تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 52 از 127 اولاول ... 24248495051525354555662102 ... آخرآخر
نمايش نتايج 511 به 520 از 1265

نام تاپيک: تکامل (فرگشت)

  1. #511
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض زیست‌شناسی فرگشتی – فناوری قرن ۲۱ | قسمت اول

    زیست‌شناسی فرگشتی (تکاملی) از آن دسته از موضوع‌هایی است كه با مشكل تصویر ذهنی جامعه روبه‌روست. برخی از آن احساس نگرانی می‌كنند و بنابراین با آن مخالف هستند. تعداد زیادی، حتی بسیاری از موافقان آن، زیست‌شناسی فرگشتی را بی‌ارتباط با محیط خارج از مراکز علمی می‌دانند. در برخی موارد، حتی فرگشت را چیزی مرتبط با مرگ و نابودی و بدبختی و گاهی مسئول آن می‌دانند؛ برای مثال مقاومت به دارو در پزشكی و مقاومت به حشره‌كش‌ها در كشاورزی.

    مثال‌هایی برای زیست‌شناسی فرگشتی

    بسیاری از مردم از كاربردهای زیست‌شناسی فرگشتی آگاهی ندارند. این كه جامعه پذیرش خوبی نسبت به زیست‌شناسی فرگشتی ندارد، ممكن است تا اندازۀ زیادی به این برداشت آنان مربوط باشد كه آن را با هر چیز دیگری بی‌ارتباط می‌دانند. با وجود این، فرگشت، به ویژه فرگشت خرد (Microevolution) نقشی اساسی در بهبودهایی در زندگی ما طی قرن بیستم داشته است و انتظار می‌رود در فناوری زیست‌پزشكی در قرن آینده نیز اهمیت ویژه‌ای داشته باشد. برای مثال:

    • فرگشت در پس بسیاری از پیشرفت‌هایی قرار دارد كه در كشارزی داشته‌ایم (برای مثال، انتخاب مصنوعی نژادهایی از گیاهان و جانوران).


    • برخی از اصل‌های فرگشت برای تولید بسیاری از بهترین واكسن‌ها به كار گرفته شده‌اند و مشكلاتی كه در به‌كارگیری برخی از این واكسن‌ها وجود دارد نیز به فرگشت بازمی‌گردد.


    • پیشرفت‌های آتی در داروسازی و صنعت زیست‌فناوری در به‌كارگیری زیست‌شناسی فرگشتی نهفته است؛ هزینۀ زیادی به كار می‌رود تا فرگشت در لولۀ آزمایش رخ دهد یا به نحوی از آن جلوگیری شود.


    • واکسن هدیه‌ای از فرگشت. واكسن فلج اطفال نمونۀ قدیمی اما بسیار خوبی است که توسط فرگشت محقق شده است.

    واكسنی كه در حال حاضر برای مصونیت در برابر فلج اطفال به صورت خوراكی در اختیار اطفال قرار می‌گیرد، ویروس زندۀ عامل این بیماری است.

    این ویروس زنده از لحاظ ژنتیكی ضعیف شده است. بنابراین دستگاه ایمنی بدن ما از عهده‌اش برمی‌آید. در نتیجه، ویروس ضعیف شده نمی‌تواند در بدن ما بیماری ایجاد كند ( به جز ۱ تا ۲ نفر در هر میلیون نفر كه واكسینه شده باشند).

    فرایند ضعیف‌سازی ویروس در واقع نوعی فرایند فرگشتی است. آلبرت سی‌بین (Albert sabin) برای تهیۀ واكسن فلج اطفال سوش‌های بیماری‌زا و بسیار خطرناک این ویروس را بیرون از بدن انسان (در سلول‌های كلیه میمون كه سلول میزبان این ویروس محسوب نمی‌شود) پرورش داد و این روند را تا اندازه‌ای ادامه داد تا ویروس‌هایی به دست آمدند كه به شرایط بیرون از بدن انسان سازش یافته و توانایی ایجاد بیماری در انسان را از دست داده بودند.

    این روش تهیۀ واكسن هنوز هم برای تولید واكسن‌های زندۀ مختلف استفاده می‌شود. در این‌جا فرگشت یاور خوبی بوده است چون به ما كمک کرده تا واكسن بسازیم. اما نقش فرگشت و زیست‌شناسی فرگشتی به همینجا ختم نمی‌شود. فرگشت می‌تواند برای ما دردسر نیز بیافریند.

