تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 8 از 8 اولاول ... 45678
نمايش نتايج 71 به 74 از 74

نام تاپيک: آناتومي بدن

  1. #71
    آخر فروم باز sina285's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    اينجا
    پست ها
    2,144

    12

    Abdomen

    در آناتومی سطحی دیواره ی قدامی شکم، موارد زیر دارای اهمیت بالینی میباشد:
    1-زاویه ی sub sternal
    درزاویه یsub sternalکه در بین costal margin های راست و چپ واقع می شود، زائده xiphoid لمس می شود که لمس آن نیز اکثرا همراه با درد می باشد. این زائده هم سطح با مهره T9است.
    2- costal margin
    غضروف های دنده ای 7، 8 ، 9 و 10 را اصطلاحاcostal margin می گویند. حد پایین این حاشیه در خط mid Axillaryاست و مربوط به دنده ی دهم می باشد.
    3- Linea Alba
    یک نوار لیفی است که از راس زائده ی xiphoid تا symphysis pubicکشیده شده است و در خط وسط بین دو عضله ی Rectus ( مستقیم شکمی ) قرار دارد. این خط در بالای ناف حدودا 2 تا 3 سانتی متر و در زیر ناف حدود 4 تا 5 میلی متر پهنا دارد.
    4- semilunar line
    این خط در افراد ورزشکار مشخص تر می باشد و حد خارجی عضله ی Rectus (مستقیم شکمی ) را نشان می دهد. که در بالا به غضروف نهم می رسد . در این محل در سمت راست قاعده ی کیسه ی صفرا قرار دارد. در پایین به superficial ring کانال اینگوینال می رسد.
    5- umblicus
    یک باقیمانده ی جنینی است که در افراد بالغ و عضلانی تقریبا در یرابر دیسک بین مهره ایL 3-L4 قرار دارد. این حد در بچه ها و افراد مسن در سطح پایین تری قرار می گیرد.

    نواحی 9 گانه ی شکم
    Right and Left ( hypochondrial,iliac,lumbar )

    Epigastric , Hypogastric , Umblical
    شکم توسط 4 خط فرضی به 9 ناحیه تقسیم می شود


    شکل 1. تقسیم بندی 9گانه و 4 گانه ی شکم

    1. دو خط mid clavicular : این خطوط دو خط فرضی هسنتندکه از وسط استخوان clavicle عبور کرده، در پایین به وسط رباط Inguinal می رسد.
    2. خط trans pyloric (Adison,s Line) : این خط فرضی از پیلور عبور می کند و همزمان راس غضروف دنده ای 9 را نیز قطع می کند. این سطح هم سطح با کنار تحتانی مهره ی L1 می باشد.
    در این سطح نکات زیر قابل توجه است:
    الف) این سطح از ناف هر دو کلیه عبور می کند.
    ب)در این سطح شریان mesantric فوقانی از Aorta جدا می شود.
    3-خط trans tubercular (Inter tubercular Line ) :
    این سطح فرضی تکمه های Iliac (که 5 سانتی متر عقب تر از ASIS هستند ) سمت راست و چپ را به همدیگر متصل می کند.

    فاسياهای ناحيه ی شکم
    در ناحیه ی شکم ، کمی پایین تر از ناف ، فاسیای سطحی به دو لایه تقسیم می شود :
    یک لایه ی سطحی به نام compare یا fatty
    یک لایه ی عمقی به نام scarpa یا membranus
    فاسیای compare :
    این لایه یک ورقه ی چربی است که به سمت پایین ادامه می یابد ، در ناحیه ی scrotum چربی خود را از دست داده و دارای فیبرهای عضلانی صاف به نام Dartus می شود.( عضله ی Dartus در افراد مذکر از فاسیای compare به وجود می آید.)
    فاسیای scarpa:
    لایه ای است غشایی ، فاقد چربی که در طرفین کمی پایین تر از رباط Inguinal به fascia lata اتصال می یابد. این خط اتصال را که به صورت افقی می باشد خط Haldenیا Halden,s Line می گویند.
    در ناحیه ی وسط ، فاسیای scarpa بعد از تشکیل دادن فاسیایی برای penis و scrotum وارد ناحیه perineum می شود و فاسیای collیا coll,s fascia نامیده می شود.

    عروق و اعصاب سطحی ديواره ی شکم
    اعصاب سطحی دیواره ی شکم عبارتند از :
    1- Anterior cutaneus ( T7_T12 )

    2-Lateral cutaneus ( T10_T11 )

    3-L1 Iliohypogastric ( Anterior cutaneus )
    Ilio inguinal : شاخه ی دیگری از عصب L1 است که با عبور از حلقه ی سطحی کانالInguinal حس ریشه ی penis ، clitoris ،scrotum و قسمت فوقانی داخلی ران را تامین می کند.
    درماتوم ناف : T10 درماتوم تخمدان : T10

    شکل 2.اعصاب ناحيه ی شکم

    شاخه های جلدی خارجی Lat.cutaneus ، مربوط به اعصاب sub costal و Ilio hypogastric وارد ناحیه ی شکم نمی شوند، بلکه حس قسمت فوقانی ، قدامی ناحیه gluteal را تامین می کنند.
    شريان های ديواره ی قدامی شکم
    این شریان ها عمدتا شاخه های Sup.epigastric ،Inf.epigastric ، Femoral و circumflex iliacعمقی هستند.



    شریان Epigastric فوقانی :
    یکی از شاخه های انتهایی شریان سینه ای داخلی است که بعد از عبور از شکاف بین سر sternal و costal عضله ی دیافراگم وار سطح خلفی عضله ی رکتوس شده و در حالی که در داخل غلاف این عضله قرار دارد به سمت ناف حرکت می کند و در حوالی ناف با شریان Inf.epigastricتحتانی آناستوموز می شود. در طول مسیر از این شریان شاخه های جلدی قدامی جدا می شودکه پوست و فاسیای سطحی دیواره ی قدامی شکم را خون رسانی می کند .

    شریان Epigastric تحتانی :
    یکی از شاخه های شریان Iliac خارجی است که در سمت داخل حلقه ی عمقی کانال Inguinal قرار می گیرد و در طول مسیر خود به سمت بالا حرکت کرده و با سوراخ کردن فاسیای Transversalisوارد غلاف عضله ی مستقیم شکمی شده و در حالیکه پشت این عضله قرار دارد ، در حوالی ناف با شریان Sup.epigastric آناستوموز می شود. از این شریان شاخه های جلدی قدامی برای دیواره ی شکم منشعب می شود.

    شريانFemoral:
    از این شریان دو شاخه ی سطحی به نام های

    1-Superficial circumflex iliac


    2-Superficial epigastric

    برای تغذیه ی قسمت تحتانی قدامی ناحیه ی شکم جدا می شود.

    وريدهای ديواره ی قدامی شکم
    وریدهای این ناحیه هم همراه و هم نام شریان ها هستند. نکته ی مهم وریدها این است که وریدهای بالاتر از umbilicus (ناف ) نهایتا به ورید S.V.C و وریدهای زیر سطح ناف به ورید I.V.Cتخلیه می شوند. بنابراین در اطراف ناف یک آناستوموز بین سیستم اجوف فوقانی و تحتانی وجود دارد.
    نکته: در اطراف ناف علاوه بر شاخه هایی که به ورید اجوف فوقانی وتحتانی تخلیه می شوند ، شاخه های ریز وریدی وجود دارند که در نهایت به سیستم پورت (باب) تخلیه می گردند. بنابراین در Hypertension های سیستم پورت ممکن است به دلیل این آناستوموز ، وریدهای اطراف ناف واریس و متسع شوند و این حالت منظره ای را در اطراف ناف به وجود می آورد که به آن caputmedosae (سر عروس دریایی) می گویند.

    ماهيچه های ديواره ی قدامی شکم

    1-Rectus abdominalis


    2-External oblique


    3-Internal oblique


    4-Pyramidal muscle


    5-transvers abdominus

    1- External oblique.m



    origin :
    سطح خارجی 8 دنده ی آخر ، طوری که چهار زبانه ی فوقانی آن با زبانه های عضله ی serratus ant و چهار زبانه ی پایینی آن با عضله ی lattisimus dorsi پنجه در پنجه ی هم می شوند.
    Insertion :
    پاییترین الیاف عضله که از 2 یا 3 دنده ی آخر مبدا گرفته اند ، گوشتی بوده و به لبه ی خارجی Iliaccrest اتصال می یابند. کنار خلفی این الیاف آزاد بوده و ضلع قدامی مثلث petite را می سازند .(کف مثلث ، عضله ی مایل داخلی شکم است.) مابقی الیاف تبدیل به Aponeurosis شده ، با عبور از روی عضله ی رکتوس در خط وسط با Aponeurosis سمت مقابل در تشکیل خط Linea Alba شرکت می کند.
    پایین ترین الیاف Aponeurosis که از ASIS تا pubic tubercleادامه دارد ، به صورت یک لیگامان ناودانی شکل به نام Inguinal.lig در می آید.این لیگامان در تشکیل کف کانال Inguinalشرکت می نماید.ادامه ی Inguinal.lig دو رباط دیگر به نام های Lacunar.lig و Pectinal lig را می سازد.

    Lacunar.lig :
    یک رباط مثلثی شکل است که در واقع مینوان گفت متعلق به عضله ی مایل خارجی است. حاشیه ی داخلی رباط به pubic crest اتصال دارد و حاشیه ی خارجی رباط آزاد بوده و حد داخلی حلقه ی Femoral را می سازد.


