تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 8 اولاول 12345678 آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 73

نام تاپيک: افسردگي (تشخيص و راه درمان)

  1. #31
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    خداحافظ، نا امیدی

    بشر از دیرباز به شناخت خویشتن علاقه‌ای وافر ابراز می‌داشته و در این راهسخت تلاش و کوشش و اهتمام می‌ورزیده و بر همین اساس و میل درونی برایشناخت خویشتن است که حالات سلامت و بیماری برای وی از اهمیتی درخور وشایسته برخوردار شده است. افسردگی یکی از نخستین اختلال‌های روانی است کهپزشکان به شرح آن پرداخته‌اند. مشهورترین حالت افسردگی احساس دلتنگی ودل‌گرفتگی و یا قرار داشتن در حالت خلقی بد است. این احساس‌ها معمولاکوتاه بوده و تاثیرات کم و جزئی بر روی فعالیت‌های معمول روزانه دارند. درسطح بعدی افسردگی نشانه‌ها شدت یافته و برای دوره‌ای طولانی‌تر تداوممی‌یابد.فعالیت‌های روزمره ممکن است به شدت سخت شوند. اما هنوز شخص قادربه مقابله با آنهاست. به هر حال در این حالت احساس ناامیدی شاید آن‌قدرشدید شود که خودکشی به عنوان تنها راه‌حل به نظر برسد. کسی که افسردگی راتجربه می‌کند ممکن است نوسانات شدیدی را در خلق تجربه کرده و یا حتی آرزویکناره‌گیری کامل از فعالیت‌های معمول روزانه و دنیای بیرون را داشته باشد.

    عوامل موثر در بروز افسردگی
    بروز افسردگی در فرد دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد، از جمله حوادثمختلفی که در دوران زندگی پیش آمده، رفتار دیگر اعضای خانواده نسبت به او،تغییر محل، محل زندگی و یا شکست و ناکامی‌های زندگی را می‌توان نام برد. کسانی که در کودکی از حضور در اجتماع و فعالیت‌های گروهی و اجتماعی محرومبوده‌اند و بیشتر وقت خود را در منزل گذرانده‌اند در آینده بیشتر در معرضابتلای به این بیماری قرار می‌گیرند.

    اتفاقات زندگی:
    بسیار عادی است که در زمان روبه‌رو شدن با یک فاجعه غم‌انگیز مانند داغ‌دیدگی و یا از دست دادن شغل افسرده شویم.


    شرایط و موقعیت‌ها:
    ‌اگر ما تنها بوده و دوستی نداشته باشیم، تحت فشار روانی باشیم، نگرانیداشته و یا از نظر جسمی افت کرده باشیم، احتمال بیشتری می‌رود که افسردهشویم.


    بیماری جسمی:‌
    افسردگی بیشتر زمانی که از بیماری جسمی رنج می‌بریم به سراغ ما می‌آید.


    شخصیت : ‌
    هر فردی احتمال دارد افسرده شود اما برخی از افراد احتمال بیشتری برای افسرده شدن دارند.

    جنسیت:
    ‌زنان بیشتر از مردان افسرده می‌شوند شاید به این دلیل که مردان کمتراجازه می‌دهند احساساتشان بارز شود و اغلب بر آنها سرپوش می‌گذارند
    .
    لذت بردن از زندگی و علاقمند شدن به انجام کارهای روزمره برای این عدهدشوار می‌شود. کارهای لذت‌بخش معمولی مانند خواندن روزنامه و یا تماشایتلویزیون دشوار و تحمل‌ناپذیر می‌شود. وقتی افسردگی به شدیدترین سطح خودمی‌رسد ممکن است توانایی واکنش هیجانی را از دست بدهد و به آنجا برسد کهاحساس خوب و بد چندان تفاوتی برایش نکند و ممکن است با آرزوی مرگ واقعااقدام به خودکشی کند.
    لبخند بزنید و تظاهر کنید که خوشحال هستید. راست بایستید و قامت خمیده وافسرده‌وار به خود نگیرید. تحقیقات نشان می‌دهند که شکل‌ چهره واقعامی‌تواند نوع احساس انسان را تغییر دهد. وانمود کردن به تجربه یک حالتعاطفی، واقعا آن حالت را در شما ایجاد می‌کند.

    درمان افسردگی
    باید توجه داشت اگر چه حدود ۳۰درصد افراد در طول عمر خود حداقل یکباردرجاتی از این بیماری را تجربه می‌کنند اما آنچه به طور اساسی به درماننیاز دارد پا برجا بودن حداقل ۵ علامت به مدت ۲هفته است. خوشبختانه راههایموثر فراوانی برای درمان افسردگی وجود دارد که در این رابطه می‌توان بهموارد زیر اشاره کرد:
    ـ چرخه خواب وبیداری خود را تنظیم کنید. در طول روز چرت نزنید تا تنظیم برنامه آسان‌تر شود.
    ـ بیشتر کار کنید چون اعتمادبه‌نفس شما را زیاد می‌کند اما اگر در آن واحدمثلا در ۳ جا کار می‌کنید حتما آن را کم کنید چون تنش روانی را زیادمی‌کند.
    ـ قهوه کمتر بخورید یک فنجان قهوه شیرین ممکن است افسردگی را دو برابر کند.
    ـ ورزش کنید. برایتان بسیار خوب است به طور منظم به ورزشی که برایتان مناسب است بپردازید.
    ـ تلویزیون کمتر تماشا کنید. تماشای تلویزیون اثر رخوت‌زا دارد و افسردگی را تشدید می‌کند.
    ـ اگر سیگار می‌کشید بدانید که سیگار باعث تشدید افسردگی می‌شود آن را ترککنید، اگر نمی‌توانید حتما کمک بگیرید (پزشک و...) ترک سیگار به درمانافسردگی کمک زیادی می‌کند.
    ـ کتاب‌های مناسب درباره افسردگی و راههای مبارزه با آن را بخوانید.
    ـ از عطرهای مناسب استفاده کنید برخی عطرها مانند گل یاس عملا تحرک فرد افسرده را بالا می‌برد.
    ـ مصرف برخی داروها مانند داروهای ضدفشار خون، ضدآلرژی و... افسردگی راتشدید می‌کند. پرکاری یا کم‌کاری غدد مانند تیروئید نیز می‌تواند باعثبروز افسردگی شود. از پزشک خود کمک بخواهید.
    ـ نواختن موسیقی مناسب در بهبود افسردگی موثر است. یک روانپزشک نواختنموسیقی را شیوه‌ای جهت تخلیه احساسات و هیجانات منفی و همچنین خاطراتناخوشایند می‌داند.
    ـ یکی دیگر از راههای کاهش افسردگی استفاده از نور طبیعی است. نور به بهترشدن کارکرد بدن کمک می‌کند بنابراین به محض بیدار شدن، پرده‌ها را کناربزنید تا نور بیشتری به درون اتاق بتابد. از آن بهتر این است که هرچهسریع‌تر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشید قرار بگیرید.
    ـ با کسی که دوستش دارید در مورد موضوعی لذت‌بخش صحبت کنید. یکی ازسریع‌ترین راهها برای مبارزه با افسردگی ایجاد ارتباط با دیگران (افرادیکه به آنان علاقه‌مند هستید) است از آنان دوری نکنید.
    ـ بسیار مهم است که بر فعالیت‌های اجتماعی خود بیفزایید.
    ـ هرگاه احساس تنش می‌کنید از روش‌های خود آرام‌بخشی استفاده کنید. نفس عمیق و پرداختن به امور تفریحی می‌تواند کمک‌کننده باشد
    .
    ـ لبخند بزنید و تظاهر کنید که خوشحال هستید. راست بایستید و قامت خمیده وافسرده‌وار به خود نگیرید. تحقیقات نشان می‌دهند که شکل‌ چهره واقعامی‌تواند نوع احساس انسان را تغییر دهد. وانمود کردن به تجربه یک حالتعاطفی، واقعا آن حالت را در شما ایجاد می‌کند.
    ـ نسبت به یادگیری یک زبان خارجی اقدام کنید. تجربه نشان می‌دهد تلاش برایفراگیری زبانی غیر از زبان مادری میزان اعتماد به‌نفس افراد را به شدتافزایش داده و در آنها ایجاد روحیه‌ای پرنشاط می‌نماید. امتحان کنید.
    ـ علاوه بر به کار بستن موارد فوق عملی‌ترین و مهمترین راه درمان، استفادهاز داروهای ضدافسردگی است که انواع مختلف دارند. هر بیمار ممکن است به یکیا چند نوع داروی خاص پاسخ مناسبی بدهد. به هر حال اکثریت قریب به اتفاقبیماران به یک مورد درمان دارویی همراه با بهره‌گیری از خدمات مشاوره وروان ‌درمانی پاسخ خواهند داد.


    رضا ساعی شاهی
    منبع:
    همشهری

  2. #32
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    ارتباط نزدیک افسردگی مردان با پرخاشگری

    مردان افسرده اغلب نه فقط بی‌حوصله و تحت فشارند، بلکه بر خلاف زنان افسرده رفتاری پرخاشگرانه دارند.

    خبرگزاری اتریش از فرانکفورت و ماین گزارش داد، ماتیاس برگر (Mathias Berger)، عضو جامعه روانشناسان، روانپزشکان و بیماران عصبی آلمان توضیحمی‌دهد: "اغلب این مردان رفتاری خصومت‌آمیز و تهاجمی دارند و آستانه تحملآنها پایین است."

    به گفته وی، این قبیل مردان واکنش‌های نامتناسبی به وضعیت‌هایی که با آنمواجه می‌شوند، دارند. این در حالی است که خودشان هم متوجه نادرستیرفتارشان می‌شوند و از اینکه خشمگین شده‌اند، ابراز تاسف می‌کنند. به طورکلی، نارضایتی از خود و رفتاری که داشته‌اند، در بین مردان افسرده پدیدهشایعی است.

    برگر گفت، علاوه بر رفتار خشونت‌آمیز، این قبیل مردان رفتارهای خطرناکی هم همچون رانندگی خطرناک یا رفتارهای ضداجتماعی دارند.

    به گفته این کارشناس، این افراد دلیل رفتارهای خود را اغلب به استرس وفشار کاری ربط می‌دهند، اما امکان ابتلا به بیماری روانی را در نظرنمی‌گیرند. تصور منفی اجتماعی از بیماری روانی هم علت مضاعفی است که اینافراد به سختی بپذیرند به روانپزشک مراجعه کنند.

    به گفته برگر، نشانه‌های کلاسیک افسردگی همچون بی‌خوابی، بی‌حوصلگی وبی‌حالی اغلب در مراحل پیشرفته‌تر این بیماری ظهور پیدا می‌کنند.

  3. #33
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    (تست شخصیت ) آیا شما افسرده هستید؟

    پرسش نامه دکتر بک یکی از بهترین معیار های روان پزشکی است برای تعیین سطحافسردگی .این پرسش نامه را به دقت بخوانید و به سوال های آن یک به یک پاسخدهید.


    1
    0 )
    من غمگین نیستم

    1)
    من غمگینم
    2)
    غم و غصه از زندگی من دست بر نمی دارد
    3)
    دیگر تحمل این زندگی را ندارم

    2
    0)
    من به آینده خوشبینم

    1)
    امیدی به آینده ندارم
    2)
    احساس می کنم که آینده خوبی در انتظارم نیست
    3)
    هیچ روزنه امیدی در زندگی ام نیست

    3
    0)
    من ناکام نیستم

    1)
    من از دیگران ناکام ترم
    2)
    وقتی به گذشته نگاه می کنم می بینم تمام زندگی ام شکست و ناکامی بوده است
    3)
    من یک شکست خورده تمام عیارم

    4
    0)
    مثل گذشته از زندگی ام رضایت دارم

    1)
    مثل گذشته از زندگی لذت نمی برم
    2)
    از زندگی ام رضایت واقعی ندارم
    3)
    از همه چیز و همه کس ناراضی ام

    5
    0)
    احساس گناه و تقصیر نمی کنم

    1)
    گاهی اوقات احساس گناه می کنم
    2)
    اغلب اوقات احساس گناه و تقصیر دارم
    3)
    همیشه احساس گناه و تقصیر در من است

    6
    0)
    انتظار مجازات ندارم

    1)
    احساس می کنم ممکن است مجازات شوم
    2)
    انتظار مجازات دارم
    3)
    مطمئنم مجازات می شوم

    7
    0)
    من از خودم رضایت دارم

    1)
    من از خودم ناراضی ام
    2)
    از خودم بدم می آید
    3)
    من از خودم متنفرم

    8
    0)
    من بدتر از دیگران نیستم

    1)
    گاهی از خودم به خاطر خطاهایم انتقاد می کنم
    2)
    همیشه به خاطر خطاهایم خودم را سرزنش می کنم
    3)
    برای هر اتفاق و حادثه ای خودم را سرزنش می کنم

    9
    0)
    هیچ وقت به خودکشی فکر نمی کنم

    1)
    فکر خودکشی به سرم زده ولی هیچ وقت اقدام به خود کشی نکرده ام
    2)
    به فکر خودکشی هستم
    3)
    اگر بتوانم خودکشی می کنم

    10
    0)
    بیش از حد معمول گریه نمی کنم

    1)
    بیشتر از گذشته گریه می کنم
    2)
    همیشه در حال گریه کردنم
    3)
    قبلا زیاد گریه می کردم اما حال با آن که دلم می خواهد نمی توانم گریه کنم
    مطالب خواندنی و اطلاعاتی از روانشناسی ، پزشکی و سلامت بدن

    11
    0)
    کم حوصله تر از گذشته ام

    1)
    از گذشته کم حوصله ترم
    2)
    اغلب اوقات کم حوصله ام
    3)
    همیشه کم حوصله ام

    12
    0)
    مثل همیشه مردم را دوست دارم

    1)
    کمتر از گذشته به مردم علاقمندم
    2)
    تا حدود زیادی علاقه ام را به مردم از دست داده ام
    3)
    از همه مردم سیر شده ام و دیگر به هیچ کس علاقه ای ندارم

    13
    0)
    مثل گذشته تصمیم می گیرم

    1)
    کمتر از گذشته تصمیم می گیرم
    2)
    نسبت به گذشته تصمیم گیری برایم سخت تر شده است
    3)
    قدرت تصمیم گیری ام را کاملا از دست داده ام

    14
    0)
    جذابیت گذشته را دارم

    1)
    نگرانم که جذابیتم را از دست بدهم
    2)
    احساس می کنم که جذابینم را روز به روز بیشتر از دست می دهم
    3)
    من زشت هستم

    15
    0)
    به خوبی گذشته کار می کنم

    1)
    به خوبی گذشته کار نمی کنم
    2)
    برای هر کاری مجبورم به خودم فشار بیاورم
    3)
    دستم به هیچ کاری نمیرود

    16
    0)
    مثل گذشته خوب می خوابم

    1)
    مثل گذشته خوابم نمیبرد
    2)
    یکی دو ساعت زودتر از معمول از خواب می پرم و دوباره خوابیدن برایم سخت می شود
    3)
    چند ساعت زودتر از معمول از خواب می پرم و دیگر خوابم نمی برد

    17
    0)
    بیشتر از گذشته خسته نمی شوم

    1)
    بیشتر از گذشته خسته می شوم
    2)
    از انجام هر کاری خسته می شوم
    3)
    از شدت خستگی هیچ کاری نمی توانم انجام دهم

    18
    0)
    اشتهایم هیچ تغیری نکرده است

    1)
    اشتهایم به خوبی گذشته نیست
    2)
    اشتهایم خیلی کم شده است
    3)
    تازگی ها هیچ اشتهایی به غذا ندارم

    19
    0)
    اخیرا وزن کم نکرده ام

    1)
    تازگی بیش از دو و نیم کیلو وزن کم کرده ام
    2)
    تازگی بیش از پنج کیلو وزن کم کرده ام
    3)
    تازگی بیش ازهفت کیلو وزن کم کرده ام

    20
    0)
    بیش از گذشته بیمار نمی شوم

    1)
    سردرد و دل درد و یبوست دارد اذیتم می کند
    2)
    به شدت نگران سلامتم هسنم
    3)
    آنقدر نگران سلامت خود هستم که دست و دلم به هیچ کاری نمی رود

    21
    0)
    میل جتسی ام هیچ تغییری نکرده است

    1)
    میل جتسی ام تازگی کمتر شده است
    2)
    میل جنسی ام خیلی کم شده است3
    3)
    اصلا هیچ میل جنسی در من باقی نمانده است

    تفسیر تست

    ابتدا باید نمره ها را با هم جمع کنید

    10-1شما افسرده نیستید

    16-11 حتما با روانپزشک یا روانشناس مشورت کنید افسردگی شما خفیف است

    30-17 بهتر است هر چه زودتر با روانشناس مشورت کنید

    40-31 افسردگی شما شدید است مشورت با روانشناس را فراموش نکنید

    بیشتر از 40 افسردگی شما بسیار است حتما با روان پزشک مشورت نمایید

  4. #34
    آخر فروم باز isbn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    3,106

    پيش فرض

    تمام این چیزایی که زده رو من دارم ولی تا الان اصلا به دنبال درمان نرفتم
    حس میکنم دیگه شده شخصیت اصلی من کاریشم نمیشه کرد.

  5. #35
    داره خودمونی میشه 5ive's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    150

    پيش فرض

    ممنون خیلی خوب ...

  6. #36
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    تمام این چیزایی که زده رو من دارم ولی تا الان اصلا به دنبال درمان نرفتم
    حس میکنم دیگه شده شخصیت اصلی من کاریشم نمیشه کرد.
    اصلا اين حرفي که مي گي درست نيست
    شما بهتره اولش با مشاوره درماني شروع کنين براي درمان افسردگي فقط 20 جلسه طول مي کشه هر جلسه هم نيم ساعت باهاتون وقت مي ذاره فکرش رو کنين مثلا هر دو هفته يک بار يا سه هفته يک بار نيم ساعت برين پيش مشاور وقتي ازتون گرفته نمي شه ولي مي تونين زندگي تونو تغيير بدين
    مطمئن باشين مي شه تغيير کرد مشاور تشخيص مي ده که لازمه شما پيش متخصص برين واسه قرص يا نه
    از من مي شنوين اگه تا حالا زندگيتونو فکر مي کنين که از دست دادين شروع کنين به استفاده از بقيه ي زندگي تون
    هيچ وقت دير نيست
    اين اتفاقيه که براي هر کي توي زندگي به دلايل مختلف مي افته فقط اگه درمون نشه ممکنه ادامه دار بشه
    حتما در اسرع وقت پيش مشاور برين و بعد يک چند ماه مي بينين که شما يک انساني هستين که شاد زندگي مي کنين و به آرزوهاتون مي رسين

  7. این کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #37
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    احساس حقارت منجر به بازگشت افسردگي شديد مي‌شود

    يك پژوهش جديد كانادايي نشان مي‌دهد؛ خطر بروز يا برگشت پذيري افسردگي دردانش آموزاني كه احساس حقارت و كوچكي مي‌كنند، بيشتر است.
    ميريام مونگراين از دانشگاه يورك كه سرپرستي اين پژوهش را برعهده دارد،مي‌گويد: دانش آموزاني كه به طور غيرداوطلبانه زير دست و مطيع ديگرانهستند بيشتر دوره‌هاي برگشت پذيري افسردگي شديد را تجربه مي‌كنند.

    مطيع بودن و فرمانبرداري غيرداوطلبانه و اجباري باعث مي‌شود اين كودكان درآينده به لحاظ وضعيت اجتماعي در سطح پاييني قرار بگيرند، مقايسه‌هاياجتماعي غيرمنصفانه و نامطلوب انجام دهند و براي فرار از شرايط منفي احساسناتواني كنند.

    در اين مطالعات، پژوهشگران 146 دانش آموز را مورد مطالعه و ارزيابي قرار داده و با آنها مصاحبه‌هايي انجام دادند.

    پس از 16 ماه پژوهش آنها دريافتند؛ دانش آموزاني كه فرمانبردار اجباريهستند در طول اين دوره بيشتر دچار برگشت پذيري افسردگي حاد شدند.

    نتايج حاصل از اين بررسي در واقع از يك تئوري تكاملي افسردگي حمايت مي‌كندكه بر اساس آن افراد افسرده احساس مي‌كنند هيچ راه گريزي از احساسات منفييا شرايط منفي ندارند و در نتيجه براي سازگاري با شرايط و پرهيز ازآسيب‌هاي احساسي بيشتر تصميم به عقب نشيني مي‌گيرند.

    اين پژوهشگران مي‌گويند؛ نتايج مطالعات فوق را مي‌تـوان به تمام گروه‌هاي سني به طور كلي تعميم داد.

  9. این کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #38
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم

    بی حوصلگی هنگامی روی می دهد که ما دیگر به اطرافیان، اشیای پیرامون خود وفعالیتهای روزمره خود علاقه مند نبوده و از آنها لذت نمی بریم. بی حوصلگیدر واقع فقدان تنوع و انگیزش در زندگیست.
    یکی از خصوصیات انسان تنوع طلبی و نیاز به تغییر مداوم در شکل و نوعمحرکات بیرونی است. سازگاری حسی سبب می شود ما از فعالیتهای تکراری بهستوه آییم. سازگاری حسی یعنی: کاهش حساسیت حواس زمانی که در معرض مداوم یکعامل محرک ثابت و تغییر ناپذیر قرار می گیرند.
    مثلا پس از خرید یک تلفن همراه نو شوق و ذوق فراوانی داریم اما پس از گذشتیکی دو ماه همان تلفن همراه برایمان تکراری و ملال آور می شود.
    همین عامل در روابط زن و مرد نیز مصداق دارد. اما باید آگاه بود که تنوعطلبی یک ویژگی ذاتی انسانها بوده و می بایست در برخی موارد آن را تحتکنترل درآورد و برایش محدودیت قائل شد. حتی اگر مردی همسر زیبایی هم داشتهباشد ممکن است خدای ناکرده به زنان دیگر مخفیانه نگاه کند حتی اگر آن زناننازیبا و زشت باشند. چرا که نزد آن مرد زیبایی همسرش دیگر تکراری و عادیگشته و به عبارتی به چهره وی عادت کرده است. اما همین مرد باید مطلع باشدکه این دور باطل هیچگاه به کمال خشنودی منتهی نمی گردد.
    بنابراین باید برای برخی امور در تنوع طلبی محدودیت قائل شویم و گرنهمجبور خواهیم شد همیشه بی حوصله و دلزده باقی بمانیم و طعم رضایت رانچشیم. یکی از نکات بسیار مهم در روابط این است که زن و مرد هر آنچه کهدارند را یک باره رو نکنند. یعنی تمام مهارتها، خصوصیات اخلاقی و شخصیتی،آرزوها، اسرار، برنامه های آینده، هدفهای بلند مدت و کوتاه مدت و غیره. چون زمانی که مثلا دختری از تمام راز و رمز، مهارتها و شیرین کاری های یکپسر آگاه شود دیگر چیزی باقی نمی ماند که حس کنجکاوی دختر را نسبت به آنپسر برانگیزد و رابطه از هیجان و تب وتاب می افتد. مانند فیلمی که وقتی ازابتدا تا انتهای آن را مشاهده می کنیم دیگر بندرت پیش می آید که بخواهیممجددا نگاهش کنیم اما اگر همین فیلم به صورت سریال نمایش داده شود همهیجانش بیشتر می شود و هم کنجکاوی بیننده برای سر درآوردن از ادامهداستان. اما این بدین معنا هم نیست که به طرف مقابلمان دروغ بگوییم وشخصیت اصلی خود را کتمان کنیم بلکه باید به گونه ای پیش برویم که در هر یکاز ملاقات هایمان یک سخن، مطلب، خبر یا برنامه تازه در چنته داشته باشیم. خلاصه باید پیش بینی ناپذیر باشیم.
    برای غلبه بر بی حوصلگی در زندگی از این راهکارها سود برید:
    ۱) سعی کنید هر از چند گاهی در زندگی خود تغییراتی هر چند جزئی ایجاد کنید.
    ۲) بی کاری و فقدان فعالیت یک عامل مهم در ایجاد بی حوصلگی ست. دست به کارشوید با نشستن و به نقطه ای خیره شدن چیزی عوض نمی شود. برخیزید و به کاریمشغول شوید.
    ۳) حس پوچی و این باور که زندگی، شغل و فعالیتهای شما بی معنی است میتواند شما را تا مرز افسردگی پیش برد. شما نباید زندگی خود را یک دایره بیپایان و هدف بدانید. این وظیفه خود شماست که به زندگی خود معنا بخشید.
    ۴) هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید و به علم خود بیفزایید.
    ۵) خود را به چالش بکشانید. به فعالیتی دست بزنید که در شما استرس ملایمیایجاد می کند. مانند برد و باخت (در بازی، ورزش) یا پذیرش ایده های جدید.
    ۶) به یاد داشته باشید که هیچ چیز کسالت بار و خسته کننده نیست بلکه اینذهن بی حوصلگی شماست که همه چیز را کسل کننده می بینید. بی حوصلگی یک امرنسبی و درونیست. افکار خود را تغییر دهید تا احساسات شما نیز تغییر یابند.
    ۷) حس کنجکاوی خود را بر انگیزید. نسبت به پیرامون خون بی تفاوت نباشید. سعی کنید از همه چیز سر در بیاورید.البته به غیر از مسائل شخصی دیگران.
    ۸) خیال پردازی کنید. خیال پردازی بیش از حد سبب دور افتادن شما ازواقعیتها و حقایق می گردد اما از تخیل خود می توانید در رفع بی حوصلگی کمکبگیرید. خیال پردازی کنید و به آرزوهای خود دست یابید.
    ۹) تکرار فعالیتهای روزمره یا از روی عادت بسیار خسته کننده است. بنابرایندیگر ایده ها، گزینه ها واحتمالات را هم انتخاب کنید. مثلا هر روز برایصبحانه چای شیرین نخورید، یک روز هم قهوه یا شیر بخورید یا هر روز سر یکساعت فعالیت خاصی را انجام ندهید. هراز گاهی طرز لباس پوشیدن یا مدل مویخود را تغییر دهید.
    ۱۰) هر بار سر قرار ملاقات یک دست لباس مشابه به تن نکنید یا در کافی شاپفقط میلک شیک سفارش ندهید. با یک هدیه بدون مناسبت طرف مقابل خود راغافلگیر کنید.
    ۱۱) تکراری نباشید.


    گردآورنده: نیره رضایی
    روزنامه مردم سالاری

  11. این کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #39
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    افسردگي رانندگان، احتمال تصادف را افزايش مي‌دهد

    واحد مرکزي خبر: بر اساس تحقيقاتي که در زمينه سلامت رواني رانندگانکاميون در استراليا صورت گرفت، مشخص شد افسردگي يا اشتغال نامنظم ممکن استخطر حادثه را براي آنها به شدت افزايش دهد.


    اين مطالعه که توسط دانشگاه کويينزلند صورت گرفته است و نهادهاي گوناگوناز جمله کميسيون ملي حمل و نقل آن را تاييد کرده است، تاثير قابل توجهيبراي امنيت جاده دارد. بر اساس اين مطالعه، خطر تصادف براي رانندگان بانشانه هاي افسردگي دو برابر و براي آنهايي که از عوارض شديد افسردگي رنجمي‌برند، شش برابر است.


    اين تحقيق از سوي ديگر نشان مي‌دهد حدود 9 درصد رانندگان دست کم يک بار درهفته مواد مخدر مصرف مي‌کنند و مصرف بعضي مواد مخدر در ميان آنها دو برابرافراد معمولي است. اگر چه به گفته مايکل هيلتون از مرکز بهداشت رواني پارکسنتر کويينزلند که اين تحقيق را انجام داده است، تبديل نتايج اين تحقيق بهبرنامه عملي اهميت دارد اما اين تحقيق نشان مي‌دهد که رانندگان خود درمقابل درمان مقاومت مي‌کنند. به گفته اين محقق، نتايج اين مطالعه همچنينضرورت سامان دادن به علل استرس در رانندگان خودروهاي سنگين و کاهش ساعاتکار آنها را نشان مي‌دهد.

  13. این کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #40
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    درمان افسردگي به روش جيم‌کري

    «مادري بيمار داشتم و هميشه مي‌خواستم او احساس بهتري داشته باشد، اوايلفکر مي‌کردم اگر استراحت کند و يک مشت قرص و دارو بخورد، حال‌اش بهترمي‌شود. گاهي کنارش‌ مي‌رفتم و برايش دعا مي‌کردم. گاهي وقت‌ها همدلقک‌بازي درمي‌آوردم. از در و ديوار آويزان مي‌شدم تا خنده به لب‌اشبيايد....

    من اولين بچه خانواده 6 نفري‌مان بودم. پدرم ساکسيفون مي‌زد و به خاطرپرداخت چک‌هايش هميشه مقروض بود و در سن 51 سالگي همين شغل‌‌اش را هم ازدست داد. از دست دادن شغل پدرم، زندگي‌مان را تحت تاثير قرار داد. 16 سالهبودم که مدرسه را ترک کردم. خيلي وضعيت بدي بود. انگار ترمز دستيخانواده‌ام را کشيده بودند. ما در حال تجربه فقر و بدبختي بوديم
    اين قصه تلخ مربوط به چه کسي مي‌تواند باشد؟! باور کردني نيست اما اين قصهرا يکي از بهترين کمدين‌هاي اين روزگار مي‌گويد؛ کسي که بازي‌هايش او رابه مرد 25 ميليون دلاري هاليوود تبديل کرده، کسي که صفت‌هاي بچه بي‌پروا،صريح، رک‌گوي خوشحال و «يکي از بزرگ‌ترين کمدين قرن اخير» را به خودشاختصاص داده: جيم کري.
    جيم‌کري، کارهاي خنده‌دار بسياري را به طور ذاتي از خودش بروز مي‌دهد و بهغير از صفت‌هاي گفته شده، به خودخواهي، کله‌خرابي و احساساتي بودن هممعروف است و شما مي‌توانيد دورن او ذره‌اي از هر کدام از اين صفت‌ها را بهمقدار کم و زياد پيدا کنيد.

    جيم کري و فلسفه زندگي

    او درباره فلسفه زندگي‌اش مي‌گويد: «تنها در لحظه باش و در زمان حال زندگيکن؛ به خاطر اينکه همه چيز در اين لحظه وجود واقعي دارد و تو بايد از زمانحال خودت لذت ببري؛ مثل کاري که بچه‌ها مي‌کنند و دست آخر اينکه براي خودتبايد معتبر باشي!» جيم کري ادامه مي‌دهد: «اگر شما در لحظه‌هاي زندگي‌تانحضور نداشته باشيد، يا در حال نگاه کردن به آينده‌اي محتوم هستيد و يابرگشتن به گذشته‌اي که پر از درد است و تاسف و پشيماني!» کري با تماموجودش اين دو نگاه را درک کرده و از ميان اين نگاه به گذشته و آينده هر دورا کنار زده و زندگي در «حال» را انتخاب کرده است.

    جيم کري و افسردگي

    او در پاسخ به اين سوال که «چه چيزي کمک کرد که استعداد تو کشف شود؟» مي‌گويد: «افسردگي! من مادري مريض و بيمار داشتم. مي‌خواستم مادرم حالبهتري داشته باشد. اوايل فکر مي‌کردم اگر استراحت کند و يک مشت قرص و داروبخورد حال‌اش خوب مي‌شود، گاهي برايش‌ دعا مي‌کردم، گاهي از در و ديوارآويزان مي‌شدم تا او بخندد و حال‌اش بهتر شود اما همه مشکل زندگي‌امبيماري مادرم نبود. پدرم که نوازنده ساکسيفون بود کارش را در 51 سالگي ازدست داد و همه زندگي ما تحت تاثير بي‌کاري و بي‌پولي پدرم قرار گرفت. 16ساله بودم که مدرسه را ترک کردم و من و خانواده‌ام در معرض تجربه‌اي تازهقرار گرفتيم: فقر و بيچارگي‌! من اولين بچه در خانواده 6 نفري‌مان بودم. درس و مدرسه را در 16 سالگي ترک کردم و همه براي گذراندن زندگي کاري پيداکرديم. بيشتر اهالي خانه‌مان در گارد امنيتي کار پيدا کردند و من از اينموضوع خيلي عصباني بودم و بيشتر از همه از دنيا عصباني بودم؛ دنيايي کهکار پدرم را از او گرفته و ما را به اين وضع انداخته بود. آن‌قدر حال‌امبد بود که دل‌ام مي‌خواست سر يک نفر را به ديوار بکوبم!» اما چه شد کهجيم‌ کري از آن همه درد و بدبختي و غم رها شد و تبديل به کسي شد که بافيلم‌ها و بازي‌هايش صدها هزار نفر را دور تا دور دنيا مي‌خنداند؟ پاسخ اواين است: «هر آدمي براي انجام هر کاري نياز به انگيزه دارد و من فکرنمي‌کنم هيچ آدمي بتواند بدون داشتن اندکي افسردگي بفهمد که چه مي‌خواهد. به نظر من، افسردگي يک جزء لازم براي فهم و درک زندگي و ساختن آن است. اگرشما دچار اين افسردگي نباشيد، نمي‌توانيد هيجان را هم درک کنيد.» او در 17سالگي دچار اين حالت شد؛ زماني که سعي مي‌کرد تا هم خودش و هم خانواده‌اشرا حمايت کند و در کلوپ کمدي تورنتو کار کند. او در 21 سالگي اولين تجربهبازي‌اش را در «نمايش امشب» به اجرا گذاشت؛ بازي‌اي که درخشان، خيره کنندهو موفقيت‌آميز بود اما کري نمي‌خواست يک چهره مشهور باشد. نمي‌خواست سرمشقو الگوي ديگران باشد: ‌«من توانستم 2 هزار نفر را در کار خودم پايين بکشماما نمي‌‌خواستم به دنيا بگويم من از آنها برترم، بلکه به نظر خودم همهآنها از من جذاب‌‌تر و بامزه‌‌تر بودند‍!» کري تا به امروز 28 فيلم بازيکرده و ميليون‌ها دلار پول به دست آورده، جايزه اول گلدن گلاب را برده اماهنوز در حال گذراندن کلاس‌هاي بازيگري است و مي‌گويد هدف‌اش لذت بردن مردماز بازي‌هاي جديد او است: «در زندگي قله‌هاي بسياري وجود دارد و دره‌هايبسياري. خيلي از آنها مي‌توانند تو را لت‌وپار کنند و اين شروع مرحلهنااميدي است؛ مثلا وقتي نمي‌تواني جوابي براي سوال‌هايت از کائنات پيداکني. اما تو مي‌تواني بخندي چون سالمي. من هم توي اين مرحله.قرار گرفتم؛مثل همان وقتي که مادرم مريض بود و پدرم کارش را از دست داده بود. اما ازآن گذشتم. ولي خيلي‌ها در همان نااميدي مي‌مانند براي سال‌ها و سال‌ها وگاهي براي هميشه

    جيم کري درباره گذشتن از افسردگي مي‌گويد: «راستش من فقط به خودم مي‌گفتمهمه چيز خوب است! البته مدتي هم قرص مصرف کردم و مدتي هم تحمل کردم. منزندگي سالمي دارم. تنها نوشيدني‌اي که مي‌خورم قهوه است و خيلي جدي بانوشيدني‌هاي الکي مخالف‌ام. اهل هيچ موادي نيستم و فکر مي‌کنم، زندگي بهخودي خودش‌، خيلي زيبا است و يقين دارم که معجزه اتفاق مي‌افتد؛ حتي اگرشما به آن معتقد نباشيد
    جيم کري و اسکروچ

    او امسال در فيلم «کريسمس کارول» بازي داشت؛ فيلمي که بر اساس شخصيت‌کلاسيک يکي از داستان‌هاي چارلز ديکنز به نام رابنز اسکروچ ساخته شد. کريدر اين فيلم نقش اسکروچ را دارد. شخصيتي عصبي، بداخلاق و بدتر از همه،خسيس. کري درباره بازي در اين نقش مي‌گويد: «مهم‌ترين نکته‌اي که نقشاسکروچ دارد اين است که همه ما يک اسکروچ کوچک درون خودمان داريم. من هماين اسکروچ را داشتم، اسکروچ در طي فيلم درون من رشد کرد و روز به روزبزرگ‌تر شد

    هفته نامه سلامت

  15. این کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •