تودرمني
مثل عكس ماه دربركه
درمني و
دور از دسترس من
سهم من ازتو
فقط همين شعر هاي عاشقانه است
وديگرهيچ.
ثروتمندي فقيرم !
مثل بانكداري بي پول
من فقط آينه تو هستم ...
تودرمني
مثل عكس ماه دربركه
درمني و
دور از دسترس من
سهم من ازتو
فقط همين شعر هاي عاشقانه است
وديگرهيچ.
ثروتمندي فقيرم !
مثل بانكداري بي پول
من فقط آينه تو هستم ...
يك روز باراني
تو از راه پله صاعقه
در گوشه افق
به آسمانها گريختي
حالا هر وقت هوا ابري ميشود
باد مي وزد
باران ميآيد
پشت پنجره ميايستم
تا ببينم اصلا خطوط صاعقه
مثل راهپله به نظر ميرسد
يا من خيالاتي شدهام
شعر همه چيز را از من گرفت.
به این بی قوارگی
به این پریشانی
هیچ کس تا حالا
سیاره ای ندیده است
که ما .....
گورستان ها
از باغ ها بزرگترند
آه!
این چه دنیایی ست
برای ما تدارک دیده اند ؟!
لوله ی تانک
از کره ی زمین بیرون زده است.
می خندم به باد
که اغلب بی موقع می وزد
می خندم به ابر
که اغلب بر دریا می بارد
به صاعقه نیز می خندم
که فقط میتواند
چوپان ها را خاکستر کند
و می خندم به ....
تا شاد زندگی کنم
من می خندم
اما دنیا غم انگیز است
واقعا غم انگیز است .
چه فرقي مي كند زمين كروي باشد يا مستطيل
وقتي سفري در كار نيست ؟
چه فرقي مي كند لحاف در چه اندازه اي باشد
وقتي پايي نداري كه دراز كني ؟
اين خورشيد چه بتابد
چه نتابد
چه فرقي به حال مرده ها دارد ؟
عشق
آدم را به جاهای ناشناحته می برد
مثلا به ایستگاه های متروک
به خلوت زنگ زده ی واگن ها
به شهری که
فقط آن را در خواب دیده ...
وقتی عاشق شدی
ادامه ی این شعر را
تو خواهی نوشت
مرا تنها گذاشته ای
سهم من از تو
فقط سوختن است
انگار باید بسوزم و
تمام شوم
مرا در کافه ای جا گذاشته ای
مثل سیگاری نیم سوخته
مثلا رفته ای که برگردی
شب از نیمه گذشته
اما از تو خبری نشده است ...
از کتاب من یک پسر بد بودم
دریا بالا آمد
آنقدر که
در قاب پنجره جای گرفت
نمی دانم
شاید هم پنجره پایین رفت
تا دریا را
به من نشان بدهد
بالاخره از این اتفاق ها می افتد
وقتی که تو باشی.
حالا که نیستی
من به پرندگان حق می دهم
که نخوانند
همین طور به خورشید
که مضحک و منگ
مثل یک دلقک دیوانه از کوچه ها بگذرد.
"من یک پسر بد بودم"
به گزارش خبرنگار فارس، رسول يونان، شاعر و مترجم، عصر ديروز در يازدهمين نشست كانون ادبيات كه با هدف آشنايي با شعر جهان و با عنوان «نگاهي به شعر معاصر تركيه» تشكيل شده بود، گفت: شعر تركيه يك شعر بسيار قديمي است و نمايندههاي خوبي در شعر قديم دارد، يكي از اين شاعران محمد توفيق است كه باعث تحول اساسي در شعر تركيه شد.
وي افزود: توفيق از نوگرايان شعر تركيه است كه بعدها افرادي مثل ناظم حكمت و يحيي كمال شهرت او را كم رنگ كردند. وي يكي از تأثير گذارترين شاعران بر شعر خاورميانه است و نيما كه طلايهدار شعر فارسي است اشعار او را نماينده دوره نوين ادبيات تركيه ميداند و قوت شعرش را بر خلاف ديگر شعراي ترك علاوه بر خلاقيت ماحصل زندگي خاص او كه به خوبي در آثارش نمودار است ميداند.
يونان ادامه داد: ناظم حكمت درباره توفيق فكرت ميگويد: او يك روشنفكر و يك بشر دوست واقعي است. توفيق را بايد در دورهاي كه زندگي ميكرد و در محيطي كه شعر ميگفت ديد، فعاليتهاي فكرت به بهترين و پيشروترين شكل ممكن بود و تحت تأثير ادبيات فرانسه بود، همان ادبياتي كه شعر ايران را نيز دگرگون كرد.
اين شاعر اظهار داشت: بعد از محمد توفيق دوره ادبيات جديد شروع شد، شاعران و نويسندگان اين دوره به قالب دست نزدند، بلكه محتوا را از درون تغيير دادند. در ادبيات جديد به آنها حقيقيون (رئاليست) ميگفتند ولي عجيب اين كه، اين ها رئاليست نبودند بلكه اكثراً ناتوراليست بودند، در اين دوره آثاري چون «آبي سياه» و «عشق ممنوع» چاپ شد و مورد استقبال ادب دوستان واقع شد.
وي ادامه داد: بعد از اين دوره، دوره هجر آتي شروع شد كه با صدور بيانيهاي موجوديت خود را بيان كرد. اين گروه در شعر به سمبوليستها گرايش داشتند. تشكيل اين گروه در واقع واكنشي به جنبش ادبيات جديد بود. آنان ميگفتند ادبيات دچار تغيير شده البته به آن شكلي كه ما ميخواهيم و ما سوژههاي مدرن را در غالب كلاسيك ارائه ميدهيم. بعد از اين گروه در دوره ادبيات ملي، گروه ديگري به وجود آمد كه اين گروه شعر را دوباره از مفاهيم رايج رها كردند. يكي از نمايندههاي شاخص اين دوره «محمد امين يور داكون» بود كه از او به عنوان يك شاعر ملي و مبارز نام برده ميشود.
رسول يونان در ادامه افزود: بعد از اين گروه، شعر تركيه با آمدن «ناظم حكمت» به دوران طلائياش رسيد. حكمت مفاهيم و غالب را دستخوش تغيير كرد. او كاري كرد تا هميشه اسم ناظم بر سر زبان ها بماند. ناظم حكمت از همان ابتداي شكلگيرياش، اوايل كار، رباعي ميگفت كه صمد بهرنگي برخي از اشعار او ترجمه كرده است. ناظم در همان سالها به صف مبارزين پيوست و نه تنها عليه قالبهاي كلاسيك باقي مانده دوران قديم بلكه عليه ساختارهاي اجتماعي نيز به پا خواست و از سوي پليس تحت تعقيب قرار گرفت. حكمت با نوشتن كتاب «سرود نوشندگان خورشيد» نامش را در رديف شاعران معتبر دنيا قرار داد. او در اين كتاب به نديدن خورشيد اشاره مي كند، زيرا اين كتاب را در سه ماهي كه در زير زمين خانه مادرش از ترس پليس و شاعر نماها مخفي شده بود نوشت.
وي همچنين اظهار داشت: پس از حكمت گروه ديگري به نام گروه افراطي و شورشي آمدند، اين گروه توانستند ادبيات تركيه را از مرزها خارج كنند. آن ها در مطبوعات با عنوان «ديوانههاي عوضي» معروف بودند و واقعاً هم ديوانه بودند. سردمدار اين گروه «اورهان ولي» بود، او شعر را از حالت اجتماعي به فرديت نزديك كرد. از كتابهاي او ميتوان به «تو خواب عشق ميبيني، من خواب استخوان»، «شعري با يك دم» (در اين كتاب دو گربه يكي فقير و ديگري ثروتمند با هم صحبت ميكنند)، «رنگ قايقها مال شما» و... اشاره كرد. «اوكتاي رأفت» و «مليش جدت داي» افراد بعدي اين گروه بودند.
يونان گفت: از اوكتاي رأفت ميتوان به كتابهاي: پكي از سيگار، زيستن مردن، شعرهايي در مورد عشق و آوارگي، كوچهاي با پرچم، يك بهار پير، از پنجره يك زن، پوزه يك گاو نر (رمان)، در ميان زنان (نمايشنامه) و... اشاره كرد. او به تجربه نزديك جهان دست زد. اين سه نفر كتابي را به نام «غريب» چاپ كردند كه اشعار آن ماني تست حركشان بود. شاعران در اين مجموعه ملزومات شعر تركيه را ناديده گرفتند، غالب تصوير، صدا و آهنگ رايج را پشت سر گذاشتند و تا آنجا پيش رفتند كه حتي از طرف نورپردازان مورد انتقاد قرار گرفتند. اورهان ولي، سردسته گروه با مقدمه اي كه بر مجموعه نوشت، نشان داد شاعري توانمند و در خور تحسين است. او افراطيتر از دوستانش بود، سليقه و انديشهاي غيرمتعارف داشت و تنها شاعري كه از او دفاع كرد ناظم حكمت بود.
يونان در پايان افزود: ما در شعر تركيه به عنصر طنز زياد بر ميخوريم و اين طنز باعث ميشود كه شعرهايشان دوستداشتنيتر شود. شعر تركيه در واقعگراترين لحظاتش رمانتيسم است و به نظر من شعر زمان حال تركيه به شدت مدرن است.
از آثار رسول يونان ميتوان به: روز به خير محبوب من (شعر)، كنسرت در جهنم (شعر)، مجموعه داستان كلبهاي در مزرعه برفي، ترجمه بنرجي چرا خودكشي كرد از ناظم حكمت (اشعار سياسي)، من يك پسر بد بودم (شعر)، فرشتهها، قصه كوچك عشق، ترجمه تلگرافي كه شبانه رسيد از ناظم حكمت، گندمزار دور، سنجابي بر لبه ماه، ترجمه بوي خوش تو، تخم مرغي بر پيشاني مرد شماره 3، يك بعد از ظهر ابدي، جاماكا، خيلي نگرانيم شما ليلا را نديديد، نمايشنامه گندمزار دور، ترجمه يك كاسه عسل از ناظم حكمت و ترجمه شعري از فاروق نافذ شاعر و نمايشنامهنويس ترك اشاره كرد.
اگر قرار بود
هر سقفی فرو بریزد
آسمان, باید
خیلی وقت پیش فرو می ریخت
اگر قرار بود
باد نایستد
ما که همه بر باد شده بودیم
نگران هیچ چیز نباش
تو هنوز زیبایی
و من هنوز می توانم شعر بنویسم.
كنسرت در جهنم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)