    وقتی فردی ویروس ضعیف شده را می‌خورد، ویروس سلول‌های معده و روده او را آلوده می‌سازد و در آنجا تكثیر می ‌‌شود.

    زاده‌های ویروسی، سلول‌های دیگر معده و روده را آلوده می‌كنند و زاده‌های دیگری را به وجود می‌آورند. این روند ادامه پیدا می‌كند و در نتیجه جمعیتی از ویروس‌ها در دستگاه گوارش به وجود می‌آید كه همچنان در حال رشد است.

    برخی از آن ویروس‌ها دچار جهش می‌شوند و برخی از آن جهش‌ها (یک یا دو جهش)، بیشتر توان بیماری‌زایی را به ویروس باز می‌گردانند .

    ویروس‌هایی كه بار دیگر توان بیماری‌زایی را به‌دست آورده‌اند، درون سلول‌های معده و روده بر ویروس‌های ضعیف شده برتری دارند و طی یک هفته یا اندكی بیشتر پس از خوردن ویروس، فرد به انبار ویروس‌های خطرناک و بیماری‌زا تبدیل می‌شود. بنابراین، روند تضعیف ویروس در دستگاه گوارش برعكس می‌شود. این ویروس‌ها به فردی كه واكسن را دریافت كرده است آسیب نمی‌رسانند، زیرا هنگامی كه آنها درون معده و روده تكثیر می‌شوند، دستگاه ایمنی برای مقابله با آنها و جلوگیری از ورودشان به دستگاه عصبی مركزی آماده می‌شود.

    با وجود این، اگر در جمعیتی از افرادی كه به ویروس فلج اطفال ایمن نشده‌اند ، تنها یک نفر واكسینه شود، ویروس‌هایی كه در بدن آن فرد توان بیماری‌زایی خود را بازمی‌یابند، ممكن است افراد دیگر را آلوده كنند و در نتیجه باعث فراگیری بیماری در جمعیت شوند.

    خوشبختانه این مشكل، كه فرگشت آن را به وجود می‌آورد، راه حل ساده‌ای دارد. برای جلوگیری از چنین رویدادی، تلاش می‌كند جامعه را در یک زمان و به‌طور كامل واكسینه كنند.

    برای مثال، سازمان بهداشت جهانی (WHO) در یک روز ۹۰ میلیون نفر را در هندوستان، و در سه روز كل جامعۀ چین را علیه فلج اطفال واكسینه كرد.

    بنابراین، شناخت ما از فرگشت ویروس فلج اطفال به ما امكان داده است كه بدون ایجاد بیماری ناخواسته، از واكسن آن استفاده كنیم.


    خطر فهم نادرست فرگشت


    فرگشت مقاومت به دارو در باكتری‌ها یكی از ساده‌ترین نمونه‌های فرگشت است كه در طبیعت رخ می‌دهد و بسیار به پزشكی مرتبط است. به علاوه، نمونه‌ای از فرگشت در اندازۀ كوچک است كه می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای داشته باشد. با وجود این، بسیاری از مردم درک درستی از آن ندارند و حتی در گزارش‌های رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی نیز نادرست بیان می‌شود.

    مقاومت به پادزی‌ها (آنتی‌بیوتیک‌ها) یک پدیدۀ فرگشتی است:

    • استفادۀ بیش از اندازه و نادرست از پادزی‌‌ها باعث گزینش باكتری‌هایی می‌شود كه ژن مقاوم به پادزی دارند.

    • با ادامه پیدا كردن استفاده از پادزی‌‌ها ، تعداد باكتری‌های مقاوم به پادزی‌ افزایش می‌یابد و به میزبان‌های دیگر منتقل می‌‌شود.

    • در نهایت، باكتری‌های مقاوم به پادزی‌ جایگزین جمعیت باكتری‌هایی می‌شوند که زمانی به پادزی‌ حساسیت داشتند.

    با وجود این، مفهوم مقاومت به پادزی به شكل نادرستی در ذهن عموم مردم جا افتاده است. اغلب افراد تصور می‌كنند، استفادۀ نادرست از پادزی، به افزایش تحمل فرد در برابر دارو می‌انجامد و در نتیجه پادزی در آن فرد موثر واقع نمی‌شود. در واقع، آنان تصور می‌كنند مصرف نادرست پادزی، باعث تغییرهایی در فرد (و نه در باكتری) می‌شود.

    اما مقاومت به پادزی یک فرایند فرگشتی است و استفادۀ نادرست از پادزی‌ها تنها به فرد مصرف‌كننده آسیب نمی‌رساند، بلكه استفادۀ نادرست همسایۀ شما از پادزی‌ها می‌تواند به شما نیز آسیب برساند و حتی باعث مرگ شما شود. حتی استفادۀ نادرست از پادزی‌ها در یكی از كشورهای اروپایی می‌تواند سوش‌های مقاومی را برای یک كشور آمریكایی یا آسیایی به ارمغان آورد كه راهی نیز برای مقابله با آن وجود نداشته باشد. بنابراین، در اینجا استفادۀ درست یک نفر مطرح نیست بلكه باید برای استفادۀ درست همگان از پادزی‌ها برنامه‌ریزی كرد.



    منبع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] | مترجم: حسن سالاری (جزیره دانش) | نسخۀ ویرایش شدۀ فرگشت

  2. 6 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #512
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    میگن که تکامل درسته ولی برای انسان نیست و یکی از دلایلی که میارند حلقه مفقوده هست.
    میخواستم بدونم بطور دقیق منظورشون چیه هست.و چه جوابی میشه بهشون داد؟
    Last edited by A M ! N; 14-05-2014 at 18:48. دليل: اسمی از مذهب برده نشه. خلاف قوانین

  4. #513
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    میگن که تکامل درسته ولی برای انسان نیست و یکی از دلایلی که میارند حلقه مفقوده هست.
    میخواستم بدونم بطور دقیق منظورشون چیه هست.و چه جوابی میشه بهشون داد؟
    منظور از حلقه مفقوده نبود فسیلهایی از نسل انسان هست که ارتباطش رو به نیاکان و گونه های جانوری به طور مستقیم نشون بده
    برای خیلی از گونه های جانوری این فسیلها کشف شدن ولی برای انسان هنوز فسیل 100%وجود نداره که این توالی فرگشتی رو نشون
    البته فسیل اردی که جدیدا کشف شده این حلقه مفقوده رو تا حدود زیادی پر کرده و اردی موجودی هست کاملا میان انسان امروزی و انسانها اولیه و شامپانزه

    هرچند بازم همون افراد که مورد نظر شماست با تحریف و دروغپراکنی ادعا میکنن اردی فرگشت رو رد میکنه(دقیقا تیتر خیلی از سایتهای اراجیفپکنی) ولی اصلا اینطور نیست و اردی نه انسان هست و نه شامپانزه و دقیقا یکی از حلقه های مفقوده بین انسان امروزی و نیاکان فرگشتی انسان هست

  5. 3 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #514
    اگه نباشه جاش خالی می مونه L͠øneWolf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2014
    محل سكونت
    ۴۱ تریلیون کیلومتری آلفا قنطورس
    پست ها
    294

    پيش فرض

    الان مد شده که خیلی ها که دیگه این همه شواهد و مدارک را میبینند و همچنین دارای تعصبات مذهبی هستند.
    میگن که تکامل درسته ولی برای انسان نیست و یکی از دلایلی که میارند حلقه مفقوده هست.
    میخواستم بدونم بطور دقیق منظورشون چیه هست.و چه جوابی میشه بهشون داد؟

    این حدود صد مورد از «حلقه مفقوده» یا فسیل های مربوط به تکامل انسان
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    من نمی دونم این که «تکامل درسته ولی برای انسان نیست» چه معنایی داره. شواهدی که دال بر فرگشت وجود داره، برای تمام حیات وجود داره. و اگر نداشته باشه باز هم برای تمام حیات وجود نداره.

  7. 4 کاربر از L͠øneWolf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #515
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    منظور از حلقه مفقوده نبود فسیلهایی از نسل انسان هست که ارتباطش رو به نیاکان و گونه های جانوری به طور مستقیم نشون بده
    برای خیلی از گونه های جانوری این فسیلها کشف شدن ولی برای انسان هنوز فسیل 100%وجود نداره که این توالی فرگشتی رو نشون
    البته فسیل اردی که جدیدا کشف شده این حلقه مفقوده رو تا حدود زیادی پر کرده و اردی موجودی هست کاملا میان انسان امروزی و انسانها اولیه و شامپانزه

    هرچند بازم همون افراد که مورد نظر شماست با تحریف و دروغپراکنی ادعا میکنن اردی فرگشت رو رد میکنه(دقیقا تیتر خیلی از سایتهای اراجیفپکنی) ولی اصلا اینطور نیست و اردی نه انسان هست و نه شامپانزه و دقیقا یکی از حلقه های مفقوده بین انسان امروزی و نیاکان فرگشتی انسان هست
    در میان پستانداران تا به حال موجودی بوده که تمامی فسیل های فرگشتیش پیدا شده باشه.

    در چه دوره زمانی ما هنوز فسیل های انسان را پیدا نکردیم؟

  9. #516
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    در میان پستانداران تا به حال موجودی بوده که تمامی فسیل های فرگشتیش پیدا شده باشه.

    در چه دوره زمانی ما هنوز فسیل های انسان را پیدا نکردیم؟
    متوجه تمامی فسیلها نمیشم یعنی چی چون اگر قرار باشه تمامی فسیلهای میلیونها ساله پیدا بشن که خودش میلیونها سال باید تحقیق کرد

    ولی اینکه موردی مطلقا 100% باشه فکر نمیکنم وجود داشته چون کلا عمر این تحقیقات بیشتر از 100سال نیست که امکانات و روشهای مثل رادیومتری انجام میشه
    پس چیزی به قدمت میلیونها سال حتما زمان بیشتری لازم داره برای تحقیق و پژوهش

    همین تایپیک رو اگر صفحات اول رو مطالعه کنید اطلاعات زیادی وجود داره میتونه بهتون کمک کنه
    کتاب و مقالات زیادی هم وجود داره که میتونید استفاده کنید

  10. #517
    کاربر فعال پرسش و پاسخ پزشكی laxer's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    محل سكونت
    Th
    پست ها
    808

    پيش فرض

    سوالی داشتم,

    در حال حاضر روند فرگشت برای انسان متوقف شده؟

    در دنیای مدرن فعلی انتخاب طبیعی دیگه کار کرد خودش رو از دست داده.
    مثلا اگر در چندین میلیون سال پیش اگر طرف پا نداشت ظرف چند روز میمرد ولی در حال حاضر اگر کسی علاوه بر پا دست هم نداشته باشه عمر مفید خودش رو میکنه و ممکنه تشکیل خانواده بده و بچه دار هم بشه.

  11. این کاربر از laxer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #518
    آخر فروم باز Zeitgeist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2011
    محل سكونت
    on the edge of a super-massive black-hole
    پست ها
    1,219

    پيش فرض

    سوالی داشتم,

    در حال حاضر روند فرگشت برای انسان متوقف شده؟

    در دنیای مدرن فعلی انتخاب طبیعی دیگه کار کرد خودش رو از دست داده.
    مثلا اگر در چندین میلیون سال پیش اگر طرف پا نداشت ظرف چند روز میمرد ولی در حال حاضر اگر کسی علاوه بر پا دست هم نداشته باشه عمر مفید خودش رو میکنه و ممکنه تشکیل خانواده بده و بچه دار هم بشه.
    روند فرگشت "متوقف" نمیشه و جهش های ژنتیکی و انتخاب طبیعی، همواره برای همه ی گونه ها در حال رخ دادن بوده و هست.

    درباره ی نسل بشر، بخصوص در یکی دو قرن اخیر با پیشرفت علم پزشکی و درمان و نجات بیماران از مرگ، "انتخاب طبیعی" تقریباً به جوکی تبدیل شده و دیگه میشه گفت در اغلب موارد، درباره ی ما صادق نیست.

    یعنی مثلاً یک نفر که بیماره، از نظر طبیعت، ضعیف هست و سرنوشتش مرگه (به هر حال، طبیعت رحم و احساسات نداره). ولی علم پزشکی و درمانی امروز ما، وی رو نجات داده و نمیگذاره بمیره.

    فرگشت ژنتیکی، با هر بچه ای که به دنیا میاد، همچنان برای ما صادقه (تا روزی که ژن های خودمون و بچه هامون رو کامل تحت کنترل دربیاریم). تمام ویژگی هایی که یک فرزند رو از پدر و مادر و دیگر اعضای جامعه متفاوت میکنه (چه خوب و چه بد) میشه گفت جزئی از فرآیند فرگشت هستن. اغلب به خاطر ترکیب ژن های مادر و پدر به وجود میان و برخی، جهش هایی هستند که چه خوب یا چه بد، به هر حال در کپی شدن رخ میدن و از "مهمترین موتورهای فرگشت" هستن و فعلاً کنترل خاصی روشون نداریم.

    اگر روی ژن هامون هم "کنترل کامل" بدست بیاریم، فرگشت ژنتیکی هم مثل انتخاب طبیعی تبدیل به یک چیزی تقریباً بی تأثیر درباره ی ما میشه.

    البته هنوز علم درمان و پزشکی به اون حد نتونسته تمام بیماری ها رو درمان کنه و افراد ضعیف (از نظر طبیعت) رو نجات بده.



    به طور کلی این موضوع چند وجه داره:


    - از طرفی، با توجه به احساسات پیچیده ای که نسل انسان درونش به فرگشت رسیده، اینکه یک انسان به هر حال از چنگ سرنوشت مرگی که انتخاب طبیعی براش رقم زده نجات داده بشه، باعث خوشحالی عده ای دیگه میشه و از اینجور مسائل... مثلاً یک فردی که تمام عمرش رو مطالعه کرده و یک گنجینه ی علمی بشری هست، به خاطر یک بیماری ساده، فقط چون بدنش توان مقابله با اون بیماری رو نداره، نابود نمیشه و علم نوین، طرف رو نجات میده و همچنان، مغز وی در خدمت بشریت خواهد بود (حالا تا روزی که استخراج اطلاعات مغز امکانپذیر شده و قدم های اولیه برای زندگی ابدی داشتن رو برداریم)...


    - ولی از طرف دیگه، ما انتخاب طبیعی رو درباره ی خودمون تا حد زیادی بی تأثیر کردیم و کنترل زیادی بر روند فرگشت خودمون یافتیم؛ این باعث میشه افراد با "ژن های ضعیف" (ژن های unfit for out survival)، قدرت ادامه ی زندگی یافته، تولید مثل کنن، و ژن های ضعیفشون رو به نسل های بعدی منتقل بگردانند. نسل هایی که مثل آنها، آن ژن هایی که باعث ضعف آنها دربرابر تهدیدات طبیعی بودند را دارا هستن و احتمال این هست که مثل ایشان، به همان بیماری ها یا ضعف ها دچار گردند.

    در طولانی مدت، این باعث میشه که تعداد افرادی که دارای جهش های ژنتیکی خاصی هستن (که باعث برخی خلقیات، بیماری ها، یا دیگر خصوصیات نامناسب برای "ادامه ی بقاء" میشن و شاید بشه روشون نام مشکلات ژنتیکی نهاد)، افزایش یافته و نرخ ابتلا به برخی بیماری ها (یا خصوصیات نامناسب برای ادامه ی بقاء) افزایش پیدا کنه (یا اینکه ژن های خفته و احتمال ابتلا وجود داشته باشن؛ هر چند که فرد ممکنه هیچ وقت مبتلا نشه تا آخر عمر).


    وقتی به طبیعت بنگرید، با اینکه ما روند انتخاب طبیعی درباره ی خودمون رو تقریباً مهار کردیم و روند فرگشتمون، دچار پیچیدگی های بسیار بیشتری نسبت به گذشته گشته، ولی دیگر موجودات، براشون همچین چیزی اتفاق نیفتاده و روند فرگشت و انتخاب طبیعی درباره ـشون به همون صورت قبل (یا حتی سریعتر، به خاطر تأثیر وجودی انسان های مدرن بر محیط) داره رخ میده که روی بسیاری میشه عناوین "تهدید علیه بشریت" (در حال یا آینده) گذاشت.

    برای مثال ویروس ها و میکروب های بیماری-زایی که ما با داروها و روش های مختلف باهاشون مبارزه میکنیم، درونشون مثل همه ی دیگر موجودات جهش ها رخ میدن.

    مثلاً فلان دارو، میتونه 99.99999 درصد عوامل فلان بیماری (با عامل خارجی) رو از پای دربیاره؛ ولی اون وسط، یه تعدادی هستن که دارای جهش هایی اند که اون دارو روشون تأثیر نداره. در نتیجه این جمعیت زنده مانده و خود را تکثیر میکنند. بعد ما مجبوریم داروهای قوی تر درست کنیم یا تغییراتی ایجاد کنیم که با نسل جدید آن عوامل بیماری-زا تطابق داشته باشند و... این دور باطل تا همیشه به نظر میاد ادامه یابه (حداقل تا روزی که درگیر این بدن ها و در طبیعت زمین هستیم).


    این معضل بزرگی هست که بشر باهاش دست به گریبانه و اینکه ما داریم از روند طبیعت عقب میمونیم، یه واقعیتی هست. برای مثال چندی قبل در خبری میخوندم که دانشمندان، چند مرحله ی "احتمالی" آینده از فرگشت ویروس آنفولانزای مشترک بین پرندگان و انسان رو در آزمایشگاه شبیه سازی کردن و نتیجه ویروسی بوده که ممکنه باعث یک اپیدمی فجیع جهانی بشه و داروهای فعلی (همچون تمام موارد مشابه) روی اون جواب نخواهند داد. طبق اون مطلب، نتایج در دسترس دانشمندان سراسر جهان قرار داده شده تا علاج واقعه رو از همین حالا بیندیشن.

    از اینجور موارد کم نیستن...

    برای مثالی دیگر، بسیاری از آنتی بیوتیک هایی که ما ده ها ساله مصرف میکنیم، دارن نسبت به نسل های جدید عوامل بیماری-زای مربوطه، بی تأثیر میشن. از جای جای جهان، شاید صدای این هشدارها رو زیاد در اخبار از قول دانشمندان مختلف شنیده باشید که "باید دست به کار شده و حتماً آنتی بیوتیک های جدیدی را زودتر توسعه دهیم، قبل از اینکه با یک فاجعه روبرو گردیم"!



    در هر حال، "زنده ماندن" در این جهان بی رحم، به نظر میاد که قیمتی داره...

    تا وقتی با این بدن انسانی از جنس این بافت های گوشتی و غیره سر و کار داشته و در کره ی زمین بین این تعداد بالای موجوداتی زندگی میکنیم که قصد نابودی ما رو دارن (چه دانسته و چه ندانسته)، این مشکلات با انتخاب طبیعی و روند فرگشت، روبرومون خواهند بود و هنوز راه گریز قطعی ای نیست جز ساخت داروهای جدید...

    تنها راهی که بنظر میاد بشه در این بدن ها باقی موند و از شر دیگر همسایگانمون روی این کره در امان باشیم، یک اصلاح ژنتیکی عظیم هست که در بر گیرنده ی تمام جوانب موضوع باشه و حداقل "تا مدتی" ما رو نسبت به خطرات بیولوژیک روی این کره، مصون نگاه داره!
    Last edited by Zeitgeist; 15-05-2014 at 00:21.

  13. 6 کاربر از Zeitgeist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #519
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    به هیچ وجه نباید تصور بشه که انتخاب طبیعی از زندگی انسان ها حذف شده. انسان هم همانند سایر موجودات تحت تاثیر انتخاب های محیط قرار میگیره کافیه یکی از شرایط محیطی مثل غذا یا شرایط جوی دست خوش تغییراتی بشه تا حیات انسان رو کاملا تحت تاثیر قرار بده.

    ولی چیزی که تا کنون باعث بقای انسان شده قدرت سازگاری انسان هست . سازگاری فرایند است که باعث می‌شود موجود زنده وفاق بیش‌تری با زیستگاه خودش پیدا کنه. این سازش ها توسط انتخاب طبیعی تولید می شن. به این صورت که صفتی که امکان بقا و تولید مثل یک جاندار رو در اون شرایط محیطی افزایش میده انتخاب میشه .. طی چند نسل این صفت انتخاب شده در بین جمعیت فراگیر میشه (افرادی در بقا و تولید مثل موفق تر هستن که چنین صفتی رو دارا باشن) و افرادی که فاقد این صفت بودن به تدریج از جمعیت تحت تاثیر فشار محیط حذف میشن.

    مثل دارا بودن ژن مقاومت به یک بیماری یا دارا بودن ژنی که قابلیت هضم یک نوع غذا رو داره . در شرایط محیطی خاص تنها کسانی که دارای چنین ژنی باشن قادر به ادامه حیات هستن و موجوداتی که توانایی سازش با محیط رو نداشته باشن یا فاقد چنین صفات برگزیده ای باشن حذف میشن.

    صفات تحت تاثیر شرایط محیطی انتخاب میشن ممکنه صفتی که در گذشته عامل بقا و تولید مثل یک جاندار بوده در زمان حال با تغییر شرایط محیطی جزو صفات برگزیده از طرف محیط نباشه.

    درباره مثالی که زده شد هم به همین صورت هست در گذشته امکانی برای سازش بیشتر انسان (به اندازه زمان حال) با محیط وجود نداشته ولی در زمان حال انسان قادر هست میزان سازگاری خودش رو با محیط افزایش بده

    انسان محیط رو کنترل نکرده انسان سازگاریش رو با محیط افزایش داده

  15. 5 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #520
    آخر فروم باز Zeitgeist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2011
    محل سكونت
    on the edge of a super-massive black-hole
    پست ها
    1,219

    پيش فرض

    به هیچ وجه نباید تصور بشه که انتخاب طبیعی از زندگی انسان ها حذف شده. انسان هم همانند سایر موجودات تحت تاثیر انتخاب های محیط قرار میگیره کافیه یکی از شرایط محیطی مثل غذا یا شرایط جوی دست خوش تغییراتی بشه تا حیات انسان رو کاملا تحت تاثیر قرار بده.

    ولی چیزی که تا کنون باعث بقای انسان شده قدرت سازگاری انسان هست . سازگاری فرایند است که باعث می‌شود موجود زنده وفاق بیش‌تری با زیستگاه خودش پیدا کنه. این سازش ها توسط انتخاب طبیعی تولید می شن. به این صورت که صفتی که امکان بقا و تولید مثل یک جاندار رو در اون شرایط محیطی افزایش میده انتخاب میشه .. طی چند نسل این صفت انتخاب شده در بین جمعیت فراگیر میشه (افرادی در بقا و تولید مثل موفق تر هستن که چنین صفتی رو دارا باشن) و افرادی که فاقد این صفت بودن به تدریج از جمعیت تحت تاثیر فشار محیط حذف میشن.

    مثل دارا بودن ژن مقاومت به یک بیماری یا دارا بودن ژنی که قابلیت هضم یک نوع غذا رو داره . در شرایط محیطی خاص تنها کسانی که دارای چنین ژنی باشن قادر به ادامه حیات هستن و موجوداتی که توانایی سازش با محیط رو نداشته باشن یا فاقد چنین صفات برگزیده ای باشن حذف میشن.

    صفات تحت تاثیر شرایط محیطی انتخاب میشن ممکنه صفتی که در گذشته عامل بقا و تولید مثل یک جاندار بوده در زمان حال با تغییر شرایط محیطی جزو صفات برگزیده از طرف محیط نباشه.

    درباره مثالی که زده شد هم به همین صورت هست در گذشته امکانی برای سازش بیشتر انسان (به اندازه زمان حال) با محیط وجود نداشته ولی در زمان حال انسان قادر هست میزان سازگاری خودش رو با محیط افزایش بده

    انسان محیط رو کنترل نکرده انسان سازگاریش رو با محیط افزایش داده
    بله حق با شماست و میشه از این منظر هم بهش نگاه کرد. من بیشتر از لحاظ دید مقایسه با نحوه ی فرگشت و انجام پذیرفتن انتخاب طبیعی درباره ی سایر موجودات نظر دادم و به این وجه چندان توجه نکردم...


    میشه گفت که درواقع فرگشت یافتن مغز پیچیده و توان ساخت ابزار در نسل منتهی به انسان، یک مزیت ویژه به ما بخشیده برای تطابق یافتن بیشتر با محیط.

    ما مثلاً در وضعیت آب و هوایی نامناسب، برعکس اغلب دیگر موجودات، با توان تفکر و ساخت ابزار، میتونیم بیشتر زنده مانده و موفق تر باشیم.

    در یکی دو قرن اخیر، از نظر سلامتی و مقابله با تهدیدات بیماری های با منشأ داحلی و خارجی هم تونستیم موفق تر بوده و تلفات کمتری بدهیم.

    درواقع، میتوان اینگونه گفت که علمی که پیشرفت و توسعه دادیم، ابزاری برای بقاء موفقیت آمیزتر ماست.


    البته از طرفی به نظر من، ما در "مقیاس های بزرگ و فیزیکی"، مثل زنده ماندن در برابر بلایای طبیعی و کمبود غذا و امثالهم، موفق تر بودیم. به واسطه ی ابزارهای پیش-بینی کننده یا ساختن خانه های امن تر، و غیره، تطابق بیشتری با محیط یافته و آسیب پذیریمون کمتر شده و بقاء طولانی تری یافتیم.

    ولی فکر میکنم میشه گفت تا حدودی ما "محیط" رو برای بقاء خودمون تحت کنترل درآورده و تغییر دادیم.

    از تغییر بافت طبیعی، عوارض زمینی (مثل کوه ها و رودها و جزایر)، اکوسیستم محیط (مثل دور کردن دشمنان طبیعیمون)، تا حتی توان دست بردن در آب و هوا، جریان های هوایی و آبی بین الملل (مثل ایجاد راه های آبی که بعضاً باعث تغییرات اقلیمی شدند) و... حتی میشه از روند "انتخاب مصنوعی" (Artificial Selection) نام برد که ما در قبال حیوانات اهلی انجام دادیم (مثل سگ و گوسفند) و نسل هایی از حیوانات به وجود آوردیم که نتنها با ما دشمن نیستند (گرگ کجا، سگ کجا!) بلکه کاملاً از فرمان ما پیروی میکنن.

    در این زمینه ها، پیشرفت های بیشتری در راهند و حتی توان کنترل تمام جنبه های یک "سیاره" در آینده ی نزدیک، چندان دور از ذهن نیست.

    شاید بشه گفت ما درباره ی مسائل مقیاس بزرگ و فیزیکی، از طبیعت و شکل سنتی انتخاب طبیعی بسیار فراتر رفته و تقریباً کنترلش رو بدست آوریدم. شاید باید روی وضعیت فعلی خود انسان ها هم نام "انتخاب مصنوعی" گذاشت! ما داریم طبیعت و محیطی که میخوایم توش باشیم رو انتخاب میکنیم و هر روز بیش از گذشته، به جای پیروی ما از شرایط محیط، شرایط محیط از ما پیروی میکند...



    و اما در مقیاس های کوچک و بیماری ها و دشمنان ریز و درشتمون که معمولاً از داخل به ما صدمه میرسونن، به نظرم به اندازه ی مقیاس بزرگ و محیط زیست، موفق نبودیم.

    با بسیاری از بیماری ها (چه با منشأ داخلی و چه با منشأ خارجی) مقابله کرده و بعضاً ریشه کن کردیمشون و با بسیاری هم، همه روزه در حال مبارزه ایم؛ ولی به نظرم با یک موجود "تطبیق پذیر" فاصله ی زیادی داریم.

    مشاهده میشه که در این زمینه ها، هنوز جهش های ژنتیکی و انتخاب طبیعی به صورت سنتی و توسط عوامل طبیعی، چندین قدم از پیشرفت های ما و تلاش ما برای انطباق، جلوتر هستن و هرقدر که ما جلوتر میریم، اونها هم پیچیده تر شده و با جهش های جدید، روش های درمانی قبلی، بی فایده میشن...


    شاید با پیشرفت علم ژنتیک و دست یافتن به توان مهندسی دوباره ی "ریشه ای" ژن های انسان و طراحی انسان هایی بی نقص، و شاید جاودانه، حداقل برای مدتی، از شر تمام عوام بیماری-زای داخلی و خارجی رها بشیم.

    ولی آیا میتوان روی این هم نام پیروی از سیستم "انتخاب طبیعی" نهاد؟ آیا این یک جور "کنترل کامل محیط" به جای "تطابق یافتن با محیط" نیست؟

    آیا "کنترل محیط"، نهایی ترین مرحله ی "تطابق یافتن با محیط" نیست؟ آیا راهی جز کنترل محیط برای تطابقی نهایی با محیط هست؟ شاید بشه روش نام the ultimate survival skill گذاشت...!

    ولی آیا چنان کاری را میتوان در زیر مجموعه ی مبحث انتخاب طبیعی نهاد؟ یا اینکه این یک نوع انتخاب مصنوعی از طرف خود ما، بر روی خود ما هست؟



    میدونم زیاد حرف زدم!

  17. 5 کاربر از Zeitgeist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •