تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 634 از 638 اولاول ... 134534584624630631632633634635636637638 آخرآخر
نمايش نتايج 6,331 به 6,340 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #6331
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    همه چیز درست خواهد شد،
    بالاخره انعکاس چاقو را فراموش خواهیم کرد
    بالاخره مرغ سحر نیز با ما به میکده خواهد خواند
    بالاخره ما هم روزی
    به دلخواه خود زندگی خواهیم کرد

    حالا بیا برویم تجریش،
    هوا محشر است،
    یک حرفی با تو دارم،
    قدم می زنیم...!

  2. 2 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #6332
    داره خودمونی میشه b@ran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    129

    پيش فرض

    گفتند هر چه درخت پربارتر، افتاده تر
    تا نگاه کردیم،همه افتاده بودیم
    یکی از پله، تو از دیفرانسیل و من از چشم تو

  4. 7 کاربر از b@ran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #6333
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض

    دلتنگی ... دلتنگی ...

    همانند سربازي که تازه از جنگ بازگشته

    محتاج نــــــ ـــ ـ ـ ـوازش دست هايت هستم

    بـــاور کن که دلتنگي ... دلتنگي ...

    دلتنگي مرگ تدريجي ست !!!




  6. 10 کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #6334

    پيش فرض


    وَقــ تي مي امــَ دي /..

    فـَضـــآ پُر مي شُد از عَطرِ " تــُ رنج " !

    حالــ ا " تــُ " رفتــيُ فقــط " رنجــ " مــانـده استــ/..


  8. 10 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #6335
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    رسالت ِ آسمانیت را

    ابراهیم من !

    آنچنان که دوست تر می داری برآور

    خسته تر از آنم که چاقوی تو را تاب آورم

    آن چنان که اسماعیل ...

    .
    .
    .

  10. 5 کاربر از diana_1989 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6336
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    لرستان- کوهدشت
    پست ها
    1

    پيش فرض

    حال من خوب است با تو بهتر می شود
    آخ...تا می بینمت یک جور دیگر می شوم
    با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند
    یاسم و باران که می بارد معطر می شوم
    در لباس آبی بیشتر از من دل می بری
    آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم
    آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو
    می توانم مایه ی - گه گاه - دلگرمی شوم
    میل میل توست اما بی تو باور کن که من
    در هجوم بادهای سخت، پر پر می شوم
    (شعر از مهدی فرجی)

  12. 2 کاربر از pars.ir بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #6337
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    سلام
    متوجه دلیل حذف شدن بعضی از پستهام تو این تاپیک و بقیه تاپیکهای انجمن ادبی مثه " اشعار سکوت و تنهایی " نیستم !؟
    چرا باید به طور متوالی شعرها حذف بشن ؟

  14. این کاربر از diana_1989 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #6338
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    به جرم وسوسه...

    چه طعنه ها که نشنیدی حوا!

    پس از تو

    همه تا توانستند

    آدم
    شدند...!

    چه صادقانه حوا بودی!

    چه ریاکارانه آدمیم.!

  16. 3 کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #6339
    حـــــرفـه ای Mohammad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    پست ها
    9,311

    پيش فرض

    سلام
    متوجه دلیل حذف شدن بعضی از پستهام تو این تاپیک و بقیه تاپیکهای انجمن ادبی مثه " اشعار سکوت و تنهایی " نیستم !؟
    چرا باید به طور متوالی شعرها حذف بشن ؟
    شما لطف کنید قبل از پست دادن نگاهی به قوانین موجود بندازید . دلیل حذف پست ها هم که ذکر شدن !
    ممنون .

  18. 4 کاربر از Mohammad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #6340
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    دیریست می نویسم و بر برگ سرنوشت

    جز نقشه ای ز خون شقایق نمانده است

    این ناله ای که سر خط آن , غربت دل است

    من را به قعر وسعت طوفان کشانده است

    نفرین به روزگار که بی خانمان شدم

    حکم مرا بدون بخشش و ارفاق خوانده است

    من را , ز ناکجای قلب خودت دور کرده ای

    بغضی سیاه جای نفس , بی تو مانده است

    امشب قرار نیست که من عاشقی کنم

    آوارهای روح مرا غم تکانده است...

  20. این کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •