12 روش براي ايجاد خلاقيت و ايده هاي بزرگ در ذهن
خلاقیت باعث بروز افکار بزرگ در انسان میشود. اما معمولا سـخت ترین مرحله نــقطه شروع است. افکار بزرگ ما را به سمت پیشرفت راهنمایی کرده و فردایی روشن را برایمــان به ارمغان می آورند. با به کارگیری اصولی که دراین قسمت برای شما شرح می دهیم می تـوانـیـد یـک تـجارت بزرگ و بی نقص راه اندازید. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام این امور عادت نداده ایم. این امر سبب میشود تـا توانایی خـود را بـرای دامـن دادن بـه تـصورات و تخیلات از دست داده و در نـتـیـجه قـدرت تـخـیـل خـود را به کار نگیریم. به همین دلیل فرصتهای بی شماری را به آسانی از دست می دهیم.
ایـده های بـزرگ از مـحـلی فـــرای باورهای شخصی نشات می گـیـرند. بـاید بـه دوردسـت هــا بنگرید و افکار متفاوت را آزمایش کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید.
عده ای بـــا به کار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناکی بی حس و کرخت می کنند، چنین رفتاری باعث می شود درخت افکار شما هیچ گاه به بار ننشیند.
1- زیاد مطالعه کنید
ذهن شما همانند بدنتان برای اینکه رشد پیدا کرده و پرورش یابد نیازمند تمرین و تحرک است، و چه تمرینی بهتر از کتاب خواندن. سعی کنید با افکار و عقاید انسان های موفق در طول تاریخ آشنا شوید. شرح حال و تاریخچه زندگی هر یک از آنها را مرور کنید و از آن درس بگیرید. با مطالعه این کتب می توان حدس زد که چگونه این افراد بزرگ ذهن خود را برای رسیدن به بهترین ها پرورش داده بودند. همچنین می توانید مجلاتی نظیر تجارت و یا اقتصاد روز را نیز مطالعه کنید. با آگاهی از نظرات دیگران پیرامون مسایل مختلف شما سطحی نگری را کنار می گذارید و با یک دید عمقی به موضوعات مختلف می نگرید.
2- فرصت هایی را که در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهید
شاید بروز بسیاری از مسائل را به شانس واگذار می کنید. تصور شما نادرست است. شاید بعضی مواقع حس می کنید که مغزتان اصلا کار نمی کند و هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد. اما مواقعی هم وجود دارد که ذهنتان به قدری فعال است که می خواهید انیشتن را به رقابت دعوت کنید. تنها مشکل موجود این است که این زمان طلایی مواقعی که شما به آن نیاز دارید، ظاهر نمیشود. زمانی که ذهن در حال فوران است تا آنجا که می توانید به افکار خود پر و بال دهید. اجازه دهید افکارتان مثل آب آتش نشانی به بالاترین نقطه صعود کنند. هنگامی که برای پرواز کردن به ذهن خود فضا می دهید، او شما را به دوردست ها خواهد برد و نتایج شگفت انگیزی را بدست خواهد داد.
3- یک دفترچه یادداشت به همراه داشته باشید
هنگامیکه افکار بی نظیر به ذهن شما خطور می کنند از ذخیره کردن آنها اطمینان خاطر حاصل کنید. در این امر به یادداشت های ذهنی اکتفا نکنید زیرا ممکن است به دست فراموشی سپرده شوند. سعی کنید همیشه یک دفترچه یادداشت و یا یک ضبط صوت به همراه داشته باشید به ویژه در کنار تخت خواب خود برای مواقعی که افکار طلایی در حدود ساعت 2 نیمه شب به ذهن شما خطور می کنند. هنگامیکه افکارتان در جایی ثبت شوند، شما به راحتی می توانید به آنها دسترسی پیدا کنید و آنها را به سرعت به کار ببندید. افکار بزرگ نیز مانند میوه ها فقط تا زمانی که تازه و شاداب باشند قابل استفاده هستند.
4- از افکار دیگران بهره بجویید
بهره جستن از افکار و عقاید دیگران نیز به نوبه خود روش مناسبی برای گسترش ایده های شخصی شماست. افراد مختلف دارای نقطه نظرات و چشم اندازهای متفاوتی هستند. توانایی های آنها مختلف است و سوابق و پیشینه های متفاوتی دارند. کارکرد ذهن افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن یک بحث در میان جمع ، آنقدر پیشنهادهای مختلف شنیده می شود که نیمی از آنها هرگز به ذهن شما نمی رسیدند. به این طریق شما میتوانید با کوله باری سرشار از افکار متفاوت در جاده تصمیم گیری گام بردارید.
نسبت به نظر هیچ کس بی توجهی نکنید . شاید در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شاید مانند صدف هایی باشند که در خود گوهرهای گرانقیمتی را جای داده اند. درست نیست که در مورد نظر دیگران به قضاوت بنشینیم سعی کنید به جای قضاوتهای بیهوده آن ها را سبک سنگین کرده و در امور روزمره خود به کار بندید.
5- تغییراتی در محیط اطراف خود ایجاد کنید
گاهی اوقات تنها چیزی که باعث می شود ذهن خسته شما را دوباره به کار اندازد تغییر وضع ظاهری محیط اطرافتان است. اگر چشم انداز پیرامون شما تغییر کند، ذهن شما نیز به صورت ناخود آگاه به سمت یک دیدگاه جدید تغییر جهت می دهد. اگر تمام مدت در پشت میز خود بنشینید ذهن خود را در آن شرایط محدود می کنید و هیچ فضایی برای برانگیختگی او باقی نمی گذارید.
بنابر این میتوانید پیاده روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید، کنار آب رود بنشینید و در کل به یک مکان جدید قدم بگذارید تا ذهن شما نیز بتواند آزادانه به تمرین و تقلا بپردازد
6- بر روی شکاف میان دو نسل خط بطلان بکشید
ذهن کودکان تروتازه و شاداب است. آنها جسور هستند و احساساتشان از طریق فشار های اجتماعی سرکوب نشده است. به جهان با شگفتی می نگرند و مانند بزرگترها پاکی و معصومیت خود را از دست نداده اند. با کودکان پیرامون مسائل مختلف صحبت کنید تا با نقطه نظر ساده و بی آلایش آنها آشنا شوید. اگر می خواهید مشکلی را حل کنید نظر آنها را نیز جویا شوید. عقاید آنها شما را به تعجب وا می دارند. آنها قصد تاثیرگذاری در دیگران را ندارند و همه چیز را تنها با اتکا بر پاکی و صداقت بیان می کنند.
از سوی دیگر با افراد سالخورده و مسن نیز مشورت کنید. آنها مدت ها پیش با تمام این مشکلات مواجه شده اند و با آن دست و پنجه نرم کرده اند. تجربیاتشان آنقدر سودمند و با ارزش است که هیچ قیمتی را نمی توان بر روی آن گذاشت. پس آنها را دست کم نگیرید، با دیدگاههایشان نسبت به زندگی آشنا شوید و از آنها درس بگیرید. قطعا شما را به سوی جهت مناسب هدایت می کنند و از مشکلات در امان خواهید بود.
7- به رفیق شفیق خود مراجعه کنید
همه ما دوستی داریم که به نظر میرسد توانایی پاسخ به تمام مسائل و مشکلات ما را دارد. چرا تنها در مورد مشکلات شخصی از او کمک می خواهید؟ بد نیست گاهی در مورد مسائل مهمتر نیز از او یاری بجویید.
8- به توانایی های خود اتکا کنید
قواعد و اصول کلی را برای یک لحظه هم که شده فراموش کنید. این رهنمون ها در جای خود مفید هستند اما ممکن است مانند یک چشمبند عمل کرده و قدرت داشتن دید وسیع را از شما بگیرند و اجازه دیدن چشم اندازهای متفاوت را به شما ندهند. هرزگاهی خود را از قید و بند قوانین آزاد کنید. شما می توانید بدون توجه به کارآیی روش های گذشته به آسانی و بدون بروز هیچ شک و تردیدی در راه مورد نظر خود گام بردارید. کمی جسارت به خرج دهید و سیستمهای فعلی را زیر سوال برید.
9- در حیطه کاری خود به فعالیت بپردازید
خیلی خوب است که به ذهن خود اجازه دهید آزادانه به گردش بپردازد. اما این گردش باید در حیطه دانش شما انجام پذیرد. اگر یک طراح هستید لازم نیست راه حلی برای مشکلات اقتصادی پیدا کنید. افکار شما تنها در رشته ای که مهارت دارید خوب کار می کنند و در سایر رشته ها نتیجه ای مصیبت بار را به دنبال خواهند داشت. اگر نیاز به ورود به قلمرو دیگری را دارید بهتر است قبل از هر کار با یک متخصص مشورت کنید و اجازه انجام کلیه امور را به دست او بسپارید تا با استفاده از دانش و تخصص خود عمل کند.
10- به ذهن خود آزادی عمل دهید
آیا با تمرین های رایج نویسندگان آشنایی دارید؟ آنها برای مبارزه با محدودیت ها یک روش بسیار جالب را برگزیده اند. فقط کافی است قلم را بر روی کاغذ گذاشته و هر آنچه که در ذهنتان است را بر روی کاغذ بیاورید. میتوانید از مشکلات شروع کنید و به دنبال هیچ گونه ارتباطی در دست نوشته های خود نباشید. مهم نیست که تا چه حد عبث و نا معقول به نظر می رسند. بعدا می توانید مثل یک جدول تناوبی آنها را سازماندهی کنید، در آخر نیز امکان دارد به چیزی دست پیدا کنید که بیهوده و بی ربط باشد اما چیزی که در این مبحث حائز اهمیت است این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده اید و این خود یک امتیاز محسوب می شود. هیچ کس نمی داند شاید به نتیجه ای برسید که سال ها منتظر آن بوده اید.
11- ایده های گذشته را از نو بسازید
افکار شما مثل کامپیوتر هستند. هر چند وقت یک بار نیاز است که سخت افزار آن را ارتقا دهید. ایده های بزرگ گذشته را پیش روی خود بگذارید و بر روی آن ها عملیات نوسازی انجام دهید. آن ها را اصلاح کنید و برای بهبودی آن ها تلاش کنید. ضمائم لازم را نیز برای تقویت هر چه بیشتر به آنها بیفزایید. این کارها را می توان با نوشتن عقاید اولیه خود بر روی کاغذ و نظم دادن به آشفتگی ذهنتان انجام دهید. عالی به نظر میرسد پس منتظر چه هستید؟ بهتر است در انجام آن تعجیل کنید.
12- از الهه وجودتان یاری بخواهید
آیا یک شی، آهنگ، مکان و یا یک شخص خاص وجود دارد که حضور و یا تجسم او برای شما خوشایند بوده و به ذهنتان نیرویی همچون قدرت موتور جت می دهد. از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن مضایقه نکنید. تنها یک چنین چیزهایی هستند که شما را به سمت ابتکارات بدیع رهنمون می سازند. از وجود آن بهره بجویید و اجازه دهید تا انوار طلایی آن به درونتان نفوذ کند و ذهن شما را در بر گیرد.
یک ایده بزرگ از چه ویژگی هایی برخوردار است
شرکت ها و کمپانی های بزرگ به ویژه آن دسته که بر روی مسائلی نظیر طراحی و تبلیغات کار می کنند، سرمایه گذاری های عظیمی صرف می کنند تا به کارکنان خود آموزش دهند که چگونه میتوانند ذهن خود را آزاد کنند تا سرچشمه ایده های بزرگ باشند. خیلی از آنها از کارمندان درخواست ارائه لیست هفتگی ایده ها را میکنند. در چنین محیطی چیزی به عنوان فکر بد وجود ندارد فقط بعضی ایده ها خام هستند.
بنابراین خیال بافی و رویا پردازی کنید تا ذهـن شما به نظریه پردازی عادت کند و از قلمرو سادگی بیرون آید. قدری افسار گسـیـخـــته باشید تا پندار شما به بلندی ها پرواز کرده و اوج گیرد.
منبع: مردمان
آيا هيپنوتيزم ميتواند نابغه بسازد ؟
دكتر وان پلت در فصل 24 كتاب ( اسرار هيپنوتيزم ) مي نويسد :
پي جوييهاي جديد در هيپنوتيزم راز نبوغ را كشف كرده است ازمايشات هيپنوتيزم نشان داده است كه يك شخص با استعداد متوسط ميتواند تحت تاثير چندين جلسه هيپنوتيزم نابغه شود ، اين اظهارات داستان غير حقي نيست بلكه اين حقيقت صد در صد واقعي علمي است .
يك ازمايش هيپنوتيزم نشان داده است كه يك هنرمند نقاش در حال هيپنوتيزم توانسته است در مدت شش ساعت يك تصوير را نقاشي كند كه در بيداري احتياج به هفتاد ساعت وقت داشته است اريكسن ميلتن (1) در صفحه 164 فصل دوم كتاب خود مينويسد :
((..... او براي ترسيم اين نقاشي ده سال وقت صرف كرده بود ولي باز هم به خوبي موفق نشده بود ......)) و در فصل دوازدهم اين كتاب مي بينيم كه وقتي ( راچمانينف ) در ساختن اهنگ معروف خود مواجه با شكست شد ، هيپنوتيزم دكتر داهال در مسكو او را قادر ساخت كه اهنگ خود را تكميل كند و به موفقيت بزرگ جهاني نائل ايد .
مسلما استعداد و نبوغ داراي درجاتي است . همه كس ولو با هيپنوتيزم هم نميتوانند نابغه بشوند . هيچكس نمي تواند يك ( راچمانينف) يا يك ( انيشتن ) بشود . با وجود اين هيپنوتيزم نشان داده است كه هر كس مي تواند خيلي بهتر از انچه هست باشد .
هيپنو تيزم ميتواند استعدادهاي نهفته مغز را كه تا كنون به حال ركود و خفته بوده اند بيدار كند . ولي هيپنوتيزم ادعا نمي كند كه هر شب يك كيسه پر از پول زير سر شما بگذارد . اكثر مردم داراي استعداد و نبوغ خاصي هستند ، كه تا كنون براي انها ناشناخته مانده است ، به عبارت ديگر اكثر مردم نميدانند چه استعدادي و براي چه كاري استعداد خارق العاده و شگرفي دارند ، ولي هيپنوتيزم اين استعداد را اشكار و به نسبت زيادي پرورش ميدهد .
(اديسون) مخترع بزرگ جهاني و مخترع ده ها اختراع ، بخصوص برق مي گويد كه :
(( نبوغ يعني يك در صد الهام و نودو نه در صد عرق ريختن و زحمت كشيدن )) عوامل بسيار زياد رواني زائيده از محيط زيست وجود دارند كه شخص را نسبت بكار و فعاليت بيميل مي كنند .
شما در زندگي روزانه باشخاص بسيار زيادي برخورد ميكنيد كه مي گويند ما حوصله كار كردن نداريم هيپنوتيزم عوامل منفي رواني را كه چون زنجيرهائي را كه بااطراف روان و مغز شما كشيده شده الهام است پاره مي كند ، و شما را بطور اعجاز انگيزي بكار و فعاليت شبانه روزي علاقمند مي سازد و قدرت تفكر شما را زياد مي كند .
( ديسرائيلي ) ميگويد : (( پشتكار جزئي از اجزاء نبوغ است )) و هيپنوتيزم اين پشتكار را به شما مي دهد .
اين عبارت معروف است كه (( نبوغ عبارت از يك استعداد بي انتهائي است براي رنج كشيدن و تحمل رنج )) ولي شواهد نشان ميدهد كه ضرب المثل جزئي از حقيقت است ، زيرا ما روزانه كساني را مي بينيم كه خيلي كار مي كنند و خيلي زحمت ميكشند ، ولي نه تنها نابغه نيستند ، بلكه و شايد احمق هم هستند .
تجربه و ازمايشات هيپنوتيزمي نشان ميدهند كه نبوغ نتيجه و حاصل توانائي تمركز فوق العاده مغز است ، بدين ترتيب وقتي مغز بشدت براي انجام كاري متمركز مي شود ، كارهاي برجسته و نماياني بظهور ميرسد .
جد بوكستن (2) حسابگر حيرت انگيز سال 1749 بسهولت توانست به اين پرسش جواب دهد كه در 260 000 607 202 مايل مربع چند دانه نخود ميرويد .
انيشتن پدر قانون نسبيت در سال 1953 توانست فكر خود را بر يك موضوع متمركز كند و نظريه بزرگ جهاني خود را اظهار نمايد .
هر فردي كه داراي استعداد متوسطي باشد ، بالقوه نابغه است يا بعبارت ساده تر داراي نبوغ و هوش سرشار ولي خفته است ، زيرا از نقطه نظر علم تشريح مغز هيچ اختلافي بين مغز يك نابغه و يك فرد عادي نيست ، مغز هر دو نفر انبوهي از ده هزار ميليون سلول خاكستري رنگ مي باشد .
ولي اختلاف در طرز بكار انداختن اين سلولها ، روش بكار انداختن و استفاده از سلولهاي مغزي است كه موجب اختلاف بزرگ بين يك نابغه و يك شخص عادي مي شود .
ازمايشات انجام شده روي مغز انيشتن اين نظريه را تاكييد مي كند كه نبوغ همراه با ايجاد تمركز قواي فوق العاده دماغي است . ازمايش كنندگان روي مغز انيشتن دريافتند كه او را قادر است كه تعداد زياد تري از گروه سلولهاي مغزي را بر روي يك نقطه و يك موضوع متمركز كند .
تمركز فوق العاده مغز منطقي ترين بيان ،و تعريفي است كه ما (( دكتر وان پلت )) براي هيپنوز داريم .
و تمركز فوق العاده دماغ تنها دليل راضي كنندهاي است كه براي كليه پديده هاي هيپنوتيزمي مي توان ارائه داد كاملا اثبات شده و معلوم است كه تحت نفوذ هيپنوتيزم استعدادهاي مغزي مي تواند به نسبت زيادي بسطح يك مغز نابغه نز ديك شوند .
به عنوان مثال شخص بيمار در حال هيپنوز بسياري از خاطرات دور خود را كه در حال عادي و بيداري بهيچ وجه قادر بياد اوري ان نيست بياد مياورد .
قدرت ذهني بوسيله تمركز فكر در حال هيپنوز بسيار زياد ميگردد . سفت شدن خارق العاده عضلات بدن يك شخص ضعيف الجثه كه مي تواند مرد قوي را تحمل كند ، بهترين دليل است .
اينطور بنظر ميرسد كه كاملا عاقلانه و صحيح است كه نبوغ طبيعي اشخاص را نوعي از هيپنوتيزم بدانيم ، زيرا (( خود هيپنوتيزم )) در اثر تمركز فوق العاده فكر بوجود مي ايد ، درست شبيه نتايجي كه از علاقه زياد و شديد نسبت به موضوع يا مسئهاي حاصل ميشود .
به عنوان مثال ((تنيسون)) (3) از طريق تكرار اسم خودش براي خودش بطور ارام و بيصدا موفق شد به يك نوع (( جذبه در حال بيداري )) برسد .
در تمرينات يوگيهاي هندي ميبينيم كه يكي از دستورات رسيدن به عالم خلسه و جذبه و بعبارت ديگر نزديك شدن به خداوند اين است كه يكنفر پيرو مكتب (( يوگا)) بايستي دائما و در حال عبارت (( ام )) (4) به معني او يا قادر مطلق را تكرار كند ، و متوجه باشد كه فكرش به هيچ طرف نجهد و فقط و فقط متوجه (( ام )) يا (( او )) باشد .
در تمرينات عرفاي ايراني نيز بهمين قاعده بر مي خوريم ، زيرا يكي از درسهائيكه دراويش يا عرفا به شاگردان خود مي دهند اينست كه بايستي دائما و در همه جا ذكر و فكرشان كلمه ((حق)) يا (( هو )) باشد .
حالا با كشفيات جديد هيپنوتيزم مي بينيم كه كار دراويش چقدر درست و علمي و صحيح بوده كه انها براي ايجاد تمركز فكر يكي از تمريناتشان تكرار و ذكر يك كلمه معين در روز بوده است .
چقدر خوبست كه انسان عارف و درويش به معني دارنده نبوغ و تمركز فوق العاده ذهن باشد . ولي از اين استعداد و نبوغ خارق العاده خود ، بشكل اجتماعي استفاده كند ، نه بشكل انفرادي ولي دراويش و عرفا جواب مي دهند كه در اجتماع عوامل اجتماعي ، نظير شهوات و زيبائي هاي به ظاهر فريبنده اجتماعي ، تمركز فكر و در نتيجه لذت و ارامش و خلسه ما را از بين مي برند .
وفتي كه خواب شونده در حال هيپنوتيزم عميق ، تمركز فكرش به ميزان صد در صد برسد توجهش بكلي از همه چيز سلب مي گردد .
پروفسور فراموشكار بهترين نمونه اين نوع تمركز فكر است نوابغ بزرگ بطوريكه اكثرا شنيده و ميدانيد ، تمام قدرت و نيروي فكرشان متوجه هدف ، مسئله يا كشف و اختراع خودشان است ، لذا نسبت بامور اجتماعي كه در نظرشان بي ارزش است فراموشكار ميشوند .
مشهور است كه برخي از نوابغ منزل خود را گم ميكردند ، ارشميدس غذا خوردن و حمام رفتن را فراموش ميكرد . انيشتن نيز همينطور بود درست مانند شخص هيپنوتيزم شده كه تشنگي و گرسنگي را بكلي فراموش مي كند .
عواطف و احساسات ، همراه با تمركز قواي دماغي ، هيپنوتيزم را تسريع مي كند . در نبوغ نيز اين موضوع هميشه صدق مي كند ، نبوغ هميشه همراه با عواطف است ، نظير نقاشي و موسيقي ، نبوغ معمولا هميشه مجموع تمركز فكر و عواطف است .
قدرت تصور و تخيل در هيپنوتيزم شدن نقش بسيار مهمي را بازي مي كند . تخيل قوي يك حالت دائمي نبوغ است .
گاهي رويدادهاي نا مناسب اجتماعي نبوغ را خاموش مي كنند ويا از بين ميبرند . نظير موسيقيدان بزرگ روس (( راچمانينف )) كه بعلت شكستن در ساختن اولين سمفوني در پترز بورگ در سال 1897 قدرت و توانائي اهنگ سازي خود را از دست داد .
اختلالات عاطفي گاهي فكر را در حال بيداري متمركز مي كنند و در شرايط و وضعيتي نظير هيپنوز بوجود مياورند . مثلا اگر در يك موقع و حالت خاصي افكار ترسناك يا ناراحت كننده اي به شخص دست دهد ، ايجاد علائم بيماري مي نمايد .
در اينصورت مغز شخص مريض شده بيشتر بر روي علائم بيماري متمركز ميشود . در نتيجه دور و تسلسل شيطاني شروع مي شود . و نيروي مغزي تحليل ميرود و كاهش مي يابد . و حال اگر اين دور و تسلسل مغزي به كمك هيپنوتيزم شكسته شود ، نيروي دماغي بيمار براي انجام كارهاي بهتري ازاد ميشود .
گرچه موقعيت هائي براي بررسي و ازمايش يك (( راچمانينف يا انيشتن )) بسيار نادر است ولي معذالك تجربه و ازمايشهاي هيپنوتيزمي نشان داده اند كه از طريق هيپنوز مي توان اختلالات و ناراحتيهاي فكري را از بين برد و شخص را براي تلاش و كوشش بهتر و پر ثمرتري اماده كرد .
1- Cooper Linnf MD and Ericson Milton H.M.D time pistortion hypnosis 11,164 William Wilkins company , baltimor u.s.a
2-Jed Buxton
3-Tennyson
4-om
*برگرفته از كتاب روانشناسي هيپنوتيزم اثر شعبان طاووسي ( كابوك)
انجمن درمانگران ايران