تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 3 از 3

نام تاپيک: علم و نظریه علمی

  1. #1
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض علم چیست؟

    پاسخ به این پرسش که « علم چیست» در ابتدا ساده به نظر می رسد. ممکن است پاسخ دهیم که علم تلاشی است برای فهم و یا تفسیر جهان. این پاسخ به نوعی درست است اما دقیق نیست. چون ایدئولوژی ها نیز تلاشی در راستای فهم و تفسیر جهان اند ولی در دایره علم قرار نمی گیرند.


    تصویری از عرفان کسرایی در حال آزمایشی با عنوان “آنتروپی و زندگی انسان” در دانشگاه کاسل آلمان


    تفکیک علم از غیر علم یا به عبارتی آنچه که بعنوان شبه علم شناخته می شود، سرفصلی فوق العاده با اهمیت در « فلسفه علم» است. علم در فرهنگ ما در قبال معانی متفاوتی چون آگاهی، ادراک، شناخت، فهم و معرفت به کار می رود، و به دلیل وجود معانی مختلف ، ابهاماتی نیز در فهم این واژه وجود دارد. “علم” از واژه لاتین (science) مشتق شده است. علم در معنای اصطلاحی روشی است نظام مند درباره نگرش انسان به طبیعت که با روش های معین بدست می آید و هدف آن برقراری رابطه ثابت بین پدیدارهاست. امروزه شاید بتوان پنج تعریف از ماهیت « علم» ارائه داد:
    ۱- علم به مثابه کار دانشمند
    ۲- علم به مثابه تکنولوژی
    ۳- علم به مثابه خیر و خوبی
    ۴- علم به مثابه نهاد
    ۵- علم به مثابه کار آزمایشگاهی
    تعریف نخست، علم را ذیل عنوان کار دانشمند تعریف می کند و به نوعی پاسخ به این پرسش است که « دانشمند کیست؟» واضح است که دانشمند کسی است که به کار علم مشغول است. این تعریف ارزش خاصی ندارد، چرا که برای ارائه تعریف علم، مفهوم دانشمند را پیش کشیده و برای تعریف دانشمند، مفهوم علم را. بنابراین، این تعریف دوری (circular) است و هیچ معرفت جدیدی به ما نمی دهد.
    در نظرگاه دوم، هیچ تمایزی میان علم و تکنولوژی وجود ندارد. علم، پل ها، قرص های ویتامین، سفرهای فضایی و بمب های هسته ای است. به واقع ابهتی که علم داراست، آمیزه ای است از تحسین رفاه و آسایشی که دانش علمی به ارمغان آورده و دلهره از آن سنخ ویرانگری که ممکن است همین دانش پدید آورد. حقیقتی که در این تصور از دانش نهفته، این است که به علم بعنوان ناجی بشریت یا ویرانگری محتمل می توان نگاه کرد. علم سیطره و درک بی سابقه ای از طبیعت را به انسان داده است. بین علم و تکنولوژی تمایزات مهمی وجود دارد. تکنولوژی نمایانگر کاربرد داشن علمی در صنعت، هنر و همه گونه مسائل علمی است. در واقع با داشتن حداقل دانش علمی، برخورداری از تکنولوژی کاملا ممکن است. اما علم و تکنولوژی الزاما دو روی سکه نیستند و بخش بزرگی از علم هیچ گونه کاربرد عملی یا تکنولوژی عاجلی ندارد. نه فقط بین دانش علمی و تکنولوژی بلکه میان نظریه علمی از یک سو و دانش علمی از سوی دیگر باید تمایز قائل شد.

    در تعریف سوم علم به مثابه هر آنچه درست و نیکوست، هر آنچه خیر است و صحیح مطرح می شود. در نزد عامه هم این تعریف بسیار معمول است. بارها شنیده ام که حتی افراد دور از دانش نیز برای تایید پندارها و اعتقادات خودشان بر علمی بودن آنها تاکید می کنند و اصرار دارند که اخبار و گفته ها و محصولاتشان علمی است. آنها نمی خواهند گفته هایشان غیر علمی باشد چرا که در نظر عامه مردم واژه غیر علمی واژه نادرستی است. از همین رو که حتی فروشنده مهره مار یا فروشندگان سنگ ماه تولد هم اصرار دارند که محصولاتشان مورد تایید علم است. بیشتر مجریان برنامه های فریب عمومی این معنای ضمنی را در نظر دارند که وقتی می گویند فلان چیز علمی است، صرفا مرادشان اسن است که آن چیز خوبی است. بارها شنیده ام که باورمندان به توانایی های فرا طبیعی، اصرار دارند که کارشان علمی است و علم هم اعمال و باورهای آنان را تایید می کند.
    چهارمین تعریف، علم را همچون نهاد می داند. علم حمایت دولت ها، منابع مالی سازمان های اقتصادی و تسهیلات دانشگاه های بزرگ و سازمان های آموزشی دیگر را بدست آورده است. به واقع این نتیجه نهادی شدن علم در فرهنگ جوامع انسانی است. معنای نهادی شدن علمی بسیار فراتر از اینهاست. این به آن معناست که پژوهش علمی، کاری مشترک شده که حمایت دانشمندان بسیاری را لازم دارد. معیارهای مشترک در جامعه علمی، پیامدهای تکنولوژیکی احتمالی، به ویژه از نظر بودجه عمومی علم، همه و همه سبب شده که یک تعریف از علم مبتنی بر علم به مثابه نهاد در نظر گرفته شود.
    طبق آخرین تعریف، آنچه که علم را از دیگر فعالیت ها متمایز می کند این است که علم در آزمایشگاه دنبال می شود. حتی جایی که آن آزمایشگاه ممکن است لبه آتشفشان ، ژرفای اقیانوس، یا فضای بیرون زمین باشد. دانشمندان در شرایط کنترل شده ای در آزمایشگاه ها کار می کنند و امور واقع طبیعت را بررسی می کنند. شاید گمراه کننده ترین بینش به علم، از همین درآمیختگی علم با آزمایشگاه ناشی می شود، ولی با تمام این تفاسیر این مدل هم به نوعی تعریفی از علم ارائه می دهد، هرچند که این تعریف اساسا نیازمند شرح و بسطی به مراتب بیش از اینهاست.



    نویسنده: عرفان کسرایی – دانشگاه کاسل آلمان
    Last edited by Saeed Dz; 08-09-2014 at 18:47.

  2. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض نظریه علمی چیست؟

    دانشمندانی مانند مکسول، اینشتین و شرودینگر و …ده ها سال طول کشید تا بتوانند نظریه خود را تدوین کنند. البته ده ها سال پژوهش دیگر هم مورد نیاز بود تا نتایج نظریه ها از کار درآیند و آزمایش ها و اندازه گیری هائی به اجرا گذاشته شود تا شواهدی برای اثبات درست بودن این نظریه ها را فراهم آورند. دانشجویی باید سال ها به تحصیل در دانشگاه بپردازد تا بتواند از عهده فهم این نظریه ها بر آید، اما خود نظریه ها را می توان به نحوی کوتاه و منسجم بیان کرد.



    علم کارش را به شیوه ی کاملا خوش ساختاری که از مراحلی متوالی و متمایز تشکیل شده، آغاز می کند. نخست، دانشمند جهان هستی را مشاهده می کند و مشاهداتش را به عنوان حقایق جزئی (facts) به ثبت می رساند. سپس به اجرای فرایندی می پردازند که استقرا نامیده می شود: او، با بررسی کردن حقایق جزئی، تعمیمی پدید می آورد موسوم به نظریه که می تواند این حقایق جزئی را تبین کند. سپس در مرحله بعد، یعنی مرحله قیاسی، دانشمند برای پیش بینی پیامدهای نظریه از منطق استفاده می کند و سپس به اجرای آزمایش هائی می پردازد تا دریابد که آیا این پیش بینی ها واقعا روی می دهند. اگر آزمایش ها با توفیق قرین باشند، نظریه تایید شده است؛ اگر نباشد، معلوم می شود که نظریه نادرست بوده است، در زیر می توانید تعاریف نظریه علمی و فرضیه را بخوانید.


    نظریه علمی (Scientific theory): عبارت است از مجموعه ای کوتاه و منسجمی از مفاهیم، دعوی ها، و قوانینی که غالبا به صورت فرمول های ریاضی بیان می شوند و می توان از آنها برای توضیح و پیش بینی دقیق و صحیح پدیده های طبیعی استفاده کرد. نظریه باید شامل ساز و کاری باشد که توضیح دهد که مفاهیم، دعوی ها و قوانین چگونه از نظریه های سطح پایین تر پدید می آیند.

    فرضیه (Hypothesis): توضیحی پیشنهادی برای پدیده ای قابل مشاهده است. فرضیه، به فرضی گفته می شود که به عنوان یک توضیح و تفسیر آزمایشی بکار می رود و پایه ی تحقیقات بعدی را تشکیل می دهد. در روش پژوهشی، فرضیه عبارت است از راه حل پیشنهادی پژوهشگر برای پاسخ به مسئله. به عبارت دیگر، ریشه یک فرضیه مناسب با انتخاب و بیان مسئله در هم آمیخته است. فرضیه ابزار نیرومندی است که پژوهشگر را قادر می سازد تا نظریه را به مشاهده و مشاهده را به نظریه ربط دهد. فرضیه یک قضیه شرطی یا فرضی است که تایید یا رد آن باید براساس سازگاری مفاهیم آن و به استناد مدارک تجربی و دانش گذشته، آزمایش شود.




    آیا گرانش و فرگشت نظریه هستند؟
    به عنوان مثال نظریه گرانش بر این دعوی مبتنی است که میان هر دو شی موجود در جهان هستی نیروی جاذبه ای وجود دارد. در این نظریه مفهوم های نیرو، جرم و فاصله به کار برده شده اند و رابطه میان آنها در قانون ریاضی واحدی بیان شده است که بصورت معادله ارائه گردیده است. این نظریه کوتاه است، یعنی از یک دعوی، سه مفهوم و یک قانون ریاضی تشکیل شده است. حتی اگر سه قانون مکانیک نیوتن را که برای کاربرد نظریه گرانش مورد نیازند بر آن تعداد بیفزاییم، باز هم این نظریه به نحو چشمگیری کوتاه و رسا است. نظریه نیوتن همچنین منسجم است: وجود نیرویی میان اشیا را توصیف می کند که می توان آن را از خواص اولیه خود اجسام- جرم هایشان و فاصله میان آن ها- محاسبه کرد. از این مهمتر، نیروی گرانش کلیت دارد و در مورد همه اشیا موجود در جهان هستی صدق می کند. به کمک نظریه کوتاه و منسجم واحدی می توان هم حرکت یک آونگ زمینی را توضیح داد و هم حرکت سیاره ای آسمانی را، بی آن که قواعد موقتی برای موردهای جزئی خاص در میان باشد.
    همچنین نظریه فرگشت نیز در اثر انتخاب طبیعی ، در جوهر خود مجموعه ای از اصول و قوانینی دارد که می توانند سیر تحول صورت های زندگانی در گذر زمان را توضیح دهند و پیش بینی کنند. این نظریه کوتاه و منسجم است و به تبیین ها و پیش بینی هایی پرداخته که در آن زمان هم صحت و هم دقتشان به اثبات رسید. اما تکامل، برخلاف نظریه گرانش نیوتن، در قالب قانون های ریاضی توصیف نمی شد و نیز همانند نظریه گرانش فاقد ساز و کار بود. داروین نشان داد که جهش ها و سازش ها روی می دهند، اما نتوانست قانون هایی ریاضی بدست دهد و نتوانست ساز و کاری برای تغییر و وراثت توصیف کند. خود داروین تقریبا بطور قطع از این سختی های موجود در نظریه اش آگاهی داشت.
    هر نظریه علمی آغازی برای پژوهش است: علاقمندیم که پدیده ها را بیش از پیش توضیح دهیم، برای پرداختن به پیش بینی هایی که تایید پذیر یا ابطال پذیر به پژوهش در شاخه های مختلف نظریه بپردازیم، و در زمینه ساز و کارهای بنیادین عمیق کند و کاو کنیم. نظریه علمی ماهیتی پویا دارد و هرگاه شواهدی تجربی بیشتری به دست آیند و نظریه های دیگری بتوانند ساز و کاری برای آن نظریه فراهم آورند، در معرض مباحثه و اصلاح قرار می گیرد.



    بیگ بنگ
    منابع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] , [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  4. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3

  6. این کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •