تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 21

نام تاپيک: روانشناسی هیپنوتیزم

  1. #11
    داره خودمونی میشه m_s20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    103

    پيش فرض

    مدیران محترم این تا÷یک مارو یه جای ثابت بزارین که من بدونم چه خاکی باید توسرم بریزم
    دیروز دو ساعت دنبلش گشتم هیستورمو حذف کرده بودم

  2. #12
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    پيش فرض

    یعنی چی ثابت نگه دارید

    خوب وقتی پستی نباشه تاپیک پایین انجمن قرار میگیره یا میره صفحه بعد

    موفق باشی

  3. #13
    داره خودمونی میشه m_s20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    103

    پيش فرض

    نه عزیز دلم آخه توی انجمن متفرقه بود بعد رفت توی انجمن علمی بعدشم از اینجا سر در آورد!!
    بهر حال و اوضاع!

    میخواستم تمرینات یوگا رو بنویسم یه مطلب جالبی دیدم تو یکی از کتابهام:
    قدرت تمرکز فکر:
    دختری به نام (ماریالازی)متولد ماری 1815 در کابرتیا اغلب در ریاضت ها و عبادتهای خود به حال اغما می افتاد و ساعات متمادی در جذبه های خود مستغرق میگشت و فکر خود را بر زخم های حضرت مسیح متمرکز میکرد تا بالاخره زخمهای مسیح بر بدنش نمودار شد و خون از دستها و پاهاسش جاری شد بقدر ی از زخمهایش جاری میشد که تمام چهره اش رو آغشته میکرد !!
    البته اطبا نیز این مسله را تایید و گزارش کردند

    تمرکز فکر دارای دو جنبه است : منفی و مثبت
    اگه به مشکلات و درد ها و سختی ها تمرکز کنیم بعد از مدتی عینا شاهد آنها خواهیم بود (انسان همان است که میاندیشد)

  4. #14
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    876

    پيش فرض

    ولی یه چیزی نا گفته نباشد ضمیر ناخودآگاه به علاوه اون قدرت بیسار ساده لوح هم هست یعنی بخشش یک لباس کاملا قدیمی در تو باور بخشنده بودن را می سازد.

  5. #15
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    876

    پيش فرض

    یه پیش نهاد تو کمد لبسی تون رو بگردید و هر لباسی رو که بیشتر از یکسال . نیم هست که نپوشیدید اون به یه آدمی ببخش

    او نوقت معجزه ضمیر نا خود آگه رو ببین.

    اگر هم می گویید آن لباس را متنلسب با خودم خریده ام ولی فرموش نکنید:

    تو نیکی میکن و در دجله بیانداز تا ایزد در بیابانت دهد باز

  6. #16
    داره خودمونی میشه H.R@Wolf's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    پست ها
    41

    پيش فرض

    تاريخچههيپنوتيزم:
    هر چند اطلاعات چنداني درباره نحوه كشف هينوتيزم توسط انسانهاي اوليه نداريم ولي شواهد ومدارك بدست آمده حاكي از كاربرد آن در زمانهاي گذشته است. اثر وقايع هيپنوتيزمي برروي لوحهاي سنگي مصرو نيز نوشته هاي قديمي ونقاشيهاي بدست آمده از ديواره غارهااز زمانهاي بسيار گذشته ديده مي شود حتي در اولين فصل كتاب تورات نيزدر مورد خواب عميق(هيپنوتيزم) مطالبي بيان شده است.در ميان اقوام مختلف نيز اين حالت خلسه و جذبه در قالب مراسم گروهي ظاهر شده وپس از هزاران سال هنوز هم به همان صورت تكرار ميگردد.
    تاريخ هيپنوتيزم نوين با فرانس آنتوان مسمر(1734-1815م)آغاز مي شود. وي معتقد بود پديده هاي هيپنوتيزمي وابسته به مغناطيس حيواني هستند.كه اين جريان مغناطيسي از بدن هيپنوتيزم كننده خارج شده ووارد بدن هيپنوتيزم شونده ميشود.بعدها روش وي در درمان بيماريها مسمريسم ناميده شد.
    دكتر جيمز بريداولين فردي بود كه لغت هيپنوتيزم به معناي خواب را براي اين حالت انتخاب كرد.وي ابتدا تصور ميكردكه عامل اصلي در هيپنوتيزم نگاه است ولي بعد متوجه شد كه هيپنوتيزمجز تلقين شفاهي هيپنوتيزور وتلقين پذيري هيپنوتيزم شونده چيز ديگري نيست.دكتر جيمز اسديل ودكتر اليوتسون از هيپنوتيزم جهت بيهوشي بيماران ونيز جراحيهاي كوچك وبزرگ استفاده نمودند.دكتر شاركو نيز از اين پديدهدردرمان بيماران هيستريكي بهره جست.
    درطول تاريخ هيپنوتيزم دانشمندان بزرگي مانند فرويد شاركو پاولف اريكسون وهيلگارد و... درخشيده وتحقيقات گستردهاي در اين زمينه انجام دادندتا اينكه در سال 1957 انجمن هيپنوتيزم باليني در آمريكا تشكيل شد.
    امروزه از بسياري از جنبه هاي هيپنوتيزم درپزشكي, روانپزشكي و دندانپزشكي استفاده مي شود.پزشكي جديد معتقد است كه بيشتر از 80% بيماريهاو بسياري از ناتوانيها ناشي از استرس وبويژه انقباضات عضلاني هستند وبا ريلاكس كردن عضلات كه طبعاً با آرامش روحي همراه است ميتوان از بروز آنها پيشگيري نموده ويا آنها را درمان نمائيم.

  7. #17
    داره خودمونی میشه H.R@Wolf's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    پست ها
    41

    پيش فرض

    ببخشید اگه غلط املایی داره

  8. #18
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    مدیران محترم این تا÷یک مارو یه جای ثابت بزارین که من بدونم چه خاکی باید توسرم بریزم
    دیروز دو ساعت دنبلش گشتم هیستورمو حذف کرده بودم
    سلام دوست عزيز

    تاپيك شما مكانش ثابت شده ديگه. مي تونيد به ادامه ي فعاليت خودتون بپردازيد.

    از زحماتتون متشكرم
    موفق باشيد

  9. #19
    داره خودمونی میشه پارتیزان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    104

    پيش فرض هیپنوتیزم

    من نیز در به روز رسانی این تاپیک کمک میکنم
    این اولین مطلب
    [FONT='Times New Roman','serif']اين قانون بيانگر آن است كه هر گاه تصوري مورد پذيرش ضمير ناخودآگاه قرار گرفته و در آن جذب شود ( فرد خود به خود به طرف تظاهرات واقعي آن تصور كشيده مي شود ودرجريان تصور قوي تر و واضح تر بر تصور ضعيف تر تسلط پيدا مي كند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] . )[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تصميمات و رفتارهاي عمده انسان تحت تاثير اين قانون شكل مي گيرد . همواره تصور برتر است كه انسان را به انجام رفتاري مطابق يا متناسب با خود مي سازد. انسان نمي تواند همزمان به دو چيز مختلف بينديشد و يا دو تصور متفاوت را در ذهن بپرورد و همينطور نمي تواند در آن واحد به دو طرز مختلف رفتار تمايد بنابراين هميشه و در انجام هر كار و اخذ هر تصميمي براي تصور قوي تر وجود دارد كه فرد تحت تاثير آن عمل مي نمايد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] . [/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اميل كووه كه او را پدر فن تلقين ناميده اند مي گويد : (( اگر شما بتوانيد شخص را كه دچار وسوسه بيمار گون سرقت است به اين فكر بيندازد كه ديگر دست به سرقت نخواهد زد ، او ديگر دست به سرقت نخواهد زد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] . ))[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']منظور كووه از بيان (( به فكر انداختن )) در اينجا ، ايجاد تصورات قوي وافكاري است كه در فرد گرايشي به عملي واقعي شدن آنها بوجود آيد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] . [/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']كووه در اين رابطه با قانون اثر مسلط چهار اصل بيان مي كند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] :[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']*هرگاه اراده وتخيل در مبارزه باشند . تخيل پيروز خواهد شد وموضوع نهفته در آن عملي خواهد گرديد .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']*در كشاكش بين اراده وتخيل ، نيروي تخيل به طور مستقيم متناسب است با مجذور اراده .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']*هرگاه اراده وتخيل در توافق باشند ، به يكديگر اضافه نمي شوند بلكه درهمديگر ضرب مي شوند .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']*تخيل قوي به صورت رفتار درمي آيد .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']انسان هرگاه از لحاظ رواني آمادگي پذيرش يك تصور منفي يا مثبت رت داسته باشد آن تصور به راحتي از بين نخواهد رفت ونقش آن خنثي هم نخواهد بود بلكه همواره در رفتارهاي فرد تلثير خواهد داشت حتي اگر تلاش نمايد آن را فراموش كند باعث تداوم وتقويت بيشتر آن خواهد گرديد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']نقل يك داستان كهن مي تواند در درك بهتر اين مسئله ياري نمايد . مي گويند روزي فردي به يك طالع بين مشهور مراجعه كرد و با پرداخت بهاي هنگفتي از او خواست طالع و بخت او را بگويد و به گونه اي قطعي و واضح وضع او را بيان نمايد طالع بين به او گفت در طالع شما سعادت وثروتي عظيمي وجود دارد اما شرط تحقق همه اينها آن است كه تا ده روز اصلا به جن فكر نكنيد اگر توانستيد تا ده روز به جن فكر نكنيد به سعادت عظيم خواهيد رسيد وثروت هنگفت به ارث خواهيد برد در غير اين صورت زندگي شما به روال سابق خواهد گذشت[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']مرد ازنزد او برخاست واز آن لحظه تا ده روز ديگر به چيزي نمي انديشيد جز جن ونينديشيدن به جن[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] . [/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']به اين ترتيب تلاش ذهني براي نفي وفراموشي يك تصور يا موضوع ، غالبا نتيجه اي جز يادآوري آنم موضوع ندارد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] . [/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']قانون كوشش معكوس[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] [/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اين قانون يكي ديگر از قوانين سه گانه اميل كووه است . اين قانون به ريشه هاي ترديد در انسان و مواغنع ذهني بازدارنده در مخالف اراده اشاره دارد و چگونگي كار كرد اين گونه موارد رواني را مورد بررسي قرار مي دهد . اين قانون ميگويد اگر فكر كنيم كه (( من مي خواهم كه فلان يا بهمان چيز واقعيت يا بد)) و در همان حال تخيل ما بگويد (( تو مي خواهي ولي اين كار صورت نخواهد گرفت )) نه فقط آن چه را كه مي خواهيم به دست نخواهيم آورد ، بلكه ضد آن تحقق خواهد يافت[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اميل كووه در تفهيم اين قانون بكلي از تمثيلهاي پاسكال استفاده مي كند.هر گاه يك تخته چوب به طول ده متر و عرض بيست و پنج سانتيمتر را روي زمين بگذاريم هر كسي قادر خواهد بود از اين سر تا آن سر تخته را طي كند.اما اگر ويژگيهاي تجربه را تغيير بدهيم و همين تخته چوب را در ارتفاع برجهاي يك كليساي جامع بگذاريم به دشواري ممكن است شخصي قادر به طي مسافتي از تخته باشد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']گووه معتقد است اگر ما شروع به حركت بر روي اين تخته كنيم هنوز دو گام پيش نرفته برخود خواهيم لرزيد زيرا مرتبا ارتفاع بلند و ترسناك و سقوط از آنجا را به خود يادآوري مي كند به اين ترتيب سقوط خواهيم كرد.زيرا اراده براي گذر از تخته در برابر ترديدي كه در مورد توانائي عبور داريم رنگ مي بازد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']مثال ديگر:هر گاه فردي كه از بي خوابي رنج مي برد به هنگام خواب به خود بگويد:((باز هم خوابم نخواهد برد))هر قدر كوشش كند و اراده بخرج كند بيشتر به تلاطم و كش و قوس خواهد افتاد چنين فردي زماني به خواب خواهد رفت كه از تمناي به خواب رفتن دست بردارد زيرا تمناي خواب در اين فرد با اعتماد او(باز هم خوابم نخواهد برد)در تضاد و كشمكش است و براساس قانون قبلي(اثر مسلط)تصور و اعتقاد در اين كشمكش پيروز مي گردد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']مثال ديگر:زماني كه كلمه اي((نوك زبان))فردي است و به يادش نمي آيد هر قدر بيشتر تمنا كند و اراده نمايد كه آن را به ياد آورد احتمال به ياد آوردن آن كمتر مي شود.فقط هنگامي كه اراده وي در كار نباشد كشمكش پايان مي پذيرد و ممكن است كلمه را به ياد آورد.در مقابل اراده و تمنا يك جمله تلقيني مانند((كلمه ناگهان به يادم خواهد آمد))مي تواند نقش مثبتي داشته باشد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تخيل[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تخيل از عمده ترين و كلي ترين مباحث مورد نظر و علاقه فلاسفه قديم بوده است حكما و فلاسفه قديم تخيل را در مقابل واقعيت و جهان عيني قرار داده اند و به دليل غير واقعي بودن تخيلات،مردم را از خيالپردازي بر حذر داشته اند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تخيلات را مي توان به دو دسته متفاوت تقسيم بندي نمود تخيل فعال و تخيل منفعل در خيالپردازي فعال،فرد به خيالات بصري و كلامي خودش مسير مي دهد ودر اين خيالپردازي فرد دستخوش خيالات نيست بلكه فعالانه به آنها جهت مي دهد.اين خيالپردازي معطوف به هدف است و به پيشرفت در رسيدن به هدف مورد نظر مي انجامد.خيالپردازي نويسندگان،مخترعين و شعرا از اين نوع است.روانشناسي تصوير ذهني بر مبناي تخيل بصري فعال بنا نهاده شده است.تصاوير ذهني اگر مدت زمان مناسبي در ذهن فرد تداوم داشته باشند بتدريج با نفوذ و تاثير در عملكرد ها و رفتار هاي فرد ،جزئي از شخصيت او مي شوند اين تصوير از خود و ديگران مي تواند مثبت يا منفي باشد بنابراين انسان مي تواند با انتخاب تصاوير و تصورات ذهني ايده ال و مثبت و مرور ذهني آنها به ايده الهاي خود دست يابد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تخيل منفعل،حالتي است كه در آن فرد دستخوش تخيلات بصري و غير بصري مي شود در اين نوع از تخيل فرد در برابر جريان و نوع تخيلات و موضوعات آنها نقش تعيين كننده اي ندارد اينگونه از تخيل معطوف به هيچ هدف حاضر نيستند و نتيجه و تمره اي هم دربر ندارند و فرد از آنها هيچ نتيجه اي بدست نمي آورد اين نوع از تخيل گاه منشاء شهود براي شاعران است[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تخيلي كه حكماي قديم جوانان را از آن برحذر كرده اند تخيل منفعل است[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']از نظرات كووه در مورد تخيل در مبحث قبل آگاه شديم[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']دكتر((رنه لافورك))مي گويد:ناپلئون هنر جنگ را سالها در عالم تخيل تمرين مي كرد.پيروزيهاي او با اين تمرينها بي ارتباط نبود اما بالاخره از شكست خود به هراس افتاد و ناخودآگاهانه سقوط خود را برنامه نويسي كرد.مطالعه دقيق آخرين بخش زندگي او نشان مي دهد كه مكانيسم فرمان خودكار مغز او عملا روي شكست ميزان شده بود[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].))[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']كاسيه دو واضح كلمه سوفرولوژي در بيان پذيرش تدريجي حالت سوفرونيك،معتقد است كه بايد خود را به طرزي مثبت خوشببخت ببينيم و اين امكان را همچون اميدواري در نظر آوريم،تا واكنشهاي مثبت ارگانيسم را برانگيزيم[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']بيماراني كه خود را شفا يافته مي بينند،بيماراني كه ((مايلند بر مرض غلبه كنند ))زودتر شفا مي يابند.ولي شفا يافتن سريع تر آنان به آن سبب نيست كه مي خواهند يا اراده مي كنند كه خود را شفا يافته مي بينند.علت آن است كه چون خود را شفا يافته مي بينند به اميدواري و اراده لازم دست مي يابند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اراده چيست؟توانايي ويژه اي كه از عهده بعضيها خارج است و برخي ديگر آن را تقديس مي كنند.ساليان دراز،چنين مي پنداشتيم كه اراده همان تلاش و همان كوشش فوق العاده اي است كه در بعضي لحظه هاي دشوار آگاهانه از خود نشان مي دهيم.تصور قالبي اراده- دندانهاي فشرده و عضلات منقبض در همان حال كه مسحورم مي كرد،از دسترسم به دور بود.سپس، با خواندن زندگينامه مردان مشهور،با ديدن وشناختن آنان كه به داشتن اراده اي آهنين شهرت داشتند،به اين نكته پي بردم كه اين نيرو،اين انرژي را آنان نه از اراده،كه از منشاء و خاستگاه اراده برمي كشيدند،يعني از هدفي كه دنبال مي كردند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']شخصي به نام مونتي كه قدرت تخيل رابه خوبي مي شناخت ميان دوستان خود با زوج جواني رفت وآمد داشت كه تازه پيمان زناشويي بسته بودند:كنت و كنتس دوگورسون.در روز برگزاري مراسم ازدواج نگراني آزاردهنده اي بر جمع دوستان و خويشاوندان زوج جوان حكمفرما بود:همه از آن بيم داشتند كه مبادا يكي از خواستگاران دوشيزه جوان به انگيزه انتقام داماد را قلاب پيچ كند:قلاب پيچ يا گره زدن ريسمان كه دو سرآن قلابهايي آهنين داشته باشد،طلسمي بود كه گويا داماد را به ناتواني دچار مي ساخت! مونتني به همه اطمينان خاطر مي بخشيد:من باطل سحر نيرومندي در اختيار دارم كه هرگونه طلسمي را از كار مي اندازد((و براي اينكه اين مدعا را به اثبات برساند،به جست و جوي سينه ريزي رفت كه گويا سردردها را برطرف مي ساخت.در ضمن، داماد را هم متقاعد ساخت كه به طرز زير عمل كند:ابتدا جامه مونتني را بپوشد و سينه ريز او را به گردن بياويزد،سپس ((سه بار فلان ورد را بخواند و بهمان حركت را انجام دهد))و در هر بار سينه ريز را از گردن برگيرد و از نوع برجاي نهد،تا سرانجام آن را در فلان نقطه ثابت نگاه دارد،و به خصوص فراموش نكند كه جامه را روي تخت عروسي بگستراند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']مونتني، پس از شرح اين سرگذشت،مي افزايد:((اين دلقك بازيها اصل و اساس تاثيرات بعدي را تشكيل مي دهد،چرا كه تخيل ما به آساني مي پذيرد كه اين شيوه هاي عجيب و غريب لزوما بايد ناشي از علمي ناشناخته و مرموز باشد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif']))[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']باري،داماد از طلسم قلاب پيچ رهايي يافت[/FONT][FONT='Times New Roman','serif']:[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']يك جامعه شناس پس از مطالعات گسترده درباره مكانيسمهاي مغزي مي نويسد:(( آدمي در دنياي واقعي فقط چيزهائي را كشف مي كند كه پيشاپيش آنها را در ذهن خود اختراع كرده،به تخيل درآورده است[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].))[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']امواج آلفا[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']امواج آلفا بوسيله ((هانس برگر))روانپزشك آلماني كشف گرديد.دستگاه الكتروآنسفالو گرام (موج نگار مغز)چهار نوع منحني از امواج مغزي ارائه مي دهد كه عبارتنداز:آلفا،بتا،دلتا و تتا.ريتم هاي دلتا كندترين امواج مغزي با تناوب از 1 تا 3 دور در ثانيه بوده و اغلب در خواب عميق ظاهر مي شوند.بنظر مي رسد كه ريتم هاي تتا كه داراي تناوب 4 تا 7 دور در ثانيه مي باشند به خلق و خو بستگي داشته باشد.ريتم هاي آلفا از 8 تا 12 دور در ثانيه،در اوقات تفكر،تامل آزاد رخ داده و در اثر تمركز حواس و توجه قطع مي شوند و بالاخره ريتم هاي بتا با تناوب 13 الي 22 دور در ثانيه،ظاهرا منحصر به نواحي جلوئي مغز،يعني جائيكه فعاليتهاي پيچيده فكري رخ مي دهد مي باشند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']امواج آلفا با نوعي هوشياري و خود آگاهي معطوف به درون ظاهر مي شود در حاليكه امواج بتا با حالتي از هوشياري و توجه و تمركز معطوف به خارج ظاهر مي شوند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تمرينات و اعمالي چون خيره شدن به نقطه اي موهوم،ايجاد خلا فكري،وارهيدگي و ريلاكس جسماني،دوختن چشم به بالا و به نقطه حد وسط پيشاني و يا تكرار يك كلمه (مانترا)به افزايش امواج آلفا مي انجامند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']هنگامي كه صدا يا هر محرك خارجي ديگر سر برسد در ثبت امواج مغزي (الكتروآنسفالو گرافي)وقفه ظاهر مي شود.امواج آلفا ناگهان متوقف مي شود و به جاي آنها امواج بتا از مغز صادر مي گردد(امواج بتا در توجه و هوشياري معطوف به خارج ظاهر مي شوند)سپس امواج آلفا دوباره و به آرامي ظاهر مي شوند.بعضي از انواع ورد خوانيهاي منظم،همه موجب افزايش آلفا مي گردند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']تمرينات خاص هوشياري دروني مانند يوگا،ذن،قسمتهاي از آئين هاي خاص در علوم خفيه،راههائي براي افزايش امواج آلفا هستند.بنابراين اين امواج بافت ذهني خاصي را تشكيل مي دهند كه پديده هاي فوق عادي مغزي و ذهني آدمي بر زمينه آن به ظهور مي رسند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']روانشناسي تصوير ذهني[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']در روانشناسي تصوير ذهني،بر تصوير ذهني فرد از خودش و تصوير ذهني او از تصور ديگران در مورد خودش تاكيد مي شود[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']ماكسول مالتز جراح پلاستيك در كار با افرادي كه داراي ضايعات پوستي در صورت بودند دريافت كه با تغيير دادن تصوير بيروني ظاهري هر شخص،درون اوهمتغيير پيدا مي كند و شخصيت،رفتار و توانائيهاي او به طرزي خارق العاده تغيير مي يابد.عدم اعتماد به نفس و عقده ها در مدتي كمتر از سه هفته ناپديد مي شوند و به جاي آنها شخصيتي تازه و شكوفا سربرمي آورد.اما در بعضي موارد با دگرگون شدن تصوير بيروني و ظاهري فرد و پس از عمل جراحي،هيچ تغييري ديده نمي شد.اين مسئله بيانگر آن است كه آنچه موجب تغيير و تحول باطني و رواني مي گردد تصوير ذهني فرد از خودش است[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']در مواردي حتي از بين رفتن زخمها و خراشهاي صورت موجب تغيير در تصوير ذهني مني و ناخوشايند فرد از خودش نمي گرديد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']مالتز معتقد است هنگامي كه تصوير خويشتن ما مناسب است و بافت اساسي آن را تجربه هاي موفقيت آميز تشكيل مي دهد رفتار ما نيز با خواستهاي ما همخواني خواهد داشت.هنگامي تصوير خويشتن ما جلوه اي نامناسب،حقير،نالايق يا ناتوان از ما ارائه دهد رفتار ما نيز با همين تصوير انطباق خواهدداشت و رفتارها و عكس العملهائي در ديگران برخواهد انگيخت كه كتناسب با تصوير ذهني ما از خودمان باشد و به اين ترتيب يك تصوير ذهني از خويشتن تداوم مي يابد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']استنباط هاي متاثر[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']استنباط ها و برداشتهاي هر يك از ما درباره رفتارها و عملكردهاي ديگران تحت تاثير تصوير ذهني ما از خودمان قرار دارد.هر كس براساس ديدگاههاي خودش قسمتها و اجزاي خاصي از رفتارهاي ديگران را مورد توجه بيشتر قرار داده و آنها را براي خودش عمده و بزرگ جلوه مي دهد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']فردي كه خود را شخص عاجز و وامانده اي تصور مي كند رفتارها و اعمالي در ديگران برخواهد انگيخت كه اين تصوير را تجديد نمايند.كسي كه تصوير فردي اخمو و گرفته را از خود دارد تحت تاثير اين تصوير خواهد بود و به گونه اي عمل خواهد كرد كه گوئي تعهد سپرده است به آن وفادار بماند عكس العمل طبيعي ديگران در برابر چنين فردي،باعث خواهد شد تصوير ذهني او تداوم يابد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']انسانها براساس تصوير ذهني كه از خودشان دارند عكس العملها و رفتارهاي ديگران را تحليل مي كنند زيرا انتظار دارند در كلام و رفتار ديگران اشاره و طعنه اي به خصوصيت خاص آنها وجود داشته باشد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']ماكسول مالتز در كار خود به افرادي برخورد مي كرد كه عليرغم داشتن ضايعات پوستي عمده و شديددر صورت از آداب معاشرت اجتماعي قوي برخوردار بودند حس دوستي و عطو فت شديد در فرد مقابل مي انگيختند و در كل برخوردي گيرا،قوي و جذاب داشتند و حضور انها به گونه اي بود كه فرد يا افرادي كه طرف برخورد او بودند ضايعه بزرگ صورت او را بكلي فراموش مي كردند و يا آن را به هيچ مي شمردند زيرا شخصيت و رفتار شخص بگونه اي نبود كه زمينه اي براي توجه به ضايعه پوستي او فراهم آورد اساسا وقتي خود او آن را نديده مي گرفت دليلي وجود نداشت كه ديگران آن را مورد توجه قرار دهند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']در مقابل اين دسته از افراد كه البته انگشت شمار بودند،مالتز به افراد زيادي برمي خورد كه در مواجهه با ديگران تمام رفتار و شخصيتش تحت تصوير خراش و ضايعه جزئي صورتش قرار داشت.احساس شرم،خجالت،حقارت،دستپاچكي در حركات،با حضور اين افراد ظاهر مي شدند تمامي اين عوامل باعث مي شدند فرد يا افراد حاضر فقط به ضايعه او توجه كنند و يا به شكل حماقت آميز و بي نتيجه اي سعي كنند به عيب و نقص او نگاه يا اشاره ننمايند و يا به او دلداري دهند كه در تمام اين موارد نتيجه منفي و نا خوشايندي در فرد ظاهر مي شود.به نظر ماكسول مالتز تمام قدرتهايي را كه در حالت هيپنوتيزم در فرد ظاهر مي شوند به دليل سهولت تغيير بار در حالت هيپنوتيزم و پذيرفته نشدن تصوير ذهني در مورد اين گونه از توانائيهاست.تلقينهاي اطرافيان ما،افكار و تصورات خود ما و اثرشان بر تخيلها،قدرتي همانند قدرت شخص هيپنوتيزم كننده دارند آنها مي توانند ما را ياري دهند تا توانائييهاي بالقوه خود را بكار بيندازيم يا محدوديتها يا موانعي تخيلي در برابر فعاليتهاي ما به وجود آورند.هر داده اطلاعاتي كه به مكانيزم فرمان خود مختار مغز تحويل داده شود موجب مي گردد كه اين مكانيزم فرمانهائي در جهت تحقق آنها صادر نمايد.اعتقادات و تصاوير ذهني را به ياري تخيل محقق مي سازيم[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اثر پيگماليون[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اثر پگيگماليون پديده رواني مشهوري است كه اهميت((تصوير از خويش)) را در امر آموزش و پرورش نشان مي دهد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اثر پيگماليون پديده اي رواني مشهوري است كه اهميت اين گونه باورها را به ويژه در زمينه آموزش و پرورش نشان مي دهد تجربه زير نمونه اي از اثر پيگماليون در آموزش شاگردان يك كلاس معين را مورد آزمون هوش بهر قرار مي دهند روانشناسي مسئول آزمون توجه معلم و والدين را به سوي شاگردي كه تا آن زمان در گروه متوسطهاي كلاس بوده است جلب مي كند و او را شاگردي برجسته معرفي مي كند كه از نظر هوش بهر در سطح عالي قرار دارد (حال آنكه در واقع چنين صحت ندارد و شاگرد مذكور از آزمون هوش در سطحي متوسط است).چند ماه بعد اين شاگرد با بدست آوردن نمره هايي بهتر بتدريج پيش مي رود و سرانجام در راس كلاس قرار مي گيرد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']چه پيش آمده است؟[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']واكنشهاي تشويق آميز معلمان و اطرافيان شاگرد حس اعتماد نويني در او دميده است،تصوير تازه اي از خويشتن در او شكل گرفته است كه رفتار اموزش و رواني او را تحت تاثير قرار داده،نتايج عملي حاصل از اين رفتار نيز به نوبه خود،اصالت تصوير ذهني جديد را تائيد كرده است[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']نمي توان از نظر بدور داشت كه اعمال ساحرانه و جادوگرانه،بويژه زماني كه در جمع و حضور ديگران صورت گيرد تاثيري مشابه پديده پيگماليون برفرد جادوگر يا شخصي كه به جادوگر مراجعه كرده است،برجاي مي گذارد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']كليد شرطي[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']كليد يا علامت شرط،نشانه اي است كه بطور ذهني با يك حالت يا يك كنش پيوند مي يابد و باعث تداعي آن حالت يا وضعيت مي گردد.بعنوان مثال يك اونيفورم تداعي گر ضوابط و مقرراتي است كه برتن كنندگان آن رعايت مي كنند و يا ديگران را وادار به رعايت مي نمايند[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']علامت شرطي را براي ايجاد حالات رواني چون آرامش وحالات جسمي مانند وارهيدگي به كار گرفت[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']در آموزش ريلاكس وتمرينات خود هيپنوتيزم ، شخص به يك علامت ورمز ، شرطي مي شود به گونه اي كه با بكار گرفتن آن رمز در زمان اندك به حالت مطلوب مي رسد . اين علامت شرطي مي تواند عدد ، تصوير ذهني ( تجسم يك منظره يا صحنه خاص) ويا آهنگ وصداي ويژه باشد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] .[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']كوتاه ترين راه عملي براي نشان دادن تاثيد رمز شرطي در حالت خلسه هيپنوتيك امكان پذير است . در حالت هيپنوتيزم كليدشرطي به سرعت پذيرفته مي شود.بعنوان مثال،در آزمايشي به فرد خوابگرد(فردي كه در درجه سوم از هيپنوتيزم،معيني سومنامبول قرار دارد)گفته مي شود كه پس از بازگشت به حالت عادي وقتي آقاي ب روي صندلي مي نشيند شما شديدا احساس سرما مي كنيد يا شما به بيرون از اتاق مي رويد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']وقتي فرد هيپنوتيزم شده به حالت عادي(بيداري)مي رسد با بكارگيري كليد شرط(نشستن آقاي ب)احساس سرما به وي هجوم مي آورد و يا از اتاق خارج مي شود[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']اين پديده را پست هيپنوتيزم مي گويند ما از بحث در مورد شرطي سازي حيوانات و كارهاي پاوولف خودداري مي كنيم و به پديده شرطي سازي در انسانها مي پردازيم[/FONT][FONT='Times New Roman','serif']. [/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']آنچه كه به طور كلي مي توان در مورد كليد شرط گفت به قرار زير است[/FONT][FONT='Times New Roman','serif']:[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']1- كليد شرطي مي تواند تداعي گر احساسات خوشايند يا ناخوشايند،غم و اندوه يا شور و شعف،احساس پيروزي و عزت يا شكست و خفت و اعتماد به نفس يا شك و دودلي باشد.[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']2- قسمت عمده رفتارهاي عادي و روزمره،رفتارهاي شرطي شده و آماده هستند كه با ظهور علامت شرط شكل مي گيرند اين علامت عمل يا عكس العملي است كه پيامد مكرر ان همان رفتار خاص بوده است.[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']3- اشخاص كه هر فرد با آنها در تعامل است مي توانند متناسب با قدرت نفوذشان در آن فرد،او را در جهتي كه مي خواهند سوق دهند و در اين راه كليدها و رموزي را بكار مي گيرند كه موجب انگيزش هايي شناخته شده در فرد مي شوند.[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']4- كليد شرطي اگر عميق و قوي باشد به هنگام ظهور،استدلال و قدرت اراده در برابر آن سد و مانعي بوجود نخواهد آورد يعني عليرغم اراده فرد جواب شناخته شده كلي شرط ظاهر مي شود.[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']5- استدلال بعد از عمل.بعد از انكه انسان در معرض كليد شرط قرار گرفته تحت تاثير آن مباردت به عمل مي كند.اگر عملش غيرمنطقي و بي دليل بوده باشد دست به دليل تراشي و استدلالهاي تحريف شده و گاه مسخره مي زند يعني استدلال نيروي عقل در برابر كليد شرطي انعطاف نشان مي دهد و عملا در خدمت آن قرار مي گيرد به گونه اي كه فرد استدلالات خود را كاملا معقول و عين حقيقت مي داند.[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']دارو بعنوان كليد شرطي[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']بدون شك قسمت عمده اي از تاثيرات رواني ناشي از دارو كه موجب شناخته شدن داروهاي بي خاصيت گرديده است مربوط به تاثير دارو بعنوان كليد شرطي است.پي آمد طبيعي استعمال دارو در اعتقاد افراد جامعه بهبودي است. با اين اعتقاد وقتي فردي دارويي استعمال مي نمايد آنچه كه مرتبا به صورت پيوسته تداعي مي شود حالت بهبودي قبل از مريض است.تاثير ذهني فرد عوض مي شود و وي خود را فردي سالم و يا رو به بهبودي تصور مي كند،عكس العملهاي اجتماعي متناسب با اين تصوير در ديگران برمي انگيزد و مكانيسم خودكار ذهن او در جهت بهبودي بكار مي افتد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']عمل جادئي بعنوان كليد شرط[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'][/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']يك لوح يا نوشته ساحرانه مي تواند به دلايلي نقش يك كليد شرط قوي را داشته باشد كه مهمترين دليل(( جادوگرانه))بودن و اسرارآميز بودن لوح يا نوشته است اعتقاد و تكيه عميق و باطني فرد به تاثير يك لوح به همين دو دليل مربوط مي گردد.اين اعتقاد و اطمينان همان كليد و رمز ذهني است كه فرد را در جهت رهايي از مشكلي كه دارد سوق مي دهد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'].[/FONT]
    [FONT='Times New Roman','serif']فردي كه به خاطر يك ناراحتي خاص و بيماري به نزد جادوگر مي رود با اخذ نوشته اي از او يا نوشيدن نوشابه اي كه از دست جادوگر مي گيرد كليد ذهني او براي بازگشت به حالت قبل از گرفتاري خاصش بكار مي افتد و به طرف احساسات،روحيات و وضعيت خوشايند و مطلوب قبليش حركت مي نمايد[/FONT][FONT='Times New Roman','serif'] [/FONT]
    [FONT='Arial','sans-serif'] [/FONT]

  10. #20
    داره خودمونی میشه پارتیزان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    104

    پيش فرض

    به خاطر فونت ببخشید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •