تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 42

نام تاپيک: سیاوش کسرایی

  1. #11
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    مجموعه آثار وي در يك كتاب نشده است ؟

  2. #12
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    با سلام ... 
    دیدم تایپیک این شاعر بزرگ خوابیده گفتم بیدارش کنم ...
    سعی می کنم تمام شعرهاش رو اینجا قرار بدم ...

    اول از دفتر شعر به سرخی آتش به طعم دود شروع می کنم ... که شعرهاش این هستند ...
     
    له له و تنفس 
    دگر به جوخه آتش نمی دهند... 
    به سرخی آتش به طعم دود 
    پویندگان 
    تصویر
    رای دیگر
    دیداری یک سویه
    پرستوها در باران 
    تولد
    بازماندگان
    پوکه 
    هجده هزارمین
    خواب نوشین 
    بر سززمین سوختگی
    دوست داشتن 
    شعری
    زنهار
    خم بر جنازه ای دیگر
     گرهبند خون 
    شقایق
    نام و سیما

    ...

    فعلا 

  3. #13
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    له له و تنفس 

    خوابم نمی برد 
     گوشم فرودگاه صداهای بی صداست 
    باور نمی کنی 
     اما 
     من پچ پچ غمین تصاویر عشق را 
     محبوس و چارمیخ به دیوار سال ها 
     پیوسته باز می شنوم در درون شب 
     من رویش گیاه و رشد نهالان 
     پرواز ابرها تولد باران 
     تخمیرهای سکت و جادویی زمین 
     من نبض خلق را 
    از راه گوش می شنوم آری
    همواره من تنفس دریای زنده را 
     تشخیص می دهم 
     باور نمی کنی 
     اما 
    در زیر پاشنه هر در 
     در پشت هر مغز 
    من له له سگان مفتش را 
     پی جوی و هرزه پوی 
     احساس می کنم 
    حتی 
     از هر بلور واژه که جان می دهد به خلق 
     نان و گل و سلامت و آزادی 
    می بینم آشکار 
     این پوزه های وحشت را 
     له له زنان و هار 
     آن گیاه از میان صداهای گونه گون 
     این له له آن تنفس 
    هر دم بلند 
    بنهفته هر صدایی دیگر 
    تا آستان قلبم بی تاب 
    نردیک می شوند 
    نزدیک می شوند و خوابم نمی برد 
     اینک منم مهاجم و محبوس 
     لبریز آبهای طاغی دریای سهمگین 
     قربانی سگان تکاپو 
    می گردم و به بازوانم مواج 
    هر چیز را به گردم می گردانم 
    می ترسم 
     اما می ترسانم 
     دندان من از خشم به هر سو ده می شود 
    آشوب می شود دل من درد می کشم 
    با صد هزار زخم که در پیکرم مراست 
     دریا درون سینه من جوش می زند 
    فریاد می زنم 
    ای قحبگان نان به پلیدی خور دروغ 
     دشنام می دهم به شما با تمام جان 
    قی می کنم به روی شما از صمیم فلب 
     جان سفره سگان گرسنه 
     تن وصله پوش زخم 
    چون ساحلی جدا شده دریایش از کنار 
    در گرگ و میش صبح 
     تابم تب آوریده و خوابم نمی برد

  4. #14
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    دگر به جوخه آتش نمی دهند طعام 

     به قعر شب سفری می کنیم در تابوت 
    هوا بد است 
     تنفس شدید 
    جنبش کم
    و بوی سوختگی بوی آتشی خاموش 
     و شیهه های سمندی که دور میگردد 
    میان پچ پچ اوراد و الوداع و امان 
     نشسته شهر زبان بسته باز در تب سرد 
     و راه بسته نماید ز رخنه تابوت 
    به قعر شب سفری می کنیم با کندی 
    چه می کنیم ؟
    کجاییم ؟
    شهر مامن کو ؟
    شهاب شب زده ای در مدار تاریکی 
    هجوم از چپ و از راست دام در هر راه 
    عبوروحشت ماهی در آبهای سیاه 
    بگو به دوست اگر حال ما بپرسد دوست 
    نمی کشند کسی را نمی زنند به دار 
    دگر به جوخه آتش نمی دهند طعام 
    نمی زنند کسی را به سینه غنچه خون 
     شهید در وطن ما کبود می میرد 
     بگو که سرکشی اینجا کنون ندارد سر 
    بگو که عاشقی این جا کنون ندارد قلب 
     بگو بگو به سفر می رویم بی سردار 
    بگو بگو به سفر می رویم بی سر و قلب 
     بگو به دوست که دارد اگر سر یاری 
     خشونتی برساند به گردش تبری 
    هوا کم است هوایی شکاف روزنه ای 
    رفیق همنفس ! اینک نفس که بی دم تو 
     نشاید از بن این سینه بر شود نفسی 
    نه مرده ایم گواه این دل تپیده به خشم 
     نه مانده ایم نشان ناخن شکسته به خون 
     بخوان تلاش تن ما تو از جراحت جان 
    نهفته جسم نحیف امید در آغوش 
    به قعر شب سفری می کنیم چون تابوت

  5. #15
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    به سرخی آتش به طعم دود 

     ای واژه خجسته آزادی 
    با این همه خطا 
     با این همه شکست که ماراست 
     ایا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟
     خواهی شکفت ای گل پنهان 
     خواهی نشست ایا روزی به شعر من ؟
    ایا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
     ای دانه نهفته 
     ایا درخت تو 
     روزی در این کویر به ما چتر می زند ؟
    گفتم دگر به غم ندهم دل ولی دریغ
    غم با تمام دلبریش می برد دلم 
     فریاد ای رفیقان فریاد 
     مردم ز تنگ حوصلگی ها دلم گرفت 
    وقتی غرور چشمش را با دست می کند و کینه بر زمین های باطل 
    می افکند شیار 
     وقتی گوزنهای گریزنده 
     دل سیر از سیاحت کشتارگاه عشق 
     مشتاق دشت بی حصار آزادی 
    همواره 
    در معبر قرق 
    قلب نجیب خود را آماج می کنند 
    غم می کشد دلم 
    غم می برد دلم 
     بر چشم های من 
    غم می کند زمین و زمان تیزه و تباه 
     ایا دوباره دستی 
    از برترین بلندی جنگل 
    از دره های تنگ 
    صندوقخانه های پنهان این بهار 
    از سینه های سوخته صخره های سنگ 
    گل خارهای خونین خواهد چید ؟
     ایا هنوز هم
     آن میوه یگانه آزادی 
     آن نوبرانه را 
    باید درون آن سبد سبز جست و بس ؟
    با باد شیونی است 
    در بادها زنی است که می میرد 
     در پای گاهواره این تل و تپه ها 
     غمگین زنی است که لالایی می گوید 
    ای نازینن من گل صحرایی 
     ای آتشین شقایق پر پر 
     ای پانزده پر متبرک خونین 
    بر بادرفته از سر این ساقه جوان 
     من زیست می دهم به تو در باغ خاطرم 
     من در درون قلبم در این سفال سرخ 
    عطر امیدهای تو را غرس می کنم 
    من بر درخت کهنه اسفند می کنم به شب عید 
    نام سعید سفیدت را ای سیاهکل نکام 
    گفتم نمی کشند کسی را 
    گفتم به جوخه های آتش 
     دیگر نمی برندش کسی را 
     گفتم کبود رنگ شهیدان عاشق است 
    غافل من ای رفیق 
     دور از نگاه غمزده تان هرزه گوی من 
    به پگاه می برند 
     بی نام می کشند 
    خاموش می کنند صدای سرود و تیر 
    این رنگ بازها 
     نیرنگ سارها 
    گلهای سرخ روی سراسیمه رسته را 
     در پرده می کشند به رخسار کبود 
    بر جا به کام ما 
    گل واژه ه ای به سرخی آتش به طعم دود

  6. #16
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    پویندگان

     آنان به مرگ وام ندارند 
    آنان که زندگی را لاجرعه سر کشیدند 
    آنان که ترس را 
     تا پشت مرزهای زمان راندند 
    آنان به مرگ وام ندارند 
     آنان فراز بام تهور
    افراشتند نام 
    آنان 
     تا آخرین گلوله جنگیدند 
     آنان با آخرین گلوله خود مردند 
     آری به مرگ وام ندارند
     آنان 
    عشاق عصر ما 
     پویندگان راه بلا راه بی امید 
    مادر ! بگو که در تک این خانه خراب 
     گل های آتشین 
    در باغ دامن تو چه سان رشد می کنند ؟
    این خواهر و برادر من ایا 
    شیر از کدام ماده پلنگی گرفته اند ؟
    پیش از طلوع طالع 
    امشب ستارگان به بستر خون خسته خفته اند 
    بیدار باش را 
     در کوچه های دور 
     در شاهراه خلق به او درآورید 
     دلخستگان به بستر خون تازه خفته اند

  7. #17
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    تصویر 

    مثل آب 
     مثل آب خوردنی 
     سنگ های پایه را به باد می دهند 
     اختران تشنه را به چاههای خشک می کشند 
    مثل آب خوردنی 
    خون سالیان سال را 
     بی حساب خرج می کنند 
    و ذخیره برای روزهای بد نمی دهند 
    مثل آب 
     مثل آب خوردنی 
    می زنند سر بلندتر سر زمانه را به دار 
    می پرکنند 
     مهربانترین دل زمین داغ را به سرب 
    آن چه زیر چشم ماست 
     حسرت است و ظلمت است و تشنگی 
    و آن چه روی رمل های سوخته 
     جای پاست 
    طرفه آن که اختران غوطه ور به چشمه های شب 
     خواب مرگ را چه آشنا پذیره می شوند 
    مثل آب 
     مثل آب خوردنی

     

  8. #18
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

     رای دیگر 

     وقتی که دست می طلبد جان موافق است 
    بر کنده دل ز همهمه ها و گفت و گوی ها 
     مردی که رای دیگر دارد 
     می ایستد به پا 
     گلدان به روی طاقچه 
    دفتر به روی میز 
    چایی درون فنجان جان در میان مشت 
     در سنگری چنان 
    یک مرد در محاصره می ماند 
    تا آخرین فشنگ 
    با آخرین توان 
     در زیر چشم ما 
     یک مرد با هزار گلوله 
    می اوفتد ز پا

  9. #19
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    دیداری یک سویه 

    وقتی که آمدی
     بی آشتی پلنگ 
    وقتی که چشمهای تو می گردید 
    با آشنا به مهربانی و بیگانه را به خشم 
     وقتی که استوار نشستی و پر غرور 
     همچون عقاب قله نظر دوخته به دور 
    انگشت تو خواب سبیلت 
    وقتی دست می کشیدی در رویا 
    بر گیسوی دامون پسرت تنها
     وقتی که زیر بارش طعن منافقان 
    می غریدی 
    یا در فضای یخ زده تالار 
    عطر خوش وفا را پرسان 
     در پیکر یکایک یاران
    می بوییدی
    آن گاه 
     وقتی نگاه تو 
    برق نگاه کرامت را آغوش می گشود 
     آن گاه 
     وقتی که دادگاه 
    مقهور کین کرامت بود 
     وقتی که تو درآمدی از جامه 
    شیر بدون بیشه 
     شمشیر بی غلاف 
    در حلقه مسلسل و سرنیزه 
     وقتی که ایستاده صلا دادی 
    وقتی درآمد خسن ات شعر سرخ بود 
     صدها هزار غنچه نا سیراب 
    آب از کلام تو می خوردند 
    رنگ از لبان تو می بردند 
     وقتی که گفته های تو کوته بود 
    اما بلند زنگ خطرهایت 
     وقتی نفس نفس
    تنها سرود ما 
     در آن سکوت بود هم آوایت 
     لبخند با شکوه تو چون پیشواز کرد 
    در واژه نظامی اعدام 
    مهمان جلف مرگ 
    وقتی که قامتت 
    قد می کشید در دل آویز اشک من 
    وقتی بهار بود گلی سرخ در قفس 
    میعادگاه عشق 
     وقتی که هر سپیده و هر صبح 
    میدان تیر بود

  10. #20
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    پرستوها در باران 

     عطر طراوت بود باران 
     آغوش خالی بود خک پک دامان 
     اما ستوه از دست بسته
    اما فغان از پای دربند 
    چشمان پر از ابراند یک شام تاریک 
     واندر لبان خورشید لبخند 
     آن یک درودی گفت بردوست 
     این یک نویدی را صلا داد 
    تا سرب و باروت
    بر ناتمام نغمه هاشان نقطه بنهاد 
     عطر جوانی شست باران 
    آغوش پر آغوش عاشق ماند خک سرخ دامان

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •