شباهت نطفه انسان و بعضي از حيوانات
شباهت نطفه انسان و بعضي از حيوانات
ايا ميتونين بگين كه چه تفاوتي بين يك انسان و يك مرغ هست؟
ماهيها مرغ ها سگها و سوسمارها شباهتي به يك انسان ندارن اما نطفه همگي اينها بيشتر از اونكه تصورش روبكنين شبيه همن.
همگي اينها يك جد داشته و داده هاي ژنتيكي هم كه باعث رشد وپرورش اين نطفه ها ميشن تقريبا يكي هستن و به همين دليل هم هست كه دانشمندان ميتونن با مطالعه ارگانيزم هاي ديگه اي در مورد پرورش و توسعه بشر اطلاعاتي به دست بيارن.
اگر مايلين كه در اين مورد بيشتر بدونين و حتي نطفه هاي انسان و حيوونهاي نامبرده رو با هم بسنجين كافيه كه روي لينك زير كليك كنيد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در زير عكس هر نطفه يك علامت سوال هست كه براي اينكه بدونين كه ايا حدستون درست بوده يا نه كافيه روي اون كليك كنيد.
نگاهی به كاربردهای زیست شناسی تكاملی در زندگی روزمره
نگاهی به كاربردهای زیست شناسی تكاملی در زندگی روزمره
جیم جی. بال(Jim J. Bull) استاد زیست شناسی مولكولی دانشگاه تگزاس است. او درباره ارتباط ژنتیك و تكامل با بیماری ها مطالعه می كند و برای درك چگونگی تكامل ویروس ها در حضور مهاركننده ها و این كه چگونه می توان آنها را برای تولید واكسن تغییر داد، آزمایش هایی انجام می دهد. به علاوه، او روی این موضوع كار می كند كه آیا از ویروس هایی كه به باكتری ها حمله می كنند (فاژها) می توان برای درمان عفونت های باكتریایی استفاده كرد یا خیر؟
زیست شناسی تكاملی از آن دسته موضوع هایی است كه با مشكل تصویر ذهنی جامعه رو به رو است. برخی از آن احساس نگرانی می كنند و بنابراین با آن مخالف هستند. تعداد زیادی، حتی بسیاری از موافقان آن، زیست شناسی تكاملی را بی ارتباط با محیط بیرون از مراكز علمی می دانند. در برخی موارد، حتی تكامل را چیزی مرتبط با مرگ و نابودی و بدبختی و گاهی مسئول آن می دانند؛ برای مثال مقاومت به دارو در پزشكی و مقاومت به حشره كش ها در كشاورزی. بسیاری از مردم از كاربردهای زیست شناسی تكاملی آگاهی ندارند. این كه جامعه پذیرش خوبی نسبت به زیست شناسی تكاملی ندارد، ممكن است تا اندازه زیادی به این برداشت آنان مربوط باشد كه آن را با هر چیز دیگری بی ارتباط می دانند. با وجود این، تكامل، به ویژه تكامل در اندازه كوچك (microevolution) نقشی اساسی در بهبودهایی در زندگی ما طی قرن بیستم داشته است و انتظار می رود در فناوری زیست پزشكی در قرن آینده نیز اهمیت ویژه ای داشته باشد. برای مثال: - تكامل در پس بسیاری از پیشرفت هایی قرار دارد كه در كشاورزی داشته ایم (برای مثال، انتخاب مصنوعی نژادهایی از گیاهان و جانوران). - برخی از اصل های تكامل برای تولید بسیاری از بهترین واكسن ها به كار گرفته شده اند و مشكلاتی كه در به كارگیری برخی از این واكسن ها وجود دارد نیز به تكامل باز می گردد. - پیشرفت های آتی در داروسازی و صنعت فناوری زیستی در به كارگیری زیست شناسی تكاملی نهفته است؛ هزینه زیادی به كار می رود تا تكامل در لوله آزمایش رخ دهد یا به نحوی از آن جلوگیری شود. • واكسن: هدیه ای از تكامل واكسن فلج اطفال نمونه قدیمی اما بسیار خوبی از هدیه های تكامل است. - واكسنی كه در حال حاضر برای مصونیت در برابر فلج اطفال به صورت خوراكی در اختیار اطفال قرار می گیرد، ویروس زنده عامل این بیماری است. - این ویروس زنده از لحاظ ژنتیكی ضعیف شده است. بنابراین دستگاه ایمنی بدن ما از عهده آن بر می آید. در نتیجه، ویروس ضعیف شده نمی تواند در بدن ما بیماری ایجاد كند (به جز ۱ تا ۲ نفر در هر میلیون نفر كه واكسینه شده باشند). - فرآیند ضعیف سازی ویروس در واقع نوعی فرآیند تكاملی است. «آلبرت سی بین» برای تهیه واكسن فلج اطفال سوش های بیماری زا و بسیار خطرناك این ویروس را بیرون از بدن انسان (در سلول های كلیه میمون كه سلول میزبان این ویروس محسوب نمی شود) پرورش داد و این روند را تا اندازه ای ادامه داد تا ویروس هایی به دست آمدند كه با شرایط بیرون از بدن انسان سازش یافته و توانایی ایجاد بیماری در انسان را از دست داده بودند.این روش تهیه واكسن هنوز هم برای تولید واكسن های زنده استفاده می شود. در این جا تكامل یاور خوبی است چون به ما كمك می كند واكسن بسازیم. اما نقش تكامل و زیست شناسی تكاملی در همین جا پایان نمی یابد و تكامل می تواند برای ما دردسر نیز بیافریند. - وقتی فردی ویروس ضعیف شده را می خورد، ویروس سلول های معده و روده او را آلوده می كند و در آن جا تكثیر می شود. - زاده های ویروسی، سلول های دیگر معده و روده را آلوده می كنند و زاده های دیگری را به وجود می آورند. این روند ادامه پیدا می كند و در نتیجه جمعیتی از ویروس ها در دستگاه گوارش به وجود می آید كه همچنان در حال رشد است. - برخی از آن ویروس ها دچار جهش می شوند و برخی از آن جهش ها (یك یا دو جهش)، بیشتر توان بیماری زایی را به ویروس باز می گردانند. - ویروس هایی كه بار دیگر توان بیماری زایی را به دست آورده اند، درون سلول های معده و روده بر ویروس های ضعیف شده برتری دارند و طی یك هفته یا اندكی بیشتر پس از خوردن ویروس، فرد به انبار ویروس های خطرناك و بیماری زا تبدیل می شود. بنابراین، روند تضعیف ویروس در دستگاه گوارش برعكس می شود. این ویروس ها به فردی كه واكسن را دریافت كرده است آسیب نمی رسانند، زیرا هنگامی كه آنها درون معده و روده تكثیر می شوند، دستگاه ایمنی برای مقابله با آنها و جلوگیری از ورودشان به دستگاه عصبی مركزی آماده می شود. - با وجود این، اگر در جمعیتی از افرادی كه به ویروس فلج اطفال ایمن نشده اند تنها یك نفر واكسینه شود، ویروس هایی كه در بدن آن فرد توان بیماری زایی خود را باز می یابند، ممكن است افراد دیگر را آلوده كنند و در نتیجه باعث فراگیری بیماری در جمعیت شوند. - خوشبختانه این مشكل، كه تكامل آن را به وجود می آورد، راه حل ساده ای دارد. برای جلوگیری از چنین رویدادی، تلاش می كنند جامعه را در یك زمان و به طور كامل واكسینه كنند. - برای مثال، سازمان بهداشت جهانی (WHO) در یك روز ۹۰ میلیون نفر را در هندوستان و در سه روز كل جامعه چین را علیه فلج اطفال واكسینه كرد. - بنابراین، شناخت ما از تكامل ویروس فلج اطفال به ما امكان داده است كه بدون ایجاد بیماری ناخواسته، از واكسن آن استفاده كنیم. • خطر فهم نادرست از تكامل تكامل مقاومت به دارو در باكتری ها یكی از ساده ترین نمونه های تكامل است كه در طبیعت رخ می دهد و بسیار به پزشكی مربوط است. به علاوه، نمونه ای از تكامل در اندازه كوچك است كه می تواند پیامدهای گسترده ای داشته باشد. با وجود این، بسیاری از مردم درك درستی از آن ندارند و حتی در گزارش های رسانه هایی مانند بی بی سی نیز نادرست بیان می شود. مقاومت به پادزی ها (آنتی بیوتیك ها) یك پدیده تكاملی است: - استفاده بیش از اندازه و نادرست از پادزی ها باعث گزینش باكتری هایی می شود كه ژن مقاومت به پادزی دارند. - با ادامه پیدا كردن استفاده از پادزی ها، تعداد باكتری های مقاوم به پادزی افزایش می یابند و به میزبان های دیگری منتقل می شوند.
چگونه سلول پوست به سلول عصبی تبدیل می شود؟
چگونه سلول پوست به سلول عصبی تبدیل می شود؟
كیمیاگران زیست شناسی مدرن، همانند كیمیاگران قرون وسطی كه در پی اكسیری بودند تا بتوانند فلزات پست را به طلا تبدیل كنند، آموخته اند كه چگونه از سلول های تخمك یا سلول های طبیعی پوست، سلول های ارزشمند بنیادی یا حتی یك حیوان كامل تولید كنند.
كیمیاگران زیست شناسی مدرن، همانند كیمیاگران قرون وسطی كه در پی اكسیری بودند تا بتوانند فلزات پست را به طلا تبدیل كنند، آموخته اند كه چگونه از سلول های تخمك یا سلول های طبیعی پوست، سلول های ارزشمند بنیادی یا حتی یك حیوان كامل تولید كنند. دانشمندان با كوشش و آزمایشات سیار توانسته اند انتقال هسته ای را برای تولید گاو، گربه، موش، گوسفند، بز، خوك و... - به گفته یك تیم كره ای كه در ماه مه اعلام نمود _ حتی سلول های بنیادی رویان انسان، تقریباً به صورت یكی رویه معمول درآورند. آنها امیدوارند كه از این هم پیشتر روند و از سلول های بنیادی برای درمان بیماری هایی كه پیش از این غیرقابل درمان تلقی می شدند استفاده كنند. ولی درست مثل كیمیاگران قرون وسطی، دانشمندان كلون سازی و زیست شناسی سلول های بنیادی عمدتاً با فرایندهایی سروكار دارند كه به خوبی درك نمی كنند: این كه عملاً و واقعاً برای برنامه نویسی مجدد هسته سلول های تخم در آنها چه می گذرد، همچنان یك راز است و هنوز باید دانشمندان خیلی چیزها یاد بگیرند تا بتوانند تمایز سلولی را به همان همواری و سرراستی كه طبیعت تخم بارور شده را به سمت تولید انواع متعدد سلول های بدن نوزاد زنده هدایت می كند، راهبری كنند. دانشمندان نیم قرن است كه مشغول تحقیق پیرامون نیروهای دخیل در برنامه نویسی مجدد هسته سلول اند. در سال ۱۹۵۷ زیست شناسان تكاملی نخستین بار كشف كردند كه می توانند هسته سلول های قورباغه بالغ را وارد سلول تخم قورباغه كنند و ده ها بچه قورباغه از لحاظ ژنتیكی یكسان به وجود آورند. لیكن طی ۵۰ سال اخیر، سلول های تخمك هنوز رازهای بسیاری برای برملا كردن داشتند. پاسخ ها در ژرفنای زیست شناسی سلولی قرار دارند. دانشمندان این را می دانند، كه ژن هایی كه رشد را كنترل می كنند و عموماً در سلول های بالغ خاموش و بی صدا می شوند، توسط سلول های تخم مجدداً فعال می شوند و سلول را قادر می سازند كه پتانسیل تبدیل شدن به تخمك از نو بارور شده را بازیابد. لیكن دانشمندان چیز زیادی از این كلیدهای خاموش و روشن كردن در سلول های طبیعی نمی دانند تا چه رسد به وضعیت معكوس و غیرعادی كه در جریان انتقال هسته صورت می گیرد. با تمایز یافتن سلول ها، Dna آنها به هم فشرده تر می شود و ژن هایی كه دیگر نیازی بدان ها نیست _ یا آنهایی كه نباید تظاهر خارجی داشته باشند _ مهار می گردند. Dna به صورت فشرده به دور پروتئین هایی به نام هیستون ها می پیچد و گروه های متیل همچون برچسب به آنها چسبیده، مانع از آن می شوند كه ماشین پروتئین سازی سلول بتواند به آنها دسترسی پیدا كند. چندین مطالعه نشان داده اند كه آنزیم هایی كه پیوند این گروه های متیل را با پروتئین ها قطع می كنند، برای كار انتقال هسته ای جنبه حیاتی دارند. ولی بدون شك آنها تنها یكی از چیزهایی هستند كه وجودشان برای آن كار لازم است. اگر دانشمندان بتوانند رازهای سلول های تخم را برملا كنند، این امكان وجود خواهد داشت كه بتوانند بدون استفاده از خود سلول های تخم كه تهیه و نگاهداریشان نسبتاً دشوار است و استفاده از آنها نیز مسائل اخلاقی بسیاری را به دنبال دارد همان كار را انجام دهند. اگر دانشمندان بتوانند حمامی عاری از سلول به وجود آورند كه عقربه زمان را به عقب و سلول های پیش از آن را تمایز نیافته بازگرداند، این امر پیامدهای بسیاری به دنبال خواهد داشت. آزمایشگاه ها خواهند توانست سلول های بیماران را جوان تر سازند و شاید بافت های جدیدی از آنها به وجود آورند كه بخش هایی را كه به دلیل كهولت سن یا بیماری آسیب دیده اند ترمیم كنند. ولی دانشمندان به هیچ وجه مطمئن نیستند كه اصلاً امكان چنین كیمیای عاری از سلولی وجود داشته باشد. خود ساختمان