    شکل5 .Inguinal canal



    در قسمت تحتانی Aponeurosis این عضله ، کمی بالاتر از pubic tubercle شکافی در الیاف عضله وجود دارد که اصطلاحا به آن حلقه ی سطحی کانال Inguinal می گویند. این حلقه دارای دو ستون داخلی و خارجی است و شبیه عدد 8 می باشد که این ستون در بالا توسط فیبرهایی به نام فیبرهای بین ستونی(Inter crural Fibers ) به هم متصل می شوند.(در محل راس 8 )
    از ستون خارجی حلقه ی سطحی کانال Inguinal، الیاف ظریفی به نام الیاف Reflexum (منعطف) منشعب می شود که این لیگامان با عبور از پشت spermatic cord به طرف Linea Alba می رود.

    2- Internal oblique.m

    origin :
    از دو سوم خارجی رباط Inguinal، لبه ی میانی iliac crest و از فاسیای Thoraco lumbar مبدا می گیرد.
    Insertion :
    1- الیاف Inguinalآن ابتدا در دیواره ی قدامی کانال Inguinal سپس در سقف کانال و درانتها در دیواره ی خلفی کانال قرار می گیرد. الیاف اخیر (دیواره ی خلفی ) تبدیل به یک نیام شده و همراه با الیافی از عضله ی عرضی شکم ،رباطی را می سازد به نام رباط Conjoint tendon (مخطط ) که این رباط بهpubic crest و خط pectinal می چسبد.
    2- فوقانی ترین فیبر ها به 3 یا 4 دنده ی آخر می چسبند.
    3- بیشترین بخش فیبر ها به سمت عضله مستقیم شکمی حرکت کرده ، بعضی از آنها به غضروف های دنده ای 7 ، 8 و 9 اتصال می یابد و مابقی آنها تبدیل به یک Aponeurosis شده که هنگام رسیدن به عضله ی مستقیم شکمی به دو ورقه تقسیم شده ، که این دو لایه در دو ناحیه ی زیر که به آن اشاره می شود وضعیت متفاوتی دارند :
    الف) در حد فاصل زائده ی گزیفوئید تا نقطه ی بین ناف و سمفیز پوبیس ، لایه ی قدامی از روی عضله زاویه ی sub sternalRectus و لایه ی خلفی از پشت عضله ی Rectus عبور می کند.


    ب) پایین تر از حد فاصل بین ناف و سمفیز پوبیس ( یک اینچ پایین تر )هر دو لایه Aponeurosisعضله ی مایل داخلی از جلو عضله ی رکتوس عبور می کند.
    3-transvers abdominus.m
    origin :
    1- یک سوم خارجی رباط Inguinal 2- لبه ی داخلی Iliac crest 3- فاسیای Thoraco lumbar 4- سطح داخلی 6 دنده ی آخر.
    Insertion :
    الیافی که از رباط Inguinal مبدا می گیرند با عبور از سقف کانال Inguinal در دیواره ی خلفی این کانال با الیافی از عضله ی مایل داخلی شکم ، لیگامان conjoint را می سازد.
    عمده الیاف عرضی شکم تبدیل به Aponeurosis می شود که در حد فاصل زائده ی گزیفوئید تا نقطه ی وسط بین umbilicus و pubis symphysis از عقب عضله ی رکتوس و از این ناحیه به پایین از جلو عضله ی رکتوس عبور می کند.
    در جایی که لایه ی خلفی Aponeurosis مایل داخلی و Aponeurosis عضله ی عرضی شکم تغییر مسیر می دهند و هر دو از جلو عضله ی رکتوس عبور می کنند ، خط هلالی شکلی ایجاد می شود که اصطلاحا به آن خط Duglas یا semi circular می گویند. از این ناحیه به پایین در پشت عضله ی رکتوس فقط فاسیای transversalis قرار می گیرد.
    لبه ی خارجی Duglas line ضخیم شده و لیگامانی را به نام لیگامان هسلباخ می سازد که این لیگامان بهInguinal.lig متصل می شود. لیگامان هسلباخ به دیواره ی خلفی کانال Inguinal متصل می شود و در تقویت آن نقش دارد.









    4- obdominus.m



    عضله ی رکتوس


    origin :
    سر داخلی به لیگامان pubic قدامی و سر خارجی به بخش خارجی pubic crest متصل می شود.
    Insertion :
    به غضروف های دنده ای 5 ، 6 و 7 متصل می شود.
    در زیر عضله ی رکتوس سه تاندون بین قطعه ای ((Tendinus Intersection قرار دارند که یکی از آنها در حد ناف ، یکی در حد زائده ی گزیفوئید و سومی در حد فاصل این دو قرار دارد.

