگر،رقابت سالم

و سازنده داشته باشم
ادامه مصاحبه با شادمهر عقيلي


كنار گذاشتن موسيقی برای هميشه

همان طور كه خودتان بهتر می دانيد موزيسين ها آدم هايی هستند كه معمولاً به سراغ"ريسك

كردن"نمی روند.احتمال داشت شرايط من بعد از خواندن "دهاتی"طوری می شود كه ديگر برای

هميشه موسيقی را كنار بگذارم!هر چند كه در حال حاضر نيز مشغول پرداختن تاوان اين ريسك

هستم

فرم و فيزيك حنجره من

فرم و فيزيك حنجره من،فيزيك و حنجره يك خواننده نيست.اما چون به هر حال می توانم

بخوانم،چس می خوانم.ضمناً به صدای آقايان محمد اصفهانی و عليرضا افتخاری نيز علاقه مند هستم

بازيگر شدم

به من می گويند تو اولين خواننده ای هستی كه پس از انقلاب به عرصه سينما قدم نهادی

من هم از اين بابت خيلی خوشحالم،اما فكر می كنم عالم هنر حد و مرز نمی شناسد و

وقتی تهيه كننده می بيند كه می توان از كسی به هر نحوی استفاده كند و در گيشه به

نفعش می شود روی او سرمايه گذاری می كند.اين تنها مربوط به من نيست

ماجرای بازيگر شدنم

خيلی اتفاقی پيش آمد كه بازيگر شدم.پيشنهاد برای بازی در فيلمها از 2سال پيش شروع

شد.تعداد آنها زياد بود؛پس با دقت آنها را بررسی كردم.پس از بررسی به اين نتيجه رسيدم

كه فيلمنامه "پرپرواز"از بقيه پيشنهادات بهتر است.البته اين فيلمنامه 20بار عوض شد و

البته آقای كيانوش عياری با مهارتی خاص اين فيلمنامه را بازنويسی نمودند.شايد برايتان

جالب باشد كه بدانيد مردن آسان و فيلم موزيكال مشكل

من موسيقی دان هستم،نه بازيگر سينما

شايد ياورتان نشود،ولی من خيلی كم به سينما می روم.بايد پيش بيايد،آن قدر مشغله

فكری و كاری دارم كه فرصتی برای فكر كردن در مورد سينما ندارم

برهنه يا شب برهنه

شب برهنه نام فيلم جديد من است كه در ابتدا"برهنه"نام داشت.اما به دليل مخالفت

با اين نام قرار شد نام آنرا از "برهنه" به "شب برهنه" تغيير دهند.جالب است كه بدانيد

قرار نبود من در اين فيلم بازی كنم.داستان از اين قرار بود كه آقای سهيلی خانم "زيبا

بروفه"را برای بازی در نقش اول زن اين فيلم انتخاب كرده بودند.اما برای بازيگر نقش اول

مرد كسی را مد نظر نداشتند.خانم بروفه هم می گويد:"در فيلم پرپرواز با جوان هنرمندی

همبازی بودم كه جوان با استعدادی است"و آقای سهيلی هم از من دعوت به همكاری

كردند.من هم تست دادم و قبول شدم.اما چون درست نبود كه دو بازيگر اصلی پرپرواز

در اين فيلم با هم همبازی باشند،خانم بروفه به نفع من كنار رفتند و خانم زهرا محمودی

را برای اين نقش برگزيدند.در ضمن موسيقی متن شب برهنه را خودم كار كرده ام و ترانه

آن را نيز خودم ساخته و خوانده ام
مصاحبه شادمهر با pen tv



1 - در مورد كنسرت دوبي چه احساسي داري؟
ش : بسيار هيجان دارم و استرس خيلي زياد كه بايد كنترلش كنم. اگه كسي آدم فروشي نكنه اين وسط و اتفاقي نيفته بالاخره بعد از يه مدت طولاني روي صحنه ميام. و اميدوارم شب خيلي خوبي باشه و برنامه خوبي رو با معين و هنگامه با وقت كافي برگزار كنيم. بي صبرانه منتظرم و ثانيه شماري مي كنم.


2 - آيا از بچه هاي داخل ايران در اركستر استفاده شده؟
ش : متاسفانه به دليل مشكل پاسپورتشون نميتونن در كنارم باشن. در صورتي كه خيلي دوست داشتم با هم باشيم در اين كنسرت. ولي از موزيسين هاي كانادايي استفاده كرديم و آهنگ ها رو بهشون داديم. ايشالا كه مشكل صدا هم نداشته باشيم. و الان هم در حال تمرين هستيم.


3 - دوست دختر داري؟
ش : به اين سؤالتون جواب نميدم و به جاش يه نمرة صفر بهتون ميدم كه از اين سؤالها ازم نپرسيد.


4 - ساز اصليت ويلونه يا گيتار؟ چون هر دو رو خيلي خوب مي زني.
ش : هر دو رو تفريحي ميزنم تا اون حدي كه كارمو راه بندازه.


5 - وقتي ايران بودي نظرت راجع به هنرمنداي خارج از كشور چي بود و آيا نظرت عوض شده؟
ش : من دليل خروجم از ايران فقط اين بود كه بتونم كار كنم. كار خودمو بكنم چون تو ايران واقعا نميتونستم ديگه ادامه بدم. وقتي دست و پاي يك هنرمند بسته باشه اصلا نميشه كار كرد. ممنوع التصوير و ممنوع الصدا و ممنوع النوازندگي و ... خلاصه هرچي ممنوعيت بود گذاشته بودن رو دوش من [با خنده].

اصلا تو فكر مسائل ماديش نبودم. خدا رو شكر كه به اون چيزايي كه مي خواستم رسيدم. صد هزار بار شكر.


6 - با توجه به اين كه شاهرگ هنر در L.A هستش براي اينكه هنرمنداي اينجا از هنرت استفاده كنند قصد اومدن به اينجا رو نداري؟
ش : دوري و دوستي [اين تنها جوابي بود كه داد. البته بازم با خنده]


7 - اولين باري كه ويلن زدي كي بود؟
ش : تقريبا 8 ساله بودم.


8- پدر و مادرت چه احساسي در مورد كارت داشتند؟
ش : پدرم كه در اتاقو مي بست كه صدا بيرون نياد ولي مادرم تشويقم مي كرد و مشوق اصليم برام بود.


9 - پيام براي جوونا نداري؟
ش : يام خاصي نه. ولي الان كه دارم موزيك هاي داخل رو گوش مي دم واقعا لذت مي برم. خيلي خوب دارن پيشرفت ميكنن]بازم با خنده[. البته براي اينجا هم خيلي خوب شده. تو دو سال گذشته هم كيفيت بالا رفته هم آهنگا و هم تنظيمها. ما هم كه ديگه پير شديم ولي از فكراي جوونا بايد استفاده كرد.


10 - وقتي هيچ كاري نداري روزت چه جوري ميگذره؟ غذا بلدي درست كني؟
ش : آخه اين چه سؤاليه؟ [با خنده]. ورزش كه نمي كنم. ولي فقط بلدم بلال درست كنم. ديروز هم رفتيم كمپينگ جاتون خالي بارون اومد زهرمارمون شد.[خنده از لب شادمهر تو تمام طول مصاحبه برداشته نشد].


11 - آلبوم دهاتي كه در اومد سر و صداي زيادي كرد. توضيح ميدي دربارش؟
ش : بله. اونجا تازه هنوز داشت موزيك راه ميفتاد تو ايران و ريتم 6و8 هنوز واسه وزارت فرهنگ و هنر جا نيفتاده بود. تبليغات منفي زيادي هم كه براش شد تو فروشش تاثير داشت. واسه من كه چيزي نداشت ولي واسة تهيه كننده 640 يا 650 ميليون تومان داشت كه از اونجايي كه ايشون هم مثل من دهاتي بود يقشو گرفت ارشاد گفت اينهمه پول رو از كجا آوردي؟ [مجري برنامه از لحن شادمهر خندش گرفت. شادمهر هم گفت بله ديگه ما هم دهاتي بوديم اومديم اينجا شديم آدم فروش]


12 - با توجه به اينكه تو فيلم هم بازي كردي بازيگري رو بازيگري رو بيشتر دوست داري يا ترجيح ميدي كه بخوني؟
ترجيح ميدم كه ساز بزنم تا اينكه بخونم و بازي كنم.


13 - در مورد كاست جديد حرفي نداري بگي؟
ش : بعد از برنامة كنسرت قصد دارم آلبوم جديد رو تهيه كنم. دارم روش كار مي كنم. فعلا همه تلاشم رو كنسرته و نتيجه اين كنسرت تكليف البوم بعدي رو مشخص مي كنه. جون اونجا كل سبك موزيكم رو ميتونم مشخص كنم.


14 - در نظر داري يه استوديو در تورنتو راه بندازي؟
ش : اين كار انجام شده و استوديم تاسيس شده. شركت نوامديا اين كار رو انجام داد. هنرمنداي زيادي اومدن. ما آلبومشون رو براشون ضبط كرديم و يا آهنگسازي و تنظيم انجام داديم. اين براشون با صرفه تره كه كار رو تو كانادا انجام بدن. چون با دلار كانادايي براشون با صرفه تره. ولي اين اصلا كار عزيزان رو تو L.A زير سؤال نميبره. ما اونجا كسايي مثل آقاي چشم آذر و آقاي شوبرت و رامين زماني رو داريم كه عالي كار مي كنند.


15 - آيا الانم ارتباط با بچه هاي داخل ايران براي شعر يا آهنگسازي داري؟ از كارهات استفاده ميشه اونجا؟
ش : راستش از كارهام كه نميتونن. من خودم خيلي دلم مي خواد كه همكاري باشه ولي اونها ترجيح ميدن كه كار نكنن. چون بعدش مشكلاتي براشون پيش مياد و كاملا آشنا هستم با قوانين اونجا كه مشكل مجوز پيدا مي كنند. و اسم من رو هم اجازه ندارند در آلبوم بنويسند. ولي من خودم بيشتر از شعرهاي داخل ايران استفاده مي كنم چون اونجا امكانات زبان فارسي بيشتره ولي اينجا نه. اصلا به نظر من منبع شعر خوب داخل ايرانه.


16 - غذاي مورد علاقت چيه؟
ش : عدس پلو بدون كشمش با ماست و خيار و نعناع. غذاي شيرين دوست ندارم. شور دوست دارم. بعد يه تخم مرغ هم ميذارم روش ولي زردش نبايد بتركه. وقتي مي خواي با غذا حال كني خودت مي زني مي تركونيش تا زرده بريزه رو سفيده ها و بخوريش.


17 - آيا روي صحنه كنسرت دوبي سورپرايزي هم داري؟ يا آهنگ جديدي كه اولين بار باشه بشنون مردم؟
ش : يكي دو تا آهنگ هست كه با ويلن مي خوام بزنم. دارم آمادشون مي كنم. ولي آهنگ جديد فكر مي كنم اگه باشه واسه همه گنگه و با اهنگاي قديمي كه برا مردم خاطره شده بيشتر حال مي كنم. اون جيغه تو آهنگاي قديميه و كاراي قبلي. فقط چون اولين بارمه ميترسم. اگه پاهام نلرزه همون آهنگهايي كه با ويلونه رو ميزنم.


18 - آهنگهاي راك هم كم كم داريم از داخل ايران مي شنويم. مخصوصا وقتي كه كنسرت برگزار ميشه. كاوه يغمايي يكي از اين كارها رو به بازار داده. آيا روزنه اميد هست كه يه روز هنرمندامون ]هنرمنداي خارج از ايران[ در داخل كشور دوباره بتونن كنسرت بذارن؟ مثلا در جايي مثل كيش كه منطقة آزاده؟
ش : نه. هنرمنداني كه استار شدن نه. بعيد مي دونم. چون الان دو نسله كه داره همينجوري پيش ميره و بايد تقريبا 3 يا 4 نسل بگذره تا به اولش برگرده. داخل ايران الان يك level معين داره كه اگه خارج بشي ازش از همه چي خارج ميشي.[بازم با خنده]. به نظر من تصوير خيلي مهمه. تا كسي ديده نشه كه مردم نميشناسنش! نميدونن كيه!. مهمترين مساله تصويره كه بچه هاي ايران نمي تونن تصوي داشته باشند و وقتي با اون level كه گفتم رسيدن ديگه فكر ميكنند همش همينه و نميشه ديگه جلو رفت و پيشرفت كرد. در صورتي كه اينجوري نيست.


19 - براي نوار جديدت آيا سبكت عوض ميشه؟
ش : يك مقدار آنژمان كار ممكنه تغيير كنه. يك مقدار از فضاي آهنگاي مسافر استفاده كردم. ولي سبك همينه . تغيير نكرده. سعي ميكنم تو اين بغليا نزنم. تو ايران فقط ميچرخيديم. چون كاري نمي شد بكنيم. كنسرت كه نه. كارم كه نه. اونجا مثل اينجا مك دونالد نداره كه برم. ميچرخيدم فقط.


20 - ميرقصي ؟
ش : واسه ورزش آره. [يكم فكر كرد بعد گفت :] من ميرقصونم. [اينجا مجري برنامه گقت واقعا وقتي آهنگهاي شادمهر در كلاب هاي ايراني گذاشته ميشه نميدوني كه چه غوغايي به پا ميشه]


21 - آيا آلبومي كه فقط موزيك باشه قصد نداري به بازار بدي؟
ش : چرا. يك سري آهنگهاي فولكلريك و كلاسيك به صورت تركيبي هست كه دارم جمع مي كنم. ميخوام يك رقص هم كنارش بذارم طوري كه شاد باشه.

شادمهر بعد از اينكه كلي ژاكلين مجري برنامه رو به خاطر دوست پسرش اذيت كرد ( به تلافي اون سوالي كه از خود شادمهر كرد) با لبي پر از خنده خداحافظي كرد.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:12
ايرج بسطامي

--------------------------------------------------------------------------------

ايرج بسطامي :خواننده موسيقي سنتي ايران

[در گوشه و كنار مملكت . مرواريدهاي درشت و درخشاني وجود دارند كه در پوسته سخت و استخواني صدف ها پيچيده شده اند و كسي از آن ها خبر ندارد يا در صدد كشف و صيد آنان نيست . يكي از اين مرواريد هاي گرانبها . ايرج بسطامي است كه توسط هنرمند ارجمند و با ارزش پرويز مشكاتيان صيد و پس از زدودن زنگال . مي رود كه در جايگاه رفيع هنر و بلنداي موسيقي اصيل و سنتي ايران جاي گيرد . البته اگر همكاري اين عزيزان و گروه پر ارج عارف ادامه يابد كه اميدواريم همچنان ادامه يابد و شاهد آثار با ارزش و بزرگ ايشان باشيم . ايرج بسطامي با صداي رسا و باز و بسيار گرمي كه دارد يك شبه ره صد ساله را پيموده و خودش در اين باره مي گويد :

(( موسيقي در خانواده من ريشه اي عميق دارد و غير از صداي خوش كه موروثي است . پدرم با موسيقي آشنايي تام دارد و مرحوم يداله بسطامي عمويم به رديف ها و گوشه ها و مقام هاي موسيقي ايران آشنايي و مهارت كافي داشت و او كه مشوق من در موسيقي و فراگيري آن بود و هر چه در اول . من از موسيقي ايران اندوخته ام از ايشان بوده و خود را مديون وي مي دانم . ولي متاسفانه او در اوائل انقلاب فوت شد ( سال 1357) و از اين واقعه تاسف بار بي اندازه دلتنگ و ملول گرديدم و براي اين كه بتوانم در روحيه خود تغييراتي بدهم به تهران آمدم و در اين شهر بود كه با خيلي از استادان موسيقي و تعليم آواز آشنا شدم كه در راس ايشان . هنرمند شايسته و ارجمند پرويز مشكاتيان بود . ايشان با دلسوزي و عطوفت ومهرباني بسيار اجازه داد كه از منبع فياض و الهام بخش و سرشار از ذوق و هنرشان كسب فيض نمايم و هم اكنون هم با گروه عارف كه به سرپرستي و رهبري اين هنرمند والا . اداره مي شود , افتخار همكاري دارم )) .

ايرج بسطامي آذر , در سال 1336 در شهرستان بم ( از توابع كرمان ) شهري در حاشيه كوير در خانواده اي هنردوست و هنرپرور متولد و پرورش يافت و از هشت سالگي زير نظر عموي هنرمند خويش يداله بسطامي كه در نواختن تار چيره دست بود با موسيقي آشنا و فراگيري آن را آغاز كرد و پس از فوت عموي خود به تهران آمد و مدت ها رديف هاي استادعبداله خان دوامي وسيد حسين طاهرزاده را كاركرد و آموخت , سپس نزد هنرمند شايسته و ارجمند محمدرضا شجريان رفت و مدت 5 سال از محضر و راهنمايي وي بسيار بهره گرفت و خيلي نياموخته ها در آواز را آموخت و مدتي نيز به خدمت شادروان غلامحسين بنان در آمد و از مصاحبت او ارشاد مي شد .

ايرج بسطامي , از سال 1353 همكاري خود را با تلويزيون كرمان آغاز كرد و چند آهنگ از ساخته هاي عموي خود را اجرا كرد كه بسيار مورد توجه و با استقبال مواجه گشت .

وي معتقد است (( علم و تكنيك به خصوص هنر . هديه اي است براي بشر كه در طول تاريخ تكوين يافته و به اوج رسيده است . بنابراين ذكر نام استاداني كه تحت نظر آنان تعليم گرفته , تضييع حقوق سايرين است و آنچه امروز در موسيقي ايران موجود است از نكيسا و باربد و رامتين گرفته تا آن نوازنده و موسيقيدانان گمنام دور افتاده روستايي مجموعا تلاش همگي آنهاست كه موسيقي ايران را ساخته اند , منتها هر كدام در جاي و مكان خود خدمت كرده اند و او خود را مديون همه مي داند , او نوازندگان و خوانندگان گمنام صحراها دشت ها و روستاها را كه حامل انتقال سينه به سينه موسيقي ايران بوده اند , در تكامل خود , داراي همان نقشي مي داند كه استاد مستقيم و بلاواسطه معلم وي داشته , لذا خود را مديون همه موسيقيدانان و هنرمندان اين هنر مي داند )).

ايرج بسطامي آذر , از صدايي با سوز و هيجان , احساس و اوج و فرود , تكنيك و بيان صحيح شعر و تحرير ها بهره مند و با كمك و همكاري گروه عارف مي رود كه يكي از بهترينهاي آواز موسيقي اصيل و سنتي ايران شود و اولين نواري كه از وي ضبط شد (( افشاري مركب )) بود كه در روي سن تالار
وحدت (رودكي) اجرا گرديده است . ديگر نواري در دستگاه (( شور )) واجراي آهنگ خوب و جالب ((موسم گل)) كه به سرپرستي هنرمند ارجمند محمدرضا درويشي با اركستر بزرگ مجلسي اجرا شد.

وي با همكاري گروه عارف ، غير از پرويز مشكاتيان كه رهبري اركستر را به عهده دارد ، اردشير كامكار (( كمانچه)) ، بيژن كامكار (( دف و ضرب و رباب )) ،كيوان ساكت (( تار )) ، كوروش بابايي (( كمانچه ))، محمد علي كياني نژاد (( ني )) ،سيامك نعمت ناصر (( تار )) ،محمد فيروزي (( عود )) ، پيروزي نيا (( عود )) ، بهرام ساعد (( تار و تار باس ))، حميد متبسم (( تار )) ، تا كنون كنسرت اي فراواني جهت هرچه بيشتر شناساندن موسيقي سنتي ايران ، به مناسبت جشنها و اعياد مذهبي و ملي در سراسر كشور و در خارج از كشور، در ممالك : فرانسه ، آلمان ، آمريكا ، كانادا ،انگلستان ، سوئد و دانمارك بر پا گرديده شركت داشته است .

اما اجل به او مهلت خودنمايي نداد و در ديماه 1382 بر اثر زلزله در شهر خويش يعني بم بدرود حيات گفت.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:13
بیوگرافی شجریان

--------------------------------------------------------------------------------

1319
تولد اول مهر ماه در مشهد
1324
اغاز خوانندگی های کودکانه در خلوت
1326
ورود به سال اول پانزدهم بهمن در مشهد.
1327
اموختن تلاوت قران در نزد پدر
1328
شرکت در مجمع تلاوت قران در نه سالگی.
1329
اغاز تلاوتهای قران در میتینگها و اجتماعات سیاسی ان سالها . گذراندن سال چهارم مدرسه در دبستان فرخی.
1331
تلاوت قران برای اولین بار در رادیو خراسان به دعوت رییس رادیو.
1332
قبولی در امتحانات ششم ابتدایی با عنوان شاگرد ممتاز در بین دانش اموزان مشهد.اغاز تحصیل در دبیرستان شاه رضا.
1334
شرکت در مسابقات فوتبال دبیرستانهای مشهد.
1336
ورود به دانشسرای مقدماتی در مشهد.اشنایی با اقای جوان اولین معلم موسیقی شجریان ( معلم سرود و موسیقی دردوران تحصیل در دانشسرای مقدماتی در مشهد(
1338
اغاز همکاری با رادیو خراسان و اجرای اوازهای بدون ساز و قراعت قران برای رادیو به طور افتخاری.
1339
دریافت دیپلم دانشسرای مقدماتی و استخدام در اموزش و پرورش و انتقال به بخش رادکان و تدریس در دبستان خواجه نظام الملک و اشنایی با سنتور.
1340
اشنایی با نت و فراگیری سنتور نزد اقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور . جشن عقد کنان در 21 مهر ماه با دوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان.
1341
جشن عروسی در مشهد (در 20 مرداد ماه) و اغاز یک زندگی خانوادگی سی ساله با ایشان که حاصل ان سه دختر و یک پسر است.
1342
انتقال از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان شاه اباد. تولد راحله فرزند اول در 2 مهر ماه در مشهد. ساختن اولین سنتور خود با چوب توت.
1344
تولد دختر دوم افسانه در 28 اردیبهشت ماه در مشهد.(افسانه بعدها با پرویز مشکاتیان ازدواج میکند).انتقال از شاه اباد به شهر مشهد و تدریس در کلاس ششم دبستان پهلوی از مهر ماه.شرکت در مسابقات والیبال معلما مشهد.
1345
انتقال از دبستان پهلوی به دبستان عبداللهیان مشهد و نظامت و معاونت دبستان مذکور.
1346
تدریس در دبستان های مشهد و انتقال در 25 اذر از مشهد به تهران.تدریس در دبیرستان صفوی . اغاز فعالیت با برنامه های رادیو ایران. اشنایی با استاد احمد عبادی. راه یابی به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری.اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال. اجرا و ضبط اولین برنامه ی در رادیو ایران که با عنوان ((برگ سبز شماره ی 216 )) در شب جمعه 15 اذر ماه پخش شد.کار در رادیو با نام مستعار ((سیاوش بیدکانی)) تا سال 1350 خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش. اشنایی با اسماعیل مهرتاش در کلاس اواز ایشان.
1347
انتقال از اموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی . راه یابی به کلاس خط استاد حسن میرخانی.
1348
تولد دختر سوم مژگان در 27 هردیبهشت ماه در تهران. تاسیس و شروع رادیو اف-ام به طریقه ی استریو فونیک و اجرای برنامه ی ((سه گاه)) به همراهی سه تار عبادی و تار مجد برای اولین بار به طریقه ی استریو . شرکت در جشن هنر شیرازبرای اولین بار. قبولی در امتحان خط (مرحله ی عالی) . راه یابی به کلاس خط استاد حسین میرخانی.
1349
اغاز همکاری با برنامه های تلویزیون ملی ایران در برنامه ی ((هفت شهر عشق)) غیره. قبولی در امتحان خط (مرحله ی ممتازی) انجمن خوشنویسان وزارت فرهنگ و هر . سفر به برغان با استاد حسین میر خانی (خطاط) ابراهیم بوذری (استاد خط شجریان) خسرو زعیمی ( مدیر عامل انجمن خوشنویسان)فرامرز پیل ارام(نقاش و استاد نقاشیخط شجریان).
1350
اشنای با استاد فرامرز پایور و مشق سنتور نزد ایشان و اموزش ردیف اوازی صبا نزد فرامرز پایور . اشنایی ئ همکاری با هوشنگ ابتهاج((ه . الف . سایه)در برنامه های (گل های تازه))رادیو.
1351
شروع تهیه ی برنامه های گلهای تازه توسط هوشنگ ابتهاج در رادیو و همکاری با او. اغاز فراگیری ردیف های اوازی و تصانیف قدیمی نزد استاد عبدالله دوامی.برگذاری کنسرتی در شمال ایران با منصور صهرمی و هنرمندان دیگر.دیدار و اشنایی با اقای دوامی به وسیله ی فرامرز پایور.
1352
اشنایی با استاد نور علی برومند و فراگیری شیوه ی اوازی سید حسن طاهر زاده نزد ایشان در مرکز خط ئ اشاعه ی موسیقی و اشنایی با هنر جویان مرکز: محمد رضا لطفیو ناصر فرهنگفرو حسین علیزاده و جلال ذوالفنون و گنجه ای و مقدسی و حدادی و دیگران.
1353
سفر برای کنسرت های هندو پاکستان و افغانستان با استاد احمد عبادی . سفر به چین و ژاپن با احمد احرار و کریم فکور و حسین ملکو پرویز قاضی سعید به عنوان میهمانان ویژه برای گشایش پروازهایی به این دو کشور.
1354
تولد همایون در 30 اردیبهشت ماه در تهران . ماموریت رادیو و تلویزیون برای کنسرتهای فروردین در ایالات مختلف امریکا.انتقال از وزارت منابع طبیعی (به عنوان مهمور خدمت)به رادیو.قطع رابطه با مرکز اشاعه ی موسیقی و ادامه ی درس اواز در منزل استاد نورعلی برومند.
1355
شرکت در جشنواره ی توس (نیشابور)با فرامرز پایور , سایه, حسن ناهید, رحمت الله بدیعی, محمد اسماعیلی, عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف.حضور در برنامه ی جشن هنر شیراز ( در حافظیه) با محمد رضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه ی ((راست پنجگاه)).کناره گیری رسمی و قطع رابطه ی کامل از رادیو در اسفند ماه.اجرای اواز در صفحات ردیف نوازی کانون پرورس فکری کودکان و نوجوانان . بهره گیری از محضر اقای برومند (در منزل خود استاد) شیوه ی اواز مرحوم طاهر زاده (اخرین جلسه روز چهار شنبه 29 دی ماه).فوت رضا ورزنده(29 دی ماه) و نور علی برومند (30 دی ماه) . اغاز ضبط تصانیف قدیمی با صدای عبدالله دوامی.
1356
اجرای برنامه ی ((نوا)) به همراهی محمد رضا لطفی و گروه شیدا در جشن هنر شیراز.اجرای موسیقی ((چهره به چهره)) و ((گلبانگ)) . کناره گیری از رایو به خاطر جو نامساعد. تاسیس شرکت دل اواز برای انتشار برنامه های خود.
1357
احراز مقام اول تلاوت قران سراسر کشور در مرداد ماه. اجرای بخشی از ((تلاوت قران)) .انتشار البوم ((گلبانگ))( دو نوار). همکاری در تاسیس کانون ((چاوش)) با هوشنگ ابتهاج و محمد رضا لطفیبرای ادامه ی فعالیت های موسیقی در خارج از رادیو تلویزیون(شجریان در انجا تدریس میکرد).
1358
اشنایی با فیلسوف یگانه استاد غلامرضا دادبه( جانسوز) در منزل استاد خط مرتضی عبدالرسولی ئ اغاز فراگیریی و شناخت بایگانی های فرهنگ و نوا ,... فرهنگ پهلوانی و جوانمردان , فرهنگ مادرنوایی .اجرای موسیقی ((خلوت گزیده)) .(( پیغام اهل راز)) ( شامل دو نوار : راز دل و انتظار دل).اخرین کنسرت ها با گروه پایوردر مهر ماه در تالار رودکی . کنسرت ماهور با محمد رضا لطفی و گروه شیدا در تالار رودکی و دانشکاه ملی در ابان ماه.
1359
فوت استاد دوامی . اجرای موسیقی ((عشق داند)) ( در ابو عطا) اجرای موسیقی ((ساز قصه گو)) ( اواز سه گاه در انتشار مجدد, البوم پیغام اهل راز). انتشار نوار موسیقی ((پیغام اهل راز )) (شامل دو نوار : راز دل انتظار دل).
1361
اولین کنسرت در سفارت ایتالیا به همراهی پرویز مشکاتیان و ناصر فرهنگفر (آستان جانان) پس از سه سال کناره گیری از فعالیت های کنسرتی - اجرای موسیقی نوا (مرکب خوانی) و سر عشق ( ماهور) و بیداد
1362
اجرای موسیقی ((همایون مثنوی)) با منصور صارمی. اجرای موسیقی ((چهار گاه)) (با فرهنگ شریف) و دیگر اواز ها در برنامه های خصوصی.
1364
اجرای موسیقی ((گنبد مینا ))و ((جان عشاق)). انتشار نوار موسیقی ((بیداد)).
1365
انتشار نوارهای موسیقی (نوا)) ( مرکب خوانی ),((سر عشق)) (ماهور) و ((استان جانان)). ضبط ده اواز به همراهی ویولن حبیب الله بدیعی در مونیخ در منزل دکتر علی خادمی.
1366
اغاز کنسرت ها در اروپا پس از انقلاب و شروع همکاری با گروه عارف . اجرای موسیقی ((دود عود)) ,((دستان))و...
1367
برگذازی سه شب کنسرت برای بزرگداشت حافظ در تالار رودکی( وحدت).انتشار نوار ((دستان)).
1368
اجرای ((ماهور)) و ((ابو عطا)) در کنسرت های بهاره در اروپا با پیرنیاکان, جمشید عندلیبی, و اعیان. اجرای ((نوا)) و ((افشاری)) در کنسرت های پاییزه اروپا به همراهی مشکاتیان و گروه عارف و دو شب کنسرت در اسفند ماه به دعوت شهردار بارسلون در این شهر به همکاری نی حسین عمومی , تار طلایی و تنبک شمیرانی.
1369
سفر به تاجیکستان به دعوت خصوصی وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان پرده برداری از پیکره ی باربد و دو شب کنسرت در کاخ باربد به همراه کمانچه ی محمود تبریزی زاده , سه تار رضا قاسمی , و تنبک مجید خلج. کنسرتهایی در امریکا به همراهی پیرنیاکان عندلیبی و اعیان. اجرای مو سیقی ((سرو چمان)) , (( پیام نسیم)) , و ((دل مجنون)) ( هر سه در امریکا). کنسرت شجریان برای زلزله زدگان رودبار در لس انجلس. سخنرانی در پنج دانشگاه معتبر امریکا برای دانشجویان و محققین.
1370
برگذاری پنج شب کنسرت در پارک ارم و هشت شب کنسرتهای افتخاری برای مردم جنوب شهر تهراندر فرهنگسرای بهمن ( کشتارگاه سابق تهران) در اسفند ماه.برگذاری کنسرت شکوهمندی به مدت پنج شب در محوطه ی چهل ستون اصفهان.کنسرتهای اروپا با جهاندار و گروه اوا . جدایی از همسر اول خانم فرخنده گل افشان. اجرای موسیقی ((دل شدگان)) و ((اسمان عشق)). انتشار نوارهای موسیقی ((سرو چمان)) , ((پیام نسیم)),(( دل مجنون)) و (( خلوت گزیده)).
1371
ازدواج با همسر دوم خانم کتایون خوانساری. کنسرتهای مرحله ی دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان ,جمشید عندلیبی و همایون شجریان ( اگوست تا نوامبر) .برنامه ای با هابیل علی اف و همایون شجریان در سالن تالار رودکی(وحدت) ,تهران. اجرای موسیقی ((یادایام)) . انتشار نوارهای ((دل شدگان )) و ((اسمان عشق)).
1372
انتشار گزارشی همراه با گفتگویی با شجریان تحت عنوان (( محمد رضا شجریان استاد اواز ایران کجاست؟)) در نشریه ی نوید فضیلت,شماره ی 16 ,سال 2, مهر ماه ,تهران. اجرای(( سه گاه )) و (( راست پنجگاه)) در کنسرتهای اروپایی به همراهی محمد رضا لطفی و مجید خلج در تابستان.
1373
اجرا برنامه ی ((قاصدک)) در کنسرتهای دور اروپا با پرویز مشکاتیان و همایون شجریان.
1374
کنسرتهای اصفهان,شیراز,ساری, کرمان, و سنندج با گروه اوا.برگذاری کنسرتی در اروپا با محمد رضا لطفی در ابات ماه.اجرای موسیقی ((چشمه ی نوش)) در ( فرانسه).انتشار نوارهای موسیقی ((همایون مثنوی)) ,(( گنبد مینا )),(( جان عشاق)), چشمه ی نوش))و (( یاد ایام)). اجرای موسیقی ((در خیال)).
1375
درگذشت پدر در 18 اذر ماه در سن 85 سالگی.اجرای موسیقی ((رسوای دل)) در دبی.انتشار موسیقی(( در خیال)) . انتشار نوار موسیقی ((ساز قصه گو)) ( اواز سه گاه در انتشار مجدد, البوم پیغام اهل راز).
1376
تولد پسر دوم رایان (از ازدواج دوم) در ونکوور کانادا.اجرای برنامه های((سه گاه)) و ((ماهور)) در کنسرتهای دور اروپا با همکاری داریوش طلایی, سعید فرجپوری و اهمایون شجریان در پاییز .اجرای موسیقی(( شب ,سکوت , کویر)) .اجرا و انتشار موسیقی ((معمای هستی)) در کلن, المان. اجرا و انتشار موسیقی ((شب وصل)). انتشار نوار موسیقی ((رسوای دل)). انتشار نوار موسیقی ابوعطا((عشق داند)).
1377
اجرای کنسزتهای تهران,اصفهان, و دور اروپا با گروه اوا. برگذاری کنسرت درامریکا در شهریور ماه.اجرای (( ارام جان )) .انتشار نوار ((پیام نسیم). انتشار نوار موسیقی ((شب ,سکوت, کویز)). انتشار نوار موسیقی((چهره به چهره)).انتشار نوار موسیقی((راست پنجگاه)).
1378
اجرای ((ماهور)) و((افشاری)) در پنج کنسرت به نفع دانش اموزان در شهر هشتگرد.بریافت جایزه ی پیکاسو ئ دیپلم افتخار یونسکو تز دبیر کل یونسکو ((اقای مایور)) در پاریس, شهریور ماه. انتشار نوار ((ارام جان)) . اجرای ((اهنگ وفا)) .انتشار نوار ((تلاوت قران)) (1) و (2).
1379
انتشار کتاب((راز مانا)) ( زندگی,دیدگاه و اثار استاد اواز ایران, محمد رضا شجریان)کار محمد جواد غلامرضا کاشی ,محسن گودرزی, و علی اصغر رمضانپور, نشر کتاب فردا, چاپ اول تهران.اجرای برنامه ی ((نوا ))و ((داد و بیداد)) (زمستان) در کنسرتهای دور اروپا و امریکا و کانادا به همراهی حسین علیزاده,کیهان کلهر و همایون شجریان. عمل جراحی کلیه و دهانه های معده در واشنگتن در 20 اسفند ماه.
1380
عمل جراحی برای چسبندگی روده در تهران در ابان ماه.
1381
اجرای برنامه ی (( راست پنجگاه ))و(( مرکب خوانی)) در کنسرتهای دور اروپا و کانادا با حضور حسین علیزاده, کیهان کلهر و همایون شجریان. انتشار نشریه ی (( دفتر هنر )) شماره ی 15, ویژه ی محمد رضا شجریان ,در اسفند ماه ,در کالیفرنیا.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:14
بیوگرافی و زندگی نامه

Kai MacDonald


Kai MacDonald ملقب به kai tracid دي جي و اهنگساز الماني در زمينه ترنس هست. tracid برگرفته از مخلوط دو كلمه و دوسبك موزيك trance و Acid مي باشد. كه در حقيقت kai اين دو را با هم مخلوط كرده و سبك جديدي را ابداع كرده است.
اين هنرمند الماني با اولين سينگل جنجالي خود يعني Your own reality معروف شد كه در سال 97 بيرون امد البته قبل از ان هم در سال 96 كاري به اسم so simple را ساخته بود اما از سال 97 معروف شد كم كم و در سال 98 با كار قوي خود به اسم Liquid Skies شهرت جهاني پيدا كرد.
در ماه نوامبر سال 2001 براي اولين بار در چارت top 10 المان قرار گرفت و از سال 2000 تمامي كارهاي خودش را به وصيله كمپاني خودش به اسم Tracid traxxx وارد بازار كرده است. kai كه تازه از تور استراليا خوش برگسته است كه هموراه با هيجان و استرس زيادي هم بوده است. و همچنين از سفر طولاني اش در انگليس بالاخره به فرانكفورت باز گشته مرد 33 ساله اي كه 30 ساعت را در هواپيما گزرانده است اما چه كسي نگران است؟
او خيلي در استراليا سرگرمي داشته است. سه هفته را به قسمتي از تور جهاني خود در سيدني اختصاص داده است همچنين در بخشهاي مختلف استراليا تمام برنامه ها sold out شده بودند. kai در حال پرواز در يك مسير به سرعت هست.مسير پيشرفت...... طبق امار رسمي سايت Dj MAg كاي يكي از 50 دي جي برتر در جهان به شمار مي ايد.
هنگاميكه بقيه دي جي ها و اهنگسازان از اثرات تكنو و همچنين تجاري شدنش ميناليدن كاي بلند شد و اخر هفته ها را با دي جي و روزهايش را در استوديو گذراند.
براي الهام و القا كردن كاي فقط چند تا اهنگ در سبك Acid ساخت كه ان را به وصيله كمپاني Acid files منتشر كرد كه بعده ها خودش كمپاني زد و شركت او يكي از بهترين شركت ها در سال 98 شناخته ميشد. از سال 1995 او در اين راه هست. در گذشته شخصي كه موسيقي را خود اموخته و دانش اموز الكترونيك بوده است و ساعتها وقتش را پشت كامپيوتر مي گذاشت و با صداها بازي ميكرد.
به وصيله اين كار اون فرمول جديدي كشف كرد و سبك جديدي خلق كرد به اسم tracid = trance + acid و بهترين دي جي و اهنگساز در اين سبك شد.
به گفته خودش : اين صداي tracid traxx من هست - موزيك ترنس با انرژي زياد تا امروز من نتوانسته ام خوانندگي كنم اما يك حس بسيار قوي از روح در موزيك دارم .

امتياز ديگري كه كاي را از بقيه متمايز ميسازد اين تفكر است كه كاي مي گويد "من ارزش زيادي براي شعرهاي بلند پروازانه قائل هستم"
از سال 97 كاي دائما در چارتهاي دنس المان ظاهر شده است. و گاهي اوقات رتبه ي اول را داشته است.افرادي مثل frank farian ذوق كار را در كاي به وجود اوردند. كه كارهاي طلايي او نتيجه اش بوده است. و برخي پيشامدها مانند كانديد شدن براي VIVA - COMEt 1998 و Eins live Krone ادامه ي موفقيت هاي او بوده است چيزي كه يا يك سيستم ارزان قيمت خانگي شروع شد الان در حرفه ترين استوديو پي گيري ميشود .
بعد از ان كه كارهاي كاي در سرتاسر اروپا پخش شدند در سالهاي اخير صداي او(اهنك هايش) در سرتاسر دنيا متقاضي و طرفدار دارد
او ميگويد: "هر اخر هفته من در مسافرت هستم با هواپيما حتي با ماشين براي اجراي برنامه"
استراليا انگليس امريكا ژاپن ايتاليا روسيه و برزيل و .... كشورهايي هستند كه به tracid گوش كرده اند. و كلاب ها و فستيوالهايي كه ديده ميشود همراه با 35000 نفر مردم هستند.
در صحنه موسيقي دان جذاب و تفريحي سري و مرموز هست تا اينكه خجالتي باشد او هيچ گونه گرايش به مواد مخدر ندارد و هيچ وقت مدل موهاي عجيب و غريب براي جلب توجه نميگزارد و مثل ديونه ها ...
كاي ميگويد: "هيچ وقت اعتياد به مواد مخدر نداشته ام به بعضي از هم كاران من نگاه كنيد ...
من حدس ميزنم دليلش اين هست كه من واقعي هستم و با خودم رو راست هستم"
بعد از مكس كوتاهي او افزود: "من سبك خودم را دارم و ان را هميشه در راهم خواهم داشت"
راه او براي كاي بسيار اهميت دارد كاي امتياز ديده شدن مخصوص خودش را دارد . همين الان او انرژي جديد را از طريق يوگا جذب و دريافت كرده است.
كاي ميگويد كه "خيلي مهم هست وقتي را به خودمان اختصاص دهيم تا راهمان را پيدا كنيم" در موفقيت او- او درست به نظر مي ايد بيشتر از 50 اهنگ از كمپاني او در چارتهاي دنس هستند بيشتر از 100 اهنگ را با نام و شهرت خود يعني kai tracid منتشر كرده است
دي جي اي هست كه از طرف جهان بيشتر از هميشه توصيه ميشود براي گوش كردن در اوج اين كارها افراد زبان زد مهمان و مصاحبه با راديو هاي مختلف و حضور او در فيلم hey Dj ديده ميشود ديگر بيشتر از اين چه ميخواهد؟ در اينده چه كاري خواهد كرد؟
ساختن موزيك بيشتر يك چيزه جاودانه ....... اگر حق انتخاب داشته باشم با هنرمندان بزرگي همچون wiliam orbit كار خواهم كرد يك كار جديد انجام خواهم داد كه خودم و بقيه از ان لذت ببريم.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:15
--------------------------------------------------------------------------------

BRITNEY SPEARS ( بیوگرافی )

در 2 دسامبر سال 1981 در Mccomb Mississippi" " دختری به نام بریتنی جین اسپیرز به دنیا آمد.بریتنی از همان آغاز دختری بسیار فعال بود و همیشه دوست داشت که در مرکز توجهات باشد او می خواند و می رقصید و جیغ میزد و در اتاق های خانه در کنت وود لوییزیانا می دوید و بازی می کرد.

خانواده ی آنها از Lynne مادر او که معلم مدرسه بود و پدرش Jamie و برادر بزرگترش برایان و خواهر کوچکترش جیمی لین تشکیل شده بود.صمیمی ترین دوست او دختر عمویی به نام لورا لین بود که از بچگی با هم بزرگ شدند.بریتنی حتی قبل از اینکه بتونه کلمه ی مادرو بگه می خواند.وقتی که 4 ساله بود آمادگی اینو داشت که استعدادشو به دنیا نشون بده و مادرش که از این موضوع مطلع بود و سعی می کرد که در جهت شکوفایی استعداد اون هر کاری انجام بده اونو به کلیسایی فرستاد تا در گروه کر کلیسا بخواند و بریت از همونجا با استقبال مردم روبه رو شد.خانواده ی او دیگر از دستش خسته شده بودند تا جایی که لین می گفت : او همیشه بدون وقفه می خواند تا جایی که من عصبی میشدم و ازش می خواستم بس کنه و برایان هم می گفت :او مرتب در خونه راه میرفت و آهنگ" "Like a prayer مدونا را می خوند . در 5 سالگی آهنگ ""What child is this را برای جشن مهد کودکش اجرا کرد

بعد از مدتی بریت به ژیمناستیک علاقه مند شد و مادرش هم مثل هر مادر دیگه ای که بهترین چبزا را برای فرزندشون می خوان اونو به کلاسی که 1 ساعت از خونه فاصله داشت می برد بریتنی اونقدر به این ورزش علاقه مند شده بود که اگه یک جلسه ی اونو از دست می داد گریه می کرد.اما بعد از مدتی احساس کرد که اینم اون چیزی نیست که واقعا می خواد.در یک عصر وقتی لین مشغول مطالعه ی روزنامه بود آگهی میکی موس کلاب را دید که برای پخش برنامه از کانال دیسنی به دنبال کودکانی برای اجرا می گشت.لین بریتنی را به اون مسابقه برد و بریت از بین 1000 کودک شرکت کننده به همراه 5 نفر دیگر به عنوان برگزیدگان برای انتخاب نهایی انتخاب شدند اما از اونجایی که بریت فقط 8 سالش بود انتخاب نشد.

یکی از مسئولان مسابقه که متوجه استعداد اون شده بود اونو به یک وکیل که بعدها مدیر برنامه بریت شد در نیویورک به نام "Larry Rudolph" معرفی کرد.بریتنی می گوید : خانواده ی من هیچ وقت مانع من نشدند و از من نخواستند که کاری را که دوست ندارم انجام دهم من همیشه اون کاری را انجام دادم که دوست داشتم.پس خانواده اش اونو با قطاری که نام شرکت اون Amtrak"" بود به نیویورک فرستادند و این سفر 2 روز برای بریت طول کشید بریتنی می گفت اولین سفر من به نیویورک واقعا هیجان انگیز بود تجربه ی جمعیت و مغازه ها و رستورانها همه و همه عالی بود.بریتنی در نیویورک به آکادمی هنرهای نمایش رفت تا خواندن و رقصیدنو یاد بگیره.وقتی که ده سالش بود (1991) در تئاتر معروف برادوی به نام Rutless"" در نقش یک دختر بچه شیطون با چهره ای با مزه بازی کرد. بعد از گذشتن 3 تابستون بریتنی به علت دلتنگی نزد خانواده اش بازگشنت و زندگی عادیشو دنبال کرد.توی سن 11 سالگی تصمیم گرفت تا دوباره در تست میکی موس کلاب شرکت کنه و خوشبختانه این بار پذیرفته شد و همراه جاستین تیمبر لیک و کریستینا آگیلرا و Jc به کار مورد علاقه اش یعنی اجرا پرداخت اما متاسفانه بعد از دو سال (اکتبر1994 ) این برنامه کنسل شد و بریت برای گذراندن دوران عادی دبیرستان به لوییزیانا بازگشت و در 15 سالگی عضو یک تیم بسکتبال شد.
__________________
اما بریت این وضع زندگی را نمی پسندید پس دوباره با وکیلش تماس گرفت و به نیویورک برگشت و عضو یک گروه دخترانه به نام Innonsense"" شد.لاری که متوجه استعداد اون شده بود به او پیشنهاد کرد تا کارشو انفرادی ادامه بده و یک کاست از صدای بریتنی را با آهنگی که خود بریتنی اون را " "dinky می خواند به جیورکوردز فرستاد"Jeff Fenster" صدای بریتنی را شنید و گرچه خیلی نوار با کیفیتی نبود ولی از همون به استعداد بریت پی برد بریتنی به منهتن رفت این بزرگترین شانسش بود و حالا مقابل 10 نفر از داوران جیورکوردز قرار گرفته بود گرچه عصبی بود اما نفس عمیقی کشید و آهنگ "I have nothing" ویتنی هیوستون را خواندجیو رکوردز که پس از گروه هایی که تشکیل داده بود مثل انسینک و بک استریت بویز و .. به دنبال یک خواننده ی تک خوان دختر بود همون موقع فهمید که فرد مناسب را پیدا کرده. اونها تصمیم گرفتند تا هر چه زودتر کار ضبط آلبوم بریتنی را در همون سال یعنی 1998 زمانی که بریت فقط 17 سالش بود شروع کندد "…baby one more time"و بریتنی به کمک "Max Martin" مشغول ضبط اون در طول بهار شد.ویدیوی "…baby one more time" در مدرسه ی Rydell High school"" فیلم برداری شد جایی که قبلا فیلم "Greace" هم اونجا ضبط شده بود.این ویدیو خیلی زود توی mtv که فقط آهنگهای برتر را نشون می داد انتخاب شد این آلبوم توی انگلستان و آمریکا بیشترین فروش را پیدا کرد و از همون آغاز توی صدر بودو بعدها بریتنی با فروش این آلبوم به همراه دیگر آلبوم ها Oops!..I Did it again , Britney ,In the zone ,Greatest Hits توانست عنوان ملکه ی موسیقی پاپ را از آن خود کند.بریتنی پس از ازدواج و جدایی عجولانه اش در ژانویه گذشته در سپتامبر با کوین فدرلاین یا فدرلین ازدواج کرد.


1-در اروپا آلبوم"…baby one more time" بریت جایزه ی پلاتینیوم را برای فروش بیش از 1 میلیون نسخه در هر کشور به دست آورد.2-بریتنی جوانترین فردی بود که بیش تر از یک میلیون نسخه از سینگلش توی اروپا به فروش رفته 3 -بریت اولین و البته جوانترین خواننده ی زن بود که در بیلبورد 200 تایی و هم چنین 100 اول شده بود و در سال 1999 بیشترین فروش را داشته بود. 4-"…baby one more time" آهنگ شماره 1 در آمریکا ، کانادا ، اروپا ونیوزلند و آهنگ شماره ی 2 در هلند و سوئد و نروژ و استرالیا بود.5- "…baby one more time" که توسط مکس مارتین نوشته شده بود اول قرار بود توسط TLC خوانده شود اما کمپانی تصمیم گرفته بود تا اونو گروه 5 یا بک استریت بخونه اما در نهایت مکس مارتین اونو به بریت داد.6-زنی که در ویدیوی "…baby one more time" نقش معلم را بازی می کرد یکی از دوستان صمیمی خانوادگی آنان بوده.7-مادر بریتنی به جای اینکه بریتنی را به طرز معمولی که نوشته می شود یعنی Brittaney بنویسد اونو همون طور که تلفظ می شود یعنی Britney ثبت کرد و جین که اسم میانی بریت است در حقیقت اسم مادر بزرگش بوده.8-قد بریت 162 متر است.9-فیلم مورد علاقه ی دوران کودکیش جادوگر شهر از بوده و بازیگران مورد علاقه اش Joshua Jackson ، براد پیت ، بن افلک ، تام کروز و جولیا رابرتز، مگ رایان ، جنیفر آنیستون و ساندرا بولاک است.10_ بریت تجربه ی بازیگری در فیلم Crossroad را هم داره.
جاستين" مي گويد "بريتني" فقط يک عشق کودکانه بود

Justin Timberlake مي گويد که رابطه سه ساله او با Britney Spears چيزي جز عشقي کودکانه نبود.
بنا به گزارش روزنامه Daily Star، جاستين مي گويد: "بريتني برايم چيزي جز عشق کودکانه نبود.
" اين خواننده 23 ساله در ادامه صحبتش مي گويد: "از آنجا که من به دبيرستان نرفتم، رابطه ام با بريتني همانند آن عشقهاي دوران شانزده سالگي بود."
کتاب عتبقه و گرانبهاي قرن دواردهم از مدونا به بريتنی

--------------------------------------------------------------------------------

" خواننده پاپ امريکائي ، براي خريد هديه اي گرانبها پول هنگفتي پرداخت کرده است .
اين هديه کتابي با محتويات مذهبي است و به کسي جر "" هديه نشده است ، و مربوط است به قرن ۱۲ ميلادي .
"Britney Spears" از ان زمان که مدونا کتاب"Zohar" را به او هديه کرده هميشه و همه جا آنرا باخود به همراه دارد، و اينطور به نظر مي آيد که از محتويات کتاب بسيار خوشنود و خوشحال است .
هرد و خواننده از پيروان سرسخت دستورات حضرت موسي(ع) هستند .
"Britney Spears" مي گويد : کتاب "Zohar " شامل فلسفه و درسهائي براي زندگي بهتر است ، و همچنين گفتارهائي ار ستاره شناسي و علم اعداد نيز در ان وجود دارد . تصويري که شما از زندگي ! ، در اين کتاب مي گيريد بسيار بزرگترو دلچسب تر از انجيل است ، و اين براي من بسيار جالب است ، چراکه تاقبل از اين چنين چيزي را نخوانده ام .
Britney Spears گفت " يکبار دوستي بمن گفت که مدونا تعليمات مذهبي خاصي را براي انتخاب روش زندگي فراگرفته است .
ظاهرا خانم "Britney Spears" از کتاب بسيار لذت برده و گفته است که تمام کتاب را خوانده و قصد دارد تمام دستورات آنرا بکار ببندد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:16
مصاحبه با گروه سندي

--------------------------------------------------------------------------------

شهرام آذر، سرپرست و خواننده گروه سندي به همراه پسرش خشايار آذر، كه به تازگي به اين گروه پيوسته، مهمان صفحه صداي شما بودند. آنها به پرسشهايي كه فرستاده بوديد پاسخ دادند:
گروه سندي چگونه راه افتاد؟
شهرام آذر گروه سندي رادر سال 1987 تاسيس كرد

شهرام: گروه سندي در سال ???? در فرانكفورت آلمان توسط دوست عزيزم بهزاد پيشرو، رضا سميري و احمد عبداللهي و بنده به وجود اومد. ما تصميم گرفتيم يك گروه موسيقي با سبك متفاوت با سبكهاي متداول اون زمان راه بندازيم. البته اول آهنگ خواننده هاي ديگه رو كپي مي كرديم و آهنگي از خودمون نداشتيم. اما نحوه اجراي اون روي صحنه فرق مي كرد و كاملا متفاوت بود با نحوه اجراي خوانندگان آن زمان كه اكثرا محجوب بودند. بعد تصميم گرفتيم كه از خودمون هم آهنگ داشته باشيم. بنابراين شروع كرديم به ساختن آهنگ هايي كه با سليقه ما جور در مي اومد.

شاعر ترانه هاي شما چه كسي است؟

شهرام: اكثرا شعرها را خودم مي گم و بعضا از دوستاني كه همكاري داشتيم، كمك مي گرفتم مثلا چند تا كار با خانم پاكسيما انجام داديم. ولي از اونجايي كه مضمون شعر به سبك كار ما جهت خاصي مي دهد، هميشه خودم سعي كردم كه در نوشتم شعرها دخيل باشم. البته در آلبوم جديد كار چند ترانه سرا در داخل ايران نيز وجود داره.

شهرام آذر

چرا در آلبوم جديدتون مانند آلبوم گذشته مشكلات اجتماعي را بيان نكرديد و مانند جو غالب دنبال عشق و عاشقي رفتيد؟

شهرام: عشق و عاشقي شنونده زيادي داره. در هنگام شنيدن ترانه هايي با مضامين اجتماعي شنونده بايد درباره شعر آهنگ ها فكر كنه و خيلي از مردم داخل ابران هم دوست ندارند كه هنگام شنيدن آهنگ به فكر كردن واداشته بشوند، بلكه بيشتر دوست دارند كه از ملودي ترانه لذت ببرند. من خودم شخصا ترانه هايي رو دوست دارم كه بيشتر موضوعات عشقي دارند و اگر تمام كار گروه را به موضوعهاي اجتماعي محدود كنيم، به نحوي طيف مخاطبانمون را محدود مي كنيم. به هر صورت تصميم گرفتيم در اين آلبوم يك زاويه ديگري از كارهاي سندي رو نشون بديم كه خوشبختانه نتيجه مثبتي هم گرفتيم.

بعضي از خوانندگان وب سايت گفته انذ با وجود اينكه در ايران زندگي نمي كنيد ولي حرف دل اكثر جوون هاي ايراني را در آهنگ هاتون مي زنيد؟

شهرام: ارتباط من با ايران خيلي زياده و در روز ايميل هاي زيادي هم از ايران به دستم ميرسه كه اكثرا جوانها از مسائل خودشون و مسايل دوربرشون كه حتي بعضي وقت ها خيلي هم سياسيه با ما صحبت مي كنند. هميشه اخبار را هم دنبال مي كنيم. بچه هايي هستند در ايران كه كارهاي موسيقي خودشون را براي ما مي فرستند، ما گوش مي كنيم و نظر مي دهيم. خوشبختانه ارتباط خيلي خوبي داريم.

خشايار آذر

خشايار چگونه وارد گروه سندي و دنياي موسيقي شده؟

خشايار: من از سن چهار يا پنج سالگي ارگ مي زدم. كم كم ياد گرفتم كه آهنگ هاي خارجي رو بزنم و در سن ?? سالگي بعد از فارغ التحصيلي از دبيرستان به حالت رسمي به گروه سندي وارد شدم و الان پنج سالي هست كه با گروه سندي همكاري مي كنم. كارهاي آهنگ سازي و خوانندگي هم در آلبوم جديد كردم.

نظر شما در مورد گروهاي رپ فارسي كه در ايران فعاليت مي كنند چيه؟

خشايار: با خيليهاشون در تماس هستيم و به كارهاشون گوش مي كنيم. خيليهاشون مشكلات اجتماعي موجود در ايران را مطرح مي كنند. ولي بعضي از اين گروهها از الفاظي در كارهاشون استفاده مي كنند كه زياد با فرهنگ در ايران جور نيست.

شهرام: رپ فارسي هنوز خيلي كار داره. نبايد معيار دوستان داشتن چند نفر از نزديكان ما باشه، معيار بايد جامعه باشه. رپ فارسي هنوز در جامعه ايران فراگير نشده. اهميت رپ بيشتر درمفهوم شعر است ولي در ايران بيشتر شنوندگان به ملودي توجه مي كنند و از اون لذت مي برند. به نظر من زمان زيادي باقي مانده كه شنوندگان موسيقي در ايران به غير ملودي از ديگر اجزاي يك آهنگ هم لذت ببرند.

يكي از خوانندگان پرسيده كه دريكي از آهنگهاي آلبوم آخرتون عبارت ''بيا كه عشقم روته'' به چه معني است؟

شهرام: يكي از اصطلاحات خياباني رايج در آبادان است. وقتي بچه ها با لحن شوخي مي خواهند بگويند دوست دارم از اين عبارت استفاده مي كنند

آيا تصميم نداريد كه دختري را به گروه خودتون اضافه كنيد؟

شهرام: فعلا نه!

آرم گروه سندي

از فيلمهاي سينمايي بعد از انقلاب فيلم مورد علاقه شما چيه؟

شهرام: عروش آتش و ارتفاع پست

آيا درست كه پدر شما وزير فرهنگ بوده؟

شهرام: خير

به نظر شما مشكل موسيقي پاپ ايران چيه؟

مشكلات كه زياده، ولي بزرگترينش به نظر من كمبود هنرمند، ولي زياد بودن اجرا كننده است، توليد كننده كم داريم. هنرمندان بزرگ دنيا خودشون شعر مي گن، آهنگ مي سازند و ساز مي زنند. ولي در موسيقي پاپ ابراني تعداد كمي توليد كننده داريم و تعداد زيادي اجرا كننده كه از توليدات اين عده محدود استفاده مي كنند. در موسيقي پاپ ايراني فقط خوندن هنر شناخته ميشه.

تاثير فرهنگ گرم خوزستان روي كارهاي شما چيه؟

شهرام: اهل آبادان بودن روي موسيقي من هم خيلي تاثير گذاشته. خوشبختانه علاوه بر موسيقي عاميانه كه در ايران رواج داره، من با موسيقي بندري بزرگ شدم و نحوه خوندن اون رو خوب ميدونم. خوشبختانه تلفيق اون نوع موسيقي با سبكهاي موسيقي امروزي نتيجه خيلي خوبي داشته و كلي طرفدار پيدا كرد، نه تنها در بين ايرانيان بلكه در كشورهاي عربي هم طرفداراني پيدا كرده. سبك بندري اين قابليت را داره كه به صورت يك سبك بين المللي در بياد، چون عنصرهايي از موسيقي آفريقايي، آمريكاي لاتين در اين نوع سبك وجود داره. همچنين اگر كار خوانندگان خودمون را ملاحظه كنيد، تعداد خيلي كمي هستند كه در سبك بندري كاري را اجرا نكرده اند.

درسته كه شما مشكل اقامت در آمريكا داريد؟

بله. دليل اينكه از آمريكا هم نمي تونيم خارج بشيم همينه.

يكي ديگه پرسيده آيا شما خيال داريد مثل گروه ''بلك كتز'' خواننده تربيت كنيد و گروه هاي ديگري رو زير نظر داشته باشيد؟

به اون حالت كه من معلمشون باشم، نه! اگر ببينم كسي استعداد داره هر كمكي از دستم بر مياد براشون انجام ميدم و ميفرستم دنبال كاراشون. چون من دوست ندارم مربي و رييس كسي باشم.

آيا براي موفق شدن در عرصه موسيقي حتما بايد به لس آنجلس رفت؟

همه دنيا ميشه خواننده شد. آهنگهايي از ايران دريافت مي كنند كه كيفيت خيلي بالايي دارند. گروه سندي كار خودش را در آلمان شروع كرده و سه تا از آلبومهامون اونجا درست شد.

شرح حال گروه سندي

شهرام آذر در 1328 در آبادان متولد شد. در سالهاي قبل از انقلاب در ايران با خوانندگاني همچون بتي، شاهرخ، نوش آفرين، ابي و داريوش همكاريهايي داشت. در سالهاي جنگ ايران و عراق در انديمشك اقامت داشته و در سال 1984 ميلادي به آلمان مهاجرت كرد. وي در آنجا كار موسيقي خود را ادامه داد و گروه سندي را در سال 1987 راه اندازي و چند سال بعد به آمريكا مهاجرت كرد.

شهرام آذر ازدواج كرده و سه فرزند دارد. پسرش خشايار يكي از اعضاي گروه هفت نفره سندي است. ديگر اعضاي گروه مي توان از باباخاني، بهزاد پيشرو، سام سهرابي، اوليور واروژيان و راس رايت نام برد.



سبك موسيقي گروه سندي تلفيقي از سبك رپ در زمينه شعر ترانه و''تكنو'' و ''بندري'' در آهنگها است. گروه سندي يكي از اولين گروههايي بود كه مسايل و مشكلات اجتماعي جوانان ايران (مانند ازدواج، اعتياد و مهاجرت به خارج) را موضوع بسياري از آهنگهاي خود قرار داد.

گروه سندي تا كنون بيش از پنج آلبوم و تعداد زيادي تك آهنگ به بازار عرضه كرده است كه آخرين آلبوم اين گروه ''سبك سنگين'' نام دارد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:16
بیوگرافی کامل منصور
بیوگرافی
منصور جعفری / متولد ۶/۵/۱۳۵۳ / محل تولد تهران / بیشتر دوران کودکی خود را در کنار مادربزگش در میدان ژاله گذراند / در سن ۱۳ سالگی ایران را ترک کرد / در سن ۱۷ سالگی به صورت حر فه ای کار را با اساتيد موسيقی آغاز کرد / در سال 1999 در یک فیلم آمریکایی ایفای نقش کرد / اکنون ساکن لوس آنجلس می باشد / مجرد هست
او درباره خواندن در ايران و برگشتن به ايران اين چنين مي گويد :
در ايران ( خواندن ) فعلاً براي من يک آرزوي دور است ...
(نگاه غمگين منصور ما را چند لحظه اي وادار به سکوت کرد.)
اما هر چه کشوری که در آن برنامه دارم به ايران نزديک تر باشد، احساس من هم به ايران بسيار نزديک تر است
مثلاً در دوبی به دليل حضور دوستان زيادی که از ايران به آنجا آمده بودند،
احساس نزديکي خاصی به مردم و ايران مي کردم
منصور درباره ي اين همه موفقيت در خارج از ايران چه در زمينه موسيقي و چه در زمينه تجارت مي گويد :
به نظر من بايد هميشه هدف راخيلي بالا گرفت و براي رسيدن به آن تلاش کرد،
در اين صورت دستيابی به نقطه اي پايين تر از هدف هم ، ميتواند موفقيت مطلوبی، باشد....
خبر جدید : منصور در حال تهیه کردن موزیک ویدیو آهنگ های "بازی" و "دستمو بگیر" می باشد . سوپرایز منصور در موزیک ویدیو دستمو بگیر حضور دوباره ی خانوم "کندس" هست که امیدواریم ویدیو زیباتری را نسبت به ویدیو های قبلی منصور شاهد باشیم

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:17
محسن چاوشی :

بیوگرافی
محسن چاووشی / متولد ۸/۵/۱۳۵۸ / محل تولد خرمشهر / ۲ خواهر و ۳ برادر به نام های هوشنگ ، مهرداد و فرهاد دارد / ماشین مورد علاقش وانت هست در حالی که خودش ماشین شخصی نداره / ساز تخصصیش کیبورد هست / ورزش مورد علاقش شنا هست و از فوتبال بیزاره / بسیار زود رنج / آهنگ متاسفم و رفیق خوب را از سایر آهنگاش بیشتر دوست داره و حالش از آهنگ قاتل حرفه ای به هم می خوره / بازیگران مورد علاقش پرویز پرستویی و رضا کیانیان هستند و کارگردان مورد علاقش داریوش مهرجویی / خواننده های مورد علاقش محسن نامجو و کریس دی برگ هستند و آهنگساز مورد علاقش چایکوفسکی / مجرد هست و فعلآ قصد ازدواج نداره
خبر خوب : آلبوم جدید محسن چاووشی یه شاخه نیلوفر نام دارد که تنظیم کلیه قطعات این آلبوم را محسن چاووشی انجام داده و ترانه های این آلبوم از حسین صفا و امیر ارجینی می باشد . این آلبوم قرار است از طریق کمپانی آوای باربد و با مجوز ارشاد وارد بازار شود .

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:18
کاوه یغمایی

--------------------------------------------------------------------------------

كاوه يغمايي در سال 1347 در تهران متولد شد.در سن 8 سالگي وارد هنرستان عالي موسيقي شد و پيانوي كلاسيك را نزد خانم نوين افروز به صورت تخصصي فرا گرفت.در همان زمان شروع به نواختن گيتار در سبك مورد علاقه اش يعني راك و سبكهاي مختلف ديگر نمود. آهنگ سازي را نيز نزد پدر خود كوروش يغمايي و عموهاي خود كامران و كامبيز فرا گرفت.
بعد از انقلاب اسلامي ايران هنرستان موسيقي تعطيل شد و با بازگشايي مجدد آن كاوه يغمايي با ساز تخصصي فلوت از آن هنرستان فارغ التحصيل شد.در سال 1373 وارد دانشگاه آزاد شد و شروع به نواختن گيتار كلاسيك نمود.
كاوه يغمايي از سال 1363 به صورت حرفه اي در زمينه هاي مختلف از قبيل آهنگ سازي , ضبط و تنظيم موسيقي فعاليت داشته و در آلبوم هاي مختلف به عنوان نوازنده , آهنگساز و تنظيم كننده همكاري داشته است كه شما ميتوانيد براي اطلاعات بيشتر به قسمت آلبوم ها در سايت مراجعه فرماييد .
وي به همراه بابك اميني در سال 1372 اولين كنسرت رسمي راك را بعد از انقلاب اسلامي برگزار كردند.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:18
بیوگرافی سیاوش قمیشی

--------------------------------------------------------------------------------

سیاوش قمیشی در ۲۱ خرداد سال ۱۳۲۴در قمیش(محلی در دزفول) به دنیاآمد .سیاوش سه برادر و يک خواهر با نامهای سيروس ، سيامک ، سيمين داره که سياوش از همه کوچکتره... ۸ ماهه بود که به تهران آمد(یعنی آورده شد) ، از ۸ ماهگی تا ۱۴ سالگی در يوسف آباد تهران بود . ماجرای خریدن اول گیتار سیاوش هم شنیدنیه: "يک گيتاری توی ويترين يک کفش فروشی( مغازه کفش فروشی هاليوود در تهران) به عنوان دکور آويزان بود و من به پدرم هی می گفتم که اين رو می خواهم ، تا بالاخره شب تولدم اين گيتار به دستم رسيد و بلد هم نبودم که چه جوری کوکش کنم! فقط يک مقداری هر سيم رو انقدر سفت می کردم که صدايی ازش در بياد. تا بعد ها يک گيتاريستی آمد و به من گفت که اين کوکت غلط است و برايم درستش کرد ... که فکر کنم ۱۱ سالگی من بود"
برادر و خواهر سیاوش در لندن بودند و درس می خوانند. به اصرار برادر بزرگتر سیاوش که از علاقه او به موسیقی با خبر بود ، در ۱۴سالگی به لندن رفت.که به قول خود سیاوش : " ۱۴ سالم هم نشده بود، سال دوم دبيرستان را تا نصفه خونده بودم که اومدم و غرق شدم در اين موسيقی ... در اونجا موسيقی اصلاً به طور کلی يک چيز درست و حسابی بود ، يعنی تلويزيون ها هفته ای چندين ساعت برنامه های موزيکال داشتند... مردم هم فکر و ذهنشون موسيقی بود و من هم خيلی لذت می بردم. " كار موسيقي را با زدن گيتار شروع كرده و در ۱۴ سالگي اولين آهنگ رسمي خود را با نام "ای قايقران به کجا می روی" براي ضياء ساخته است... از دورانی که سیاوش تو لندن بود باز هم از زبون خود سیاوش: "من دو سال با برادر بزرگترم بودم ولی افکارمون زياد در آن زمان با هم جور در نمی آمد و دعوامون ميشد! يعنی سوا شديم و بعد من آنقدر شبها می رفتم کلوپ و انقدر به موزيکها گوش می دادم ، با بچه های ارکسترها دوست بودم! و چون خودم ساز می زدم و اونها می دونستن ، يکی از ارکسترهايی که گيتاريستشون مريض بود و خيلی وقت بود که قرار بود بره و جاش پيدا نمی کردن ، به من پيشنهاد دادن که يکی دو دفعه ای با هم کار کنيم و اين کار را کردم و خيلی هم جالب بود براشون و من از همون زمانها با اين ارکستر که اسمش Winger برای سه سال کار کردم و بعد از اون اسمش شد Insects برای چهار سال ديگه ... بعد از اون ديگه ارکستر خودم رو داشتم ، همه انگليسی بودن و من فقط خواننده شون بودم و البته اون موقع گيتار می زدم و بعد ها کيبورد هم می زدم ، اون هم به اين خاطر بود که کيبورديست ارکسترمون رفت و يکی بايد جاش رو پر می کرد که من خودم کردم. سیاوش تحصیلات خود رو تا مقطع فوق لیسانس در Royal Society of Arts (دانشگاه سلطنتی لندن) در رشته Jazz Classical به پایان برد ... در مورد اینکه چطور شد که آهنگسازی رو انتخاب کرد: " آهنگ سازی من رو انتخاب کرده ... تنوع زياد نبود و بايد اين رشته را انتخاب می کردی ، پيانو که ساز اجباريمان بود و بايد همه می زديم ، ساز انتخابی هم گيتار انتخاب کرده بودم" یک نکته جالب اینکه سیاوش دوست دارد تا او را يک آهنگساز بدانند تا يک خواننده!

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:19
ابی :

ابی:ابراهیم حامدی با نام مستعار ابی به سال 1328 در تهران متولد شد.وی ابتدا بهمراه شهرام شب پره در گروه بلک کتز بود وکارمند فرهنگ و هنر بود تا اینکه از هم جدا شدند و ابی اولین اهنگ خود را بنام شب اجرا کرد.ابی در سن 25 سالگی ازدواج کرد ودارای 2 دختر و ا پسر است. بزرگترین فرزندش بنام خاتون ودیگری بنام عسل است.وی قبل از انقلاب در فیلم بوی گندم بهمراه فرزان دلجو و شهرام شب پره و آیلین ویگن بازی و خوانندگی کرده است و هم اکنون درآمریکا ساکن است.تاکنون بیش از 15 آلبوم وارد بازار کرده است.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:19
امید :


امید:خواننده ایکه پس از انقلاب باگذراندن خدمت سربازی و حتی شرکت در جنگ ایران و عراق برای تحصیل به ترکیه مسافرت کرد و در آنجا اولین آلبوم خود را به نام هردو عاشق ارائه داد وسپس به آمریکا رفت وهم اکنون در کنار هنرمندان دیگر یکار خود ادامه میدهد.ضمنا امید دختری بنام یاسمین دارد.از آهنگهای معروف امید میتوان به حضرت عشق و باران میبارد اشاره کرد.امید تاکنون بیش از 5 آلبوم به بازار ارائه داده است

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:20
ایرج :

ایرج : حسین خواجه نوری با نام مستعار ایرج بسال 1313 در تهران متولد شد.وی در رشته نظامی مشغول بود.او کار خود را در رادیو و با برنامه گلها آغاز کرد ولی پس از آن در فیلمهای بسیاری تصنیف و آواز اجرا کرده است و آهنگهایی را خوانده است که در شان او نبود.وی پس از انقلاب سکوت را برگزید تا اینکه در سال 1378 کار خود را با آلبوم نیاز از سرگرفت.وبتازگی آلبومی با پسرش همخوانی کرده است

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:21
بيوگرافی گروه Nightwish

--------------------------------------------------------------------------------


NIGHTWISH


نایت ویش سال 1997 به دنبال موج نوی گروه های موسیقی گاث متال متشکل از گیتارهای خشن به اضافه صدای یک زن به عنوان وکال اصلی توسط نوازنده کی بورد با نام توماس هولوپاینن در کیتی فنلاند تشکیل شد. در نهایت موفق شد تا
صدای مختص به خود خلق کند. توماس پس از آشنا شدن با خواننده اپرایی به نام تاریاترونن پایه اول گروه را ریخت، گروه که پس از آمدن گیتاریستی با نام ایمپووورینن نوازنده باس، سامی وانشکا و درامری به نام جوکانوالا در مسیر اصلی گروه های مقلب به متال سمفونیک قرار گرفت. دموهای اولیه گروه باعث شد تا کمپانی ضبط موسیقی فنلاندی با نام اسپینفارم با آن ها وارد مذاکره شده و در نتیجه آلبوم نخست گروه با عنوان ((فرشته ها اول سقوط می کنند)) منتشر می شود. این در حالی بود که از شروع آغاز به کار گروه تنها کمتر از یک سال می گذشت. پس از انتشار آلبوم دوم، گروه تور سراسری اروپای خود را به راه می اندازند تا اینکه در سال 2000 با آلبوم ((ارباب آرزو)) در راس چارتهای فروش موسیقی جهان قرار گرفت. امروز نایت ویش که بیشتر با آهنگ ((کاش فرشته ای داشتم)) معروف است، به یک گروه معتبر بین المللی تبدیل شده است

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:22
معین :

معین در سال ۱۳۳۰ در شهرستان نجف آباد واقع در استان اصفهان در خانواده ای کاملا مذهبی و از نظر مالی در سطح متوسط و پر جمعیت به دنیا آمد. او در دوران نوجوانی و جوانی قرآن را با صوت و اشعار و غزلیات شعرای بزرگ را با لحنی زیبا می خواند. وی در سن ۱۸ سالگی با یادگیری ساز تار با نتها و گوشه های موسیقی و آوازی آشنا شد. او در همان دوران با دوستان خود در مجالس شادمانی برنامه های بسیاری در شهر خود و دیگر شهرهای استان اصفهان اجرا می کرد. معین در سن ۲۰ سالگی در اصفهان به خاطر استعداد و صدای زیبای خود توانست با اساتیدی همچون تاج اصفهانی و حسن کسائی آشنا شود و در کلاس های آواز و موسیقی ایشان شرکت کند. معین در سال های پیش از انقلاب اسلامی در ایران از سال ۵۵ تا ۵۸ به طور مداوم هر شب در هتل عباسی و هزار و یک شب اصفهان برنامه اجرا می کرد. او به خاطر همین کار توانست با افراد بیشتری در زمینه موسیقی و آواز آشنا شود.
بعد از انقلاب معین فعالیت های خود را تا قبل از انقلاب فرهنگی ادامه داد و در سال ۵۹ توانست اولین کاست خود را با نام یکی را دوست میدارم را منتشر کند و صدای خود را به تمام ایرانیان در سراسر ایران و دنیا برساند. وی در سال ۱۳۶۰ ایران را ترک کرد و در ایالات متحده آمریکا با کمک هنرمندانی همچون هایده توانست کار خود را شروع کند و تا به امروز ادامه دهد.
شایعات
اولین و باور انگیز ترین شایعه در مورد معین اینست که می گویند معین نابینا می باشد. در صورتی که معین از هر دو چشم بینا است و فقط یکی چشمان او به خاطر صدمه دیدن عصب پلک او در زمان نوجوانی کم سو شده و به خاطر غیر متعادل بودن پلک (ناتوانی باز نگه داشتن او در زمان طولانی) چشمش از عینک آفتابی طبی استفاده می کند.
دومین شایعه که بیشتر از روی اشتباه است نام معین می باشد که او را به اسم رضا می شناسند و گروهی اسمش را معین می دانند در صورتی که نام وی نصرالله می باشد. رضا شاعر بیشتر آهنگ های معین قبل از خروج وی از ایران بوده و بخاطر اینکه در کاست هایی که منتشر شد نام این دو را در کنار هم به این صورت رضا. معین چاپ کرده بودند بیشتر دوستاران وی به اشتباه او را رضا معین خواندند و یا بعضی ها اسم او را معین تصور کردند.
شایعات بسیار دیگری هم هست همانند اینکه امید برادر معین می باشد در صورتی که معین هیچ نسبتی با امید ندارد (معین ۳ برادر به نام های مصطفی مرتضی و فتح الله داشت که فتح الله در سال ۱۳۸۲ فوت کرده). و یا اینکه معین در آمریکا دارای چند شرکت بزرگ و چند قمار خانه و مشروب فروشی است. در صورتی که او تنها منبع درآمدش فقط از راه خوانندگی و کلاس های موسیقی می باشد. وی از مشروب متنفر است زیرا او به دین اسلام اعتقاد دارد و نماز خود را ترک نگفته و همیشه با خدای خود در راز و نیاز است و همیشه موفقیت خود را در کمک خداوند به خود می داند.
امروزه معین به خاطر موقعیت بالایی که دارد بیشتر از پیش به آهنگ ها و ترانه هایی که قرار به اجرای آن دارد حساسیت نشان می دهد. و از طرف دیگر به خاطر وجود افرادی که هیچ از این هنر والا نمی دانند و فقط صرف داشتن موقعیت مالی بالایی که برخوردارند بیشتر این هنر را به تفریح تشبیه کرده اند کمتر کسی هست که اشعار و آهنگ های مناسب برای معین بسراید و بسازد. به همین خاطر انتشار کارهای جدید از طرف او با فواصل بسیار انجام می گیرد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:23
گوگوش : شاه ماهي موسيقي ايران

--------------------------------------------------------------------------------

گوگوش : شاه ماهي موسيقي ايران

گوگوش : شاه ماهي موسيقي ايران بي شك كسي جز گوگوش نيست كسي كه به خاطر سكوت بيست و دو ساله اش مورد توجه همگان بويژه هنرمندان و نويسندگان بوده و علاوه بر نوشتن كتابهايي در مورد او و زندگيش و ساختن فيلم ، بسياري از ترانه هاي او نيز بازسازي شده و توسط خوانندگان زيادي مجددا اجرا شده است مثل ابي ، مارتيك ، هاتف ، نوش آفرين ، شهرزاد سپاهانلو و... حتي « گنايا كوبي » خواننده سوئدي نيز ترانه « صداي پا » را به فارسي اجرا كرده است و شهبال شب پره براي « گروه سيلوت » ترانه اي با نام « پلي به گذشته ها » در مورد گوگوش ساخته است . همهء اين توجهات مرهون شناختي است كه در طول سالهاي سكوت ، ديگران نسبت به گوگوش و كارهاي او پيدا كرده اند.

فائقه آتشين ملقب به گوگوش در 18 بهمن 1329 در خيابان سرچشمه تهران از پدر و مادر آذربايجاني كه از مهاجران آذربايجان شوروي سابق بودند متولد شد. نام فائقه را بر وزن نام مادرش فائزه براي اوانتخاب كردند. در سن دو سالگي پدر و مادرش از هم جدا شدند.گوگوش يك برادر تني كوچكتر داشت كه در سن 24 سالگي براثر رماتيسم قلبي درگذشت و سه برادر ناتني ازپدرش و يك برادر و يك خواهر ناتني از مادرش كه بعد از جدايي با يك مردكليمي ازدواج كرده بود دارد. درهمسايگي آنها يك خانواده ارمني زندگي مي كردندكه او را ازكودكي با نام گوگوش صدا مي زدند و با اينكه گوگوش معمولا اسم مرد ارمني است اما اين اسم براي هميشه ماندگار شد و بعدها كه اوكار هنري را شروع كرد همين اسم را روي خودش گذاشت. پدر او صابرآتشين دركار نمايش بود و در آن سالها در سقاخانه ها برنامه اجرا مي كرد در سالهاي كودكي گوگوش همراه پدرش به محل كار او مي رفت وتا سه سالگي همكار پدرش در عمليات آكروباتيك روي صحنه بود و در سه سالگي با شيرين زباني و استعداد زياد نشان دادكه چگونه مي تواندكارآوازه خوانان و رقصندگان حرفه اي را تقليدكند وكم كم در برنامه هاي پدرش نقش اصلي را پيدا كرد و دو برابر پدرش دستمزد مي گرفت.گوگوش در سن 8 سالگي كارخوانندگي را در برنامه هاي صبح جمعه راديو ايران شروع كرد پس از آن در سنين نوجواني شروع به اجراي برنامه دركاباره هاي بزرگ تهران كرد. اولين كاري كه به طور مستقل اجرا كرد ترانه قصه وفا ساخته پرويزمقصدي بود. دراوخر دهه 50 همراه باگسترش استفاده از تلويزيون و برنامه هاي موسيقي و رقص ، اين دستگاه ارتباطي جديد فضاي جديدي براي هنرنمايي هاي گوگوش بوجود آورد و او از اين طريق توانست به مشهورترين خواننده آن دوران تبديل شود. دامنه شهرت گوگوش و محبوبيت او خيلي سريع از مرزهاي ايران فراتر رفت و دركشورهاي فارسي زبان ديگر مثل افغانستان و تاجيكستان محبوبيت زيادي پيدا كرد. براي خيلي از علاقمندان و مردم در اين كشورها گوگوش يكي از برجسته ترين سمبل هاي هنرايراني و هنرمندي بودكه راه را براي شناسايي ديگران بازكرد. در دوران پربار اما كوتاه فعاليت هاي حرفه اي گوگوش درعرصه موسيقي پاپ در ايران او با ترانه سرايان و آهنگسازان متعددي همكاري كرده است كه اكثرآنها شايد بهترين آثارخود را به زبان گوگوش و با كمك خلاقيت و توانايي هاي ويژه او توانستند به آهنگ هاي به يادماندني تبديل كنند. واروژان ، پرويزمقصدي ، جهانبخش پازوكي ، حسن شمائي زاده ، شهريارقنبري و ايرج جنتي عطائي هريك دوره اي كوتاه يا بلند اما بسيار موفق از همكاري با گوگوش را تجربه كرده اند. از يادگارهاي گوگوش براي دختران ايراني شلوار پسرانه و موي كوتاه پسرانه معروف به موي گوگوشي بود.گوگوش بعد از انقلاب ازصحنه هنر دور شد و با وجود همه فشارها و شايعات ازايران خارج نشد و حتي يكبار نيزكه براي ديدن فرزندش كامبيزقرباني از ايران خارج شده بود مجددا به ايران بازگشت تا اينكه در سال 1379 بعد از22 سال سكوت ، اولين كنسرت خود را در ترنتوي كانادا به روي صحنه برد و با آلبوم زرتشت شعري از نصرت فرزانه و آهنگي از خود گوگوش وگيتار بابك اميني به عالم هنر بازگشت.

از ترانه هاي ماندگار گوگوش مي توان به ترانه هاي مخلوق ، پل ، باور كن ، كوير ، پيش كش ، فاصله ، غريب آشنا ، خوابم يا بيدارم و.... اشاره نمود

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:24
بیوگرافی نانسی عجرم

--------------------------------------------------------------------------------

نانسی نبیل عجرم که دختری بسیار زیباست در 16 می 1983 در لبنان به دنیا امد و با خانواده اش زندگی میکند او یک خواهر ویک برادر دارد زمانی که او بچه بود بسیار زیرک به نظر میرسید ودر سن چهار سالگی بود که در خودش احساس خوانندگی را پیدا کرد و با سختی و صدایی نازک ولطیف در تلوزیون و رادیو به همراه والدینش رفت. نانسی در سنی که فقط هشت سال داشت وقتی شروع به خوانندگی کرد که در مسافرت بود ومادربزگش به او گفت که تو صدای خوبی داری
نانسی عجرم خواننده ی موسیقی پاپ لبنانی که کوکا کولا سالها روی او سرمایه گذاری کرده است در تمام دنیا از جمله امریکا کنسرت میدهد و محصول منطقه ایست از خاور میانه. برای اولین بار در سن چهار سالگی به موسیقی جذب شد ودر سن هشت سالگی به خواندن ترانه های قدیمی پرداخت ودر تلوزیونهای محلی در مسابقات اواز خوانی کودکان شرکت کرد و در دوازده سالگی در یک شو تلوزیونی به نام ستارگان اینده مدال طلا گرفت
نانسی از دوازده سالگی کار خود را با پخش اهنگ هاشب از کانال نجوم المشتکبر به کمک مادر بزرگ خود که اودیل عجرم نام دارد و خود از خواندگان پیشکسوت است شروع کرد اولین البوم نانسی در سال1998بیرون امد که حاصل کار او تا به حال پنج البوم بوده است
نانسی یک برادر و یک خواهر به نام نادین هستش که به گفته ی خودش یهترین دوستای اونن
قد نانسی 1۶۸ سانتی متر و وزن اونم 50 کیلو گرمه
نام پدر نانسی نبیل عجرم و نام مادر او ریباندا عجرم نام دارد
نانسی عاشق شکلات و شیرینی و کارتون تام وجریه وبلاخره نانسی با این همه محاسن خوبی که داره به اون لقب سیندرلا دادن

یک بیوگرافی متفاوت از نانسی عجرم (اگه جایی اشتباه شده به بزرگی خودتون ببخشید)
ملیت:لبنانی-محل تولد:لبنان-نام پدر:نبیل عجرم-نام مادر:ریماندا عجرم-تاریخ تولد:16/05/1983-متولد: برج ثور-قد:168cm -وزن :50 kg-رنگ مو:قهوه ای قرمز-رنگ چشمها:ابی-تحصیلات: رادیو و تلوزیون-دارای یک خواهر و برادر که بزودی در وبلاگم در بارشون مینویسم -



علاقه مندی های نانسی

سرگرمی ها:اشپزی و شنا-کشورها:ایتالیا و ترکیه-اهنگ مورد علاقه: نادیت(عباس ابراهیم)-خواننده مورد علاقه:فضل شاکر-فیلم مورد علاقه:Khali balak min Zouzou-بازیگر مورد علاقه: مجیدا و جولیا رابرت-رنگ مورد علاقه :آبی-غذای مورد علاقه : Loubieh و riz -کتاب مورد علاقه:Savoir vivre -حیوان مورد علاقه:توله سگ-نوشیدنی مورد علاقه:اب اوکادو(شبیه گلابیه)-فصل مورد علاقه:بهار-دارایی:خانه-

از چه چیزی بدت میاد؟دروغگویی-چه جیزی دوست داری؟آزادی -چه کارتونی رو دوست داری؟تام و جری- شخصی؟شوخ طبع و احساسی-ذهنیت بچگی؟پاسخ به معلم تاریخ با اواز-چه کسی رو بیشتر می پسندی؟مادرم-چه چیزی باعث خنده تو میشه ؟ تقلید کردن از من-چه چیزی تو رونا راحت میکنه ؟کسی چیزی که میخواد نتونه بدست بیاره-چه چیزی رو در مردان را می پسندی ؟ بخشنده باهوش ونیرومند-از چه چیز مردان بدت میاد ؟ کتک زدن و اراده ی ضعیف-اولین چیزی که نظر تو رو در مردان جلب میکنه چیه؟ساعت و کفش-ایا سر امتحان تقلب هم میکردی؟ همیشه-

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:24
همه چیز از افشین

--------------------------------------------------------------------------------

افشين بدون‌شک يکی از معروف‌ترين ستاره‌های پاپ ايرانيه. آهنگ‌هاش تازه و جديده و ترانه‌هاش امروزی و واقعيه. سبک افشين مخصوص خودشه و تا بحال کسی نبوده که رپ آلمانی و شعر فارسی و گيتار راک و صداهای الکترونيک رو با هم آميخته کنه و دل مردم رو بدست بياره. با دقت که به آهنگ‌های افشين گوش کنيد ( نسخه‌های کپی شده به درد نمی‌خوره ) متوجه می‌شويد که از بهترين و بالاترين استوديوها و تکنولوژی موسيقی روز استفاده کرده، تا حدی که از رقبای آمريکائی و اروپائی خودش هيچی کم نداره. اخيرأ چهارمين آلبوم افشين، "ماچ " وارد بازار شده و هنوز چيزی نشده دل همه رو برده. آخه هم تنظيم‌های “K.O” ‏( تهيه کننده‌اش در آلمان) ‏متفاوته و هم ملودی‌های افشين فورأ سر زبون می‌افته و شعرهایي که انتخاب می‌کنه، تکه کلام جوون‌ها می‌شه.

حالا يک زندگی نامه از افشين:

افشين متولد ۱۸ ارديبهشت سال ۱۳۵۷ .

محل تولدش بابله و از هفت سالگی به همراه خانواده‌اش در تهران زندگی کرده.

۱۰ ساله بود که گيتار دستش گرفت ( به تشويق شوهر خاله‌اش، کيا ) و شعر گفت و آهنگ ساخت.سال ۱۳۷۴ با خانواده‌اش به آلمان ( شهر مانهايم ) مهاجرت کرد و موسيقی رو جدی تر ادامه داد، چرا که ديگه مثل ايران محدوديتی برای پيشرفتش نبود.

نيتجه اين شد که در سال ۱۳۷۸ با شرکت پارس ويديو قرارداد امضا کرد و آلبوم " بوی بارون " به بازار اومد.

دومين آلبوم افشين، " ستاره " سال ۱۳۸۱ به‌وسيله شرکت ترانه بيرون آمد. اين اولين کاری بود که با K.O.‏ يعنی همون تهيه کننده‌اش در آلمان، ساخت.
آلبومی که بيشتر از همه صدا کرد، آلبوم " آس و پاس " افشين بود که يکسال پيش (۱۳۸۳) بيرون آمد و شهرت افشين رو جهانی کرد. آس و پاس " مخلوطی از موسيقی رقصی، هيپ هاپ و ريتم‌های ايرانی و رپ آلمانی بود؛ کاری به معنای واقعی کلمه جذاب و متفاوت با اونچه که در بازار موسيقی ايرانی وجود داشت.

اگه ويديوهاش رو ديده باشين يا که کنسرت‌هاش رفته باشين حتما متوجه شديد که چطوری صحنه رو با رقص و اجرای گروهی داغ و پر جنب و جوش می‌کنه.

اجرای افشين برخلاف اجراهای معمول ستاره‌های پاپ، فردی نيست و وقتی که روی صحنه می‌ياد با نوازنده‌های آلمانيش و برادرش امير و کار رقص اميرعلی، انگار ويديو کليپ اجرا می‌کنه.افشين در بيشتر پايتخت‌ها و شهرهای بزرگ دنيا برنامه اجرا کرده: ونکوور، تورنتو، و مونترال در کانادا، آتلانتا، واشنگتن و لس آنجلس در آمريکا، در بريتانيا شهرهای لندن، منچستر، برمينگام و ليدز، در کوپنهاک دانمارک. استکهلم، مالمو، و گوتنبرگ (يوتی بری) سوئد، در پايتخت بلژيک، بروکسل و وين در اتريش و البته آلمان.

افشين يک ماشين کورسی تويوتا داره که با اين ماشين منو دق داد. با سرعت ۲۲۰ کيلومتر در ساعت تو اين اتوبان‌های آلمان مانور می‌ده .يکی ديگه از کرامات افشين ما صحبت با موبايل پشت فرمون هستش و بخصوص بحث کردن سر متن شعر با شاعر در ايران.
الان هم مشغول ضبط ويديوهای "بی خيال" و "از اينجا برو "هست و بعدش هم کنسرت‌های کانادا و آمريکاش شروع می‌شه.

بهزاد: تلويزيونت کار نمی‌کنه اما سيستم اينترنتت به راهه. پس وقتی بچه‌ها بهت ايميل ميدن تو نگاه می‌کنی؟

افشين: تنها چيزی که من توی اين خونه نياز دارم همين کامپيوترم هست که به اينترنت وصله. هر چند وقت ايميل‌ها رو نگاه می‌کنم و تا اونجايی که بتونم می‌خونم. راستش رو بگم ايميل‌ها رو جواب نميدم چون واقعاً نمي‌رسم. ولی خيلی سپاسگزارم از مردمی که به من نامه مي‌فرستن.

بهزاد: مثل اينکه خيلی چيزها توی زندگی تو عوض شده. برامون يه خورده توضيح بده.

افشين: سيستم زندگی من از دو سال پيش به کل عوض شد. يک رستوران داشتيم که اون رو فروختيم. اين همون موقعی بود که آلبوم "آس و پاس" بيرون اومده بود. بعداً من يک دفعه خودم رو توی يک فضای ديگه‌ای ديدم که هنوز هم نتونستم خودم رو توی اون فضا پيدا کنم. يکی از دلايلی که موسيقی رو مي‌خوام بذارم کنار همينه. چون دنيا با من غريب شده.

افشين بخاطر چه کسی از خوانندگی دست خواهد کشيد؟



الان مدتيه که توجه خيلی‌ها به دختر ويديوی “ماچ” افشين جلب شده.
۱- پگاه دختری که در ۲ ويديوی اخير افشين نقش اول رو بازی کرده.
۲- اسم Pegah هم روی گردنبند افشين نقش شده.
۳- افشين در مصاحبه اش با بی‌بی‌سی گفت که اين آخرين آلبومش خواهد بود و ديگه اين کار رو رها می‌کنه.

بعد که از زير زبونش کشيدم بيرون فهميدم که اين يک تصميم مشترک بوده، بين خودش و کسی که دوست داره.

نتيجه: پگاه همون کسيه که به افشين گفته : يا من يا کارت.


پگاه ۲۱ سالشه و ۱۰ ساله که با خانواده‌اش به هلند مهاجرت کرده. خودش بازی در ويديو و کار مانکنی رو دوست داره ( البته درس می‌خونه، رشته تجارت‌جهانی ). ازش پرسيدم که واکنشش دربرابر شايعاتی که درباره خودش در جرايد می‌خونه چيه؟

خيلی ناراحت می‌شم. وقتی يک دورغی رو درباره خودت می‌خونی خيلی عصبانی می‌شی. چون کاری نمی‌تونی بکنی و می‌بينی که يک کسی به خودش اجازه داده که اينجوری دروغ بنويسه.

آيا اين شايعات باعث می‌شه که ديگه از جامعه ايرانی خارج از کشور، دل زده بشی و بيشتر مواظب رفتارت بين ايرانی ها باشی؟

نه، چون فهميدم که اين شايعات ساخته می‌شه، چه کاری بکنی چه نکنی!


آيا درسته که تو بعد از يکی از کنسرت‌های افشين بهش گفتی" يا من يا کارت "؟

اولا اين حرف رو من پشت درهای بسته بهش گفتم! تو از کجا شنيدی؟
بعد از يکی از کنسرت‌های آخرش، بهش گفتم که خوانندگی تو با رابطه عاطفی ما جور در نمی‌ياد.
من این حرف رو وقتی زدم که خیلی عصبانی بودم و بحثمون شده بود.
هیچ‌وقت فکرشو نمی‌کردم که با شما الان در این‌مورد صحبت کنم و افشین بخواد که این حرف رو اینقدر جدی بگیره و حتی بخواد بهش عمل کنه.
من اصلا از این مسئله راضی نیستم و به‌هیچ‌وجه اجازه نمی‌دم که افشین خوانندگی رو ترک کنه.
و من همه جور افشین رو در کار هنریش حمایت می کنم.
دخترها می فهمن من چی می گم.

پگاه در ويديوهای بعدی افشين که در فصل زمستان ضبط می شه، بازی می کنه. بنابراين هنوز قبض تلفن هزار دلاری افشين و جريمه های رانندگی اش ادامه خواهد داشت ...

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:25
حسن شماعی زاده

--------------------------------------------------------------------------------

حسن شماعی زاده

حسن شماعی زاده یکی از مطرح‌ترین و جریان سازترین خوانندگان و آهنگسازان 30 سال اخیر مى‌باشد که در طی این دوران همواره موسیقی پاپ به نوعی تحت تاثیر وی قرار داشته است. او متولد اصفهان بوده و در 16 سالگی به تهران آمد.در سال 1345 وارد رادیو شده و در ارکسترهای جاز،پاپ و جوانان شروع به کار کرد و همزمان با چندین ارکستر اسپانیایی همکاری نمود و در کلاب‌های شبانه تهران نیز به نوازندگی پرداخت.
او آهنگسازی را از سال 1351 آغاز کرد و پس از آن از سال 1352 شروع به خوانندگی نمود. تسلط و تکنیک بالای حسن شماعى‌زاده در خوانندگی و هوش و نبوغ ذاتی وی در شناخت سلائق مخاطب باعث شد که او به سرعت مورد توجه مردم و اساتید موسیقی قرار گرفته و به خواننده تراز اول تبدیل گردد، بصورتی که در یک نظر سنجی که از 50000 نفر از مردم و کارشناسان، توسط مجله زن‌روز صورت گرفت، به عنوان بهترین خواننده سال برگزیده مى‌شود.در زیرتصویر مجله زن روز آمده است.
این موفقیتهای چشمگیر باعث گردید که برخی از کمپانى‌ها و خوانندگان با خواندن وی به مخالفت پرداختند و حتی در مقطعی هزینه‌های بسیاری را در مطبوعات صرف این مسأله نمودند، زیرا از طرفی کمپانى‌ها نگران درآمدهایشان بودند و از سوی دیگر خوانندگان یک رقیب جدی را در مقابل خود مى‌دیدند که با قدرت و تسلط بالا، پا به میدان گذاشته بود. اما به دلیل حمایت و پشتیبانی مردم این حملات و دشمنی ها نتوانست کوچکترین مانعی در برابر موفقیت روز‌افزون وی ایجاد کند و همین علاقه‌ وافر مردم به صدای حسن شماعى‌زاده باعث ماندگاری وی در عرصه‌ی خوانندگی در طی 30 سال گذشته گردید و او همواره یکی از پولسازترین و جریان‌سازترین خوانندگان سالهای اخیر بوده و هست.
حسن شماعی زاده به چندین ساز آشنایی کامل دارد و در استانداردهای بین‌المللی یک نوازنده سطح بالا به حساب مى‌آ‌ید. او خواننده‌ی توانا و با تکنیک است که به نظر بسیاری از اساتید موسیقی، یکی از مسلط‌ترین خوانندگان ایرانی مى‌باشد.
او در کنار خوانندگی، آهنگسازی مؤلف و صاحب سبک است که تعداد بسیاری از آهنگهی ماندگار 30 سال گذشته که توسط خوانندگان بزرگی همچون گوگوش، داریوش، ابی، معین، هایده، ویگن و .... اجرا گردیده، ساخته و پرداخته وی بوده و موسیقی پاپ ایران بخش بزرگی از اعتبار خود را مدیون ساخته‌های درخشان او مى‌باشد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:26
جنیفر لوپز

--------------------------------------------------------------------------------

جنیفر لوپز

او متولد 24 جولای 1970 در بخش کسل هیل در برونکس نیویورک است. پدرش دیوید لوپز متخصص کامپیوتر و مادرش گادالوپه لوپز یک معلم مهد کودک است. خانواده انها به جز او 2 دختر دیگر دارند. خواهر بزرگش لسلییک خواننده اپراست که البته حرفه ای نیست. خواهر کوچکترش لیندا در رادیو و تلوزیون نیویورک ترانه های درخواستی پخش میکند. اجداد او اروپایی الاصل بوده اند.
او اموزش رقص را از سنین کودکی و در حقیقت در 5 سالگی اغاز کرد و به مدرسه کاتولیک ها رفت و از همان سنین کودکی اموزش تنیس و سافت بال را به طور حرفه ای دنبال کرد رویای او در کودکی این بود که روزی تبدیل به یک سوپر استار هنری شود زیرا از کودکی عاشق موسیقی و فیلم بود و البته داستان وست ساید فیلم مورد علاقه اش بود که بارها دیدن دیدن این فیلم علاقه اورا برای بازیگری صد چندان کرده بود. والدینش توجه خاصی نسبت به او داشتند و تقریبا او را لوس کرده بودند. جنیفر در18 سالگی خانه را ترک کرد و برای مدتی در یک دفتر وکالت مشغول به کار شد. اما شبها به کلاس رقص و آواز میرفت .
که در20 سالگی شانس به سراغش امد و از او برای بازی در فیلم کمدی in living color دعوت شد. او در این فیلم نقش یک مهماندار هواپیما را داشت اما او از لوس انجلس خوشش نمی امد و مدتها طول کشید تا به انجا عادت کند. اولین فعالیت حرفه ای او با جانت جکسن و گروه موسیقی او بود که بعدا او فعالیتش را به تنهایی ادامه داد. او در این مدتها در فیلمهاو سرریالهای تلوزیونی بازی کرد که از جمله انها (پرستاران در خط – برخورد پرواز 8- جک ) بودند. اما بازی در فیلم سلنا برای او شهرت نامزدی گلدن کلاب را به همراه داشت .

جنیفر در سالهای بعد در فیلمهای طراح عروسی – گیگلی- یک زندگی ناتمام (2004) بازی کرد و قراره در اینده در کنار نیکل کیدمن در فیلم American darlings بازی کند .او به خاطر بازی در فیلمهایش تا به حال 6 بار کاندیدای جایزه ی آلما و دو بار برنده ان و 4 بار کاندیدای MTV و 1 بار برنده ان برای فیلم the cell در سال 2000 شده. و البته تا به حال 3 بارهم کاندیدای جایزه ی تمشک طلایی (بدترینها) و برای بازی در گیگلی با بن افلک که ان را دریافت کردند.

او در 27 سالگی با اوجانی نوا بازیگر کوبایی ازدواج کرد. انها یک سال بعد از هم جدا شدند و اوجانی از برکت این ازدواج توانست وارد دنیای سینما شود . او در سال 2001 با کریس جاد ازدواج کرد که این ازدواج با سرو صدای زیادی صورت گرفت اما در سال 2003 به جدایی ا نجامید . بعد از ان او با بن افلک بازیگری که 2 سال از خودش کوچکتر بود نامزد شد و این در حالی بود که او هنوز رسما از همسر دومش جدا نشده بود نامزدی انها در اغاز سال 2004 به پایان رسید و ضرری معادل 5/2 میلیون دلار به انها وارد کرد زیرا سفارشهای انها برای ازدواجشان با وجود کنسل شدن مبالغی برای برای جبران خسارت بر دوش انها گذاشت.
و اکنون او بعد از جدایی از افلک با مارک انتونی 32 ساله نامزد شد و خیلی زود مراسم ازدواجی مختصر گرفتند جنیفر اکنون باردار است.

چند نکته دربارهی جنیفر:
1- میگن او تا زمانی که با کسی نامزد است بسیار به او وفادار است .زمانی که در سال 2003 حلقه نامزدی اش با افلک در دستشویی هتل افتاد از شدت ناراحتی غش کرد .2- مادر او اخیرا در یک شرط بندی 5/2 میلیون دلار برده .3- ترانه ای ساخت و تقدیم افلک کرد به نام بن عزیزم. 4- در سالهای 2002 و 2003 عنوان یکی از صد بازیگر زیبای جهان را گرفته.5- به فرهنگ کشورهای اسیایی علاقه بسیار دارد.6- هرگز نوشیدنی الکلی نمینوشد.7- او در میامی در همسایگی ریکی مارتین است. 8-رقابت سختی میان مزون های معروف والنتینو و ورساچه بر سر طراحی لباس عروس او بود که خوب بی نتیجه ماند.9- بعضی از طرفداران او به او لقب (دیوا) به معنای زن برجسته ی مشهور را دادند .

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:28
بیوگرافی بنيامين!

--------------------------------------------------------------------------------

مصاحبه با بنيامين
7 ماهه خواننده شدم!

(بنيامين‌) خواننده‌ جواني‌ است‌ كه‌ با ترانه‌ دنيا ديگه‌ مثل‌ تو نداره‌ نداره‌، نه‌ مي‌تونه‌ بياره‌ به‌ شهرت‌ رسيد، پس‌ از اين‌كه‌ چند سال‌ بازار موسيقي‌ از تب‌ هميشگي‌ برخوردار نبود، و به‌ نوعي‌ راكد بود، بنيامين‌ آلبوم‌ (سال‌ 85) را روانه‌ بازار كرد، گرچه‌ ترانه‌هاي‌ اين‌ آلبوم‌ پيش‌ از اين‌كه‌ مجوزدار روانه‌ بازار شود، دست‌ به‌ دست‌ مي‌چرخيد و همه‌ از يك‌ آلبوم‌ بدون‌ مجوز صحبت‌ مي‌كردند، اما وقتي‌ در سال‌ 85 آلبوم‌ روانه‌ بازار شد، همان‌ افراد متوجه‌ شدند كه‌ آلبوم‌ (بنيامين‌) مجوز دارد... پس‌ از تعطيلات‌ نشريات‌ زيادي‌ به‌ سراغ‌ بنيامين‌ رفتند و با او مصاحبه‌ كردند، از اين‌ رو سعي‌ كرديم‌ كه‌ با او گفتگويي‌ متفاوت‌ انجام‌ دهيم‌، گپي‌ دوستانه‌ روي‌ پشت‌ بام‌ خانه‌ بنيامين‌ انجام‌ پذيرفت‌. (گفتگو با بنيامين‌) را بخوانيد:

- بنيامين‌ چطور وارد دنياي‌ هنر شد؟
بنيامين‌: 14 سالم‌ بود كه‌ اولين‌ شعرم‌ را گفتم‌، كلاسيك‌، سپيد و بعد هم‌ ترانه‌. در سن‌ نوزده‌ سالگي‌ هم‌ نواختن‌ گيتار را فرا گرفتم‌ و از اين‌ رو با هنر آهنگسازي‌ آشنا شدم‌، خوانندگي‌ هم‌ كه‌ عمر طولاني‌ ندارد، حدودا 7 ماه‌ است‌.
- چه‌ كارهايي‌ را به‌ طور مشخص‌ براي‌ آهنگسازي‌ انجام‌ داديد؟
بنيامين‌: تعدادي‌ كار را براي‌ چند خواننده‌ از جمله‌ (ناصر عبدالهي‌) ساختم‌ به‌ نام‌ (منو ببخش‌) كه‌ خيلي‌ از اين‌ كارها در مرحله‌ توليد و انتشار آلبوم‌ قرار داشته‌ و توزيع‌ نشده‌، پيش‌ از اين‌ هم‌ كارهاي‌ متعددي‌ را براي‌ گروه‌ كودك‌ انجام‌ دادم‌، مثل‌ برخي‌ آهنگ‌هاي‌ چرا و چيه‌ در آلبومي‌ به‌ نام‌ (گل‌هاي‌ رنگين‌ كمان‌) كه‌ دست‌اندركاران‌ معتقد بودند كار متفاوتي‌ شده‌ است‌، حالا نمي‌دانم‌ در اين‌ زمينه‌ تا چه‌ اندازه‌ موفق‌ ظاهر شدم‌.
- كدام‌ يك‌ از آهنگ‌هاي‌ چرا و چيه‌ كار شما بود؟
بنيامين‌: چيكه‌ چيكه‌، آب‌ تني‌.
- آهنگسازي‌ يا خوانندگي‌، كدام‌ يك‌ را بيشتر دوست‌ داريد؟
بنيامين‌: آهنگسازي‌ را به‌ مراتب‌ بيشتر دوست‌ دارم‌.
- به‌ عنوان‌ شنونده‌ موسيقي‌، كارهايي‌ را كه‌ در زمينه‌ خوانندگي‌ انجام‌ دادي‌ را مي‌پسندي‌ يا آهنگسازي‌؟
بنيامين‌: چون‌ تمام‌ كارها را انتخاب‌ كرده‌ بعد انجام‌ دادم‌ به‌ يك‌ اندازه‌ دوست‌ مي‌دارم‌.
- شهرت‌ چند درصد از هدف‌ بنيامين‌ بود؟
بنيامين‌: هيچكس‌ (به‌ خصوص‌ افرادي‌ كه‌ كار هنري‌ مي‌كنند) از شهرت‌ بدشان‌ نمي‌آيد ولي‌ شهرت‌ آخر چيزي‌ نبود كه‌ من‌ مي‌خواستم‌، دايره‌ هنر وسيع‌تر از اين‌ مسايل‌ است‌.
- سقف‌ كار يك‌ خواننده‌ كجاست‌؟
بنيامين‌: به‌ عقيده‌ من‌ اگر يك‌ هنرمند براي‌ خودش‌ سقف‌ بزند آن‌ روز، لحظه‌ مرگش‌ خواهد بود، يعني‌ سقف‌ هنر مرگ‌ است‌.
- شهرتي‌ كه‌ امروز به‌ دست‌ آوردي‌ را چطور حفظ خواهي‌ كرد؟
بنيامين‌: تنها راه‌ حفظ شهرت‌، محبوبيت‌ است‌.
- چطور؟
بنيامين‌: وقتي‌ ما مردم‌ را دوست‌ بداريم‌ و برخورد درستي‌ با آنها داشته‌ و در خصوص‌ آنها مثبت‌ فكر كنيم‌، مسلما برايشان‌ احترام‌ قايل‌ خواهيم‌ بود و در توليد كارهاي‌ بعدي‌ دقت‌ مي‌كنيم‌ تا كاري‌ بد تحويلشان‌ نداده‌ و چيزي‌ در شان‌ و مقام‌ خودشان‌ ارايه‌ دهيم‌ و اين‌ در درجه‌ اول‌ باعث‌ محبوبيت‌ و در وهله‌ دوم‌ نيز حفظ شهرت‌ خواهد شد.
- پس‌ با اين‌ تفاسير اصول‌ اخلاقي‌ را رعايت‌ مي‌كنيد...؟
بنيامين‌: تا جايي‌ كه‌ بتوانم‌، در برخوردهايم‌ رعايت‌ اصول‌ اخلاقي‌ را مي‌كنم‌، هيچ‌گاه‌ دوست‌ ندارم‌ كاري‌ كنم‌ تا كسي‌ از من‌ رنجيده‌ خاطر شود، مردم‌ ما در اين‌ خصوص‌ اين‌ موضوع‌ (اصول‌ اخلاقي‌) خيلي‌ دقيق‌ و حساس‌ هستند، از اين‌ رو در جامعه‌ ما محبوبيت‌ پيش‌ و بيش‌ از شهرت‌ مطرح‌ است‌، از طرفي‌ محبوبيت‌ حاصل‌ نخواهد شد مگر با رعايت‌ اصول‌ اخلاقي‌، همواره‌ معتقدم‌ قيمت‌ ارتباط و دوست‌ داشتن‌ بسيار بسيار بالاتر از توليد كار است‌.
- در اين‌ مدت‌ هفت‌ ماه‌ كه‌ خواننده‌ شديد، چقدر در بين‌ مردم‌ چهره‌ شناخته‌ شده‌اي‌ هستيد؟
بنيامين‌: تا پيش‌ از انتشار رسمي‌ و مجاز آلبوم‌، درصد خيلي‌ كمي‌ از مخاطبين‌ با چهره‌ام‌ آشنا بودند، اما حالا...
- تا به حال‌ امضا هم‌ داديد؟
بنيامين‌: (بلند مي‌خندد و...) يك‌ كمي‌...
- معمولا چه‌ جمله‌اي‌ را كنار امضا مي‌نويسيد؟
بنيامين‌: هميشه‌ به‌ دنبال‌ جمله‌اي‌ هستم‌ كه‌ تناسب‌ شخصيت‌ و شان‌ مخاطبم‌ باشد و خداي‌ ناكرده‌ بي‌احترامي‌ صورت‌ نگيرد.
- اگر مايليد يك‌ بار ديگر توزيع‌ غيرمجاز كار را توضيح‌ دهيد؟
بنيامين‌: براي‌ دو شركت‌ آواي‌ نكيسا و ترانه‌ شرقي‌ آهنگسازي‌ مي‌كردم‌، خب‌ مديران‌ به‌ دنبال‌ ارايه‌ كاري‌ متفاوت‌ و مردم‌پسند در زمينه‌ موسيقي‌ پاپ‌ بودند، از اين‌ رو تيمي‌ را تشكيل‌ دادند كه‌ من‌ نيز عضو كوچكي‌ از آن‌ به‌ حساب‌ مي‌آمدم‌. براي‌ شروع‌، به‌ صورت‌ امتحاني‌ دو كار را بر روي‌ آهنگ‌هايي‌ كه‌ ساخته‌ بودم‌، خواندم‌ كه‌ متاسفانه‌ لو رفت‌; نمي‌دانم‌ از چه‌ طريقي‌...

- واسطه‌اي‌ در بين‌ بود؟
بنيامين‌: به‌ كسي‌ تهمت‌ نمي‌زنم‌، به‌ هر حال‌ مثل‌ آبي‌ است‌ كه‌ روي‌ زمين‌ ريخته‌ شده‌ بود ديگر هيچ‌ كاري‌ نمي‌شد كرد.
- در هر صورت‌ اين‌ اتفاق‌ بدي‌ براي‌ شما نبود...؟
بنيامين‌: البته‌ با وضعيت‌ امروز موسيقي‌ نمي‌شود پيش‌بيني‌ كرد كه‌ اتفاق‌ خوبي‌ بوده‌ يا نه‌... اما خيلي‌ از اتفاقات‌ را جلو انداخت‌.
-در نهايت‌ خوب‌ به‌ سرانجام‌ رسيد...
بنيامين‌: بله‌ به‌ سرانجام‌ رسيد، ولي‌ خيلي‌ سخت‌، قصد نداشتم‌ به‌ اين‌ زودي‌ها بخوانم‌، ولي‌ اين‌ حادثه‌ خيلي‌ ناخواسته‌ و زود برايم‌ پيش‌ آمد.
- مگر الان‌ از اين‌ جريان‌ ناراضي‌ هستيد؟
بنيامين‌: نه‌... (با خنده‌) نمي‌گذارم‌ هيچگاه‌ به‌ خودم‌ بد بگذره‌.... اما در برنامه‌اي‌ كه‌ داشتم‌ حالا حالاها خوانندگي‌ در ليست‌ نبود.
- و بعد از لو رفتن‌ آن‌ دو كار چه‌ اتفاقي‌ افتاد...؟
بنيامين‌: مدير شركت‌ پيشنهاد داد كه‌ تمام‌ كارها را خودم‌ بخوانم‌.
- مهمترين‌ ويژگي‌ آلبوم‌ (85) معرفي‌ يك‌ عشق‌ فرا زميني‌ و يا عشقي‌ كه‌ شايد خيلي‌ نمي‌بينيم‌ و كمتر شاهدش‌ هستيم‌، مي‌باشد...؟
بنيامين‌: شايد به‌ همين‌ دليل‌ از اين‌ كار خيلي‌ استقبال‌ شد، آدم‌ها به‌ نوعي‌ گمشده‌ خود را پيدا كردند، آنقدر عشق‌هاي‌ پاپ‌ امروزي‌ برايشان‌ تلقين‌ شده‌ كه‌ كلام‌ اين‌ اثر همه‌ را جذب‌ نمود.
- اما هميشه‌ برخلاف‌ موج‌ حركت‌ كردن‌ نتيجه‌ خوبي‌ نمي‌دهد...؟
بنيامين‌: ما هيچگاه‌ نخواستيم‌ كه‌ برخلاف‌ جريان‌ آب‌ حركت‌ كنيم‌، بلكه‌ تنها آنچه‌ را كه‌ فكر مي‌كرديم‌ درست‌ است‌ و به‌ نوعي‌ اعتقادمان‌ بود را نشان‌ داديم‌، امكان‌ دارد يك‌ روز ما هم‌، حرف‌هاي‌ ديگران‌ را تكرار كنيم‌، باز به‌ دليل‌ اين‌كه‌ به‌ آن‌ ايمان‌ داريم‌ و مهم‌ اين‌ است‌ كاري‌ را انجام‌ مي‌دهيم‌ كه‌ اعتقاد داريم‌ درست‌ است‌.
- عشق‌ آلبوم‌ 85، عشق‌ نزديك‌ و قابل‌ دسترسي‌ است‌، در دنياي‌ امروز؟
بنيامين‌: عشق‌ ما خيلي‌ دور هم‌ نيست‌، مي‌گويد: دنيا ديگه‌ مثل‌ تو نداره‌... اين‌ جمله‌ را هر عاشقي‌ بايد به‌ معشوقش‌ بگويد، در غير اين‌ صورت‌ كه‌ ديگر عاشق‌ نخواهد بود، عاشق‌ بايد معشوق‌ را تك‌ ببيند، يا اين‌كه‌ يك‌ عاشق‌ وقتي‌ به‌ عشقش‌ مي‌خواهد ابراز علاقه‌ كند، امكان‌ دارد زبونش‌ گرفته‌ و يا دست‌ و پاهايش‌ بلرزد، اين‌ موضوعات‌ مطرح‌ شده‌، خيلي‌ عجيب‌ و رويايي‌ است‌...
- شايد به‌ اين‌ دليل‌ غيرقابل‌ دسترس‌ مي‌نمايد، كه‌ براي‌ ما عينيت‌ نداشته‌ و يا كمتر شاهدش‌ هستيم‌...؟
بنيامين‌: شايد هم‌ خودمان‌ از اين‌ فضا دور شديم‌.
- و شايد دورمان‌ كرده‌ باشند...
بنيامين‌: چه‌ كسي‌ مي‌تواند در اين‌ قضيه‌ دخيل‌ باشد؟!
- قبول‌ كنيد كه‌ موسيقي‌ پاپ‌ امروز در اين‌ جريانات‌ چندان‌ بي‌تاثير هم‌ نبوده‌...؟
بنيامين‌: به‌ اميد خدا و اگر مردم‌ قبول‌ كنند، ما آمديم‌ و خواستيم‌ كه‌ تاثير مثبت‌ در اين‌ جريانات‌ بگذاريم‌، راستش‌ را بخواهيد از ابتدا چنين‌ هدفي‌ نداشتيم‌، يعني‌ خود را خيلي‌ دخيل‌ نمي‌ديديم‌... اما مي‌خواستيم‌ كار درستي‌ انجام‌ دهيم‌ كه‌ نتيجه‌ دهد.
- خودتان‌ هم‌ در ترانه‌ها دخالت‌ داشتيد؟
بنيامين‌: سراينده‌ اين‌ كارها (فريد احمدي‌) است‌، اما به‌ دليل‌ سابقه‌ من‌ در زمينه‌ شعر و ترانه‌، پيشنهاداتم‌ را مي‌پذيرفت‌.
- چرا تمام‌ ترانه‌ها داراي‌ يك‌ موضوع‌ و مضمون‌ است‌; عاشقي‌ كه‌ از معشوقش‌ دور شده‌؟
بنيامين‌: اين‌ آلبوم‌ همان‌ طور كه‌ مي‌دانيد در مدت‌ زمان‌ بسيار كوتاهي‌ توليد و منتشر شد، خب‌ در اين‌ مدت‌ يك‌ حس‌ داشتيم‌، از طرفي‌ خوشبختانه‌ من‌، فريد احمدي‌ و نيما وارسته‌ خيلي‌ اتفاق‌ نظر و احساس‌ مشترك‌ در خصوص‌ موارد مختلف‌ داشتيم‌ كه‌ اين‌ موضوع‌ كمك‌ بزرگي‌ به‌ ما كرد.
- در يكي‌ از ترانه‌ها مي‌گوييد: (امروز درست‌ يك‌ سال‌ و ده‌ ماه‌ و دو روزه‌ كه‌ نديدمت‌...) اين‌ نشان‌ از فاصله‌ بين‌ عاشق‌ و معشوق‌ دارد، حالا نمي‌دانم‌ اين‌ موضوع‌ در خصوص‌ شما صدق‌ مي‌كند يا فريد احمدي‌؟
بنيامين‌: اين‌ گفتن‌ تاريخ‌ شايد بيانگر همان‌ گفته‌ شما باشد كه‌ مدت‌هاست‌ از عشق‌ درست‌ و دوست‌ داشتن‌ صحيح‌ فاصله‌ گرفتيم‌.
- آن‌ هم‌ به‌ اين‌ دقيقي‌...
بنيامين‌: با خنده‌ مي‌گويد:اين‌ دقت‌ در تاريخ‌ موضوع‌ ديگري‌ را نشان‌ مي‌دهد كه‌ حالا عاشق‌ روزشماري‌ را شروع‌ كرده‌، حالا دارد چوب‌ خط مي‌زند و تقويم‌ را مرور مي‌كند كه‌ از عشقش‌ دور شده‌، اين‌ عدد هم‌ نشان‌دهنده‌ عشق‌ واقعي‌ است‌. نه‌ صرفا يك‌ سال‌ و...
- از اول‌ در ترانه‌ اين‌ تاريخ‌ دقيق‌ انتخاب‌ شده‌ بود يا بعد از ساخت‌ ملودي‌ به‌ آن‌ رسيديد؟
بنيامين‌: خوب‌، اين‌ از اسرار كار به‌ حساب‌ مي‌آيد... جدا از شوخي‌ به‌ خاطر ندارم‌ چون‌ ملودي‌ و ترانه‌ به‌ دليل‌ كمي‌ وقت‌ با هم‌ ساخته‌ و تنظيم‌ شد...
- درست‌ است‌ افرادي‌ كه‌ ادبيات‌ مي‌خوانند، يك‌ كم‌ رويايي‌ و خيال‌پرداز هستند؟
بنيامين‌: چون‌ در دانشگاهي‌ درس‌ مي‌خوانم‌ كه‌ در كنار كتاب‌هاي‌ درسي‌، موضوعات‌ ديگر، مثل‌ تشكيل‌ انجمن‌هاي‌ مختلف‌ و... مورد بررسي‌ قرار مي‌گيرد، اين‌ قضيه‌ را تجربه‌ نكرده‌ام‌.
- در كدام‌ دانشگاه‌ تحصيل‌ مي‌كنيد؟
بنيامين‌: رودهن‌.
- اگر اشتباه‌ نكنم‌ ورودي‌ 80 هستيد، هنوز فارغ‌التحصيل‌ نشديد؟
بنيامين‌: مي‌خندد و با كمي‌ مكث‌ مي‌گويد: اگر خدا بخواهد امسال‌ به‌ اتمام‌ خواهد رسيد.
-خوانندگي‌ را ادامه‌ خواهي‌ داد؟
بنيامين‌: بايد ديد كه‌ آيا آن‌ اتفاق‌ خوب‌ رخ‌ مي‌دهد.
- منتظر چه‌ اتفاقي‌ هستيد؟
بنيامين‌: به‌ هر حال‌ كاري‌ را كه‌ بلد بودم‌ انجام‌ دادم‌، بايد اتفاقي‌ بيفتد كه‌ مرا اسير تكرار نكند.
- با اين‌ حساب‌، خودتان‌ دوست‌ داريد كه‌ پيش‌بيني‌ نشده‌ جلو برويد؟
بنيامين‌: در هنر بايد به‌ دنبال‌ اتفاقي‌ بود كه‌ اول‌ خود شخص‌ را راضي‌ كند و بعد مردم‌ را
- به‌ نظر مي‌رسد، مقداري‌ خجالتي‌ هم‌ باشيد؟
بنيامين‌: در پنج‌ دقيقه‌ اول‌ كمي‌ يخ‌ دارم‌ كه‌ خيلي‌ زود آب‌ مي‌شود.
- معمولا با احساس‌ جلو مي‌رويد يا منطق‌؟
بنيامين‌: هر يك‌ در رفتار و تصميم‌گيري‌ها، جايگاه‌ و نقش‌ خود را دارند، فراخور كاري‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهم‌ تاثيرگذار خواهند بود، برخي‌ اوقات‌ احساسي‌ و برخي‌ مواقع‌ منطقي‌...
- دو كار هم‌ براي‌ محرم‌ خوانديد كه‌ در آلبوم‌ 85 نيست‌، آنها چطور لو رفت‌؟
بنيامين‌: دو سال‌ پيش‌ چند ماه‌ مانده‌ به‌ محرم‌ از سوي‌ يك‌ شركت‌ نيمه‌ دولتي‌ كاري‌ مذهبي‌ براي‌ ساخت‌ به‌ من‌ داده‌ شد، آن‌ كار را در استوديوي‌ خصوصي‌ آن‌ شركت‌ خواندم‌ البته‌ فقط براي‌ امتحان‌، چون‌ خواننده‌ ديگري‌ براي‌ اين‌ كار انتخاب‌ شده‌ بود كه‌ با صداي‌ آن‌ خواننده‌ هيچ‌گاه‌ كار در ارشاد مجوز نگرفت‌، دليلش‌ را هم‌ نمي‌دانم‌، بعد از گذشت‌ چند ماه‌ متوجه‌ شدم‌ دو كار آن‌ آلبوم‌ غيرمجاز آن‌ هم‌ با صداي‌ من‌ منتشر شده‌.
- عاشق‌ترين‌ فردي‌ كه‌ تاكنون‌ ديديد؟
بنيامين‌: خودم‌، چون‌ از دل‌ عاشق‌هاي‌ ديگر خبر ندارم‌، اما خودم‌ را خيلي‌ خوب‌ مي‌شناسم‌.
-اولين‌ كسي‌ كه‌ گفت‌ صداي‌ خوبي‌ داري‌؟
بنيامين‌: راستش‌ تا به‌ حال‌ هيچ‌ كس‌ نگفته‌ كه‌ صداي‌ خوبي‌ دارم‌.
-خانواده‌ات‌ در اين‌ خصوص‌ چه‌ نظري‌ دارند؟
بنيامين‌: خيلي‌ جدي‌ نمي‌گيرند، يعني‌ روش‌ خانوادگي‌ ما براي‌ پيشرفت‌ بچه‌ها اينست‌ كه‌ موفقيت‌ها را خيلي‌ جدي‌ نگيرند، خواهرم‌ و برادرانم‌ در كارهايشان‌ موفقيت‌هاي‌ زيادي‌ كسب‌ كردند كه‌ از طرف‌ خانواده‌ تشويق‌ نشدند.
- به‌ نظر شما اين‌ روش‌ جواب‌ مي‌دهد؟
بنيامين‌: فكر مي‌كنم‌، بله‌، جواب‌ مي‌دهد.
-اولين‌ بار كه‌ صداي‌ خودت‌ را به‌ عنوان‌ خواننده‌ شنيدي‌، چه‌ كار كردي‌؟
بنيامين‌: خوب‌ به‌ عنوان‌ يك‌ آهنگساز بر روي‌ آهنگ‌هاي‌ ساخته‌ شده‌ مي‌خواندم‌، اما در جايگاه‌ خواننده‌ وقتي‌ اولين‌ كار را خواندم‌ از دوستانم‌ فريد و علي‌ خيلي‌ سئوال‌ پرسيدم‌ كه‌ خوب‌ شده‌ يا نه‌؟ چون‌ به‌ نظر جمع‌ خيلي‌ معتقدم‌ و مطمئنم‌ كه‌ جمع‌ انتخاب‌ اشتباهي‌ ندارد و بعد از آن‌ مدت‌ها فكر مي‌كردم‌.
- به‌ چي‌؟
بنيامين‌: كه‌ حالا براي‌ بهتر شدن‌ بايد چه‌ كار كرد.
- بهترين‌ تفريح‌؟
بنيامين‌: خوابيدن‌ را خيلي‌ دوست‌ دارم‌، خيلي‌ هم‌ مي‌خوابم‌.
- بعد از خواب‌ چطور؟
بنيامين‌: باز هم‌ خواب‌، در مرحله‌ سوم‌ ترانه‌، شعر و موسيقي‌.
- ورزش‌...
بنيامين‌: ورزش‌ كردن‌ را البته‌ براي‌ حفظ سلامتي‌ خيلي‌ دوست‌ دارم‌، مثل‌ شنا.
- بهترين‌ جمله‌اي‌ كه‌ تا حالا شنيديد....؟
بنيامين‌: شخصي‌ است‌ و نمي‌توانم‌ بگويم‌.
- خوب‌ بهترين‌ جمله‌ عمومي‌ را بگوييد؟
بنيامين‌: بهترين‌ جمله‌ها را زماني‌ مي‌شنوم‌ كه‌ در دوستي‌ دو نفر گفته‌ مي‌شود، در كل‌ با آشتي‌ خيلي‌ موافقم‌.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:31
شکيرا ايزابل :

شکیرا ایزابل مبارک ریپل(sha***a Isabel mebarak Ripoll) در روز چهارشنبه (Barranquilla) در دوم فوریه 1977 در کلمبیا به دنیا امده است
شک ی را در یک خانواده فقیر متولد شده، پدرش جواهر ساز و نویسنده است، در دوران مدرسه عضو گروه کر مدرسه بوده و به خاطر اینکه خیلی بلند وقوی می خونده از گروه اخراج شده. اون با آلبوم Magia که در 13سالگی خونده بود تونست برای فستیوال OTI اسپانیا انتخاب بشه، اما به دلیل سن کمش، بهش اجازه شرکت در فستیوال رو ندادند، که بعد از اون با آلبوم Peligro تونست انتقام سختی ازشون بگیره. یکبار هم توسط دولت کلمبیا مورد تقدیر قرار گرفته و تونسته مجوز ملاقات رسمی با پاپ رو در واتیکان به دست بیاره. معنی اسمش رو هم که حتماً خودتون اطلاع دارید، شک ی را (بر وزن فعیلا) در زبان عربی به معنی "زیبا و خوش اندام". در ضمن اون علاوه بر زبان مادریش یعنی لاتین،به زبان های اسپانیایی و انگلیسی کاملاً مسلطه و با زبانهای عربی- ایتالیایی و حتی فارسی!!! آشنایی داره.

شک ی را ازهمان دوران بچگی به موسیقی و سرودن شعر علاقه زیادی داشت به طوری که در هشت سالگی اولین شعرخود را سرود ودر یازده سالگی گیتار نواخت.

در سیزده سالگی برای انتشار البوم جادو (magia) که شامل ترانه هایی بود که او در سنین هشت تا سیزده سالگی سروده بود قرار دادی با شرکت (sony musik Colombia) امضاء کرد.

او پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان تصمیم گرفت زندگی خود را وقف موسیقی کند به این ترتیب چندی بعد البوم دوم خود (peligro) یاهمان خطر(danger) را ضبط کرد.

پس از این البوم(pies descalzos)یاهمان پاهای برهنه (bare feet) را به بازار عرضه کرد. این البوم نقطه عطفی در زندگی هنری شک ی را بود. به جرات می توان گفت که این البوم با فروش چهار میلیون کپی درهشت کشور جهان نام شک ی را را به عنوان یک خواننده و اهنگساز توانای (pop-rock)بر سر زبان ها انداخت و بدین ترتیب بود که البوم بعدی او (donde estan los ladrones) به بازار های امریکا راه یافت.
شک ی را در جایی درباره نوع موسیقی خود می گوید من اگر چه یک کلمبیایی بودم ولی به گروه هایی نظیرled zeppelin the care---the police---the beatles وnirvana علاقه داشتم و با وجود این علاقه زیادی به موسیقی rock داشتم به علت اینکه اصلیتی لبنانی دارم به موسیقی عربی نیز علاقه پیدا کردم و در واقع اهنگ هایی که من می سازم ترکیبی از موسیقی(pop-rock وعربی) است.

اولین البوم شکیرا به زبان انگلیسی(laundry service) سرویس لباسشویی است که در سال 2001 به بازار امد.در ابتدا او خود علاقه زیادی به خواندن به زبان انگلیسی را نداشت اگر چه به اندازه کافی به این زبان تسلط داشت اما ترجیح می داد تا اسپانیایی بخواند.تا زمانی که او با امیلیو وگلوریا استفان همکاری می کرد این دو نفر او را قانع کردند تا به زبان انگلیسی نیز بخواند. و از این رو او اولین اهنگ خود را به زبان انگلیسی نوشت که این ترانه با نام اعتراض
(objectron) در البوم سرویس لباسشویی جای گرفت.

جدید ترین البوم شک ی را که به بازار امده است وقرار است به بازار راه یابد در سال 2005با نام های (fijacion oral vol 1)به زبان اسپانیایی است که به بازار امده است والبوم(oral fixation 2)که به زبان انگلیسی است وقرار است به زودی به بازار راه یابد.البوم (fijacion oral vol 1)در سه هفته اول به فروش 1800000رسید که من امید وارم که البوم (oral fixation 2) به زبان انگلیسی که قرار است(November 28 and 29 یا همان 8و7ماه اذر)به بازار راه یابد.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:32
انریکه ایگلزیاس

--------------------------------------------------------------------------------

نام كامل:ENRIQUE MIGUEL IGLESIAS PREYSLER
اسامي مستعار:E-KIKE-SUPER NOVA-QUIQUE
تاريخ تولد: 8 مي 1975.
محل تولد: مادريد اسپانيا.
قد: 188 سانتي متر.
شغل: خواننده، ترانه سرا، بازيگر.
سبك: لاتين، دنس، پاپ.
علت شهرت: ترانه BAILAMOS در سال 1999.
تحصيلات:دانشگاه ميامي در رشته مديريت بازرگاني. (اما پس از يك سال ترك تحصل كرد)
نام پدر:JULIO IGLESIAS---- شغل:خواننده بلند آوازه اسبق
نام مادر:ISABEL PRESYLER----- اهل فيليپين.
* پدر و مادر انريكه در سال 1979 از يكديگر جدا شدند.
برادرها:JULIO IGLESIAS ,JR-MICHAEL ALEXANDER
برادرهاي ناتني:MIGUEL ALEJANDRO-RODRIGO
خواهرها:ANNA-TAMARA-CHABELI
خواهر هاي ناتني:VICTORIA-CRISTINA
دوستان دختر:
1-SOFIA VERGARA--- شغل:مدل.
2-ANNA KOURNIKOVA--- شغل: تـنـيـس بــاز. (دوسـت
دختر فعلي وي ميباشد)


روابط ديگر:
1- CHRISTINA AGUILERA ---خواننده.
2-ALICIA MACHANDO--- دختر شايسته جهان.
جوايز دريافتي:
5 بار PREMIOS ERES
6 بار WORLD MUSIC AWARD
4 بار BILLBOARD AWARD
LATIN GRAMMY يك بار.
فيلمهايي كه وي در آنها ايفاي نقش كرده:
* ONCE UPON A TIME IN MEXICO(2003)
A TRIBUTE TO HEROES(2001) *
آلبومهاي وي:



(1995) Enrique Iglesias




(1996) Version en Italiano




(1996) master pistas





(1997) Vivir




(1998) Cosas del Amor





(1999) Bailamos




(1999) Enrique




(2001) Escape




(2002) Quizas




(2003) Seven




بيوگرافي:
هـنـگامي كـه پدر بزرگ انريكه توسط آدم ربايان ربوده شد
(الـبـتـه وي صحيح و سـالـم آزاد گشـت) وي و خانواده اش
تصـمـيـم گرفتند در سال 1985 به ميامي آمريكا نقل مكان
كـنـند. انـريـكـه بـه سبـب شـهرت و ثروت پدرش، ژوليو، در
رفــاه كــامــل گـذران زنـدگـي كـرده اسـت. وي در سـن 15
سـالـگـي بـطور پنهاني به سرودن شعر ميپرداخت. انريكه
نخـسـتـيـن آلـبـوم خـود را بـه زبـان اسپانيايي در سن 21
ســالـــگـي و در ســال 1995عــرضــه كــرد كـــه ENRIQUE
IGLESIAS نـام داشـت. پـس از چـنـدي بــا اجــراي تــرانــه
BAILAMOS مشهور گشت.
چند مطلب ديگر در رابطه با وي:
1-وي ترانه QUIZAS را در رابطه با پدرش خوانده است.
2- وي پيش از سال 2003 داراي يك خال روي گونه راست
بود كه آن را به توصيه پزشكان برداشت.
3-انريكه صاحب دو سگ ميباشد.
4- انريكه اغلب اشعار آلبومهايش را خود مي سرايد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:32
سلن دیون

--------------------------------------------------------------------------------

Celine Dion
سلن دیون
كـوچكـتـرين عـــضو خانواده 16 نفريشان بود.وي وخانواده فقيرش
در شهر كوچكي به نـام كـوئيـبـك واقـع دركـانادا زندگيميكردند. خانواده وي به رغم
بي بضاعتي وتـنـگدستـي بـا يـكديـگر بسيار يكدل وصميمي بودند. پدر
ســلن كلوبي در شهر داشت كه در آن خود و خانواده اشبهاجراي موسيقي و
خوانندگي مي پـرداخـتـنـد و اينگونهاهــالي محل را سرگرمميساختند
سلن به كمك مادر
ويـكي از بـرادرانش نــخستين ترانه خود را اجرا وضبط كرد.
ايـن تــرانـه CE N`ETAIL QU`UN REVE تنـها يك رويا بودنامداشت.
هنگاميـكهRENE ANGELILصداي زيباي سلنرا شـنـيد اشك از چشمانش
جاري گشتو تصميم گرفتكه از وي يك سوپر استار جهاني خلق كند.
او اولين ترانـه خود رادر سال 1991بنام (LA VOIY DU BON DIEU صداي خدا )
عـرضه كـرد كه در شهر خـودبسـيـار مـورد استقبال قـرار گــرفت. در سن
18 سالگي هنگامي كه سلن مايكلجـكســـون را در تلويزيون مشاهده كرد به تجليل
گفت كه مـيخواهد مانند مايكلگردد. وي در آن سال اقدام به تغييرشكل ظاهري خود كرد.
موهاي خود را كوتاه كرد،دندانهاي جلو آمده خود را تراشيد و در كلاسهاي
زبان انگليسي ثبت نام كرد تا قادرباشد انگليسي را به رواني فرانسه صحبت كند.
نخستين آلبوم انگليسي زبان وي بنام UNISON در سال 1990
منتشر گرديد كه توجه جهانيانرا به خود جلب ساخت. سپس با اجراي
ترانهBEATY AND THE BEAST در
سال 1991 به شهرت دست يافت.
نام كامل:CELINE MARIE CLAUDETTE DION
تاريخ تولد:30 مارچ 1968
محل تولد:كوئيبك كانادا
شغل:خواننده
قد:170 سانتي متر.
وزن:50 كيلو.
علت شهرت:اجرايترانه BEAUTY AND THE BEAST به
همراه PAEBO BYSON در سال 1991.
برادر و خواهر:سلن داراي 13 برادر و خواهر ميباشد كه سن
همگيآنها بيشتر از وي ميباشد.
نامشوهر :RENE ANGELIL
مـديـر بـرنـامه هاي سلن ديون
تاريخازدواج :17 دسامبر 1994.
نام پسر:RENE CHARLES ANGELIL
جوايز:وي چندينجايزه معتبر بعنوان هنرمند سال، ترانه
سال، خواننده محـبـوب و پـرفـروش تـرينآلبوم را از سوي
GRAMMY - WORLD MUSIC AWARD - FELIX - JUNO-
AMERICAN AWARD دريافت داشته است.
شمار آلبومهاو تـك آهـنـگهاي بفروش رفته وي در سراسر
جهان:200 ميليون.
ثروت وي:ثروت ويرا 400 ميليون دلار برآورد ميكنند.



چند نکته درباره سلنديون:


1-ترانه MY HEART WILL GO ON وي پـرفـروشـترين ترانه
اركسترال بشمار مي آيد.
2-سـلن بمدت 2 سال ازعرصه موسيقي بدور بود. يكي
به عـلت آن كه شوهرش مبتلا به سرطان گلو شده بودو
بـايـد از وي مراقبت مي كـرد و آنكه بايد از فرزند تازه متولد
گشته خود نيزپرستاري ميكرد.
3-ويداراي عـطـر اخـتصاصي بنام خود مي باشد كـه در
سال 2003 پرفروش ترين عطر سالگرديد.
4-وي هـمـچـنينچـنـد سـالــيست مجله اي را بنام خود
منتشر ميسازد.
5-سـلن ديـون صـاحب چندين رستوران در امريكا وكانادا
ميباشد.
6-ويداراي كلكسيوني از 100 ها جفت كفش ميباشد.
7-وي مـوفـق بـه دريـافـت ديـپـلم مـتــوسط نگرديد زيرااز
دبيرستان ترك تحصيل كرد.
8-وي عاشق بازي گلف است.
9-وي موفق به كسب نشان افتخار از دولت كاناداگرديده
است.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:34
اشلی سیمپسون

--------------------------------------------------------------------------------

Ashly Simpson
اشلی سیمپسون
نام کامل :
اشلی نیکول سیمپسن
متولد:
3 اکتبر 1984 (11 مهر 1364)
محل تولد :
تگزاس.ایالات متحده امریکا
شغل:
بازیگر.میوزیشن(خواننده.گیت ریست.ترانه سرا
خانواده:
پدر:
جو سیمپسن


مادر :
تینا سیمپسون (که در مدرسه معلم اشلی بوده و همچنین
معلم خانگی ش(
خواهر :
جسیکا سیمپسن.میوزیشن.شخصیت تلویزیونی.متولد 10
جولای 1980
همسر (سابق) خواهر:
نیک لشی.میوزیشن.شخصیت تلویزیونی
تحصیلات:
جوانترین عضو مدرسه باله آمریکا (که در 11 سالگی وارد آن
شد(
بیوگرافی:
اشلی در 3 اکتبر 1984 به دنیا آمد از تینا و جو
سیمپسن.اشلی رقص رو در سن 4 سالگی آغاز کرد و در 11 سالگی
جوان ترین کسی بود که تونست وارد مدرسه باله آمریکا بشه.در
14 سالگی اشلی همراه با خواهر بزرگترش جسیکا ستاره پاپ
خیلی حرفه ای می رقصید.اشلی در فیلم معروف هات چیک ht
chick راب اسکنیدر ظاهر شده.
و همچنین یک برنامه ی تلویزیونی داشته (The ashlee simpson
show که از MTV پخش می شد و زندگی واقعی اشلی رو نمایش می
داد) هم چنین در شوهای The Bell, The Donny & Marie Show,
The Rosie O'Donnell Show, با جی لنو The View, The
Tonight Show و شوی کریسمس دیزنی ظاهر شده است
صلیت:دالاس امریکا
شروع فعالیت:2003
سبک:پاپ / راک
Ashlee Nicole Simpsonمتولد 3 اکتبر 1984 خواننده و ترانه
سرای امریکایی است که هنر پیشگی را نیز تجربه کرده است.او
خواهر کوچکتر Jessica Simpson است.
شهرت او در اواسط سال 2004 با موفقیت البوم اولش
Autobiography اغاز شد که در این راه برنامه تلویزیونی
Ashlee Simpson showThe نیز بی تاثیر نبود.
او در ابتدای کارش و قتی یک اجرای ازمایشی در یک کنسرت
داشت مورد تمسخر قرار گرفت,همچنین یک حضور ناموفق نیز در
یک فیلم داشت.
Ashlee البوم دوم خود را به نام IAm Me در اواخر 2005
ریلیز کرده است.
Ashlee در دالاس حومه تگزاس متولد شد و همان جا نیز بزرگ
شد.او دختر Joe Truett Simpson و Tina Ann Drew است.
Ashlee یک رقاص اموزش دیده و ماهر است,او از سن 3 سالگی



یادگیری رقص باله کلاسیک را شروع کرده است و در 11 سالگی



به مدرسه رقص School Of AmericanBallet در نیویورک رفت.در



همین زمان ها بود که از بیماری کم اشتهایی عصبی رنج می



برد,این وضعیت او حدود 6 ماه طول کشید تا بالاخره به وزن



70 پوند رسید.بعد از انکه Jessica یک قرارداد برای فعالیت



های هنری اش منعقد کرد,خانواده Simpson تصمیم گرفتند تا به



لس انجلس کالیفورنیا نقل مکان کنند,انجا بود که Ashlee



فعالیت های تبلیغاتی خود را در تلویزیون اغاز کرد.



وقتی Jessica بعد از ریلیز البوم اولش معروف شد,Ashlee یکی



از رقاصان بک اپ او شد.بعدا Ashlee شروع به فعالیت در



سینما و سریال های تلویزیونی کرد که از انها می توان به



حضور افتخاری او در سریال کمدی Malcolm In The Middle در



سال 2001,یک نقش کوتاه در فیلم The ht chick در سال 2002 و



یک حضور در سریال خانوادگی 7th Heaven اشاره کرد.



تابستان 2003 او برای مدت کوتاهی در برنامه MTV VJ فعالیت



داشت و بعدا یک اهنگ به نام Just let me cry برای فیلم



Freaky Friday ضبط کرد,بالاخره یک قرارداد با کمپانی



Geffen Records منعقد کرد.



البوم اول Ashlee با نام Autobiography در جولای 2004 در



امریکا اول شد و با فروشی حدود 398,000 کپی پرفروش ترین



البوم هفته شد.این البوم سپتامبر 2004 پلاتینی 3گانه



دریافت کرد.او در سرودن همه ترانه های این البوم همکاری



داشت و اهنگ های این البوم را "خیلی نزدیک به احساساتش"



توصیف کرد.



در یک مصاحبه چند نظریه انتقاد امیز در مورد او مطرح



شد.Peter Relic نویسنده Rolling Stone,البوم Autobiography



را ترکیبی از پاپ بچه گانه Avril و راک منحصر به فرد



Sheryl Crow دانست,در حالیکه E!Online نوشت:اگرچه این



البوم شما را حیرت زده نمی کند ولی غافل گیرتان خواهد



کرد!!



تک اهنگی که موجب پیشرفت البوم شد Pieces of Me بود که یکی



از داغ ترین اهنگ های تابستان در امریکا بود و در دیگر



نقاط هم فروش خوبی داشت,اگرچه اهنگ های بعدی یعنی Shadow و



La La موفقیت این اهنگ را به دست نیاوردند.


کاور البوم Autobiography



Ashlee حضور مختصری هم در برنامه Newleweds داشت,که یک



برنامه واقعی از زندگی خانوادگی Jessica و همسرش Nick



Lachey بود.



Ashlee برای انکه کار موسیقی خود را اغاز کند, برنامه خودش



را در MTV با نام The Ashlee Simpson show اغاز کرد که



دقیقا بعد از برنامه newlyweds پخش می شد.این برنامه برای



8 هفته در تابستان 2004 ادامه پیدا کرد و سری دوم ان نیز



که شامل 10 قسمت بود ژانویه تا مارچ 2005 پخش شد.در این



برنامه پیشرفت تدریجی ترانه ها,کارهای ضبط شده و اجراهایی



که سیمپسون ها داشتند مورد تحلیل قرار می گرفت.



برای اجرای زنده,Ashlee با همراهی گروهی متشکل از Ray



Brady(گیتاریست) و Braxton Olita(گیتاریست) و Joey Kaimana



(گیتار باس_که از 2004 Zach Kennedy جای او را گرفته)و



Chris James (کیبورد و خواننده_که از 2004 Lucy Walsh جای



او را گرفته)و Chris Fox(جاز) به روی سن رفت.سپتامبر



2004,Ashlee روی سایت خود اعلام کرد که گروه نام "Ashlee



Simpson And Submission" را برای خود انتخاب کرده است,این



نام از انجا انتخاب شده که انها پیشنهادات زیادی برای نام



گروه دریافت کردند.



غیر از البوم اول خود,Ashlee اهنگ"Christmas



Past,Present, And Future" را در البوم تعطیلات خود به نام



Radio Disney Jingle James خواند ,همچنین یک اهنگ دو نفره



به نام Christmas Song با خواهرش Jessica خواند که در



البوم ReJoyce قرار گرفت,این اهنگ را با هم در ABC Variety



Hour خواندند .
سال 2004,Ashlee یک Teen choice award به عنوان "بهترین



اهنگ تابستان" برای اهنگ Piecesof me برنده شد,همچنین در



Fresh face award یک جایزه برد.Ashlee یک Bilboard Award



نیز به عنوان "بهترین هنرمند زن سال" در سال 2004 نیز بدست



اورد.در EntertainmentWeekly نیز به عنوان "Breakout star



of 2004" انتخاب شد.



Ashlee در کنسرت Saturday Night Live در 23 و 24 اکتبر به



عنوان خواننده مهمان حضور پیدا کرد و مانند دیگر خواننده



های کنسرت در جدول برنامه ها دو اهنگ در این کنسرت اجرا



کرد.اهنگ Pieces of me بدون مشکل اجرا شد ولی وقتی خواست



اهنگ Autobiography را اجرا کند,هم خوانان او(کر)دوباره



اهنگ Pieces Of Me را خواندند و Ashlee بعد از کمی رقص



استیج را ترک کرد.در پایان نمایش,Ashlee همراه مجری برنامه



Jude Law روی سن امد و مشکل به وجود امده را به خاطر



اشتباه گروه دانست.



25 اکتبر,Ashlee با برنامه Total Request Live تماس گرفت و



توضیح داد که که مشکل گوارشی شدیدی برایش پیش امده(Acid



Reflux) که باعث شده نتواند بخواند و دکتر نیز به او توصیه



کرده به هیچ وجه نخواند,و در مورد مشکل به وجود امده در



کنسرت هم گفت که اشتباه Drummer در شروع اهنگ باعث اشکال



شد.



همان زمان Radio Music Award,اشلی را برای اشتباه به وجود



امده و جریان بیماری متهم به تظاهر کرد,اما 31 اکتبر, CBS



در برنامه60Minutes, تمرین Ashlee قبل از برنامه SNL را



نشان داد که به خاطر مشکل گوارشی که داشت نمی توانست خوب



بخواند و این مسئله خیلی او را ناراحت کرده بود.



4 ژانویه 2005,Ashlee اهنگ La La را در کنسرتی در میامی



فلوریدا اجرا کرد اما در پایان اهنگ تعدادی از 72,000



تماشاگر برنامه او را هو کردند که نشان می داد از او به



خاطر اتفاقی که در NSL افتاده است راضی نیستند و این اجرای



او را برای جبران دیر می دانند,البته بعضی ها هم این کار



را به خاطر این دانستند که بیشتر حاضران در این کنسرت در



بازه سنی طرفداران Ashlee قرار نداشتند.



بعد از اتفاقات کنسرت Orange Bowl,سایت petitiononline. com



اعلام کرد که خواندن Ashlee از پرانتقاد ترین مسائل مطرح



شده در سایت است.بعدا Ashlee اعلام کرد:"مسئله ای



نیست,همیشه که همه نباید طرفدار یک خواننده باشند" و به



دنبال ان حمایت هایی که طرفداران او در سایتش از او کرده



بودند را بیان کرد.



همان زمان مجله Cosmopolitan تصمیم گرفت که برای شماره



فوریه 2005,عکس Ashlee را روی جلد قرار دهد و به او لقب



"زن شجاع و با مزه سال" را داد.



اولین تور امریکایی Ashlee ( همراه با دو اجرا در کانادا)



از اواسط فوریه تا اواخر اوریل 2005 به طول انجامید.




Ashlee در ویدئوی La La




در این کنسرت ها غیر از اهنگ های البوم Autobiography



اهنگی به نام هالیوود را که در البومش نبود نیز می



خواند,همچنین اهنگ های Brass in Pocket از The Pretenders



و Call Me از Blondie و Burning Up از Madonna را در این



کنسرت اجرا کرد.او گفت که در این کنسرت ها خودش و گروهش



قصد دارند حسابی خوش بگذرانند.



مارچ 2005,Ashlee اعلام کرد که سری دوم برنامه The Ashlee



Simpson Show به پایان خواهد رسید و اخرین قسمت ان روز اخر



ماه پخش شد.



Ashlee به عنوان بازیگر نقش دوم به نام Clea در فیلم



"Undiscovered" (با نام اصلی Wannabe) ظاهر شد ,این فیلم



اگوست 2005 روی پرده سینما ها رفت,Ashlee در اواخر 2004



بازی در این فیلم را انجام داده بود.با ان که Ashlee بازی



قابل قبولی در این فیلم از خود ارائه داده بود و کار او



بازتاب خوبی داشت,ولی فیلم از نظر منتقدان بد بود و نتیجه



خوبی کسب نکرد,بطوریکه در هفته اول نمایشش حتی در Top 10



نیز قرار نگرفت و تنها 676,048 دلار فروش کرد.



البوم دوم Ashlee به نام I Am Me, در 18 اکتبر 2005 در



امریکا ریلیز شد.Ashlee گفت که می خواهد احساسات موسیقی



دهه 80 را در این البوم بیامیزد.البوم I Am Me با 220,000



کپی فروش اول شد اما سرعت فروش ان کم شد و تا ژانویه 2006



کمتر از 1میلیون کپی فروخت.



اهنگ اول البوم به نام Boyfriend در Bilboard ht 100 رتبه



25 را گرفت.اهنگ دوم یعنی L.O.V.E نیز موفق بود و در Top40



امریکا قرار گرفت.



Ashlee در اواخر سپتامبر تور دیگری را اغاز کرد و در



برنامه NSL که 8 اکتبر 2005 بود نیز شرکت کرد تا فروش



البوم خود را افزایش دهد.اهنگ اول او در این برنامه Catch



Me WhenI Fall بود که درباره خراب کاریش در برنامه قبلی



بود و در پایان اجرایش از همه حاضران قدردانی کرد.



اواسط سپتامبر,Ashlee بعد از برنامه ای که در ژاپن داشت



حالش بد شد که دلیل ان را خستگی دانستند.او برای مدت



کوتاهی در بیمارستان بستری شد و مجبور شد برنامه ای که در



Radio Music Awards داشت را کنسل کند.



عکس Ashlee به همراه خواهرش Jessica روی جلد مجله Teen



People رفت,همچنین مجلات Blender و Cosmopolitan نیز در



ژانویه 2006 و Seventeen و JANE نیز عکس Ashlee را روی جلد



خود داشتند.



12 اوریل Ashlee مجری برنامه MTV Australia Video Music



Award بوده است.
سال 2004,Ashlee یک Teen choice award به عنوان "بهترین



اهنگ تابستان" برای اهنگ Piecesof me برنده شد,همچنین در



Fresh face award یک جایزه برد.Ashlee یک Bilboard Award



نیز به عنوان "بهترین هنرمند زن سال" در سال 2004 نیز بدست



اورد.در EntertainmentWeekly نیز به عنوان "Breakout star



of 2004" انتخاب شد.



Ashlee در کنسرت Saturday Night Live در 23 و 24 اکتبر به



عنوان خواننده مهمان حضور پیدا کرد و مانند دیگر خواننده



های کنسرت در جدول برنامه ها دو اهنگ در این کنسرت اجرا



کرد.اهنگ Pieces of me بدون مشکل اجرا شد ولی وقتی خواست



اهنگ Autobiography را اجرا کند,هم خوانان او(کر)دوباره



اهنگ Pieces Of Me را خواندند و Ashlee بعد از کمی رقص



استیج را ترک کرد.در پایان نمایش,Ashlee همراه مجری برنامه



Jude Law روی سن امد و مشکل به وجود امده را به خاطر



اشتباه گروه دانست.



25 اکتبر,Ashlee با برنامه Total Request Live تماس گرفت و



توضیح داد که که مشکل گوارشی شدیدی برایش پیش امده(Acid



Reflux) که باعث شده نتواند بخواند و دکتر نیز به او توصیه



کرده به هیچ وجه نخواند,و در مورد مشکل به وجود امده در



کنسرت هم گفت که اشتباه Drummer در شروع اهنگ باعث اشکال



شد.



همان زمان Radio Music Award,اشلی را برای اشتباه به وجود



امده و جریان بیماری متهم به تظاهر کرد,اما 31 اکتبر, CBS



در برنامه60Minutes, تمرین Ashlee قبل از برنامه SNL را



نشان داد که به خاطر مشکل گوارشی که داشت نمی توانست خوب



بخواند و این مسئله خیلی او را ناراحت کرده بود.



4 ژانویه 2005,Ashlee اهنگ La La را در کنسرتی در میامی



فلوریدا اجرا کرد اما در پایان اهنگ تعدادی از 72,000



تماشاگر برنامه او را هو کردند که نشان می داد از او به



خاطر اتفاقی که در NSL افتاده است راضی نیستند و این اجرای



او را برای جبران دیر می دانند,البته بعضی ها هم این کار



را به خاطر این دانستند که بیشتر حاضران در این کنسرت در



بازه سنی طرفداران Ashlee قرار نداشتند.



بعد از اتفاقات کنسرت Orange Bowl,سایت petitiononline. com



اعلام کرد که خواندن Ashlee از پرانتقاد ترین مسائل مطرح



شده در سایت است.بعدا Ashlee اعلام کرد:"مسئله ای



نیست,همیشه که همه نباید طرفدار یک خواننده باشند" و به



دنبال ان حمایت هایی که طرفداران او در سایتش از او کرده



بودند را بیان کرد.



همان زمان مجله Cosmopolitan تصمیم گرفت که برای شماره



فوریه 2005,عکس Ashlee را روی جلد قرار دهد و به او لقب



"زن شجاع و با مزه سال" را داد.



اولین تور امریکایی Ashlee ( همراه با دو اجرا در کانادا)



از اواسط فوریه تا اواخر اوریل 2005 به طول انجامید.




Ashlee در ویدئوی La La




در این کنسرت ها غیر از اهنگ های البوم Autobiography



اهنگی به نام هالیوود را که در البومش نبود نیز می



خواند,همچنین اهنگ های Brass in Pocket از The Pretenders



و Call Me از Blondie و Burning Up از Madonna را در این



کنسرت اجرا کرد.او گفت که در این کنسرت ها خودش و گروهش



قصد دارند حسابی خوش بگذرانند.



مارچ 2005,Ashlee اعلام کرد که سری دوم برنامه The Ashlee



Simpson Show به پایان خواهد رسید و اخرین قسمت ان روز اخر



ماه پخش شد.



Ashlee به عنوان بازیگر نقش دوم به نام Clea در فیلم



"Undiscovered" (با نام اصلی Wannabe) ظاهر شد ,این فیلم



اگوست 2005 روی پرده سینما ها رفت,Ashlee در اواخر 2004



بازی در این فیلم را انجام داده بود.با ان که Ashlee بازی



قابل قبولی در این فیلم از خود ارائه داده بود و کار او



بازتاب خوبی داشت,ولی فیلم از نظر منتقدان بد بود و نتیجه



خوبی کسب نکرد,بطوریکه در هفته اول نمایشش حتی در Top 10



نیز قرار نگرفت و تنها 676,048 دلار فروش کرد.



البوم دوم Ashlee به نام I Am Me, در 18 اکتبر 2005 در



امریکا ریلیز شد.Ashlee گفت که می خواهد احساسات موسیقی



دهه 80 را در این البوم بیامیزد.البوم I Am Me با 220,000



کپی فروش اول شد اما سرعت فروش ان کم شد و تا ژانویه 2006



کمتر از 1میلیون کپی فروخت.



اهنگ اول البوم به نام Boyfriend در Bilboard ht 100 رتبه



25 را گرفت.اهنگ دوم یعنی L.O.V.E نیز موفق بود و در Top40



امریکا قرار گرفت.



Ashlee در اواخر سپتامبر تور دیگری را اغاز کرد و در



برنامه NSL که 8 اکتبر 2005 بود نیز شرکت کرد تا فروش



البوم خود را افزایش دهد.اهنگ اول او در این برنامه Catch



Me WhenI Fall بود که درباره خراب کاریش در برنامه قبلی



بود و در پایان اجرایش از همه حاضران قدردانی کرد.



اواسط سپتامبر,Ashlee بعد از برنامه ای که در ژاپن داشت



حالش بد شد که دلیل ان را خستگی دانستند.او برای مدت



کوتاهی در بیمارستان بستری شد و مجبور شد برنامه ای که در



Radio Music Awards داشت را کنسل کند.



عکس Ashlee به همراه خواهرش Jessica روی جلد مجله Teen



People رفت,همچنین مجلات Blender و Cosmopolitan نیز در



ژانویه 2006 و Seventeen و JANE نیز عکس Ashlee را روی جلد



خود داشتند.



12 اوریل Ashlee مجری برنامه MTV Australia Video Music



Award بوده است.

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:35
بيوگرافي مرد حنجره طلايي ( اكبر گلپايگاني گلپا )

--------------------------------------------------------------------------------

با سلام خدمت همه دوستان
زندگي نامه اي از جاودانه صداي موسيقي ايران علي اكبر گلپايگاني (( گلپا ))

نام : علي اكبر گلپايگاني
روز تولد : 10 بهمن 1312
محل تولد : محله تکيه زرگرها ی تهران
همسر : گلرخ گلرايلی
فرزندان : ساقي و ساغر گلپايگاني
خواهران و برادران : عباس ، حسن (مدرس آواز و استاد دانشگاه)، محمد (با نام هنری گلريز) که خواننده ميباشند ، محمود (مهندس و مدرس آواز) ، و يک خواهر بنام مريم .
تيم هاي مورد علاقه : رئال مادريد – بارسلونا – بايرن مونيخ – منچستر
فوتباليست مورد علاقه : پله – زيدان – گرد مولر – بكن باوئر
فوتباليست هاي ايراني : همايون بهزادي – علي پروين – مهدوي كيا – كريمي – كعبي
خواننده مورد علاقه : اديب خوانساري
خوانندگان مورد علاقه نسل امروز : شجريان – افتخاري – اصفهاني – مرحوم ايرج بسطامي
فيلم ايراني مورد علاقه : سوته دلان
بازيگران ايراني مورد علاقه : فردين – بهروز وثوق – جمشيد مشايخي – اكبر عبدي – هديه تهراني – نيكي كريمي – خسرو شكيبايي – پرويز پرستويي
كارگردان ايراني مورد علاقه : تهمينه ميلاني
تحصيلات : ديپلم و فارق التحصيل از دانشگاه نقشه برداري دانشگاه افسري و كارشناس بانك مسكن
يك بيت : به خدا قطع كند خصم اگر سر ز تنم به جهاني ندهم ذره خاك وطنم
-----------------------------------------------
اکبر گلپایگانی( مرد حنجره طلايي ) بدون کوچکترین تردید یا شک و شبهه ای برترین خواننده موسیقی اصیل ایرانی در طول تاریخ این سرزمین و در مدت قریب به یک صد سال از شکل گیری آن در قالب نوین به شمار می رود .
استاد گلپا مبدع و مروج شیوه جدیدی از تصنیف خوانی در قالب های اصیل به شمار می رود که در آن پیش از او هیچ خواننده دیگری تا آن اندازه در ژرفای ترکیبات الحان، ملودی ها، و سازها غور و تفحص نکرده بود . ایشان در تمام ادوار خوانندگی خود تنها حول و حوش 50 ترانه خوانده اند که الحق والانصاف اغلب در نوع خود بی بدیلند . وسواس خاص استاد در گزینش اشعار، سازها، و ملودی ها وجه فراق و تمایز ایشان از سایرین است .
با مطرح شدن نام اکبر گلپایگانی و اوج گیری این بزرگمرد آواز ایرانی، تقریبا همگی آوازخوانان معروف و مردمی کنار زده شدند و برای مردم و صاحبان فن و ذوق تنها چهار نام دیگر بازتابی سنگین و قابل اعتنا و قابل قیاس با گلپا داشتند : مرضیه، بنان، ایرج، و شجریان. این درست که استادانی چون محمودی خوانساری و قوامی و حتی عبدالوهاب شهیدی و نادر گلچین و سایرین نیز عرصه پهناوری از بی کرانه موسیقی ایرانی را تصرف کرده بودند، لیکن به واسطه امکانات محدودتر در ضبط صدا و ترانه، کم کاری، و دوری گزینی از هیاهوی عصر، و عوامل دیگر، نتوانستند پا به پای این چهار استاد گام بردارند . البته نام بانو دلکش نیز نمی تواند از اذهان زدوده شود ، اما ایشان در مبحث آواز دستگاهی همانند مرضیه کمتر وارد شده اند .
برای این بزرگمرد آواز ایرانی عمری مستدام و طولانی آرزومندیم و امیدواریم اکنون که گلو و حنجره مرمرین ایشان از قید ( غل و زنجیر و لاک و مهر و پلمپ بیست و پنج ساله ) آزاد شده ، بیست و پنج سال دیگر بخوانند و با به فراموشی سپردن آنچه در این مدت گذشت ، از زنگار غم و اندوه رهایی یافته و نسیم شور وشادی و امید را در قلب جوانان این سرزمین به وزیدن وا دارند ، جواناني که به نسل کنونی تعلق دارند و تنها نامی از ایشان و استادان دیگر شنیده اند ...

:::::::::: سال شمار زندگی استاد اکبر گلپايگانی ::::::::::

● متولد دهم بهمن سال 1312 شمسی __ 1933 م ، در محله تکيه زرگرها ی تهران .
● خواندن اولين اذان برای سلامتی مادر در سال 1317 شمسی __ 1938 م ، که ايشان در همان سال مادر خود را از دست ميدهند .
● ورود به دبستان فرهنگ در محله تکيه زرگرها در سال 1318 شمسی __ 1939 م ، که ايشان در همان سال قاری قرآن در کلاس درس بودند .
● آشنايی با محمود آقا خراز محل و قاری مساجد و ابراهيم گردن تعزيه خوان معروف و آغاز تعليم ابتدايی موسيقی نزد آنها در سال 1319 شمسی __ 1940 م .
● آغاز تعليم موسيقی نزد پدر ، حسين گلپايگانی ، به طور جدی و منظم در سال 1320 شمسی __ 1941 م .
● نقل مکان از محله تکيه زرگرها به خيابان آبشار و ثبت نام در کلاس چهارم ابتدايی در دبستان اقبال در خيابان آبشار و آشنايی با مرحوم (( جهانگير ملک استاد تنبک )) ، در کلاس درس در سال 1321 شمسی __ 1942 م .
● ثبت نام در دبيرستان بدِر در سرچشمه و عضويت در تيم فوتبال باشگاه تهران جوان در رده سنی نوجوانان به مربيگری مرحوم حسين فکری در سال 1324 شمسی __ 1945 م .
● کسب عنوان قهرمانی تهران با تيم فوتبال نو جوانان باشگاه تهران جوان در سال 1325 شمسی __ 1946 م .
● اولين تجربه شرکت در يک گروه ارکستر کر به رهبری ايرج گلسرخی در سال 1326 شمسی __ 1947 م .
● اولين تجربه بازی در يک نمايش در سالن شير و خورشيد و ايفای نقش يک پسر شعر خوان به پيشنهاد شاپور قريب کارگردان سينما در سال 1326 شمسی __ 1947 م .
● ورود به مدرسه نظام و عضويت در انجمن موسيقی مدرسه نظام و آشنايی با حسين خواجه اميری ((استاد ايرج )) ، در سال 1327 شمسی __ 1948 م .
● آشنايی با مرحوم حسن يکرنگی از شاگردان اقبال السلطان و تعليم آواز نزد او در سال 1328 شمسی __ 1949 م .
● آشنايی با دکتر ((نور علی خان برومند)) به کمک استاد ((علی تجويدی)) و آغاز تعليم تحت نظر ايشان در سال 1330 شمسی __ 1951 م .
● آشنايی با اساتيد برجسته موسيقی ايران و تعليم آواز نزد استاد ((ابوالحسن صبا)) ، ((طاهر زاده)) ، ((اديب خوانساری)) ، ((عبدالله خان دوامی)) ، (( حاج محمد آقا ايرانی مجرد)) و ((يوسف فروتن)) در سال 1331 شمسی __ 1952 م .
● ورود به دانشکده افسری در سال 1332 شمسی __ 1953 م .
● خواندن اولين آواز با ساز استاد ((دکتر نور علی خان برومند)) و ((استاد علی اصغر بهاری)) برای يونسکو ( در بيات اصفهان و سه گاه ) ، در سال 1335 شمسی __ 1956 م . که به صورت صفحه بزرگ ضبط شد . که اين اثر در بازار پخش نشد .
● ورود به دانشکده نقشه برداری در سال 1336 شمسی __ 1957 م .
● دعوت به راديو توسط ((مرحوم پيرنيا ))، سرپرست و مبتکر برنامه گلها در سال 1337 شمسی __ 1958 م .
● استخدام در سازمان برنامه در سال 1337 شمسی __ 1958 م .
● خواندن اولين آواز بدون ساز ، شعر حافظ ، ( در خرابات مغان نور خدا می بينم ) در اول فروردين ماه سال 1338 شمسی __ 1959 م . گلپا در اين آواز به عنوان خواننده ناشناس و جوان معرفی شد .
● پخش اولين آواز با ساز از راديو در برنامه گلها تحت عنوان ، مست مستم ساقيا دستم بگير ، در مثنوی شور، با شعر بيژن ترقی و آهنگ ((مرتضی خان محجوبی)) و ((پرويز ياحقی)) در سوم فروردين ماه سال 1338 شمسی __ 1959 م . که اين آواز از استقبال بی سابقه ای در ميان عامه مردم برخوردار گشت.
● ضبط اولين صفحه توسط کمپانی ايران گرام در سال 1339 شمسی __ 1960 م .
● ضبط چهار صفحه توسط کمپانی ايران گرام و سفر به آمريکا به همراه استاد ((فرهنگ شريف نوازنده تار )) و مرحوم ويگن جهت اجرای کنسرت برای ايرانيان مقيم آن کشور در سال 1340 شمسی __ 1961 م .
● تدريس موسيقی ايرانیbuilding music در دانشگاه USLA ، به همراه استاد ((فرهنگ شريف)) به مدت سه ماه در سال 1340 شمسی __ 1961 م .
● اجرای کنسرت در لندن و هلند در سال 1340 شمسی __ 1961 م .
● ازدواج با خانم گلرخ گلرايلی در سال 1346 شمسی __ 1967 م . در سن 34 سالگی
● اجرای کنسرت در کويت همراه با فرهنگ شريف و مرحوم امير ناصر افتتاح (نوازنده تنبک) در سال 1348 شمسی __ 1969 م .
● بازی در فيلم سينمايی مرد حنجره طلايی به عنوان هنر پيشه نقش اول به کارگردانی مرحوم ميثاقيه در سال 1348 شمسی __ 1969 م .
● تولد اولين فرزند بنام ساقی در يازدهم ارديبهشت ماه سال 1349 شمسی __ 1970 م . که ايشان هم اکنون پزشک ميباشند .
● اجرای کنسرت در لندن با استاد ((حبيب الله بديعی نوازنده ويلون )) و همچنين بازی در نمايشنامه راديويی آتشی بر دل ، در سال 1350 شمسی __ 1971 م .
● تولد دومين فرزند بنام ساغر در سوم فروردين ماه 1350 شمسی __ 1971 م . که ايشان هم اکنون دارای درجه دکترای بورس آمار و احتمالات ميباشند .
● اجرای برنامه در رويال دايان لندن ، در سال 1352 شمسی __ 1973 م . که در اين برنامه از هر کشور يک خوا ننده منتخب و يک موزيسين شرکت داشتند .
● اجرای کنسرت سراسری در آمريکا برای ايرانيان مقيم آن کشور با استاد فريدون حافظی ( نوازنده تار) ، در سال 1355 شمسی __ 1976 م .
● کنسرت در افغانستان و اجرای آواز دو صدايی با محمد ظاهر خواننده معروف افغانستان و همچنين اجرای کنسرت در پاکستان و هندوستان در سال 1355 شمسی __ 1976 م .
● ممنوعيت برای کار در راديو و تلوزيون در سال 1358 شمسی __ 1979 م .
● اجرای کنسرت سراسری در آمريکا در سال 1371 شمسی __ 1992 م .
● اجرای کنسرت در چين و ژاپن در سال 1372 شمسی __ 1993 م .
● اجرای کنسرت در آمريکا در سال 1373 شمسی __ 1994 م .
● اجرای کنسرت در رويال فستيوال هال لندن در سال 1378 شمسی __ 1999 م .
● آغاز به کار مجدد و ارائه دو کاست تحت عناوين (مست عشق) و (عقيق) در سال 1382 و شکست رکورد تاريخي فروش نوار ، آن هم پس از 24 سال دوری ايشان از بازار موسیقی کشور ... كه همانطور كه در بالا گفتم به خاطر ممنوع الفعاليت كردن استاد بود .
● دوباره ركورد تاريخي براي مرد حنجره طلايي و عنوان (( پرفروشترين آلبوم بعد از انقلاب )) براي آلبوم (مست عشق) كه در سال 1382 منتشر شده بود .




:::::::::: بیوگرافی اکبر گلپایگانی ::::::::::

سال 1312در تهران دیده به جهان گشود . تحت توجهات پدرش با اصول اول موسیقی تا حدودی آشنا شد ، تا این که گذرش به منزل (حسن یکرنگی) که مردی پاک طینت و دارای صدایی خوش بود می افتد او که به خوبی به گوشه ها و ردیفهای موسیقی ایرانی وارد بود گلپای جوان را مورد تشویق قرار می دهد . مدت زیادی از آمد و شد نمی گذارد که او یک شب با استاد ((نور علی برومند)) در آن منزل آشنا می شود ... استاد (( نور علی برومند)) از صدای او خیلی خو شش می آيد و تصمیم به تعلیم وی می گیرد و حدود 8 سال و 9 ماه به طور مداوم وی را تحت تعلیم قرار میدهد. تا این که ((داوود پیر نیا)) مبتکر برنامه گلهای جاویدان برای شرکت در برنامه گلها از وی دعوت می کند ... اكبرجوان و با استعداد به زودى خواننده اصلى اركستر گل ها و گل هاى جاويدان شد .... و شد گلپا . گلپا آواز را هم طورى خواند كه ورد زبان ها شد و بعد از اين دوره موفق به ترانه خوانى روى آورد و از آنجا كه از ريشه محكمى برخوردار بود بسيارى از آثارش خيلى سريع مشهور شد .
گلپا از محضر استادانی نظیر : ((حاج آقا محمد ایرانی)) ، ((ادیب خوانساری)) و صفحات ((طاهر زاده)) بهره می گیرد ولی به هیچ وجه کوششی به عمل نمی آورد که از آنها تقلید نماید.
گلپا در سال 1956 میلادی ( 1334-35 ش ) به همراه ((علی اصغر بهاری استاد کمانچه)) و (( نورعلی برومند ردیف دان و استاد تار )) در سازمان بین المللی ((یونسکو)) دو تصنیف یکی در دسگاه سه گاه و دیگری در مایه اصفهان با اشعار سعدی و حافظ اجرا نمود و بدین ترتیب می توان گفت گلپایگانی و برومند و بهاری از پیشروان معرفی آواز و موسیقی ایرانی در سطح جهان هستند .
سال 1961 میلادی بنا به دعوت دانشکده "میوزیک بیلدینگ" یو.اس.ال.ا کالیفرنیا با استاد ((فرهنگ شریف)) و تونی که از استاد تار می باشد 18 جلسه تدریس کرد و اولین ایرانی است که در 21 نوامبر 1995 موفق به دریافت دکترای افتخاری در رشته آواز از دانشگاه کلمبیای آمریکا شده است.

چند سال پیش در منزل ((عبدالرزاق وحدت)) مراسمي براي بزرگداشت از استاد گلپایگانی برگزار شد . در این بزرگداشت خودمانی اساتیدی مثل ((فرهاد فخرالدینی)) و ((استاد جلیل شهناز)) و ((مرحوم استاد علی تجویدی)) و ((استاد اسدالله ملک)) و ((استاد محمد رضا شجریان)) و همچنين همایون خرم و میلاد کیایی و بیژن ترقی و فریدون حافظی و ..... حضور داشتند . این بزرگداشت به همت هنرمندان و به پاس قدرداني چند دهه فعالیت ارزشمند استاد گلپا در عرصه آواز ایران ترتیب داده شده بود .

:::: افتخارات و پاداش های کسب شده ::::

● اجرای آواز در سازمان يونسکو در سال 1335 ، به دعوت اين سازمان و اولين خواننده ايرانی که در خارج از ايران کنسرت داشته است .
● اجرای بيشترين آواز در برنامه گلها . همچنین ایشان تنها خواننده ای است که در تمام سلسله برنامه گلها شرکت داشته است . ( 298 آواز بصورت رسمی و بيش از 700 آواز خصوصی و بزم)
● تدريس موسيقی ايرانی و آواز بنا به دعوت دانشکده ميوزيک بيلدينگ دانشگاه USLA کاليفرنيا در سال 1340.
● اجرای برنامه در ( رويال دايان لندن ) در سال 1352 در اين برنامه از هر کشور برترين خواننده ها برای اجرای برنامه اعزام شده بودند که از ايران نيز استاد گلپايگانی دعوت شده بودند .
● دريافت دکترای افتخاری هنر در رشته آواز از دانشگاه کلمبيای آمريکا (( استاد گلپا اولين ايرانی است که موفق به دريافت دکترای افتخاری هنر در زمينه موسيقی شده اند))
● استاد اکبر گلپايگانی از ( رويال فستيوال هال لندن ) نيز نشان صد سال هنر معاصر را دريافت كرده است .
● دريافت دکترای افتخاری اقتصاد و هنر از سازمان يونسکو در سال 1381.
● در 25 آذر سال 1383 نیز از طرف آکادمی نخبگان جوان دانشگاه تهران به سرپرستی پروفسور صحرائیان ، دکترای افتخاری را دریافت کرد . ((در ۲۵ آذر در دانشگاه تهران غوغايي بود . استاد هنگام دریافت دکترا با استقبالی حيرت انگيز دانشجويان مواجه شد . دانشجویان با فریادهای گلپا دوستت داریم علاقه خود را به آوازه خوان بزرگ کشور نشان میدادند ... ))
● دريافت دکترای افتخاری و اسکار هنر موسيقی در سال 1384 از دانشگاه بوداپست مجارستان ((همانطور که ميدانيد این مراسم یکی از بزرگترین مراسم موسیقی هست که در جهان برگزار میشه و در این مراسم غیر از استاد گلپا کسانی مثل ابراهیم تاتلیس و جیبسی کینگ و سلن دیون و ... شركت مي كنند. ))
● دريافت دکترای افتخاری و مدال هنر در سال 1384 از سازمان ملل متحد و نماينده اين سازمان .
● قرار دادن آوای آواز استاد گلپايگانی در يک فيلم جهانی به نام " مده آ " ، ساخته کارگردان مشهور ايتاليايی " پازولينی" . استاد گلپا تنها خواننده ايرانی است که صدايش در يک فيلم جهانی گنجانده شده است . (( استاد گلپا بخاطر اين آهنگ يك ميليون دلار از تهيه كننده اين فيلم دريافت كرد ))
● انتخاب به عنوان محبوبترين خواننده سال 1382در بين تمام خوانندگان ايرانی داخل و خارج از کشور و انتخاب ترانه عشق پاک (من تو را آسان نياوردم بدست) از ساخته های استاد جهانبخش پازوکی به عنوان برترين آهنگ سال . ( به نظر من كه آهنگ عشق پاک در top ten كارهاي استاد گلپايگاني قرار داره ) . خبر برگشت استاد گلپا بعد از 25 سال تيتر تمام روزنامه ها و مجلات ايران شد ... در مجله وزين "موسیقی قرن بیست و یکم" تیتر زدند ، (( حنجره طلایی برگشت و رکورد شکست )) _______________________________________
اکبر گلپایگانی ، مرد حنجره طلايي ، از سوی یونسکو به عنوان برترین خواننده و آوازه خوان کلاسیک جهان در 100 سال اخیر انتخاب شد . این جایزه با نظر خواهی از موسیقیدانان و خوانندگان کلاسیک برتر جهان و از طرف یونسکو به او تعلق گرفت و قرار است در 25 اسفند امسال مدال (( رساترین صدا )) را از ژاک شیراک ، رئیس جمهور فرانسه در حضور بزرگان موسیقی کلاسیک جهان در ساختمان سنای فرانسه دریافت کند .
_______________________________________

وی در سال گذشته نیز در مجارستان یک شیر طلایی به همراه دکترای افتخاری موسیقی از طرف آکادمی هنر بوداپست دريافت كرد . در اين مراسم بزرگ بين المللي هر خواننده اي كه دكتراي موسيقي دريافت مي كند ميتواند 5 دقيقه ( مثل مراسم اسكار ) صحبت كند . استاد گلپا در اين 5 دقيقه كه به طور مستقيم از CNN پخش ميشد درباره لزوم توجه بيشتر جهان به تخت جمشيد صحبت كردند .
اکبر گلپايگاني که به تازگی از سفر فرانسه و ترکیه به ایران بازگشته است هم اکنون منتظر مجوز انتشار از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی برای انتشار کاست جدیدش است و مثل اينكه هنوز مجوز ندادند و اين در حالي است كه متاسفانه ما شاهد دادن مجوز به کاستهای بی هویت و بی نشانی هستیم که نه خواننده آن دارای صدای مناسبی است و نه شعر و آهنگ مناسبی دارند و با زور دستگاههای پیشرفته صدای خود را تغییر میدهند و از سازهای کامپیوتری و ... استفاده میکنند.
وی در پاییز امسال کنسرتی را در استرالیا و در شهرهای سيدني و ملبورن برگزار خواهد کرد .

نكته : ......
● معین خواننده معروف ایرانی ساکن لس آنجلس مدتی را نزد استاد به یادگیری آواز پرداخته است .
● استاد شجريان در كتاب زندگي نامه خود و همچنين مصاحبه سال (شرمنده حافظه جواب نميده) گفته است كه الگو و مشوق من در موسيقي استاد گلپا است و من وقتي صداي استاد گلپايگاني را شنيدم واقعا عاشق موسيقي شدم ...
● استاد گلپا به دعوت از ابراهيم تاتليس براي حضور در يك كنسرت مشترك در كشور تركيه دعوت شده است . (( البته من زياد از ابراهيم تاتليس خوشم نمي آيد ولي خب به هر حال غول صنعت موسيقي تركيه به حساب مي آيد ))
● دو تن از نزديك ترين دوستان استاد گلپا نيز ((مرحوم فردین)) و ((مرحوم تختي)) بودند .
● (( مرد حنجره طلايي علاقه خيلي زيادي به مايكل جكسون دارد و ميگويد وقتي مايكل جكسون شروع به خواندن مي كند من واقعا لذت مي برم ))
● چندي پيش نيز روزنامه خبر ورزشي ( پرتيراژ ترين روزنامه ورزشي در ايران ) گفتگوي مفصلي را با استاد گلپايگاني انجام داد ( به نظر من خيلي جالب بود) .
● هم اكنون استاد گلپا يك هتل به نام شاهين در شهر اشتوتگارت آلمان دارد .
● هم اكنون محل زندگي استاد گلپا در فرمانيه است و بهترين تفريح اش نيز رفتن به پارك جمشيديه براي ورزش همراه با همسرشان است .
------
نظرات تني چند از بزرگان موسيقي ايران درباره گلپا :
استاد علی تجویدی:
ایجاد سبک و شیوه ای نوین در اجرای آوازهای اصیل ایرانی همراه با صدایی رسا و تحریرهایی بدیع و استادانه در قالب ردیفها و گوشه های آن توسط شما از چنان جذابیت و دلنشینی برخوردار بود که لاجرم بر گوش دلها نشسته و آواز ایرانی را که تا آن زمان عامه مردم کمتر بدان توجه می کردند مورد توجه و اقبال عمومی قرار داد. بنابراین لازم می دانم مراتب قدر شناسی و سپاس خود و دیگر هنرمندانی که همراه با شما در بوجود آوردن گلهای جاویدان و رنگارنگ شعر و موسیقی ما سعی داشته اند به حضورتان تقدیم و سعادت و نیکبختی شما را از خداوند آرزو مینمایم.
استاد جلیل شهناز :
آقای اکبر گلپایگانی از جمله هنرمندانی هستند که دوستش دارم و علاوه بر صدای کم نظیری که دارند زحمت زیادی در راه اعتلای آواز ایران کشیده است و به طور خلاصه می توانم بگویم گلپا هنرمندی واقف و وارد مانند آقایان بنان و قوامی و تاج اصفهانی و ادیب خوانساری صاحب سبک است.
استاد فضل الله توکل :
اکبر گلپا سلطان آواز ایران است.
استاد پرویز یاحقی:
گلپا هنرمندی صاحب سبک و مردمی و به خاطر صاحب سبک بودن گلپا بود که مردم بهترین لقبها مانند ((سلطان آواز ایران)) و ((مرد حنجره طلایی)) و ((گل سرسبد آواز ایران)) را به او دادند .
استاد منصور نریمان:
شهر خلوت است امشب گلپا می خواند.
استاد فرهنگ شریف:
صدای اکبر گلپا صدای جاویدانی است که همواره باقی خواهد ماند.
استاد بیژن ترقی(شاعر):
صدای گلپا بواقع تحولی عظیم و چشم گیر در سبک خوانندگی کشور ایجاد کرد. در ایامی که همه مردم اعم از پیر و جوان بیشتر به ترانه های رادیو دل بسته بودند و چندان توجهی به موسیقی آوازی نداشتند صدای گلپا با چنان استقبال و شور و حالی روبه رو شد که از هر خیابان و جلوی هر میدان و مغازه ای که رد میشدیم طنین صدای او عابرین را از حرکت باز میداشت . امید است قدر چنین هنرمندان بزرگی را بیشتر بدانیم که ارزش هر کشوری به بزرگان و هنرمندان آن کشور است.
همچنين خوانندگان بزرگي نيز مثل تیمور مصطفی اف (اذربایجان) ، حاج بابا (اذر بایجان) ، ابراهیم تاتلیس (تركيه) ، ام کلثوم (مصر) ، شالاز ناوور (فرانسه) ، فرانک سیناترا ، سلن ديون ، خولیوو ایگلسیاس و ... از اکبر گلپایگانی به عنوان یکی از خوانندگان بزرگ موسیقی کلاسیک در دنیا نام برده اند و همچنين بزرگترين نوازنده گان و موسیقیدانهای کشور نيز مثل مرحوم علی تجویدی و جلیل شهناز ومرحوم اسدالله ملک و مرحوم حبیب الله بدیعی و پرویز یاحقی و فرهنگ شریف و منصور نریمان و انوشیروان روحانی و فضل الله توکل و .... يكصدا استاد گلپايگاني را به عنوان بهترین آوازه خوان تاریخ ایران مي نامند .

((( كنسرت بزرگ تخت جمشيد )))
حرف كنسرت بزرگ استاد گلپايگاني در تخت جمشيد چندي هست كه در محافل خبري سر زبانها افتاده است و استاد گلپا مي خواهد بعد از 27 سال در وطنش كنسرت بگذارد . ولي خب اينطور كه معلومه هنوز مجوز دريافت نكرده البته صحبت هايي با آقای حسین صفار هرندی شده و ايشان نيز قول مجوز را دادند ولي هنوز كه خبري نيست ... ضمنا کلیه درآمد این کنسرت زیر نظر آکادمی نخبگان جوان و همچنین پرفسور صحرائیان به دانشجویانی که از عهده مخارج دانشگاه برنمی آیند اختصاص خواهد یافت . این کنسرت به احتمال ۹۰درصد در شیراز و در تخت جمشید برگزار خواهد شد و اينطور كه قبلا گفته شده بود قراره به اين كنسرت مجوزه 20000 نفري داده شود ولي خب فعلا كه هيچ خبري از مجوز نيست .
**
همچنين تا چندي ديگر (( جايزه پيكاسو )) را به اكبر گلپايگاني تقديم مي كنند . در طول تاريخ فقط 9 نفر جايزه پيكاسو را دريافت كردند .
**
اين هم يك تاپيك بود براي آشنايي بيشتر شما با بهترین آوازه خوان تاریخ .
مطالب اين تاپيك از منابع مختلفي از جمله وبلاگ و سايت رسمي استاد گلپا گرفته شده است كه جا دارد در همين جا از همه آنها تشكر كنم .
پايان

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:37
پاريس ويتنی هيلتون

--------------------------------------------------------------------------------

جد پاريس، کنراد نيکولسون هيلتون بود که اولين هتلش را در سال ۱۹۱۹ خريد و همان نخستين حلقه هتلهايی زنجيره ای شد.
کنراد اولين هتل هيلتون را در سال ۱۹۲۵ در دالاس واقع در ايالت تگزاس بنا کرد و خيلی زود هيلتون به نخستين هتل زنجيره ای تبديل شد که در دو سوی آمريکا گسترش يافت.
آقای هيلتون الگوی تجاری خود را روی مسافران کاسبکار متمرکز کرد که می خواستند يکی دو شب در يک شهر به قصد تجارت بمانند و شبها سرگرم شوند. اين ايده چنان موفق از کار درآمد که آقای هيلتون به يکی از ثروتمندترين مردان دنيا تبديل شد.
وی همچنين چند اقامتگاه صاحب نام ديگر را خريد، از جمله: فرانسيس دريک در سانفرانسيسکو، والدورف آستوريا در نيويورک و پالمر هاوس در شيکاگو.
آقای هيلتون در سال ۱۹۵۷ زندگينامه خود با عنوان "مهمان من باش" را منتشر کرد و سپس به تامين بودجه بورس رشته مديريت رستوران و هتلداری کنراد هيلتون را در دانشگاه هوستون همت گمارد.
بعد از کنراد هيلتون، پسرش بارون زمام اداره شرکت را به دست گرفت. کنراد در سال ۱۹۷۹ جان سپرد و بخش عمده ثروتش را برای بنياد خيريه خود به نام بنياد کنراد نيکولسون هيلتون به ارث گذاشت.
يک پسر ديگر وی به نام کنراد جونيور ملقب به "نيکی"اولين شوهر اليزابت تيلور، هنرپيشه سابق هاليوود بود. اين زوج در اوايل دهه ۱۹۵۰ ازدواج کردند.
زندگی هاليوودی
پاريس هيلتون که نوه کنراد جونيور است، در ۱۷ فوريه ۱۹۸۱ در شهر نيويورک به دنيا آمد و از همان بدو تولد در ناز و نعمت پرورش يافت.
وی در نوجوانی به پای ثابت ميهمانی های اشرافی در نيويورک و لس آنجلس تبديل شد و خيلی زود بخاطر انتخاب لباس و رفتار غريبش توجه رسانه های شکارچی ستارگان نوظهور را جلب کرد.
بعد از گرفتن ديپلم دبيرستان، وی علاقه ای به کالج نشان نداد، برای همين در حوالی سال ۲۰۰۰ بود که پاريس هيلتون تصميم گرفت مشهورتر از گذشته شود.
در نتيجه وی به مدل لباس تبديل شد و اندک زمانی بعد در نمايش طراحانی مانند مارک بوئر و کاترين مالندرينو خودنمايی کرد. سپس در يک آگهی برای بوتيک ايتاليايی Iceberg حضور يافت.
مجلات ملی آمريکا مانند جی کيو، ونيتی فئر و اف اچ ام نيزعکسهای پاريس هيلتون را به عنوان مدل چاپ می کردند.
در همين حال، وی همچنان در رادار رسانه های پاپاراتزی قرار داشت که درباره روابط واقعی و خيالی اش با ستارگان هاليوود مانند لئوناردو دی کاپريو و نيز خوانندگانی نظير نيک کارتر از گروه Backstreet Boys گمانه زنی می کردند.
اما حقيقت اين است که درباره رابطه ساده وی با اين افراد که در ميهمانی ها با همديگر آشنا می شدند، بی اندازه غلو می شد. از همين رو پاريس هيلتون عقيده دارد اين دسته از خبرنگاران و عکاسان "انسانهای سخيفی هستند."
اما انتشار يک فيلم ويديويی در اينترنت در سال ۲۰۰۳ که رابطه جنسی او با دوست پسر سابقش ريک سلومون را به تصوير کشاند، بدنامی غيرمنتظره ای نصيب وارث خاندان هيلتون کرد. اين فيلم ظاهرا در سال ۲۰۰۰ ضبط شده بود که پاريس فقط ۱۹ سال سن داشت.
وی به مجله نيوزويک گفته است که انتشار اين فيلم مايه تحقيرش شده است. خانم هيلتون می گويد: "بسيار دردناک بود، اما من درس عبرت گرفتم که به کسی اعتماد نکنم."

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:38
غلامحسين بنان

--------------------------------------------------------------------------------

غلامحسين بنان : خواننده



ارديبهشت ماه سال 1290 خورشيدي در تهران خيابان زرگنده ( قلهك ) ؛ در خانواده يي متعين و صاحب جاه ، به دنيا آمد . پدرش كريم خان بنان الدوله نوري و مادرش دختر شاهزاده محمد تقي ميرزا ركني ( ركن الدوله ) برادر ناصر الدينشاه يا پسر محمد شاه قاجار بود . از شش سالگي بنا به درخواست و توصيه استاد ني داود به خوانندگي و نوازندگي ارگ و پيانو پرداخت و در اين راه از راهنمايي هاي مادرش كه پيانو را بسيار خوب مي نواخت بهره ها گرفت ، اولين استاد او پدرش بود و دومين استاد ، مرحوم ميرزا طاهر ضياء ذاكرين رثايي و سومين استادش مرحوم ناصر سيف بوده اند .

بنان در سال 1321 خوانندگي در راديو را آغاز كرد ، در آن زمان ، شادروان روح اله خالقي مسئوليت موسيقي راد يو را بر عهده داشت ، روزي كه بنان با عبدالعلي وزيري جهت امتحان به راديو مي رود در دفتر روح اله خالقي ، ابوالحسن صبا هم نشسته بوده ، از بنان مي خواهند كه براي ايشان قطعه يي بخواند و او (( در آمد سه گاه )) را آغاز مي كند و صبا هم با ويولون او را همراهي مي كند. هنوز (( در آمد )) تمام نشده بود كه خالقي به صبا مي گويد : (( شما نواختن ويولون را قطع كنيد )) و به بنان اشاره مي كند (( گوشه حصار )) را بخواند و بنان بدون اندك مكثي ، با چنان مهارت و استادي (( در آمد حصار )) را مي خواند و به (( سه گاه )) فرود مي آيد كه روح اله خالقي بي اختيار برخاسته و او را در آغوش گرفته و مي بوسد و آينده وي را در هنر آواز درخشان پيش بيني مي كند .

(( صداي بنان ، بسيار لطيف و شيرين ، زيبا و خوش آهنگ است ، كوتاه مي خواند ولي در همين كوتاهي ، ذوق و هنر بسيار نهفته است ، غلت ها و تحريرهاي او چون رشته مرواريد غلطاني ، به هم پيوسته و مانند آب روان است . من از صداي او مسحور مي شوم ، لذتي بي پايان مي برم كه فوق آن متصور نيست ، تصور نمي كنم خواننده يي به ذوق و لطف و استعداد بنان در قديم داشته باشيم ، و به اين زودي ها هم پيدا كنيم ... بنان در موسيقي ما از گوهر گرانبها هم گرانبها تر است .))

از سال 1321 صداي غلام حسين بنان ، همراه با همكاري عده يي از هنرمندان ديگر از راديو تهران به گوش مردم ايران رسيد و ديري نگذشت كه نام بنان زبانزد همه شد و شيفتگان فراواني در سراسر كشور پيدا كرد . خالقي او را در اركستر انجمن موسيقي شركت داد و با اركستر شماره يك نيز همكاري را شروع كرد و از بدو شروع برنامه هميشه جاويد (( گلهاي جاويدان )) بنا به دعوت استاد ارجمند داود پيرنيا همكاري داشت . بنان در طول فعاليت هنري خود ، حدود 450 آهنگ را اجرا كرد و آنچه كه امتياز مسلم صداي او را پديد مي آورد ، زير و بم ها و تحريرات صداي او است كه مخصوص به خودش مي باشد بنان نه تنها در آواز قديمي و كلاسيك ايران استاد بود ، بلكه در نغمات جديد و مدرن ايران نيز تسلط كامل داشت . تصنيف زيبا و روح پرور (( الهه ناز )) او بهترين معرف اين ادعا مي باشد .

غلامحسين بنان به سال 1315 خورشيدي به سمت بايگان در اداره كل كشاورزي استخدام شد و بعد از چندي به شركت ايران بار كه مركز آن در اهواز بود منتقل گشت . پس از چند سال به معاونت آن اداره منصوب گرديد . در سال 1321 به تهران آمد و بنا به پيشنهاد مرحوم فرخ كه وزير خواربار بود ، به سمت منشي مخصوص وزير به كار پرداخت . بهد از تغيير كابينه ، به اداره كل غله و نان منتقل شد و چندي كفالت اداره دفتر و كارگزيني و مدتي هم مسئوليت تحويل كوپن نان تهران را برعهده داشت . در سال 1332 به پيشنهاد شادروان خالقي به اداره كل هنرهاي زيباي كشور منتقل شد و به استاد آواز هنرستان موسيقي ملي به كار مشغول گرديد و در سال 1334 رئيس شوراي موسيقي راديو شد .غلامحسين بنان از ابتدا در برنامه هاي گلهاي جاويدان و گلهاي رنگارنگ و برگ سبز شركت داشته كه ره آورد اين همكاري ها از اين قرار مي باشد :

گلهاي جاويدان بدون شماره در (( شور )) ، گلهاي جاويدان بدون شماره در (( سه گاه )) ، گلهاي جاويدان بدون شماره در (( همايون )) با سنتور رضا ورزنده ، گلهاي جاويدان شماره 92 در (( بيات ترك و ابو عطا )) ، گلهاي جاويدان شماره 93 در (( شور )) با ويولون استاد مهدي خالدي ، گلهاي جاويدان شماره 98 در (( ابو عطا )) با تار لطف اله مجد ، گلهاي جاويدان شماره 118 در (( ماهور )) با ويولون استاد علي تجويدي و سنتور رضا ورزنده ، گلهاي جاويدان 118مكرر در (( ابو عطا )) با ويولون استاد مهدي خالدي ، گلهاي جاويدان 124 در (( بيات ترك )) ، گلهاي جاويدان شماره 128 در((شوشتري))،گلهاي جاويدان شماره 129 ، گلهاي جاويدان 130 ، گلهاي جاويدان 131 در (( سه گاه ))، گلهاي جاويدان شماره 132 در (( دشتي )) ، گلهاي جاويدان شماره 136 ، گلهاي جاويدان شماره 137 در (( چهار گاه )) با پيانو استاد مرتضي محجوبي و استاد علي تجويدي ، گلهاي جاويدان شماره 138 ، گلهاي جاويدان شماره 139 در (( سه گاه )) با استاد جليل شهناز ، گلهاي جاويدان شماره 143 در (( شور )) ، گلهاي جاويدان شماره 145 در (( شور )) با سنتور رضا ورزنده ، گلهاي رنگارنگ شماره 103 در (( دشتي )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 109 در (( سه گاه )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 126 در (( دشتي )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 134 در (( افشاري )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 136 در (( سه گاه ))، گلهاي رنگارنگ شماره 140 الف در (( افشاري )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 140 ب در (( افشاري ))، گلهاي رنگارنگ شماره ب مكرر ، گلهاي رنگارنگ شماره 149 در (( دشتي )) گلهاي رنگارنگ شماره 171 در (( شور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 172 در (( شور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 174 در (( سه گاه )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 176 در (( دشتي )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 190 در (( سه گاه )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 201 در (( ابو عطا )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 205 در (( افشاري )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 210 در (( بو سيلك )) ، گلهاي رنگارنگ 210 ب مكرر در (( بوسيلك ))، گلهاي رنگارنگ 211 در (( سه گاه )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 228 در (( افشاري )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 330در (( دشتي ))، گلهاي رنگارنگ شماره 232 در (( دشتي )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 234 در (( دشتي و ماهور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 237 در (( ماهور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 242 در (( شور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 245 در (( همايون )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 249 در (( شور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 250 در (( دشتي )) ، گلهاي رنگارنگ بختياري ( محلي ) ، شماره 251 ، گلهاي رنگارنگ شماره 252 در (( همايون )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 254 در (( اصفهان )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 256 در (( شور )) ، گلهاي رنگارنگ شماره 257 در (( ماهور )) گلهاي رنگارنگ شماره 265 در (( اصفهان )) ، برگ سبز شماره 27 در (( سه گاه )) ، برگ سبز شماره 31در (( افشاري )) ، برگ سبز شماره ‌ 46 در (( سه گاه )) ، برگ سبز شماره 63 در (( اصفهان )) ، برگ سبز شماره 83 در (( سه گاه )) ، برگ سبز شماره 107 در (( اصفهان )) ، برگ سبز شماره 145 در (( همايون )) و برنامه هاي متعدد و گوناگون ديگري كه از اين خواننده بزرگ و هنرمند به يادگار مانده است .

برنامه هاي متعدد و گوناگون ديگري كه از اين خواننده بزرگ و هنرمند به يادگار مانده است .

غلامحسين بنان مدتها بود كه به ناراحتي جهاز هاضمه مبتلا شده بود از طرف ديگر حنجره اش نيز آمادگي بيان نياز هاي درونيش را نداشت و به همين دليل اندك اندك از خواندن اجتناب ورزيد و از صحنه هنر كناره كشيد و ديگر حدود بيست سال آخر عمر را تقريبا فعاليت چشم گيري نداشت و روز به روز ناراحتي جهاز هاضمه او را بيشتر رنجور مي كرد و متاسفانه كوشش هاي پزشكان و خاصه مراقبت ها و از خود گذشتگي هاي پري بنان همسر وفادار و مهربانش هم موثر نيفتاد و سرانجام در ساعت 7 بعد از ظهر پنجشنبه هشتم اسفند ماه 1364 خورشيدي در بيمارستان ايرانمهر قلهك جهان را بدرود گفت . روانش شاد باد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:39
سبک موسيقی :‌ Pop , Dance , Reggae

اعضای گروه : Malin Berggren وJenny Berggren وJonas Berggren وUlf Ekberg

مليت :‌ سوئدی

بهترين Single ها از لحاظ جدول فروش در اروپا : “All That She Wants” و “The Sign” و “Don’t Turn Around” و “Life Is A Flower” و “Cruel Summer” و “Unspeakable” و “Da Capo”

سال شروع به کار : ۱۹۹۳

آخرين آلبوم : “Da Capo” در سال ۲۰۰۲

بيوگرافی : دو سوئدی بلند پرواز که گاه گاهی هم با کامپيوتر يه کارايی هم ميکردن..Ulk و Jonas يه روز تصميم گرفتن يه آهنگی رو با Synth های جديد کامپيوتری ارزان قيمت بسازن...در اين حين بود که اونا دنبال خواننده ميگشتن و چه کسايی بهتر از خواهر هایJonas که هم خوش قيافه بودند و هم صدای خوبی داشتند...اين شد که در سال 1993 گروه کاره خودش رو با “All That She Wants” شروع کرد به اميد روزی که به موفقيت برسه..ولی در همون ابتدا اين Single به صدر جدول فروش کشورهای اروپايی رفت و حتی در استراليا و آمريکا هم در Top Ten قرار گرفت.. و اين شد که انتظارات از اين گروه بيشتر شد ...در ادامه با “Wheel Of Fortune”, “Happy Nation”, “Waiting For Magic” کاره خوشون رو ادامه دادن و طرفداران زيادی هم پيدا کردن...بالاخره در اواخر سال ۱۹۹۳ البوم اول به بازار اومد و فروش زيادی هم داشت...خود اعضای گروه هم باور نمی کردن که بتونن در عرض مدت يکسال به چنين موفقيتی برسند....خودشون رمز موفقيتشون رو در سادگی و روانی شعر های اون ميدونن .....ولی خب همه ما ميدونيم آهنگ های ترکيبی Pop/Reggae هميشه خوب از آب در نمی ياد ولی رمز ترکيب اين دو رو اونا ميدونستن....در سال ۱۹۹۵ هم با البوم THE BRIDGE تونستن موفقيت هايی رو بدست بيارن ولی همه منتظر آهنگ هايی شبيه به همون البوم اول و به نوعی جديد هم بودن ..برای همين بود که در سال ۱۹۹۸ البوم إFLOWERS به طور کلی با همه ی البوم های اونا فرق داشت....آهنگ های جديدی مثل Cruel Summer , Life Is A Flower باعث شد که باز هم بازار اونا گرم بشه....ولی همه منتظر البوم بعدی بودن....به دلايلی گروه ۴ سال البوم نداد و دليلش رو هم من نمی دونم ولی به هر حال انتظار ها به پايان رسيد و گروه در سال ۲۰۰۲ با البوم Da Capo به صدر جدول فروش بازگشت....اين بار البوم پر بود از آهنگ های از سبک قديم گروه و آهنگ های فوق العاده ای که جديد بودن....نمونه اونUnspeakable که واقعا فوق العاده اس و يا خوده Da capo که Dance هست و واقعا زيباست...اين البوم آخر رو حتما گوش بدين فوق العاده اس....

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:40
لینکین پارک

--------------------------------------------------------------------------------







تاثیرگذار ترین فرد گروه Linkin Park کسی نیست جز چستر . نام کامل او چستر بنینگتن است که در 20 مارچ 1976 در فونیکس اریزونا متولد شد . موسیقی سرگرمی بزرگ او می باشد که او اموختن موسیقی را از سالگی شروع کرد. او می گوید: ((اوایل تا سر حد مرگ تمرین می کرد . عاشق اواز خواندن بودم ان هم با صدای خشن و خش دار تا جایی که احساس می کردم حنجره ام ناراحت شده است.)) اولین سازی که چستر یادگرفت پیانو بودولی بعد از مدتی به خواندن روی اورد . چستر در سال 1994 از مدرسه واشنگتن فارغ التحصیل شد . یکی از کارهایی که او در دوران نوجوانی خیلی دوست داشتاسکیت روی برف بود که به خاطر این عشق 47 بخیه روی سرش خورده و این باعث شد که از این عشق خود جداشود و به الکل روی اورد عادتی همین حالا هم با ان دست به گریبان است ( چستر قبل از ان که الکلی شود یک معتاد به کوکائین بود ) . چستر فقیر ترین فرد گروه به حساب می اید . او انقدر فقیر بود که نتوانست برای خود و سامانتا ( همسر چستر ) حلقه ازدواج بخرد . اما مشکل حلقه به راحتی حل شد . سامانتا تصویر یک حلقه منحصر به فرد را طراحی کرد ( سامانتا یک طراح است ) و چستر هم ان را یکی از دوستانش که یک مغازه کوچک خالکوبی داشت می دهد و او می پذیرد که تصویر این حلقه را به عنوان هدیه ازدواج انها روی انگشت حلقه انها خالکوبی کند . (چستر 14 خالکوبی در بدنش دارد که اولین خالکوبی را در سن 18 سالگی بر روی شانه خود انجام داد ) . این ازدواج را می توان به عنوان یکی از خاطره انگیزترین ازدواج های دنیا نام برد . ولی چه فایده چون چستر و سامانتا می خواهند از هم جداشوند و بر سر کفالت بچه خود مشکل دارند . ( شاید این هم از اثرات معروف شدن باشد . ان ازدواج کجا این جدایی کجا .) از مساله خودمان دور نشویم . از گروه های مورده علاقه چستر می توان به دیپ پارپل و لدزپلین اشاره کرد که او اعتقاد دارد که این دو گروه خدایان عرصه موسیقی بودند .
PHOENIX







نام کامل او دیوید مایکل فارل است که در 8 فوریه 1977 در پلی مات ماساچوست از خانواده ای کاتولیک متولد شد . این پسر بعد ها نام خود را فونیکس نهاد . تا کلاس دوم یک کاتولیک به حساب می امد اما بعد از این تاریخ به کلیسای پروتستان ها رفت و این مصادف بود بت حرکت خانواده اش از ماساچوست به ایالت میشن ویگو . فونیکس کار خود را با گروه کوچک















Tasty Snax شروع کرد که شیوه اهنگ های این گروه بعد ها پایه گذار موسیقی لینکین پارک شد . فونیکس در اوایل به گیتار علاقه مند شد و گیتار را از مادرش اموخت . فونیکس ساز های دیگری چون پیانو . ویالون و ویالون چکو را می تواند به راحتی بنوازد ولی همیشه دوست داشت درامر شود . او می گوید : (( هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی بیسیست شوم و این باعث تعجب خودم شده .)) فونیکس در دانشکده های زیادی تحصیل کرده است ولی کالج UCLA پل موفقیت و ورود او به دنیای موسیقی بود جایی که با براد اشنا شد. ( فونیکس و براد هم اتقی بودند ولی هیچ گاه در مورده تشکیل یک گروه موسیقی با یکدیگر صحبت نکردند فقط ان دو با هم تمرین می کردند .) بعد از گذشت چند وقت از تشکیل گروه هایبرید تئوری ( لینکین پارک ) و در زمانی که گروه اوایل موفقیت بود فونیکس گروه را ترک کرد تا با گروه سابق خود یعنی Tasty Snaxدر یک تور چند ماهه یاری کند. و در این مدت گروه برای ضبط البوم هایبرید تئوری نوازنده بیس مهمانی را به نام کیلی چریستز را دعوت کرد تا کار گروه لنگ نباشد . و بعد از مدتی که گروه چند نوازنده بیس متفاوت را در نبود او اورده بودند به او اخطار شدیدی دادند که باید حتما به گروه ملحق شود و فونیکس هم که موفقیت های گروه رادید تصمیم به بازگشت گرفت


Mr Hahn





جوهان از والدینی کره ای در 15 مارچ 1977 در گلندال کالیفرنیا متولد شد. او در دوران دبیرستان شیفته هنر های بصری بود و در کنار ان عشق به موسیقی هم کورش کرده بود.جو هم مانند مایک در کالج در رشته تصویر گری تحصیل می کرد و بعد از یک سال با ساخت قسمت های از انیمیشن ((قلمرو اشباح)) شهرت اندکی برای خود دست و پا کرد و این شهرت راهی بود برای طراحی غول ها و هیولا های تخیلی . جو اولین اهنگ خود را در دوران دبیرستان ساخت و یک بار هم اجرا کرد . جو یک مشکل داره و اون هم دوشخصیتی بودن اونه و اسم شخصیت دوم اون هم (رمی) هستش . او یک چیز بد دیگه هم در وجود خودش دارد و ان هم دروغ گو بودن او است. به خاطر این کار های جو ( بهتره بگیم رمی چون جو یک ادم اروم و بعضی وقت ها کسل کننده است ) والدینش او را نزد روانشناس بردند ولی هیچکدام از روش های درمانی موثر واقع نشد و هنوز جو و رمی با هم زندگی می کنند. به همین علت اعضای گروه در کنسرت ها از هواداران به خاطر بی احترامی های احتمالی او می خواهند که ناراحت نشوند. در حال حاظر مغز متفکر و اصلی گروه در ساخت کلیپ ها خود جو می باشد .جو با کارگردان های بزرگی مثل ناتان کوکس هم همکاری کرده و برای چند گروه کارگردانی کرده و کلیپ ساخته که بهترینشون اهنگ













Cold از گروه Static X می باشد.


Band : Linkin Park




Album : Meteora




Track : NUMB




Numb



کرخ







از انچه تو می خواهی باشم خسته ام



احساس کفر و بی ایمانی



در وراي سطح گم شدن



نمی دانم از جانم چه می خواهی



اگر پا جای پای تو بگذارم



در فشار زندگی له خواهم شد



گیرافتاده در گرداب . چونان اسیر یک موج

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:40
کریس دی برگ

--------------------------------------------------------------------------------



كريستوفر جان ديويسون ملقب به كريس دی برگ در ١٥ اكتبر سال ١٩٤٨ در آرژانتين متولد شد. پدرش 'چارلز ديويسون' ديپلمات انگليسی و مادرش 'ماوی اميلی دی برگ' منشی ايرلندی بود. كودكی كريس دی برگ به خاطر شغل ديپلماتيك پدر به مسافرت و كسب تجربه در اين راه گذشت و به اين خاطر در كشورهای مختلفی مثل مالت، نيجريه و زئير بزرگ شد. هنگامی كه ١٢ ساله بود خانواده اش به ‘Emerald Isle’ در ايرلند رفتند، جايی كه هنوز هم كريس دی برگ با همسرش دايان و سه فرزندش رزانا، هوبی و مايكل زندگی می كند.

در سال ١٩٦٠ پدرش يك قلعه قديمی به نام بارگی كاسل خريد كه در قرن ١٢ ساخته شده بود. بعد از اينكه قلعه دوباره توسط خانواده ديويسون بازسازی شد، آنها آنجا را به يك هتل خانوادگی برای تعطيلات تبديل كردند. كريس اولين كنسرتهايش را در اين قلعه اجرا مي كرد و بعد از ظهر ها برای ميهمانان گيتار می نواخت. كريس نواختن گيتار را با روش سعی و خطا، يعنی بدون هيچ نت از پيش نوشته شده ای ياد گرفت.

كريس زبان انگليسی و فرانسه را در كالج معروف ترينيتی در شهر دوبلين آموخت. هنگامی كه وی مشغول تحصيل در كالج ترينيتی بود شروع به نوشتن آهنگهای پاپ كرد. در سال ١٩٧١ كريس برای پيدا كردن يك شغل در موسيقی به لندن سفر كرد. در يك رستوران و آرايشگاه به عنوان خواننده شروع به كار كرد و از طرف يكی از دوستانش كه به تازگی رستورانی به نام ‘Captain Americas’ در دوبلين تاسيس كرده بود پيشنهاد كار دريافت كرد و برای ميهمانانی كه مشغول صرف غذا بودند موسيقی می نواخت.
در سال ١٩٧٤ كريس با كمپانی M&A قراداد امضاء كرد و گروه سوپر ترمپ را در تور جديدترين آلبومشان به نام ‘Crime of the Century’ همراهی كرد. در اين زمان بود كه نامش را به كريس دی برگ تغيير داد و در سال ١٩٧٥ آماده انتشار اولين آلبومش به نام ‘...Far Beyond These Castle Walls’ شد.
اولين موفقيت بين المللی كريس در سال ١٩٧٥ با آهنگ ‘Turning Round’ كه بعدها به اسم ‘Flying’ تغيير نام داد رقم خورد. اين آهنگ برای ١٧ هفته در صدر جدول بهترين ها در برزيل قرار گرفت و بيش از نيم ميليون نسخه از آن به فروش رفت. آلبوم بعدی كريس دی برگ به نام ‘Spanish Train & Other Stories’ آهنگی به نام ‘A Spaceman Came Travelling’ داشت كه در انگلستان جزو بهترين آهنگ های كريسمس شناخته شد. ولی موفقيت واقعی اين آلبوم آهنگی به نام ‘Patricia The Stripper’ است كه هنوز هم درخواست اجرای آن از طرف تماشاچيان در كنسرت های كنونی كريس وجود دارد.
در سال ١٩٨٤ كريس هشتمين آلبومش را به نام ‘Man On The Line’ منتشر كرد. اين آلبوم شامل يكی از معروفترين آهنگ های كريس به نام ‘High On Emotion’ است كه در آن زمان در ده كشور اروپايی به عنوان بهترين آهنگ شناخته شد.


در سال ١٩٨٦ آلبوم ‘Into The Light’ را كه آهنگی به نام ‘The Lady In Red’ داشت منتشر كرد. اين آهنگ در سراسر دنيا باعث شهرت كريس شد و در انگلستان و ٢٤ كشور ديگر به عنوان بهترين آهنگ شناخته شد ولی در آمريكا رتبه دوم را كسب كرد. آلبوم ‘Into The light’ در آفريقای جنوبی ،‌نروژ ،‌سويس و انگلستان جايزه پلاتينيوم دريافت كرد. در آمريكا، ‌زلاندنو، ‌دانمارك و بلژيك هم جايزه طلايی گرفت. اين آلبوم شامل آهنگ ‘Say Goodbye To It All’ است كه ادامه ترانه ‘Borderline’ از آلبوم ‘The Getaway’ سال ١٩٨٢ است.

آلبوم بعدی كريس دی برگ به نام ‘Flying Colours’ در سال ١٩٨٨ منتشر شد. اين آلبوم همچنين پر فروش ترين آلبوم كريس دی برگ تا به حال بوده است. در طول ۲۸ سال فعاليت، ‌كريس دی برگ بيش از ۲۰۰ جايزه طلايی و پلاتينيوم دریافت كرده است. حتی برخی از سیاستمداران و افراد مشهور از طرفداران موسیقی كريس دی برگ میباشند. كريس دی برگ در سراسر دنیا از اروپا (آلمان، انگلستان، ایرلند،...) و آسیا (ایران، ژاپن، لبنان،...) تا آمریكای شمالی (كانادا) و آمریكای جنوبی (آرژانتین، برزیل،...) محبو بیت دارد.

كريس دی برگ تورها و كنسرتهای زیادی در سراسر دنیا از جمله در آلمان، انگلستان، ایرلند، ژاپن، لبنان، كانادا، آفريقای جنوبی، اروپای شرقی، اروپای مركزی و خاور دور اجرا كرده است كه بسیاری از آنها سریعا" به فروش رفته است.
كريس دی برگ در ١٦ سپتامبر سال ٢٠٠٢ آلبوم جدید خود به نام ‘Timing Is Everything’ را منتشر كرد كه شامل ١١ آهنگ جدید بود. كريس دی برگ در این آلبوم بیشتر به دنبال یك آلبوم تفریحی و شاد بوده است ولی هنوز چند آهنگ از جمله ‘There’s Room In This Heart Tonight’ آهنگهای عمیقی از نظر موسیقی و شعر میباشند. بزرگترین موفقیت این آلبوم آهنگ ‘Lebanese Night’ میباشد كه در كشورهایی مثل لبنان و سایر كشورها آهنگ شماره یك آهنگهای عربی و انگلیسی شد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:41
Eminem

--------------------------------------------------------------------------------


ارشال بروس مدرز-Marshall Bruce Mathers- در 17 اکتبر1973 در کانزاس سيتي ميسوري -آمريکا- چشم به جهان گشود پدر او حتي قبل از آنکه بدنيا بيايد مادرش را ترک کرده بود.
مدرز دوران کودکي خودرا در فقر گذراند. تا زمانيکه او نتوانست کلاس نهم را به پايان برساند.

اين دليل خوبي بود تا مدرز تمام نيروي خودش را صرف رپ خواندن کند. او درسال1995با
اولين آلبومش به نام بي نهايت-Infinite-بسازد که تاثير خوبي روي وندي دي-Wendy Day-
گذاشت واو به مدرز کمک کرد تا درسال 1997در المپيک رپ در لس آنجلس شرکت کند. گرچه
او نتوانست مقام اول را بدست آورد اما توانست مسئولان اينتراسکوپ-Interscope- را قانع کند
تا روي او سرمايه گذاري کنند تا دريک شوي راديويي در لس آنجلس بخواند. همين کافي بود تا
دکتر دري-Dr. Dre- خواننده و تهييه کننده ي افسانه اي رپ شيفته ي صداي او شود. ازاين
نقطه ديگر راه برگشتي براي امينم-Eminem-وجود نداشت و بي تابي امينم براي مقابله با
جنگهاي وحشتناک در جهان و مسخره کردن اين جنگها از همين نقطه آغاز شد.
اولين آلبوم رسمي او با تهييه کنندگي دکتردري وکمپاني او به نام افترمث-Aftermath-و به نام -The Slim Shady LP- وارد بازار شد و تمام نظرها به سوي شخصيت اسليم شيدي معطوف شد آيا شعرهاي او مي تواند نظرها را جلب کند؟ در اين آلبوم آهنگي
وجود داشت به نام باني و کلايد-Bonnie & Clyde- که در مورد کشته شدن فرزندي به دست مادرش صحبت مي کرد.اما اين آلبوم با بازتاب اجتماعي آهنگهايي مثل-My Name Is- يا وجدان گناهکار Guilty Conscience- به دومين آلبوم پرفروش در مارچ1999تبديل شد. همچنين او مدتها به خاطر شکايت مادرش از او به خاطر مصاحبه هايش و آهنگهايش و پايين آوردن شخصيت او در اجتماع در صدر اخبار بود
اما امينم بي توجه به کار خود ادامه داد تا شاهکارش را به نام-The
Marshall Mathers LP- وارد بازار کرد. اين آلبوم پرفروش ترين آلبوم در مي2000بود و
همچنين او را تبديل به محبوبترين و موفقترين خواننده ي رپ در دهه نود کرد -فراموش نکنيم که
او رقيباني مثل 2Pacو Snoop Doggy Dogg داشت-او در سال 2000اولين خواننده ي
رپ در تاريخ موسقي آمريکا بود که کانديداي جايزه گرامي شد. او همچنين باعث بهم پيوستن
گروهD12 شد ودر عرضه ي آلبوم شب شيطان-Devil's Night- به آنها کمک کرد.
آلبوم جديد امينم به نام شوي امينم-The Eminem Show- مدتها با آهنگ بدون
من-Without Me--که در آن لباس اسامه بن لادن را پوشيده بود- شماره يک بود بعد از گذشت
چند ماه از اين آلبوم بازي فوق العاده ي او در فيلم 8مايل باعث تعجب همه شد و حتي به فاصله
ي چند ماه از آلبوم پرفروش قبلي خود موسقي متن فيلم 8مايل به همراه چند آهنگ جديد در آلبومي جديد به بازار عرضه کرد تا بازهم به صدر جدول پرفروش ها برسد تاکنون 8ميليون نسخه از آخرين آلبوم او به فروش رفته است

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:42
متالیکا

--------------------------------------------------------------------------------



متاليكا نامي آشنا براي هر خانه . هفتمين گروه پر فروش موسيقي در تاريخ آمريكا !!

بخش هايي كه مي خوانيد در مدت سي سال است و اين خلاصه اي از سي سال زندگي متاليكا است .



آغاز كار از جايي است كه Lars گروهي براي خود نداشت اما بعد از پيوستن James به او تشگيل شد . آنها در ابتداي كار دو آهنگ ساده و با ضبطي ارزان ساختند . وظيفه جيمز خواندن ، ريتم گيتار و حتي نواختن گيتار باس بود . لارس نيز كم وظيفه نبود و كارسخت زدن درام را با او بود . پس از مدتي Ron Mc Goveny ‌وظيفه زدن باس را بر عهده گرفت و Dave Mustain وظيفه ريتم و ليد گيتار را به عهده گرفت . متاليكا دو شو در سانفرانسيسكو اجرا كرد و توانست هواداران زيادي به دست آورد . بعد از مدتي Cliff Burton ‌به متاليكا پيوست . بعد از آن با دو تلفن و يك پواز در سال 1983 ***k Hammet نيز به گروه پيوست . اولين آلبوم متاليكا Kill Em All د ر اواخر سال 83 ارائه شد و خيلي ها از اينكه اين گروه توانسته بود شهرت و اعتبار زيادي كسب كند و در اروپا و آمريكا رواج پيدا كند بسيار عصبي بودند . در سال 84 آنها كار با تهيه كننده خود Flemming Rassmussem را در استديوي Sweet Silence بر روي آلبوم دوم خود شروع كردند . در سال 85 دوباره به همين استاديو بازگشتند و Master Of Puppets را ضبط كردند و در آوريل 86 آن را عرضه كردند . اين طور در ذهن نگاشته مي شد كه رسيدن به رويايي كه در ذهن همه اعضا رقم زده مي شد خيلي بعيد نبود و آن تسلط بر دنياي موسيقي بود . در 27 سپتامبر سال 86 اين رويا به سرعت به هم ريخت ، جايي در سوئد در پاس از شب اتوبوس تور در جاده لغزيد و از كنترل خارج شدو به دين ترتيب اتوبوس وا‍‍‍ژگون شد و مرگ كليف برتون را به همراه داشت . مرگ او بر اين گروه و مخصوصا بر روي رشد موسيقي اين گروه تاثير عظيمي گذاشت .، دوباره وظايف جيمز هتفيلد زياد شد و متاليكا بدون كليف قابل تجسم نبود و بعد از او Jason Newsted انتخاب شد . با آمدن او آنها چهارمين آلبوم خود را كه Justice For All نام داشت را درآگوست 88 عرضه كردند در سال 91 متاليكا آلبوم Black را ارئه كردند كه طرفداران زيادي پيدا كرد . تهيه كننده اين آلبوم Bob Rock بود و اينچنين بود كه كه آنها به سوي مقام اول جهاني هدايت شدند و و به فروش بالايي دست پيدا كردند ، پانزده ميليون كپي و شهرت جهاني .



نزديك به 4 سال بعد متاليكا با آلبومي ديگر خود درخشيد . Load كه در كاليفرنيا ضبط شد . آن آلبوم يكي از طولاني ترين با 14 شعر و تهيه كننده همه آنها باب راك بود . در دنباله آلبوم بعدي(Reload) در سال 97 عرضه شد . متاليكا S&M را كه شامل دو ديسك و DVD بود را در اواخر سال 1999 (2000) ارئه كردند .اين آلبوم به سورت سمفوني اجرا شد كه رهبري اركستر را مايكل كيمن بر عهده داشت . پس از آن متاليكا آهنگI Disappear را براي فيلم ماموريت غير ممكن ساختند . در سال 2001 بود كه جيسون بعد از چهاده سال گروه را ترك كرد كه هيچ كس دليل آن را متوجه نشد . گروه عبد از مدتي متوجه شد كه كارهاي زيادي وجود دارد و در اوايل سال 2001 را صرف بررسي اين موضوع كردند و آ»ها در سرباز خانه قديمي ارتش كه Presidio خوانده ميشود كنار هم جمع شدند تا يك عضو جديد به گروه اضافه كنند و مشخص شد كه باب راك تهيه كننده گروه باس را بر عهده بگيرد . در اواسط سال 2001 افراد گروه با احترام بيشتري دور هم جمع شدند و آماده شدند تا آلبوم جديدي كه خارج از احتمال خارجي و داخلي (گروه ) بود و با تهيه كنندگي باب راك با نام St Anger ارئه شد .

Rob Trujillo يكي از اعضاي جذيذ متاليكا است كه بهد از باب راك زدن باس را بر عهده گرفت . رهبري به موقع ، آرام بودن ، صميمي بودن و شوق به موسيقي و تجربه 15 ساله او دلايلي بود كه متاليكا او را به عضويت گروه در آوردند .

متاليكا گروهي متكبر ، اميدوار، مترقي ، برنده ، خوشحال و همجنين كمي عصبي و در عين حال عالي است . اين قسمتي از داستاني طولاني بود كه فقط شرح كوتاهي از آن داده شد

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:42
گروه Evanescence تشکیل شده است از : Amy Lee ، Ben Moady ، John Lecomp ، Rocky Gray که البته David Hodges هم عضو این گروه بود .

هر کس که برای اولین بار نام گروه Evanescence را می شنودممکن است تعجب کند که بن مودی و امیلی همدیگر را در کمپ یک کلیسا ملاقات کردند و هسته گروه را تشکیل دادند . بن طی مصاحبه ای در سال 1998 آن روز را اینگونه توصیف می کند :



چند سال قبل من و امی در اردوی جوانان کلیسا حضور یافتیم . در ساعت تفریح من در ورزشگاه نشسته بودم و بسکتبال تماشا می کردم در طرف دیگر حیاط جایی بود که پیانو می نواختند من خسته شده بود م که صدای پیانو را شنیدم :"من برای عشق هر کاری می کردم " توجهم به پیانوجلب شد و دختری را دیدم که در نگاه اول متوجه توانایی و استعداد بالای او شدم . بعد از اینکه خشم اولیه من که ناشی از حسادت بود فروکش کرد به پاهای خود اعتماد کردم و به سمت پیانو دویدم تا خودم را به آن دختر معرفی کنم . او مجددا من را با آهنگ هایی که ساخته ود تحت تاثیر قرار داد . فکر می کردم که در بهشت هستم . شروع به آواز خواندن کردم در یک اردوی کوچک کلیسا یکی ازقوی ترین و زیباترین صدا هایی را که شنیده بودم در کنار خود احساس می کردم . بنا بر این به هر ترتیبی که بود او را قانع کردم که هرگز با کس دیگری کار نکند و او تا الان مال من است .



بن و امی بزودی آهنگ هایی نظیر Give On To Me و Understanding را با اسم گروه Evanescence ثبت کردند . بعد از مدتی David Hodges به گروه پیوست ولی به دلایلی نامعلومی بعد از مدتی از گروه جدا بود . بین همه اعضا گروه بن انسان بدنامی است که زمان زیادی را به دنبال فردی که بتواند در کار موسیقی با او راحت باشد گشته است .



اکنون این گروه دومین آلبوم خود را Fallen به بازار عرضه کرده است که فروش بسیار بالایی داشته است . همچنین دو آهنگ زیبا برای فیلم Daredevil خوانده اند که میتوانید در همین صفحه به آنها گوش دهید . همچنین ویدیو Bring Me To Life مدتهاست که در صدر چارت های معتبر دنیا قرار دارد . سبک این گروه راک و آلترناتیو می باشد و در آینده مطمعنا بیشتر از این گروه خواهید شنید .

@ MARYAM @
21-06-2007, 11:43
دوستان تا این جا فعلا بسه ادامه در روز های آینده .

اگه بیوگرافی خواننده ای رو خواستین بگین .

Hamed-Dehghani
21-06-2007, 17:09
عزیز من

فدات شم

باز من یه چیزی بگم شما بگو می خوای گیر بدی

10 تا تاپیک در این باره زده شده

اونوقت شما رفتی یکی دیگه هم زدی !!!!

چند تاش حتی استیکیـه !!!!

در ضمن ایرانی و خارجی جدا از هم هستند

چون URL برداشته شده ، لینکش رو نمی تونم بزارم

مهم : خواندنیهایی در مورد خوانندگان ايران

بیوگرافی مشاهیر موسیقی ایران

معرفی مشاهیر موسیقی ایران

بیوگرافی گروهها و خوانندگان از دیرباز تا امروز

divoonejoon
21-06-2007, 20:16
همونطور که دوستان اشاره کردند تاپیک های زیادی برای این بحث داریم ...لطفا ادامه مطالب رو با چک کردن اینکه تکراری نیست تو همون تاپیک ها قرار بدین ...ممنون از توجهت .