تخمك و داربست پروتئین آن كه راهنمای حركت پروتئین ها در جریان تقسیم سلولی است، احتمالاً نقشی كلیدی در فعال كردن برخی ژن های ضروری ایفا می كند. در این صورت تولید و ایجاد اكسیر پروتئین ها كه بتواند عقربه ساعت را برای سلول به عقب بكشاند، احتمالاً كار ساده ای نخواهد بود. دانشمندان برای آن كه واقعاً بتوانند از توانایی سلول تخم بهره گیرند، هنوز باید یاد بگیرند كه چگونه رشد و تكامل سلول های بنیادی دوباره جوان شده و تبدیل آنها به بافت های خاص را هدایت كنند. سلول های بنیادی، به ویژه آنهایی كه از رویان به دست آمده اند، به صورت خودجوش ده ها نوع سلول می سازند، لیكن ثابت شده كه كنترل رشد و تكامل سلولی برای آنها كه تنها یك نوع واحد سلول بسازد بسی دشوارتر است. اگر چه پاره ای از تیم ها توانسته اند كلونی های تقریباً خالصی از برخی از انواع سلول های عصبی ۱- سلول های بنیادی بسازند هنوز هیچ یك نسخه ای تهیه نكرده اند كه سلول را به سمت مثلاً تبدیل شدن به جمعیت خالصی از مثلاً نورون های دوپامین ساز كه بتوانند جایگزین آنهایی شوند كه در بیماری پاركینسون از بین می روند، هدایت نماید. دانشمندان تازه شروع به درك این نكته كرده اند كه سرنخ ها چگونه با یكدیگر وارد تعامل می شوند تا سلول را به سمت سرنوشت نهایی خویش هدایت كنند. ده ها سال كار در زیست شناسی تكاملی، نقطه شروعی را فراهم ساخته است: زیست شناسان از قورباغه، مگس، موش، جوجه و ماهی های موتاسیون یافته برای پی بردن به برخی از ژن های اصلی كه فرایند تصمیم گیری سلول را برای آن كه تبدیل به سلول استخوانی یا عضله شود، بر عهده دارند، استفاده كرده اند. لیكن مشاهده رویداد نادرستی كه پس از خالی شدن جای ژن پیش می آید، آسان تر از پی بردن به تمایز سلولی هماهنگ در ظرف پتری كشت در آزمایشگاه است. درك این نكته كه چگونه در حدود ۲۵ هزار ژن در انسان با یكدیگر در تشكیل همكاری می كنند و بیشترین دقت و ظرافت را در هدایت و راهبری تكامل سلول های نابالغ از خود نشان می دهند ده ها سال ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته است. با این حال اگر بتوانند موفقیتی كسب كنند، مسلماً ارزش آن بسی بیشتر از وقت و پولی است كه تاكنون برای آن هزینه كرده اند.
گرچن فوگل
گزارش گاردين از كشف حلقه مفقوده در اسرار تكامل
جمعه 18 فروردين ماه 1385 18:53
جامجم آنلاين: دانشمندان فسيلي يافتهاند كه يكي از مهمترين كشفيات در تاريخ اين رشته است ، حلقهاي مفقوده بين ماهي و حيوانات خشكي ، فسيلي كه نشان ميدهد مخلوقات چگونه 375 ميليون سال قبل براي نخستين بار از آب بيرون آمدند و در خشكي زندگي كردند. باستانشناسان گفتهاند اين يافته كه موجودي شبيه تمساح به نام تيكتاليك است ، ميتواند نماد عملي تكامل باشد مانند «آركا اپتريكس» يا همان فسيل معروفي كه شكاف بين خزندگان و پرندگان را از بين برد.بسياري از دانشمندان ميگويند شكافهاي بسيار در وجود فسيلها نشاندهنده وجود قدرتي برتر در خلقت موجودات است.ريچارد داوكينز ، زيستشناس تكاملي گفت حضور انسان در خشكي يكي از مهمترين مراحل تاريخ تكامل است و تيكتاليك ارتباطي مهم در اين تاريخ است.خشكيها به تدريج پديدار شدند و ماهيها نخست در آبهاي كمعمق زندگي ميكردند. اين حيوان در عصر «ديووني» كه از 417 تا 354 ميليون سال پيش طول كشيد، زندگي ميكرد.دانشمنداني كه آن را كشف كردند ميگويند اين حيوان شكارچي بود و دندانهاي تيز، سري شبيه تمساح و بدني داشت كه در ازاي آن به 2.75 متر ميرسيد.اين حيوان نخستين نمونه كامل از حيواني است كه در آستانه انتقال از آب به خشكي قرار داشت.تد داشلر از آكادمي علوم طبيعي انگليس گفت: اين كشف ، مانند رويايي است كه به حقيقت پيوسته است.