    Rectus sheath :
    نیام عضلات مایل خارجی ، داخلی و عرضی شکم هنگام رسیدن به Linea Alba ، از جلو یا عقب عضله ی Rectus عبور و بنابراین در اطراف این عضله غلافی به نام Rectus sheath ایجاد می کنند.این غلاف را در سه ناحیه بررسی می کنیم :
    الف) بالاتر از غضروف های دنده ای :
    در این ناحیه فقط عضله ی مایل خارجی شکم وجود دارد که از روی عضله ی Rectus عبور می کند.
    ب) حد فاصل بین زائده ی گزیفوئید تا نقطه ی وسط ناف و pubic symphysis :
    در این ناحیه عضله ی مایل خارجی و لایه ی قدامی Aponeurosis مایل داخلی از جلوی Rectus و لایه ی خلفیAponeurosis مایل داخلی ونیام عضله ی عرضی شکم از پشت Rectus عبور می کند.
    ج) پایین تر از حد وسط ناف و pubic symphysis :
    در این ناحیه تمام نیام عضلات شکم از جلوی عضله ی رکتوس عبور می کند و در پشت عضله فقط فاسیایTransversalis قرار دارد.




    غلاف رکتوس در 3 وضعیت




    محتویات غلاف رکتوس:

    1- عضله ی Rectus abdominus
    2- عضله ی pyramidalis (هرمی)
    3- عروق اپی گاستریک فوقانی و تحتانی
    4- انتهای اعصاب بین دنده ای

    5-Pyramidalis.m
    این غضله ، عضله ی بسیار کوچکی است که مبدا آن بر روی pubic symphysisوpubic crestقرار دارد. انتهای عضله در بالا به Linea Alba متصل می شود. این عضله ممکن است که در یک طرف یا در هر دو طرف وجود نداشته باشد. عمل این عضله کشیدن Linea Alba است.
    عصب:
    Rectus abdominus : 6 عصب آخر بین دنده ای
    Pyramidalis: T12
    عضلات مایل داخلی و خارجی و عرضی شکم : 6 عصب بین دنده ای آخر و عصب L1 (شاخه ی ایلیو هایپوگاستر)
    عمل:
    1- حمایت از احشاء شکمی ((support of abdominal visceral
    2- پایین کشیدن دنده ها ( Forced Expiration )
    3- دفع ادرار ، دفع مزاج ، زایمان ، سرفه ، و عطسه( از طریق همکاری با دیا فراگم)

    Increase of abdominal pressure

    4- حرکات Flexion ، lat.Flexion (oblique) ، Rotation
    در حرکت Rotation عضله ی مایل خارجی یک سمت با مایل داخلی سمت مقابل منقبض می شود. مثلا در چرخش به راست E.Oسمت راست با I.O سمت چپ.
    زاویه ی sub sternal abdominus می باشد و در بقیه ی مسیر عضلات مایل خارجی و داخلی و عرضی شکم به کمک آن می آیند.






    Inguinal canal


    کانالی است در قسمت قدامی تحتانی شکم به طول cm 4 که به صورت مایل قرار گرفته است. از نظر ساختمانی دارای مشخصات زیر می باشد.


    1-Floor


    2-Root


    3-Ant.Wall


    4-Post.Wall


    5-Rings ( superficial , Deep )




    رباط Inguinal



    Floor of Canal:
    عمدتاً رباط Inguinal و در قسمت داخل لیگامان Lacunar است.
    Root of Canal:
    ضخامت عضلات Transverse abdominalis وInt. oblique.
    Ant. Wall:
    در تمام طول آن Ext.oblique و در یک سوم خارجی الیافobliqueInt..
    Post.wall:
    در تمام طول آن فاسیای transversalis و در یک سوم داخلی آن conjoint.lig. ( رباط های Reflexum و Hesselbach نیز این دیواره را تقویت می کنند.)

    ***

    Int oblique m:
    در دیواره ی قدامی ، سقف و دیواره ی خلفی شرکت می کند.
    Ext. oblique m:
    بخش قدامی کانال و Floor را می سازد.
    Transverse abdominalis:
    در سقف و دیواره خلفی کانال شرکت می کند.
    Sup Ring:
    الیاف عضله ی Ext. oblique که دارای دو ستون خارجی و داخلی است.
    Deep ring:
    از فاسیای Transversalis است.

    برش های High Risk

    1. Para Rectus:
    احتمال آسیب دیدن اعصاب بین دنده ای وجود دارد.
    2. Inguinal:
    احتمال آسیب دیدن عصب Ilioinguinal وجود دارد.


    ***


    آناتومی سطحی کانال اینگوینال:

    sup.ring :
    اگر انگشت اشاره را در قسمت فوقانی پوست scrotum قرار بدهیم و بعد انگشت را به سمت بالا فشار بدهیم ، انگشت وارد رینگ سطحی می شود.
    Deep ring :
    5/0 اینچ بالاتر از قسمت وسط رباط Inguinal قرار دارد
    .
    مکانیسم های حفاظتی از کانال اینگوینال :

    A: مکانیسم shutter :
    انقباض عضلات Int.oblique بیشتر وtransverse کمتر در هنگام سرفه یا دفع ، با فشار شکم موجب فشار دادن سقف کانال ، کوتاه شدن سقف کانال و محافظت از محتویات کانال می شود.
    B : Plug Mechanism
    عضله ی cremaster به صورت توده ای ( در حالت انقباض ) جلو رینگ سطحی را می گیرد و آن را مسدود می کند.
    C : رینگ سطحی در عقب توسط رباط conjointحمایت می شود.
    D : رینگ عمقی در جلو توسط الیاف عضله ی Int.obliqueحمایت می شود.


    Spermatic cord:

    طنابی است که به قطب فوقانی خلفی بیضه متصل است. این طناب دارای 3 پوشش است که از خارج به داخل عبارتند از :
    1. Ext.spermatic fascia) الیاف عضله ی Ext.oblique(
    2. ) Cremastric fascia الیاف عضله ی Int.oblique(
    الیاف cremaster دور spermatic cord را می گیرد و باعث بالا کشیدن بیضه می شود ، به این ترتیب که تحریک قسمت فوقانی داخلی ران باعث ایجاد رفلکس کرماستر شده و بیضه ها در پاسخ به این تحریک جمع می شوند.
    3. Int.spermatic fascia) الیاف فاسیای Transversalis(



    لایه های طناب اسپرماتید



    محتویات spermatic cord

    1- Ductus Defran (vase defran)

    مجرایی است برای انتقال اسپرم به داخل پیشابراه پروستاتی.
    2-Artries :


    - Testicular . A



    Defran . A :-

    شاخه ای از مثانه ای فوقانی یا تحتانی است.

    - Cremastric . A :

    شاخه ای از شریان Inf.Epigastric است.

    3-Vein :

    شبکه ی وریدی pampinform plexus (شبکه ی پیچکی یا نیلوفری )که سازنده ی وریدهای تستیکولار هستند.

    Nerves :4-

    الف) genital branch (femoralgenito ) برای عضله ی cremaster
    ب) sympatic

    Limph vessels5-

    post abdominal muscles

    psoas major.m -:

    عضله ی پسواس ماژور


    origin :
    راس زوائد عرضی تمام مهره های کمری - هم چنینبا زبانه هاییبه دیسک بین مهره ای مهره های کمر و قسمت های مجاور آن بر روی تنه ی مهره ای متصل می شود.
    Insertion :
    در حین عبور از زیر رباط Inguinal عضله ی Iliacus هم به آن متصل شده و هر دو به trochanterکوچک ران متصل می شوند.
    Action :
    Flexor اصلی ران و Rotation داخلی ران

    Main flexion of thigh : Ilio psoas.m

    Nerve :
    ریشه های L4-L3-L2 شبکه ی کمری

    Iliacus muscle-



    origin :
    دو سوم خارجی حفره ی ایلیاک
    Insertion :
    همراه با psoas به تروکانتر کوچک ران متصل می شود.
    Action :
    همراه باpsoas ، Flexion اصلی ران و Rotation داخلی ران
    Nerve :
    عصب آن از عصب Femoral است.

    Quadratus lumbarum- :
    origin :
    زائده ی عرضی مهره ی L5Ilio lumbar ligو یک اینچ بالاتر از Iliac crest که مجاور زائده ی عرضی مهره ی L5 است.
    Insertion :
    با چهار زبانه به زوائد عرضی مهره های L1 تا L4 می چسبد.هم چنین به کنار تحتانی نیمه ی داخلی دنده ی 12 اتصال دارد.
    Action :
    با ثابت کردن دنده ی 12 به عضله ی دیافرگم کمک می کند.( Lateral Flexor تنه )
    Nerve :
    T12 و 3 یا 4 عصب کمری L1 ) تا L3 ) یا ( L1 تاL4 )

    Psoas minor.m-
    Origin :
    مهره ی T12و L1 و دیسک بین مهره ای آنها.
    Insertion :
    فاسیای پوشاننده ی شاخ فوقانی pubic
    Nerve :.
    T12وL1

  2. این کاربر از sina285 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #72
    داره خودمونی میشه homa m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    karaj
    پست ها
    88

    پيش فرض مقایسه مغز زنان و مردان

    نورولوژیستها داوری میکنند:



    مقایسه مغز زنان و مردان


    آیا واقعا بین مغز زنان و مردان تفاوتی هست؟





    مطالعات اولیه میگفت که مغز مردان از مغز زنان بزرگترپس عملکرد مغزشون بهتره و در نتیجه هوششون بیشتره.
    اما حالا چی میگن؟




    مطالعاتی که تفاوتهای مغز زنان و مردان را هدف گرفته عمدتا بر سه موضوع متمرکز شده اند: تفاوت در اندازه مغز, تفاوت در کورپوس کالوزوم و تفاوت در هیپوتالاموس.



    تفاوت در اندازه مغز:
    تقریبا تمام مطالعات نشان میدهد که در بدو تولد مغز نوزاد پسر از مغز نوزاد دختر بزرگتر است چیزی بین 12 تا 20 درصد. اندازه دور سر نوزاد پسر نیز به همین منوال از اندازه دور سر نوزاد دختر بزرگتر است. اما وقتی در همین سنین اندازه مغز را با در نظر گرفتن وزن کلی بدن حساب میکنیم می بینیم که تفاوت چندانی بین عملکرد مغز نوزاد پسر و دختر باقی نمی ماند.
    در برگسالان , وزن مغز مردان بین 11 تا 12 درصد از وزن مغز زنان بیشتر است و البته باید این را هم در نظر گرفت که معمولا وزن مردان از وزن زنان همسن خودشان بیشتر است. با این حساب اندازه خالص مغز معیاری مناسب برای سنجش عملکرد آن نیست. در حقیقت مطالعاتی که تفاوتهای معناداری بین مغز زنان و مردان از نظر ساختاری قائل شده باشند , آنقدر ناچیزند که میشود گفت تفاوتهای ساختاری در نیمکره های مغزی را از نظر نورولوژیستها باید نادیده گرفت.



    تفاوت در کورپوس کالوزوم:
    کورپوس کالوزوم , راه اصلی ارتباط بین دو نیمکره چپ و راست مغز است. بعضی تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که کورپوس کالوزوم در زنان ساختار حجیم تر و متکامل تری دارد. این مطالعات حتی در نشریات عمومی نظیر مجله تایم(در سال 1992) ومجله نیوزویک(در سال 1995) نیز به چاپ رسید اما تحقیقات دوباره نورولوژیستها نشان داد که کورپوس کالوزوم مردان و زنان نیز تفاوت معناداری با هم ندارد.



    تفاوت در هیپوتاموس:
    بنظر میرسد هیپوتالاموس تنها نقطه ای باشد که در مغز مردان و زنان تفاوت های معناداری نشان میدهد, بویژه در دو قسمتش( ناحیه پره اپتیک و ناحیه سوپراکیاسماتیک). ناحیه پره اپتیک در مردان حجمش بیش از دو برابر حجم همین ناحیه در زنان است. تعداد سلولهای این ناحیه در مردان نیز بیش از دو برابر تعداد سلولهای این ناحیه در زنان است. این تفاوت به طرز چشمگیری ازسن 4 سالگی به بعد , بین دختران و پسران آغاز میشود, یعنی سلولهای این ناحیه از 4 سالگی به بعد در دختران کاهش و در پسران افزایش میابد. عملکرد دقیق این ناحیه هنوز بدرستی مشخص نشده اما احتمال میرود در دوست یابی و همسریابی موثر باشد. ناحیه سوپراکیاسماتیک در هیپوتالاموس نیز مسوول تنظیم ریتم سیرکادین و عملکرد تناسلی است . تعداد سلولهای این ناحیه و حجم این ناحیه در مردان و زنان تفاوتی ندارد, اما شکل این ناحیه در زنان و مردان متفاوت است در زنان کشیده و در مردان کروی است. شاید تفاوتی که در شکل این ناحیه بین زنان و مردان وجود دارد باعث شود ارتباطات این ناحیه را با سایر قسمتهای مغز تحت تاثیر قرار بگیرد.



    خلاصهاین که به نظر میرسد تفاوتهای مغز زنان و مردان همچنان به مطالعات بیشتری نیازمند است تا بتواند تفاوتهای رفتاری آنان را توجیه کند, اما نورولوژیستها معتقدند بسیاری از این تفاوتهای رفتاری از قبیل تفاوت در قدرت حافظه یا قدرت یادگیری و... بیش از آنکه علل نوروآناتومیک داشته باشد ریشه در تفاوت های فردی بین آدم ها دارد و ربطی به جنسیت ندارد.





    منبع: جام جم





    Last edited by homa m; 08-09-2008 at 02:44.

  4. #73
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    31

    پيش فرض

    توصیه می کنم این رو بخونید:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    این دو هم درباره مغزاند:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  5. #74
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    کبد (Liver) بزرگترین غده بدن است و بعد از پوست بزرگترین عضو بدن است که در زیر پرده دیافراگم قرار گرفته است. کبد در بسیاری از اعمال متابولیکی بدن از جمله پروتئین سازی و سم زدایی شرکت دارد.


    80 درصد سلولهای کبدی را هپاتوسیتها تشکیل می‌دهند. هپاتوسیتها ، چربی و قند را ذخیره می‌کنند. علاوه بر این تهیه آلبومین ، پروترومبین و فیبرینوژن به عهده هپاتوسیت است. کبد دارای چهار لوب ناقص جداگانه است که با یک بافت پیوندی بسیار نازک به نام کپسول گلیسون احاطه شده است. سطح آن با صفاق پوشیده شده است. ناف کبد برای ورود رگهای خونی و خروج صفرا بکار می‌آید. دو نوع جریان خون دریافت می‌کند. مقدار زیاد آن از طریق ورید باب (از روده ، معده و طحال) وارد کبد می‌شود و مقدار خیلی کمی خون از طریق شریان کبدی به کبد می‌رسد.






    بافت اصلی کبد توسط بافت پیوندی به لوبول تقسیم نشده است. هپاتوسیتها به شکل صفحات سلولی یا تیغه ، در اطراف ، در محور فضای پورت و وریدچه مرکزی قرار دارند. فضای پورت شامل ورید باب ، شریان کبدی و مجرای صفراوی است. علاوه بر این رگهای لنفی و اعصاب نیز در این ناحیه دیده می‌شود. سلولهای کبدی در بدن اعمال زیادی را انجام می‌دهند مانند شرکت در ساختن پروتئینها ، ذخیره سازی مواد مورد نیاز ، اعمال متابولیک ، سم زدایی و غیر فعال کردن مواد مضر و تولید و ترشح صفرا.

    اجزای لبول کبدی
    فضای پورت (Portal Space)
    فضای سه گوشی است که در رئوس لبولهای مجاور دیده می‌شود. هر فضای پورت پر از بافت همبند و حاوی شریان ، ورید و مجرای صفراوی است. ورید موجود شاخه‌ای از ورید باب و شریان موجود شاخه‌ای از شریان هپاتیک است. مجرای صفراوی ، صفرای مترشحه توسط سلولهای کبدی را دریافت می‌کند.








    صفحات کبدی
    سلولهای کبدی در هر لبول بهم پیوسته و صفحاتی را تشکیل داده‌اند که به صورت شعاعی از مرکز به محیط کشیده شده‌اند. صفحات کبدی توسط سینوزوئیدها از یکدیگر جدا شده‌اند. هر سلول در دو سطح خود با هپاتوسیتهای مجاور و در طح دیگرش با سینوزوئیدها در تماس می‌باشند.

    سینوزوئیدهای کبدی (Hepatic Sinussolid)
    سینوزوئیدها ، کانالهای عروقی وسیعی به قطر 30 - 10 میکرومتر می‌باشند که در حد فاصل صفحات کبدی قرار گرفته‌اند. خون را از شریانها و وریدهای توزیع کننده دریافت و در مرکز لبول به ورید مرکزی تخلیه می‌کنند.

    ورید مرکزی (Central Vein)
    در وسط هر لبول قرار گرفته و خون سینوزوئیها را دریافت می‌کند. از نظر ساختمانی سلولهای آندوتلیال پوشاننده ورید مرکزی بوسیله الیاف رتیکولر پشتیبانی می‌شوند.



    عروق خونی کبد
    سیستم وریدی کبد
    ورید باب یا پورت که 75 درصد خون کبدی را تامین می‌کند حاصل مواد غذایی جذب شده در دستگاه گوارش می‌باشد. این ورید از ناف کبد وارد و انشعابات آن در فضای پورت ، وریدهای پورتال یا بین لبولی نامیده می‌شوند و انشعاب وریدهای پورتال در محیط لبولها منتشر شده و وریدهای توزیع کننده را بوجود می‌آورند. از وریدهای توزیع کننده انشعاباتی به نام وریدچه‌های ورودی خارج و به سینوزوئیدهای کبدی منتهی می‌شود. خون سینوزوئیدها به ورید مرکز لبولی تخلیه می‌گردد. از بهم پیوستن این وریدها ، وریدهای تحت لبولی بوجود می‌آید. از بهم پیوستن این وریدها هم ورید کبدی بوجود می‌آید که آن نیز بنوبه خود ، خون را به بزرگ سیاهرگ زیرین می‌ریزد.

    سیستم شریان کبدی
    شریان کبدی که شاخه‌ای از شریان سیلیاک می‌باشد، خون اکسیژن‌دار را به کبد حمل می‌کند. شریان کبدی نیز از ناف کبد وارد و انشعابات آن مسیر ورید پورتال را طی کرده و انشعابات نهایی آنها شریانچه‌های ورودی را بوجود می‌آورند که خون خود را به درون سینوزوئیدها می‌ریزند. در سینوزوئیدها خون شریانی و وریدی مخلوط شده و به ورید مرکزی تخلیه می‌شود.

    سلولهای کبدی (Hepatocytes)
    هپاتوسیتها ، سلولهای بزرگی هستند با یک یا دو هسته که هسته آنها درشت ، کروی ، روشن و دارای هستک مشخص می‌باشند. سلولهای کبدی یکی از پرکارترین سلولهای بدن هستند که هر سلول به تنهایی هم به عنوان یک غده مترشحه داخلی و هم به عنوان یک غده مترشحه خارجی عمل می‌کند. با میکروسکوپ الکترونی ، سلول کبدی دارای شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار و صاف بسیار گسترده ، دستگاه گلژی توسعه یافته ، ریبوزومهای آزاد ، میتوکندریهای فراوان و لیزوزوم می‌باشد. سطوحی از سلول کبدی که در مجاورت سینوزوئیدها قرار دارند حاوی میکرویلیهای متعددی هستند و سطح تماس هپاتوسیت با خون را افزایش می‌دهند. سطحی از هپاتوسیت که در مجاورت هپاتوسیت دیگر قرار دارد دارای فرورفتگی ناودان مانندی است که کانالیکول صفراوی را بوجود می‌آورد.

    اعمال سلول کبدی
    پروتئین سازی
    سلولهای کبدی پروتئینهای متعددی را سنتز و بطور مداوم به خون ترشح می‌کنند که از جمله آنها می‌توان آلبومین ، پروترومبین ، فیبرینوژن لیپو پروتئینها و هپارین را نام برد.

    ذخیره سازی
    سلولهای کبدی قارد به ذخیره سازی مواد مختلفی می‌باشند که از جمله آنها می‌توان تری گلیسریدها ، گلیکوژن و ویتامینها را نام برد. تجمع چربی زیاد در هپاتوسیتها باعث پیدایش شرایطی به نام کبد چرب می‌گردد که قابل برگشت است.

    اعمال متابولیک
    از مهمترین اعمال متابولیک سلولهای کبدی ، گلوکونئوژنز یا تبدیل چربیها و اسیدهای آمینه به گلوکز و دآمیناسیون اسیدهای آمینه برای تولید اوره است.

    سم زدایی
    سلولهای کبدی با استفاده از آنزیمهای شبکه آندوپلاسمی صاف خود و به طرق اکسیداسیون و متیلاسیون ، مواد متعددی نظیر الکل ، استروئیدها ، باربی توراتها را غیر فعال می‌سازند.

    ترشح صفرا
    تولید و ترشح صفرا از اعمال خارجی کبد می‌باشد. مهمترین اجزای تشکیل دهنده صفرا ، علاوه بر آب و الکترولیتها اسیدهای صفراوی و بیلی روبین می‌باشد. بیلی روبین حاصل از تجزیه هموگلوبین که به صورت غیر محلول در آب و خون وجود دارد، توسط هپاتوسیتها گرفته شده و به صورت محلول در آب درآمده و به کانالیکولهای صفراوی ترشح می‌شود.






    ترمیم کبد

    با آنکه سلولهای کبدی دارای عمری طولانی هستند ولی قدرت ترمیم (Regeneration) فوق العاده‌ای دارند. بطوری که موشها قادرند 75 درصد کبد خود را در یک ماده ترمیم کنند. با وجود این قدرت ترمیم کبد در انسان محدود است. عاملی که تقسیم سلولهای کبدی را پس از رسیدن به حجم اصلی خود مهار می‌کند، کالون (Chalone) نامیده می‌شود. کالون تولید شده در هر عضو متناسب با تعداد سلولهای تشکیل دهنده آن عضو می‌باشد. در صورت کاهش تعداد سلولها ، کاهش مقدار کالون محرک تقسیم سلولها می‌باشد.

    بیماریهای کبد
    یرقان
    اختلال در ترشح یا دفع صفرا باعث افزایش بیلی روبین خون و بروز بیماری یرقان می‌گردد. اگر بیماری یرقان در اثر آسیب سلولهای کبدی بروز نماید یرقان هپاتیک نامیده می‌شود. ولی اگر از انسداد مجاری صفراوی مثل تشکیل سنگهای صفراوی یا پیدایش تومور ، ناشی شود آن را یرقان انسدادی می‌نامند. در صورتی که به علت همولیز زیاد گویچه‌های قرمز مقدار بیلی روبین تولید شده به حدی باشد که کبد نتواند همه بیلی روبین را به صورت محلول درآورده و دفع نماید، یرقان را یرقان همولیتیک گویند.

    سیروز کبد
    این بیماری نتیجه از بین رفتن بافت کبدی و جانشین شدن آن توسط بافت پیوندی است که در آن کبد سفت می‌شود. علت سیروز استعمال مشروبات الکلی ، اختلال مزمن و طولانی دستگاه گوارش و آتروفی حاد زرد کبد است. سیروز کبد با بی‌اشتهایی ، اختلال در عمل هضم ، نفخ شکم ، خارش پوست و یرقان شروع می‌شود. گاه خونریزی مری و استفراغ نخستین علامت سیروز کبد را تشکیل می‌دهد. جهت متوقف ساختن پیشروی بیماری پرهیز غذایی و دادن ویتامین مفید است.

    منابع گیاهی مفید برای کبد
    نعناع ، کاسنی ، انجیر ، آب انگور ، توت فرنگی ، هویچ ، آب سیب ، آب لیمو ، پوست مرکبات ، شلغم ، انگور فرنگی و دمکرده برگ توت فرنگی برای کبد بسیار مفید هستند.

  6. این کاربر از eMer@lD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 8 از 8 اولاول ... 45678

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •