تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 8 اولاول 123456 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 73

نام تاپيک: افسردگي (تشخيص و راه درمان)

  1. #11
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    همه چیز درباره افسردگی

    در هر دوره یک ساله معین ۵/۹ درصد از مردم یا حدود ۸/۱۸ میلیون بزرگسال امریکایی از یک بیماری افسرده کننده رنج می برند.هزینه اقتصادی برای این اختلال بالاست اما هزینه رنج بردن انسانها نمیتواند برآورد شود. افسردگی خطرناک می تواند زندگی خانوادگی بیمار را همچون زندگی خود فرد بیمار تباه کند. بیشتر مردم با یک بیماری افسرگی درمان را جستجو نمی کنند با اینکه درمان به اکثریت متعددی_حتی آنهایی که افسردگیشان به شدت سخت است_ می تواند کمک کند.
    ● یک اختلال افسرده کننده چیست؟
    یک اختلال افسرده کننده یک بیماری است که جسم / حالات و فکر را درگیر میکند.


    این بیماری بر طریقه خوردن و خوابیدن / طریقه احساس یک فرد درباره خودش و طریقه فکر کردن در باره موجودات تاثیر می گذارد . یک اختلال افسرده کننده شبیه به یکحالت زودگذر افسردگی نیست. این نشانه یک ضعف فردی یا یک وضعیت که ارادی است یا خواستنی است ، نمی باشد. افرادی با یک اختلال افسرده کننده به تنهایی نمی توانند بر اعصاب خود تسلط پیدا کنند و بهتر شوند. نشانه ها بدون درمان می تواند برای هفته ها ، ماهها یا سالها طول بکشد. درمان مناسب میتواند به اغلب مردمی که از افسردگی رنج می برند کمک کند.


    ● انواع افسردگی:
    اختلال افسرده کننده در شکلهای مختلف می آید، میتواند درست قبل از هنگامیکه بیماریهایی همچون بیماری قلبی روی دهد، این اختلال پدید آید. این مقاله بطور خلاصه سه نوع بسیار رایج اختلال افسردگی را شرح میدهد. اگرچه درون این انواع، اختلافاتی در تعداد علایم، شدت آنها و دوام ایشان وجود دارند.
    افسردگی بوسیله یک ترکیب علائم آشکار شده است که این علایم با توانایی کار کردن، مطالعه کردن، خوابیدن، خوردن، و لذت بردن بیشتر از فعالیت ها مداخله میکند.
    بخشهای ناتوان کنندگیِ افسردگی، ممکن است تنها یکبار اتفاق بیفتد اما بیشتر بطور عادی در زمانهای متعددی در یک دوره حیات یک انسان بیمار رخ می دهند.


    ● یک نوع افسردگی با شدت کم {دیستیمیا } است که در آن:
    دوره طـولانی درگیر شـدن ، نـشانه هـای مـزمـن کـه آشـکـار نـیستند، امــا از تندرستی موجود یا ازاحساس خوب داشتن ممانعت می کنند ، دیده میشـود. بـعـلاوه بسیاری از افـراد با دیسـتیـمـیا، بـخشـهایی از افـسردگـی عـمده را در برخی از زمانهای زندگیشان تجربه می کنند.


    نوع دیگری از افسردگی {اختلال دو قطبی} است همچنین بیماری دیوانگی افسردگی نامیده میشود. تقریبا (مانیک_دپرسیو) به متداولی اشکال دیگر اختلالات افسردگی نیست.
    ● اختلال دو قطبی بوسیله تغییر متناوب حالت توصیف شده است:
    ▪ (تغییرات با) شدت بالا = دیوانگی (هیجان بی دلیل و زیاد) و (تغییرات با) شدت کم = افسردگی (پریشانی).
    گاهگاهی عوض شدن حالت(حالات) مهیج و سریعند / اما اغلب تغییر حالات آهسته هستند. وقتی (که فرد) در دوره افسرده است میتواند هیچ علامتی نداشته باشد یا دارای همه علایم افسردگی باشد.

  2. #12
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسردگی؛ دشمن زندگی

    هنگامی كه بیشتر افراد احساس سرخوردگی می كنند به نوعی دچار افسردگی می شوند. افسردگی مقابله و مبارزه با زندگی روزمره را سخت می كند و بر روابط افراد و حتی جنبه های اصلی زندگی مانند اشتها و خواب تأثیر می گذارد. این مطلب به علل افسردگی و راهكار حل آن می پردازد:
    ● افسردگی بیماری روح است
    بیش از یك سوم افراد افسردگی را در زندگی تجربه می كنند و این بدان معناست كه نزدیكان ما نیز ممكن است در بعضی اوقات دچار افسردگی شوند. افسردگی مشكلی پیچیده است كه در ورای بیماری های جسمی نهفته است. به عنوان مثال یك بیماری مزمن می تواند باعث افسردگی شود و یا افسردگی باعث بروز بیماری شود.

    برخی اوقات نشانه هایی از مشكلات روحی مانند هیجان زدگی، حملات عصبی، عقده های روانی و یا ترس های بی مورد افسردگی را تشدید می كند.
    ● شیوع افسردگی در میان زنان
    براساس اعلام مؤسسه ملی سلامت روان هر ساله بیش از
    ۱۹ میلیون نفر در ایالات متحده دچار افسردگی می شوند. در این میان زنان ۲ برابر بیشتر از مردان احتمال ابتلا به افسردگی را دارند. در واقع بیش از ۶
    میلیون زن هر ساله دچار افسردگی می شوند.
    افسردگی حاصل تعامل ژن ها و محیط است، اما برخی افراد به نظر بیشتر تحت تأثیر اتفاق های استرس زای روزمره قرار می گیرند. اتفاق های ناگوار در زندگی معمولاً هر شخصی را دچار افسردگی می كند. با این وجود افرادكمی به طور كامل بر افسردگی غلبه می كنند. مطالعات بر روی دوقلوها نشان می دهد عوامل ژنتیكی نقش قابل توجهی در افسردگی دارند، اما بررسی پیش از تولد برای فهمیدن آن كه نوزاد دچار افسردگی خواهد شد، غیرممكن است.
    ● دلایل افسردگی
    افسردگی مربوط به نامتعادل بودن فعالیت های شیمیایی در مغز است.

    نبود تعادل باعث سختی روابط سلول ها با یكدیگر می شود. اتفاق های استرس زای روزمره مانند از دست دادن نزدیكان و آشنایان، جدایی، دور بودن از خانه و نزدیكان ویا نقل مكان ممكن است باعث افسردگی شود. تئوری های زیادی درباره این موضوع مانند فاكتورهای ژنتیكی و یا بیولوژیكی، تأثیرات محیط، دوران كودكی و یا تحول و پیشرفت جوامع ارائه شده است با این وجود محققان معتقدند افسردگی بیشتر اوقات تحت تأثیر بیش از یك یا دوعامل به وجود می آید.
    تأثیر ژنتیكی، تأثیرات روان شناختی و تأثیرات محیط از عوامل افسردگی است. عوامل بروز افسردگی برای افراد گوناگون متفاوت است.

  3. #13
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسردگی
    انستیتو روانپزشکی تهران

    ● افسردگی
    افسردگی به دلیل شیوع بالا در جوامع بشری از طرف برخی از محققین سرماخوردگی بیماریهای روانی لقب گرفته است. به طور متوسط حدود
    ۱۵ تا ۲۰ درصد مردم از سطوح مختلف این بیماری رنج می‏برند و حداقل ۱۲
    درصد مردم در طول زندگی نیاز به درمان پیدا می‏كنند. اختلال افسردگی در زنها شایعتر از مردان است. در این جا بایستی بین خلق افسرده به عنوان یك واكنش طبیعی كه اكثریت مردم نسبت به فقدان‌ (یعنی از دست دادن عزیزی) از خود نشان می‏دهند و بیماری افسردگی تفاوت قایل شد.
    بیماری افسردگی معمولاً در پی شكست، از دست دادن و ناكامیها به شكل خلق پایین و حالت غمگینی نمود پیدا می‏كند.

    در افسردگی شخص به دلیل شدت علائم افسردگی در بسیاری از جنبه‏های كاركردی خویش دچار مشكل می‏شود.
    ● سبب شناسی بیماری

    افسردگی از تعامل بین چند عامل مختلف حاصل می‏شود. نشان داده شده است كه شروع و سیر آن به عوامل مختلفی چون زیست شناختی، روانی، محیطی و عوامل روانی ـ اجتماعی مربوط می‏شود.

    از آن میان می‏توان به مواردی مانند: اختلال در كاركرد واسطه‌های شیمیایی- عصبی، كم‌كاری تیروئید، سابقه افسردگی یا الكلیسم در خانواده، از دست دادن والدین در دوران كودكی یا مورد بی توجهی آنان قرار گرفتن، نبود حمایت اجتماعی مناسب، وجود رویدادهای منفی در زندگی فعلی و خانوادگی اشاره نمود.
    ● نشانه‏های بیماری

    شخصی كه دچار افسردگی بیمارگون می‏شود، احساس غمگینی می‏كند و اغلب به گریه می‏افتد. احساس گناه عذابش می‏دهد و معتقد می‏شود كه در حق دیگران كوتاهی می‏كند. بیش از حد معمول تحریك پذیر می‏شود و احساس اضطراب و تنش می‏كند. دچار مشكلاتی در رابطه با میزان خواب و خوراك و تمركز می‏شود.



    انرژی فرد كاهش می‏یابد و احساس خستگی و كاهش لذت از انجام اعمال روزمره می‏نماید.
    افكار آزار دهنده‏ای چون تنفر از زندگی، ناامیدی و آرزوی مرگ و گاه افكار مربوط به خودكشی در این بیماران مشاهده می‏گردد. بر اساس آمار
    ۱۵% این بیماران به دلیل خودكشی جان خود را از دست می‏دهند، كه اگر درمان و مراقبت خوبی داشته باشند می‌توان از آن پیشگیری كرد.


    ● درمان
    درمان بیماری افسردگی به‌صورت دارویی و غیر دارویی موفقیت چشمگیری تا كنون داشته است. در بسیاری از موارد اقدام به موقع برای مداوا به سرعت بیماری را مغلوب و حتی فرد را در مقابل استرس‏های بعدی زندگی مقاوم‏تر می‏سازد. بنابراین اكثر بیماران مبتلا به افسردگی نیازمند مراجعه به متخصصین بهداشت روان مانند روانشناس و روانپزشك می‏باشند. گرچه درمانهای دارویی و غیر دارویی در رقابت با یكدیگر موفقیت آمیز هستند ولی اكثر صاحب نظران درمان توأم را مؤثرترین شیوه درمان بیماری یافته‏اند.
    درمان‌های غیردارویی انواع مختلف دارند، رفتار درمانی، شناخت درمانی، خانواده درمانی و گروه درمانی.

    هم‌چنین كاهش فشارهای زندگی روزمره، ورزش، سرگرمی، انتخاب سبك زندگی معنوی سالم و بدون تنش در درمان افسردگی مؤثر است.


    ▪ یك‌ رژیم‌ غذایی‌ متعادل‌ و كم‌چرب‌ داشته‌ باشید.
    ▪ الكل‌ مصرف‌ نكنید؛
    ▪ كارهای‌ عادی‌ زندگی‌ خود را ادامه‌ دهید.
    ▪ فیلم‌های‌ خنده‌دار و شاد ببینید.
    ▪ در صورت‌ امكان‌ به‌ تعطیلات‌ بروید.
    ▪ احساسات‌ خود را در یك‌ دفتر خاطرات‌ روزانه‌ بنویسید.
    ▪ سعی‌ كنید مشكلات‌ در روابط‌ با دیگران‌ را حل‌ كنید (البته‌ بهتر است‌ كه‌ در این‌ زمان‌ تصمیمات‌ عمده‌ نگیرید).


    ▪ تا حدی‌ كه‌ می‌توانید فعالیت‌ خود را حفظ‌ كنید.
    ▪ مسؤولیت‌های‌ خود را تا زمان‌ بهبودی‌ به‌ فرد دیگری‌ واگذار كنید.
    ▪ به‌ گروه‌های‌ حمایتی‌ در مورد افسردگی‌ بپیوندید.
    ● داروها
    ▪ داروهای‌ ضدافسردگی‌ برای‌ بعضی‌ از افراد كه‌ افسردگی‌ طولانی‌مدت‌ یا نسبتاً شدید دارند.
    ▪ لیتیم‌ برای‌ مواردی‌ كه‌ دوره‌هایی‌ از سرخوشی‌ غیرطبیعی‌ و افسردگی‌ متناوباً رخ‌ می‌دهند.


    ● فعالیت‌
    محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد. فعالیت‌ها و علایق‌ روزانه‌ را حفظ‌ كنید حتی‌ اگر حوصله‌ آنها را ندارید.
    ● رژیم‌ غذایی‌
    یك‌ رژیم‌ عادی‌ و متعادل‌ داشته‌ باشید حتی‌ اگر اشتها به‌ غذا ندارید.
    ● در این‌ شرایط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نمایید
    ▪ اگر شما یا یكی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان علایم‌ افسردگی‌ دارید.
    ▪ اگر احساس‌ تمایل‌ به‌ خودكشی‌ یا ناامیدی‌ دارید.

  4. #14
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    انواع افسردگي ،نقشها و رنجها
    .. مي باشد. اين نوع افسردگي معمولاً فقط با درمان بهبود مي يابد.
    اشكالي كه استفاده از اين نوع روشها براي توصيف انواع افسردگي وجود دارد، اين است كه همين علايم بيماري مي تواند در بعضي افراد به علت حوادث استرس زا ايجاد شود. همچنين به دليل اينكه شما قادر نيستيد روي يك حادثه استرس زا انگشت بگذاريد و آن را مشخص نماييد و بدين معني نيست كه چنين حادثه استرس زايي وجود نداشته است.



    افسردگي عصبي
    اصطلاحافسردگي عصبي (Neurotic Depression) براي توصيف نوع خفيفي از افسردگي بهكار مي رود كه در آن، در بعضي روزها حال بيمار خوب است و در بعضي روزهاحالش بد مي شود. چنين بيماراني معمولاً عصرها بيشتر احساس افسردگي ميكنند. در چنين نوعي از افسردگي، بيمار ممكن است شبها در به خواب رفتن مشكلداشته باشد و در نيمه هاي شب هم از خواب بيدار مي شود، اما اين افرادصبحهاي زود بيدار نمي شوند.
    بعضي از اين بيماران بيش از حد مي خوابند و بعضي نيز احساس مي كنند كه بيشتر از معمول تحريك پذير شده اند.


    افسردگي رواني
    افسردگيرواني (Psychotic Depression) يك افسردگي شديد بوده و بيماراني كه به چنينافسردگي دچار مي شوند به علايم جسمي آن نيز مبتلا شده و ممكن استارتباطشان را با واقعيت از دست بدهند. آنها ممكن است به هذيانها و ياتوهمات نيز دچار شوند. بيماران مبتلا به افسردگي رواني هميشه به درمانپزشكي نياز دارند.



    افسردگي دوقطبي
    افسردگي دوقطبي (Bipolar Depression) نام ديگر بيماري شيدايي- افسردگي (مانيك- دپرسيو) مي باشد.
    افراد مبتلا به بيماري شيدايي- افسردگي در بعضي مواقع دچار خلق بالا هستند و در دوره هايي نيز به خلق پايين دچار مي شوند كه مي تواند افسردگي آن خفيف و يا شديد باشد.
    وقتي چنين بيماراني در حالت خلق بالا (شيدايي) قرار دارند، احتمالاً احساس خوشحالي و سرخوشي دارند، به خواب و خوراك كمتر از حد معمول نياز دارند و احساس مي كنند كه حال عموميشان خيلي خوب است. آنان در چنين مواقعي داراي انرژي زيادي مي باشند، خيلي سريع و تند حرف مي زنند و احساس مي كنند كه انگار افكار در مغز آنان در حال مسابقه دادن هستند. قضاوتشان مختلف و بد شده و ممكن است دچار هذيانها و يا توهمات نيز بشوند، اما اين هذيانها و توهمات با آن نوعي كه در افسردگي رواني ديده ميشود، فرق دارد و محتواي آنها بسيار مثبت تر است.
    در چنين مواقعي بعضي از بيماران فكر مي كنند كه خيلي پولدارند و آدم معروفي شده اند و يا اينكه از قدرت زيادي برخوردارند.
    اين خلق بالا نيز همانند خلق پايين مي تواند به بيمار آسيب برساند. گاهي اوقات قضاوتهاي نادرست و توهمات آنها به ايجاد مسايل مالي منجر مي شود. در بعضي موارد، اين بيماران خرجها و ولخرجي هاي زيادي انجام مي دهند.

    .. مي باشد. اين نوع افسردگي معمولاً فقط با درمان بهبود مي يابد.
    اشكالي كه استفاده از اين نوع روشها براي توصيف انواع افسردگي وجود دارد، اين است كه همين علايم بيماري مي تواند در بعضي افراد به علت حوادث استرس زا ايجاد شود. همچنين به دليل اينكه شما قادر نيستيد روي يك حادثه استرس زا انگشت بگذاريد و آن را مشخص نماييد و بدين معني نيست كه چنين حادثه استرس زايي وجود نداشته است.

  5. #15
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسردگي، راههاي پيشگيري و درمان.
    افسردگي‌عبارت‌ است‌ از احساس‌ غم‌، دلسردي‌، يا نااميدي‌ به‌ مدت‌ حداقل‌ 2 هفته‌در اغلب‌ روزها و اغلب‌ ساعات‌ روز، به‌ علاوه‌ علايم‌ همراه‌.

    به گزارش ايسنا، علايم‌ شايع عبارتند از:

    - از دست‌ دادن‌ علاقه، بي‌حوصلگي‌ و دل‌زدگي‌، ناتواني‌ از لذت‌ بردن‌
    - احساس‌ نااميدي‌، بي‌حالي‌ و خستگي‌
    - بي‌خوابي، خواب‌ زياد يا ناراحت‌
    - گوشه‌گيري‌ اجتماعي، احساس‌ بي‌ارزش‌ بودن‌ و مورد نياز نبودن‌
    - بي‌اشتهايي‌ يا پرخوري‌، يبوست‌
    - از دست‌ دادن‌ ميل‌ جنسي‌
    - مشكل‌ داشتن‌ در تصميم‌گيري‌، مشكل‌ داشتن‌ در تمركز
    - يكباره‌ به‌ گريه‌ افتادن‌ بدون‌ توضيح‌ مشخص‌ احساس‌ گناه‌ شديد به‌ خاطر وقايع‌ بي‌اهميت‌ يا خيالي‌
    - تحريك‌پذيري، بي‌قراري‌، افكار خودكشي‌
    - دردهاي‌ مختلف‌، مثل‌ سردرد، درد قفسه‌ سينه‌ بدون‌ شواهدي‌ از بيماري‌ جسمي‌

    علل‌:
    براي‌ بيماري‌ افسردگي‌ واقعي‌ هيچ‌ علت‌ يگانه‌ و روشني‌ نمي‌توان‌ متصور بود.
    بعضي‌ از عوامل‌ زيست‌شناختي‌ مثل‌ بيماري‌هاي‌ جسمي‌، اختلالات‌ هورموني‌، يا بعضي‌ داروها مي‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.

    عوامل‌ اجتماعي‌ و رواني‌ نيز مي‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.

    اختلالات‌ ارثي‌ نيز مي‌توانند مؤثر باشند.
    بروز اين‌ حالت‌ ممكن‌ است‌ با تعداد وقايع‌ ناراحت‌كننده‌ زندگي‌ فرد ارتباط‌ داشته‌ باشد.

    عوامل‌ افزاينده‌ خطر:
    عصبانيت‌ يا احساس‌ ديگري‌ كه‌ فرو خورده‌ شده‌ باشد.
    داشتن‌ شخصيتي‌ وسواسي‌، منظم‌ و جدي‌، تكامل‌گرا، يا شديداً وابسته‌
    سابقه‌ خانوادگي‌ افسردگي‌ وابستگي‌ به‌ الكل‌
    شكست‌ در كار، ازدواج‌، يا روابط‌ با ديگران‌
    مرگ‌ يا فقدان‌ يكي‌ از عزيزان‌
    از دست‌ دادن‌ يك‌ چيز مهم‌ (شغل‌، خانه‌، سرمايه‌)
    تغيير شغل‌ يا نقل‌ مكان‌ به‌ يك‌ جاي‌ جديد
    انجام‌ بعضي‌ از اعمال‌ جراحي‌ مثل‌ برداشتن‌ پستان‌ به‌ علت‌ سرطان‌
    وجود يك‌ بيماري‌ يا معلوليت‌ عمده‌

    گذر از يك‌ مرحله‌ از زندگي‌ به‌ مرحله‌اي‌ ديگر، مثلاً يائسگي‌ يا بازنشستگي‌
    استفاده‌ از بعضي‌ از داروها مثل‌ بنزوديازپين‌ها
    محروميت‌ از داروها و مواد محرك‌ مثل‌ كوكائين‌، آمفتامين‌ها يا كافئين‌
    بعضي‌ از بيماري‌ها مثل‌ ديابت‌، سرطان‌ لوزالمعده و اختلالات‌ هورموني‌


    پيشگيري:
    تغييرات‌ عمده‌ زندگي‌ را پيش‌بيني‌ و آمادگي‌ لازم‌ براي‌ مواجهه‌ شدن‌ با آنها را كسب‌ كنيد.
    حتي‌الامكان‌ از عوامل‌ خطر پرهيز كنيد:
    عواقب‌ موردانتظار در بسياري‌ از موارد، بيماري‌ خود به‌ خود خوب‌ مي‌شود، اما باكمك‌ گرفتن‌ از پزشك‌ مي‌توان‌ مدت‌ افسردگي‌ را كم‌ كرد و روش‌هاي‌مقابله‌ با افسردگي‌ را فرا گرفت‌.
    عود افسردگي‌ شايع‌ است‌.
    درصد بهبودي‌ بالا است‌، حتي‌ اگر فرد به‌ هنگام‌ افسردگي‌، نسبت‌ به‌ بهبودي‌ خود ديد منفي‌ داشته‌ باشد.

    عوارض‌ احتمالي :

    خودكشي‌
    علايم‌ هشداردهنده‌ آن‌ عبارتند از:
    ـ گوشه‌گيري‌ از خانواده‌ و دوستان‌
    ـ عدم‌ توجه‌ به‌ ظاهر خود
    ـ به‌ زبان‌ آوردن‌ اين‌ كه‌ فرد مي‌خواهد «همه‌ چيز را تمام‌ كند» يا اينكه‌ «زيادي‌ است‌ و مزاحم‌ ديگران‌
    ـ شواهدي‌ از داشتن‌ نقشه‌ براي‌ خودكشي‌ (مثلاً نوشتن‌ وصيت‌نامه‌ يا توجه‌ به‌ يك‌ سلاح‌ قتاله‌)
    ـ خوشحالي‌ ناگهاني‌ پس‌ از احساس‌ نوميدي‌ طولاني‌ مدت‌
    ـ عدم‌ بهبود افسردگي

    اصول‌ كلي درمان‌ :
    در صورتي‌ كه‌ علايم‌ خفيف‌ تا متوسط‌ باشند، روش‌هاي‌ به‌ عهده‌ گرفتن‌ مراقبت‌ از خود را در پيش‌ گيريد:
    با دوستان‌ و خانواده‌ صحبت‌ كنيد.
    به‌ طور منظم‌ ورزش‌ كنيد.
    يك‌ رژيم‌ غذايي‌ متعادل‌ و كم‌چرب‌ داشته‌ باشيد.
    الكل‌ مصرف‌ نكنيد؛ كارهاي‌ عادي‌ زندگي‌ خود را ادامه‌ دهيد.
    فيلم‌هاي‌ خنده‌دار و شاد ببينيد.
    در صورت‌ امكان‌ به‌ تعطيلات‌ برويد.
    احساسات‌ خود را در يك‌ دفتر خاطرات‌ روزانه‌ بنويسيد.
    سعي‌ كنيد مشكلات‌ در روابط‌ با ديگران‌ را حل‌ كنيد (البته‌ بهتر است‌ كه‌ در اين‌ زمان‌ تصميمات‌ عمده‌ نگيريد).
    تا حدي‌ كه‌ مي‌توانيد فعاليت‌ خود را حفظ‌ كنيد.
    مسؤوليت‌هاي‌ خود را تا زمان‌ بهبودي‌ به‌ فرد ديگري‌ واگذار كنيد.
    به‌ گروه‌هاي‌ حمايتي‌ در مورد افسردگي‌ بپيونديد.
    داروهاي‌ ضدافسردگي‌ براي‌ بعضي‌ از افراد كه‌ افسردگي‌ طولاني‌مدت‌ يا نسبتاً شديد دارند.
    فعاليت:
    محدوديتي‌ براي‌ آن‌ وجود ندارد.
    فعاليت‌ها و علايق‌ روزانه‌ را حفظ‌ كنيد حتي‌ اگر حوصله‌ آنها را نداريد.

    رژيم‌ غذايي‌:
    يك‌ رژيم‌ عادي‌ و متعادل‌ داشته‌ باشيد حتي‌ اگر اشتها به‌ غذا نداريد.

    در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نماييد:
    اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌تان علايم‌ افسردگي‌ داريد.
    اگر احساس‌ تمايل‌ به‌ خودكشي‌ يا نااميدي‌ داريد.
    منبع: سايت اصفهان دكتر

  6. #16
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    عقب ماندگی جوامع با بیماری افسردگی
    افسردگی از شایع ترین اختلالات خلقی محسوب می شود. بسیاری با وجود دیدن نشانه های این بیماری درخود یا نزدیکانشان از پذیرفتن ابتلا به آن سرباز می زنند. آنان حتی حاضر به گرفتن مشاوره از افراد آگاه و متخصص در این زمینه نیستند.
    گذشته از این طیف، وسیعی از بیماران و خانواده هایشان حتی پس از مراجعه به متخصص، از مصرف داروهای تجویز شده از سوی روانپزشک خودداری می کنند. یکی از دلایل این امر، ترس از اعتیادآور بودن این داروهاست.

    اما این نکته ای است که بارها از سوی متخصصان رد شده است. متخصصان می گویند داروهای ضدافسردگی به هیچ وجه اعتیادآور نیست و در صورت تجویز از سوی روانپزشک، مصرف آنها به طور مرتب و تا زمان تشخیص او ضروری است.
    نکته مهم این است که افسردگی را باید جدی گرفت و در درمان آن مصمم بود تا از بروز مشکلات بیشتر و پرداخت هزینه های سنگین تر برای رفع این مشکلات جلوگیری شود.
    ● افسردگی را بهتر بشناسید

    اختلالات خلقی از جمله افسردگی از دیرباز شناخته شده است و از زمان خلقت عالم قابل پیگیری است. در منابع تاریخی، ادبی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، فلسفی و طبی کشورهای مختلف با عناوین متفاوت و در زبان های گوناگون از آن نام برده شده است. رد پای بیماری افسردگی را می توان در شرایط مختلفی پیدا کرد. از جمله: اختلاف های خانوادگی، درگیری های محیط کار و جامعه، اختلال در مناسبات بین فردی، در محاکم حقوقی و مدنی، خودکشی ها و دیگرکشی ها با هر انگیزه ای، پرخاشگری های حمله ای و دوره ای، افت عملکرد اجتماعی و شغلی، فرار از مدرسه، افت عملکرد تحصیلی در مقاطع مختلف در ناهنجاری های اجتماعی، گرایش به موادمخدر و انواع بزهکاری. افسردگی در کنار بیماری های جسمی و روانی دیگر به نوعی همواره مطرح است و گاه به عنوان یک بیماری مستقل و گاه همراه بیماری های دیگر بروز و ظهور پیدا می کند.
    ● علائم و نشانه ها

    خلق و روحیه افسرده، کاهش علاقه به زندگی، ناامیدی و یأس، احساس بی یار و یاوری، افکار مرگ و خودکشی، کاهش لذت از فعالیت های مختلف، کاهش یا افزایش غیرعادی خواب و خوراک، پرخاشگری یا کندی و گوشه گیری و افت عملکرد شغلی و تحصیلی، اگر طی روز و در یک دوره شناخته شده حداقل در پنج مورد فوق روی دهد، تشخیص قطعی خواهد بود.
    ● علل و عوامل ایجاد کننده

    در مورد علت و عوامل احتمالی ایجاد این بیماری نظرات مختلفی بیان شده است اما در کل می توان علل ایجاد آن را به
    ۴
    گروه عمده تقسیم کرد.
    ▪ عوامل بیولوژیک یا زیست شناختی

    بیماری به دلیل شروع تغییرات زیست شناختی درزیرساخت های شیمیایی بدن انسان به وقوع می پیوندد. از قبیل تحولاتی درگیرنده های عصبی (
    Receptors)، تغییرات در انتقال دهنده های عصبی (نوروترانسمیترها)، تغییرات در کمیت و کیفیت غدد مترشحه داخلی (از جمله غدد تیروئید)، تغییرات در سطح سلول های عصبی و تغییرات در ساختار مغزی (بخصوص در سالمندان).


    ▪ عوامل اجتماعی
    انواع فشار و استرس شناخته شده و ناشناخته اجتماعی به نوعی که برای آحاد جامعه غیرقابل تحمل و شکننده باشد. از قبیل از دست دادن یکی از والدین قبل از
    ۱۱
    سالگی، مرگ همسر و فاکتورهایی همچون مجرد بودن یا مجرد ماندن و تنها بودن یا تنها شدن از عوامل ایجاد این بیماری است. همچنین طلاق، بیوه بودن، بیماری مهم فرزند یا والدین، نامناسب بودن شیوه زندگی، کیفی نبودن حضور والدین در منزل، غلط بودن روابط بین فردی، تعارض ها و تضادهای آشکار استرس ساز اجتماعی (منزل، محیط کار، جامعه) و اعتیاد به مواد مخدر نیز زمینه ساز بروز این بیماری است.
    ▪ عوامل سایکولوژیک یا روانشناختی

    از جمله این عوامل می توان به اختلال در مسیر رشد و تکامل روانی، توقف روند تکامل روانی، حل نشدن مسائل مربوط به دوران کودکی و نوجوانی، نامناسب بودن مدیریت فرزندان در دوران کودکی و نوجوانی و آشفتگی روانی والدین و اثرات ناخواسته آن در روند رشد روانی اشاره کرد.
    ▪ عوامل شناختی و دیدگاهی

    زاویه غلط در نگرش های فردی، خانوادگی و اجتماعی به مسائل پیرامون از جمله عوامل شناختی است.

    سطحی نگری سنتی (حل نشدن تعارض سنت و مدرنیته در ذهن)، جبری انگاری مطلق فلسفی، جایگزینی فلسفه توالی پدیده ها به جای نگاه علت و معلولی (عقب ماندگی روند رشد منطق)، تجزیه و تحلیل منفی نگرانه پدیده ها، کری و کوری در مثبت نگری و سیاه نمایی عادتی از عوامل شناختی تأثیرگذار بر بروز این بیماری است. برداشت منفی از خود، آفرینش و دیگران (گذشته ، حال، آینده)، کناره گیری از جامعه (علت - معلول)، مطلق نگری به جاری نسبی اندیشی، ایده آلیست بودن و انتظارات فرامنطقی از خود، دیگران و جامعه نیز بر بروز این بیماری تأثیرگذار است.
    ● توارث، ژنتیک و بیماری افسردگی

    بیماری افسردگی اعم از نوع بدخلقی یا افسردگی اساسی کمترین ارتباط را با ژنتیک به نسبت دیگر بیماری های روانپزشکی دارد، اما ابتلای هر دو نفر از والدین احتمال مبتلا شدن فرزندان را افزایش می دهد. فرضیه های کروموزومی و ژنتیکی مطرح شده در این زمینه هنوز کاملاً به اثبات نرسیده است.
    ● افسردگی و فقر

    ارتباط افسردگی با فقر ثابت نشده است. طیف های اقتصادی - اجتماعی در جهان رابطه معناداری با افسردگی ندارند. اگرچه افسردگی را بیماری روانی فقرا می دانند، اما این اندیشه خیلی قدیمی است و سطح تطابق افراد با مجموعه شرایط اجتماعی -اقتصادی و رابطه آن با نگرش های فلسفی هر انسان این نتیجه گیری را منتفی می کند. شاید بتوان روحیه افسردگی در فرد و جامعه را به نوعی یکی از علل عقب ماندگی جوامع دانست که از طریق مدیریت های خرد و کلان اجتماعی اعمال می شود.
    ● نقش فرهنگ ها، خرده فرهنگ ها و مذاهب در افسردگی

    فرهنگ ها، خرده فرهنگ ها و مذاهب که ریشه دار و پویا هستند، نه تنها روح اجتماعی افسرده ساز ندارند، بلکه منبع سرشار نیک اندیشی، منطق، انصاف، شادابی، تحرک، خلاقیت و رشد و تکامل آدمی اند. ارتباط معنادار و غیرکاسبکارانه با خالق هستی راه نجات و رستگاری و شادابی است. فرهنگ و مذهب اصیل منطق با فطرت بشری برای همه هیجانات انسانی اعم از شادی و غم برنامه مدون و دستورات اصولی دارد. خداباوری نهادینه شده در کودکان و نوجوانان فارغ از ریاکاری و تمنیات صرفاً مادی، قطعاً پرورش دهنده روح و روان است.

    نگرش مثبت به خلق و خلایق، شکننده موج نافذ افسردگی است. خداباوری نه برای زندگی در بهشت و نه برای گریز از جهنم، بلکه منبع زیست و تسلیم به شایستگی رب العالمین، قطعاً رهایی بخش است.

  7. #17
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    ● انواع درمان افسردگی

    ▪ درمان شناختی:
    این شیوه شامل مواردی از جمله تغییر نگرش به خود، دیگران و جامعه، جابه جایی دریچه نگاه به مسائل و جایگزینی مثبت اندیشی به جای منفی اندیشی است.
    ▪ درمان روابط بین فردی: تنظیم روابط بین انسان ها و پرهیز از ایجاد روابط ضدعاطفی و ضدتکاملی برای دوری کردن از تلقینات منفی از جانب دیگران بخشی از این شیوه است.
    ▪ مشاوره:

    برای آگاه شدن از بیماری خود و علل احتمالی آن، آگاه شدن از روش های درمانی و چگونگی تغییرات مرتبط با بیماری در زندگی روزمره، افزایش دانش در مورد بیماری و درمان آن و یافتن راه حل های ابتکاری کمک خوبی به افراد دچار این بیماری خواهد کرد.


    ▪ روان درمانی:
    یکی از روش های تخصصی درمان بیماری افسردگی است.

    ▪ درمان دارویی:
    یکی از درمان های مهم و اساسی، تجویز و مصرف دقیق دارو است. در نیم قرن اخیر بویژه در دو دهه اخیر تحولات قابل توجه و چشمگیری در درمان دارویی افسردگی به وجود آمده است. از آنجا که تغییرات شیمیایی در بدن انسان هنوز عامل اصلی ایجاد افسردگی است (اولیه - ثانویه) و درمان منوط به ایجاد تغییرات بعدی با اصلاح تغییرات اولیه است، درمان دارویی لازم است. تصور این که درمان دارویی موجب اعتیاد به دارو می شود کاملاً غلط و غیرعلمی است. از زمان شروع دارو با تجویز درست و اصولی با تشخیص دقیق تا شروع اثرات اولیه دارو حداقل
    ۴ تا ۶ هفته وقت لازم است. ظهور عوارض دارویی جزئی از قبیل خشکی دهان، یبوست و خواب آلودگی مانع ادامه درمان نمی شود. جالب این که افرادی که چنین عوارض دارویی نشان می دهند شانس بهبودی بیشتری نسبت به دیگران دارند. از درمان های دارویی پیشنهادی روانپزشکان هرگز نهراسید. طول درمان و مقدار داروی تجویزی را کاملاً رعایت و از کم کردن یا قطع ناگهانی دارو بدون مشورت با پزشک خود پرهیز کنید. درمان دارویی حداقل ۶ ماه و حداکثر ۲ سال طول می کشد و در مواردی ادامه درمان دارویی تا سال ها به مقدار کم باید رعایت شود.

  8. #18
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسرده ها در معرض ابتلا به ديابت هستند
    جام جم آنلاين: محققان دانشگاه جان هاپكينز اعلام كرده‌اند افسردگي وديابت در ارتباط با يكديگر هستند و بسياري از افراد افسرده مبتلا به ديابتنوع 2 مي‌شوند.
    به گزارش مهر، مشخص شده كه اين ارتباط دو طرفه است و حتي ديابتي‌ها نيز بيشتر در معرض افسردگي مي‌باشند.
    بنا برهمين گزارش محققان 5201 نفر بين سنين 45 تا84 سال را به مدت 3 سالمورد بررسي قرار دادند.نتيجه اين‌كه افراد افسرده 42 درصد بيشتر از افرادآرام و راضي در معرض ديابت قرار گرفتند و برخي نيز در اين مدت دچار اينبيماري شدند.
    در مطالعه ديگري نيز كه روي 4847 نفر ديابتي انجام شد مشخص شد كه احتمالبروز افسردگي در اين گروه تا 52 درصد بيشتر از سايرين است و همين نتايجمؤيد ارتباط دو سويه اين عوارض با يكديگر است. يكي از دلايل اين مورد درارتباط با شيوه زندگي در افراد افسرده است.


    رابطه افسردگی با بیماری های قلبی

    به گفته پژوهشگران، بین افسردگی و بروز بیماری های قلبی - عروقی، ارتباط وجود دارد.
    به گزارش سلامت نیوز به نوشته پایگاه اینترنتی بهداشت و سلامت، دانشمنداناز دیرباز تا كنون، رابطه این دو بیماری را مشاهده كرده بودند، اما اكنونتحقیقی در این زمینه انجام شده است.
    پژوهشگران گروه روانشناسی "دانشگاه های ایندیانا و پوردو" در آمریكادریافته اند، افرادی كه دچار افسردگی هستند و علائم فیزیكی مانند بیاشتهایی، اختلال خواب و خستگی در آنها بروز می كند، ممكن است در معرضابتلا به بیماری های قلبی باشند.
    این بررسی نشان می دهد، علائم فیزیكی افسردگی، به ویژه برای سیستم قلبی - عروقی، سمی هستند.

    این پژوهشگران، ضخامت داخل دیواره های شریان های قلب 324 فرد بزرگسال رادر مدت 3 سال بررسی كردند كه مشخص شد، افراد دچار افسردگی با گذشت زمان،به ضخیم شدن دیواره شریان های قلب دچار می شوند كه در نتیجه، سبب كاهش شدتجریان خون به قلب آنان می شود و این افراد در معرض حمله قلبی یا سكته قرارمی گیرند.

    پژوهشگران در حال بررسی بیشتر در این باره و یافتن درمان های موثر برای افسردگی و پیشگیری از ناراحتی های قلبی ناشی از آن هستند.


    افسردگي احتمال رد پيوند کليه را افزايش مي‌‌دهد
    سلامتيران: پژوهش‌ها نشان مي‌دهد که افسردگي خطر بروز نارسايي کليه‌ها ورد پيوند در گيرنده‌هاي عمل پيوند کليه را دو برابر مي‌کند.
    محققان دانشگاه لوون در بلژيک با بررسي 47899 نفر از بيماراني که بينسال‌هاي 1995 تا 2003 تحت عمل پيوند کليه قرار گرفته بودند، به اين نتيجهرسيدند که حدود هفت درصد بيماران پس از يک سال دچار افسردگي مي‌شوند و اينميزان در سال‌هاي دوم و سوم افزايش يافته و به 11 و 13 درصد مي‌رسد. دليلبروز اين افسردگي نيز نگراني از رد پيوند، ترس از بروز عفونت، سازگار کردنزندگي با شرايط جديد و مصرف داروهاي متعدد سرکوب‌کننده دستگاه ايمني عنوانشده است. در اين تحقيق همچنين معلوم شد که 19 درصد گيرنده‌هاي کليه بهنارسايي کليه دچار مي‌شوند و 11 درصد آنها کارشان به دياليز مي‌کشد. ميزانمرگ و مير نيز هشت درصد بود. براساس اين تحقيقات، افسردگي در اين نوع ازبيماران، خطر بروز مشکلات جدي از جمله دفع نارسايي کليه را دو برابرمي‌کند، به همين دليل توصيه مي‌شود تمامي کساني که تحت عمل پيوند کليهقرار مي‌گيرند از نظر افسردگي معاينه شده و تحت درمان قرار بگيرند.

  9. #19
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسردگي بهبود زخم را به تاخير مي‌اندازد

    سلامتيران: افسردگي، روند درمان برخي زخم‌هاي دهاني و ساير غشاهاي مخاطي بدن را کند مي‌کند.

    به گزارش امريکن آن‌لاين، محققان دانشگاه ايلي‌نويز در شيكاگو (از ايالاتآمريكا) با بررسي زخم‌هاي تعدادي از دانشجويان افسرده و غير افسرده، روندبهبود زخم‌هاي دهاني را در اين دانشجويان مورد مطالعه قرار دادند. تصاويربه دست آمده با دوربين ويديويي از اين زخم‌ها در طول درمان نشان داده‌اندکه بهبود زخم‌هاي غشاي دهان كه به‌طور معمول طي هفت روز صورت مي‌گيرد، درافراد افسرده به بيش از هفت روز نيازمند است. به گفته محققان، افسردگيفعاليت التهابي بدن را افزايش مي‌دهد و اين به نوبه خود به كاهش سرعتبهبود زخم منجر مي‌شود.


    افسردگي و استرس احتمال بروز چاقي و رفتارهاي ناسالم را تشديد مي‌كند

    ايسنا:مطالعات جديد نشان داده است كه تمايل افراد مبتلا به افسردگي واسترس به چاقي و انجام رفتارهاي ناسالم مانند كشيدن سيگار، مصرف الکل وبي‌تحرکي به مراتب بيشتر از اشخاصي است كه از اين لحاظ در سلامت هستند.

    دکتر تارا وي استرين که سرپرستي اين مطالعه را برعهده گرفته است،دراين‌باره گفت: «افسردگي و اضطراب، بيماري‌هاي رواني جدي هستند و در صورتدرمان نشدن ممکن است مزمن شوند. با توجه به اين مسأله جدي گرفتنبيماري‌هاي افسردگي و اضطراب و درمان پزشکي مناسب در موقع لزوم مهم استاسترين و همکارانش از بخش سلامت بالغين و جامعه در مراکز کنترل و پيشگيرياز بيماري‌هاي آتلانتا، اطلاعات به دست آمده از 217 هزار و 379 آمريکاييرا که در سيستم نظارت بر عوامل خطرساز رفتاري در سال 2006 شرکت کردهبودند، تجزيه و تحليل کردند.پژوهشگران در مجله روان پزشکي تأكيد کردند کهاز ميان افراد بررسي شده، 7/8 درصد گزارش کردند که هم اکنون افسردگيدارند، 7/15 درصد سابقه ابتلا به افسردگي داشته و 3/11 درصد سابقه اضطرابدر برخي مقاطع زندگي را داشتند. نتايج نشان داد که احتمال بروز چاقي درافراد بالغي که هم‌اکنون به افسردگي مبتلا هستند يا در گذشته سابقهافسردگي داشته‌اند 60 درصد بيشتر از هم‌سن و سالان غير افسرده خود واحتمال سيگارکشيدن آنان نيز دو برابر ديگران است. احتمال چاقي در افرادمبتلا به اختلال اضطراب نيز 30 درصد بيشتر بوده و احتمال سيگارکشيدن آناننيز دو برابر افراد غيرافسرده است. احتمال داشتن يک زندگي بي‌تحرک و تمايلبه مصرف الکل نيز در افراد افسرده و مضطرب بيشتر است. اعضاي اين گروهنتيجه گرفتند: «کشف ارتباط قابل توجه ميان مشکلات رواني و رفتارهاي ناسالمو چاقي نشان مي‌دهد که متصديان بخش سلامت بايد موضوع سلامت جسمي و روحي رابه عنوان ماهيتي مرکب مورد توجه قرار دهند و برنامه‌هايي را توسعه داده وترويج کنند که به طور هم‌زمان سلامت جسمي و رواني مردم را بهبود بخشند

  10. #20
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسردگي و کشيدن سيگار به يک اندازه مهلک هستند

    پژوهشهاي جديد نشان داد:
    افسردگي و کشيدن سيگار به يک اندازه مهلک هستند


    پژوهشگران دانشگاه برگن در نروژ و انستيتو روانپزشکي کالج کين لندن دريافتند که افسردگي مي‌تواند به اندازه کشيدن سيگار مرگبار باشد.

    به گزارش سرويس بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقهکرمانشاه، در تحقيقات به عمل آمده در اين خصوص پژوهشگران دريافتند که آمارمرگ و مير ناشي از افسردگي و کشيدن سيگار در مواردي به يک اندازه است.

    از نکات جالب اين تحقيق مقايسه تاثيرات مخرب افسردگي صرف و ترکيبي ازافسردگي و نگراني بر سلامت انسان بود و در اين خصوص تاکيد شد که ترکيبافسردگي و نگراني در قياس با افسردگي صرف مي‌تواند خطر کمتري براي فرد بههمراه داشته باشد و در واقع نگراني در اين مورد خاص براي فرد جنبه مثبت دربرخواهد داشت.

    پژوهشگران معتقدند که علت اين مسئله روشن و شفاف است؛ افرادي که صرفاافسرده هستند در جستجوي کمک براي رفع مشکل خود برنمي‌آيند، اما آنهايي کهدر کنار افسردگي دچار نگراني نيز مي‌باشند، درصدد دريافت کمک براي رفعمشکل خود برخواهند آمد.


    افسردگي در مقايسه با بيماري‌هاي مزمن نظير آنژين، التهاب مفاصل، آسم و ديابت، آسيب بيشتري به سلامت افراد مي‌رساند.

    محققان اعلام كردند افسردگي در مقايسه با بيماري‌هاي مزمن نظيرآنژين، التهاب مفاصل، آسم و ديابت، آسيب بيشتري به سلامت افراد مي‌رساند.


    به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از رويترز، محققان دريافتنددر صورتي كه افراد به بيماري‌هاي ديگري مبتلا باشند، افسردگي بيماري آنهارا تشديد مي‌كند.

    محققان كه نتايج پژوهش‌هاي خود را در نشريه پزشكي “لانست” منتشر كرده‌اند، در بزرگترين تحقيق جهاني مبتني بر جمعيت ، تاثير افسردگي بر سلامتي باچهار بيماري مزمن ديگر مقايسه نمودند.

    سومنات چاترجي” از سازمان بهداشت جهاني و مجري اين تحقيقات گفت،پژوهشگران تاثير بيماري‌هاي مختلف را بر سلامتي با پرسش از افراد دربارهتوانايي آنها براي انجام فعاليت‌هاي روزمره مانند تحرك ، نگاه كردن بهاجسام از فاصله دور و يادآوري اطلاعات، برآورد كردند.

    محققان از نمرات صفر تا ۱۰۰براي نشان دادن وضع سلامتي افراد استفاده نمودند.

    اين يافته‌ها نشان مي‌دهد افسردگي بيشتر از ساير بيماري‌ها به وضعيت سلامتي آسيب مي‌رساند.

    اين گروه از داده‌هاي سازمان بهداشت جهاني كه از ۶۰كشور جهان و بيش از۲۴۰هزار فرد جمع آوري شده بود استفاده كردند تا نشان دهند بطور ميانگينبين ۹تا ۲۳درصد افراد علاوه بر ابتلا به يك يا تعداد بيشتري از چهاربيماري مزمن (آسم،آنژين،تورم مفاصل و ديابت)، از افسردگي نيز رنج مي‌برند.

    محققان مي‌گويند همراه‌شدن ديابت با افسردگي، ناتوان‌كننده ترين تاثير را بر افراد دارد.

    چاترجي افزود درصورتي كه فرد به مدت يك سال بطور توام به ديابت و افسردگيمبتلا باشد، در واقع فقط از ۶۰درصد سلامت كامل برخوردار است.

    وي خاطرنشان كرد يافته‌هاي اين تحقيق نشان مي‌دهد باتوجه به آنكه افسردگيتاثير فزاينده‌اي بر افراد مبتلا به بيماري‌هاي مزمن دارد، درمان بهتريبايد براي افسردگي فراهم شود.

    مجري اين تحقيق گفت بيماران مبتلا به بيماري‌هاي مزمن نيز به افسردگي دچارمي‌شوند و اگر افسردگي مديريت نشود نمي‌توان سلامت اين افراد را بهبودبخشيد چرا كه افسردگي بيماري مزمن را وخيم‌تر مي‌كند

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •