چرا به فرهنگ لغت مراجعه میكنیم؟
غتنامهها دارای اطلاعات مختلفی هستند. نخستین و بدیهیترین مورد استفاده از فرهنگ لغت، یافتن معانی واژهها است. لغات به ترتیب حروف الفبا تنظیم شدهاند و گاه برای یك لغت بیش از یك معنی موجود است. علاوه بر این، اطلاعات دیگری درباره واژهها نظیر كاربرد لغات، انواع كلمه (اسم، صفت، ضمیر، فعل و...) شیوه تلفظ و ریشه كلمات هم در لغتنامهها یافت میشود. همچنین لغتنامهها اطلاعات سودمند دیگری از قبیل توضیحاتی درباره نمادها و نشانههای متداول، تبدیل سیستمهای متریك به یكدیگر، فهرست اعلام، اطلاعاتی درباره نقشههای جغرافیایی و بسیاری اطلاعات دیگر را در اختیار استفادهكنندگان قرار میدهند.
علیرغم اینكه همه ما كم و بیش به یكی دو زبان صحبت میكنیم، اطلاعات زیادی درباره واژهها وجود دارد كه اغلب از آنها بیاطلاع هستیم یا نسبت به درستی و صحت آنها اطمینان نداریم. پرسشی كه در اینجا مطرح میشود این است كه اساسا یك واژه دربرگیرنده چه نوع اطلاعی است؟
یك واژه به دو چیز وابسته است: ۱. آواهای زبانی ۲. معنی گاه ما آوایی را میشنویم كه آن آوا تداعی كننده معنی و مفهوم خاصی در ذهن ما است و گاه در صدد بیان مفهوم خاصی از طریق ایجاد آواهای زبانی هستیم.ویژگی اساسی و مهم زبان این است كه وقتی سخن میگوییم، تنها به تبادل آواهای زبانی میپردازیم، نه تبادل معانی؛ زیرا معنی در ذهن ما وجود دارد.
كمتر از هزار زبان از ۶۸۰۰ زبان و گویشهای موجود، نظام نوشتاری دارند. در این زبانها سومین مولفه اطلاعاتی واژه، املای كلمه است. چرا كه املا همیشه به شیوه تلفظ كلمه وابسته نیست. به عنوان مثال در زبان انگلیسی برخی واژهها، علیرغم اینكه تلفظ یكسانی دارند، دارای املای متفاوتی هستند و بالعكس.
بنابراین لغتنامهها به ما كمك میكنند با طرز نوشتن و تلفظ كلمات آشنا شویم. در نهایت ما نیاز داریم تا از طبقهبندی دستوری لغات اعم از اسم، فعل، صفت و... مطلع شویم.
مدخل تمام واژهنامهها شامل این ۴ مولفه اصلی است: املا (شیوه نگارش واژه)، تلفظ، طبقهبندی دستوری و معنی.
بنابراین میتوانیم برای به دست آوردن هر كدام از این اطلاعات كه ممكن است بطور موقت یا دایم از گنجینه واژگان شخصی ما حذف شده باشند، به واژهنامه یا فرهنگ مراجعه كنیم.