تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 8 اولاول ... 2345678 آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 74

نام تاپيک: آناتومي بدن

  1. #51
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض ...کودکی

    رشد بدن
    رشد دوران كودكي را هورمون ها كنترل مي كنند و علاوه بر آن، عواملي همچون رژيم غذايي و سلامت كلـي فرد هـم بر آن تأثير مي گذارند، بدن كودك مدام در حال رشد است. اما ميزان اين رشد بسته به مرحله زندگي متفاوت است. روي هم رفته رشد در دوران شيرخوارگي و دوران بلوغ سريع تر از همه دوران هاي ديگر است. علاوه بر آن بعضي از اعضاي بدن هم سريع تر از قسمت هاي ديگر رشد مي كنند كه اين امر منجر به تغيير نسبت هاي بدني كودك در حين رشد تغيير مي0شود. در هنگام تولد، اندازه سر، يك چهارم طول كل بدن است و تا6 ‌سالگي نيز به سرعت به رشد خود ادامه مــي دهد. خصيصه هـاي صورت نيـز در طـي كودكي تغييـر مـي يابند؛ بدين ترتيب كه صورت بزرگتر از باقي جمجمه مي شود. اندام ها دردوران شيرخوارگي نسبت به ساير اجزاي بدن كوچك تر هستند و با رشد كودك طويل تر مي شوند كه به ويژه اين طويل شدن در دوران بلوغ سريع تر است. نهايتاً بدن در حدود‌18 سالگي به اندازه نهايي خود مي رسد. در اين زمان، اندازه سر تقريباً يك هشتم طول كل بدن است در حالي كه اندازه پاها نصف اندازه بدن است
    كسب مهارت‌ها در5 ‌سال اول زندگي
    نوزادان قادرند ببينند، بشنوند، اعمال بازتاب گونه داشته باشند (مثل مكيدن) و براي جلب توجه مادرخود گريه مي كنند. از هنگام تولد تا حدود 5 سالگي، خردسالان انواعي ازديگر مهارت هاي ضروري را فرا مي گيرند. مهارت هاي جسمي، چيره دستي، زبان و رفتار اجتماعي چهار جنبه مهم تكامل كودك هستند. كسب اين مهارت ها طي مراحل مشخص موسوم به »شاخص هاي نمو« روي مي دهد. اين مراحل به ترتيب خاصي روي مي دهند و زمان آن را به صورتي نه چندان دقيق مي توان پيش بيني كرد. هر چند كه سن دقيق دستيابي به اين مهارت ها در هر كودكي متفاوت است. توانايي يادگيري مهارت هاي خاص مثل كنترل ادرار و مدفوع به بلوغ دستگاه عصبي كودك بستگي دارد. علاوه بر آن قبل از يادگيري مهارت هاي پيچيده مشخص، ابتدا لازم است كه كودكان توانايي هاي ساده تري را كسب كنند؛ براي مثال كودك بايد قبل از آن كه بتواند راه برود، بايد بتواند بايستد. مهارت‌هاي جسمي مهمترين مهارت ها، كنترل يافتن بر وضعيت بدن،‌تعادل و حركت است. شيرخوار ابتدا ياد مي گيرد چگونه سرش را بلند كند و بچرخاند. سپس سرش را بلند كنند و بچرخاند سپس مي نشيند. پس از آن ياد مي گيرد كه چگونه روي زمين بخزد، بايستند، راه برود و بدود. چيره دستي و بينايي كودكان ياد مي گيرند كه چگونه حركات دست و بينايي خود را هماهنگ كنند. تا بتوانند اعمالي همچون برداشتن اشيا و نقاشي كردن را انجام دهند. شنوايي و زبان در ابتدا كودكان فقط به سمت صدا برمي گردند و با بغ بغو كردن به آن پاسخ مي دهند. در يك سالگي كودك اولين كلمه خود را به زبان مي آورد و به تدريج معني كلمات را مي فهمد و پـس از آن يـاد مـي گيرد جمـله سازي كند. رفتار اجتماعي و بازي لبخند زدن اولين مهارت اجتماعي است كه كودك فرا مي گيرد. بعدها ياد مي گيرد كه با ديگر كودكان بازي كند و جدايي از والدين را تحمل كند. كودكان مهارت هاي عملي از قبيل تغذيه و لباس پوشيدن (به تنهايي) را نيز ياد مي گيرند

  2. #52
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض دستگاه گوارش

    دستگاه گوارش از لوله گوارش و اعضاي مرتبط با آن تشكيل مي شود. لوله گوارش يك لوله پيچ خورده به طول حدود7 ‌متر است كه غذا در حين هضم شدن از آن عبور مي كند. اين لوله شامل دهان، حلق، مري، معده، روده هاي كوچك و بزرگ، راست روده و مقعد است. اعضاي گوارشي مرتبط عبارتند از3 ‌جفت غده بزاقي، كبد، لوزالمعده و كيسه صفرا. دستگاه گوارش، غذا را به قطعات كوچكتر تبديل مي كند تا به وسيله سلول هاي بدن قابل استفاده شوند و مواد باقيمانده را به شكل مدفوع، دفع مي‌كند
    صفاق
    يك غشاي چين خورده به نام صفاق، سطح دروني جدار شكم و تمامي اعضاي گوارشي را مي پوشاند.
    دهان و مري
    فرايند گوارش در دهان آغاز مي شود. عمل دندان ها و زبان در طول جويدن، غذا را براي بلع به قطعات نرم و كوچكتر تبديل مي كند و از طرفي مواد موجود در بزاق، كربوهيدارت هاي موجود در غذا را تجزيه مي كنند. در هنگام بلع، زبان لقمه غذا را از گلو به مري مي راند. در همين زمان، كام نرم حفره بيني را مي بندد و اپي گلوت كه يك زايده كوچك غضروفي در پشت زبان است، حركت كرده، حنجره را مي بندد و به اين ترتيب غذا وارد بيني يا حنجره نمي شود
    معده
    غذا از مري به داخل معده مي رود. آنجا ممكن است به هم خوردن و تجزيه جزئي آن به وسيله مايعات گوارش كننده تا 5 ساعت طول بكشد تا تبديل به يك ماده نيمه مايع به نام سوپ معدي شود. مايعات بلعيده شده مثل آب و الكل از معده و روده مستقيماً‌ در عرض چند دقيقه عبور مي كنند.
    روده كوچك
    سوپ معدي وارد دوازدهه (قسمت اول روده كوچك) مي شود و به وسيله مايعات گوارش كننده كبد و لوزالمعده باز هم تجزيه مي شود. مرحله نهايي هضم در بقيه روده كوچك صورت مي پذيرد. در روده كوچك، مايعات گوارش كننده اي كه از جدار روده آزاد مي شوند، مواد غذايي را به واحدهاي شيميايي كوچكي تبديل مي كنند به طوري كه بتوانند از جدار روده وارد شبكه رگ هاي خوني اطراف آن شوند.
    روده بزرگ
    پس از جذب مواد غذايي در روده كوچك، مانده باقيمانده وارد روده بزرگ مي شود. بيشتر آب موجود در اين مواد به داخل بدن بازجذب مي شود و ماده دفعي نيمه جامد باقي مانده، مدفوع ناميده مي شود. مدفوع وارد راست روده مي شود و در آنجا تا زماني كه با يك حركت روده اي خارج شود نگهداري مي شوند.
    كبد، كيسه صفرا و لوزالمعده
    كبد، كيسه صفرا و لوزالمعده، به تجزيه شيميايي غذا كمك مي كنند. كبد از محصولات گوارش براي ساخت پروتئين هايي مثل پادتن ها (كه به مقابله با عفونت ها كمك مي كنند) و عوامل لخته كننده خون استفاده مي كند. كبد همچنين سلول هاي خوني فرسوده را تجزيه مي كند و مواد اضافي را به صورت صفرا دفع مي كند كه دركيسه صفرا ذخيره مي شوند و در گوارش چربي ها نقش دارند. ورود غذا به دوازدهه (اولين قسمت روده كوچك) كيسه صفرا را تحريك مي كند تا از طريق مجراي صفراوي، صفرا را به درون دوازدهه بريزد. لوزالمعده،‌ مايعات گوارش كننده قدرتمندي را ترشح مي كند كه در هنـگام ورود غذا به دوازدهـه، وارد آن مي شوند. اين مايعات، همراه با مايعات گوارش كننده اي كه به وسيله سطح داخلي روده توليد مي شوند، كمك مي كنند تا مواد غذايي به موادي تجزيه شوند كه جذب خون شده، به كبد برده مي شوند.
    اعضاي گوارشي
    كبد، كيسه صفرا و لوزالمعده كه در قسمت فوقاني شكم قرار دارند، مايعات گوارش كننده را به درون دوازدهه ترشح مي كنند. صفرا از كبد و يك صفرا وارد مجراي صفراوي مي شود و ترشحات لوزالمعده نيز مستقيماً‌به دوازدهه مي ريزد.
    حركات دودي
    غذا در طول لوله گوارش به وسيله توالي مداوم انقباضات عضلاني كه حركات دودي نام دارند، به جلو رانده مي شود. ديواره هاي لوله گوارش با عضلات صاف پوشيده شده اند. براي راندن لقمه غذا به جلو، عضلات پشت غذا منقبض و عضلات جلوي آن شل مي شوند. موج دودي براي حركت دادن غذا در طول لوله گوارش، عضلات جداره ها با يك توالي به نام موج دودي منقبض و شل مي شوند

  3. #53
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض غده های برون ریز

    غده هاي درون ريز، هورمون ها را توليد مي كنند. هورمون ها موادي شيميايي هستند كه در جريان خون وجود دارند و فرآيندهاي قسمت هاي ديگر بدن را كنترل مي كنند. اين فرآيندها عبارتند از متابوليسم (واكنش هايي شيميايي كه به طور مداوم در بدن رخ مي دهند). پاسخ به استرس، رشد و تكامل جنسي. اين مجموعه شامل غده ها و ساير سلول هاي توليد كننده هورمون هستند. غده هايي مثل هيپوفيز، فوق كليه و تيروييد اعضايي هستند كه تنها كاركرد آنها توليد هورمون هاي اختصاصي است. ساير اعضا و بافت ها مثل تخمدان ها، بيضه ها، قلب و كليه ها نيز حاوي سلول هاي توليد كننده هورمون هستند
    غده هيپوفيز و هيپوتالاموس
    غده هيپوفيز در قاعده مغز قرار دارد. اين غده به عنوان »غده رئيس« شناخته مي شود، چون هورمون هايي را توليد مي كند كه بافت درون ريز واقـع در سـاير غده ها و اعضا را تحريك و كنترل مي كند. همچنين هورمون هايي را ترشح مي كند كه رشد بدن، حجم ادرار و انقباض رحم را در طول زايمان كنترل مي كنند. هيپوتالاموس بخشي از مغز است كه با غده هيپوفيز ارتباط دارد. هيپوتالاموس، هورمون هايي به نام عوامل آزاد كننده را ترشح مي كند كه كاركرد هيپوفيز را كنتـرل مي كنند و به عنوان رابط بين دستگاه هاي عـصبي و غـدد درون ريز عمـل مي كنند.
    غده پينه آل
    غده پينه آل در عمق مغز قرار دارد. كاركرد دقيق آن هنوز مشخيص نيست. البته معلوم شده است كه اين غده هورموني به نام ملاتونين را ترشح مي كند كه گمان مي رود با چرخه روزانه خواب و بيداري مرتبط باشد.
    غده هاي تيروييد و پاراتيروييد
    غده تيروييد كه در گردن واقع است، هورمون هايي را توليد مي كند كه متابوليسم را تنظيم مي كنند. همچنين برخي از سلول هاي تيروييد، هورمون كلسي تونين را ترشح مي كنند كه غلظت خوني كلسيم را كاهش مي دهد. چهار غده پاراتيروييد واقع در پشت تيروييد هورموني را توليد مي كنند كه غلظت خوني كلسيم و فسفات را تنظيم مي كند. كلسيم براي سلامت استخوان ها حياتي است و به همراه فسفات، نقش مهمي را در كاركرد عصب و عضله ايفا مي كند.
    غده هاي فوق كليه
    غده هاي فوق كليه در بالاي كليه قرار دارند. هر غده يك قشر لايه خارجي و يك مدولا (مركز) دارد. قشر، هورمون هاي كورتيكواستروييدي يا كورتوني (كه در كـمك بـه تنظيم غلظت خوني نمك و قند نقـش دارند) و مقادير كم هـورمـون هـاي جنسي مردانه (كه ايجاد برخي از مشخصات جنسي مردانه را تحريك مي كنند) را توليد مي كند. مدولا، اپي نفرين (آدرنالين) و نوراپي نفرين (نورآدرنالين)، را ترشح مي كند كه در پاسخ به استرس (واكنشي كه »پاسخ جنگ و گريز« نام دارد)، ضربان قلب و خونرساني به عضلات را افزايش مي دهند.
    لوزالمعده
    لوزالمعده پشت معده قرار دارد. لوزالمعده مايعات گوارش كننده اي توليد مي كند كه به تجزيه غذا كمك مي كنند. همچنين هورمون هاي انسولين و گلوكاگون را ترشح مي كند كه نقش مهمي را در تنظيم سطح گلوكز خون (قندي كه منبع اصلي انرژي بدن به شمار مي رود) ايفا مي كنند
    تخمدان ها
    تخمدان ها در دو طرف رحم قرار گـرفته اند. آنها تخمـك ها را آزاد مي كنند و هـورمون هاي جنسي زنانه يعني پروژسترون و استروژن را مي سازند كه چرخه قاعدگي را تنظيم مي كنند. استروژن همچنين باعث ايجاد برخي از مشخصات جنسي زنانه از جمله بزرگ شدن پستان ها مي شود.
    بيضه ها
    بيضه ها در كيسه اي از پوست و عضلات به نام كيسه بيضه (اسكروتوم) قرار دارند. آنها توليد اسپرم و ترشح هورمون جنسي مردانه يعني تستوسترون را برعهده دارند. اين هورمون مسؤول شروع بلوغ و ايجاد مشخصات جنسي ثانويه مردانه از جمله موي صورت است.

  4. #54
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض روده

    روده کوچک (Small intestine)بخشی ازل.له گوارش است که 6 متر طول دارد و حد فاصل بین معده و روده بزرگ قرار دارد. روده به عنوان محل اصلی هضم و جذب مواد غذایی ، محسوب می‌شود. روده کوچک پر پیچ و خم‌ترین بخش لوله گوارش است.
    دید کلی
    جدار روده از مخاط پوشیده شده و دارای چینهای حلقوی شکل است. تمامی سطح مخاط روده را برجستگیهای ریزی به ارتفاع یک میلیمتر مانند مخمل ، مفروش کرده است. بدین ترتیب جذب مواد غذایی از جدار روده چندین برابر می‌گردد. قشر عضلانی روده با حرکات دودی خود ، محتویات روده یعنی مواد نیمه هضم شده که از معده وارد روده شده‌اند را به جلو می‌راند. حرکات روده کوچک را بر روی شکم افراد لاغر می‌توان مشاهده کرد.25 - 20 سانتیمتری ابتدای روده را دوازدهه (duodenum) ، یک و نیم متر بعدی را ژژونوم (JeJnum) و 4 متر بقیه را ایلئوم (Ileum) گویند.

    چین خوردگیها و برآمدگیهای روده کوچک
    چینهای حلقوی (Plica Circulatores)
    چینهای بلندی هستند که در اثر پیشروی بافت همبند (پیوندی) زیر مخاط به قسمت زیرین طبقه مخاطی حاصل شده و در هر سه قسمت روده مخصوصا ژژونوم ، دیده می‌شوند. وجود چینهای حلقوی باعث می‌شود که سطح مخاط روده به 3 برابر افزایش یابد و از نظر ماکروسکوپیک نیز چین‌دار دیده شوند. که علت نامگذاری این چینها به دریچه‌های کرکونیگ می‌باشد.
    پرزها یا ویلیها (Villi)
    برآمدگیهای انگشت مانند یا برگی شکل به ارتفاع 1.5 - 0.5 میلیمتر هستند که در اثر پیشروی بافت همبند آستر در زیر اپی تلیوم بوجود می‌آیند. سطح پرزها بوسیله اپی‌تلیوم پوشیده شده و بافت همبند محور هر پرز ، حاوی رگهای خونی ،رگهای لنفی و سلولهلی عضلانی است. پرزها سطح مخاط روده را تا 10 برابر افزایش می‌دهند.
    میکروویلی (Microvilli)
    برآمدگیهای سطح راسی (Apical) سلولهای پوششی هستند که تعداد آنها در هر سلول به 3000 عدد نیز می‌رسد و به حاشیه مخطط (Striated border) نیز معروف‌اند. میکروویلیها، سطح مخاط روده را تا 30 برابر افزایش می‌دهند. به عبارت دیگر ، مجموعه چین خوردگیهای فوق سطح مخاط روده را تا 600 برابر افزایش می‌دهند
    کریپتها یا غدد لیبرکون
    تورفتگیهای لوله شکل اپی‌تلیوم در بافت همبند آستر می‌باشند که تا عضلات مخاطی ادامه یافته و غدد روده‌ای به نام لیبرکون را بوجود می‌آورند. کریپتهای روده‌ای عامل دیگری برای افزایش سطح روده محسوب می‌گردد.

    ساختمان کلی روده باریک
    مخاط (Mucosa)
    مخاط روده باریک دارای اختصاصاتی است که آن را از سایر قسمتهای لوله گوارش، متمایز می‌سازد. اپی‌تلیوم مخاط از سلولهای مختلفی تشکیل شده است که عبارتند از:
    سلولهای جذب کننده (Absortive Cells)
    این سلولها که هم در سطح پرزها و هم در جدار کریپتها، دیده می‌شوند به انتروسیتها نیز معروف‌اند. سلولهای جذب کننده از نوع منشوری بلند و حاوی میکروویلی‌های متعدد هستند. غشاء پوشاننده میکروویلیها دارای روکشی گلیکو پروتئینی به نام گلیکو کالیکس است. این روکش نه تنها به عنوان یک لایه محافظ در مقابل آنزیمها، عمل می‌کند بلکه محلی برای اتصال برخی مواد قابل جذب نیز محسوب می‌شود. غشای میکروویلی‌ها همچنین حاوی آنزیمهای گوارشی برای هضم و آنزیمهایی برای فعال کردن پیش آنزیمها و پروتئینهای حامل برای جذب مواد هضم شده است.

    از جمله آنزیمهای موجود در غشاء میکروویلی‌ها ، می‌توان به دی‌ساکاریدازها (مالتاز - لاکتاز - ساکاراز) برای تجزیه دی‌ساکاریدها ، آمینوپپتیدازها ، دی‌پپتیدازها برای تجزیه پلی‌پپتیدها و دی‌پپتیدها به اسیدهای آمینه را نام برد. غشای میکروویلی‌ها در دوازدهه ، حاوی آنزیمی به نام آنتروکیناز می‌باشد که تریپسینوژن غیر فعال مترشحه از پانکراس را به تریپسین فعال تبدیل می‌کنند. وجود مجموعه اتصالی (Junctional Complex) در قسمت راسی سطوج جانبی این سلولها ، مانع از این می‌شود که مواد از طریق فضای بین سلولی وارد بدن شوند.

    سلولهای جامی (Goblet Cells)
    سلولهایی هستند که هم در سطح پرز و هم در سطح کریپتها دیده می‌شوند و دارای هسته قاعده‌ای و سیتوپلاسم راسی پر از ماده موکوسی هستند که به عنوان یک تک غده سلولی عمل می‌کنند. محتویات موکوسی سلول با معرف PAS (مخصوص کربوهیدراتها) به رنگ قرمز دیده می‌شود و در رنگ آمیزی معمولی ضمن آماده سازی بافت در مورد آماده کننده حل شده و باعث می‌شود که سلول به صورت تو خالی و روشن شبیه جام دیده شود. این سلولها در دوازدهه کم و هر چه به انتهای روده نزدیک می‌شویم، تعداد آنها نیز افزایش می‌یابد. موکوس مترشحه به وسیله این سلولها ، گلیکوپروتئین اسیدی است که سطح سلولها را لغزنده ساخته و دارای نقش حفاظتی است.
    سلولهای پانت (Paneth Cells)
    سلولهای هرمی و بلند هستند که در قاعده غدد لیبرکون ژژونوم و ایلئوم و به ندرت آپاندیس دیده می‌شوند. سیتوپلاسم راسی آنها پر از گرانولهای ترشحی درشت و اسیدوفیل می‌باشد. این سلولها، پایدار بوده و به ندرت تجدید می‌شوند. چون غنی از آنزیم ضد باکتری لیزوزیم عقیده بر این است که در تنظیم باکتریهای ساکن روده (فلور طبیعی) ، دخالت دارند.

    سلولهای انترواندوکراین
    این سلولها اکثرا در نزدیکی قاعده غدد لیبرکون دیده می‌شوند. و تعداد آنها در دوازدهه بیشتر از ژژونوم و ایلئوم است. این سلولها در روده باریک هورمونهاو پپتیدهای مختلفی را ترشح می‌کنند که شناخته شده‌ترین آنها عبارتند از: سکرتین و کوله سیتوکینین برای کنترل ترشحات پانکراس و صفرا ، سروتونین ، سوماتوستاتین ، شبع گلوکاگن برای افزایش انقباضات عضلات و نوروتانسین برای کاهش انقباضات عضلات.

    سلولهای متمایز نشده
    سلولهای متمایز نشده یا سلولهای ریشه‌ای در قاعده غدد قرار دارند و در اثر تقسیم وتمایز همه سلولهای اپی‌تلیال را جایگزین می‌کنند
    آستر مخاط روده
    بافت هوشمند شل و پرسلولی است که حد فاصل کریپتها و پرزها را پر کرده است. دارای تعداد زیادی لنفوسیت ، پلاسماسل و ماکروفاژ است. پلاسماسلها با ترشح ایمونوگلوبین A در اعمال دفاعی شرکت دارند.

    زیر مخاط روده
    از بافت همبند نسبتا متراکمی ساخته شده که حاوی رگهای خونی و لنفی است. زیر مخاط در دوازدهه حاوی غدد موکوسی به غدد برونر شده است.

    ......

  5. #55
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض ...روده

    ......
    طبقه عضلانی
    این طبقه شامل عضلات صاف حلقوی در داخل و عضلات طولی در خارج است. طبقه عضلانی از خارج بوسیله سروز پوشیده شده که عبارت از لایه احشایی پرده صفاقی است
    خصوصیات اختصاصی دوازدهه
    * صفراوی مترشحه توسط کبد و ترشحات خارجی غده پانکراس در محلی به نام آمپول واتر به دوازدهه تخلیه می‌شوند.
    * زیر مخاط آن حاوی غدد موکوسی برونر است که مجرای ترشحی آنها پس از عبور از عضلات مخاطی به عمق کریپتها باز می‌شود.
    * ترشحات غدد برونر ، قلیایی و حاوی بی‌کربنات فراوان است، این ترشحات با کاهش اسیدیته کیموس معده از آسیب مخاط روده جلوگیری کرده و محیط مناسبی برای فعالیت آنزیمهای پانکراس فراهم می‌سازد.

    خصوصیات اختصاصی ژژونوم
    ژژونوم قسمت اصلی جذب مواد در روده بوده که سطح جذبی آن با داشتن چینهای وسیع ، پرزهای فشرده بلند و انگشتی و کریپتهای عمیق افزایش یافته است. تعداد عقده‌ها یا ندولهای لنفاوی در ژژونوم ، نسبت به دوازدهه فراوان می‌باشد.
    خصوصیات اختصاصی ایلئوم
    مشخصه ایلئوم وجود ندولهای لنفاوی کاملا گسترده در آستر است که پلاکهای پی‌پر نام دارند. ایلئوم در محلی به نام سکوم به روده بزرگ ختم می‌شود. در محل باز شدن ایلئوم به سکوم ، دریچه‌های ایلئوسکال وجود دارد که مانع از بازگشت مواد هضم نشده به داخل ایلئوم می‌شود.

    هضم و جذب مواد در روده
    کربوهیدراتها
    مواد نشاسته ای در دهان توسط پتیالین بزاق به دکسترین تبدیل می‌شوند که آن نیز در روده تحت تاثیر آمیلاز مترشحه از پانکراس به دی‌ساکاریدها ، تجزیه می‌شود. دی‌ساکاریدها توسط دی ساکاریدازهای میکرویلی‌ها به مونوساکاریدها تبدیل شده و پس از جذب وارد مویرگ خونی شده و از روده حمل می‌شوند.

    پروتئینها
    پروتئینها تحت تاثیر آنزیمهای پپسین معده و ترپیسین کیموترپیسین مترشحه از پانکراس به پلی‌پپتیدهای کوچک و دی‌پپتیدها تجزیه می‌شوند. محصولات فوق تحت تاثیر آمینوپپتیدازهای غشای میکروویلی‌ها به اسیدهای آمینه تبدیل شده و پس از جذب توسط پروتئینهای حامل به گردش خون وارد می‌شوند

    چربیها (Fats)
    هضم چربیها بطور عمده در روده و تحت تاثیر آنزیم لیپاز مترشحه بوسیله سلولهای پانکراس صورت می‌گیرد. تری گلسیریدها تحت تاثیر لیپاز به مونوساکاریدها و اسیدهای چرب آزاد تبدیل می‌شوند. این محصولات توسط املاح صفراوی امولسینه شده و به صورت ذرات فسیل به قطر 2 نانومتر در می‌آیند که از غشاء میکروویلی‌ها عبور کرده و وارد سلولهای جاذب می‌شوند، در آنجا به شبکه اندوپلاسمی صاف منتقل شده و توسط آنزیمها به تری گلیسریدها تبدیل می‌شوند. و پس از افزوده شدن پروتئینها به دستگاه گلژی رفته و در آنجا با افزوده شدن قندها ، به صورت شیلومیکرونها آنجا را ترک کرده و وارد گردش خون می‌شوند

    بیماریهای شایع روده باریک
    ــــــ التهاب حاد روده: التهاب حاد روده را انتریت گویند. در فصل تابستان زیاد دیده می‌شود. علت آن خوردن مواد غذایی فاسد است. در بیماری شبه حصبه (پاراتیفوئید) هم التهاب روده دیده می‌شود. معالجه التهاب گرم نگه داشتن شکم با کیسه آب داغ است.
    ـــــــ سرطان روده: سرطان روده باریک بسیار نادر است و سرطان روده بزرگ بیشتر دیده می‌شود.
    ـــــــ سل روده: روده کودکان شیرخوار با خوردن شیر آلوده به میکروب سل به زخم سلی دچار می‌شود. در بزرگسالان نیز سل روده دیده می‌شود. اما سل روده در بزرگسالان همیشه یک عفونت ثانوی است. عفونت اولیه سل ریه است. زخم سل روده اکثرا در قسمت آخر روده باریک دیده می‌شود. علائم آن اسهال و تب است. معالجه آن از طریق داروهای ضد سل و رژیم غذایی مناسب می‌باشد.
    =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
    دانشنامه رشد
    Last edited by mehraria; 20-08-2007 at 11:46.

  6. #56
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض نخاع و آسيب هاي نخاعي

    نخاع و آسيب هاي نخاعي
    طناب نخاعي استوانه اي از بافت عصبي كه ضخامت آن تقريباً به اندازه انگشت كوچك است و 38 تا 45 سانتي متر طول دارد. اين طناب از سوراخ جمجمه شروع مي شود به طوري كه از بالا با بصل النخاع در ارتباط است و درون كانال ستون مهره اي تا سطح قاعده بدنه الويه مهره كمري 1 L پائين كشيده شده است و در آنجا به دسته اي از رشته هاي عصبي به نام اعصاب دم اسبي ختم مي شود. اين اعصاب از مناطق كمري و خاجي ستون فقرات بيرون مي آيند. طناب نخاعي از 31 قسمت تشكيل شده است كه از هر كدام يك جفت عصب خارج مي شود. ضخامت اين طناب در نقاط مختلف متفاوت است و در نواحي گردني و كمري قدري ضخيم تر است. زيرا در اين ناحيه عصب بزرگي براي نواحي دست و پا از نخاع خارج مي شود. اين دو ناحيه را برجستگي هاي گردني و كمري نخاع مي گويند.
    اعمال طناب نخاعي

    1 – رابط ميان مغز و اعصابي است كه به بخش هاي طرفي تنه و دست و پا مي روند.
    2 – مركز مهم اعمال رفلكسي است . اعصاب نخاعي شامل : 8 جفت گردني ، 12 جفت توراسيك ( سينه اي )، 5 جفت عصب كمري ، 5 جفت خاجي ، 1 جفت دنبالچه اي
    معلول ضايعه نخاعي
    به فردي اطلاق مي شود كه به هر علتي اعم از تروما يا ضربه، بيماري هاي مادرزادي، بيمارهاي عفوني، تومور مغزي يا سرطان، بيماري هاي مغزي و عروقي و يا حتي مراحل پيشرفته ضايعات ديسكوپاتثي، نخاع از زير منطقه بصل النخاع تا ناحيه انتهاي شبكه دم اسبي كه توسط ستون فقرات محافظت مي شوند دچار آسيب شده و مقدار ضايعه آن از قسمتي تا قطع كامل و يا له شدگي و تغييرات استحاله اي باشد كه نتيجه آن ايجاد عوارض حركتي و حسي و يا اتونوميك يك يا چند اندام و تنه است.
    ضايعات طناب نخاعي و ريشه هاي آن

    1 – كنكشن CONCUSSION كه باعث ايجاد علائم عصبي خفيفي شده و پس از چند ساعت بهبود مي يابند.
    2 – كوفتگي نخاع : CONTUSION كه منجر به ادم و خونريزي سطحي طناب نخاعي مي شود.
    3 – فشردگي نخاع : COMPRESSION كه با ادم وايسكمي شديد همراه بوده و منجر به نكروز مي شود. اين ضايعه ممكن است دائمي باشد و يا اين كه پس از مدتي به آهستگي تخفيف يابد. 4 – قطع كامل نخاع : كه منجر به از بين رفتن كليه اعمال فيزيولوژيكي نخاع در زير محل ضايعه به طور دائمي مي شود. اين ضايعه در اثر زخم شدن به عقب؛ چرخيدن و فشردگي نخاع ايجاد مي شود


    .....

  7. #57
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض اتيولوژي آسيب هاي نخاعي

    اتيولوژي آسيب هاي نخاعي

    1 – عوامل با منشاء خارجي : ضربات شديد و ناگهاني ، تصادف رانندگي ، سقوط از بلندي ، صدمات زمان تولد، صدمات ناشي از گلوله ، صدمات ناشي از ورزش
    2 – عوامل با منشاء داخلي : تومورهاي معزي و نخاعي ، عفونت ها ؛ ميليت ، اختلالات عروقي ، تغييرات دژنراتيو( تخريب ديسك) ، ادم ، هماتوم و پارگي ديسك ،مولييپل اسكلزوزيس ، اختلالات مايعات نخاعي ، التهاب سلول هاي نخاعي
    عوارض آسيب هاي نخاعي 1 – سيستم تنفس: صدمه و آسيب به مهره هاي گردني يا شكستگي بالاي 4 C مشكلات خاصي را در عمل تنفس به وجود آورده و باعث توقف كامل تنفس مي شود صدمه زير 4C در صورت فعال بودن عصب فرنيك باعث تنفس ديافراگماتيك خواهد شد.

    2 – سيستم قلبي و عروقي : هرگونه قطع عرضي در طناب نخاعي بالاتر از سطح T5 ا ثر اعصاب سمپاتيك را بر سيستم قلبي و عروقي از بين مي برد و باعث مشكلات فوري شامل برايكاردي – هيپوتانسيون و كاهش برون ده قلبي مي شود.
    3 – سيستم ادراري: رتانسيون ادراري يك علامت شايع در صدمات حاد نخاعي و شوك نخاعي است. مثانه با توجه به فقدان اثر مهاري مغز بسيار تحريك پذير مي شود در نتيجه مكرراً مقدار كمي ادرار دفع خواهد كرد كه دفع مثانه به طور كامل صورت نگرفته و اين امر منجر به اتساع مثانه و احتباس ادرار و بروز عفونت و سنگ هاي ادراري مي شود.
    4 – سيستم معده اي – روده اي: چنانچه طناب نخاعي بالاتر از 5 T و به طور عرضي قطع شود فقدان عصب رساني سمپاتيك ممكن است كه منجر به ايجاد اتساع ايلئوس و معده شود.
    مشكلات دفعي ؛ سختي و احتباس مدفوع نيز ايجاد مي شود. 5 – شوك نخاعي و هيپورفلكس خود به خودي: شامل انبساط مثانه (در اثر استاز ادراري) و انبساط روده و زخم فشاري

    6 – AUTONOMICDYSREFLEXIA (HYPER REFLEXIA)
    هايپرورفكسي معمولاً در ضايعات نخاعي بالاي سطح 6 T به وجود مي آيد. اگر يك محرك شديد احشايي و يا يك محرك دائمي روي استخوان هاي زير ناحيه ضايعه وجود داشته باشد و يا مثانه اين بيماران تحت كشش بيش از حد قرار گيرد. علائم آن عبارت اند از سردرد؛ عرق نواحي بالاي سطح ضايعن؛ گرفتگي بيني؛ تيره شدن بينايي؛ فشارخون؛ تندي و يا كندي ضربان قلب؛ كشش بيش از اندازه مثانه در اين بيماران به علل زير حادث مي شود :
    الف ) گرفتگي سوند تخليه كننده
    ب ) پر شدن كيسه ادرار
    ج ) غلط بسته شدن سوند
    د) عمل تعويض سوند
    هـ ) اتساع بيش از حد مثانه
    و) افزايش گاز در روده ها و افزايش و تجمع مدفوع و يا هر نوع تحريك روي ركتوم ( مثل هموروئيد)
    ز) تحريكات پوستي مثل سوختگي – كه جت جلوگيري از آن بايستي عوامل ايجاد كننده را حتي الامكان برطرف نمود.
    7 – هايپروترميا :HYPERTHERMIA
    ممكن است دماي بدن اين بيماران تحت تأثير محيط گرم؛ افزايش يابد كه باعث علائم زير مي گردد:
    الف ) پوست گرم؛ قرمز و خشك
    ب ) احساس ضعف
    ج) سرگيجه
    د) اختلال بينايي
    هـ) سردرد
    و) تهوع
    ز) دماي بالا
    ج ) نبض نامنظم و ضعيف
    جهت كاهش هايپروترميا و تنظيم دماي بدن بيمار بايستي از روش هاي زير استفاده نمود
    بيمار به طور خودكار مدت زماني را كه مي تواند در يك محيط گرم باقي بماند را به دست آورد. از مايعات استفاده كند. از لباس هاي نازك نخي و سبك استفاده كند. جهت جلوگيري از آفتاب زدگي از كلاه استفاده كند. از اسپري خنك كننده استفاده نمايد. اطراف بيمار جريان هوا برقرار باشد و اگر دماي بدن بيمار از 40 سانتي گراد بيشتر شد به پزشك مراجعه كند.
    8 – هيپروترميا HYPOTHERMIA
    همچنين وقتي كه يك بيمار نخاعي در محيط سرد به مدت طولاني قرار گيرد علائم زير به وجود مي آيد:
    الف ) پوست سرد
    ب ) لرز
    ج ) كاهش دماي بدن
    د) كاهش فشار خون ؛ نبض و تنفس
    هـ) پريشاني كه بايستي براي رفع آن از لباس گرم استفاده نمود و بيمار از محيط سرد خارج شود و اندام هاي او را با حوله هاي گرم پوشاند.
    9 – ORTHOSTATIC HYPOTENSION (POSTURAL HYPOTENSION)
    از آنجا که اين بيماران اكثراً در وضعيت درازكش قرار دارند هنگام تغيير وضعيت و قرار گرفتن در حالت نشسته و يا ايستاده به علت تجمع خون در اندام هاي تحتاني و محوطه شكم دچار كاهش ناگهاني فشارخون همراه با سرگيجه مي شوند كه با استفاده از جوراب كشي در ناحيه اندام هاي تحتاني و شكم بند در ناحيه شكم و همچنين تغيير وضعيت بيمار به صورت تدريجي مي توان از آن جلوگيري نمود. اگر در روي ويلچر بيمار دچار اين حالت شد با افقي نمودن ويلچر مي توان از كاهش فشارخون جلوگيري نمود و پس از بهبود حالت بيمار به تدريج به وضعيت اوليه برگرداند. البته كاهش فشارخون مي تواند به علت كاهش دفع ادرار نيز باشد كه پس از دفع ادرار بهبود مي يابد.

    10- SPINAL CORD CYST
    تجمع مايع داخل كانال نخاعي به علت تغييرات نرولوژيكي در 5 تا 10% بيماران نخاعي به وجود مي آيد كه ممكن است از چند ماه تا چند سال بعد از ضايعه به وقوع بپيوندد علائم آن بشرح زير است: كاهش ناگهاني درد و يا حس بيمار و يا افزايش ناگهاني و زياد درد – افزايش عرق و تعريق غير طبيعي – اتونوميك ديسرفلكس. همچنين در بيماران ضايعه نخاعي سطوح 4 T به بالا به علت فلج عضلات بين دنده اي بيمار؛ فعاليت هاي تنفسي كاهش يافته و به علت كم شدن و يا از بين رفتن رفلكس سرفه و بازدم قوي زمينه مناسبي جهت ايجاد بيماري هاي ريوي مثل پنوموني ؛ آتكلتازي و غيره ؛ فراهم مي گردد كه CHEST PT و آموزش هاي لازم تنفسي براي جلوگيري از عوارض ريوي اهميت فراواني دارد.

  8. #58
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض كبد

    كبد، پالايشگاه بدن


    كبد در قسمت راست بدن، درست زير ديافراگم قرار دارد، و بزرگترين و پيچيده ترين عضو در بدن است كه در قسمت بالايي شكم واقع شده است. كبد، مسؤول اعمال مختلف شامل تنظيم، سنتز، ذخيره سازي، ترشح ، تبديل ، انتقال و تجزيه بسياري از مواد مختلف است. كبد به هضم غذايي كه خورده مي شود كمك كرده ، بدن را از شر سموم خلاص مي كند و انسان بدون آن به سادگي نمي تواند زنده باشد.
    اعمال كبد شامل موارد زير است:
    - سنتز ليپو پروتئين ها نظير كلسترول؛
    - سنتز صفرا( زرداب) كه براي هضم و جذب چربي لازم است؛
    - ساخت كارني تين براي استفاده در سلول هاي واسطه انتقال چربي؛
    - تنظيم ميزان گردش كلسترول درخون؛
    - ذخيره و آزادسازي گلوكز؛
    - تبديل اسيد لاكتيك به گليكوژن؛
    - تبديل ويتامين هايB به شكل فعال كو آنزيم آن؛
    - تبديل آمونياك به اوره كه توسط كليه ها دفع مي شود؛
    - توليد يا سنتز پروتئين هاي خاص نظيرآلبومين و فاكتورهاي انعقاد خون؛
    - ذخيره موادي نظير گلوكز، ويتامين هاي محلول در چربي شاملK , E , D, B12 , A و فولات (اسيد فوليك ) و مواد معدني نظير مس و آهن؛
    - تبديل و غير فعال كردن هورمونها؛
    - رفع مسموميت عوامل شيميايي كه بلعيده يا تنفس شده اند؛
    - بر طرف كردن مواد مضر از خون و تبديل آن به موادي كه زيان كمتري دارند.
    حقيقتاً هر ماده غذايي بايد قبل از اين كه بتواند ذخيره شود، انتقال يابد يا استفاده شود، توسط كبد به شكل بيوشيمي صحيح خود تغيير شكل پيدا كند. محل اصلي متابولسيم دارو در كبد است، زيرا كبد داراي آنزيمهاي فراوان و مواد جذب شده از روده هاست كه مستقيماً به كبد مي رسند.
    با تمام اين اعمال بيوشيمي گوناگون كه توسط كبد انجام مي شود، هيچ تعجبي نيست كه كبد، تنها عضو بدن است كه خودش دوباره بازسازي مي شود و حتي اگر 25 درصد كبد برداشته شود، دوباره به اندازه و شكل طبيعي خود برخواهد گشت.
    در جوامع امروزي با مصرف غذاهاي آماده و استفاده زياد از مواد شيميايي و آلوده كننده هاي محيط زيست ، اطلاع از چگونگي پركارشدن كبد در انجام فعاليت هاي پرمشغله ، كار ساده اي است. مشكلات كبدي حساسيت و آلرژي را افزايش داده و سبب يبوست (PMS) مي شود.
    در اينجا براي حفظ سلامتي اين عضو بدن چند توصيه ارائه مي شود :
    - يك رژيم غذايي كم چربي و پرفيبر را در برنامه غذايي خود بگنجانيد.
    - گوشت و حتي المقدور فرآورده هايي كه عاري از آلوده كننده ها و هورمونها هستند را در برنامه غذايي خود بگنجانيد.
    - از آنزيمهاي هضم كننده غذا ، براي كمك به هضم غذا استفاده كنيد.
    - آب خالص بنوشيد.
    - از قرار گرفتن در معرض عوامل سمي محيط زيست شامل دود اگزوز اتومبيل يا پاك كننده هاي شيميايي و حل كننده ها تا آنجا كه مي توانيد خودداري كنيد. - ويتامينهاي آنتي اكسيدان( مثل ويتامينC,E) و مواد معدني نظير روي و سلنيوم را ( براي محافظت كبد از آسيب هاي راديكال هاي آزاد) به برنامه غذايي خود اضافه كنيد.
    =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
    تبيان

  9. #59
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض چه تعداد سلول در مغز وجود دارد؟

    چارلز شرینگتون - دانشمند علوم اعصاب- شبکه به هم پیوسته سلول‌هایی را که مغز یک کیلویی - مرکز فرماندهی بدن- را تشکیل می‌دهند، "دوکی سحرآمیز" توصیف می‌کند.
    در واقع این برداشت که تمام فرآیندهای ذهنی ما از ادراک و حافظه گرفته تا خود هشیاری را می توان به طور کامل بر اساس فعالیت‌های سلولی مغز توضیح داد، حالتی تقریبا جادویی در خود دارد.
    واحد پایه کارکردی مغز نورون یا سلول عصبی است، سلول مخصوصی که پیام‌های الکتروشیمیایی را (از طریق "شکاف سیناپسی") به سایر نورون‌ها می‌فرستد و بنابراین الگوهایی را بوجود می‌آورد که ما از آن به عنوان "ذهن" نام می‌بریم.
    پیچیدگی این وظیفه نیاز به شمار غیرقابل تصور 100 میلیارد نورون را لازم می‌آورد که از طریق تریلیون‌ها سیناپس با یکدیکر اتصال دارند.
    یک نورون منفرد ممکن است در یک لحظه واحد با هزاران نورون دیگر در ارتباط باشد.
    هیچ کامپیوتری به پای پیچیدگی این بیت‌های ارتباطی ماده آلی نمی‌رسد.
    و علاوه براین، به ازای هر نورون 10 تا 50 "سلول گلیال" وجود دارد که حمایت ساختمانی، محافظت، تامین منابع و کارهای دیگر را برای نورون‌ها انجام می‌دهند.

  10. #60
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض جمجمه



    جمجمه بدون در نظر گرفتن استخوان متحرک فک تحتانی ، کرانیوم نامیده می‌شود. کرانیوم از دو بخش تشکیل شده است. جمجمه مغزی که بخشی از جمجمه است که وظیفه حفاظت از مغز را بر عهده دارد. و قسمت دوم استخوانهای صورت ، در جلو و پایین جعبه مغزی قرار گرفته است و اسکلت صورت را می‌سازد. استخوانهای جعبه مغزی 8 عدد هستند 4 عدد فرد و میانی و 2 عدد زوج و طرفی هستند. استخوانهای صورت 14 عدد هستند که 6 عدد زوج و 2 عدد فرد هستند.

    در مجموع 22 عدد استخوان ، جمجمه را تشکیل می‌دهند. در ضخامت برخی از استخوانهای سر و صورت حفرات تو خالی هوایی به نام سینوس وجود دارند که به حفره بینی مرتبط هستند. غیر از مفصل گیجگاهی فکی که تنها مفصل متحرک جمجمه است بقیه استخوانها از طریق مفاصل لیفی به یکدیگر متصل هستند.

    استخوانهای فرد جعبه مغزی

    استخوان پیشانی

    این استخوان دارای یک صفحه افقی و یک صفحه عمودی است. بخش عمودی ، پیشانی و جدار قدامی کاسه سر را می‌سازد. سطح برونی این بخش محدب است و روی آن برآمدگیهای پیشانی دیده می‌شود. در زیر این برآمدگیها ، قوسهای ابرویی وجود دارد. سطح درونی بخش عمودی دارای چینهایی است که مربوط به چینهای نیمکره‌های مغزی است. بخش افقی این استخوان در تشکیل حفره مغزی قدامی و بخش برونی آن در تشکیل سقف کاسه چشم شرکت می‌کند.

    استخوان پرویزنی

    این استخوان در قسمت قدامی قاعده جمجمه و در زیر استخوان پیشانی و قدام استخوان اسفنوئید قرار دارد. دارای یک صفحه سوراخدار به نام صفحه غربالی ، یک تیغه عمودی و دو توده طرفی است . صفحه غربالی بخشی از سقف حفره بینی را می‌سازد، توده‌های طرفی در تشکیل جدار خارجی حفره بینی و جدار داخلی حفره کاسه چشمی شرکت دارند.

    استخوان شب پره

    این استخوان در قاعده جمجمه قرار داشته و در تشکیل حفره مغزی قدامی ، میانی و خلفی شرکت دارد. این استخوان دارای قسمتهای زیر است: تنه که در تشکیل جایگاه غده هیپوفیز و سقف حفره بینی و حلق شرکت دارد، دو بال بزرگ که دارای سوراخهایی است برای عبور عصب ماگزیلاری و عصب ماندیبولار و شریان پرده مغزی میانی ، دو بال کوچک که محل عبور عصب بینایی است و دو زایده پتریگوئید که از طرفین سطح تحتانی تنه به طرف پایین کشیده شده‌اند.

    استخوان پس سری

    این استخوان قسمت خلفی سقف و قاعده جمجمه را تشکیل می‌دهد. این استخوان در سر سوراخ بیضی شکل را احاطه می‌کند که از طریق آن حفره جمجمه‌ای خلفی با مجرای مهره‌ای ارتباط دارد. این استخوان دارای یک صدف است که 4 تا حفره دارد، دو حفره پایینی با نیمکره‌های مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکره‌های مخچه مجاور بوده و دو حفره بالایی با نیمکره‌های مغز مجاور هستند. در طرفین سوراخ بیضی توده‌های طرفی وجود دارد که دارای کانال زیر زبانی است که عصب زیر زبانی از آن عبور می‌کند.

    استخوانهای زوج جعبه مغزی

    استخوان آهیانه

    این استخوان قسمتهای طرفی و سقف جمجمه را می‌سازد، این استخوانها که با یکدیگر مفصل شده‌اند، در جلو با استخوان پیشانی و در عقب با استخوان پس‌سری ، مفصل می‌گردد.

    استخوان گیجگاهی

    این استخوان در طرفین جمجمه قرار دارد و در تشکیل قسمت جدار طرفی و قاعده کاسه سر شرکت می‌کند. دستگاه شنوایی - تعادلی بدن در ضخامت آن قرار دارد.

    استخوانهای زوج صورت




    استخوانهای فک فوقانی

    وقتی در خط وسط با یکدیگر مفصل می‌شوند آرواره فوقانی را تشکیل می‌دهند. هر استخوان فک فوقانی در تشکیل حفرات بینی ، دهان ، کف کاسه چشم شرکت دارد. این استخوان دارای یک تنه است که بزرگترین سینوس صورت را دربرمی‌گیرد و دهانه آن به حفره بینی باز می‌شود. این استخوان دارای 4 زایده است که مهمترین آنها ، زایده کامی است که سطح فوقانی آن قسمت اعظم کف حفره بینی را می‌سازد، سطح تحتانی در تشکیل سقف دهان و قسمت قدامی آن در تشکیل کام سفت ، شرکت دارد.

    استخوانهای کامی

    در بخش خلفی حفره بینی و در عقب فک فوقانی قرار دارد. هر استخوان در تشکیل جداره خارجی و کف حفره بینی ، سقف دهان و کف کاسه چشم شرکت دارد.

    استخوانهای گونه

    در طرفین صورت قرار دارد و برآمدگی گونه را می‌سازد. هر استخوان گونه در تشکیل جدار خارجی چشم و برجستگی گونه‌ای ، شرکت می‌کند.

    استخوانهای بینی

    دو استخوان کوچک و تقریبا چهار گوش هستند. از نظر شکل و اندازه در افراد مختلف متفاوت‌اند. اتصال استخوانهای بینی بهم پل بینی را می‌سازد.

    استخوانهای اشکی

    کوچکترین و خرد شونده‌ترین استخوانهای جمجمه می‌باشند. این استخوان در تشکیل قسمتی از جدار داخلی کاسه چشم و جدار خارجی حفره بینی شرکت دارد. در بخش قدامی از سطح خارجی آن یک ناودان عمودی وجود دارد که جایگاه کیسه اشکی است.

    استخوانهای شاخک تحتانی بینی

    خمیده و نازک بوده به جدار خارجی حفره بینی می‌چسبد. بین شاخک تحتانی و جدار خارجی حفره بینی ، ماتوس تحتانی بینی قرار دارد که مجرای اشکی بینی به داخل آن باز می‌شود.

    استخوانهای فرد صورت

    استخوان تیغه بینی

    استخوان نازک ، پهن و ذوزنقه ای شکل است که قسمت خلفی دیواره میانی بینی را تشکیل می‌دهد. نیمه فوقانی کنار قدامی آن با تیغه عمودی اتموئید (پرویزنی) و نیمه تحتانی آن با غضروف تیغه بینی مفصل می‌شود. کنار خلفی آن آزاد بوده و سوراخهای خلفی بینی را از هم جدا می‌کند.

    استخوانها فک تحتانی

    بزرگترین و قویترین استخوان صورت است که به تنهایی آرواره تحتانی را می‌سازد و با استخوانهای گیجگاهی مفصل می‌شود. دارای تنه نعل اسبی شکل و دو شاخه می‌باشد. در کنار فوقانی تنه حفراتی برای دندانها وجود دارد. شاخ فک تحتانی از انتهای خلفی تنه به سمت بالا در هر طرف کشیده می‌شود و مهمترین زایده آن زایده کوندیلار که از طریق یک دیسک غضروفی لیفی با استخوان گیجگاهی مفصل شده و تنها مفصل متحرک جمجمه را ایجاد می‌کند.



    ملاجها و استخوان های لامی

    ملاجها فضای نرم غشایی موقتی در استخوانهای سر هستند که در ابتدای تولد وجود دارند که بعد از تولد بسته می‌شوند. استخوان لامی در زیر زبان و بالای حنجره قرار دارد و شکسته شدن آن سبب انسداد راه هوایی می‌شود.


    منبع : oloom4u.blogfa.com

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •