زیستشناسی فرگشتی (تکاملی) از آن دسته از موضوعهایی است كه با مشكل تصویر ذهنی جامعه روبهروست. برخی از آن احساس نگرانی میكنند و بنابراین با آن مخالف هستند. تعداد زیادی، حتی بسیاری از موافقان آن، زیستشناسی فرگشتی را بیارتباط با محیط خارج از مراکز علمی میدانند. در برخی موارد، حتی فرگشت را چیزی مرتبط با مرگ و نابودی و بدبختی و گاهی مسئول آن میدانند؛ برای مثال مقاومت به دارو در پزشكی و مقاومت به حشرهكشها در كشاورزی.
مثالهایی برای زیستشناسی فرگشتی
بسیاری از مردم از كاربردهای زیستشناسی فرگشتی آگاهی ندارند. این كه جامعه پذیرش خوبی نسبت به زیستشناسی فرگشتی ندارد، ممكن است تا اندازۀ زیادی به این برداشت آنان مربوط باشد كه آن را با هر چیز دیگری بیارتباط میدانند. با وجود این، فرگشت، به ویژه فرگشت خرد (Microevolution) نقشی اساسی در بهبودهایی در زندگی ما طی قرن بیستم داشته است و انتظار میرود در فناوری زیستپزشكی در قرن آینده نیز اهمیت ویژهای داشته باشد. برای مثال:
• فرگشت در پس بسیاری از پیشرفتهایی قرار دارد كه در كشارزی داشتهایم (برای مثال، انتخاب مصنوعی نژادهایی از گیاهان و جانوران).
• برخی از اصلهای فرگشت برای تولید بسیاری از بهترین واكسنها به كار گرفته شدهاند و مشكلاتی كه در بهكارگیری برخی از این واكسنها وجود دارد نیز به فرگشت بازمیگردد.
• پیشرفتهای آتی در داروسازی و صنعت زیستفناوری در بهكارگیری زیستشناسی فرگشتی نهفته است؛ هزینۀ زیادی به كار میرود تا فرگشت در لولۀ آزمایش رخ دهد یا به نحوی از آن جلوگیری شود.
• واکسن هدیهای از فرگشت. واكسن فلج اطفال نمونۀ قدیمی اما بسیار خوبی است که توسط فرگشت محقق شده است.
واكسنی كه در حال حاضر برای مصونیت در برابر فلج اطفال به صورت خوراكی در اختیار اطفال قرار میگیرد، ویروس زندۀ عامل این بیماری است.
این ویروس زنده از لحاظ ژنتیكی ضعیف شده است. بنابراین دستگاه ایمنی بدن ما از عهدهاش برمیآید. در نتیجه، ویروس ضعیف شده نمیتواند در بدن ما بیماری ایجاد كند ( به جز ۱ تا ۲ نفر در هر میلیون نفر كه واكسینه شده باشند).
فرایند ضعیفسازی ویروس در واقع نوعی فرایند فرگشتی است. آلبرت سیبین (Albert sabin) برای تهیۀ واكسن فلج اطفال سوشهای بیماریزا و بسیار خطرناک این ویروس را بیرون از بدن انسان (در سلولهای كلیه میمون كه سلول میزبان این ویروس محسوب نمیشود) پرورش داد و این روند را تا اندازهای ادامه داد تا ویروسهایی به دست آمدند كه به شرایط بیرون از بدن انسان سازش یافته و توانایی ایجاد بیماری در انسان را از دست داده بودند.
این روش تهیۀ واكسن هنوز هم برای تولید واكسنهای زندۀ مختلف استفاده میشود. در اینجا فرگشت یاور خوبی بوده است چون به ما كمک کرده تا واكسن بسازیم. اما نقش فرگشت و زیستشناسی فرگشتی به همینجا ختم نمیشود. فرگشت میتواند برای ما دردسر نیز بیافریند.
وقتی فردی ویروس ضعیف شده را میخورد، ویروس سلولهای معده و روده او را آلوده میسازد و در آنجا تكثیر می شود.
زادههای ویروسی، سلولهای دیگر معده و روده را آلوده میكنند و زادههای دیگری را به وجود میآورند. این روند ادامه پیدا میكند و در نتیجه جمعیتی از ویروسها در دستگاه گوارش به وجود میآید كه همچنان در حال رشد است.
برخی از آن ویروسها دچار جهش میشوند و برخی از آن جهشها (یک یا دو جهش)، بیشتر توان بیماریزایی را به ویروس باز میگردانند .
ویروسهایی كه بار دیگر توان بیماریزایی را بهدست آوردهاند، درون سلولهای معده و روده بر ویروسهای ضعیف شده برتری دارند و طی یک هفته یا اندكی بیشتر پس از خوردن ویروس، فرد به انبار ویروسهای خطرناک و بیماریزا تبدیل میشود. بنابراین، روند تضعیف ویروس در دستگاه گوارش برعكس میشود. این ویروسها به فردی كه واكسن را دریافت كرده است آسیب نمیرسانند، زیرا هنگامی كه آنها درون معده و روده تكثیر میشوند، دستگاه ایمنی برای مقابله با آنها و جلوگیری از ورودشان به دستگاه عصبی مركزی آماده میشود.
با وجود این، اگر در جمعیتی از افرادی كه به ویروس فلج اطفال ایمن نشدهاند ، تنها یک نفر واكسینه شود، ویروسهایی كه در بدن آن فرد توان بیماریزایی خود را بازمییابند، ممكن است افراد دیگر را آلوده كنند و در نتیجه باعث فراگیری بیماری در جمعیت شوند.
خوشبختانه این مشكل، كه فرگشت آن را به وجود میآورد، راه حل سادهای دارد. برای جلوگیری از چنین رویدادی، تلاش میكند جامعه را در یک زمان و بهطور كامل واكسینه كنند.
برای مثال، سازمان بهداشت جهانی (WHO) در یک روز ۹۰ میلیون نفر را در هندوستان، و در سه روز كل جامعۀ چین را علیه فلج اطفال واكسینه كرد.
بنابراین، شناخت ما از فرگشت ویروس فلج اطفال به ما امكان داده است كه بدون ایجاد بیماری ناخواسته، از واكسن آن استفاده كنیم.
خطر فهم نادرست فرگشت
فرگشت مقاومت به دارو در باكتریها یكی از سادهترین نمونههای فرگشت است كه در طبیعت رخ میدهد و بسیار به پزشكی مرتبط است. به علاوه، نمونهای از فرگشت در اندازۀ كوچک است كه میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد. با وجود این، بسیاری از مردم درک درستی از آن ندارند و حتی در گزارشهای رسانههایی مانند بیبیسی نیز نادرست بیان میشود.
مقاومت به پادزیها (آنتیبیوتیکها) یک پدیدۀ فرگشتی است:
• استفادۀ بیش از اندازه و نادرست از پادزیها باعث گزینش باكتریهایی میشود كه ژن مقاوم به پادزی دارند.
• با ادامه پیدا كردن استفاده از پادزیها ، تعداد باكتریهای مقاوم به پادزی افزایش مییابد و به میزبانهای دیگر منتقل میشود.
• در نهایت، باكتریهای مقاوم به پادزی جایگزین جمعیت باكتریهایی میشوند که زمانی به پادزی حساسیت داشتند.
با وجود این، مفهوم مقاومت به پادزی به شكل نادرستی در ذهن عموم مردم جا افتاده است. اغلب افراد تصور میكنند، استفادۀ نادرست از پادزی، به افزایش تحمل فرد در برابر دارو میانجامد و در نتیجه پادزی در آن فرد موثر واقع نمیشود. در واقع، آنان تصور میكنند مصرف نادرست پادزی، باعث تغییرهایی در فرد (و نه در باكتری) میشود.
اما مقاومت به پادزی یک فرایند فرگشتی است و استفادۀ نادرست از پادزیها تنها به فرد مصرفكننده آسیب نمیرساند، بلكه استفادۀ نادرست همسایۀ شما از پادزیها میتواند به شما نیز آسیب برساند و حتی باعث مرگ شما شود. حتی استفادۀ نادرست از پادزیها در یكی از كشورهای اروپایی میتواند سوشهای مقاومی را برای یک كشور آمریكایی یا آسیایی به ارمغان آورد كه راهی نیز برای مقابله با آن وجود نداشته باشد. بنابراین، در اینجا استفادۀ درست یک نفر مطرح نیست بلكه باید برای استفادۀ درست همگان از پادزیها برنامهریزی كرد.
منبع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] | مترجم: حسن سالاری (جزیره دانش) | نسخۀ ویرایش شدۀ فرگشت