من خسته ام از اشکها و لبخندها
و از انسانهایی که می خندند و می گریند
و از اندیشه کردن که چه پیش خواهد آمد
برای مردمی که می کارند و درو می کنند
من خسته ام از روزها و ساعتها
و از جوانه های خشک و گلهای نازا
من خسته ام از آرزوها و رویاها و قدرت ها
و از همه چیز مگر از خواب
نیوتن برن