کلیشـه های جنسیتی ▼
کلیشههای جنسیتی مجموعهای از باورهای فرهنگی و اجتماعی مشترک هستند که قابلیتها و ویژگیهای خاصی را به افراد، یعنی زن و مرد نسبت میدهند و خانواده، نهادهای آموزشی، گروههای همسالان، رسانهها و دیگر نهادهای فرهنگی و اجتماعی در بازتولید این کلیشهها مؤثر هستند
کلیشههای جنسیتی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و نسلها در فرایند جامعهپذیری، نقشهای جنسیتی خود را درونی میسازند. کتابها میتوانند از طریق پیامهای ارائه شده در متون و تصاویر، ذهن و افکار کودکان را تحت تأثیر قرار دهد و منجر به فراگیری نقشهای جنسیتی بر طبق الگوهای قالبی و کلیشهای شوند. این کلیشههای جنسیتی از یک سو، مردان را دارای ویژگیهایی قلمداد میکند که زنان فاقد آن هستند و از سوی دیگر، زنان را دارای صفاتی میدانند که در مردان وجود ندارد.
بر طبق کلیـشهها مردان منطقـی، باهـوش، فعـال، خـطر پذیـر، دارای اعتمـاد به نفـس و مستقـل ترسیم میشوند و در مقابل، زنان طیف احساسـاتی، غیـر منطقـی، منفـعل و نیازمنــد کمک توصیف میشوند.
هر چند ویژگیهایی که عموماً به مردان نسبت داده میشود، دارای بار ارزشی مثبتی است، ولیکن هر دو گروه دختران و پسران را باید قربانیان کلیشههای جنسیتی دانست.
به عبارتی، کلیشههای جنسیتی مانع از بروز توانمندیها و خلاقیتهای دو جنس میشود و به طور خاص در رابطه با دختران موجب محرومیت آنها از استقلال و مانع پیشرفت آنها به سبب جنسیتشان میشود و این گونه کلیه منشورهای ملی و بینالمللی را نفی میکند.
از سوی دیگر، تواناییهای خلاق دختران و زنان که اسیر عادات کلیشهای شدهاند، از شکوفائی باز میمانند. جامعه نیز با محروم شدن از این تواناییها در حقیقت سرمایه انسانی سرشاری را از دست میدهند.
در فرهنگ ما اینکه:
مرد، نباید گریه کند.
زن احساساتی است و نمی تواند قضاوت درستی بکند.
زن ترسو خرافاتی و نازک دل است.
زن بی عقل و غیر منطقی است .
مرد سنگ دل سخت گیر سلطه گر و پرخاشگر است.
نمونه های معدودی از فهرست طولانی کلیشه های جنسیتی راجع به ویژگی های شخصیتی زنان و مردان می باشد، آنچه در بررسی کلیشه های جنسیتی در جامعه جلب توجه می نماید :
کلیشه های عمدتا منفی در مورد زنان و شیوع و پذیرش کلیشه های عمدتا مثبت راجع به مردان است که این کلیشه های در نهایت به پیش داوری و تبعیض جنسیتی منجر می گردند.
آیا چنین کلیشه های جنسیتی صحت دارند ؟ و مردان و زنان به طور واقعی در شیوه های رفتاری که این کلیشه های بیان می کنند متفاوت اند ؟
پاسخ به این سوال دشوار است، چرا که تفاوت های بین دو جنس بیش از آنکه نشان دهنده تفاوت های اساسی و بنیادین بین مردان و زنان باشد، منعکس کننده تاثیر کلیشه های جنسیتی و ماهیت خوداستحکام بخشی از این کلیشه هاست.
به عبارت واضح تر، گرچه برخی تفاوت های واقعی بین مردان و زنان در برخی از جنبه های زندگی اجتماعی وجود دارد، اما شدت و گستردگی این تفاوت ها بسیار کمتر از آن چیزی است که کلیشه های جنسیتی بیان می کنند.با این وجود متاسفانه این واقعیت که کلیشه های جنسیتی نادرست اند مانع اثرات زیان آور آنها نمیگردد و تبعیض علیه زنان و انتظارات بیش از حد مردان را به دنبال خواهد داشت.
نکته مهم آن است که زمانی که افراد یک الگوی ویژه از صفات مرتبط با جنسیت را کسب کرده و کلیشه های جنسیتی را پذیرفتند، تمایل دارند تا برحسب تصورات و باورهایشان درباره رفتارهای متناسب با جنسیت (کلیشه های جنستی) عمل کنند یعنی آنها به شیوه هایی رفتار می کنند که به عنوان مردانه، زنانه ویا مردانه-زنانه (بینابین یا خنثی) شناخته شده اند.
لذا شناسایی میزان شیوع کلیشه های جنسیتی و نیز عوامل موثر بر تشکیل و ترویج آن ها می تواند گامی مهم در پیشگیری از پیش داوری و تبعیض جنسیتی(به ویژه علیه زنان) محسوب گردد و نقش آن ها را در فرآیند توسعه برجسته نماید.
برگرفته از مقاله عوامل اجتماعی موثر بر میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی
وبسایت انسان شناسی و فرهنگ